audio
audioduration (s)
0.64
50.9
transcription
stringlengths
2
317
یه بسته وقتی بسته باشه
ترتیب فروش خانه را دادم.
احساس گمشدگی دارم.
اجازه بدهید شما را به سفری از مجموعهی چیزهایی که نمیفهمم ببرم
آنها خود را موریوری می نامیدند درگیری‌هایی رخ داد و در پایان موریوری از بین رفت
پنجره‌های بزرگ لعاب‌دار و دیوارهای نازک آن برای مدت طولانی نمی‌توانست در برابر حمله طولانی‌مدت مقاومت کند
پشهها سربازان را دچار مالاریا کردند.
او میتواند با بهترین قهرمانان برابری کند.
این هدیه نشان امتنان ما است.
ماشینو بلند میکنیم
رودخانه به سوی شمال میرود.
تازه فهمیدم این من نیستم که دارم شکست میخورم
داور حدود پنج دقیقه فقط اضافه گرفت
ابروان کمانی
با بیشترین سرعت
برخی داروها گوارش را آسان میکنند.
اجازه دارم پیشنهاد دیگری بکنم؟
معاونین عبارتند از باب چامبرز و گاوین وارد.
او مصرانه ادعا میکرد که کاملا بیگناه است.
آنها میکوشند که نخستوزیر را اخراج کنند.
این بلوز به دامنت میخورد.
از پیری مردن
ایام خوشی که با هم بودیم
اکنون باید بروم.
نقشه برداری که می خواد نقشه برداری کنه
سر و صدا ایجاد کردن
تصادف اتومبیل او را برای تمام عمر معلول کرد.
او گلویش پیش دختر همسایه گیر کرده است.
آن جرقهی الهی موجود در هر انسان
اتوبوس‌ها در سراسر روز از ایستگاه بین منطقه‌ای روبروی رودخانه عزیمت می‌کنند، ولی اکثر آنها بویژه با مقصد شرق و جاکار/بومتهنگ بین ساعت‌های 06:30 و 07:30 حرکت می‌کنند
نه فقط برای خودشان بلکه برای هر کسی که اطرافشان است
زیبایی آن زنان خوی شهوتران او را برانگیخت.
انقضای قرارداد
درسته من تمام شبو هستم
او همیشه میکوشد از من ایراد بگیرد.
صد ضرب در ده هزار است.
فکر می کنم گرما است.
رکود اقتصادی باعث ازبین رفتن بسیاری از بنگاههای کوچک بازرگانی شد.
.اون مالك همه چیه.
چی من برات کافی نیستم؟
جان پسر پاک طینتی بود.
شتر در خواب بیند پنبه دانه...
توصیههای شما در طرح جدید منظور خواهد است.
اما چیزی که ممکن است برای یک نفر بینزاکتی باشد برای دیگری کاملا عادی به نظر برسد
ایالات متحده می‌گوید اطلاعاتی را از منبعی که نامش فاش نشده دریافت کرده است که به‌طور خاص استفاده از بمب‌گذاران انتحاری را برای منفجر کردن نقاط دیدنی برجسته در اتیوپی و کنیا را ذکر می‌کند
شکستگی مچ دست از شایع ترین نوع شکستگی می باشد
آنها بازو در بازو مشغول قدم زدن بودند.
پیراسته با جواهر
اداره پست
محل مأموریت
تایر تسمهدار
اعتقادات مردود
سعادت دنیا و آخرت
چاشنی تند
امتیاز کشف نفت در خلیج فارس
اشعار تصویر مانند رابرت فراست
خیال داریم استادان سطح بالایی را استخدام کنیم.
صدای او میان هزار صدا تک بود.
دولت مردمی
بدین طریق، این طور
استخوانی که در گلویش گیر کرده بود
ولی در عین حال فرصت بزرگی هم هست
به قطرهی آخر رنگ رسیدهام.
ترقهها در اطرافمان میترکیدند.
ته این راه روشن نیست
او با میگساری ثروت و جوانی خود را بر باد داد.
ماراب
طی یک دور معمول از بازی با هجده سوراخ بازی می‌شود به‌طوری که بازیکنان معمولاً از اولین سوراخ زمین شروع و با سوراخ هجدهم بازی را تمام می‌کنند
انگلیسی کهن و انگلیسی میانه
پزشک مجاز، پزشک دارای جواز طبابت
تجارت برونمرزی
اسب بادپا
ارهی دو سر
برنشست
حوزهی انتخاباتی دارای ده هزار رای دهنده بود.
او از نظر فکری و بدنی سالم بود.
برای عمل بینی می خوام برم پیششون
ابریشم نورتاب
.منم نمیخام آسیب ببینم
ردیف اول سربازان
دنیا رو اونجوری میبینه که خودش میخواد نه اونجوری که هست؟ آره؟
پری پیراهن بلندی پوشیده بود.
از هر فرصتی استفاده خواهم کرد تا
او بی اندازه ناخشنود بود.
تغییر تدریجی حرارت
با وجود زلزله رحیم در صندلی خود باقی ماند.
پنبهی شانه خورده
طوریکه در کیفش تا شش مداد بر می داشت که به نفرات بیشتر کمک کند
در بازار دو جهته هم میتوان خرید هم میتوان فروخت
. من دیگه نمی تونم
رانندگی با سرعت بسیار
به سربازان در مورد دوستی و معاشرت با بومیان اخطار شد.
آنهایی که تصمیم به جنگیدن گرفته بودند از غار خارج شدند.
نه بابا ولی اخلاقش خیلی بهتر شده
تباهی بدن پس از مرگ
جمعا بیست شاگرد آمدند.
پیچ و تابهای برف
اگرچه هنگام برخورد ماشین به خانه سه نفر در آنجا بودند هیچ کدام صدمه ندیدند
پیش از سیمپسون‌ها سایمون در چندین نمایش در موقعیت‌های مختلف کار کرده بود
جنگ استقلال امریکا