audio
audioduration (s) 0.81
24.9
| sentence
stringlengths 2
2.72M
|
---|---|
او حتما کاندید خواهد شد. |
|
ئه گاز بگیر زبونت رو پروانه جان همه مردا که اینجوری نیستن. |
|
حالم خیلی بهتره و دیگه |
|
عمه من روانشناس مدرسه است. |
|
اخه اونجا جنگ بود اینجا زندگی. |
|
هیچ کسی سراغ مرا گرفت؟ |
|
هشت تا جوجه داریم |
|
عبور عابران پیاده |
|
!با " کیت " آشنا میشین |
|
نام من آدام است. |
|
نوسازی مدارس |
|
خدا نگه ش داره برا تون |
|
حالمون خوبه ، مگه نه؟ |
|
انگیزهی مهار پذیر |
|
ماناگوآ |
|
به شرکت سازنده اجازه دسترسی به تمامی عکسهای شخصی شما در فیسبوک را میدهد |
|
اون با شما حرف میزنه اون به شما دروغ میگه |
|
گاهی ازشما برای خرید یک کالای خاص |
|
خودشان |
|
به عنوان معشوقه من. |
|
از زمان و در نظر گرفتن شما متشکرم. |
|
هیچ کاری هست بتوانم کمک کنم؟ |
|
سپس چنین اتفاق افتاد که... |
|
تمبر درجه دو چند است؟ |
|
به من اطلاع بده. |
|
اجاق گاز چطور کار می کند؟ |
|
یادداشتی بنویسید که تاریخ خوردهباشد |
|
احتمالا او هم آنجا بود. |
|
از خیلی هاشنیدم که میگن |
|
دوست داری به خانه من بیایی؟ |
|
حدود سه ساعت از اغاز سال نودوهفت میگذره |
|
بهتر است ما به صندلی های خود برگردیم. |
|
از عرفان خوشتون نمیاد؟ |
|
چت و دیگر ارتباطات در سرویس دوستیابی |
|
من یک قوطی آسپرین می خواهم. |
|
آیا او مدرسه را دوست دارد؟ |
|
آیا این برای من خوب به نظر می رسد؟ |
|
عجله نکن خانم. توی یه وقت دیگه. نگران نباش. چرا این همه عجله می کنی؟ |
|
» اپل مشغول کار کردن روی آن است |
|
ناهار آماده است. |
|
انگلیسی ها دارن میان ؟ |
|
می توانید یک تاکسی بفرستید؟ |
|
من می خواهم یک رنگ روشنتر را ببینم. |
|
غذای ما چه موقع آماده خواهد بود؟ |
|
یه هورا و یه کف مرتب |
|
انضباط شل و ول |
|
حکمت، تو را از زنا و سخنان فریبندهٔ زنان بدکاره محافظت میکند |
|
او در مورد رانندگی در حال مستی به ما هشدار داد. |
|
نزدیک جلو. |
|
نزدیک عقب. |
|
.اوه ، با آلیس. ببخشید |
|
کسی که وقیحانه دروغ میگوید قابل اعتماد نیست |
|
اونجا هیچکی عالی نیستش |
|
برادر زاده کوچولوی من |
|
فارسی |
|
چه تعداد دانش آموز آنجا در این مدرسه هستند؟ |
|
مدت با خواهر محسن هم تلفنی اشنا شده بودم و اونم از رابطه و علاقه ما خبر داشت |
|
قدرت، به شکل بیسابقهای بسوی جوانها سرازیر میشود به دلیل افزایش وابستگی ما به DQ : هوش دیجیتال |
|
شهری را مستحکم کردن |
|
صرافی در کدام عرشه است؟ |
|
تو آمریکای جنوبی که ببر نیست |
|
من ام گفتم. کو گوش شنوا! زهرا خانوم رو که می شناسی! |
|
یک تیکه چوب تبدیل کردی |
|
مارمالاد، لطفا. |
|
اول: دزدی حرفه ای |
|
فکر می کنم بتونم بفهمم |
|
نزدیکترین داروخانه شبانه روزی کجاست؟ |
|
از خداتم باشه چیه چسبیدی به کیف و کتاب. |
|
چک بانکی با اسم شخص |
|
اجازه بدهید اولین نفری باشم که به شما تبریک می گویم. |
|
پاریس خیابانهای زیادی دارد که در هر سو درخت دارند. |
|
مثل دستکش اندازه من است. |
|
او زندگی پر عبادت و تفکر را به زندگی پرفعالیت ترجیح میداد. |
|
یه شوهر داریم بهش میگم یکی از اخلاقای خوب من رو بگو،میگه اگه بگم پررو میشی |
|
جاپارک وجود دارد؟ |
|
این نقاشی رو قبلا دیدم |
|
مردن و دیگر نخوابیدن! |
|
او از نشان دادن تاریخچهی پزشکی خود امتناع کرد. |
|
به ویژه زنان، مردم رنگینپوست و کسانی که آشکارا خود را خوب میدانند |
|
چرا باتمام آزادی که تو اون کشورها هست بازم تجاوز میشه؟ |
|
برای خوردن به اندازه بود؟ |
|
من زن هستم. |
|
بینش او نسبت به زندگی خوشبینانه است. |
|
مستقیم ادامه دهید |
|
تانزانیا در دریاچه های تانگانیکا و ویکتوریا مرز آبی دارد |
|
من مسلمان شیعه هستم |
|
برای چه کسی کار می کنی؟ |
|
این لوسی است. |
|
چشم انتظار نباشین هیچ وقت االهی بحق پنج تن. |
|
انتقاد از روی بهانه گیری |
|
بخاطر اینکه دوستش دارم |
|
خیلی خوش هیکل بود نه ؟ |
|
تا تقریبا پانزده دقیقه دیگر فرود خواهیم آمد. |
|
نان چند است؟ |
|
ماسرو |
|
از دید ما این مهم است که شما بتوانید با کارفرمای خود همکاری کنید تا از عهده این دشواری برآیید |
|
البته چالش های بزرگی وجود داشت |
|
نیمه ی تاریک ماه رو دیدم |
|
اَفشین |
|
آیا می توانید برای من شماره بگیرید؟ |