input_text
stringlengths 4
159
| target_text
stringlengths 4
155
|
---|---|
اوه، آره داستان خنده دار. | داستان خنده دار. |
چند وقت است که او را دارند | چه مدت است که آن را دارند |
برای جریحه دار کردن احساساتش | شما احساسات او را جریحه دار کردید |
همه به آرامی، زیبا جریان یافتند. | همه چیز به آرامی و زیبایی جریان داشت. |
باید با او صحبت کنی، دیویی. | باید با او صحبت کنی دیویی |
منو از پنجره پرت کردی | تو منو از پنجره پرت کردی |
من فکر نمی کنم بتوانم جلوی این کار را بگیرم، جی. | فکر نمی کنم جلوی این کار را بگیرم، جی. |
شما سعی می کنید طوری رفتار کنید که من نمی دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنم. | شما سعی می کنید طوری رفتار کنید که من نمی دانم، این چیزی است که من در مورد آن صحبت می کنم. |
اوه، آره، به او گفتم که من این کار را کردم. | اوه، آره، به او گفتم چه کار کردم. |
آیا میخواهید شغلتان همینجا به پایان برسد، حالا، همینطور؟ | آیا می خواهید کار خود را اینگونه به پایان برسانید؟ |
من می خواهم یک دختر. | من یه دختر کوچولو میخوام |
شمشیر را کنار بگذار | شمشیر را زمین بگذار |
من مطمئن نیستم که این بار با آن کنار بیایم. | مطمئن نیستم که این بار از آن خلاص شوم یا نه. |
شاون، من کاملاً مطمئن هستم که قوانین اضافی علیه نفوذ به یک موسسه خیریه وجود دارد. | شاون، من مطمئن هستم که قوانین خاصی در برابر نفوذ در امور خیریه وجود دارد. |
این خواهر من رز است. | این خواهر من است، رز. |
ببخشید اگه نگرانت کردم | ببخشید اگه ترسوندمت |
من فایل های حافظه اش را پیدا کردم. | فایل های حافظه اش را پیدا کردم. |
این کشور در میانه جنگ داخلی است. | کشور در میانه یک جنگ داخلی است. |
اوه تو منو میشناسی عزیزم | تو منو میشناسی عزیزم |
باید پول بنزین خود را پس انداز می کردید. | شما باید برای گاز پس انداز کنید |
این حکم در مورد کوپن های تضمینی فردی اعمال نمی شود. | این ماده در مورد کوپن های تضمینی اعمال نمی شود. |
این به این دلیل است که نیروی کار بیشتر وقت خود را در خارج از خانه در اعتصاب سپری می کند. | دلیل آن این است که نیروی کار بیشتر وقت خود را در خارج از منزل در اعتصاب سپری می کردند. |
هیچی | هیچ چی. |
مزاحمش نشو | حرفش را قطع نکن |
یک ساعت وقت داری | شما یک ساعت فرصت دارید |
منبع دیگری برای تلقیح آب سطحی است. | منبع دیگر تلقیح آب های سطحی است. |
و مطمئن باشید... ...متیو پونسلت امروز اینجا پیش شما نمی نشیند... ...از او تقاضای جان می کند. | و مطمئن باشید ...... که متیو پونسلت امروز اینجا نمی نشیند ...... و برای زندگی اش التماس نمی کند. |
80 با این حال، این توجیه قابل قبول نیست. | 80 اما چنین توجیهی را نمی توان پذیرفت. |
کنگره امروز طرحی را برای تامین بودجه ساخت 40 نیروگاه جدید زغال سنگ طی پنج سال آینده تصویب کرد. | امروز، کنگره یک طرح بودجه برای چهل نیروگاه جدید با سوخت زغال سنگ طی پنج سال آینده تصویب کرد. |
خدا می تواند ما را برای هر چیزی ببخشد. | خدا هر چیزی را برای ما خواهد بخشید. |
بگو کی و کجا باید بریم. | به من بگو کی و کجا باید بریم |
بدون من چیکار کردی | بدون من چه کار می کنی |
او قار کرد، آیا می توانی در شن های روان شنا کنی؟ | آیا می توانی در شن های روان شنا کنی که او راپ زد. |
مادرم امروز به مدرسه قدیمی من رفت تا قفسه موسیقی من را تمیز کند. | مامان امروز به مدرسه قدیمی من رفت تا قفسه موسیقی من را تمیز کند. |
شش دلار برای یک آب نبات. | یک آب نبات شش دلار |
استفاده از قیفها میتواند به شما کمک کند تا بفهمید بازدیدکنندگان چگونه به هدف شما میروند و چگونه میتوانید سایت خود را برای افزایش تبدیلهای هدف بهبود بخشید. | استفاده از مسیرها می تواند به شما کمک کند تا بفهمید بازدیدکنندگان چگونه به هدف شما می رسند و چگونه می توانید سایت خود را برای افزایش تبدیل هدف بهبود بخشید. |
کمیسیون احساس می کند که این جمله باید حذف شود زیرا واقعیت را منعکس نمی کند. | کمیسیون معتقد است که این جمله باید حذف شود زیرا با واقعیات مطابقت ندارد. |
دنوبیس، دوباره صدا آمد. | صدا دوباره گفت دنوبیس. |
پس چرا از من می پرسید که من چه می خواهم؟ | پس چرا از من می پرسی که من چه می خواهم؟ |
میدانم. یه جورایی... منو یاد کسی میندازی که قبلا میشناختم. | تو منو یاد کسی میندازی که قبلا میشناختم |
وای نه. البته من به شما اعتماد دارم. | نه، البته من شما را باور دارم. |
یک راه مخفی وجود دارد | یک مسیر مخفی وجود دارد |
هی دنبالت میگشتم | من به دنبال تو بودم |
فروش آن داده ها خلاف قوانین است. | فروش چنین داده هایی خلاف قوانین است. |
و من می توانم آن را برای همیشه زنده کنم. | من می توانم آن را برای همیشه زنده کنم. |
دیدن پسرت در تلویزیون، عجیب است. | دیدن پسر خود در تلویزیون عجیب است. |
دیدنش ناراحتم میکنه | مرا ناراحت میکند. |
نه، شما هم به یک سبک شخصی نیاز دارید. | نه، شما نیاز به یک سبک شخصی دارید. |
شما به شدت از او محافظت می کنید. | تو خیلی از او محافظت می کنی |
از اینکه جلسه ما چطور گذشت متاسفم و می خواهم با شما صحبت کنم. پس شاید بتوانیم یک آبجو بخوریم | از اینکه جلسه ما چطور پیش رفت متاسفم و می خواهم با شما صحبت کنم. میشه بریم یه آبجو بخوریم |
این جایی است که ما داریم می رویم. | این جایی است که ما می رویم |
مک، شما هنوز آن لباس هالووین را دارید | شما هنوز آن لباس هالووین را دارید |
من به برداشت شما ایمان دارم. | من به برداشت خودم ایمان دارم. |
برخی از بخشهای این کاخ و بیشتر باغها برای هر کسی که لباس مناسبی بپوشد باز است. | برخی از قسمتهای کاخ و بیشتر باغها به روی هر کسی که با لباس زیبا وارد میشود باز است. |
بیا اینجا بیا | بیا اینجا. |
در نهایت، آنها اختلافات و گزارش های خود را به کشیش اعظم، هدلی توک، آوردند. | در پایان، اختلافات و گزارش های وی توسط کشیش اعظم هدلی توک ارائه شد. |
چند وقته جمع میکنی | چند وقته جمع کردی |
این تنها راه برای اطمینان از آب بندی کامل آن است. | این تنها راه برای اطمینان از اینکه همه چیز به دقت مهر و موم شده است. |
او ممکن است در مورد بانک مدیچی اشتباه کند، اما در مورد پاپ بورجیا درست است. | ممکن است او را با مدیچی ها اشتباه بگیرند، اما در مورد پاپ بورجیا درست می گوید. |
انگار نصف شب تو را با یک بچه کوچک بیرون انداختم. | به نظر می رسد که من تو را نیمه شب با یک پسر کوچک بیرون انداختم. |
به هر حال بتوانیم لوکیشن جدید الحرازی را پیدا کنیم | هیچ شانسی برای یافتن مکان جدید الحرازی وجود دارد |
در طول درمان باید تعداد گلبول های قرمز خون کنترل شود. | تعداد گلبول های قرمز خون در طول درمان کنترل می شود. |
و او .... | و او... |
با رشد آموزش، بازتاب اهمیت فرهنگ ملی و اهمیت اروپاگرایی در حال افزایش است. | با رشد آموزش، انعکاس اهمیت فرهنگ ملی و همچنین اهمیت اروپاییگرایی افزایش مییابد. |
امیدوارم موفق بشه | من امیدوارم که او انجام دهد. |
یک اسلایک اینجا چه میکند؟ | اسلیاک اینجا چیکار میکرد |
من و تو می توانستیم به آنجا برویم. | من و تو می توانستیم برویم |
بله، آشپز، من هستم. | بله آشپز |
وانمود کنید که یکی از آنها هستید. | وانمود کن که یکی از آنها هستی |
پولشویی چینی | پول لباسشویی چینی |
من یک بار در زندگی قبلی کشته شدم. | من در زندگی گذشته ام کشته شده ام. |
باید افق دید خود را گسترش دهید. | شما باید افق های خود را گسترش دهید. |
ما باید آن را نابود کنیم. | ما باید او را نابود کنیم. |
و وقتی این کار را انجام دادم، از شما میخواهم که زبانم را با زبان خود ماساژ دهید. | وقتی این کار را می کنم، می خواهم آن را با زبان خود ماساژ دهید. |
علاوه بر این، یورواستات آماری در مورد حجم واردات زین دوچرخه در مقادیر 100 کیلوگرمی و نه تکه ای ارائه می دهد. | یورواستات داده های آماری مربوط به حجم واردات دوچرخه را در مقادیر 100 کیلوگرمی و نه تکه ای ارائه می دهد. |
متاسفم مرد | متاسفم. |
بهترین دوست من در دنیا | بهترین دوست من |
من فقط می خواستم در آن باد کنم. | تازه داشتم منفجرش میکردم |
سایر این عنوان فرعی شامل پنجره های بریلیوم برای لوله های اشعه ایکس می شود. | دیگر این زیر عنوان شامل پنجره های بریلیوم برای اشعه ایکس می شود. |
تو و برادر احمقت فکر میکنی از من احمق درست میکنی | تو و برادرت فکر میکنی داری منو احمق میکنی |
ترس اخیر در برزیل قبل از انتخاب رئیس جمهور لولا نمونه خوبی از این موضوع است. | ترس اخیر برزیلی ها در مورد انتخاب رئیس جمهور لولا مثال خوبی برای این موضوع است. |
چه خواهید ساخت | چه خواهی بود |
این افزایش مستلزم اصلاح اساسنامه شرکت مشترک بود. | این افزایش مستلزم تغییر در اساسنامه شرکت مشترک بود. |
جهنم، ریکی حتی خوابیده شد. | جهنم و ریکی حتی خوابیدند. |
جدایی کشتی ستاره ای در پنج دقیقه | جداسازی کشتی در پنج دقیقه |
متقاضی باید هزینه های خود را متقبل شود و باید هزینه های متحمل شده توسط بانک مرکزی اروپا را بپردازد. | متقاضی باید هزینه های خود را متقبل شود و موظف به پرداخت هزینه های متحمل شده توسط بانک مرکزی اروپا می شود. |
حتی نمیدونستم هنوز اینجا باشی | حتی نمیدونستم هنوز اینجا باشی یا نه |
میتونی بشینی | می توانید بشینید |
از من متنفر نیستی | فقط از من متنفری |
تمام عواید صرف ساخت یک پارک خواهد شد. | تمام عواید صرف ساخت و ساز پارک خواهد شد. |
اون پرنده | پرنده |
از آنجایی که شما فرزند نور هستید، چرا خودتان با آلدور صحبت نمی کنید | اگر شما فرزند نور هستید، چرا خودتان با آلدور صحبت نمی کنید |
او هر روز برای من نامه می نوشت و التماس می کرد که مصاحبه کنم. | او هر روز به من پیام می داد و برای مصاحبه التماس می کرد. |
ماده اولیه اصلی برای تولید فویل آلومینیوم آلومینیوم اولیه است. | عنصر اصلی برای تولید فویل آلومینیوم آلومینیوم خام است. |
اگر آن را بدست بیاورم، خیلی بیشتر اینجا نخواهم بود. | اگر او را بگیرم، مدت زیادی اینجا نخواهم بود. |
تا زمانی که کرایه خانه را به موقع پرداخت کنیم و قسم بخوریم که ترک نیستیم، طلایی هستیم. | تا زمانی که به موقع پرداخت کنیم و قسم بخوریم که ترک نیستیم، طلا هستیم. |
اوه این بهترین ایده ای است که در طول هفته شنیده ام. | این بهترین ایده ای است که در این هفته شنیده ام. |
می دانی، راشل، من آن لباس مجلسی را که در موردش صحبت می کردی، پیدا کردم. | می دانی، تو، راشل، من این لباس را برای توپی که در موردش صحبت می کردی پیدا کردم. |
درخواست باید به کشور عضوی که منطقه جغرافیایی در آن قرار دارد ارسال شود. | درخواست باید به کشور عضوی که منطقه جغرافیایی مربوطه در آن قرار دارد ارسال شود. |
فردا بهت صدمه میزنن | فردا بهت صدمه میزنه |