# ---
stringlengths
5
627
انسان‌های عصر پارینه سنگی به عنوان شکارچی-گردآورنده زندگی می‌کردند و عموماً کوچ‌نشین بودند.
گسترش سریع انسان به آمریکای شمالی و اقیانوسیه در اوج آخرین عصر یخبندان رخ داد.
دره رودخانه زرد در چین، دانه‌های ارزن و سایر محصولات غلات را در حدود ۷۰۰۰ قبل از میلاد کشت می‌کرد. دره یانگ تسه، برنج را در اوایل، حداقل در ۸۰۰۰ قبل از میلاد، اهلی کرد.
فلزکاری، ابتدا در حدود ۶۰۰۰ قبل از میلاد برای ساخت ابزار و زیورآلات مسی استفاده می‌شد.
شهرها مراکز تجارت، تولید و قدرت سیاسی بودند.
توسعه شهرها مترادف با ظهور تمدن بود.
این فرهنگ‌ها به طور مختلف چرخ، ریاضیات، برنزکاری، قایق‌های بادبانی، چرخ سفالگری، پارچه بافته شده، ساخت بناهای باشکوه و نوشتار را اختراع کردند.
از ویژگی‌های نوسنگی، تمایل به پرستش خدایان انسان‌نما بود.
این سکونتگاه‌ها در دره‌های حاصلخیز رودخانه‌ها متمرکز بودند: دجله و فرات در بین‌النهرین، نیل در مصر، سند در شبه قاره هند، و یانگ تسه و رود زرد در چین.
نوشتار میخی به عنوان سیستمی از پیکتوگرام‌ها آغاز شد، که نمایش‌های تصویری آنها در نهایت ساده‌تر و انتزاعی‌تر شدند.
حمل و نقل از طریق آبراه‌ها - از طریق رودخانه‌ها و دریاها - تسهیل شد.
این تحولات منجر به ظهور دولت‌های سرزمینی و امپراطوری‌ها شد.
در کرت، تمدن مینوئن تا سال 2700 قبل از میلاد وارد عصر برنز شد و به عنوان اولین تمدن در اروپا شناخته می‌شود.
در طول هزاره‌های بعدی، تمدن‌ها در سراسر جهان توسعه یافتند.
در هند، این دوره، دوره ودایی (1750-600 قبل از میلاد) بود که پایه‌های هندوئیسم و سایر جنبه‌های فرهنگی جامعه اولیه هند را بنا نهاد و در قرن ششم قبل از میلاد به پایان رسید.
در طول مرحله شکل‌گیری در مزوآمریکا (حدود 1500 قبل از میلاد تا 500 میلادی)، تمدن‌های پیچیده‌تر و متمرکزتر شروع به توسعه کردند، که عمدتاً در جایی که امروزه مکزیک، آمریکای مرکزی و پرو است.
نظریه عصر محوری کارل یاسپرس، زرتشت گرایی ایرانی را نیز شامل می‌شود، اما سایر محققان جدول زمانی او برای زرتشت گرایی را مورد اختلاف قرار می‌دهند.)
اینها تائوئیسم، قانونی‌گری و کنفوسیوس بودند.
امپراطوری‌های بزرگ به ضمیمه نظامی قلمرو و تشکیل مراکز دفاعی متکی بودند تا به مراکز کشاورزی تبدیل شوند.
در این دوره تعدادی امپراطوری منطقه‌ای وجود داشت.
امپراطوری ماد به امپراطوری‌های متوالی ایرانی، از جمله امپراطوری هخامنشی (550–330 قبل از میلاد)، امپراطوری اشکانی (247 قبل از میلاد–224 میلادی) و امپراطوری ساسانی (224–651 میلادی) راه داد.
بعداً، اسکندر کبیر (356–323 قبل از میلاد)، از مقدونیه، امپراطوری فتح را بنیان نهاد که از یونان امروزی تا هند امروزی امتداد داشت.
از قرن سوم میلادی، سلسله گوبتا بر دوره ای که به عنوان عصر طلایی هند باستان شناخته می‌شود نظارت داشت.
ثبات حاصل منجر به آغاز عصر طلایی فرهنگ هندو در قرن چهارم و پنجم شد.
در زمان آگوستوس (63 قبل از میلاد - 14 میلادی)، اولین امپراتور روم، روم قبلاً بر بیشتر دریای مدیترانه تسلط یافته بود.
امپراطوری غربی در سال 476 میلادی به نفوذ آلمانی تحت رهبری اودواکر سقوط کرد.
سلسله هان در قدرت و نفوذ با امپراطوری روم که در آن سوی جاده ابریشم قرار داشت قابل مقایسه بود.
همانند سایر امپراطوری‌ها در دوره کلاسیک، هان چین در زمینه‌های دولت، آموزش، ریاضیات، نجوم، فناوری و بسیاری از زمینه‌های دیگر پیشرفت قابل توجهی داشت.
امپراطوری‌های منطقه‌ای موفق نیز در آمریکا ایجاد شدند که از فرهنگ‌هایی که از اوایل 2500 قبل از میلاد تأسیس شده بودند سرچشمه گرفتند.
شهرهای بزرگ مایا به تدریج در تعداد و برجستگی افزایش یافتند و فرهنگ مایا در سراسر یوکاتان و مناطق اطراف گسترش یافت.
با این حال، در برخی مناطق، دوره‌هایی از پیشرفت سریع تکنولوژیکی وجود داشت.
سلسله هان چین در سال 220 میلادی درگیر جنگ داخلی شد و دوره سه پادشاهی را آغاز کرد، در حالی که همتای رومی آن تقریباً در همان زمان به طور فزاینده‌ای غیرمتمرکز و تقسیم شده در چیزی که به عنوان بحران قرن سوم شناخته می‌شود شد.
توسعه رکاب و پرورش اسب‌هایی که به اندازه کافی قوی بودند تا یک کماندار کاملاً مسلح را حمل کنند، عشایر را به تهدیدی مداوم برای تمدن‌های متمدن‌تر تبدیل کرد.
بخش باقی مانده امپراطوری روم، در مدیترانه شرقی، به عنوان چیزی که بعدها امپراطوری بیزانس نامیده شد، ادامه یافت.
این دوره معمولاً از سقوط امپراطوری روم غربی در قرن پنجم میلادی که به پادشاهی‌های جداگانه متعددی تجزیه شد، که برخی از آنها بعداً تحت عنوان امپراطوری مقدس روم متحد شدند، تاریخ‌گذاری می‌شود.
جنوب آسیا شاهد سلسله‌ای از پادشاهی‌های میانی هند، به دنبال آن تأسیس امپراطوری‌های اسلامی در هند بود.
این امر به آفریقا اجازه داد تا به سیستم تجاری جنوب شرقی آسیا بپیوندد و آن را با آسیا در تماس قرار دهد؛ این امر همراه با فرهنگ اسلامی منجر به فرهنگ سواحیلی شد.
این همچنین یک نبرد فرهنگی بود، با فرهنگ بیزانسی هلنیستی و مسیحی در حال رقابت با سنت‌های ایرانی فارسی و دین زرتشت.
مسلمانان از مرکز خود در شبه جزیره عربستان، در اوایل دوره پساکلاسیک، انبساط خود را آغاز کردند.
بسیاری از این آموخته‌ها و توسعه‌ها را می‌توان به جغرافیا مرتبط دانست.
تأثیر بازرگانان مسلمان بر مسیرهای تجاری آفریقایی-عربی و عربی-آسیایی فوق العاده بود.
رهبران اروپایی، با انگیزه مذهب و رویاهای فتح، تعدادی جنگ صلیبی را برای عقب راندن قدرت مسلمانان و بازپس گیری سرزمین مقدس آغاز کردند.
سلطه اعراب بر این منطقه در اواسط قرن یازدهم میلادی با ورود سلجوقیان ترک، که از سرزمین‌های ترک در آسیای مرکزی به سمت جنوب مهاجرت می‌کردند، به پایان رسید.
این منطقه بعداً ساحل بربری نامیده خواهد شد و میزبان دزدان دریایی و دریانوردان خواهد بود که از چندین بندر شمال آفریقا برای حمله به شهرهای ساحلی چندین کشور اروپایی در جستجوی بردگان برای فروش در بازارهای شمال آفریقا به عنوان بخشی از تجارت برده بربری استفاده خواهند کرد.
در قرن هشتم، اسلام شروع به نفوذ به این منطقه کرد و به زودی به تنها دین اکثر جمعیت تبدیل شد، اگرچه بوداییسم در شرق قوی باقی ماند.
پس از مرگ چنگیزخان در سال 1227، بیشتر آسیای مرکزی همچنان تحت سلطه یک دولت جانشین، خانات چگتای بود.
سپس این منطقه به تعدادی خانات کوچکتر تقسیم شد که توسط ازبک‌ها ایجاد شده بودند.
مهاجمان وحشی پادشاهی‌های جدید خود را در بقایای امپراطوری روم غربی تشکیل دادند.
مسیحیت در اروپای غربی گسترش یافت و صومعه‌ها تأسیس شدند.
فئودالیسم، سازماندهی دهقانان در روستاها که اجاره و خدمات کارگری خود را به اشراف می‌دادند، و فئودالیسم، ساختاری سیاسی که در آن شوالیه‌ها و اشراف رده پایین‌تر خدمات نظامی خود را به اربابان خود در ازای حق اجاره از زمین‌ها و املاک بدهکار بودند، دو مورد از روش‌های سازماندهی جامعه قرون وسطایی بودند که در طول قرون وسطایی عالی توسعه یافتند.
بازرگانان ایتالیایی بردگان را برای کار در خانه‌ها یا فرآوری شکر وارد کردند.
قحطی، طاعون و جنگ جمعیت اروپای غربی را نابود کرد.
آنها در نهایت جای خود را به سلسله زاگوه دادند که به خاطر معماری سنگی خود در لالیبلا مشهور هستند.
آنها تجارت فرا صحرایی طلا، عاج، نمک و بردگان را کنترل می‌کردند.
آفریقای مرکزی شاهد تولد چندین ایالت، از جمله پادشاهی کنگو بود.
آنها سازه‌های سنگی دفاعی بزرگ بدون ملات مانند زیمباوه بزرگ، پایتخت پادشاهی زیمباوه، خامی، پایتخت پادشاهی بوتوا و دانانگومبه (دلو-دلو)، پایتخت امپراطوری روزوی ساختند.
قرن نهم شاهد یک مبارزه سه‌گانه برای کنترل شمال هند، بین امپراطوری پراتیهارا، امپراطوری پالا و امپراطوری راشتراکوتا بود.
با این حال، سلسله تانگ در نهایت از هم گسست و پس از نیم قرن آشوب، سلسله سونگ چین را دوباره متحد کرد، زمانی که به گفته ویلیام مک نیل، "ثروتمندترین، ماهرترین و پرجمعیت‌ترین کشور روی زمین" بود.
پس از حدود یک قرن حکومت سلسله یوان مغول، چینی‌های قومی با تأسیس سلسله مینگ (1368) دوباره کنترل را به دست گرفتند.
دوره نارا در قرن هشتم نشانگر ظهور یک دولت ژاپنی قوی بود و اغلب به عنوان یک عصر طلایی به تصویر کشیده می‌شود.
دوره فئودالی تاریخ ژاپن، که تحت سلطه اربابان منطقه‌ای قدرتمند (دایمیو) و حکومت نظامی جنگ سالاران (شوگون) مانند شوگونات آشیگاگا و شوگونات توکوگاوا بود، از 1185 تا 1868 به طول انجامید.
سیلا در سال 660 باکجه و در سال 668 گوگوریو را فتح کرد که آغاز دوره ایالت‌های شمالی و جنوبی (남북국시대) را با سیلا متحد در جنوب و بالهه، دولت جانشین گوگوریو، در شمال مشخص کرد.
از قرن نهم به بعد، پادشاهی باگان در میانمار امروزی به شهرت رسید.
پوبوئلوهای اجدادی و نیاکان آنها (قرن‌های نهم تا سیزدهم) شهرک‌های دائمی گسترده‌ای از جمله سازه‌های سنگی ساختند که تا قرن نوزدهم بزرگترین ساختمان‌ها در آمریکای شمالی باقی ماندند.
در آمریکای جنوبی، قرن‌های چهاردهم و پانزدهم شاهد ظهور اینکا بود.
انقلاب علمی از معرفی چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ به اروپا، با استفاده از حروف متحرک، و از اختراع تلسکوپ و میکروسکوپ، انگیزه گرفت.
دوره مدرن متأخر یا تا پایان جنگ جهانی دوم، در سال 1945، یا تا به امروز ادامه دارد.
دوره مدرن اولیه با ظهور علم و پیشرفت تکنولوژیکی روزافزون، سیاست مدنی سکولار شده و دولت ملت مشخص شد.
در طول دوره مدرن اولیه، اروپا توانست تسلط خود را بازیابد؛ مورخان هنوز در مورد علل آن بحث می‌کنند.
این کشور تا سال 1000 میلادی اقتصاد پولی پیشرفته‌ای ایجاد کرده بود.
این کشور از مزیت تکنولوژیکی برخوردار بود و انحصار تولید چدن، دمنده پیستونی، ساخت پل معلق، چاپ و قطب نما را در اختیار داشت.
یک نظریه در مورد ظهور اروپا این است که جغرافیای اروپا نقش مهمی در موفقیت آن ایفا کرده است.
این امر به اروپا تا حدی از خطرات مهاجمان آسیای مرکزی محافظت کرد.
عصر طلایی اسلام با غارت بغداد توسط مغولان در سال 1258 به پایان رسید.
جغرافیا به تفاوت‌های مهم ژئوپلیتیک کمک کرد.
در مقابل، اروپا تقریباً همیشه به تعدادی دولت متخاصم تقسیم شده بود.
تقریباً تمام تمدن‌های کشاورزی به شدت توسط محیط‌های خود محدود شده‌اند.
پیشرفت تکنولوژیکی و ثروت ایجاد شده از تجارت به تدریج منجر به گسترش فرصت‌ها شد.
گسترش دریایی اروپا - با توجه به جغرافیای این قاره - به طور غافلگیرانه عمدتاً کار ایالات اتلانتیک آن بود: پرتغال، اسپانیا، انگلستان، فرانسه و هلند.
در شمال آفریقا، سلطنت سعدی تا سال 1659 به عنوان یک ایالت مستقل بربر باقی ماند.
ساحل سواحیلی پس از تحت سلطه امپراطوری پرتغال و بعداً امپراطوری عمان قرار گرفتن، رو به افول گذاشت.
پادشاهی زیمباوه در آفریقای جنوبی جای خود را به پادشاهی‌های کوچکتری مانند موتاپا، بوتوا و روزوی داد.
سایر تمدن‌ها در آفریقا در این دوره پیشرفت کردند.
ژاپن دوره آزوچی–مومویاما (1568–1603) را تجربه کرد، به دنبال آن دوره ادو (1603–1868) آمد.
سلطنت جوهور، با مرکزیت در نوک جنوبی شبه جزیره مالایی، به قدرت اصلی تجاری در این منطقه تبدیل شد.
روسیه به ساحل شمال غربی آمریکای شمالی یورش برد و اولین مستعمره خود را در سال 1784 در آلاسکای امروزی و پایگاه نظامی فورت راس را در سال 1812 در کالیفرنیای امروزی تأسیس کرد.
انقلاب صنعتی در بریتانیا آغاز شد و از روش‌های جدید تولید - کارخانه، تولید انبوه و مکانیزه شدن - برای تولید طیف وسیعی از کالاها با سرعت بیشتر و با استفاده از نیروی کار کمتر از آنچه قبلاً لازم بود، استفاده کرد.
پس از اینکه اروپایی‌ها به نفوذ و کنترل بر آمریکا دست یافتند، فعالیت‌های امپریالیستی به سرزمین‌های آسیا و اقیانوسیه روی آورد.
انگلیسی‌ها همچنین استرالیا، نیوزیلند و آفریقای جنوبی را با مهاجرت تعداد زیادی از مستعمره‌نشینان بریتانیایی به این مستعمرات، استعمار کردند.
در داخل اروپا، چالش‌های اقتصادی و نظامی سیستمی از دولت‌های ملی را ایجاد کرد و گروه‌های قومی-زبانی شروع به شناسایی خود به عنوان ملت‌های متمایز با آرزوهای خودمختاری فرهنگی و سیاسی کردند.
در همین حال، آلودگی صنعتی و آسیب زیست محیطی که از زمان کشف آتش و آغاز تمدن وجود داشت، به طور چشمگیری شتاب گرفت.
بسیاری از بقیه جهان تحت تأثیر کشورهای به شدت اروپایی شده بود: ایالات متحده و ژاپن.
جنگ جهانی اول منجر به فروپاشی چهار امپراطوری - اتریش-مجارستان، امپراطوری آلمان، امپراطوری عثمانی و امپراطوری روسیه - و تضعیف بریتانیا و فرانسه شد.
رقابت‌های ملی مداوم، که توسط آشفتگی اقتصادی رکود بزرگ تشدید شد، به تسریع جنگ جهانی دوم کمک کرد.
جنگ سرد در سال 1991 پس از پیک نیک پان اروپایی، سقوط بعدی پرده آهنین و دیوار برلین، و فروپاشی بلوک شرق و پیمان ورشو به طور مسالمت‌آمیز به پایان رسید.
در دهه‌های اولیه پس از جنگ، مستعمرات در آسیا و آفریقا متعلق به امپراطوری‌های بلژیک، بریتانیا، هلند، فرانسه و سایر امپراطوری‌های اروپای غربی، استقلال رسمی خود را به دست آوردند.
کارایی اتحادیه اروپا به دلیل نارسایی نهادهای اقتصادی و سیاسی مشترک آن، تا حدی مشابه ناکافی بودن نهادهای ایالات متحده تحت قانون اساسی کنفدراسیون قبل از تصویب قانون اساسی ایالات متحده که در سال 1789 به اجرا درآمد، مختل شد.
در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم، این پیشرفت‌ها به سفر با جت، ماهواره‌های مصنوعی با کاربردهای بی‌شمار از جمله سیستم موقعیت‌یابی جهانی (GPS) و اینترنت منجر شد.
رقابت جهانی برای منابع طبیعی به دلیل رشد جمعیت و صنعتی شدن، به ویژه در هند، چین و برزیل، افزایش یافته است.
یک آرشیو مجموعه ای از اسناد تاریخی - در هر رسانه ای - یا تاسیسات فیزیکی است که در آن قرار دارند.