instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | He had misheard me and thought I was coming up because I was trying to make a poster, and so wasn't prepared to take me into the mines. | ظاهران حرف من رو درست نشنیده بود و خیال کرده بود که من دارم میرم اونجا که یه پوستر درست کنم ، در نتیجه آماده نبود که منو به داخل معدن ببره . |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I said, "Yes." | گفتم، "بله" |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | The 11-acre park -- a big green crack at the heart of Bangkok -- opened just last year. | پارکی ۱۱ هکتاری-- شکاف سبز بزرگی در قلب بانکوک-- که همینم پارسال افتتاح شد. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Each of us, of course, contains two human genomes -- one from our mothers and one from our fathers. | البته هر کدام از ما دارای دو دسته ژنوم هستیم یکی متعلق به پدرمان و دیگری مادرمان. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | One of my favorites is called subclinical acne. | اصطلاح مورد علاقه ی من ضایعه ی پوستی نهفته است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | When, in 1960, still a student, I got a traveling fellowship to study housing in North America. | در ۱۹۶۰ زمانی که هنوز دانشجو بودم، کمک هزینه مسافرتی برای مطالعه خانه سازی در آمریکای شمالی دریافت کردم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I can't go home to my family that I haven't seen in a week and pretend to be happy." | نمیتوانم به خانه و پیش خانوادهام بروم که یک هفتهای هست آن ها را ندیدهام و وانمود کنم خوشحال هستم.» |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | By virtue of growing up low-income, my siblings and I went to some of New York City's most struggling public schools. | به برکت یک درآمد ناچیز، من و خواهر و برادرانم، به شهرهای مختلف نیویورک برای درس خواندن در چالش برانگیزترین مدرسه های عمومی میرفتیم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Let's make it transparent, non-governmental, not owned by any single country or company, housed in a neutral country, with redundant backup in a different time zone and a different continent. | بیایید آن را به سیستمی شفاف و غیردولتی تبدیل کنیم، بدون تعلق به یک کشور یا شرکت، مستقر در یک کشور بیطرف با یک نسخهی پشتیبان در یک منطقهی زمانی متفاوت و یک قارهی دیگر. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I mean, over the next five years, Disney and Warner Bros. and a bunch of movie studios are going to release over 30 feature-length films with comic book characters, and of those 30 feature-length films, exactly two of them will have female solo leads. | اینکه در ۵ سال آینده، دیزنی و برادران وار و چندتا از استدیوهای فیلم میخواهند ۳۰ فیلم بلند تولید کنند با شخصیت کتابهای کمیک. و بین این ۳۰ فیلم، ۲ تا نقش اول زن دارند، |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | By the time they reach the age of 14, one in four black children will see their dad go off to prison. | تا زمانیکه به سن ۱۴ سالگی برسند، یک کودک از هر چهار کودک شاهد به زندان رفتن پدرش است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | But there exists out there a very large population of people who will tell you that they have psychic, magical powers that they can predict the future, that they can make contact with the deceased. | ولی در بیرون اینجا افراد زیادی هستند که به شما میگن ولی در بیرون اینجا افراد زیادی هستند که به شما میگن ولی در بیرون اینجا افراد زیادی هستند که به شما میگن که قدرت روانی - جادویی دارن که با اون آینده رو پیشبینی میکنند٬ که قدرت روانی - جادویی دارن که با اون آینده رو پیشبینی میکنند٬ که میتونن با مردگان ارتباط برقرار کنند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And so quietly in the background, I started sending people this. | و بیسروصدا و یواشکی، این را برای مردم فرستادم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Firstborns have a three-point IQ advantage over second borns and second borns have a 1.5 IQ advantage over later borns, partly because of the exclusive attention firstborns get from mom and dad, and partly because they get a chance to mentor the younger kids. | بچههای اول نسبت به دوم سه امتیاز آیکیوی بالاتر دارند و آیکیوی دومیها نسبت به بچههای بعدی یکونیم امتیاز بالاتر است، بخشی به دلیل توجه بالای والدین به بچههای اول، و بخشی به این دلیل که بچههای اول این شانس را دارند که برای بعدیها نقش معلمی داشته باشند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It is regenerative, like nature, reclaiming ruined ground, growing anew. | این بازتولیدکننده است، مثل طبیعت، خیش زدن زمین بایر، رشد کردن دوباره. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | [Is the worst behind us?] I can't predict with accuracy. | [بدترین حالت را از سر گذراندهایم؟] نمیتوانم با دقت پیشبینی کنم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | We also know it too in the private sector, in relationships among corporations. | بلکه اهمیت آن برای بخش خصوصی در روابط بین شرکتها را هم متوجه هستیم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Because today's astronomers, by turning powerful telescopes to the sky, have captured a handful of starkly informative photons -- a kind of cosmic telegram billions of years in transit. | چون ستارهشناسان امروز، با چرخاندن تلسکوپهای قویشان به آسمان، چون ستارهشناسان امروز، با چرخاندن تلسکوپهای قویشان به آسمان، یک مشت فوتون گرفتهاند که بسیار آموزنده هستند- نوعی تلگرام کیهانی که میلیاردها سال در گذر بوده. نوعی تلگرام کیهانی که میلیاردها سال در گذر بوده. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And people can spend an awful lot of time discussing education without ever discussing learning. | مردم میتوانند ساعت ها وقت بگذارند و به بررسی آموزش و پرورش بپردازند، بدون اینکه بحثی از یادگیری بکنند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | (Music: "Royal Garden Blues" by W.C. Handy / Ethel Waters) These are played mainly in small rooms. | (Music: "Royal Garden Blues" by W.C. Handy / Ethel Waters) اینها غالبا در اتاقهای کوچک نواخته میشوند |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Now, fear is self-realizing. | اکنون، ترس خود را تحقق میبخشد. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | We also have a lot of engineers in those meetings, and they don't always do their laundry as much as they should. | ما همچنین تعداد زیادی مهندش در اون جلسات داریم، و اونا همیشه به اون اندازهای که باید، رختهاشون رو نمیشورن |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It's one sustainable material that they will not run out of. | یک ماده پایدار و موافق محیط زیستی هست که تمام ناشدنی هست. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I don't solve quadratic equations to help me with my daily life, but I do use mathematical thinking to help me understand arguments and to empathize with other people. | من معادلات درجه دوم را برای بهبود زندگی روزمره خودم حل نمیکنم، اما از تفکر ریاضیاتی برای درک مشاجره ها، و همدردی با دیگران استفاده میکنم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I vowed to make a change. | عهد کردم تغییری صورت دهم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | What am I wearing? | من چی پوشیدم؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Indeed there is. | در واقع، بله. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | We take care of Mother Earth. | مراقب زمین به عنوان سرچشمه زندگی خواهیم بود. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And the man was incredibly curious. | و اون کنجکاو بود. این مرد وحشتناک کنجکاو بود. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And when the Chinese Pritzker Prize winner Wang Shu was building a history museum in Ningbo, he didn't just create a wrapper for the past, he built memory right into the walls by using brick and stones and shingles salvaged from villages that had been demolished. | و وقتی برنده چینی جایزه معماری پریتزکر وانگ شو در حال ساخت موزه تاریخ در نینگبو بود٬ تنها یک سازه از گذشتهها را نمیساخت بلکه او یک خاطره در دیوارها میساخت با به کار بردن آجر و سنگ و سفالی که از تخریب شهرها باقی مانده بود. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | If there are many ants in a small area this will happen more often causing them to respond by moving in more convoluted, random paths in order to search more thoroughly. | اگر تعداد زیادی مورچه در مساحتی کم وجود داشته باشد این امر بیشتر رخ می دهد، که باعث میشود آنها با حرکت در مسیرهای تصادفی و پیچیده تر، واکنش نشان دهند تا جستجوی عمیقتری داشته باشند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Security has to be the priority. | امنیت می بایستی در اولویت باشد. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | But online, everybody speaks at the same speed. | اما به صورت آنلاین همه با یه سرعت حرف می زنن |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | She's the most loving, compassionate, empathetic human being I know, and the reason I get to tell you all of this is because she's back in the Bronx with her mother. | او دوست داشتنیترین،مهربانترین، همدلترین انسانی است که میشناسم و دلیل اینکه من همه این چیزهارا به شما میگویم این است که او با مادرش دارند به برونکس برمیگردند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | By day nine -- you look at this picture and you're horrified; I look at this picture and I say, "Thank God," because it's clear that this is only an ordinary case of smallpox, and I know this child will live. | در روز نهم -- این تصویر را میبینید و وحشت میکنید؛ من این عکس را میبینم و میگویم «خدا را شکر»، چون مشخص است که این تنها یک مورد معمولی از آبله است، و من میدانم که این بچه زنده میماند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And Paula Radcliffe, at that point, says, "I'm done. Go." | و Paula Radcliffe در اون لحظه میگه، "من دیگه نمیتونم، برو." و Paula Radcliffe در اون لحظه میگه، "من دیگه نمیتونم، برو." |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And I'll be 50 this month, and it took me that long to realize that she was that big of an inspiration. | و من این ماه ۵۰ ساله میشوم، و این همه سال طول کشید تا بفهمم که او الهامبخش اصلی من بوده است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So, for example, they might say "taken from us" rather than "killed." | اولین و مهمترین دلیل اینکه لباس آزمایشگاه سفید نبود و در واقع خاکستری بود. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I thought celiac was a vegetable, and vegan, of course, was Mr. Spock's lost comrade in "Star Trek." | من آن موقع فکر میکردم سلیاک یک جور سبزی است، و گیاهخواری (ویگن) دوست گمشده آقای اسپاک در «پیشتازان فضا» است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Proteins digest your food, contract your muscles, fire your neurons and power your immune system. | پروتئینها، غذای شما را هضم میکنند، آنها عضلات شما را منقبض میکنند، نورونهایتان را برمیانگیزانند، به سیستم ایمنی شما نیرو میبخشند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | If your life were a book and you were the author, how would you want your story to go? | اگر زندگی شما یک کتاب بود و شما نویسنده اش بودید، دوست داشتید داستان شما چطور پیش برود؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | When this receptor is deleted in mice, their blood pressure is low. | هنگامی که این گیرنده در موشها حذف میشود، فشار خون آنها پایین است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | With each of these disruptions, it changes the amount of social interaction. | هر یک از این اختلالات، مقدار اثرات اجتماعی تغییر مییابد. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | That if these creatures who are living on cold surfaces -- either on Europa, or further out, anywhere where you can live on a cold surface -- those creatures must be provided with reflectors. | که اگر این موجودات بر روی سطح سرزمینهای سرد زندگی کنند-- چه در قمر اروپا و یا دورتر، هرجایی که بتوان روی سرزمینهای سرد زندگی کرد-- این موجودات میبایستی مجهز به بازتابنده هایی باشند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It'll be on display at the Interactive Telecommunications Spring Show in Greenwich Village in New York City -- that's open to the public, definitely invite you all to come and attend -- it's a fantastic show. | و در نمایشگاه بهاره ی ITSS به نمایش درخواهد آمد. در دهکده ی گرینویچ نیویورک - نمایشگاه برای عموم آزاد است. از همه ی شما دعوت می کنم که حتماً تشریف بیاورید - نمایشگاه خارق العاده ای خواهد بود. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And let me pull up this list again that I showed you earlier. | و اجازه بدهید دوباره این لیستی که قبلا به شما نشان دادم را بالا بیاورم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | That was our big bet, and that bet paid off. | این قمار بزرگ ما بود، و بالاخره ثمر داد. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Now, how do you grade the work of 100,000 students if you do not have 10,000 TAs? | حالا چطور می شه کار ۱۰۰،۰۰۰ دانشجو را تصحیح کرد اگر ۱۰،۰۰۰ نفر دستیار آموزش نداشته باشیم؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It's a richer experience. | آن، تجربه گرانبهاتری است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Thank you. Thank you! | متشکرم. متشکرم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | These women stood on the front lines of change, and by doing so, they taught people to read in her Citizenship School model and empowered 700,000 new voters. | این زنان درصفوف اول تغییر ایستادند و با این کار با مدل مدرسه شهروندی او به مردم خواندن یاد دادند. وبه ۷۰۰,۰۰۰ نفر توانایی رای دادن دادند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And we discussed this issue with two groups that have been coming to the USA from Southeast Asia: the Hmong, who started coming in the mid-1970s as refugees from the Vietnam War and the US secret war in Laos; and the Karen, who have been coming more recently as refugees from Myanmar. | ما با دو گروه در مورد این موضوع بحث کردیم که از جنوب شرقی آسیا به آمریکا آمدهاند: همونگها که در اواسط دهه ۱۹۷۰ به عنوان پناهنده بعد از جنگ ویتنام و جنگ مخفی ایالات متحده در لائوس به آمریکا آمده؛ و کارنها که اخیرا به عنوان پناهنده از میانمار آمدهاند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Our only chance of long-term survival is not to remain inward-looking on planet Earth, but to spread out into space. | تنها شانس بقای ما در درازمدت این است که در سیاره زمین در خفا باقی نمانیم، بلکه در فضا پخش شویم. پاسخ به این پرسش های بزرگ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So, that's the bonus. | و این پاداششه. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I wish it didn't come to this, but I have to for my cousins in Haiti who don't even know what a college looks like, for my best friend Raymond sitting in cell block nine instead of a university, for the nooses hanging my GPA by its neck. | امیدوار بودم کار به اینجا نرسه، ولی مجبورم به خاطر پسرعموهام در هائیتی که حتی نمیدونن دانشگاه چه شکلیه، به خاطر بهترین دوستم ریموند که توی زندانه به جای دانشگاه، به خاطر طنابهای اعدامی که معدل من رو از گردن دار میزنن. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | (Audience sighs) "So old." | (آه حضار) «اینقدر پیر.» |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It's the only asymmetrical expression. | و این بیان تنها نامناسبه. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It teaches them to accept authority, revelation and faith, instead of always insisting on evidence. | به آنها آموزش میدهد که اتوریته، الهام و ایمان را بپذیرند به جای آنکه همیشه به مدرک تکیه کنند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Another woman said to me, "You know, what I got out of this is that what I do is important." | زن دیگری به من گفت، « می دونی، چیزی که از این دستگیرم شد این که کاری که می کنم مهم است.» |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Mind your language. | مواظب زبانتان باشید. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | His teachers also said that Dreyfus was known for having a good memory, which was highly suspicious, right? | همچنین معلمهای او گفته بودند که او مشهور به داشتنِ حافظهای خوب بود، که خیلی شک برانگیز است، نه؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | And wouldn't you actually regret that the disease was detected in the first place? | و در وهله اول حقیقتاً از شناسایی این بیماری پشیمان نیستید؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Then, what they also did was, which we never did before, is there was a heart-rate monitor. | کار دیگری که آنها انجام دادند کاری که ما هرگز انجام نداده بودیم ,قرار دادن یک نمایشگر ضربان قلب بود. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | But what about their minds? | اما در مورد ذهنهایشان چه؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | You know, this question has been around for thousands of years, since at least the time of the Greek philosophers. | می دانید که این سوال برای هزاران سال است که مطرح بوده است، حداقل از زمان فلاسفه بزرگ یونان با آن مواجهیم |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | You don't have to. It's fine. Check it out. | مجبور نیستید. این فقط لذت بخش و سرگرم کننده است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So in the classic good-cop-bad-cop oversimplification of police interrogations, this is "good cop." | بنابراین روش پلیس خوب-پلیس بد باعث ساده شدن بازجویی پلیس میشود، این پلیس خوب است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Woman: Even though they are so young, they have done such good work. | زن: با این که آن ها خیلی جوان هستند، چنین کار بی نظیری انجام دادند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So with two designers, Tolga and Christina, at my office, we took a track -- many of you probably know it. It’s about 25 years old, and it's David Byrne and Brian Eno -- and we did this little animation. | بنابراین با دو تا طراح، کریستینا و تولگا، در دفتر من یک قطعه موسیقی رو انتخاب کردیم -- خیلی از شماها احتمالا این رو بشناسید؛ این آهنگ مال 25 سال قبله، و دیوید بایرن (David Byrne) و برایان انو ( Brian Eno) اون رو ساختند -- و ما این انیمیشن کوتاه رو ساختیم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Before YouTube, there was no way for him to discover his sport's true potential, because you can't communicate this stuff in words, right? | قبل از یوتیوب، هیچ راهی برای اون نبود که پتانسیل واقعی ورزشش را کشف کند، چون شما نمیتوانید این چیزها را با کلمه منتقل کنید، درست؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So, when I started to dream in color is when I felt that the software and my brain had united, because in my dreams, it was my brain creating electronic sounds. It wasn't the software, so that's when I started to feel like a cyborg. | بدین ترتیب، زمانی شروع به دیدن خوابهای رنگی کردم که نرم افزار و مغزم با هم یکی شده بودند، چون این مغز من بود که در خوابم صداهای الکترونیکی ایجاد می کرد. نرم افزار نبود، چون این مغز من بود که در خوابم صداهای الکترونیکی ایجاد می کرد. نرم افزار نبود، پس اون موقع بود که دلم خواست سایبورگ (افزایش همکاری بدن با دستگاهی که برای کمک به یک اندام به بدن متصل میشود) باشم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So, all in all, I don’t waste energy feeling bad for myself. | خب، همه و همه، من انرژیام را برای احساس بد بخودم داشتن هدر نمیدهم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Perhaps my favorite example comes from colleagues who are studying a pond scum microorganism, which is tragically named after the cow dung it was first found in. | شاید مثال موردعلاقهی من مثال همکارانم باشه که روی میکروارگانیزم لایه کثافت روی یک برکه تحقیق میکردن که متاسفانه اسم همون تپاله گاوی که داخل اون پیداش کرده بودن رو روش گذاشتن |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | A big fishery was run on it until the '80s. | درصد ماهیگیری آن ماهی تا سالهای ۸۰ بالا بود. درصد ماهیگیری آن ماهی تا سالهای ۸۰ بالا بود. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Here we see an illustration of this. | در اینجا نمونه ای از این را می بینیم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | However, there are 6.3 million people worldwide who have the disease, and they have to live with incurable weakness, tremor, rigidity and the other symptoms that go along with the disease, so what we need are objective tools to detect the disease before it's too late. | ولیکن، ۶/۳ میلیون نفر در سراسر دنیا وجود دارن که به این بیماری مبتلان و باید با ضعف درمانناپذیر، لرزش، سفتی عضلانی و علائم دیگراین بیماری، زندگی کنن. که به این بیماری مبتلان و باید با ضعف درمانناپذیر، لرزش، سفتی عضلانی و علائم دیگراین بیماری، زندگی کنن. که به این بیماری مبتلان و باید با ضعف درمانناپذیر، لرزش، سفتی عضلانی و علائم دیگراین بیماری، زندگی کنن. خُب، ما به ابزاری عینی نیاز داریم که بیماری را قبل از اینکه خیلی دیر بشه شناسایی کنه. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | 21st-century science is going to be driven by the integration of these two ideas: the triumph of relational ways of thinking about the world, on the one hand, and self-organization or Darwinian ways of thinking about the world, on the other hand. | علم قرن بیست و یکم بر اساس ادغام این دو ایده پیش خواهد رفت. پیروزی نگاه نسبیتی به دنیا از یک طرف و خود مرتب سازی و تفکر داروینی در مورد دنیا، در طرف دیگر. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | The reasons for these absences include people who declined participation. | دلایل این غیبتها شامل افرادی است که از همکاری امتناع کردند. دلایل این غیبتها شامل افرادی است که از همکاری امتناع کردند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It's a very ambitious goal but we believe it can be achieved with political will. | اين هدف بلند پروازانه ايست، اما ما باور داريم با اراده سياسي ميتوان به آن دست يافت. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So can we pull off the same trick again? | بنابرابن آیا میتواینم دوباره از همان روش استفاده کنیم |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So the seemingly impossible is possible. | پس آنچه ظاهرآّ غیر ممکن است، امکان پذیر است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Filipe lives in one of the thousands of communities alongside the Amazonas rivers. | فیلیپه در یکی از هزاران جامعه در حاشیه رودخانه آمازون زندگی میکند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Get out of it, get it out. | از چنگشان فرار کن و خلاصشان کن. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Now, this evidence goes way beyond anatomy. | این مدرک خیلی فراتر از آناتومی |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Both of those choices are thoughtful and brave, but for all of us, it's our choice. | هردو انتخاب متفکرانه و شجاعانه است اما برای همه ما انتخاب ماست. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | We are starting at the end of the summer. | ما در پایان این تابستان کار خود را شروع خواهیم کرد. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I just want to be able to communicate with him and him to be able to communicate with me." | من فقط میخوام دوباره بتونم با اون ارتباط بر قرار کنم و اون بتونه با من ارتباط بر قرارکنه |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | People in my family were experiencing it. | اعضای خانواده ی من آن را تجربه کرده بودند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Here's some personal input I didn't expect. | این هم تجربه شخصی که انتظارشو نداشتم |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | You don't know this planet, because most of it's covered with that -- average depth, two miles. | این سیاره را نمیشناسید زیرا بیشتر این سیاره با آب پوشیده شده -- و متوسط عمق آن ۳/۲ کیلومتر است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | This was bad. | این بد بود. من با مرگ روبرو بودم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | Now, maybe you think I'm just being nostalgic -- why does it matter? | شاید فکر کنید که فقط دارم یادی از خاطرات گذشته میکنم چه اهمیتی دارد؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | There is a simple input, it's always a cube that I start with, and it's a very simple operation -- it's making a fold, and doing this over and over again. | یک ورودی ساده اطلاع وجود دارد، همیشه یک مکعبه که من با آن شروع کردم، و یک طرز کار بسیار ساده -- تا کردن و انجام دوباره و دوبارۀ آن. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | I began to dare to face the truth, to think, to face the hard questions. | جسارت این را یافتم تا با حقیقت مواجه شوم، فکر کنم، با پرسشهای سخت روبرو شوم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | It turned out he was hired by a Scottish distillery to understand why they were burning so damn much peat to distill the whiskey. | وی در یک کارخانه تقطیر اسکاتلندی کار می کرد برای درک اینکه چرا آنها اینقدر تورب می سوزاندند تا ویسکی را تقطیر کنند. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | (Laughter) Behind this speed in execution is a purpose-driven leader and a government that works. | (خنده) پشت این عملیات اجرایی سریع یک رهبر هدفمند قرار دارد و دولتی که موثر است. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | We forward in this generation triumphantly. | ما در این نسل فاتحانه پیش میرویم. |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | What is the best way to unravel the mysteries on Mars that exist? | بهترین راه حل برای کشف رموزی که در مریخ وجود دارد چیست؟ |
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن. | So to explore this idea, I built an army of small robots, and each of these robots has what are called omni wheels. | پس برای موفق شدن این ایده من ارتشی از رباط های کوچیک ساختم و و هر کدوم از این رباط ها چرخ هایی داشتند که |
Subsets and Splits