# ---
stringlengths 5
627
⌀ |
---|
ماکس شتیرنر: متفکر مهم در درون آنارشیسم و نماینده اصلی جریان آنارشیستی شناخته شده به عنوان آنارشیسم فردگرا. |
از دیگر اشکال فلسفه اجتماعی می توان به فلسفه سیاسی و حقوق اشاره کرد که عمدتاً به جوامع دولتی و دولتی و نحوه عملکرد آنها می پردازند. |
فلسفه پیش از سقراط، که به عنوان فلسفه یونانی اولیه نیز شناخته می شود، فلسفه یونان باستان قبل از سقراط است. |
کار و نوشته آنها تقریباً به طور کامل از بین رفته است. |
فلسفه پیش از سقراط در قرن ششم قبل از میلاد با سه میلتوس شروع شد: تالس، آناکسی ماندر و آناکسی منس. |
زنوفان به خاطر نقد خود بر انسانیت خدایان شناخته شده است. |
مکتب الئاتی (پارمنیدس، زنون از الئا و ملسیوس) در قرن پنجم قبل از میلاد به دنبال آن آمد. |
آناکساگوراس و امپدوکل توضیحی چندگانه در مورد چگونگی خلقت جهان ارائه کردند. |
این اصطلاح برای اولین بار توسط فیلسوف آلمانی، J.A. ابر هارد به عنوان "vorsokratische Philosophie" در اواخر قرن هجدهم استفاده شد. |
این اصطلاح دارای معایبی است، زیرا چندین نفر از پیش از سقراط به شدت به اخلاق و نحوه زندگی بهترین زندگی علاقه داشتند. |
بر اساس گفته جیمز وارن، تفاوت بین فیلسوفان پیش از سقراط و فیلسوفان عصر کلاسیک، نه به واسطه سقراط، بلکه به دلیل جغرافیا و متون باقی مانده مشخص میشود. |
دانشمند آندره لاکس دو سنت مختلف در جداسازی پیشسقراطیها از سقراطیها را تشخیص میدهد که ریشه در عصر کلاسیک دارد و تا به امروز ادامه یافته است. |
بسیاری از این آثار "Peri Physeos" یا "درباره طبیعت" نام دارند، عنوانی که احتمالاً توسط نویسندگان دیگری در زمانهای بعد به آنها داده شده است. |
زبان مبهمی که این فیلسوفان به کار میبردند، تفسیر آثارشان را دشوارتر میکند. |
تئوفراستوس، جانشین ارسطو، کتابی جامع درباره "نظرات فیزیکدانان" نوشت که در زمانهای قدیم، اثر استاندارد در مورد پیشسقراطیها بود. |
دانشمندان امروزه از این کتاب برای ارجاع به قطعات آثار با استفاده از یک سیستم کدگذاری به نام شمارهگذاری دیلز - کرانز استفاده میکنند. |
پس از آن، یک کد وجود دارد که نشان میدهد قطعه مربوط به یک شهادت است که با "A" نشان داده میشود، یا اگر نقل قولی مستقیم از فیلسوف باشد، با "B" نشان داده میشود. |
عصر پیشسقراطی تقریباً دو قرن طول کشید، در این مدت، امپراتوری در حال گسترش هخامنشی به سمت غرب حرکت میکرد، در حالی که یونانیان در تجارت و مسیرهای دریایی پیشرفت میکردند و به قبرس و سوریه میرسیدند. |
یونانیان در 499 قبل از میلاد قیام کردند، اما در نهایت در 494 قبل از میلاد شکست خوردند. |
چندین عامل در پیدایش فلسفه پیشسقراطی در یونان باستان نقش داشتند. |
عامل دیگر، سهولت و فراوانی سفر در بین یونانیان بود که منجر به ترکیب و مقایسه ایدهها میشد. |
سیستم سیاسی دموکراتیک پلیهای مستقل نیز به ظهور فلسفه کمک کرد. |
ایدههای فیلسوفان، تا حدودی، پاسخ به پرسشهایی بود که به طور ظریف در آثار هومر و هزیود مطرح شده بود. |
آنها به عنوان پیشینیان پیشسقراطیها شناخته میشوند زیرا به دنبال بررسی ریشههای جهان و سازماندهی سیستماتیک افسانهها و فولکلور سنتی هستند. |
اولین فیلسوفان پیشسقراطی نیز به طور گستردهای به سرزمینهای دیگر سفر میکردند، به این معنی که تفکر پیشسقراطی ریشههایی در خارج و داخل کشور داشت. |
فیلسوفان پیشسقراطی بر این باور بودند که یک توضیح واحد میتواند هم تعدد و هم وحدت کل را توضیح دهد - و این توضیح، شامل اعمال مستقیم خدایان نخواهد بود. |
بسیاری به دنبال اصل مادی (آرچه) چیزها بودند و روش پیدایش و نابودی آنها را بررسی میکردند. |
در تلاش برای فهم کیهان، اصطلاحات و مفاهیم جدیدی مانند ریتم، تقارن، تناظر، استنتاجگرایی، تقلیلگرایی، ریاضیسازی طبیعت و غیره را ابداع کردند. |
این اصطلاح میتواند به معنی آغاز یا منشاء باشد، با این حس که بر روی چیزهایی که در پی آن اتفاق میافتد تأثیر میگذارد. |
احتمالاً این به دلیل فقدان ابزار بود، یا به دلیل تمایل به دیدن جهان به عنوان یک وحدت غیرقابل تجزیه، که غیرممکن بود یک چشم خارجی بتواند کسریهای کوچک طبیعت را تحت کنترل تجربی مشاهده کند. |
سیستماتیک به این دلیل که تلاش میکردند یافتههای خود را جهانی کنند. |
پیشسقراطیها بیدین نبودند؛ با این حال، آنها دامنه دخالت خدایان در پدیدههای طبیعی مانند رعد و برق را به حداقل رساندند یا خدایان را کاملاً از جهان طبیعی حذف کردند. |
فاز اول فلسفه پیشسقراطی، که عمدتاً شامل فیلسوفان مایلتی، زنوفان و هراکلیتوس بود، شامل رد کیهانشناسی سنتی و تلاش برای توضیح طبیعت بر اساس مشاهدات تجربی و تفسیرهای آنها بود. |
ایلاتیها نیز یکتاپرست بودند (به این باور که فقط یک چیز وجود دارد و همه چیز دیگر فقط دگرگونی آن است). |
او به عنوان اولین فیلسوف غربی شناخته میشود زیرا اولین کسی بود که از عقل، اثبات و تعمیم استفاده کرد. |
احتمالاً تالس از نژاد فنیقی بود. |
با این حال، تالس با استدلال استقرایی انتزاعی خود، هندسه را پیشرفت داد و به تعمیمهای جهانی رسید. |
تالس مانند بسیاری از یونانیان آن زمان، از ساردس بازدید کرد، جایی که سوابق نجومی نگهداری میشد و از مشاهدات نجومی برای مسائل عملی (برداشت روغن) استفاده میشد. |
او ریشه جهان را به یک عنصر نسبت داد، نه به یک موجود الهی. |
او عضو نخبگان مایلتی بود، ثروتمند و یک سیاستمدار. |
در پاسخ به تالس، او ماده نامحدود و نامشخص بدون ویژگیها (آپیرون) را به عنوان اصل اول فرض کرد، که از آن مخالفان اولیه، گرم و سرد، مرطوب و خشک، تمایز پیدا کردند. |
او همچنین به دلیل گمانهزنی در مورد منشاء بشریت شناخته شده است. |
او همچنین کتابی درباره طبیعت به نثر نوشت. |
او یک شاعر بسیار مسافر بود که عمدتاً به الهیات و معرفت شناسی علاقه داشت. |
او معروف گفت که اگر گاو، اسب یا شیر میتوانستند نقاشی کنند، خدایان خود را به شکل گاو، اسب یا شیر میکشیدند. |
زنوفان همچنین توضیحات طبیعی برای پدیدههایی مانند خورشید، رنگین کمان و آتش سنت المو ارائه کرد. |
در حالی که زنوفان در مورد توانایی انسان در رسیدن به دانش بدبین بود، اما همچنین به پیشرفت تدریجی از طریق تفکر انتقادی اعتقاد داشت. |
هراکلیتوس فرض کرد که همه چیز در طبیعت در حال تغییر مداوم است. |
آتش به آب و خاک تبدیل میشود و برعکس. |
در آنجا، هراکلیتوس ادعا میکند که نمیتوانیم دو بار وارد یک رودخانه شویم، موضعی که با شعار "ta panta rhei" (همه چیز جاری است) خلاصه شده است. |
مفهوم کلیدی دیگر هراکلیتوس این است که مخالفان به نوعی بازتاب یکدیگر هستند، آموزه ای که وحدت مخالفان نامیده میشود. |
آموزه هراکلیتوس در مورد وحدت مخالفان نشان میدهد که وحدت جهان و بخشهای مختلف آن از طریق تنش تولید شده توسط مخالفان حفظ میشود. |
ایده اساسی در هراکلیتوس لوگوس است، یک کلمه یونانی باستانی با معانی متنوع؛ هراکلیتوس ممکن است در هر کاربرد در کتاب خود از معنای متفاوتی از این کلمه استفاده کرده باشد. |
چند دهه بعد، او مجبور شد از کروتون فرار کند و به متاپونتوم نقل مکان کند. |
آنها ایدههای او را پیش بردند و به این ادعا رسیدند که همه چیز از اعداد تشکیل شده است، جهان توسط اعداد ساخته شده است و همه چیز بازتاب تناظرها و روابط هندسی است. |
شیوه زندگی آنها زاهدانه بود و خود را از لذتها و غذاهای مختلف محروم میکردند. |
دیگر فیلسوفان پیشسقراطی، فیثاغورس را به خاطر اعتقاد به تناسخ مسخره میکردند. |
فیثاغورسیسم بر جریانهای مسیحی بعدی مانند نو افلاطونیسم تأثیر گذاشت و روشهای آموزشی آن توسط افلاطون اقتباس شد. |
طبق گفته ارسطو و دیوژانس لائرتوس، زنوفان معلم پارمنیدس بود و بحث برانگیز است که آیا زنوفان نیز باید به عنوان یک ایلاتی در نظر گرفته شود یا خیر. |
او اولین کسی بود که نتیجه گرفت که زمین کروی است. |
پارمنیدس شعری نوشت که تفسیر آن دشوار است، به نام "درباره طبیعت" یا "درباره آنچه هست"، که تأثیر قابل توجهی بر فلسفه یونانی بعد از خود گذاشت. |
این شعر از سه بخش تشکیل شده است، پیش درآمد (یعنی مقدمه)، راه حقیقت و راه نظر. |
راه حقیقت، آن زمان و امروز، از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است. |
بنابراین، همه چیزهایی که فکر میکنیم درست هستند، حتی خودمان، نشاندهندههای نادرست هستند. |
الهه به کورووس میآموزد که از استدلال خود برای درک اینکه آیا ادعاهای مختلف درست یا غلط هستند، استفاده کند، و حواس را به عنوان خطا کنار بگذارد. |
زنو و ملیسوس افکار پارمنیدس در مورد کیهان شناسی را ادامه دادند. |
او تلاش کرد توضیح دهد که چرا فکر میکنیم اشیاء غیر موجود وجود دارند. |
آناکساگوراس در یونیا متولد شد، اما اولین فیلسوف برجسته بود که به آتن مهاجرت کرد. |
آناکساگوراس همچنین تأثیر قابل توجهی بر سقراط داشت. |
تفسیرها در مورد منظور او متفاوت است. |
همه اشیاء مخلوطی از عناصر مختلف مانند هوا، آب و سایر عناصر بودند. |
نووس نیز به عنوان یک بلوک سازنده کیهان در نظر گرفته میشد، اما فقط در موجودات زنده وجود دارد. |
آناکساگوراس، تفکر مایلتی در مورد معرفت شناسی را پیش برد و تلاش کرد توضیحی را ارائه دهد که برای همه پدیدههای طبیعی معتبر باشد. |
طبق گفته دیوژانس لائرتوس، اِمْپِدُکْلِس دو کتاب به شکل شعر نوشت: "Peri Physeos" (درباره طبیعت) و "Katharmoi" (تصفیهها). |
او همچنین تفکر آناکساگوراس در مورد چهار "ریشه" (یعنی عناصر کلاسیک) را ادامه میدهد، که با اختلاط با یکدیگر، همه چیز اطراف ما را ایجاد میکنند. |
این دو نیرو مخالف یکدیگر هستند و با عمل بر روی ماده چهار ریشه، در هماهنگی به هم میپیوندند یا چهار ریشه را از هم جدا میکنند، و مخلوط حاصل از آن همه چیزهایی است که وجود دارد. |
آنها بیشتر به خاطر کیهانشناسی اتمی خود شناخته شدهاند، اگرچه تفکر آنها شامل بسیاری از زمینههای دیگر فلسفه مانند اخلاق، ریاضیات، زیباییشناسی، سیاست و حتی جنینشناسی بود. |
دموکریتوس و لوسیپوس در مورد قابلیت اطمینان حواس ما شک داشتند، اما مطمئن بودند که حرکت وجود دارد. |
اتمها در خلأ حرکت میکنند، با یکدیگر تعامل میکنند و در یک روش کاملاً مکانیکی، تعدد جهانی را که در آن زندگی میکنیم شکل میدهند. |
دموکریتوس نتیجه گرفت که از آنجایی که همه چیز اتم و خلأ است، چندین حس ما واقعی نیستند، بلکه قراردادی هستند. |
آنها به تفکر سنتی، از خدایان تا اخلاق، حمله کردند و راه را برای پیشرفت بیشتر فلسفه و سایر رشتهها مانند نمایش، علوم اجتماعی، ریاضیات و تاریخ هموار کردند. |
صوفیها، بلاغت و نحوه حل مسائل از چندین دیدگاه را آموزش میدادند. |
گورگیاس کتابی به نام "درباره طبیعت" نوشت، که در آن به مفاهیم ایلاتی "آنچه هست" و "آنچه نیست" حمله کرد. |
آنتیفون، قانون طبیعی را در مقابل قانون شهر قرار داد. |
او تلاش کرد هم تنوع و هم وحدت کیهان را توضیح دهد. |
دیوژانس آپولونیایی به یکتاپرستی مایلتی بازگشت، اما با تفکری بسیار ظریفتر. |
در حالی که فیثاغورس و اِمْپِدُکْلِس خرد خود را به وضعیت الهی الهام گرفته شده از خود نسبت میدادند، آنها تلاش میکردند که انسانها را به جستجوی حقیقت در مورد قلمرو طبیعی تشویق کنند - فیثاغورس از طریق ریاضیات و هندسه و اِمْپِدُکْلِس از طریق تجربه. |
آنها به تصاویر سنتی خدایان که هومر و هزیود ایجاد کرده بودند حمله کردند و دین محبوب یونانی را مورد انتقاد قرار دادند، و باعث جدایی فلسفه طبیعی از الهیات شدند. |
تفکر الهی از فیلسوفان مایلتی آغاز میشود. |
زنوفان سه پیششرط برای خدا تعیین کرد: او باید همه خوب، جاودانه و در ظاهر شبیه انسانها نباشد، که تأثیر بسزایی بر تفکر مذهبی غربی داشت. |
آناکساگوراس ادعا کرد که هوش کیهانی (نووس) به چیزها حیات میبخشد. |
هیپوکرات (که اغلب به عنوان پدر پزشکی شناخته میشود) بود که - اگرچه نه به طور کامل - دو حوزه را از هم جدا کرد. |
طبیعت در حال تغییر مداوم با اصل هراکلیتوس "panta rhei" (همه چیز در حال تغییر است) خلاصه میشود. |
پیشسقراطیها به دنبال فهم جنبههای مختلف طبیعت از طریق عقلانیت، مشاهدات و ارائه توضیحاتی بودند که میتوانستند علمی تلقی شوند و زایش چیزی را رقم زدند که بعدها به عقلانیت غربی تبدیل شد. |
آناکسیماندر اصل دلیل کافی را ارائه داد، استدلالی انقلابی که همچنین منجر به اصل عدم وجود چیزی از عدم وجود میشد. |
زنوفان نیز با برجستهسازی تناقض به طور عقلانی در تصاویر خدایان در دین محبوب یونانی، انتقاد از دین انسانگرا را پیش برد. |
دیگر پیشسقراطیها نیز به دنبال پاسخ به سوال آرچه بودند و پاسخهای مختلفی ارائه میدادند، اما اولین قدم به سوی تفکر علمی برداشته شده بود. |
تفکر فلسفی که توسط پیشسقراطیها تولید شد، تأثیر بسزایی بر فیلسوفان، مورخان و نمایشنامهنویسان بعدی گذاشت. |
طبیعتگرایان، سقراط جوان را تحت تأثیر قرار دادند و او به دنبال یافتن ماهیت کیهان بود، اما این علاقه او زمانی کاهش یافت که او به طور پیوسته بر معرفت شناسی، فضیلت و اخلاق بیشتر از جهان طبیعی تمرکز کرد. |
سیسرو دیدگاههای خود را در مورد پیشسقراطیها در کتاب "مباحثات توسکولان" خود تجزیه و تحلیل کرد، زیرا او ماهیت نظری تفکر پیشسقراطی را از "حکیمان" قبلی که به مسائل عملیتر علاقه داشتند، متمایز میکرد. |