Id
int64
1
3.02M
Title
stringlengths
1
132
Type
int64
0
6
Rank
int64
0
80.7k
Namespace
int64
0
14
RedirectList
sequencelengths
0
3.08k
IsDisambiguationPage
bool
2 classes
TargetLinksCount
int64
0
80.2k
InfoBox
dict
Text
stringlengths
0
196k
Links
sequencelengths
0
5.96k
Parents
sequencelengths
0
227
324
آرماویر، روسیه
2
36
0
[ "آرماوير", "استان آرماوير", "ارماویر", "ارماوير", "استان ارماوير", "آرماویر" ]
false
16
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نشان", "Item2": "Coat of Arms of Armavir (Krasnodar krai).png" }, { "Item1": "پرچم", "Item2": "Flag of Armavir (Krasnodar krai).png" }, { "Item1": "lat_deg", "Item2": "۴۵" }, { "Item1": "lat_min", "Item2": "۰۰" }, { "Item1": "lat_sec", "Item2": "۰۰" }, { "Item1": "lon_deg", "Item2": "۴۱" }, { "Item1": "lon_min", "Item2": "۰۷" }, { "Item1": "lon_sec", "Item2": "۰۰" }, { "Item1": "Art der Region", "Item2": "Region" }, { "Item1": "Region", "Item2": "Krasnodar" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۲۸۰" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۸۸۲۸۶" }, { "Item1": "سال جمعیت", "Item2": "۲۰۰۹" }, { "Item1": "کد تلفن", "Item2": "+۷ ۸۶۱۳۷" }, { "Item1": "کد پستی", "Item2": "۳۵۲۹۰۰–۳۵۲۹۴۷" }, { "Item1": "deutscher Name", "Item2": "Armawir" } ], "Title": "شهرهای روسیه" }
آرماویر (به روسی: ́) شهری است در سرزمین کراسنودار روسیه. 250px جمعیت آن در سال ۲۰۰۲ برابر با ۱۹۳،۹۶۴ بوده و در سمت چپ رودخانه کوبان واقع شده‌است. آرماویر قبلا دومین مرکز صنعتی سرزمین کراسنودار، پس از شهر کراسنودار بود. آرماویر را مردمی از ارمنیان مهاجر در سال ۱۸۳۹ بنیاد کردند و نام آن را «آرمیانسکی آول» برگزیدند. در سال ۱۸۴۸ این سکونتگاه به یاد پایتخت قدیم ارمنستان، آرماویر نام گرفت و در ۱۹۱۴ به سطح شهر ارتقاء یافت. به هنگام جنگ داخلی روسیه بین سالهای ۱۹۱۸–۱۹۲۰ چندین نبرد خونین در نزدیکی این شهر درگرفت. ستون‌های نطامی سپاه تامان در سال ۱۹۱۸ به آرماویر وارد شدند و حکومت شوروی در ماه مارس سال ۱۹۲۰ در این شهر برقرار شد. در خلال جنگ بزرگ میهنی سالهای ۱۹۴۱–۱۹۴۵، این شهر بدست آلمانها اشغال شد ولی در ژانویه ۱۹۴۳ توسط نیروهای روسی آزاد شد.
[ "سرزمین کراسنودار", "کوبان", "کراسنودار", "آرماویر (ارمنستان)" ]
[ "شهرها و شهرک‌ها در سرزمین کراسنودار", "مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۳۹ (میلادی)" ]
325
آموزش و پرورش
0
931
0
[ "تعلیم و تربیت", "آموزش", "اموزش و پرورش", "اموزش", "تعليم و تربيت", "پرورش", "تعلیم", "آموزشی", "آموزشي", "اموزشی", "اموزشي", "تربيت", "تعليم", "تعلیم و تربیه", "نظام آموزشی" ]
false
741
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آموزش و پرورش (انگلیسی: Education) دارای مفهوم و کاربرد گسترده و پیچیده و در نتیجه مبهمی است. در تعریف این مفهوم، نه تنها میان مردم عادی، بلکه میان صاحب‌نظران تعلیم و تربیت هم اختلاف‌نظر وجود دارد. همچنین مفاهیمی مانند یا تعلیم و تربیت ، نظام آموزشی ، تحصیل ، سوادآموزی ، بار آوردن ، تادیب و… نیز جزئی از «آموزش و پرورش» محسوب می‌شوند یا با آن همپوشی دارند. درباره مفهوم «آموزش و پرورش» باید درنظر داشت که «آموزش و پرورش» منحصر به افراد، زمان، مکان، یا عمل خاصی نیست. یعنی به‌طور مشخص «آموزش و پرورش» منحصر به مدرسه، کودکان، یا آموزش دروس خاصی نیست، بلکه «آموزش و پرورش» برای همه و در هر زمانی (ز گهواره تا گور) و هر مکانی است. ۲۰۰۸-۲۰۰۷ میلادی. تعاریف آموزش و پرورش همان‌طور که گفته شد، آموزش و پرورش دارای مفهوم و کاربردی گسترده، پیچیده و مبهم است. تاکنون تعریف واحد یا جامع و مانعی از «آموزش و پرورش» به دست نیامده‌است و اهل نظر، هر یک بر پایه تفکرات و تجربیات خود، تعریفی از آن ارائه داده‌اند. صاحبنظران ایرانی یا مسلمان تعلیم و تربیت در سده‌های پیشین (مانند امام محمد غزالی)، هیچ‌کدام در پی تعریف مفهوم «آموزش و پرورش» نبوده‌اند و گویا اهمیت تعریف این مفهوم را درک نکرده بودند. در عصر حاضر، متفکران ایرانی مانند محمدباقر هوشیار، عیسی صدیق، اسدالله بیژن و امیرحسین آریان‌پور، مرتضی مطهری در این‌باره اظهارنظر کرده‌اند؛ ولی دانشمندان غربی از دیرباز تاکنون تعاریفی از «آموزش و پرورش» ارائه داده‌اند. برخی از تعاریف آموزش و پرورش محمدباقر هوشیار: آموزش و پرورش مجموعه منظمی از اعمال و رفتار است؛ به بیان دیگر آموزش و پرورش فعل و انفعالی است میان دو قطب روان (آموزگار و فراگیر) که مسبوق به اصلی و متوجه هدفی و مستلزم برنامه‌ای است. جان دیویی: آموزش و پرورش تکرار تجربه‌است، به منظور اینکه معنای تجربه گسترش پیدا کند و برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی، فرد را بهتر قادر سازد. ژان ژاک روسو: آموزش و پرورش هنر یا فنی است که به صورت راهنمایی یا حمایت نیروهای طبیعی و استعدادهای فراگیر (متربی) و با رعایت قوانین رشد طبیعی و با همکاری خود او برای زیستن تحقق می‌پذیرد. دانشنامه بریتانیکا: از آن‌جایی که کودکان بی‌سواد، نادان و غیرمطلع از فرهنگ جامعه‌شان به دنیا می‌آیند، برای یادگیری فرهنگشان، هنجارهای رفتاری افراد بالغ، یادگیری مهارت‌ها، یافتن نقششان در اجتماع و رسیدن به اهدافشان نیاز به آموزش دارند. امیرحسین آریان‌پور: آموزش و پرورش عبارت است از «فرایند هدایت و جهت‌دهی عمدی تجارب انسانی» فلسفه آموزش و پرورش از آن‌جا که آموزش به کودکان این قابلیت را می‌دهد که به صورت مستقل به سوی اهداف مورد نظرشان حرکت کنند و هویت ویژه‌ای در جامعه بیابند، اهمیتی غیرقابل چشم‌پوشی برای فلاسفه دارد. فلسفه آموزش به بررسی ماهیت و اهداف آموزش و ابزارهای آن می‌پردازد و در ارتباط با «نظریه آموزش» است. نظریه آموزش نوعی نظریه عملی بوده که سعی در فراهم آوردن رهنمود و روشن کردن تمامی جنبه‌های گوناگون آموزش (اعم از جنبه‌های تعلیمی، اخلاقی و سیاسی مربوطه) و همچنین ساختار اجتماعی وابسته با آن است. فلسفه آموزش از نیمه دوم قرن بیستم میلادی به بعد به صورت یک شاخه مشخص از فلسفه شناخته شده و مورد بررسی قرار گرفت. تاریخچه نظریات پیرامون آموزش و پرورش نظریه‌های آموزش و پرورش نظریه‌های آموزش وجود چهار چیز را در فرایند آموزش ضروری فرض می‌کنند: ۱- آموزگار ۲- دانش آموز ۳- موضوع درسی ۴- گروه اجتماعی که آموزگار و دانش آموز به آن تعلق داشته و از طریق آن با هم مرتبط می‌شوند. نظریه‌های آموزشی مختلف را می‌توان از طریق پاسخی که به سوالات زیر می‌دهند از همدیگر تمیز داد: هدف آموزشی یک مدرسه چیست و اینکه از نظر روانی چگونه دانش آموزانش را به انجام کارهایی که هدف را تحقق می‌بخشد راهنمایی می‌کند؟ موضوع درسی چیست، با چه روش‌هایی تعلیم می‌شود، مطالب با چه میزان راحت آموخته می‌شوند و به چه راحتی بعدا فراموش می‌شوند؟ امتحان‌ها، روش‌های درس خواندن و معیارهای مقایسه دانش آموزان با همدیگر چیست؟ مدارس مختلف بحران‌های مختلف دارند. برخوردهای درونی مدرسه مورد نظر چیست؟ ترس‌هایی که آموزگاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد چیست و واکنش آموزگاران به این ترس‌ها چیست؟ دانش آموزان در مدارس مختلف با ترس‌های مختلفی روبرو می‌شوند. تحت چه ترس‌هایی دانش آموزان به تلاش برای یادگیری مشغول هستند و پاسخ آن‌ها به این ترس‌ها چیست؟ با توجه به اینکه تقصیر شکست‌ها را می‌توان بر گردن نظریه خاص آموزشی استفاده شده نهاد، راه حلها نیازمند ایجاد تغییراتی در نظریه آموزشی می‌باشد. انتخاب یک نظریه آموزشی خاص نیازمند آگاهی کافی نسبت به شرایط خاص یک مدرسه بوده و حکم کلی نمی‌توان داد. تاریخ آموزش و پرورش فرایند آموزش و پرورش از پیدایش انسان بر زمین آغاز شده و به عقیده برخی معلمی (یا گونه‌ای از آن) از نظر قدمت دومین پیشه انسان‌ها بوده‌است. هیچ جامعه انسانی‌ای وجود نداشته که اهمیت و مرکزیت آموزش را رد کند. در جوامع بدوی، آموزش رسمی به شکل امروزی آن وجود نداشت. در واقع در تمامی فعالیت‌های روزمره بالغین نقش معلمین را بازی می‌کردند و همه جا کلاس درس بود. انباشتگی دانش در طول زمان باعث شد که یک نفر بالغ نتواند بر تمامی آن مسلط شود. راه حلی که جامعه برای این مشکل پیدا کرد آموزش به نوع رسمی بود: مدارسی تشکیل شد و متخصصینی در آن‌ها به گونه‌ای موثر به انتقال فرهنگ و دانش موجود کمک می‌کردند. با رشد فزاینده جامعه و زیاد شدن پیچیدگی‌های آن، آموزش رسمی به عهده موسسات خاصی واگذار شد. به علاوه ماهیت آموزش نیز کم‌کم تغییر کرد: آموزش کمتر و کمتر به زندگی روزمره افراد ارتباط پیدا می‌کرد، انتزاعی‌تر شده و با عملگرایی فاصله می‌گرفت. دانش به صورت خیلی فشرده درآمده و این امر به دانش آموزان این قابلیت را می‌داد که از فرهنگی که در آن به دنیا آمده‌اند فراتر رفته و چیزهایی را یاد بگیرند که هرگز نمی‌توانستند توسط تجربه مستقیم یا تقلید از افراد بالغ بیاموزند. فرایند آموزش امروزه یکی از پایه‌های اساسی پیشرفت جامعه‌ها شده‌است و اهمیت روزافزونی پیدا کرده‌است و این خود باعث این شده که کتاب‌ها و تحقیقات زیادی در زمینه اهداف، محتوا و نحوه بهینه تدریس انجام شود. در دوران مدرن، شاهد شکوفایی فلسفه آموزش و نظریات تعلیمی هستیم. وهر معلم با توجه به شرایط دانش آموزان کلاسش از شیوه‌های مختلف آموزشی استفاده می‌کند. آموزش در جوامع ابتدایی در ابتدایی، آموزش محدود به انتقال فرهنگ بود و هدف آن پرورش فرزندان بگونه‌ای بود که بتوانند اعضا خوبی برای گروه یا قبیله‌شان باشند. یک انسان اولیه دنیا را به شکل ثابت و تغییرناپذیر می‌دید. برای او فرهنگ تمام دنیا یش را تشکیل می‌داد و این فرهنگ از یک نسل به نسل بعدی تنها مقدار کمی تغییر می‌کرد. جوامع اولیه تاکید زیادی روی لزوم پیوستن مناسب افراد به بدنه قبیله یه گروهشان داشتند. جوامع اولیه اشکال و تنوع فرهنگی زیادی داشته و بیان قوانین عام حاکم بر تمامی آن‌ها کار سختی می‌باشد؛ ولی به هر حال نکات مشترکی بین فرهنگ‌های اولیه وجود دارد: افراد کوچک و خردسال در فعالیت‌های بزرگسالان شرکت می‌کردند. یادگیری توسط مکانیزم‌های تقلید، تلاش برای فهمیدن احساسات و انگیزه‌های افراد بزرگ و تلاش برای شناسایی و تطبیق هویت خود با آن‌ها صورت می‌گرفت. هنگامی که فردی بالغ می‌شود، روش آموزش او دگرگون می‌شود. او دیگر نمی‌بایست به صورت لحظه‌ای و غیر منظم به تقلید از بالغین بپردازد بلکه باید رفتارش را منظم و استاندارد بکند. در هنگام بلوغ برای جدا شدن از محیط و فضا دوران کودکی، افراد «آیین تشرف» را تجربه می‌کنند. فرد بالغ شده ممکن است به صورت ناگهانی از خانواده‌اش جدا شود و به اردوگاهی به همراه افراد تازه بالغ شده دیگر فرستاده شود. دلیل این جدایی این است که فرد وابستگی‌اش را به خانواده کم کند و از نظر عاطفی و اجتماعی خودش را در محیط وسیع‌تر فرهنگی قبیله‌ای بنا نهد. معلمان در این مراسم تشرف کسانی هستند که شخص نمی‌شناسد، در واقع اقوام شخص در قبیله دیگر که شخص تا حالا ندیده‌است. آیین تشرف عموما عملی نیست بلکه در آن ارزش‌های فرهنگی، مذهب قبیله‌ای، افسانه‌ها، فلسفه، تاریخ، مراسم‌ها و آداب و رسوم و اطلاعات دیگر تدریس می‌شود. این مراسم (به ویژه بخش مذهبی آن) از اهمیت زیادی برخوردار و لازمه عضویت در قبیله بوده‌است. آموزش در قدیمی‌ترین تمدن‌ها تمدن در خاورمیانه، در بین رودهای دجله و فرات و در مصر، حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد شروع شد. تمدن عمده بعدی هزار و پانصد سال بعد در شمال چین زاییده شد. انتقال فرهنگ در این جوامع پیچیده، «نوشتن» را ضروری کرد. البته در هیچ زمانی در دوران باستان، بیش از ۲۰ تا ۳۰ درصد مردان بالغ و تقریبا ۱۰ درصد کل جمعیت نمی‌توانستند بخوانند و بنویسند. ۷۵۲۳ آموزش در ایران باستان در فلات ایران، دست کم از پانزده هزار سال پیش، انسان زندگی می‌کرده‌است. درباره چگونگی آموزش و پروش مردمانی که پیش از آریایی‌ها در این سرزمین زندگی می‌کردند آگاهی چندانی در دست نیست. نزدیک به چهار هزار سال پیش، آریایی‌ها و از آن جمله مادها، پارسی‌ها و پارتی‌ها به سرزمین ایران مهاجرت کردند. مادها در غرب و پارسی‌ها در جنوب و پارتی‌ها در شرق فلات ایران ماندگار شدند و حکومت‌هایی تشکیل دادند.مادها در حدود هفتصد سال پیش از میلاد در سرزمین‌های غرب ایران چیره شدند و دولت ماد را بنیان گذاشتند. در دوره مادها، کودکان و نوجوانان راه و رسم زندگانی و کار و جنگاوری را در خانه و ایل می‌آموختند. آموزش رسمی مخصوص روحانیان بود. روحانیان، گذشته از خواندن و نوشتن، اصول و مراسم دینی، اخترشناسی و شیوه‌های پیشگویی سرنوشت دیگران را در مراکز دینی فرا می‌گرفتند. مردم دیگر از خواندن و نوشتن بی‌بهره بودند. مادها خطی شبیه خط میخی داشتند. امپراتوری ایران باستان توسط کوروش کبیر در سال ۵۵۹ قبل از میلاد تاسیس و توسط مسلمانان در سال ۶۵۱ میلادی منقرض شد. از ویژگی‌های عمده تمدن ایران باستان که به ایرانیان احساسات ماجراجویی و ملی گرایی می‌داد می‌توان تاکید بر توانایی‌های فیزیکی و بدنی، مذهب فعال زرتشتی و اخلاقیات آن و جنگاوری و توسعه‌طلبی را نام برد. در زمان حکومت کوروش و جانشینانش، آموزش تحت تاثیر اخلاقیات زرتشتی و نیازهای نظامی جامعه بود. چهار طبقه اجتماعی نیاز‌هایشان را توسط آموزش بر طرف می‌کردند: روحانیون، جنگجوها، کشاورزان و بازرگانان. اخلاقیات زرتشتی آموزش را در جهت پرورش افکار خوب، گفتار خوب و کارهای خوب می‌دید. تعلیم و تربیت در این دوران تاکید زیادی روی پیوندهای خانوادگی و احساسات گروهی، پذیرش حکومت پادشاه، تعلیمات مذهبی و آماده‌سازی‌های نظامی داشت. آموزش در دوران هخامنشی به صورت دولتی انجام نمی‌شد و آموزش‌های اولیه در خانه انجام می‌پذیرفت. فرزندانی که به طبقات بالا متعلق بودند می‌توانستند در سن هفت سالگی به مدارس در دیوان‌ها بروند. در مراحل بالا ی آموزشی به دانش آموزان قوانین و حقوق، پزشکی، ریاضی، جغرافیا، موسیقی و نجوم یاد می‌داند. مدارس نظامی خاصی هم موجود بود. با تسخیر ایران توسط اسکندر، روش‌های آموزشی یونانی جای روش‌های آموزشی در دوران هخامنشی را گرفت. این رویه در دوران حکومت پارتیها نیز ادامه یافت؛ ولی با به روی کار آمدن سلسله ساسانی در ایران، نحوه آموزش سنتی ایرانی مجدد احیا شده، توسعه و تکمیل شد. اخلاقیات زرتشتی عملکرد مشابهی مانند دوران هخامنشی داشت، با این تفاوت که در دوران ساسانی تاکید بیشتری روی نیروی کار (مخصوصا کشاورزی)، قداست ازدواج و خانواده و احترام به قانون و نخبه گرایی داشت. آموزش در آن دوران پایگاه‌های قوی اخلاقی، اجتماعی و ملی داشت. موضوع درسی سیستم آموزشی شامل تمرینات بدنی و رزمی، خواندن خط پهلوی، نوشتن، ریاضی و هنر بود. بزرگترین دستاورد آن دوران تاسیس دانشگاه گندی‌شاپور بود که نقش عمده‌ای در توسعه آموزش پیشرفته داشت. در گندی‌شاپور فرهنگ‌ها و علوم ایرانی، هندی، یونانی و رشته‌های علمی مختلف گرد هم آمده بودند. دانشجویانی از سر تا سر دنیا برای تحصیل به گندی‌شاپور می‌آمدند. بعدها گندی‌شاپور نقش مهمی در دسترسی مسلمانان به علوم یونانی و رومی بازی کرد و از طریق مسلمانان بسیاری از آثار مجدد از عربی به لاتین ترجمه شد. آموزش در دنیای اسلام آموزش در اسلام از ارزش زیادی برخوردار بوده‌است. با مسلمان شدن مردمان از نژادها و جوامع مختلف، آموزش نقش مهمی در تشکیل یک اجتماع به هم پیوسته و جهانی ایفا کرد. تا اواسط قرن نهم میلادی، تقسیم‌بندی مشخصی از دانش انجام شده بود: علوم به سه دسته تقسیم شده بودند: علوم اسلامی، علوم فلسفی و طبیعی و علوم ادبی هنری. علوم اسلامی به بررسی منابع اسلامی مانند قرآن، احادیث و تفاسیر آن می‌پرداخت. علوم اسلامی از نظر فرهنگی از همه با ارزشتر به حساب می‌آمد؛ فلسفه و علوم طبیعی به اندازه علوم اسلامی مهم دیده می‌شد ولی کم فضیلت‌تر دیده می‌شد. سیستم آموزش اسلامی در ابتدا تاکید زیادی روی فنون و امور عملی مانند توسعه سیستم‌های آبیاری، ابداعات کشاورزی، خیاطی، تولید محصولات با آهن و فولاد، محصولات چرمی، تولید کاغذ و باروت، گسترش تجارت زمینی و دریایی و ساختن اشیاء سفالی داشت. به تدریج و از قرن ۱۱ میلادی به بعد، علاقه به علوم مذهبی به صورت عمده‌ای جای علوم دیگر را گرفت. علوم یونانی و فلسفه دیگر تنها به صورت خصوصی و به عده کمی تدریس می‌شد و هنرهای ادبی به شکل عمده‌ای رو به کاهش نهادند. از آزادی فکری داده شده به اندیشمندان و نخبگان کاسته شد. علوم غیر دینی و بررسی‌های پژوهش گرایانه غیر دینی دیگر تحمل نمی‌شدند. این نحوه سیستم آموزشی از ازبکستان امروزی در شرق تا مصر در غرب در طول سال‌های ۱۰۵۰ تا ۱۲۵۰ میلادی گسترش پیدا کرد. آموزش و پرورش نوین در بیش‌تر کشورها، گذراندن دوره مقدماتی برای کودکان پنج و شش ساله و گذراندن دوره متوسطه برای نوجوانان سیزده ساله اجباری است. آموزش مدرن در ایران شروع آموزش به نحوه مدرن در ایران با تاسیس مدرسه دارالفنون در تهران و به همت امیر کبیر رقم خورد. در دارالفنون علوم فنی، علوم طبیعی و همچنین کمی علوم انسانی توسط استادان خارجی و تحت نظارت رضا قلی خان، تدریس می‌شد. تاسیس این مدرسه باعث ترجمه آثار مختلفی از زبان‌های اروپایی به فارسی شد. رضا شاه مسبب ایجاد تغییرات عمده‌ای در سیستم آموزشی ایران می‌باشد. به عنوان بخشی از برنامه غربی سازی، مدرن‌سازی و تمرکز اداره امور، او مکتب‌خانه‌ها را برچید. مکتب‌ها جاهایی بودند که در آن‌ها به تمامی دانش آموزان در هر سنی که بودند در یک اتاق توسط یک آخوند آموزش داده می‌شد. رضا شاه دستور داد که تمامی افراد جامعه، دختر و پسر، به صورت اجباری به مدارس دولتی بروند و اینکه محتوای کتاب‌های درسی به روز و مدرن شوند. او محلی برای تربیت معلمین ایجاد کرد و همچنین دانشگاه تهران را بنا نهاد. چند سال بعد رضا شاه دستور در اختیار گرفتن و دولتی کردن تمامی مدارس خارجی تبلیغی مسیحی (میسیونر) را داد. بیشتر مدرسه‌های عالی آن زمان، مانند دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی)، مدرسه حقوق و علوم سیاسی(دانشکده حقوق) و مدرسه عالی طب(دانشکده پزشکی) در شمار دانشکده‌های این دانشگاه درآمدند. با تاسیس دانشگاه تهران دانش آموزان توانستند، پس از به پایان رساندن دوره دبیرستان، در رشته‌های ادبیات و فلسفه و علوم تربیتی، پزشکی، حقوق، علوم طبیعی و ریاضی، علوم معقول و منقول و مهندسی به تحصیل بپردازند. بعدها دانشگاه تهران گسترش یافت و دارای دانشکده‌ها و رشته‌های درسی دیگری شد. آموزش و پرورش در ایران بیشتر متمایل به روش پیاژه می‌باشد ولی در عمل شیوه‌هایی که پیاژه بر آن تاکید کرده‌است عملی نمی‌شود. آموزش در ایران بیشتر معلم-محتوا محور بوده و کودک در جریان یادگیری بیشتر نقش انبار کنده دارد در سالهای اخیر وزارت آموزش و پرورش ایران در پی این بوده‌است که تغییراتی اساسی در شیوه آموزش کودکان به وجود آورد ولی این تغییرات بیشتر جنبه کمیتی داشته و کمتر به کیفیت آموزش توجه شده‌است. همچنین دانشگاه فرهنگیان وظیفه تامین، تربیت و بهسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش را در ایران بر عهده دارد. آموزش و پرورش تطبیقی آموزش و پرورش تطبیقی را می‌توان عبارت ازیک نظام تحقیقی دانست که ما را به منظور دستیابی به شناخت جدید در زمینه تئوریک و عملی از طریق مقایسه دو یا چند سیستم تربیتی در کشورها و مناطق گوناگون ویا ادوار تاریخی متفاوت یاری می‌دهد ۰۲ تطبیق می‌تواند بین امور آموزشی در داخل یک نظام ویا نسبت به آموزش و پرورش دیگر ممالک آن هم در سطح وسیع‌تری صورت گیرد. نکته مهم این است که مقایسه یک امر حساس و ظریفی است. برای بهره‌مندی هر چه بهتر از علم مقایسه در آموزش و پرورش ضرورت دارد تا به مسئله فرهنگ، ملت‌ها، قومیت‌ها، ادیان و مذاهب، شرایط اجتماعی هر کشور ۰جایگاه آن در جامعه جهانی و شرایط جغرافیایی توجه ویژهای داشت. به دیگر سخن اگر حرکتی در امر آموزش و پرورش در یک کشور مفید و موثر واقع شود نمی‌توان تصور کرد که این اقدام عینا در کشور دیگر نیز سودمند باشد. چه بسا ممکن است نتیجه معکوس هم بدهد. کارشناسان امور تطبیقی نیز بر این اعتقاد اصرار می‌ورزند که نتایج مثبت ویا منفی از کارکرد آموزش و پرورش در یک کشور، هرگز با نتایجی که در کشور دیگر گرفته شده، یکسان نیست.نتیجه آنکه، در امور تطبیقی بایستی از تقلید کورکورانه صرف و بعضا ساختگی اجتناب ورزید و در مقابل، به گزینش منطقی و عاقلانه از نظام آموزش و پرورش سایر ملل دست یازید. اهداف پژوهش‌های تطبیقی در حوزه آموزش و پرورش ا) کشف حقایق و مسایل تربیتی کشور خویش از طریق تحلیل و شناخت مسائل نظام‌های آموزشی سایر کشورها ۲) ارزشیابی مبتنی بر واقعیت نگری ۳) برنامه‌ریزی ۴) گفتمان فرهنگی بر اساس صلح، دوستی و تفاهم و مدارا در بین ملت‌ها ۵) شناسایی پیشرفت‌ها و نوآوری‌ها در حوزه آموزش و پرورش دیگر کشورها ۶) آگاهی از مسائل آموزش و پرورش در دنیا اثرات سیاسی رهبران سیاسی تاثیر زیادی بر سیستم‌های آموزشی گذاشته‌اند. به‌طور مثال در شوروی نظام آموزشی تحت نظارت شدید حزب کمونیست شوروی قرار گرفت. پس از به قدرت رسیدن جوزف استالین او تاکید ویژه‌ای بر آموزش علوم، ریاضیات و ایدئولوژی کمونیست داشت هم‌زمان مراکز علمی شوروی تعداد زیادی از شهروندان دیگر کشورها را جذب مراکز آموزشی خود کردند. این نظام آموزشی پس از فروپاشی شوروی اصلاح شد و اختیارات دولت‌های محلی در این امر افزایش پیدا کرد. در نظام آموزشی ایالات متحده آمریکا در اوایل قرن بیستم تبعیض نژادی علیه افراد سیاه‌پوست وجود داشت که دولت آمریکا با تصویب قوانینی سعی برحذف آن‌ها کرد همچنین قوانین برای دادن امتیازات بیشتر از سفید پوستان به سیاهپوستان موسوم به تبعیض مثبت، تصویب شد. علوم پرورشی فلسفه آموزش آموزش و پرورش در ایران تاریخچه نظریات پیرامون آموزش و پرورش تکنولوژی آموزشی
[ "انگلیسی", "مدرسه", "کودکان", "۲۰۰۷ (میلادی)", "امام محمد غزالی", "محمدباقر هوشیار", "عیسی صدیق", "اسدالله بیژن", "امیرحسین آریان‌پور", "مرتضی مطهری", "تعاریف آموزش و پرورش", "جان دیویی", "ژان ژاک روسو", "دانشنامه بریتانیکا", "فرهنگ", "هنجار", "بلوغ", "فلسفه آموزش", "قرن بیستم میلادی", "آموزگار", "دانش‌آموز", "پرسش", "ترس", "آگاهی", "معلمی", "مؤسسه", "اولیه", "جوامع اولیه", "دجله", "فرات", "مصر", "فلات ایران", "آریائی", "ماد", "پارس", "پارت", "ایران", "خواندن و نوشتن", "زبان مادی", "ایران باستان", "کوروش کبیر", "قبل از میلاد", "ملّی گرایی", "زرتشتی", "طبقه اجتماعی", "هخامنشیان", "اسکندر", "پارتی", "سلسله ساسانی", "خط پهلوی", "دانشگاه گندی‌شاپور", "هند", "یونان", "رومی", "زبان لاتین", "دارالفنون", "امیر کبیر", "رضا قلی خان", "رضا شاه", "مکتب‌خانه", "میسیونر", "دارالمعلمین عالی", "مدرسه حقوق و علوم سیاسی", "دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران", "مدرسه عالی طب", "دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران", "دانشگاه تهران", "دانش آموزان", "دوره دبیرستان", "علوم تربیتی", "علوم طبیعی", "دانشکده", "دانشگاه فرهنگیان", "شوروی", "جوزف استالین", "ریاضیات", "کمونیست", "انکارتا", "ایالات متحده آمریکا", "قرن بیستم", "تبعیض نژادی", "تبعیض مثبت", "علوم پرورشی", "آموزش و پرورش در ایران", "تاریخچه نظریات پیرامون آموزش و پرورش", "تکنولوژی آموزشی", "خسرو باقری نوع پرست", "جمهوری اسلامی", "آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن", "سمت", "انتشارات امیرکبیر", "انتشارات سمت" ]
[ "آموزش و پرورش", "آموزش", "اشتراک‌گذاری دانش", "فلسفه آموزش و پرورش", "ویکی‌سازی رباتیک" ]
326
ابرقاره
0
34
0
[]
false
31
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
250px ابرقاره ابرقاره‌های دیرینه بدین‌سان بوده‌اند (فهرست هنوز کامل نیست): هام زمین لوراسیا گوندوانا ننا
[ "هام زمین", "لوراسیا", "گوندوانا", "ننا (قاره)" ]
[ "ابرقاره‌ها", "زمین‌شناسی تاریخی", "قاره‌ها" ]
327
پانگه‌آ
0
79
0
[ "هام زمين", "هام زمین", "پانجه آ", "پانگایا", "پانگئا", "پانجه‌ا", "پانجه ا", "پانگايا", "پانگه آ", "پانگه‌ا", "پانگه ا", "پانجه‌آ" ]
false
35
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پویانمایی جدا شدن قاره‌ها از ابرقاره پانگه‌آ. نقشه پانگه‌آ بر پایه قاره‌های مدرن. کوه‌زایی آپالاچی توزیع فسیل‌ها سراسر قاره‌ها نشانه‌ای از وجود پانگه‌آ است. پانگه‌آ ، پانجه‌آ یا کهن‌قاره نام ابرقاره عظیم دوران پیشاتاریخ است. این ابرقاره در فاصله بخش پایانی دوره دیرینه‌زیستی (پالئوزوئیک) و بخش آغازین میانه‌زیستی (مزوزوئیک) به وجود آمده‌است. نام پانگه‌آ برگرفته از واژه‌های یونانی «همه» و ῖ «زمین» است. ۱۷۵ میلیون سال پیش قاره‌هایی که امروز مجموعه خشکی‌های زمین را تشکیل می‌دهند در یک ابرقاره کلان به نام پانگه‌آ کنار هم جمع شده بودند. آفریقا در میانه این همگروهه جای داشت و در واقع برآمدگی شمال غربی آن، پیوندگاه دو قطعه پانگه‌آ، لوراسیا (دربرگیرنده آمریکای شمالی، اروپا و آسیای شمالی) و گوندوانا (شامل آمریکای جنوبی، آفریقا، آسیای جنوبی، جنوبگان و قاره استرالیا) بود. به خاطر وجود این پل خاکی به‌هم‌پیوسته بود که، جانوران خشکی‌زی کمیاب مانند کیسه‌داران، که نخستین گروه مهم پستانداران بودند، می‌توانستند در هر گوشه زمین پراکنده شوند. نزدیک به ۱۶۵ میلیون سال پیش که روند تکه‌تکه شدن پانگه‌آ آغاز شد، ادامه این جابه‌جایی بسیار دشوار گردید. گواه یک‌پارچگی پیشین شواهد فسیلی باقی‌مانده از زمان یک‌پارچگی پانگه‌آ هستند؛ که با توجه به حضور گونه‌های مشابه و یکسانی در قاره‌هایی که در حال حاضر با فاصله‌های بسیار دور جدا از هم قرار دارند، واقعیت آن را نشان می‌دهند. به عنوان مثال، فسیل‌های لیستروساروس ددکمانان در آفریقای جنوبی، هند و قطب جنوب، در کنار اعضای زبان‌سرخس زمینی، یافت شده‌است که در این صورت لازم می‌شود دایره توزیع گیاه در آن بازه زمانی: از دایره قطبی تا خط استوا؛ اگر قاره‌ها در موقعیت کنونی خود بوده‌اند، گسترده باشد؛ و باز به طور مشابهی، خزنده آب شیرین مسوسورس تنها در در مناطق محلی از سواحل برزیل و آفریقای غربی یافت می‌شود. افزون بر این شواهد بیشتری برای پانگه‌آ در زمین‌شناسی قاره‌های مجاور موجود است، از جمله برابری و تطبیق روند زمین‌شناسی بین ساحل شرقی آمریکای جنوبی، و ساحل غربی آفریقا برقرار است. کلاهک یخی قطبی دوره کربنیفر انتهای جنوبی پانگه‌آ را پوشاند. سپرده‌های یخبندانی، یا به طور خاص یخ‌نهشته‌های هم‌سن با ساختار مشابه در بسیاری از قاره‌های جداگانه که در قاره پانگه‌آ باهم بوده‌اند نیز پیدا شده‌است. تکه‌تکه شدن ابر قاره‌های لوراسیا و گوندوآنا در ۲۰۰ میلیون سال پیش نخستین پاره‌ای که از پانگه‌آجدا شد شامل جنوبگان و استرالیا بود که پیرامون ۱۶۰ میلیون سال پیش هم‌زمان با هم، شروع به دور شدن کردند. این پاره جدا شده حامل جمعیتی از کیسه‌داران بود که گونه نوعی آن دوره‌است. بقیه پانگه‌آ ۵۰ میلیون سال دیگر پیوسته برجا ماند و در این دوره گروه تازه‌ای از پستانداران به نام جفت‌داران پدید آمدند. جفت داران از کیسه‌داران کارآمدتر بودند و در بیشتر مناطق جهان به کلی جای آنان را گرفتند؛ ولی نتوانستند به استرالیا برسند و به این دلیل است که آن قاره امروز هم مسکن زیای کیسه‌دار پرزاد و ولدی است. تاریخ زمین
[ "آپالاچی", "ابرقاره", "دوران", "پیشاتاریخ", "دیرینه‌زیستی", "میانه‌زیستی", "قاره", "زمین", "آفریقا", "لوراسیا", "آمریکای شمالی", "اروپا", "آسیای شمالی", "گوندوانا", "آمریکای جنوبی", "آسیای جنوبی", "جنوبگان", "قاره استرالیا", "جانوران خشکی‌زی", "کیسه‌داران", "پستانداران", "سنگواره", "لیستروساروس", "ددکمانان", "زبان‌سرخس", "مسوسورس", "آفریقای غربی", "زمین‌شناسی", "کلاهک یخی قطبی", "کربنیفر", "یخ‌نهشته", "گوندوآنا", "استرالیا", "جفت‌داران", "تاریخ زمین" ]
[ "ابرقاره‌ها", "ابرقاره‌های پیشین", "تاریخ زمین‌شناختی زمین", "دیرین‌جغرافیای پرمین", "دیرین‌جغرافیای تریاس", "دیرین‌جغرافیای ژوراسیک", "دیرین‌جغرافیای کربنیفر", "زمین‌ساخت صفحه‌ای", "قاره‌های کهن" ]
328
ماداگاسکار
2
756
0
[ "ماداگاسكار", "مدغشقر", "مادغاسکر" ]
false
639
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام اصلی", "Item2": "République de MadagascarRepoblikan'i Madagasikara" }, { "Item1": "نام فارسی رسمی", "Item2": "جمهوری ماداگاسکار" }, { "Item1": "نام عادی", "Item2": "ماداگاسکار" }, { "Item1": "تصویر پرچم", "Item2": "Flag of Madagascar (bordered).svg" }, { "Item1": "تصویر نشان ملی", "Item2": "Coat_of_arms_of_Madagascar.svg" }, { "Item1": "شعار ملی", "Item2": "سرزمین پدری، آزادی، پیشرفت" }, { "Item1": "سرود ملی", "Item2": "[[ای، میهن گرامی ما]]" }, { "Item1": "نقشه", "Item2": "Location Madagascar AU Africa.svg" }, { "Item1": "پایتخت", "Item2": "[[آنتاناناریوو]]" }, { "Item1": "latd", "Item2": "18" }, { "Item1": "latm", "Item2": "55" }, { "Item1": "longd", "Item2": "47" }, { "Item1": "longm", "Item2": "31" }, { "Item1": "بزرگ‌ترین شهر", "Item2": "[[آنتاناناریوو]]" }, { "Item1": "زبان رسمی", "Item2": "[[مالاگاسی]]، [[فرانسوی]]" }, { "Item1": "نوع حکومت", "Item2": "[[جمهوری]]" }, { "Item1": "نوع حاکمان", "Item2": "• [[رئیس جمهور]]• [[نخست‌وزیر]]" }, { "Item1": "نام حاکمان", "Item2": "[[هری راجائوناریمامپیانینا]][[ژان راولوناریوو]]" }, { "Item1": "نحوه تشکیل", "Item2": "استقلال" }, { "Item1": "موارد منجر به تشکیل", "Item2": "از [[فرانسه]]" }, { "Item1": "تاریخ تشکیل", "Item2": "۲۶ ژوئن ۱۹۶۰" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۵۸۷،۰۴۱" }, { "Item1": "رتبه مساحت", "Item2": "۴۷ام" }, { "Item1": "درصد آبها", "Item2": "۰٫۱۳" }, { "Item1": "سال برآورد جمعیت", "Item2": "۲۰۱۲" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۲۲،۰۰۵،۲۲۲" }, { "Item1": "رتبه جمعیت", "Item2": "۵۵ام" }, { "Item1": "تراکم جمعیت", "Item2": "۳۳" }, { "Item1": "رتبه تراکم جمعیت", "Item2": "۱۷۱ام" }, { "Item1": "واحد پول", "Item2": "[[آریاری]]" }, { "Item1": "کد واحد پول", "Item2": "MGA" }, { "Item1": "منطقه زمانی", "Item2": "EAT" }, { "Item1": "منطقه زمانی تابستانی", "Item2": "DST" }, { "Item1": "utc", "Item2": "+۳" }, { "Item1": "dst", "Item2": "+۳" }, { "Item1": "دامنه اینترنتی", "Item2": "mg." }, { "Item1": "پیش‌شماره تلفنی", "Item2": "۲۶۱" } ], "Title": "کشور" }
تصویری از آنتاناناریوو پایتخت ماداگاسکار ماداگاسکار کشوری جزیره‌ای واقع در اقیانوس هند، در کنار سواحل جنوب شرقی آفریقا است. پایتخت آن شهر آنتاناناریوو است. ماداگاسکار چهارمین جزیره بزرگ جهان است. جمعیت ماداگاسکار ۲۲ میلیون نفر و زبان‌های رسمی این کشور مالاگاسی و فرانسوی است. واحد پول این کشور آریاری مالاگاسی نام دارد. حدود نیمی از مردم این کشور مسیحی و نیمی دیگر پیرو سنت‌های دینی بومی هستند. سنت دینی بومی این کشور بر پیوند میان زندگان و نیاکان درگذشته آن‌ها تمرکز دارد. مردم این کشور از اقوام گوناگونی تشکیل شده‌اند که قوم مرینا ۲۶ درصد، قوم بتسیمیساراکا ۱۵ درصد و بقیه از اقوام مختلف دیگر هستند. در دوران پیشاتاریخ با تکه‌تکه شدن ابرقاره گندوانا، ماداگاسکار حدود ۸۸ میلیون سال پیش از شبه‌جزیره هند جدا شد. این امر باعث شده‌است که بیش از ۹۰ درصد از حیات وحش و زیست گیاهی این جزیره مختص خودش باشد. تنوع زیستی این جزیره هم‌اینک به خاطر رشد زیاد جمعیت انسانی و دیگر تهدیدها با مخاطره روبه‌رو است. تاریخ تاریخ نخستین نشستگاه انسانی در ماداگاسکار احتمالا به سده چهارم پیش از میلاد می‌رسد. ماداگاسکار از سال ۱۸۹۶ (میلادی) از جمله مستعمرات فرانسه بوده‌است، این کشور در روز ۲۶ ژوئن ۱۹۶۰ به عنوان «جمهوری مالاگاسی» از فرانسه اعلام استقلال کرد، در ادامه و در سال ۱۹۷۵ نام این کشور به «جمهوری دموکراتیک ماداگاسکار» تغییر کرد. هسته جمعیت ماداگاسکار که مالاگاشی نامیده می‌شوند ترکیبی از تیره‌های بانتو زبان آفریقا، عرب‌ها و مالایایی‌ها دانسته می‌شوند که این دو دسته اخیر در پی سفرهای بازرگانی دریایی به این جزیره رسیده و در آن نشیمن گزیدند. مالایایی نام همگانی تیره‌های منطقه هند شرقی (مالزی، فیلیپین و اندونزی) هستند که از آنجا در سراسر آسیای جنوب شرقی و جزیره‌های اقیانوس آرام پراکنده شدند. سیاست در سال ۱۹۷۶ دیدیه راتسیراکا رئیس جمهور ماداگاسکار شد و حکومتی به نام پیشگام انقلاب ماداگاسکار را به عنوان تنها حزب در این کشور برقرار کرد. فعالیت احزاب سیاسی در سال ۱۹۹۰ در ماداگاسکار به رسمیت شناخته شد. در سال ۱۹۹۳ آلبرت زافی رهبر قوای جاوید که حزبی به نام جنبش پیش دموکراسی نیز تشکیل داده بود رئیس جمهور شد. فرانسوا راوونی از همین حزب نیز در سال ۱۹۹۳ نخست وزیر شد. در سال ۲۰۰۲ مارک راولومانانا به سمت رئیس جمهور و در همین سال ژاک سیلا به عنوان نخست وزیر ماداگاسکار انتخاب شدند. اندری راجولینا، شهردار پیشین پایتخت، وی را متهم کرد که ثروت‌های کشور را به شرکت‌های خارجی می‌دهد و اختلاف میان دو طرف شدت پیدا کرد. راجولینا رئیس جمهور مادگاسکار را دیکتاتور خطاب کرد و رهبری مخالفان را بر عهده گرفت، در تظاهراتی که مخالفان بر ضد راوالومانانا برگزار کردند، بیش از صد نفر کشته شدند و راوالومانانا با بحران سیاسی شدیدی روبرو شد. رئیس جمهور ماداگاسکار به تدریج حمایت ارتش را از دست داد و در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۰۹ اختیارات و مسئولیت‌های خود را به یک هیئت نظامی واگذار کرد، این هیئت نیز بلافاصله قدرت را به راجولینا که رهبر جناح مخالف بود، واگذار کرد. از آن زمان تا چندین سال به رغم میانجیگری مجامع بین‌المللی و توافقنامه ماپوتو، ماداگاسکار همچنان درگیر بحران بود و دولت انتقالی تشکیل نشده‌بود. در سال‌های بعد چهار گروه سیاسی اصلی ماداگاسکار توانستند بر سر تقسیم قدرت در دوره انتقالی که به برگزاری انتخابات در سال ۲۰۱۰ منتهی می‌شد، به توافق برسند. برپایه این توافق قرار شد رئیس جمهور، دو معاون رئیس جمهور، نخست وزیر و اعضای کابینه دولت وحدت ملی به صورت توافقی انتخاب شوند. رهبران چهار گروه سیاسی ماداگاسکار آندره راجولینا، رئیس جمهور ماداگاسکار و مارک راوالومانانا و دیدیه راتریسکا و آلبرت زافی، سه رئیس جمهور پیشین این کشور هستند که به این توافق رسیده‌اند. سیاست این کشور بر مبنا و راستای کشور آمریکا اداره می‌شود جغرافیا نقشه توپوگرافیک ماداگاسکار جمهوری دموکراتیک ماداگاسکار جزیره‌ای است واقع در جنوب شرق آفریقا، در میان آب‌های اقیانوس هند، شرق موزامبیک، پایتخت این کشور شهر آنتاناناریوو با ،۱،۴۰۳،۰۰۰ نفر می‌باشد. مساحت ماداگاسکار ۵۹۲،۸۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۲۲۰، ۱۰۴، ۵۵ نفر است. از شهرهای مهم ماداگاسکار می‌توان به، تواماسینا ۱۷۹،۰۴۵ نفر، آنتسیرابه ۱۸۳،۰۰۰ نفر، فینارانتسوا ۱۴۴،۲۲۵ نفر و ماهاجانگا ۱۳۵،۶۶۰ نفر اشاره کرد. ماداگاسکار چهارمین جزیره بزرگ جهان است. تجزیه ابرقاره گندوانا در حدود ۱۳۵ میلیون سال پیش بخشی از خشکی که ماداگاسکار جزئی از آن بود را از خشکی پیوسته آفریقا-آمریکای جنوبی جدا کرد. ماداگاسکار بعدها یعنی در حدود ۸۸ میلیون سال پیش از هند جدا شد و این باعث شد که گیاهان و جانوران ماداگاسکار در انزوا به فرگشت خود ادامه بدهند. در امتداد کرانه شرقی ماداگاسکار سرازیری تندی دیده می‌شود که بیشتر جنگل‌های گرمسیری باقی‌مانده در زمین‌های پست این جزیره در این محدوده قرار دارند. در غرب این سرازیری‌ها و در مرکز جزیره، فلاتی قرار دارد که ارتفاع آن بین ۷۵۰ تا ۱۵۰۰ متر بالاتر از سطح دریاست. این مرتفعات مرکزی که به‌طور سنتی زادبوم قوم مرینا بوده‌است متراکم‌ترین منطقه ماداگاسکار از نظر جمعیت است و پایتخت کشور هم که کانون تاریخی قوم مرینا بوده‌است، در همین فلات واقع شده‌است. ویژگی این فلات مرکزی وجود دره‌های شامل شالیزارهای مطبق است که بین تپه‌های پرعلف و تکه‌هایی از جنگل واقع شده‌اند. اراضی واقع در غرب فلات مرتفع مرکزی به تدریج خشک‌تر شده و سرانجام به کانال موزامبیک و باتلاق‌های جنگلی حرا در امتداد ساحل ختم می‌شوند. بوم‌شناسی ماداگاسکار ۸۸ میلیون سال پیش از هند جدا شد و پس از آن هیچگاه به خشکیهای دیگر دنیا در اتصال نبوده است. این جدایی طولانی باعث شده تا اغلب گیاهان و جانورانش بی‌همتا باشند و در جای دیگری از دنیا پیدا نشوند. در حدود ۹۰ درصد از تمامی گونه‌های گیاهی و جانوری ماداگاسکار بوم‌زاد این جزیره هستند معروفترین آن‌ها لمورها هستند. خانواده‌ای نخستیان با نزدیک به صد گونه متفاوت که فقط در ماداگاسکار وجود دارند. از دیگر جانوران این جزیره آفتاب‌پرست پلنگی است که در بخش‌های شرقی و شمالی ماداگاسکار یافت می‌شود. بیش از ۸۰ درصد از ۱۴،۸۸۳ گونه گیاهی این جزیره را در هیچ‌جای دیگر جهان نمی‌توان یافت. ازجمله پنج خانواده از گیاهان تنها ویژه ماداگاسکار هستند. این اکولوژی ویژه باعث شده‌است که برخی بوم‌شناسان از ماداگاسکار به عنوان «قاره هشتم» یاد کنند. تقسیمات کشوری نقشه سیاسی ماداگاسکار تا سال ۲۰۰۲ میلادی کشور ماداگاسکار از ۶ ایالت تشکیل می‌شد. آنتاناناریوو (Antananarivo) آنسیرانانا (Antsiranana) فیانارانسوا (Fianarantsoa) ماهاجانگا (Mahajanga) تواماسینا (Toamasina) تولیارا (Toliara) بعد از اینکه در ۴ اکتبر ۲۰۰۲ تغییراتی در تقسیمات اداری و جغرافیایی ماداگاسکار ایجاد شد، ۶ استان سابق این کشور منحل شده و ماداگاسکار از لحاظ جغرافیایی به ۲۲ منطقه تقسیم شد که به ترتیب الفبا عبارتند از: آتسیمو-آتسینانانا آتسیمو-آندرفانا آتسینانانا آلائوترا-مانگورو آمورونئی مانیا آنالامانگا آنالانجیروفو آندروی آنوسی ایتاسی ایهورومبه بتسیبوکا بوئنی بونگولاوا دیانا ساوا سوفیا ملاکی منابه هائوته ماتسیاترا واتوواوی-فیتووینانی واکینانکاراترا اقتصاد واحد پول ماداگاسکار، آریاری با واحد جزء (ایرایمبیلانجا) نام دارد. صادرات ماداگاسکار را، قهوه، وانیل، شکر و ادویه‌جات تشکیل می‌دهد. ماداگاسکار از اعضای کشورهای اتحادیه آفریقاست. بر اساس گزارش فائو، بیش از سه چهارم مردم دو منطقه در جنوب غرب و جنوب ماداگاسکار با ناامنی غذایی مواجه هستند که این وضعیت در همواره تشدید شده‌است زیرا محصول ذرت و مانیوک به شدت کاهش یافته‌است و تولید برنج نیز پایین‌تر از سطح عادی است. بیشتر مردم مادگاسکار (۹۳ درصد بنا بر اعلام صندوق بین‌المللی پول) در فقر به سر می‌برند و کمتر از دو دلار در روز درآمد دارند. مردم ۹۵٪ نژاد این کشور را مالاگاسی و ۲٪ را نیز فرانسوی تشکیل می‌دهند، همچنین از نظر دین، میزان نفوذ عقاید محلی و بومی ۵۲٪، مسیحیت ۴۱٪، اسلام ۷٪ می‌باشد. زبانهای رسمی ماداگاسکار، مالاگاسی و فرانسوی هستند. مهم‌ترین گروه قومی این جزیره یعنی مالاگاسی‌ها از جنوب شرق آسیا آمده‌اند. در این گروه، مهم‌ترین قوم‌ها عبارتند از مرینا، که پیرامون پایتخت سکونت دارند، بتسیمیساراکا، در شمال شرق، و ساکالاوا، در غرب. جمعا بیش از بیست قوم، تیره، و طایفه در این جزیره زندگی می‌کنند. از دیدگاه نژادی، مردمان ماداگاسکار ترکیبی هستند از عناصر جنوب آفریقا و جنوب شرقی آسیا. بعدها بازرگانان عرب نیز به شمال ماداگاسکار آمده و اسلام را معرفی کردند. بخش کوچکی از جمعیت ماداگاسکار نیز از نوادگان مهاجران اروپایی، هندی، کرئولی، قمری، و چینی هستند.
[ "سرود ملی ماداگاسکار", "آنتاناناریوو", "مالاگاسی", "زبان فرانسوی", "جمهوری", "رئیس جمهور", "نخست‌وزیر", "هری راجائوناریمامپیانینا", "ژان راولوناریوو", "فرانسه", "آریاری", "اقیانوس هند", "جزیره", "زبان مالاگاسی", "آریاری مالاگاسی", "مرینا", "بتسیمیساراکا", "بانتو", "آفریقا", "مالزی", "فیلیپین", "اندونزی", "دیدیه راتسیراکا", "آلبرت زافی", "فرانسوا راوونی", "مارک راولومانانا", "ژاک سیلا", "اندری راجولینا", "توافقنامه ماپوتو", "دولت انتقالی", "دولت وحدت ملی", "گندوانا", "فرگشت", "فلات", "شالیزار", "کانال موزامبیک", "حرا", "بوم‌زاد", "لمور", "آفتاب‌پرست پلنگی", "آنتاناناریوو (استان)", "آنسیرانانا (استان)", "فیانارانسوا (استان)", "ماهاجانگا (استان)", "تواماسینا (استان)", "تولیارا (استان)", "فهرست منطقه‌های ماداگاسکار", "آتسیمو-آتسینانانا", "آتسیمو-آندرفانا", "آتسینانانا", "آلائوترا-مانگورو", "آمورونئی مانیا", "آنالامانگا", "آنالانجیروفو", "آندروی", "آنوسی (ماداگاسکار)", "ایتاسی", "ایهورومبه", "بتسیبوکا", "بوئنی", "بونگولاوا", "دیانا (ماداگاسکار)", "ساوا (ماداگاسکار)", "سوفیا (ماداگاسکار)", "ملاکی (ماداگاسکار)", "منابه", "هائوته ماتسیاترا", "واتوواوی-فیتووینانی", "واکینانکاراترا", "وانیل", "اتحادیهٔ آفریقا", "فائو", "مانیوک", "ساکالاوا", "کرئول", "مجمع‌الجزایر قمر" ]
[ "ماداگاسکار", "آفریقای شرقی", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۶۰ (میلادی)", "بنیان‌گذاری‌های ۱۹۶۰ (میلادی) در آفریقا", "بنیان‌گذاری‌های ۱۹۶۰ (میلادی) در ماداگاسکار", "جزیره‌های آفریقا", "جزیره‌های اقیانوس هند", "جزیره‌های ماداگاسکار", "جمهوری‌ها", "جنوب آفریقا", "کشورها و سرزمین‌های فرانسوی‌زبان", "کشورهای آفریقا", "کشورهای اقیانوس هند", "کشورهای توسعه‌نیافته", "کشورهای جزیره‌ای", "کشورهای عضو اتحادیه آفریقا", "کشورهای عضو سازمان ملل متحد", "کشورهای عضو فرانسه‌زبانی", "مستعمره‌های پیشین فرانسه" ]
329
اقیانوسیه
2
346
0
[ "اقيانوسيه", "جنوب شرقی پاسفیک", "جنوب شرقي پاسفيك", "قاره اقیانوسیه" ]
false
258
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
dependencies = ۲۰ ناحیه void frame_style = border: none; padding: 0; list_style = display: none; آب‌سنگ جانستون آب‌سنگ کینگمن پلی‌نزی فرانسه توکلائو جزایر پیت‌کرن جزایر دریای مرجان جزایر کوک جزایر ماریانای شمالی جزایر میدوی جزیره بیکر جزیره جاوریس جزیره نورفولک جزیره هولند جزیره ویک جزیره‌های آشمور و کارتیر ساموآی آمریکا کالدونیای جدید گوآم نیووی هاوایی والیس و فوتونا languages = ۲۸ زبان رسمی void frame_style = border: none; padding: 0; list_style = display: none; اسپانیایی اندونزیایی انگلیسی بیسلاما پالائویی پیت‌کرن تاهیتیایی توک پیسین توکلائویی تونگایی تووالویی چامورو روتومایی ژیلبرتی ساموآیی فرانسوی فوتونی فیجیایی مائوری مائوری جزایر کوک مارشالی کارولینی نائورویی نیوویایی هاواییایی هندی هیری موتو والیسی و بسیاری از زبان‌های غیررسمی دیگر time = گرینویچ+۸ تا گرینویچ-۶ cities = void frame_style = border: none; padding: 0; list_style = display: none; سیدنیملبورنبریزبنپرثآوکلند اقیانوسیه یکی از قاره‌های جهان است که گروه‌های گوناگونی از جزیره‌های اقیانوس آرام را در بر می‌گیرد. این گروه‌های جزیره‌ای از دیدگاه قوم‌شناسی شامل سه گروه پلی‌نزی، ملانزی و میکرونزی می‌شوند. جزیره نیوزلند که بخشی از پلی‌نزی است و گینه نو که بخشی از ملانزی است و همچنین کشور استرالیا هم جزئی از قاره اقیانوسیه به‌شمار می‌رود. شبه جزیره مالایا نیز گاه بخشی از اقیانوسیه نامیده شده. اقیانوسیه کوچک‌ترین قاره از دیدگاه مساحت خشکی و کم‌جمعیت‌ترین قاره پس از قاره جنوبگان می‌باشد. اقیانوسیه یک مفهوم جغرافیایی و گاه ژئوپلیتیک است. اقیانوسیه هم‌چنین یکی از هشت بومگاه بر روی کره زمین به‌شمار می‌آید. از دیدگاه تقسیمات کشوری، اندونزی و تیمور شرقی، هم به آسیا و هم به اقیانوسیه تعلق دارند. استان پاپوآ و پاپوآی غربی در کشور اندونزی جزئی از اقیانوسیه هستند. جزیره تیمور نیز (که از تیمور شرقی و استان تیمور غربی اندونزی تشکیل شده) به همراه جزایر ملوک و ملوک شمالی اندونزی هم جزئی از آسیا و هم جزئی از اقیانوسیه شمرده می‌شوند. ناحیه‌ها ناحیه‌های اقیانوسیه. استرالزی 140px استرالزی ناحیه‌ای است که شامل استرالیا و نیوزیلند (و گاه گینه نو)، و جزایر همسایه آن‌ها در اقیانوس آرام می‌شود. بیشتر استرالزی از نظر زمین‌شناختی بر روی صفحه زمین‌ساختی هندواسترالیایی واقع شده‌است. بسیاری از سازمان‌ها و نهادها که نام‌هایی چون «انجمن سلطنتی استرالزیایی …» دارند منظورشان از واژه استرالزی جمع دو کشور استرالیا و نیوزیلند است. در قدیم در برخی مسابقات جهانی ورزشی از واژه استرالزی برای اشاره به گروه شرکت‌کننده از استرالیا و نیوزیلند نیز استفاده می‌شد. ملانزی 140px ملانزی نام ناحیه‌ای است که از کناره غربی اقیانوس آرام شرقی تا دریای آرافورا در شمال و شمال شرقی استرالیا ادامه دارد. نام ملانزی که از دو واژه یونانی ملاس () (سیاه) و ندوس (ῆ) (جزیره) تشکیل شده نخستین بار در سال ۱۸۳۲ توسط ژول دومان دورویل برای تعریف تمایز جغرافیایی و قومی این گروه از جزایر نسبت به جزایر پلی‌نزی و میکرونزی استفاده شد زیرا مردم این جزایر تیره‌پوست‌تر از دیگر نواحی اقیانوسیه هستند. ملانزی شامل فیجی، وانواتو، جزایر سلیمان، کالدونیای جدید، پاپوآ گینه نو، استان پاپوآی اندونزی، مجمع‌الجزایر بیسمارک، جزایر مالوکو، و جزایر تنگه تورس می‌شود. میکرونزی 140px میکرونزی یکی از سه مجمع‌الجزایر بزرگ اقیانوس آرام و از مناطق قاره اقیانوسیه است. میکرونزی از سوی غرب به فیلیپین، از جنوب غرب به اندونزی، پاپوآ گینه نو و ملانزی، و از سمت شرق و جنوب شرق به پلی‌نزی محدود می‌شود. نام میکرونزی از زبان یونانی گرفته شده و به معنی جزایر ریز است. این نام نخستین بار در سال ۱۸۳۱ از سوی ژول دومون دورویل پیشنهاد شد. بخش بزرگی از این منطقه از قدیم تحت سلطه اروپاییان درآمد. گوام، جزایر ماریانای شمالی و جزایر کارولین (که بعدا به ایالات فدرال میکرونزی و پالائو تقسیم شد) در آغاز تحت استعمار اسپانیایی‌ها درآمد. تسلط کامل اروپاییان بر این منطقه اما در پایان سده نوزدهم انجام شد. میکرونزی شامل صدها جزیره کوچک در اقیانوس آرام می‌شود. پلی‌نزی 140px پلی‌نزی نام گروهی از ۱۰۰۰ جزیره در اقیانوس آرام است. این جزایر بخشی از قاره اقیانوسیه به‌شمار می‌آیند. جزایر پلی‌نزی در میان سه‌گوشی قرار گرفته‌اند که یک سر آن هاوایی، یک سر آن نیوزلند و سر دیگر آن جزیره ایستر است. مهم‌ترین دسته‌جزایر پلی‌نزی فیجی، ساموآ، تونگا، مارکوئساس و پلی‌نزی فرانسه نام دارند. معروفترین جزیره‌های پلی‌نزی هاوایی و ساموآ هستند. از جزیره‌های میان استرالیا و آمریکا گروه غربی ملانزی (به معنی جزیره‌های سیاه) و گروه شرقی پلی‌نزی (به معنی جزیره‌های پرشمار) خوانده می‌شوند و میان آن‌ها بسیاری جزیره‌های کوچک وجود دارند که با همدیگر میکرونزی (جزایر ریز) نام گرفته‌اند. گاه برخی از جزیره‌های پلی‌نزی را بخشی از ملانزی هم به‌شمار آورده‌اند. نقشه سیاسی بخش‌بندی و تعریف مناطق اقیانوسیه در منابع گوناگون متفاوتند. بخش‌بندی در نقشه زیر بر پایه ناحیه‌بندی سازمان ملل انجام شده‌است. کشورها ملانزی 22px تیمور شرقی 22px فیجی کالدونیای جدید 22px جزایر سلیمان 22px وانواتو میکرونزی گوام 22px کیریباتی 22px جزایر مارشال 22px مجمع‌الجزایر ماریانای شمالی 22px نائورو 22px پالائو پلی‌نزی 22px ساموآی آمریکا 22px جزایر کوک 22px پلی‌نزی فرانسه 22px نیووی 22px جزایر پیت‌کرن 22px ساموآ 22px توکلائو 22px تونگا 22px تووالو والیس و فوتونا پایتخت‌ها دین‌ها دین چیره در اقیانوسیه دین مسیحیت است. کیش‌های روح‌باورانه نیز در میان قبایل سنتی جزایر رواج دارد. به باور این کیش‌ها، روح‌های پلیدی وجود دارند که مردم را مسموم می‌کنند و باعث بدبختی و مرگ می‌شوند. در سرشماری‌های تازه در استرالیا و نیوزیلند بخش بزرگی از جمعیت، خود را بدون دین معرفی کرده‌است که گرایش‌های آنان در دسته‌هایی مانند انسان‌گرایی، بی‌خدایی، ندانم‌گرایی و خردگرایی جای می‌گیرد. در تونگا زندگی روزانه به شدت زیر تاثیر سنت‌های پلی‌نزیایی و آیین مسیح قرار دارد. مشرق‌الاذکار بهاییان در تیاپاپاتای ساموآ یکی از هفت بنای اصلی دینی بهایی در جهان است.
[ "استرالیا", "اندونزی", "پاپوآ گینه نو", "پالائو", "تونگا", "تووالو", "جزایر سلیمان", "جزایر مارشال", "ساموآ", "فیجی", "کیریباتی", "میکرونزی", "نائورو", "نیوزیلند", "وانواتو", "آب‌سنگ جانستون", "آب‌سنگ کینگمن", "پلی‌نزی فرانسه", "توکلائو", "جزایر پیت‌کرن", "جزایر دریای مرجان", "جزایر کوک", "جزایر ماریانای شمالی", "جزایر میدوی", "جزیره بیکر", "جزیره جاوریس", "جزیره نورفولک", "جزیره هولند", "جزیره ویک", "جزیره‌های آشمور و کارتیر", "ساموآی آمریکا", "کالدونیای جدید", "گوآم", "نیووی", "هاوایی", "والیس و فوتونا", "زبان اسپانیایی", "زبان اندونزیایی", "زبان انگلیسی", "بیسلاما", "زبان پالائویی", "پیت‌کرن", "زبان تاهیتیایی", "توک پیسین", "زبان توکلائویی", "زبان تونگایی", "زبان تووالویی", "زبان چامورو", "زبان روتومایی", "زبان ژیلبرتی", "زبان ساموآیی", "زبان فرانسوی", "زبان فوتونی", "زبان فیجیایی", "زبان مائوری", "مائوری جزایر کوک", "زبان مارشالی", "زبان کارولینی", "زبان نائورویی", "زبان نیوویایی", "زبان هاوایی", "زبان هندی", "زبان هیری موتو", "زبان والیسی", "گرینویچ+۸", "گرینویچ-۶", "سیدنی", "ملبورن", "بریزبن", "پرث", "آوکلند", "قاره", "جهان", "اقیانوس آرام", "پلی‌نزی", "ملانزی", "نیوزلند", "گینه نو", "شبه جزیره مالایا", "خشکی", "جنوبگان", "بومگاه", "تیمور شرقی", "آسیا", "استان پاپوآ", "پاپوآی غربی", "پاپوآ", "جزایر ملوک", "ملوک شمالی", "استرالزی", "صفحه هندواسترالیایی", "دریای آرافورا", "ژول دومان دورویل", "مجمع‌الجزایر بیسمارک", "جزایر مالوکو", "جزایر تنگه تورس", "ژول دومون دورویل", "کارولین", "ایالات فدرال میکرونزی", "جزیره", "جزیره ایستر", "مارکوئساس", "ناحیه‌بندی سازمان ملل", "گوام", "مجمع‌الجزایر ماریانای شمالی", "مسیحیت", "روح‌باوری", "مرگ", "بی دین", "انسان‌گرایی", "بی‌خدایی", "ندانم‌گرایی", "خردگرایی", "مشرق‌الاذکار", "تیاپاپاتا" ]
[ "اقیانوسیه", "آسیا-اقیانوسیه", "ابرقاره‌ها", "اقیانوس آرام", "اقیانوس منجمد جنوبی", "اقیانوس هند", "قاره‌ها" ]
330
پلی‌نزی
2
115
0
[ "پولي نزي", "پولینزی", "پلینزی", "پولی نزی", "پولی‌نزی", "پلی نزی", "پلي نزي", "پولینزیایی", "پلينزي", "پولينزي", "پولينزيايي", "جزایر پولینزی", "جزاير پولينزي", "جزایر پولی‌نز" ]
false
91
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مثلث پلی‌نزی پلی‌نزی یا جزایر پلی‌نز نام گروهی از ۱۰۰۰ جزیره در اقیانوس آرام است. این جزایر بخشی از قاره اقیانوسیه به شمار می‌آیند. جزایر پلی‌نزی در مثلث پلی‌نزی قرار گرفته‌اند که یک گوشه آن هاوایی، گوشه دیگر نیوزیلند و دیگری جزیره ایستر است. مهم‌ترین دسته‌جزایر پلی‌نزی فیجی، ساموآ، تونگا و پلی‌نزی فرانسه نام دارند. معروفترین جزیره‌های پلی‌نزی هاوایی و ساموآ هستند. از جزیره‌های میان استرالیا و آمریکا گروه غربی ملانزی (به معنی جزیره‌های سیاه) و گروه شرقی پلی‌نزی (به معنی جزیره‌های پرشمار) خوانده می‌شوند و میان آنها بسیاری جزیره‌های کوچک وجود دارند که با همدیگر میکرونزی (جزایر ریز) نام گرفته‌اند. گاه برخی از جزیره‌های پلی‌نزی را بخشی از ملانزی هم به شمار آورده‌اند، برای نمونه جزایر: thumb هاوائی جزیره ایستر هنر اقیانوس آرام
[ "جزیره", "اقیانوس آرام", "قاره", "اقیانوسیه", "مثلث پلی‌نزی", "هاوایی", "نیوزیلند", "جزیره ایستر", "فیجی", "ساموآ", "تونگا", "پلی‌نزی فرانسه", "استرالیا", "آمریکا", "ملانزی", "میکرونزی", "هاوائی", "هنر اقیانوس آرام" ]
[ "پلی‌نزی", "اقیانوسیه", "جزیره‌های اقیانوسیه", "جغرافیای اقیانوسیه", "منطقه‌های جغرافیایی اقیانوسیه", "نوواژه‌های سده ۱۸ (میلادی)" ]
331
فراطبیعی
0
260
0
[ "فراطبيعي", "ماوراءالطبیعه", "مافوق الطبیعه", "ماوراء طبیعی", "ماوراء الطبیعه", "ماوراء طبیعت", "ماوراطبیعه", "ماورایی", "ماورا طبیعه", "ماوراء طبیعه", "مافوق الطبيعه", "ماورا طبيعه", "ماوراء الطبيعه", "ماورا الطبیعه", "ماوراء طبيعت", "ماورا طبیعت", "ماوراء طبيعه", "ماوراء طبيعي", "ماورا طبیعی", "ماوراءالطبيعه", "ماوراالطبیعه", "ماوراطبيعه", "ماورايي", "ماورا الطبيعه", "ماورا طبيعت", "ماورا طبيعي", "ماوراالطبيعه", "فرا طبیعی", "فرا طبیعت", "فراطبیعت", "فرا طبيعت", "فرا طبيعي", "فراطبيعت", "ماوراطبیعی", "ماوراطبيعي", "فراطبیعه" ]
false
230
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فراطبیعی به مسائل یا پنداشته‌های جادویی، دینی یا نیروهای ناشناخته‌ای اطلاق می‌شود که در شرایط عادی دریافتنی نباشند و تنها از روی آثارشان تشخیص‌پذیر باشند. فراهنجار یا فراسرشت یا ماوراءالطبیعی واژه‌های دیگری است که گاه برای رساندن این معنی به کار می‌روند. یکی از هنرهای فراطبیعه، راه رفتن حضرت عیسی بر روی آبطراحی شده توسط فرانسوا بوشهکلیسای جامع سنت لوئیس (۱۷۶۶)، کاخ ورسای برخلاف نیروهای طبیعی، وجود چنین نیروهای فراطبیعی (که در اذهان بسیاری باورپذیر قلمداد می‌شوند)، از طریق روش علمی بازنمودنی و اثبات‌پذیر نیست. تفاوت با مابعدالطبیعه متافیزیک یا مابعدالطبیعه ، با «فراطبیعی» (ماوراءالطبیعه) تفاوت دارد. اما در بسیاری موارد به‌اشتباه به‌جای یکدیگر به کار می‌روند. متافیزیک، در واقع ریشه و موضوع اصلی فلسفه محسوب می‌شود، به بحث درمورد مطلق وجود یا وجود بدون هیچ قید و شرط می‌پردازد. محققان متافیزیک به بررسی علل اولیه می‌پردازند. نباید مابعدالطبیعه را با ماوراءالطبیعه اشتباه گرفت؛ چرا که مابعدالطبیعه علم به احوال موجودات «از جهت وجودداشتن آنها» ست، صرفا از آن جهت که هستند و وجود دارند. اما «ماوراءالطبیعه» مرتبه‌ای از عالم هستی است که ورای طبیعت و جهان مادی و محسوس در نظر گرفته می‌شود. فراهنجار
[ "جادو", "دین", "سنت لوئیس", "کاخ ورسای", "روش علمی", "متافیزیک", "فلسفه", "وجود", "فراهنجار" ]
[ "فراطبیعی" ]
332
اسلام
0
5,964
0
[ "اسلامی", "دين اسلام", "دین اسلام", "پیدایش اسلام", "اسلامي", "اسلاميت", "اسلام‌شناس", "آيين اسلام", "ایین اسلام", "ايين اسلام", "پيدايش اسلام", "شريعت اسلامي", "قوانین شریعت", "قوانين شريعت" ]
false
5,662
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اسلام ، دینی یکتاپرستانه و ابراهیمی است. به پیروان اسلام «مسلمان» می‌گویند. هم‌اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم جهان جای دارد. مسلمانان براین باورند که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشته‌ای به نام جبرئیل فرو فرستاده است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می‌دانند و معتقدند که اسلام کامل‌ترین و آخرین آیین الهی است. به نوشته پل فریدمن، اسلام به معنی تسلیم در برابر خداست. اسلام دین قانون و عمل است، نه ریاضت و رهبانیت. تشویق به کمک به فقیران می‌کند ولی تشویق به ترک دنیا نمی‌کند. اسلام از شراب‌خواری و قمار منع می‌کند و مسلمانان موظف هستند از خوردن غذای حرام خودداری کند. مسلمانان می‌تواند مستقیما با خدا راز و نیاز کند و لزوما نیازی به واسطه فیض نیست. مسجد تنها مکان تجمع است و مانند کلیسا دارای قدرت مذهبی نیست. اسلام، برخلاف یهودیت، پس از ظهور به سرعت دینی جهانی می‌شود و مردم را به مسلمان شدن تشویق می‌کند، ولی اصرار زیادی بر مسلمان کردن ندارد. اسلام نسبت به ادیان اصلی و پرجمعیت دنیا جدیدترین دین است و حدود یک میلیارد و هشتصد میلیون نفر پیرو دارد که دومین دین پرجمعیت دنیا به‌شمار می‌آید. اسلام سریع‌ترین دین از لحاظ گسترش و رشد در میان ادیان دنیا است. گستره جغرافیایی اسلام از غرب آفریقا تا جنوب شرق آسیا است، همچنین جوامع اقلیت‌های مسلمان نیز در سرتاسر جهان پراکنده هستند. اسلام دومین یا سومین دین پرجمعیت در اروپا و قاره آمریکا می‌باشد. نشان هلال ماه و ستاره سبز هلال ماه و ستاره (گاهی چندین ستاره) یک نشان باستانی است که طی دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ مجدد به عنوان نماد اسلام یا جامعه اسلامی شناخته شد. این نشان در پرچم بسیاری از کشورهایی که اکثریت مسلمان هستند همچون ترکیه، آذربایجان، مالزی، الجزایر، لیبی، تونس، موریتانی، پاکستان، در اندونزی و پرچم عثمانی و نشان بسیاری از گروه‌ها و اتحادهای اسلامی مانند و امت اسلام وجود داشته یا دارد و بر نوک مناره‌ها و گنبدهای اسلامی نیز نصب می‌شود. این نشان پیش از اسلام نیز وجود داشته‌است و ریشه آن به قرن ششم پیش از میلاد مسیح و اطراف اسرائیل باستان و مواب برمی‌گردد و در پیکرنگاری سومری رایج بوده‌است. این نشان پیش از اسلام بر روی سکه بیزانتیوم (استانبول کنونی)، سکه‌های رومی و ساسانی نیز ضرب می‌شده است. هفتم اکتبر ۱۹۵۱ زمانی که قانون اساسی لیبی این نشان را برمی‌گزیند هلال ماه را یادآور تقویم هجری قمری و ستاره را نشان راه روشن و پشت سر گذاشتن تاریکی اعلام کرد. واژه‌شناسی اسلام در زبان عربی از ریشه ( س-ل-م ) است و معنی لغوی این ریشه «سالم شدن» و «رهایی یافتن از آفات» است. واژه «سلام» نیز مشتق شده از همین ریشه است. با توجه به معنی اسلام، «مسلم» (در فارسی: مسلمان) یعنی کسی که خدا را خالصانه و بی‌ریا می‌پرستد و اختیار خود را تسلیم امر و نهی او می‌کند. باورها معارف اسلامی به سه بخش کلی تقسیم می‌شوند: اصول عقاید : باورهای بنیادین فکری (اصول دین یا عقاید) که توحید، اساسی‌ترین آن‌ها است. اخلاق : توصیه‌های اخلاقی که برخی از آنها، عبارتند از: دادگری راست‌گویی امانت‌داری حیا مهربانی گشاده‌رویی شجاعت عفت احکام فقهی : فرامین عملی و عبادی که اساسی‌ترین آن‌ها (فروع دین یا فقه اصغر) هستند. فرامین عملی آداب، مناسک و عبادات را دربرمی‌گیرد. عقاید را در علم کلام، احکام را در علم فقه و اخلاق را در علم اخلاق شرح و بسط می‌دهند. اصول عقاید از بنیادی‌ترین باورهای مسلمانان تحت عنوان اصول دین یاد می‌شود. اصول دین نزد مسلمانان سه عدد هستند اعتقاد به هر کدام از این اصول، باورهایی را به عنوان زیر شاخه موجب می‌شود: توحید: یعنی اعتقاد به یگانگی خداوند و اعتقاد به صفات او. نبوت: یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن پیامبران از سوی خداوند برای راهنمایی بشر. (و اعتقاد به پیامبری محمد). معاد: یعنی اعتقاد به وجود جهانی که بعد از فروپاشی این جهان کنونی، نمایان می‌شود و در آن جهان نیکان و بد کرداران به سزای کردار خویش می‌رسند. در میان این اصول آنچه ریشه بقیه‌است، توحید می‌باشد، به‌طوری‌که دین شناسان مسلمان می‌کوشند تا با اثبات آن بقیه اصول و فروع را ثابت کنند شیعیان علاوه بر این سه اصل، به عدل و امامت نیز به عنوان اصلهای چهارم و پنجم معتقدند. الله بسم الله الرحمن الرحیم، نخستین آیه قرآن الله نام ویژه خدای یکتا در قرآن و نوشتارهای اسلامی است. با این حال فارسی‌زبانان معمولا از واژه خدا استفاده می‌کنند. به باور مسلمانان خداوند در اسلام به زبان اصلی که همان زبان عربی فصیح (زبان قرآن) است ۱۰۰۱ نام دارد که یک نام خداوند، اسم اعظم است. بیشتر اسامی خدا، در اسلام، نشان‌دهنده برتری مطلق است. شناخت خداوند اصلی‌ترین باور مسلمانان است و همین موضوع است که این دین را در میان سایر ادیان ابراهیمی متمایز ساخته. خلاصه باور مسلمانان به خدا را می‌توان در جمله‌ای از قرآن دید که در آن گفته می‌شود: که در تفسیر آن از علی بن ابی طالب نقل شده که آن را توصیف قابل قبول خدا دانسته‌است و مفسرین هم به تبعیت از وی گفته‌اند: «این جمله در حقیقت پایه اصلی شناخت تمام صفات خدا است که بدون توجه به آن به هیچ‌یک از اوصاف پروردگار نمی‌توان پی برد» شهادتین شهادتین، ورودی کاخ توپ‌قاپی در استانبول پذیرش اسلام از سه روش امکان دارد: گفتن شهادتین، با انجام دادن کارهای ویژه مسلمانان، اسلام با پیروی از اعمال مسلمانان. شهادتین: «اشهد ان لا اله الا الله» و «اشهد ان محمدرسول الله» قرآن نور از کتاب قرآن قرآن، کتاب مقدس مسلمان است و به زبان عربی نوشته شده‌است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد. به اعتقاد مسلمانان «قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی واژه به واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل امین، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره، و هم کم‌کم در طول ۲۳ سال نازل شده‌است.» این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را «معجزه» و «سند اثبات پیامبری» محمد می‌دانند. اغلب مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلافات در نحوه خواندن متن، تفسیر و گاهی، ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به اندازه ایست که شیعیان دوازده‌امامی ایران و وهابیان عربستان رسم‌الخط واحدی از قرآن را به‌کار می‌برند. مسلمانان روی بی‌خطابودن قرآن تاکید دارند. مفسرین اهل سنت به صورت تاریخی همواره معتقد بودند که آیات قرآنی که در امروزه در دست ما است دقیقا همان چیزی است که محمد بیان کرده‌است و هیچگونه تغییری اعم از حذف یا اضافه در آن صورت نگرفته‌است. مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود می‌دانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد می‌کنند. قرآن، خود را به عنوان «لوح حفاظت شده» ( ) می‌خواند. خاتمیت اسلام از دیدگاه مسلمانان، اسلام خاتم ادیان الهی است. خاتمیت به این معناست که اسلام در بر دارنده تمام آن مطالبی است که باید از طریق وحی برای انسان بیان شود. {قرآن دین اسلام را به عنوان خاتم ادیان الهی معرفی می‌کند: ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم. یعنی اگر شریعت اسلام را در یکسو و سایر شرایع آسمانی را که برای سراسر حیات بشر در دورانهای گذشته مقدر شده‌است در طرف دیگری بگذاریم، شریعت اسلام از همه آن‌ها استوارتر است که این خود معنی خاتمیت و شریعت آخرین است. قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین. به جهانیان بگو: پروردگار مرا به راهی راست رهبری فرموده و آن دینی است قیم و زوال‌ناپذیر که بنیادش از همان سنت و رویه ابراهیم است. در سوره بینه پس از آنکه می‌فرماید "مشرکین دست از عقیده باطل خود برنمی‌دارند جز آنکه فرستاده خدا با آیات و بینات فرا رسد و آیات کتاب قیم را برایشان بخواند. اینان دستوری ندارند جز آنکه خدای را با نیت پاک پرستش کنند، نماز بخوانند و…، می‌فرماید: ذلک دین القیمه. این آیین –اسلام- دینی است قیم و زوال‌ناپذیر. در سوره آل عمران: و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخره من الخاسرین. هر که جز آیین اسلام در جستجوی آیین دگر آید، تا اید و انقراض جهان از او پذیرفته نیست و بروز رستاخیز از زیان‌کاران است. در سوره مائده: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا. امروز که پیامبر اسلام عهده‌دار هدایت بشر است، دین را برای شما تکمیل و نعمت را برای شما تمام کردم، و خشنودم که برای همیشه بر دین اسلام باقی باشید. روشن است که آیات فوق آیین اسلام را پابرجاترین راه هدایت و دین قیم و زوال‌ناپذیر و گرویدن به غیر آن را تا انقراض جهان غیرقابل‌قبول دانسته و او را کمال و بلوغ دیانت و تمام نعمت معرفی کرده‌است. در روایاتی از بزرگان اسلام: نیز به ابدیت آیین اسلام تصریح شده‌است از جمله علی بن ابیطالب گوید: ان هذا الاسلام دین الله الذی اصطفاه لنفسه… ثم جعله لا انفصام لعروته و لا فک لحلقته و لا انهدام لاساسه و لا زوال لدعایمه و لا انقلاع لشجرته و لا انقطاع لمدته اسلام همان آیینی است که پروردگار بزرگ آن را در میان ادیان برگزیده و قوانین آن را به اندازه‌ای استوار فرموده که دستاویز آن پایان ناپذیر و حلقه‌اش گسستنی نیست. اساس و بنیادش انهدام نمی‌پذیرد و ارکانش زایل و نابود نمی‌گردد. درختش هرگز از ریشه بیرون نیاید این چنین مدنش نیز هیچ وقت پایان نمی‌پذیرید. فروع عملیه تقویم و اوقات شرعی گردش 150px اوقات شرعی، به زمانهای مشخص و دقیقی از شبانه روز، گفته می‌شود که شخص دین‌دار، در آن زمان‌ها، رفتار دینی زمان‌دار خود را انجام می‌دهد. محاسبه دقیق زمان‌های شرعی، از دیرباز، نزد منجمان، رایج بوده‌است. اذان محمد پس از فتح مکه بلال حبشی، یک برده سیاه آزاد شده، را مامور کرد که بر بام کعبه اذان بگوید. اذان به شیوه کنونی اهل تسنن اهل سنت، عقیده دارند که نخستین بار، اذان در مدینه خوانده شد و حمزه این پیشنهاد را به محمد داد. در حالی که برخی دیگر، طبل، بوق یا زنگ را برای دعوت مردم به نماز، پیشنهاد کرده بودند. اهل سنت، همچنین بر این باور هستند که بعضی عبارات اذان، مانند «الصلوه خیر من النوم» را عمر بن خطاب افزوده‌است. این در حالی است که شیعیان اذان را عبادتی می‌دانند که از جانب خدا تعیین گردیده و تغییر در جملات اذان را بدعت می‌دانند، شیعیان همچنین از لفظ اشهد ان علی ولی‌الله و اشهد ان علی حجت‌الله در اذان استفاده می‌کنند ولی هیچ دلیلی از پیامبر مبنی بر کاربرد این الفاظ در نماز ثابت نشده است همچنین عقیده شیعه این است که محمد پیش از هجرت، برای تمام نمازهای واجب خود، اذان می‌گفته‌است. در ایران، اغلب اذان را در آواز بیات ترک در گوشه روح‌الارواح می‌خوانده‌اند. در مراسم تعزیه، اگر اذان گفته شود، به آواز کردی است. اولین اذان سال در یکم هجری و در مدینه بود. در مسند ابوداود به اسناد صحیح از عبدالله پسر زید پسر عبد ربه انصاری آمده که او برای اولین بار پیشنهاد اذان را به محمد داده و محمد از او پذیرفته‌است. تاریخ اسلام 300px محمد ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (۵۷۰ - ۶۳۲)، بنیان‌گذار و پیامبر دین اسلام است. درباره زندگی محمد گزارش‌های فراوان و روشنی در متون تاریخی آمده‌است، ولی مانند هر شخصیت مهم تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست. از این‌روی که محمد، از تاثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ بشری است؛ زندگانی، اعمال و افکار او در طی قرن‌ها، بین موافقان و مخالفانش محل اختلاف و منازعه بوده‌است. در دوران جوانی‌اش، او را امانت‌دار می‌دانستند و «محمد امین» خطاب می‌کردند. در قرون وسطی، محمد در تصور عمومی غربیان بت یا خدایی پنداشته می‌شد که توسط مسلمانان پرستیده می‌شود. پس از اصلاحات پروتستانی، تصور غرب از محمد تغییر کرد، و در نگاه عمومی آنان به شخصی متقلب، مکار و خودخواه تبدیل شد. پیش از پیامبری در جوانی همراه گروهی از جوانان قبایل ده‌گانه مکه، درصدد برآمده بودند تا با ایجاد گروهی از پاسبان‌های داوطلب، اجازه ندهند تا حق ستم‌دیدگان توسط ستم‌کاران پایمال شود. نام پیمان این نیروهای داوطلب حلف‌الفضول (پیمان جوانمردان)، و محمد از شمار موسسان آن بود. او به این موضوع، که در جوانی در چنین نیرویی عضویت داشته‌است افتخار می‌کرد. پیامبری در مکه خدیجه همسرش، نخستین کسی بود که به وی ایمان آورد و پس از وی علی بن ابیطالب پسر عمو، و زید بن حارث پسر خوانده‌اش. شیعیان بر این باورند که طبق اسناد و مدارکی؛ محمد بارها در معرض عموم علی را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده که از مهمترین این اسناد به «زمان دعوت از نزدیکان» (عشیره الاقربین)، و به آخرین سفر حج در غدیر خم اشاره می‌کنند و می‌گویند که در آن زمان حتی عمر و ابوبکر و دیگر صحابه با علی بیعت کرده‌اند. سنی‌ها این قضیه را منکرند، ولی علی را نیز همچون دیگر صحابه محترم می‌شمارند. و نیز گفته می‌شود که جعفر ابن ابوطالب، زید (تنها مسلمانی که بجز محمد، نامش در قرآن آمده)، ابوذر، ابوبکر و زبیر نیز از زمره دیگر نخست ایمان آورندگان به اسلام بودند. اولین مسلمانان پس از شخص محمد امین پیامبر اسلام اولین زن، خدیجه همسر وی، و اولین مرد، علی امام اول شیعیان، و سپس ابابکر، زید بن حارث، اباذر غفاری، سعد بن ابی‌وقاص، لبابه دختر حارث، عبدالرحمن بن عوف، ابوعبیده جراح، عبدالله بن مسعود، عمار بن یاسر و سمیه مادر وی، در منابع با اختلاف در پسی و پیشی ذکر شده‌اند. محمد تا سه سال پس از بعثت دعوت خود را آشکار نکرد. اولین گروهی که محمد آن‌ها را آشکارا به اسلام دعوت نمود، بستگان خودش بودند. پس از آن به کوه صفا رفت، و تمام قریش را به پذیرش اسلام فراخواند. پس از مدتی سران قریش تصمیم به مقابله با وی گرفتند. اولین اقدام آن‌ها گفتگو با ابوطالب بود. سران قریش پس از آنکه کمک خواستن از ابوطالب را بی‌هوده دیدند، تصمیم به یاری جستن از یهودیان مدینه گرفتند، ایشان، سه سوال را برای پرسش از محمد، مطرح کردند و گفتند اگر وی پاسخ را بداند، در پیامبری او شکی نیست. محمد درست زمانی که سران قریش احساس پیروزی می‌کردند، پاسخ آن پرسشها را داد. پیامبری در یثرب بر پایه روایت‌های اسلامی، قریشیان برای کشتن محمد نقشه‌ای را طرح کردند. محمد به کمک علی ایشان را گمراه کرد، و به همراه ابوبکر از مکه بیرون رفت. به این سان، در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از آغاز دعوت خود) وی به مدینه که آبادی بزرگی بود هجرت کرد. همراهانی که با وی از مکه به مدینه مهاجرت کردند مهاجران، و مردم یثرب که پیامبر و مهاجران را یاری رسانده بودند انصار نامیده شدند. این هجرت مبدا تقویم اسلامی شد. به نوشته محمود طالقانی مسلمانان، معتقد به ذکر مشخصات پیامبری محمد در کتاب‌های مقدس پیش از او هستند، در حالی که یهودیان و مسیحیان چنین موضوعی را نپذیرفتند. او سبب هجرت اقوامی از یهودیان را به سرزمین حجاز، و سکونت در دهکده گمنام و بی‌نام و نشان یثرب را ناشی از همین پیش‌بینی‌ها و پیش‌گویی‌ها می‌داند. مرگ محمد در محمد چند ماه پس از حجه الوداع مریض شد، و چند روزی از سردرد و ضعف رنج برد. در روزی دوشنبه که محمد سخت بیمار بود و نتوانست از خانه بیرون رود، ابوبکر به پیش‌نمازی با مسلمانان نماز خواند. محمد سرانجام در همان روز دوشنبه ۲۸ صفر برابر با ۸ ژوئن ۶۳۲، در حالی که ۶۳ سال زیسته بود از دنیا رفت. پس از درگذشت محمد، ابوبکر وارد مسجد شد و آیه‌ای از قرآن را با این مضمون خواند: خلفای راشدین در زمان #FFDEAD ابوبکر ، از صحابه و دوستان محمد، برای نخستین بار، لقب «صدیق» را از او دریافت کرد. او، هنگامی که اسلام را پذیرفت، حدود ۴۰ سال سن داشت. پس از درگذشت محمد، اتحاد میان مهاجران، به خصوص زمینه‌سازی عمر و ابوعبیده بن جراح، کار را برای تصدی مقام خلافت توسط ابوبکر، هموار کرد. هر چند منذر بن ارقم در دفاع از علی بن ابیطالب سخن راند، ولی عدم حضور بنی هاشم باعث شد تا سرانجام، در حالی که علی بن ابیطالب، به تغسیل و تدفین ایشان مشغول بود اهل سقیفه کار را تمام کرده و از هر عملی که موجب سستی پایه‌های بیعت با ابوبکر شود، جلوگیری کنند. عمر بن خطاب ، از قدرتمندترین خلفای راشدین و فرمانروایان مسلمان در طول تاریخ اسلام می‌باشد که تحت فرمان او، سرزمین بین‌النهرین و سوریه را فتح شده و استیلای بر پارس و مصر آغاز شد. عمر پس از ابوبکر در سال ۶۳۴ میلادی، به خلافت رسید و نخستین کسی بود که لقب «امیرالمومنین» را برای خود برگزید. در منابع اهل تسنن ادعا شده‌است، در سال هفتم پس از مرگ محمد، عمر با ام کلثوم دختر علی ابن ابی طالب ازدواج کرد. ولی شیعیان ادعا می‌کنند که عمر قاتل فاطمه زهرا است و علی دخترش را هرگز به ازدواج قاتل همسرش درنیاورد. عمر بن خطاب، در طول ده سال خلافت خود، زندگی اقتصادی ساده‌ای داشت و از تجمل گرایی سخت متنفر بود. از جمله خصوصیات عمر بن خطاب سختگیری او درباره غیر عرب بود؛ به عنوان مثال چنانچه در منابع اهل سنت ذکر شده‌است وی دستور داده بود که سهم بیت المال غیر عرب‌ها برابر سهم بردگان عرب باشد و نیز اگر مرد عرب از عجم زن گرفت و بچه‌ای از این ازدواج به دنیا آمد، چنانچه آن بچه در بلاد عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث می‌برد و اگر در سرزمین غیر عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث نمی‌برد ویا از ورود غیر عرب‌ها به پایتخت حکومت اسلامی که شعار برابری نژادها را داشت منع کرد او توسط یک ایرانی به نام پیروز نهاوندی کشته شود. عمر، در آخرین روزهای عمر خود، شش تن از صحابه را مامور نمود تا در مدت سه روز خلیفه سوم را تعیین کنند. این شش تن، عبارت بودند از: علی بن ابیطالب، عثمان بن عفان، عبدالرحمن بن عوف، زبیر بن عوام، طلحه بن عبید الله و سعد بن ابی‌وقاص. عمر چنین دستور داد که: «اگر چهار نفر نظری دادند و دو نفر مخالف شدند، آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند، سه نفری که عبد الرحمان در میان ایشان نیست، گردن بزن، و اگر سه روز گذشت و بر کسی توافق حاصل نکردند، همه ایشان را گردن بزن». در این سه روز مذاکرات زیادی انجام شد و نتیجه بین علی و عثمان مردد شد. سرانجام، عبدالرحمن، عثمان را انتخاب کرد و عثمان، به خلافت رسید. بخشش فراوان عثمان از بیت المال به خویشاوندانش که پیشاپیش توسط خلیفه دوم پیش‌بینی شده بود، و مال اندوزی او، از علل طغیان مردم علیه او به‌شمار می‌رود. علاوه بر این دلایل، علی بن ابیطالب، بی‌تابی مردم در برافکندن عثمان از خلافت را دلیل دیگری بر قتل عثمان می‌داند. پس از کشته شدن عثمان به دست شورشیانی از مصر و کوفه و بصره، نظرها بر علی و طلحه بود. در این میان اهالی مصر متمایل به طلحه بودند و انصار، بصریان و کوفیان تمایل بر خلافت علی داشتند. سرانجام، ابوالحسن علی ابن ابی طالب در ۱۹ ذیحجه سال ۳۵ برابر ۱۸ ژوئن ۶۵۶، به خلافت برگزیده شد. علی علاوه بر اینکه در مسائل شرعی (به‌خاطر وقوف بسیار زیاد او بر قرآن و سنت) و در فقه، تفسیر، سیاست، محل رجوع مسلمین (به خصوص خلیفه دوم) بود در سخنوری و ادبیات نیز چیره بود. مرتضی مطهری به نقل از محمد عبده سخن او را شیواترین سخن پس از قرآن می‌داند. به‌طوری‌که وابستگان بنی امیه، گفتارش را از حفظ می‌کردند، تا بیانشان شیوا شود. بخشی از گفتارها و نوشتارهای وی در کتابی به نام نهج البلاغه جمع‌آوری شد. به گفته اروینگ، علی، شخصی دلیر، سخنور و بخشنده بود. خلفای اموی، عباسی و فاطمی پس از صلح حسن و معاویه، حکومت به بنی امیه و سپس به بنی عباس رسید. عبدالرحمان سوم و جانشینانش در آندلس، فاطمیان، حفصیان و مرینیان نیز خود را جانشین محمد می‌دانستند. سلاطین عثمانی هیچ‌گاه رسما خلیفه نبودند. تنها عبدالمجید دوم از ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۴ خود را خلیفه تمامی مسلمانان خواند. مذاهب اسلامی 270px مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی بخش می‌شوند. هر یک از این دو فرقه انشعاباتی دارند. برای نمونه صوفی‌گری در میان شیعه و سنی وجود دارد. شیعه شیعیان بر این باورند که امام و جانشین پیامبر اسلام از راه نص شرعی تعیین می‌شود و امامت علی، نخستین امام شیعیان و دیگر امامان شیعه نیز از راه نص شرعی ثابت شده‌است. اصول دین در تشیع پنج‌گانه است و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد، به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند: عدل:یعنی اعتقاد به عدالت خدا امامت:یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن امامان از سوی خدا برای راهنمایی بشر. مهم‌ترین مذاهب شیعه، عبارتند از دوازده‌امامی، اسماعیلیه، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. اهل سنت نقشه پراکندگی مذهبی در میان کشورهای اسلامی اهل سنت بر این باورند محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین نکرد و پس از فوت محمد مسلمانان آن زمان بر اساس شورا یک تن را به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب کرده‌اند. در آغاز در سقیفه بنی ساعده، ابوبکر را که از صحابه (یاران) و نزدیکان محمد بود و در میان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیادی داشت، برای خلافت پس از محمد بر جامعه نوبنیاد مسلمانان انتخاب کردند. سنیان به چهار مکتب فقهی عمده که عبارتند از: حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم می‌گردند. دیگر فرقه‌های اسلامی اسلام در جهان برخی ادعا دارند که: پیامبر اسلام زمانی که در مدینه بود، برای سران امپراتوری‌های جهان (زمامداران) نامه نگاری کرد و آن‌ها را به اسلام دعوت نمود. یکی از این نامه‌ها خطاب به خسرو پرویز شاه ایران بود. (هرچند مدرک مستند و سند تاریخی برای این نامه‌نگاری‌ها تاکنون به دست نیامده است) پس از درگذشت محمد، مسلمانان در زمان خلیفه دوم به فرمان عمر، به ایران حمله کردند؛ و طی تقریبا ۱۰ سال ایران جز نواحی گیلان و مازندران گشوده شد. اسلام به سرزمین‌هایی با زبان و فرهنگ متفاوت پا گذاشت. مردمان این سرزمین‌ها که ندای برابری و بالندگی اسلام آنان را جذب کرده بود، برای فهم بیش‌تر کلام خدا به فراگیری زبان عربی پرداختند. به این ترتیب، برای نخستین‌بار یک زبان بین‌المللی در گستره وسیعی از جهان رایج شد که به گسترش دانش کمک زیادی کرد. زبان مشترک باعث شد که هیچ دانشمندی در سرزمین‌های اسلامی، احساس غربت نکند و برای دانش‌اندوزی به شهرهای مختلف سفر کند. نگارش کتاب به زبان عربی باعث شد هر دانشمندی از دستاوردهای علمی دانشمندان دیگر آگاه شود و ارتباط علمی، که برای پیشرفت دانش اهمیت زیادی دارد، امکان‌پذیر شود. ترجمه آثار علمی تمدن‌های پیشین به عربی باعث شد که برای نخستین بار بخش عمده‌ای از دستاوردهای علمی و فرهنگی بشر تا آن زمان، کنار هم قرار گیرد. بعضی نویسندگان غربی درباره سهم اسلام در تمدن جهان نوشته‌اند. از جمله دکتر ناصرالدین صاحب زمانی در کتاب خداوند دو کعبه، صص:۲۲۹–۲۲۶ درباره کتابی با عنوان «سهم اسلام در تمدن جهان»، تالیف استانوود کاب می‌نویسد: «۵ ماه پیش از سفرم به بستن، در فروردین ۱۳۴۶ در کتابخانه مسجد زیبای واشینگتن، به کتاب کوچکی از یک نویسنده آمریکایی برخوردم که از جهاتی چند دارای گیرایی خاص بود. کتاب نوشته استن وود کاب سهم اسلام در تمدن جهان نام دارد (Islamic contribution to civilization) و یکی از کم نظیرترین کتاب‌هایی به‌شمار می‌رود که در کمال اختصار، لیکن با رسایی و دیدی وسیع و جامع، درباره اهمیت تمدن اسلامی برای تاریخ و فرهنگ انسانی، به یک زبان زنده غربی، تا آنجا که نویسنده آگاهی دارد، تاکنون تدوین یافته‌است.» جدول کشورهای اسلامی بر اساس جمعیت رتبه کشور جمعیت نسبت جمعیت مسلمان‌ها مذهب فرقه ۱ ۲۲۸،۵۸۲،۰۰۰ ۸۶٫۱٪ سنی شافعی ۲ ۱۷۲،۸۰۰،۰۰۰ ۹۷٪ سنی/شیعه حنفی/جعفری ۳ ۱۶۲،۲۲۱،۰۰۰ ۸۹٪ سنی حنفی ۴ ۱۵۴،۲۷۹،۰۰۰ ۵۰٪ سنی مالکی ۵ ۷۷،۱۰۰،۰۰۰ ۹۰٪ سنی شافعی ۶ ۷۱،۵۱۷،۱۰۰ ۹۹٫۸٪ سنی علوی/حنفی ۷ ۸۱،۰۰۰،۰۰۰ ۹۸٪ شیعه/سنی جعفری/حنفی ۸ ۳۹،۳۷۹،۳۵۸ ۷۰٪ سنی مالکی ۹ ۳۳،۷۶۹،۶۶۹ ۹۹٪ سنی مالکی ۱۰ ۳۲،۷۳۸،۳۷۶ ۹۹٪ شیعه/سنی جعفری/حنفی ۱۱ ۳۳،۷۲۳،۴۱۸ ۹۹٪ سنی مالکی ۱۲ ۳۱،۲۳۴،۰۰۰ ۹۷٪ شیعه/سنی جعفری/حنفی ۱۳ ۲۷،۷۳۰،۰۰۰ ۶۰٫۴٪ سنی شافعی ۱۴ ۲۷،۶۰۱،۰۳۸ ۱۰۰٪ سنی جعفری/حنبلی ۱۵ ۲۷،۳۷۲،۰۰۰ ۸۸٪ سنی الحنفی اسلام و دیگر اندیشه‌ها مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه وحی بر محمد و پیامبران دیگر از جمله آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فروفرستاد. در واقع مسلمانان معتقدند که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی است و این اصول در قرآن گردآمده‌اند. متون اسلامی این‌گونه بیان می‌کنند که یهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه از دین‌های ابراهیمی به‌شمار می‌آیند. قرآن، از یهودیان و مسیحیان (و دیگر معتقدان به ادیان با منشا الهی) به صورت «اهل کتاب» یاد می‌کند. منتقدان علی دشتی در کتاب «۲۳ سال» عقاید پایه مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد که قرآن از سوی خدا فرستاده نشده و تنها سخنان محمد و از روی وجدان پاک او بوده‌است و قرآن چیز تازه‌ای برای ارائه نداشته بلکه تنها افکار و عقاید دیگر را به شکل خودش گردآوری کرده و با سخنان شخصی محمد خود را مدعی کلام خدا بودن دانسته‌است. است. از زمان انتشار کتاب بیست و سه سال نقدهایی هم بر آن نوشته شده‌است که از جمله آن‌ها می‌توان به کتاب‌های «خیانت در روایت تاریخ» و «راز بزرگ رسالت» اشاره کرد. شجاع‌الدین شفا هم در کتاب‌های «تولدی دیگر» و «پس از ۱۴۰۰ سال» ادیان سامی و دین اسلام را نقد کرده‌است. احمد کسروی هم از منتقدان اسلام است. فهرست کشورها بر پایه جمعیت مسلمان هنر اسلامی آمار اسلام تاریخ اسلام اسلام‌هراسی اسلام در منابع اسلامی نقد اسلام نقد قرآن نقد محمد فهرست گزیده منابع قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه از بهاءالدین خرمشاهی. ناشر جامی و نیلوفر. مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا ۱۳۷۳ هادی، سبزواری معروف به ملا هادی سبزواری. شرح الاسماء الحسنی (شرح دعای جوشن کبیر). امام مالک. الموطا تاریخ خلفا، سیوطی، به نقل از العسکری شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، خویی. پایگاه تخصصی علوم قرآنی ایلیا پتروشفسکی: اسلام در ایران - ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳، انتشارات پیام. طباطبایی، سید محمدحسین (معروف به علامه طباطبایی). به کوشش: خسرو شاهی، سید هادی. تعالیم اسلام. قم: موسسه بوستان کتاب ۱۳۸۷. نشریه مکتب اسلام- شماره ۱۹۶ Peters, Francis E.. The Monotheists: Jews, Christians, and Muslims in Conflict and Competition. Princeton University Press, 2003, ، Ahmed, Nazeer. Islam in Global History: From the Death of Prophet Muhammad to the First World War. American Institute of Islamic History and Cul, ۲۰۰۱، Wilferd Madelung. The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate. Cambridge University Press، ۱۹۹۷. Washington Irving. Mahomet and His Successors. READ BOOKS, 2007, ، Donzel (1994) Islamic contributions to civilization, Stanwood Cobb, Avalon Press, 1963, http://www.amazon.com/Islamic-contributions-civilization-Stanwood-Cobb/dp/B0007DNBG0 اسلام
[ "دین", "یکتاپرستی", "دانشنامه اسلام", "انتشارات بریل", "دین ابراهیمی", "مسلمان", "خدا", "قرآن", "محمد", "فرشته", "جبرئیل", "پیامبر", "وحی", "ایمان", "توحید (اسلام)", "ابراهیم", "موسی", "عیسی", "سوره", "احزاب", "آیه", "آیت‌الله‌العظمی", "ناصر مکارم شیرازی", "شیخ صدوق", "قانون", "ریاضت", "رهبانیت", "انفاق", "شراب‌خواری", "قمار", "حرام", "نیایش", "واسطه فیض", "مسجد", "کلیسا", "دانشگاه ییل", "دنیا", "آفریقای غربی", "آسیای جنوب شرقی", "اروپا", "قاره آمریکا", "ماه و ستاره", "جهان اسلام", "ترکیه", "کشور آذربایجان", "مالزی", "الجزایر", "لیبی", "تونس", "موریتانی", "پاکستان", "اندونزی", "پرچم عثمانی", "امت اسلام", "اسرائیل باستان", "موأب", "سومری", "بیزانتیوم", "زبان عربی", "ریشه‌شناسی", "معجم الوسیط", "مدخل", "مصر", "۱۹۹۸ (میلادی)", "لسان العرب", "واژه", "سلام", "تاج العروس من جواهر القاموس", "دار احیاء التراث العرب", "بیروت", "لبنان", "۱۹۸۶ (میلادی)", "فارسی", "ریا", "اصول دین", "توحید", "اخلاق", "دادگری", "راست‌گویی", "امانت‌داری", "حیا", "مهربانی", "گشاده‌رویی", "شجاعت", "عفت", "فروع دین", "آداب اسلامی", "مناسک اسلامی", "عبادت", "علم کلام", "علم فقه", "علم اخلاق", "توحید (ابهام‌زدایی)", "نبوت", "معاد", "عدل (شیعه)", "امامت", "الله", "اسم اعظم", "ملا هادی سبزواری", "تفسیر قرآن", "علی بن ابی طالب", "کاخ توپ‌قاپی", "استانبول", "شهادتین", "شیعه دوازده‌امامی", "ایران", "وهابیت", "عربستان سعودی", "کتاب مقدس", "علی بن ابیطالب", "زمان", "اذان", "اهل تسنن", "اهل سنت", "مدینه", "حمزه", "محمّد", "شیعه", "هجرت", "سید محمد جواد غروی علیاری", "آیت‌الله بروجردی", "آواز بیات ترک", "تعزیه", "سنن ابوداود", "۵۷۰ (میلادی)", "۶۳۲ (میلادی)", "آلفونس دو لامارتین", "تاریخ", "قرون وسطی", "اصلاحات پروتستانی", "حلف‌الفضول", "خدیجه", "زید بن حارث", "شیعیان", "حج", "غدیر خم", "عمر", "ابوبکر", "صحابه", "الغدیر", "زید", "ابوذر غفاری", "زبیر بن عوام", "محمد امین", "پیامبر اسلام", "زن", "همسر", "علی", "امام", "بعثت", "شأن نزول", "کریم", "شعراء", "قریش", "ابوطالب", "یهود", "سوره کهف", "مهاجران", "انصار", "تقویم اسلامی", "محمود طالقانی", "حجاز", "یثرب", "آثار الباقیه", "ابوریحان بیرونی", "سده ۱۷ (میلادی)", "حجة الوداع", "۲۸ صفر", "۸ ژوئن", "عایشه", "خلافت راشدین", "منذر بن ارقم", "بنی هاشم", "سقیفه", "خلفای راشدین", "تاریخ اسلام", "میان‌رودان", "سوریه", "پارس", "۶۳۴ (میلادی)", "دانشنامه بریتانیکا", "ام کلثوم", "فاطمه زهرا", "بیت المال", "پیروز نهاوندی", "عثمان بن عفان", "عبدالرحمن بن عوف", "طلحه", "سعد بن ابی‌وقاص", "مطهری", "محمد عبده", "نهج البلاغه", "صلح حسن و معاویه", "بنی امیه", "بنی عباس", "آندلس", "فاطمیان", "حفصیان", "مرینیان", "امپراتوری عثمانی", "سنی", "تصوف", "نص", "مائده", "عدل (ابهام‌زدایی)", "اسماعیلیه", "زیدیه", "کیسانیه", "واقفیه", "فطحیه", "خلافت", "سقیفه بنی‌ساعده", "حنفی", "مالکی", "شافعی", "حنبلی", "خسرو دوم", "فهرست کشورها بر پایه جمعیت", "جمعیت", "مذهب", "فرقه", "مذهب جعفری", "علوی", "آدم", "نوح", "یهودیت", "مسیحیت", "اهل کتاب", "علی دشتی", "بیست و سه سال", "خیانت در روایت تاریخ", "راز بزرگ رسالت", "شجاع‌الدین شفا", "احمد کسروی", "کعبه", "مکه", "۱۹۱۰ (میلادی)", "غار حرا", "حمد", "ادیرنه", "الخلیل", "مسجد امام", "اصفهان", "عثمان", "قبرستان بقیع", "حرم علی بن ابی‌طالب", "مزار شریف", "افغانستان", "مشهد", "خراسان رضوی", "قونیه", "تاج محل", "آگرا", "هند", "ابوحنیفه نعمان بن ثابت", "بغداد", "فهرست کشورها بر پایه جمعیت مسلمان", "هنر اسلامی", "آمار اسلام", "اسلام‌هراسی", "اسلام در منابع اسلامی", "نقد اسلام", "نقد قرآن", "نقد محمد", "سید محمدحسین طباطبایی" ]
[ "اسلام", "ادیان ابراهیمی", "ادیان توحیدی", "بنیان‌گذاری‌ها در سده هفتم (میلادی)", "بنیان‌گذاری‌های ۶۱۰ (میلادی)", "تشیع", "دین", "سازمان‌های مذهبی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۷ (میلادی)" ]
333
فراهنجار
0
73
0
[ "پارانرمال" ]
false
30
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فراهنجار یا پارانرمال ، پدیده‌هایی توصیف شده در فرهنگ عامه، فولکلور و دیگر بدنه‌های دانش (به انگلیسی: Knowledge) هستند، که وجودشان در این زمینه‌ها، به عنوان چیزهایی که فراتر از تجربه یا توضیح علمی قراردارند توصیف شده‌است. یک پدیده فراهنجار، با مفاهیمی فرضیه‌ای (به انگلیسی: Hypothetical) مانند ماده تاریک و انرژی تاریک متفاوت است. برخلاف پدیده‌های فراهنکار، این مفاهیم فرضیه‌ای بر اساس مشاهدات تجربی (به انگلیسی: Empirical) و داده‌هایی آزمایشی (به انگلیسی: Experimental) هستند که از طریق روش علمی به دست آمده‌اند. برجسته‌ترین اعتقادات فراهنجار شامل آن‌هایی هستند که به روح‌ها، زیست فرازمینی، یوفوها، توانایی‌های فراجهان‌بینی (به انگلیسی: Psychic abilities) یا حس ششم، و نهان‌جاندارها مربوط هستند. مقدمه فراهنجار، به پدیده‌ها، باورها، تفسیرها و التزامات نظری وعملی و غیرعادی و ناساز با هنجار معمول سپهر معرفتی بشر گفته می‌شود که بر اساس علوم کنونی (علوم تجربی و علوم عقلی) توجیهی ندارد و عملا مردود دانسته می‌شود. از آن جمله فراهنجارها می‌توان به بخت (شانس)، هوش اتفاقاتی، مدلولات وسوسه، آینده بینی، فرابینی، دورآگاهی (تله پاتی)، طالع، طلسم، انرژی‌درمانی، موجودات شناخته نشده (فضایی‌ها، اشباح) و … اشاره کرد. وجود چنین پدیده‌هایی از سوی بیشینه تاییدات دانشمندان پذیرفته نشده است. علوم روانشناسی و فیزیک، توجیه‌هایی برای تداعی امور پارانرمال ارائه داده‌اند و آن‌ها را رد می‌کنند. فراهنجار، تا حدی شبه علم شناخته می‌شود. گروهی که به بررسی دانشگاهی در زمینه وجود چنین پدیده‌هایی (مرتبط با انسان) می‌پردازند فراروانشناسان نام دارند. موضوعات فراهنجار در طبقه‌بندی موضوعات فرانجار، Terence Hines، در کتابش Pseudoscience and the Paranorma (شبه علم و فراهنجار) در سال 2003 میلادی می‌نویسد: فراهنجار به بهترین حالت می‌تواند به عنوان زیرمجموعه‌ای از شبه علم تصور شود. … احتمال اشتباه با متافیزیک نباید متافیزیک یا فراطبیعی به اشتباه به جای پارانرمال گرفته شود. زیرا متافیزیک با روش عقلی و برهانی پیش می‌رود (مابعد الطبیعه اشاره‌ای به مسئله وراء طبیعت ندارد و این اصطلاح صرفا به خاطر جانمایی این بحث پس از مباحث طبیعیات توسط ارسطو در آثارش است) اما پارانرمال‌ها به هیچ دلیل عقلی، نقل معتبر یا تجربه مفید اطمینان استناد ندارد. تفاوت عدم قبول و انکار گاهی عدم قبول در سپهر معرفتی مساوی انکار دانسته می‌شود. در حالی که منطقا عدم قبول و تصدیق مساوی انکار نیست. البته عالمان و رسانه‌های معتبر به دلیل مستند نبودن فراهنجار (و نیز خرافه) عناصر بازدارنده‌ای را برای هشدار به پذیرش و تبعیت آن افاده می‌کنند. پس ممکن است آن را بطور تئوریک منتظر دلیل بدانیم. مثلا بوعلی سینا می‌گوید «کل ما قرع سمعک من لعجائب فذره فی بقعه الامکان مالم یذرک عنه قائم البرهان یعنی «اگر کلام عجیبی شنیدی، مادامی که دلیلی بر امکان یا عدم امکانش نداری، نه آن را رد کن و نه قبول، تا وقتی که دلیل و برهانی به دست آوری.» ) فراطبیعی نویسندگان شک‌گرایی علوم سایر
[ "فرهنگ عامه", "فولکلور", "دانش", "تجربه", "مدل‌های استعلام علمی", "ماده تاریک", "انرژی تاریک", "روش علمی", "روح", "زیست فرازمینی", "شیء ناشناس پرنده", "فراجهان‌بین", "حس ششم", "فهرست نهان‌جاندارها", "علوم تجربی", "علوم عقلی", "شبه علم", "فراروانشناسی", "شبه‌علم", "متافیزیک", "فراطبیعی", "بوعلی سینا", "نهان‌جاندارشناسی", "شبح", "عرفان", "معنویت عصر جدید", "فرافکنی اثیری", "واسطه روحی", "علم غیب", "تجربه خروج از بدن", "فراروان‌شناسی", "دورکاری ذهن", "آرتور سی. کلارک", "کارل سیگن", "روپرت شلدریک", "جوزف بانکس رینه", "رابرت ریپلی", "کمیته تحقیق شک‌گرایانه", "تفکر نقادانه", "دست‌روکن", "حقه", "جیمز رندی", "شک‌گرایی", "علوم حاشیه‌ای", "تقدیرگرایی", "شانس", "هوش اتفاقاتی", "الهام", "استخاره", "آینده بینی", "فال", "پیشگویی", "فرابینی", "دورآگاهی", "نهان‌شناسی", "جادوگری", "معجزه", "طالع‌بینی", "طلسم", "روانجنبش", "موجودات شناخته‌نشده", "نظریه فراهنجار" ]
[ "تئوری حاشیه", "شبه فیزیک", "فراروان‌شناسی", "فراطبیعی" ]
334
علوم خفیه
0
145
0
[ "نهان شناسي", "علوم غریبه", "نهان‌شناسي", "نهان شناسی", "نهان‌شناسی", "نهان‌شناس", "علوم خفيه", "علوم غیبی", "خواص‌شناسی", "خواص شناسي", "خواص شناسی", "علوم غريبه", "علوم غيبي", "نهان شناس" ]
false
90
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
علوم خفیه یا علوم غریبه یکی از دو شاخه «علوم» در تقسیمات قدیمی دانش‌ها در نظام آموزش مدارس اسلامی بوده‌است. شاخه دیگر، یعنی علوم جلیه، به طب و منطق و هندسه و غیره مربوط است قوانین مشخصی داشت و در کتاب‌ها نوشته و در مکاتب تدریس می‌شد، ولی علوم خفیه - که علوم غریبه نیز نامیده می‌شوند - به نیروهای مافوق طبیعت می‌پردازد و اسرار آن در نزد عالمانش پنهان می‌ماند. اگرچه نمی‌توان علوم خفیه و علوم جلیه را به ترتیب به همان متافیزیک و فیزیک ارسطویی ترجمه کرد، اما مشابهت بسیاری بین چنین تقسیم‌بندیهایی وجود دارد. باور اکثریت دانشمندان امروزی بر این است که توضیحات و ادعاهای نهان‌شناسی یا همان علوم خفیه با علم امروزین سازگاری ندارد و از راه‌های علمی بر مبنای روش علمی اثبات‌پذیر نیست. به عبارت دیگر علم امروزی تماما در زمره علوم جلیه می‌گنجد. شاخه‌ها علوم و فنونی مثل طالع‌بینی، جفر (علم الحروف) و رمل (علم نقطه) (احضار جن)(کارگشایی)(بخت گشایی)(طلب فرزند) (محبت) (طلسمات و جادو) در رابطه با علوم شکل گرفتند و استفاده می‌شوند. کلیه شاخه‌های علوم غریبه در کتب شیعه به ۳۴ شاخه به قرار زیر تقسیم می‌شود: خمسه محتجبه (کیمیا · لیمیا · هیمیا · سیمیا · ریمیا) خواص‌شناسی (خواص اسماءالله · خواص آیات و سوره‌ها · خواص ادعیه · حرز · خواص اوراد و اذکار و ختومات · خواص تعاویذ و رقی · خواص حروف و جمل و اشکال · خواص الاشیاء · خواص طبع‌ها) جفر · رمل · عددشناسی · علم اوفاق · تفال · استخاره · علم الاعضاء · علم الاکتاف · وهم و دم · قیافه‌شناسی · کف‌بینی · ستاره بینی · ملاحم · تعبیر خواب · هیپنوتیزم · مانیه‌تیزم · تلقین به نفس · تله‌پاتی · تخلیه روح · روشن‌بینی حل مشکلات و… خمسه محتجبه خمسه محتجبه از شاخه‌های علوم خفیه می‌باشد که مشتمل بر دانشهای زیر است: کیمیا: کوشش در دگرش (تبدیل) کانی‌ها و فلزات، علم اکسیر. لیمیا: تبدیل قوای فاعل به مفعول یا بالعکس، علم طلسمات. هیمیا: احوال ستارگان و حیوانات مرتبط با آنها، علم تسخیرات. سیمیا: راز و رمز اعداد دیدن و تصرف موجودات تخیلی، علم خیالات. ریمیا: تردستی یا علم شعبدات. پنج حرف اول نام این شاخه‌ها که «خمسه محتجبه» نامیده می‌شدند، عبارت «کله سر» را می‌سازد که به معنی مجموعه اسرار است. و کله سر هم یاد شده‌است که مراد از او داشتن مغز و مفکره قوی است و اگر کسی را این اسباب در دسترس نباشد، نباید وارد این مقوله گردد. خواص‌شناسی خواص‌شناسی گونه‌ای از علوم خفیه است که می‌تواند شامل مباحث زیر باشد: تعویذ (حرز): در میان بسیاری اقوام از دیرباز باور به جن و موجودات فراطبیعی آسیب‌رسان رواج داشته و برای احساس امنیت در قبال آن‌ها برخی افراد ورد و ذکرهایی را نوشته و با خود همراه می‌کنند که به این وردها و نوشته‌ها تعویذ گفته می‌شود. گاه نیز به این منظور، گوهر، تکه‌سنگ، نگاره، سکه، آویزه، انگشتر، تندیس، گیاه یا جانور هم به کار می‌رود. عددشناسی (یا علم اعداد): عددشناسی یعنی تفسیر اعداد به وسیله اعداد. عددشناسی پایه علم حروف است. عددشناسی در طالع بینی استفاده می‌شود. عددشناسی برای شخصیت‌شناسی نیز استفاده می‌شود. خواص اسماءالله خواص آیات و سوره‌ها خواص ادعیه خواص اوراد و اذکار و ختومات خواص تعاویذ و رقی خواص حروف و جمل و اشکال خواص الاشیاء خواص طبع‌ها خواص سنگ‌ها کتب علوم خفیه از قدیمی‌ترین نام‌هایی که با علوم خفیه پیوند خورده، نام بلیناس حکیم است، که در منابع بسیاری از جمله کتاب الفهرست (تالیف در ۳۷۷ هجری) و تاریخ الحکماء به عنوان بنیان‌گذار علوم غریبه یاد شده‌است. از اوستن، کیمیاگر دوران هخامنشی نیز به عنوان نخستین فردی که درباره جادو نوشته‌است، یاد شده‌است. در میان دانشمندان ایرانی نیز ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و شیخ بهائی در مورد علوم غریبه آثاری دارند. ابن سینا رساله کنوزالمعزمین را دراین مورد نوشت و رساله شاقول را گسترش داد و قسمت‌هایی از کشکول شیخ بهایی به علوم غریبه و خواص اسماء حسنی اختصاص دارد.از دیگر کتب علوم غریبه می‌توان به کتاب مرجان جادو اشاره کرد که یکی از بزرگترین کتاب‌های علوم غریبه می‌باشد .کتاب طلسمات طمطم هندی نیز یکی از معروف‌ترین این کتاب هاست که جادوگران زیادی از آن استفاده میکنند و نویسنده آن طمطم هندی می‌باشد که بزرگترین جنگیر در هند می‌باشد .
[ "علوم جلیه", "روش علمی", "طالع‌بینی", "جفر", "رمل", "عددشناسی", "فال", "استخاره", "ستاره بینی", "ملاحم", "هیپنوتیزم", "مانیه‌تیزم", "تلقین", "تله‌پاتی", "تخلیه روح", "روشن‌بینی", "کیمیا", "کانی", "فلزات", "لیمیا", "طلسم", "هیمیا", "سیمیا", "موجودات تخیلی", "ریمیا", "تردستی", "کله سر", "تعویذ", "جن", "فراطبیعی", "بلیناس حکیم", "۳۷۷", "اوستن", "ابن سینا", "خواجه نصیرالدین طوسی", "شیخ بهائی", "کشکول شیخ بهایی", "اسماء حسنی", "علی‌اکبر دهخدا", "لغتنامه دهخدا", "پرویز تناولی", "تاریخ الحکما", "الفهرست (ابن ندیم)", "اسرار قاسمی" ]
[ "علوم خفیه", "درون‌گرایی", "فرانظریه دین" ]
335
عددشناسی
0
56
0
[ "واج‌شماری", "واج‌شماري", "عددشناسي", "علم اعداد", "واج شماري", "واج شماری" ]
false
13
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
عددشناسی یا علم‌الاعداد جزء علوم خفیه است و به ادعای باورمندان، یعنی تفسیر اعداد به وسیله اعداد که در طالع بینی استفاده می‌شود، و عددشناسی پایه علم حروف است. Pietro Bongo, Numerorum mysteria, 1591 باید توجه داشت که ذهنیت و تلقین در عددشناسی خود یک ترفند برای معنا دار کردن اعداد است. تاثیر اعداد (ارتعاش اعداد) شانس در دنیا وجود ندارد و این تنها افزایش نیروی جاذبه است که موجب هماهنگی در ارتعاشات ما می‌شود. ارتعاش کلمات، ارتعاش اعداد و ارتعاش حروف. علم‌الاعداد و علم الحروف (جفر)، در الهیات مسیحی برای تفسیر گذشته یا پیش‌گویی آینده به کار می‌رود. فیثاغورث و شاگردانش اعداد را بسیار مقتدر می‌دانستند و براین باور بودند که اعداد، حروف و کلمات، ماهیت واقعی جهان را به تصویر می‌کشند. روش‌های عدد شناسی تجزیه تجزیه در عددشناسی روش‌های گوناگونی دارد. مثلا: ۲۷ برابر است با ۳*۳*۳ ۲۷ تشکیل شده از ۲ و ۷ 27 تشکیل شده از 3*9 پس 3*3*3=27 اجماع در عددشناسی برای رسیدن به ریشه و تفسیر یک عدد تمامی اعداد آن را با هم جمع می‌کنند. تا حاصل یک رقمی یا برابر با ۱۱ و ۲۲ شود. اجماع ۵۳۱ می‌شود. ۵+۳+۱= ۹ اجماع ۷۸۹۶ می‌شود. ۷+۸+۹+۶=۳۰ و ادامه اجماع ۳۰ می‌شود ۳+۰= ۳ تنها عددهای ۲۲ و ۱۱ هستند که به عددهای یک‌رقمی تبدیل نمی‌شوند. تفسیر اعداد در تفسیر اعداد روش‌های متنوعی وجود دارد که هرکس بر اساس تجربه و دانشی که آموخته اعداد را تفسیر می‌کند. در تفسیر اعداد نیاز به شهود، یا کنترل نیروهای ذهن است. اعداد مفرد اینها مثالی هستند برای تفسیر استعداد اعداد: عدد ۱: نشانه قدرت خلاقیت، حمایت، نیکی و خیرخواهی عدد ۲: نشانه قوه خلاقیت، حساس بودن، پدر یا مادر شدن، تولید عدد ۳: نشانه آرمانگرایی، تعلیم و تربیت در سطح عالی، سفر به کشورهای دور دست، مذهب عدد ۴: نشانه فردیت، نیروی ابتکار، قوه اختراع، تحمل، شکیبایی، چشم‌پوشی عدد ۵: نشانه ارتباطات، تحرک، قابلیت تغییرپذیری عدد ۶: نشانه جوهر زنانگی، ترحم، پول عدد ۷: نشانه روحانیت، حساسیت، همدردی، رمز و راز عدد ۸: نشانه عقل، فضیلت، آموختن به یاری تجربیات به‌دست‌آمده، ثبات قدم، صبر، مسئولیت عدد ۹: نشانه کردار خصمانه، خشونت، نفوذ و شجاعت. تضاد، درگیری، تهاجم. اینها هم مثال‌هایی دیگر برای تفسیر اعداد هستند برای اشخاص مرتبط با این اعداد: عدد ۱: خودساخته عدد ۲: مطیع و گوش‌به‌فرمان عدد ۳: برون‌گرا عدد ۴: منضبط عدد ۵: آزادمنش عدد ۶: سازمانگر و هماهنگ‌کننده عدد ۷:درونگرا عدد ۸: محکم و پرقدرت عدد ۹: ایثارگر و ازخودگذشته. و دو عدد مرکب: عدد ۱۱: روشنفکر عدد ۲۲: مسلط بر نفس، خویشتندار. اما همیشه نمی‌توان به‌طور کامل یک عدد را تفسیر کرد؛ چراکه حداقل یک‌پنجم آن ظرفیت تغییر است و آن را تقدیر می‌گویند. همه اعداد تفسیر مثبت و منفی دارند. یک عدد به‌تنهایی تفسیر خاصی ندارد، بلکه درمقابل دیگر اعداد و درکنار آنها تفسیر می‌شود. اعداد مرکب عدد ۱۰: چرخ ثروت عدد ۱۱: شیری با پوزه بند - مشتی گره کرده عدد ۱۲: ایثار - قربانی عدد ۱۳: حیات مجدد - تغییر عدد ۱۴: حرکت … مبارزه عدد ۱۵: ساحر عدد ۱۶: برج مخروبه عدد ۱۷: ستاره جادوگر عدد ۱۸: تضاد مادی - روحانی عدد ۱۹: شاهزاده آسمان‌ها عدد ۲۰: بیداری عدد ۲۱: تاج و تخت جادوگر عدد ۲۲: تسلیم و احتیاط عدد ۲۳: ستاره شاهانه شیر عدد ۲۴: عشق، پول، خلاقیت عدد ۲۵: تشخیص و تجزیه و تحلیل عدد ۲۶: شراکت عدد ۲۷: عصای سلطنت عدد ۲۸: بره مطمئن عدد ۲۹: رحمت در هنگام سختی عدد ۳۰: شخص تنها و منزوی - تفکر و اندیشه عدد ۳۱: گوشه گیر - راهب تارک دنیا عدد ۳۲: آزاده ! عدد ۳۳:باز گشته از آتش عدد ۴۴ : Baphomet . عدد ۸۱۳ : ایلومیناتی عناصر چهارگانه در نزد ایرانیان باستان و بعد از آن نزد مسلمان این اعداد چهارگانه دارای معانی زیر هستند: عدد اول ۱۹ - عدد جنگ. عدد مرگ، که به آن عدد باد هم می‌گویند. عدد آخر ۲۲ - عدد مهربانی، عدد لذت، که به آن عدد آتش هم می‌گویند. عدد ظاهر ۲۴ - عدد مادیات. عدد بخشش، که به آن عدد خاک هم می‌گویند. عدد باطن ۲۷ - عدد تربیت. عدد سلطنت، که به آن عدد آب هم می‌گویند. جفر رنگ شناسی
[ "علوم خفیه", "طالع بینی", "علم حروف", "ذهنیت", "تلقین", "شانس", "جفر", "فیثاغورث", "ذهن", "عدد جنگ", "عدد مرگ", "عدد مهربانی", "عدد لذت", "عدد مادیات", "عدد بخشش", "عدد تربیت", "عدد سلطنت", "رنگ شناسی", "لیندا گودمن" ]
[ "عددشناسی", "شبه‌علم", "علم حروف", "نمادها" ]
336
جامعه‌شناسی
0
979
0
[ "جامعه‌شناسي", "جامعه شناسی", "جامعه شناس", "جامعه‌شناختی", "اجتماعی", "جامعه شناسي", "اجتماعي", "جامعهٔ شناس", "جامعهٔ شناسي", "جامعهٔ شناسی", "جامعه شناختي", "جامعه شناختی", "جامعه‌شناسان", "جامعهٔ شناختي", "جامعهٔ شناختی", "جامعه شناسان", "جامعهٔ شناسان" ]
false
858
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
جامعه‌شناسی بخشی از علوم اجتماعی و دانش بررسی جامعه (پدیده اجتماعی) است. این رشته علمی به بررسی جوامع بشری، برهم‌کنش‌های آن‌ها، و فرایندهایی که جوامع را در وضعیت جاری‌شان نگاه داشته یا تغییر می‌دهد می‌پردازد. هدف این حوزه علمی پرداختن به تجزیه جامعه به بخش‌های تشکیل دهنده‌اش مانند انجمن‌ها، نهادها، گروه‌های هم‌جنس، هم‌نژاد، یا هم‌سن، و بررسی نحوه برهم‌کنش فعال این اجزاء با همدیگر است. علاوه بر این‌ها، این علم موضوعاتی مانند طبقه اجتماعی، قشربندی، جنبش اجتماعی، تغییرات اجتماعی و بی‌نظمی‌هایی مانند جرم، انحراف و انقلاب را مورد تحقیق قرار می‌دهد. از آن‌جا که، در مقایسه با بقیه حیوانات، انسان کمتر تحت تاثیر و کنترل غرایز است، بخش زیادی از رفتارهای او به‌واسطه ساختارهای اجتماعی کنترل می‌شود. این موضوع ضرورت وجود ارگان‌های اجتماعی (از قبیل ارگان‌های اقتصادی، مذهبی، آموزشی، سیاسی، …) برای مشخص کردن رفتارها و تصمیمات انسان‌ها را نشان می‌دهد. رشته جامعه‌شناسی به بررسی نحوه‌های تاثیر ارگان‌های اجتماعی بر رفتار انسان‌ها، برهم‌کنش ارگان‌های اجتماعی مختلف با یک‌دیگر، تشکیل، فرسودگی و نابودی آن‌ها می‌پردازد. از آن‌جایی که جامعه‌شناسی به رفتار ما به‌عنوان موجوداتی اجتماعی توجه دارد، زمینه پژوهش آن از واکاوی (تحلیل) تماس‌های کوتاه میان افراد ناشناس در خیابان گرفته تا بررسی روندهای اجتماعی جهانی، همه را دربر می‌گیرد. جامعه‌شناسی، علم شناخت جامعه و همچنین ساختارها، روابط درون آن، نهادهای آن و واقعیت‌های اجتماعی است. ابن خلدون موسس «علمی از تشکیلات اجتماعی» بوده که به آنچه امروزه جامعه‌شناسی خوانده می‌شود شباهت دارد؛ چنانچه برخی از محققین ابن خلدون را پدر جامعه‌شناسی می‌شناسند. بگفته دانشنامه بریتانیکا جامعه‌شناسی در اواخر قرن ۱۹ میلادی بواسطه کارهای امیل دورکیم در فرانسه، ماکس وبر و گئورگ زیمل در آلمان، رابرت پارک و آلبیون وودبری اسمال در آمریکا ظهور کرد. جامعه‌شناسی در ایران توسط غلامحسین صدیقی (تولد: ۱۲۸۴ هجری خورشیدی) در سال ۱۳۱۷ هجری خورشیدی بنیان نهاده شد. جامعه‌شناسان از روش‌های مشاهده‌ای مختلف، نظرسنجی و مصاحبه، تحلیل‌های آماری، آزمایش‌های کنترل‌شده، و روش‌های دیگر بهره می‌جویند. تاریخچه مجسمه ابن خلدون در تونس ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و سیاست‌مدار مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخ‌نگاری به شیوه علمی و از پیشگامان علم جامعه‌شناسی می‌دانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت - موسس علمی به نام جامعه‌شناسی در فرانسه - می‌زیست. ابن خلدون این علم جدید را عمران نام نهاد. وی در ۴۲ سالگی به نگارش کتابی پیرامون تاریخ جهان رو آورد که مقدمه آن بیش از خود کتاب شناخته شده‌است. این کتاب، به دلیل سبک بدیع و نگرش نوینش، توجهات بسیاری را به خود جلب داشت و از دلایل اصلی شهرت وی است. کتاب او با نام «مقدمه ابن خلدون» در ایران شهرت دارد و توسط محمد پروین گنابادی به فارسی ترجمه شده‌است. در کتاب مقدمه وی از تکرار تاریخ در یک چرخه شش‌نسلی سخن گفته. این چرخه از آغاز یک اجتماع با تکیه بر کشاورزی سپس فنون آغاز می‌شود. در آخرین مرحله اجتماع چنان قدرتمند می‌شود که مردم آن به هنر و موسیقی روی می‌آورند و پس از آن مردم از فرط امنیت و بی‌نیازی تعصب خود را نسبت به جامعه از دست می‌دهند تا این‌که قوم دیگری آن جامعه را از خارج فتح می‌کند و در اینجا تاریخ بر همین منوال تکرار می‌شود. او برای مثال می‌گوید که پارس‌ها از عرب‌ها شکست خوردند عرب‌ها از ترکان غزنوی و سلجوقی و ترکان نیز از مغول‌ها شکست خوردند. اگرچه عقاید ابن خلدون تحت تاثیر افکار افلاطون و به خصوص سیاست ارسطو است اما این دانشمند توانسته با اندیشه یونانی و با نگاه ژرف و تجربه طولانی خویش به عنوان سیاست‌مداری کارکشته تئوری‌های نوین جامعه‌شناسی خود را توسعه دهد. از ابن خلدون به عنوان بنیانگذار علم تاریخ هم یاد می‌شود. او در همین کتاب برای نخستین بار شیوه‌هایی علمی برای استخراج حقیقت از منابع دست اول را طراحی کرده. قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی اگوست کنت دانش جامعه‌شناسی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی به وجود آمد اگر چه از سنت عقل‌گرایی موجود که در آغاز توسط فلاسفه یونان باستان بنا شده بود بهره جسته‌است. واژه فرانسوی Sociologie نخستین بار در ۱۸۳۷ توسط اگوست کنت فیلسوف فرانسوی ابداع شد، هر چند او را موسس رشته علمی جامعه‌شناسی به‌حساب نمی‌آورند. کنت با الهام گرفتن از علم فیزیک و ملاحظه موفقیت آن، هدفش را یافتن قوانین همواره صادق حاکم بر جوامع انسانی توسط یک روشی علمی تعریف کرد. کنت در ابتدا علم‌اش را فیزیک اجتماعی نامید، اما بعدها نام آن‌را به جامعه‌شناسی تغییر داد. او می‌خواست چیزی مشابه آنچه در فیزیک انجام شده بود را در جوامع انسانی پیاده‌سازی کند. افراد دیگری نیز در قرن ۱۹ میلادی (همانند کارل مارکس) بودند که خود را جامعه‌شناس نمی‌خواندند ولی امروزه به عنوان پایه‌گذاران این رشته شناخته می‌شوند. جدا از این افراد، در قرن ۱۹ میلادی روش‌های مطالعات آماری نیز تدوین شد که بعدها در تدوین رشته جامعه‌شناسی مورد استفاده قرار گرفت. شناخته شدن به عنوان یک رشته دانشگاهی و توسعه امیل دورکیم جامعه‌شناسی برای اولین بار در سال‌های ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ میلادی به عنوان یک رشته دانشگاهی شناخته شده و در دانشگاه‌ها شروع به تدریس شدن کرد. اولین مکتب جامعه‌شناسی مکتب دورکیم بود. این مکتب که توسط جامعه‌شناس فرانسوی امیل دورکیم تاسیس شد تاکید زیادی بر وجود واقعیت‌های در سطح اجتماع داشت که مستقل از ویژگی‌های روانی مختلف تک تک افراد است. جهت تلاش برای یافتن این حقیقت‌ها و ارتباط آن‌ها با هم، این گروه از جامعه‌شناسان شروع به بررسی جوامع انسانی بدوی کردند. در فرانسه و در کشورهای انگلیسی زبان تلاش بر این بود که مدل‌هایی از ساختارهای اجتماعی به تقلید از آنچه در رشته فیزیک انجام می‌شود ارائه کنند. ماکس وبر اقتصاددان و مورخ ماکس وبر در تثبیت جامعه‌شناسی به عنوان یک رشته دانشگاهی در آلمان در دهه‌های اول قرن بیستم نقش عمده‌ای بازی کرد. جامعه‌شناسان آلمانی بر خلاف جامعه‌شناسان فرانسوی و انگلیسی زبانان به جای تقلید از روش مدل سازی رایج در علوم فیزیکی بیشتر متاثر از تحلیل‌های تاریخی و تحت تاثیر دیدگاه‌های مارکسیستی قرار داشتند. در بریتانیا رشته جامعه‌شناسی تا حدود سال‌های ۱۹۶۰ میلادی تنها در یک موسسه آموزشی (The London School of Economics) تدریس می‌شد، و علاقه‌ها بیشتر به یافتن تغییرات تکاملی جامعه بریتانیا و حل مسائل مربوط به اداره حکومت محدود می‌شد. در ایران جامعه‌شناسی در ایران توسط غلامحسین صدیقی (تولد: ۱۲۸۴ هجری شمسی) در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی بنیان نهاده شد. صدیقی که مدرک دکترای خود را در فلسفه و علوم اجتماعی از دانشگاه پاریس اخذ کرده بود، پس از بازگشت به ایران در دانشسرای عالی دانشگاه تهران به تدریس جامعه‌شناسی و تاریخ فلسفه پرداخت. تلاش‌های اصلی صدیقی «اشاعه و کاربردی نمودن شناخت علمی پدیده‌های اجتماعی و بستر سازی و برپایی ساختارهای سازمانی مناسب برای توسعه علوم اجتماعی» بود. زیررشته‌های جامعه‌شناسی برای مدت طولانی جامعه‌شناسان به واکاوی تغییرات تاریخی جوامع غربی و تحلیل روابط و وابستگی‌های بین موسسات اجتماعی مختلف و ملزومات زندگی اجتماعی مانند اقتصاد، حکومت، خانواده و مذهب می‌پرداختند. به عبارت دیگر، تلاش جامعه‌شناسان ادغام نظریات و داده‌های جمع‌آوری شده و اکتشافات علوم اجتماعی مختلف بود. امروزه این موضوعات در زیررشته نظریه‌های جامعه‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرند. این زیررشته همچنین مفاهیم اصلی زندگی اجتماعی را مورد تحلیل قرار می‌دهد و بر خلاف تحلیل‌های قرن ۱۹ میلادی، تاکید زیادی روی جمع‌آوری داده‌های آماری و تحقیقات میدانی دارد. نمونه‌هایی از زیر رشته‌های جامعه‌شناسی عبارتند از ازدواج و خانواده، برابری اجتماعی و طبقه‌بندی اجتماعی، روابط نژادی، رفتارهای منحرف، جوامع شهری، و موسسات پیچیده. نظریه‌های جامعه‌شناسی نظریه‌های جامعه‌شناسی چهارچوب‌هایی نظری هستند که جامعه‌شناسان از آن‌ها برای توضیح و تحلیل فعالیت‌ها، فرایندها و ساختارهای اجتماعی استفاده می‌کنند. نظریه‌های جامعه‌شناسی به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند. دسته اول نظریاتی هستند که با الهام از روش اتخاذ شده در علوم طبیعی، و با هدف یافتن قوانین جامع حاکم بر اجتماع انسان‌ها ایجاد شد. نظریه‌پردازان در این رشته تلاش دارند که روابط علت و معلولی حاکم بر جوامع انسانی را کشف کنند. قوانین و مدل‌های پیشنهاد شده می‌بایست بگونه‌ای بیان شده باشند که صحت آن‌ها آزمایش پذیر باشد. به عبارت دیگر جمع‌آوری داده‌ها این نظریات را تایید یا تکذیب بکند. مثال بسیار معروفی از این گونه از نظریات مقاله معروف و تاثیرگذار ماکس وبر درباره ساختارهای اداری (bureaucracy) می‌باشد. این مقاله شالوده بسیاری از تحقیقات بعدی در این زمینه را بنا نهاد. شاید این روش به روش پیشنهادی پوزیتیوست‌های منطقی نزدیک باشد. دسته دوم به جای بررسی داده‌های تجربی فرایندهای اجتماعی، مسائل پایه‌ای‌تر و درونی‌تر را مورد بحث قرار می‌دهند. برخی از این مطالعات به خصوص به بررسی «رفتار» و «نظم» می‌پردازند و سعی در پاسخ به سوالاتی مانند آنچه در زیر آمده می‌کنند: آیا رفتارهای اجتماعی عملگرا و هدف‌گرا هستند یا اینکه توسط ملاحظات زیبایی‌شناسی، عاطفی و اخلاقی شکل گرفته و هدایت می‌شوند؟ آیا الگوهایی که در رفتارهای اجتماعی مشاهده می‌شود ناشی از کنترلی است که موسسات بر اشخاص از طرق اخلاقی یا اعمال زور دارند، یا اینکه ناشی از مذاکرات عملی است که بین افراد مختلف هنگامی که باید تصمیمی لحظه‌ای در شرایط غیرقابل پیش‌بینی شده در زندگی روز مره بگیرند، می‌باشد؟ نظریات در این دسته بر نقش عاطفه در رفتار و نیاز به هماهنگی در ایجاد نظم تاکید دارند. دسته سوم از نظریات بصورت غیر مستقیم از روش‌های هرمنوتیک سعی در یافتن معانی و قصدهای متونی را می‌کند که در یک جامعه به شهرت رسیده‌اند، و از این طریق و بصورت غیر مستقیم سعی در پاسخ به سوالات مورد علاقه جامع شناسان می‌کند. روش‌های تحقیق گروهی از روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی به صورت کلی و در جامعه‌شناسی بصورت خاص بر پایه مقایسه و تطبیق بنا شده‌اند. بگفته غلامرضا غفاری - عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران- «در واقع می‌توان گفت که اساسا علم و شناخت از طریق مقایسه حاصل می‌شود اما موضوعی که وجود دارد، اختلاف بر سر سطح این مقایسه‌ها است». توصیفات نیز در واقع گونه‌ای از مقایسه هستند زیرا هرگونه توصیف نسبت دادن یک ویژگی خاص به یک شی است؛ که این خود وجود اطلاعات قبلی راجع به آن ویژگی را خواهان است (بنابراین گونه‌ای از مقایسه و تطبیق صورت می‌پذیرد). بدین سان یکی از روش‌های غالب تحقیق در جامعه‌شناسی مقایسه دو جامعه با یکدیگر یا مطالعه یک جامعه در سطوح مختلف (در سطح کلان و گاهی درون سیستم‌ها) می‌باشد. اما به نظر می‌رسد مهمترین روش تحقیق در جامعه‌شناسی روش پیمایش باشد که طی آن محقق با دریافت اطلاعات از یک نمونه کوچک با روش‌های علمی آن اطلاعات را با استفاده از روش‌های آماری مربوط به جامعه اصلی تعمیم می‌دهد. گروهی از روش‌های تحقیق دیگر در پی شناسایی متغیرهای مستقل و کشف الگوهای ارتباطی میان متغیرها می‌باشد. جمع‌آوری داده‌ها استفاده از اوراق بایگانی: از مکتوبات تاریخی مانند زندگی‌نامه‌ها، دفترچه خاطرات و روزنامه‌های قدیمی بهره می‌جوید. تحلیل محتوا: از مصاحبه‌ها، پرسشنامه‌هایی که به شکل علمی طراحی شده‌اند استفاده می‌جوید. کتب و وسایل ارتباط جمعی جهت بررسی نحوه ارتباطات بین مردم و پیام‌هایی که به هم می‌فرستند می‌تواند مفید باشد.
[ "علوم اجتماعی", "جامعه", "پدیده اجتماعی", "فرایند", "انجمن", "نهاد مدنی", "برهم‌کنش", "طبقه اجتماعی", "قشربندی", "جنبش اجتماعی", "بِزِه", "کج‌رفتاری", "انقلاب", "خیابان", "ابن خلدون", "بریتانیکا", "امیل دورکیم", "فرانسه", "ماکس وبر", "گئورگ زیمل", "آلمان", "رابرت پارک", "غلامحسین صدیقی", "تاریخ‌نگار", "جامعه‌شناس", "مردم‌شناس", "سیاست‌مدار", "مسلمان", "تاریخ‌نگاری", "اگوست کنت", "عمران (علم)", "تاریخ جهان", "مقدمه ابن خلدون", "ایران", "محمد پروین گنابادی", "فارسی", "کشاورزی", "پارس‌ها", "عرب‌ها", "سلجوقی", "مغول‌ها", "افلاطون", "سیاست (کتاب)", "ارسطو", "یونان باستان", "کارل مارکس", "کشورهای انگلیسی زبان", "فیزیک", "قرن بیستم", "بریتانیا", "دانشگاه پاریس", "نظریه‌های جامعه‌شناسی", "علوم طبیعی", "هرمنوتیک", "دانشکده علوم اجتماعی" ]
[ "جامعه‌شناسی", "اصطلاحات جامعه‌شناسی", "جامعه و سیاست", "علوم اجتماعی" ]
338
سیاست
0
773
0
[ "سياست", "سیاسی", "سیاسیون", "پالیسی", "سياسي", "سياسيون", "پاليسي" ]
false
717
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سیاست عموما به مفهوم عمل اخذ تصمیم و اجرای آن برای کل جامعه است. در این میان معمولا حکومت‌ها عامل سیاست‌ورزی و موضوع عمل، گروه‌ها، افراد و بخش‌های مختلف جمعیت هستند. به عبارت دیگر سیاست فعالیتی اجتماعی است که با تضمین نظم در نبردهایی که از گوناگونی و ناهم‌گرایی عقیده‌ها و منافع ناشی می‌شود، می‌خواهد به یاری زور - که اغلب بر حقوق متکی است - امنیت بیرونی و تفاهم درونی واحد سیاسی ویژه‌ای را تامین کند. امروزه سیاست موضوع علمی مستقل و یکی از حقایق غیرقابل اجتناب زندگی بشر است. واژه‌شناسی سیاست واژه‌ای عربی است که ریشه‌ی آن به معنی «رام کردن اسب» است. این واژه در ادبیات فارسی بعضا به معنی «اداره کردن» و «چاره کردن» هم آمده است. مثلا معنی این جمله که «فلانی چهارپایش را سیاست کرد» به معنی پیدا کردن جا و چراگاه برای چهارپا است. واژه سیاس که هم‌ریشه با واژه سیاست است به معنی «زیرک»، «حیله‌گر» و «رند» است. در برخی از متون قدیمی «سیاست کردن» به معنی «تنبیه کردن» هم آمده. امروزه در ادبیات روزمره‌ی ایران استفاده از واژه «سیاسی‌کار» معنی مثبتی ندارد و مراد از آن اشاره به کسی است که مسائل غیرسیاسی را قربانی منافع حزبی یا گروهی می‌کند یا کارهای غیرسیاسی جامعه نظیر امور عمومی را با مقاصد سیاسی از قبیل دست‌یابی به یک مقام بالاتر انجام می‌دهد. اما اصطلاح «سیاستمدار» اشاره به فردی دارد که در یکی از مدارج حکومتی مرجع تصمیم‌گیری است. مفهوم سیاست سیاست در معنای عام هرگونه راهبرد و روش و مشی برای اداره یا بهترکردن هر امری از امور، (چه شخصی چه اجتماعی) است؛ و در اصطلاح اموری است که مربوط به دولت و مدیریت و تعیین شکل و مقاصد و چگونگی فعالیت دولت باشد. کوشش برای نگهداری یا بدست آوردن قدرت یا کاربست قدرت دولت در جهت هدف‌ها و درخواست‌های گوناگون. سیاست به معنای باستانی کلمه، دخالت در امر عمومی و به معنای جدید، شهر مدرن صنعتی است که کنشگرانش به سیستم سازمان دهنده آن مشروعیت می‌دهند. در پاسخ به این پرسش که سیاست چیست، باید به نکته‌ای اشاره کرد و آن این است که این مفهوم در همه جامعه، بستر وقوع سیاست به عنوان یک فعالیت علمی و نظری جامعه انسانی است. مفهوم جامعه چنان در نزد علمای جامعه‌شناسی و مردم شناسان دیده می‌شود، از جمله مفاهیم قدیمی است که انسان‌ها به منظور رفع نیازها و رفع مشکلات خود به صرافت تجربه دریافته‌اند که با تشکیل جامعه بهتر می‌توانند بر مشکلات خود فائق آیند و نیازهای خود را مرتفع سازند، ضرورت پیدایش جامعه از سویی ریشه در انگیزه‌های غریزی و از سویی ریشه در رفتارها و اضطرارهای مادی دارند که انسان‌ها را احاطه کرده‌است، بشر ابتدایی با سیل مراحل تکامل زیستی و بیولوژیک خود به تدریج از غارها و کنام‌ها، که محل زیست و بود باش اصلی او به‌شمار می‌رفت خارج شده‌اند و یک جا نشینی در قالب گروه‌های متشکل از خانوارها را آغاز کردند، روند تکامل زیست‌شناسی بشر نیز حکایت از حرکت به سمت تشکیل جامعه دارد. جامعه به عنوان بستر اساسی فرایند پرفراز و نشیبی را طی کرده‌است، انسان‌ها از تشکیل ابتدایی به قالب پیشرفت بیولوژیک و فیزیولوژیک کرده‌اند. برای مثال آنچه در گذشته‌های دور به انسان ۴ دست پا یا (Homo - neeptus) با گذر زمان طولانی به صورت انسان راست قامت (homo - erectus) درآمد. ۴ دست و پا بودن انسان شاید به دلیل شرایط زیستی و نوع فعالیت معیشتی او بود. به این معنا که او. در مرحله آغازین حیات خود به جمع‌آوری دانه‌ها و گیاهان خوراکی (Food gathering/ collecting) می‌پرداخت. تا پیش از این مرحله انسان به عنوان موجود درخت‌زی (Tree living creature) بود اما به تدریج آنان در روی زمین به زندگی ادامه دادند (earth living creature). مرحله بعدی تکامل زیستی و بیولوژیکی انسان مرحله‌ای است که انسان به ابزار سازی روی می‌آورد و یادمی‌گیرد با استفاده از مواد و مصالح موجود در طبیعت ابزار و لوازم مورد نیاز خود را بسازد. حال انسان وارد مرحله دوم زندگی خود می‌شود، به این معنا که جدا از گردآوری و جمع‌آوری میوه‌های خوراکی به شکارگری روی می‌آورد. انسان در فرایند تکامل خود با زبان هم آشنا می‌شود و به تدریج مفهوم نطق در یکی از مراحل تکامل تاریخی هویت انسان را تغییر می‌دهد، انسان‌ها در ابتدا چیزی به معنای زبان نداشتند، آنچه وجود داشت به معنای زبان فریاد، سر و صدا یا (Noisy- language) بود. به این ترتیب انسانی که توانست زبان و سر و صدا را به تدریج به صورت زبان کلامی و آوایی تبدیل کند به عنوان (Homo-logos) یا انسان ناطق شناخته شد. این انسان در مراحل تکامل بعدی جامعه را برمی‌گزیند و به صورت زیست اجتماعی تن در می‌دهد. بر این مبنا است که از او به عنوان (Homo- satitus) یاد می‌شود. این انسان که در ادبیات سیاسی از زمان ارسطو تا کنون از او به عنوان جانور ناطق، جانور اجتماعی، یاد می‌شود در بستر زیست اجتماعی خود به دلیل اختلاف سلیقه تنوع و تفاوت و اختلاف منافع با یکدیگر دچار اختلاف و درگیری می‌شود، بنابراین ضرورت پیدایش سیاست به عنوان ابزاری برای حل اختلاف‌ها سر برمی‌آورد یا توجیه می‌شود؛ و از این جاست که این انسان به تعبیر ارسطو به عنوان جانور سیاسی یا انسان سیاسی می‌شود. سیاست در یونان باستان آزادی، فلسفه، و به ویژه سیاست از نوآوری‌های اندیشه یونانی است. واژه سیاست در زبان‌های اروپایی به polis یا همان شهر یونانی برمی‌گردد. شهر یا polis یونانی، اگرچه اجتماعی انسانی بود، اما جامعه به معنای جدید این واژه، به گونه‌ای که در علوم اجتماعی به کار گرفته شده، نبود. شهر ایرانی، به خلاف جامعه، حوزه مصالح عمومی بود و در بیرون قلمرو مناسباتی سامان می‌یافت که در حوزه منافع خصوصی قرار داشت. در نزد یونانیان هر امر «سیاسی» در تعارض آن با «شخصی» و «خصوصی» تعریف می‌شد و امر «سیاسی»، مترادف «مشترک» و «عمومی» بود. امر «سیاسی» در قلمرویی قرار می‌گرفت که با شهر یونانی و شهروندان آزاد و برابر پیوند داشت و، به تدریج، امر «سیاسی» در تقابل آن با چیرگی گروهی بر گروهی دیگر تعریف شد.
[ "اجتماعی", "حقوق", "ژولین فروند", "جامعه‌شناسی", "مردم شناسان", "انسان راست قامت", "آزادی", "فلسفه", "اندیشهٔ یونانی", "زبان‌های اروپایی", "جامعه", "علوم اجتماعی", "مصالح عمومی", "منافع خصوصی" ]
[ "سیاست" ]
339
اپرا
0
636
0
[ "نمايش موزيكال" ]
false
585
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ساختمان تئاترو آلا اسکالا در شهر میلان ایتالیا. آلا اسکالا که در سال ۱۷۷۸ بنیاد شده از معروف‌ترین اپراخانه‌های جهان است. اپرا آمیزه‌ای از موسیقی و نمایش است تا حقیقت به تصویر کشیده شود. از این رو برای خلق آثار اپرایی باید در دو بخش موسیقی و نمایش عالم بود تا پدیده‌ای درخور تحسین ایجاد کرد. بزرگان هنر در برتری هر یک از این دو مولفه بر دیگری اختلاف نظر دارند؛ به عنوان مثال ریشارد واگنر موسیقی را در خدمت هدف والای نمایش می‌داند. با این حال موسیقی دارای اعجازی است که با آن، داستانی هرچند ساده به تجربه احساسی عمیق و دل‌انگیز بدل می‌شود. همچنین داستانها و نمایشنامه‌های موفق نیز با درآمیختن با موسیقی، بقا و عمق بیشتری می‌یابند. اگرچه سازنده نخستین اپرای تاریخ موسیقی جاکوپو پری است، اما کسی که اپرا را به معنای واقعی کلمه بنیان گذاشت کلودیو مونته‌وردی بود. اپرا مجموعه‌ای است از هنرهای مختلف: موسیقی، ادبیات، فن بازیگری، طراحی صحنه، دکور و کارگردانی. صحنه آرایی اپراهای باروک غالبا با هدف القای احساس عظمت و جلب توجه به تزیینات پر زرق و برق معماری باروک بود. اپرا از ارزنده‌ترین پدیده‌های جهان موسیقی است. طی چندین قرن اپرا با تحولات فراوان همه گونه رویدادها و سبکهای موسیقی را تجربه کرد و به تکامل رسید. اپرا هنری است که بر روی یک سکو یا سن نمایشی که هماهنگ و سازگار با موسیقی ساخته شده انجام می‌گیرد. نمایش اجرایی در اپرا عناصر ویژه تئاتر مانند زمینه‌پردازی و محیط نمایشی، جامه‌ها، چهره‌پردازی و بازیگری را در خود دارد؛ ولی در اپرا واژه‌هایی که بازگو می‌شود یعنی اپرانامه (libretto) سخن‌پردازی گفتاری نبوده بلکه به گونه آوازی و سرودی است. خوانندگان اپرا را یک گروه از همنوایان همراهی می‌کنند. همنوایان می‌توانند یک گروه کوچک سازی باشند یا یک ارکستر سمفونیک کامل. البته امروزه این هنر مانند گذشته نیست و گاه با سبک‌های دیگر موسیقی آمیخته شده‌است یا اینکه به تنهایی و بدون نمایش اجرا می‌شود. ریشه کلمه اپرا (Opera) جمع کلمه لاتینی اپوس (Opus) به معنای «اثر» است و به این تغییر باید اپرا را به‌طور تحت‌اللفظی به «آثار» ترجمه کرد اما اپرا به‌صورت کلمه مفرد مونث از آغاز قرن ۱۷ میلادی به نمایشی گفته می‌شد که به‌جای آواز خوانده شود. بخش‌های مختلف اپرا اپرا ۳ بخش اصلی دارد: پیش‌درآمد یا اوورتور (او - ور - تور)؛ درواقع مقدمه‌ای برای شروع اپراست که کاملا به‌صورت سازی است و هیچ خواننده‌ای در آن نمی‌خواند. آریا (Aria)؛ که قسمت اصلی اپراست و خواننده در آن با آرایش‌های آوازی، قدرت و مهارتش را ابراز می‌دارد. رسیتاتیف (Recitatif); که نوعی از فن بیان و مکالمه آوازی است و غالبا پیش از آریا قرار می‌گیرد. در اپرای ایتالیایی، رسیتاتیف رابط بین دو آریاست: رسیتاتیف ساده (Recitatif Secco)، که آواز بدون ارکستر است و فقط با چند آکورد کوتاه همراهی می‌شود. رسیتاتیف آکامپانیه (Recitatif accampagne)، که خواننده به همراهی ارکستر می‌خواند و بیشتر در اپراهای فرانسوی معمول است. از جمله رهبران ارکستر اپرا می‌توان گوستاو مالر را نام برد. برخی آثار مشهور آیدا اتللو آرایشگر شهر سویل عروسی فیگارو ایل تراواتوره پالمیرا ملکه ایران‌زمین پالیاچی توران دخت توسکا حلقه نیبلونگ هلندی سرگردان زیگفرید تریستان و ایزولده لوهنگرین پارسیفال ریگولتو کارمن کاوالریا روستیکانا فلوت سحرآمیز دن ژوان فیدلیو لابوهم لاتراویاتا لوچیا دی لامرمور مادام باترفلای نابوکو نورما بوریس گودونف خوانندگان مشهور اپرا ماریا کالاس لوچانو پاواروتی آنجلا گورگیو چچیلیا بارتولی خوزه کارراس پلاسیدو دومینگو آندره بوچلی الینا گارانچا اپرانامه زینگ‌اشپیل خانه اپرای سیدنی
[ "میلان", "۱۷۷۸ (میلادی)", "ریشارد واگنر", "جاکوپو پری", "کلودیو مونته‌وردی", "موسیقی", "ادبیات", "دکور", "کارگردانی", "صحنه آرایی", "باروک", "معماری", "شاهین فرهت", "هنر", "سکو", "تئاتر", "جامه", "چهره‌پردازی", "بازیگری", "اپرانامه", "سرود", "همنوایان", "ارکستر", "اپوس", "اوورتور", "گفت‌آواز (اپرا)", "گوستاو مالر", "آیدا (اپرا)", "اپرای اتتلو", "آرایشگر شهر سویل", "عروسی فیگارو", "ایل تراواتوره", "پالمیرا ملکه ایران‌زمین", "پالیاچی", "توران دخت (پوچینی)", "اپرای توسکا", "حلقه نیبلونگ (اپرا)", "هلندی سرگردان", "زیگفرید", "تریستان و ایزولده", "لوهنگرین", "پارسیفال", "ریگولتو", "کارمن (اپرا)", "کاوالریا روستیکانا", "فلوت سحرآمیز", "دن ژوان", "فیدلیو", "لابوهم", "لاتراویاتا", "لوچیا دی لامرمور", "مادام باترفلای", "نابوکو (اپرا)", "نورما", "بوریس گودونف (اپرا)", "ماریا کالاس", "لوچانو پاواروتی", "آنجلا گورگیو", "چچیلیا بارتولی", "خوزه کارراس", "پلاسیدو دومینگو", "آندره بوچلی", "الینا گارانچا", "زینگ‌اشپیل", "خانه اپرای سیدنی" ]
[ "اپرا", "آهنگسازان اپرا", "اختراع‌های ایتالیا", "تاریخ اپرا", "خوانندگان اپرا", "درام", "فرم‌های موسیقایی", "وام‌واژه‌های ایتالیایی" ]
340
لیبرتو
0
56
0
[ "ليبرتو", "اپرانامه" ]
false
52
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
صفحه نخست از اپرانامه «نیروی سرنوشت» جوزپه وردی لیبرتو یا اپرانامه متن آوازها و گفتارهایی است که در یک نمایش اپرا بکار می‌رود. واژه بکار رفته در زبانهای اروپایی برای این مفهوم واژه ایتالیایی لیبرتو (libretto) به معنی «کتابچه» است. واژه اپرانامه از برنهاده‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
[ "جوزپه وردی", "اپرا", "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" ]
[ "اصطلاحات اپرای ایتالیایی", "تئاتر موزیکال" ]
341
ارکستر
0
475
0
[ "اركستر", "ارکستر سمفونیک", "ارکستر فیلارمونیک", "اركستر سمفوني", "اركستر فيلارمونيك", "ارکستر سمفونی", "اركستر سمفونيك", "سازگان", "سازگان فیلارمونیک", "سازگان فيلارمونيك", "ارکسترال", "ارکسترسمفونیک", "فیلارمونیک" ]
false
398
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ارکستر فیلارمونیک دوبلین موتسارت وین ارکستر فلارمونیک ژالیسکو ارکستر یا سازگان به مجموعه‌ای از نوازندگان و سازهایی که باهم به اجرای قطعات موسیقی می‌پردازند، اطلاق می‌شود. هر ارکستر به‌طور معمول براساس قرارگرفتن نوع و تعداد سازها در آن نامگذاری می‌شود. برای نمونه، ارکستر سمفونی، که به‌عنوان بزرگترین نوع ارکستر شناخته می‌شود، بدان معناست که در آن از تمام گروه‌های سازی استفاده شده و تقریبا تمامی سازهای موسیقی کلاسیک غربی در آن وجود دارد. ارکسترهای کوچک‌تر، که بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک در آن قرار دارد، با نام‌های دیگر از جمله ارکستر مجلسی نامیده می‌شوند. ارکستر مجلسی به ارکستری گفته می‌شود که در آن از سازهای زهی آرشه‌ای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبه‌ای و سازهای کلیدی همچون پیانو می‌تواند استفاده شود. در برخی از موارد، بعضی از عنوان‌ها برای ارکسترها استفاده می‌شود، که این نام‌ها اشاره‌ای به نوع سازهای به‌کاررفته یا نقش سازها در این ارکسترها ندارد و این نامگذاری‌ها تنها برای تشخیص‌دادن ارکسترهای مختلف در یک منطقه یا شهر استفاده می‌شود. برای نمونه، ارکستر فیلارمونیک معمولا از سوی انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر (انجمن فیلارمونیک) پشتیبانی مالی می‌شود و در این ارکسترها معمولا از نوازندگان خبره و چیره‌دست هر شهر استفاده می‌گردد. البته ساختار ارکستر فیلارمونیک، ازنظر سازی، به‌صورت ارکستر سمفونیک یا ارکستر بزرگ است، مانند ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن. در ارکستر‌ها رهبر ارکستر مهم‌ترین نقش و در واقع قلب ارکستر به‌شمار می‌رود. تاریخچه آدولف منتسل پیشینیان ارکسترهای امروزی، حوالی سال‌های ۱۶۰۰ پدیدار شدند. برجسته‌ترین و بارزترین مثال ارکسترهای پیشین، ارکستر موردنیاز برای اجرای اپرای ارفئو از ساخته‌های کلودیو مونته‌وردی است. در اواخر قرن هفدهم، آهنگساز فرانسوی، ژان-باپتیست لولی، برای بارگاه سلطنتی یک ارکستر ترتیب داد که تقریبا اکثر آن از سازهای زهی بود، ولی شامل سازهای بادی چوبی، نظیر ابوا و فاگوت و حتی فلوت نیز می‌شد. در قرن هجدهم، یوهان استامیتز و دیگر آهنگسازان در آنچه که به عنوان مکتب مانهایم شناخته شده‌است، آهنگسازی‌های اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن را پایه‌گذاری کردند. هر آهنگ از چهار قطعه برای ترکیب سازهای شامل قسمت بادی‌های چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)، بادی‌های برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)، کوبه‌ای‌ها (۲ تیمپانی) و قسمت زهی (ویولن‌های اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس) تشکیل می‌شد. کلارینت در این دوره در ارکستر پذیرفته گردید. در حالی که سازهای اصلی دوره‌های قبل مانند هارپسیکورد، لوت و لوت باس به‌تدریج به فراموشی سپرده شدند. قرن نوزدهم دوره‌ای پربار برای ارکستر بود. بادی‌های چوبی از دو عدد به سه یا چهار عدد برای هر ساز افزایش یافتند و بادی‌های برنجی به وسیله ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و افزوده شدن ترومبون تقویت و تکمیل شدند. آهنگسازانی نظیر هکتور برلیوز، ریشارد واگنر و نیکولای ریمسکی کورساکف و در قرن بیستم ریشارد اشتراوس، گوستاو مالر و ایگور استراوینسکی وجود و خلق ارکسترهایی در ابعاد بی‌سابقه و وسیع از لحاظ صدایی را امری بدیهی و لازم شمرده بودند. نمونه‌های بزرگ ارکسترهای اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم ارکسترهایی با نزدیک به صد نوازنده را ثبت کرده و نیز ممکن بود شامل طیف گسترده‌ای از سازها و وسایل مورد نیاز مربوط به یک آهنگ خاص باشند. هرچند از حدود سال‌های ۱۹۲۰ آهنگسازان رو به سوی چینش ارکسترهای کوچک کردند که گاه شامل سازهای سازهای قدیمی مکمل هم می‌شدند. سازبندی ارکستر در یک ارکستر، بنا به نیاز، سازبندی می‌تواند متفاوت باشد. این چینش تابعی از پارتیتور نوشته‌شده به‌وسیله آهنگساز و همچنین تغییراتی است که دبر اثر تنظیم مجدد اتفاق می‌افتد. این سازبندی به دسته‌های زیر تقسیم می‌شود: سازهای بادی چوبی سازهای بادی برنجی سازهای کوبه‌ائی سازهای زهی سازهای کلیدی سازبندی ارکستر موسیقی کلاسیک این یک دسته‌بندی کلی بر اساس نوع ساز در ترکیب ارکستر است. همان‌طور که در تصویر مشاهده می‌شود، در سمت چپ رهبر ارکستر، گروه ویولن‌های اول و در کنار آن ویولن‌های دوم قرار دارند. در کنار ویولن‌ها، ویولاها و در کنار ویولاها، و یولنسل‌ها قرار دارند. قسمت جلوی ارکستر اغلب شامل سازهای زهی‌ست. اما گاه در سمت چپ رهبر و جلوی ویولن‌های گروه اول، سازهای تکنواز کنسرتوها نیز جای می‌گیرند که بسته به کنسرتوی مورد نظر هر سازی می‌تواند باشد. ردیف بعد متعلق به گروه بادی‌هاست و در کنار آنها کنترباس‌ها قرار می‌گیرند. سازهای کوبه‌ای اغلب در ردیف انتهایی قرار خواهند گرفت. این سازمان‌دهی و نظم، گونه‌ای استاندارد را فراهم می‌کند تا از طریق آن رهبر ارکستر به وسیله اشارات قراردادی خود هر گروه سازی را از زمان نواختن خویش آگاه کند. ارکستر در گذر زمان تقسیم‌بندی دیگر ارکستر مربوط به دوره‌های زمانی موسیقی کلاسیک است: ارکستراسیون در دوره کلاسیک سازهای بادی چوبی: ۲ فلوت ۲ ابوا ۲ کلارینت ۲ فاگوت سازهای بادی برنجی: ۲ یا ۴ فرنچ هورن ۲ ترومپت سازهای کوبه‌ای: ۲ تیمپانی سازهای زهی: ۱۰ ویولن اول ۸ ویولن دوم ۶ ویولا ۴ ویلونسل ۲ کنترباس ارکستراسیون در اوایل دوره رومانتیک سازهای بادی چوبی: پیکولو ۲ فلوت ۲ ابوا کر آنگله ۲ کلارینت ۲ فاگوت سازهای بادی برنجی: ۴ فرنچ هورن ۲ ترومپت ۲ کورنت ۳ ترومبون توبا سازهای کوبه‌ای: ۳ تیمپانی طبل کمربنددار درام باس سنج مثلث دایره‌زنگی گلوکن اشپیل سازهای زهی: چنگ ۱۴ ویولن اول ۱۲ ویولن دوم ۱۰ ویولا ۸ ویلونسل ۶ کنترباس ارکستراسیون در اواخر دوره رومانتیک سازهای بادی چوبی: پیکولو ۳ فلوت ۳ ابوا کر آنگله ۳ کلارینت ۳ فاگوت سازهای بادی برنجی: ۸–۴ فرنچ هورن ۴–۳ ترومپت ۴–۳ ترومبون ۲–۱ توبا توبای واگنر سازهای کوبه‌ای: ۴ یا بیشتر تیمپانی طبل کمربنددار درام باس سنج تام-تام مثلث دایره‌زنگی گلوکن اشپیل زیلوفون زنگ لوله‌ای سازهای زهی: ۲ چنگ ۱۶ ویولن در قسمت یکم ۱۴ ویولن در قسمت دوم ۱۲ ویولا ۱۰ ویلونسل ۸ کنترباس سازهای کلیدی: پیانو سلستا ارکستراسیون در دوره مدرن سازهای بادی چوبی: ۴–۲ فلوت ۴–۲ ابوا ۴–۲ کلارینت ۴–۲ فاگوت ساکسیفون سازهای بادی برنجی: ۸–۴ فرنچ هورن ۶–۳ ترومپت ۶–۳ ترومبون ۲–۱ توبا باریتون هورن سازهای کوبه‌ای: تیمپانی طبل کمربنددار درام تنور درام باس سنج تام-تام مثلث قاب چوبی دایره‌زنگی گلوکن‌اشپیل زیلوفون ویبرافون زنگ لوله‌ای ماریمبا سازهای زهی: ۲–۱ چنگ ۱۸–۱۶ ویولن در قسمت یکم ۱۶–۱۴ ویولن در قسمت دوم ۱۴–۱۲ ویولا ۱۲–۱۰ ویلونسل ۱۰–۸ کنترباس سازهای کلیدی: پیانو سلستا ارگ (ساز) جستارهای مربوطه سمفونی سن آنتونیو
[ "وین", "ساز", "موسیقی", "موسیقی کلاسیک غربی", "ارکستر مجلسی", "سازهای زهی", "سازهای بادی چوبی", "ساز کوبه‌ای", "ساز کلیدی", "پیانو", "ارکستر فیلارمونیک", "ارکستر فیلارمونیک برلین", "رهبر ارکستر", "ارفئو (اپرا)", "کلودیو مونته‌وردی", "قرن هفدهم", "ژان-باپتیست لولی", "ابوا", "فاگوت", "قرن هجدهم", "هارپسیکورد", "لوت (ساز)", "ترومپت", "کر (ساز)", "ترومبون", "هکتور برلیوز", "ریشارد واگنر", "نیکولای ریمسکی کورساکف", "ریشارد اشتراوس", "گوستاو مالر", "ایگور استراوینسکی", "سازبندی", "سازهای بادی برنجی", "فلوت", "کلارینت", "تیمپانی", "ویولن", "ویولا", "ویلونسل", "کنترباس", "فلوت پیکولو", "کر آنگله", "کورنت", "توبا", "سنج", "مثلث (ساز)", "دایره زنگی (ساز)", "چنگ", "توبای واگنر", "ساز کوبه ای", "تام تام", "زیلوفون", "سلستا", "ساکسیفون", "گلوکن‌اشپیل", "ویبرافون", "ماریمبا", "ارگ (ساز)", "سمفونی سن آنتونیو" ]
[ "ارکسترها", "انواع گروه‌های موسیقی", "تئاتر یونان باستان", "گروه‌های موسیقی", "واژگان موسیقی" ]
342
طبیعت‌گردی
0
113
0
[ "بومگردی", "اكوتوريسم", "اکوتوریسم", "بوم‌گردی", "طبيعت گردي", "طبیعت گردی", "بومگردي", "بوم گردي", "بوم گردی" ]
false
40
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
روستای شیمن از توابع سوسن شهرستان ایذه (استان خوزستان) thumb چپ چپ چپ اکوتوریسم یا بوم گردشگری یا طبیعت‌گردی ، گونه‌ای از گردشگری است که در آن گردشگران برای دیدار از مناطق طبیعی نامسکون و دست‌نخورده جهان سفر می‌کنند و به تماشای گیاهان و پرندگان و ماهی‌ها و دیگر جانوران می‌پردازند. خانه‌های روستایی آستاراالبته در اکوتوریسم صرفا دیدار مطرح نیست بلکه آموزش محیط زیست و نفع‌رسانی به جوامع محلی و غیره ضروری و واجب است. به این‌گونه از گردشگران که به دیدار از بوم سامانه و طبیعت زنده می‌پردازند، نام اکوتوریسم یا بوم گردشگر داده شده‌است. بسیاری از کشورها بخش هنگفتی از درآمد خود را از بوم گردشگران خارجی تامین می‌کنند. «در ایران توسط فرهنگستان معادل طبیعت‌گردی نام‌گذاری شده‌است که با توجه به ظهور زمین‌گردشگری در چند دهه اخیر در ایران و جهان این واژه با معادل‌سازی طبیعت‌گردی صحیح نخواهد بود و بهتر است اکوتوریسم را معادل بوم گردشگری نامید». چپ تعاریف اکوتوریسم گردشگران در تپه‌های بیابانی منطقه مرنجاب کاشان اصلی‌ترین فعالیت اکوتوریسم بر پایه طبیعت زنده می‌باشد که بنا به تعریف سفری است مسئولانه به مناطقی طبیعی که حافظ محیط زیست بوده و باعث بهبود کیفیت زندگی مردم محلی گردد. طبیعت‌گردی حداقل آسیب را به طبیعت و فرهنگ منطقه وارد می‌کند. به تعریفی دیگر، اکوتوریسم یا بوم گردشگری نوعی از گردشگری است که ریشه‌های آن به طبیعت و محیط‌های باز گسترش یافته‌است. نخستین مسافرانی که حدود نیم قرن پیش سرنگیتی در آفریقا را بازدید کردند، یا ماجراجویانی که در هیمالیا کوه‌پیمایی کردند را می‌توان نخستین اکوتوریسم‌ها برشمرد. انجمن بین‌المللی اکوتوریسم (TIES) نیز در تعریف اکوتوریسم می‌گوید: «بوم گردشگری سفری مسئولانه به مناطق طبیعی است که در آن محیط زیست حفظ و بر رفاه مردم محلی تاکید شود.» اکوتوریسم و کوه‌پیمایی ورزشی است نشاط‌انگیز، سالم و انسان‌ساز که از ادوار بسیار قدیم، مورد توجه نیاکان ما بوده و ریشه در تاریخ دارد. عشق به ماجراجویی و رویت آثار بدیع طبیعت زنده همواره انسان را وادار به سیر در طبیعت و بازدید از جاذبه‌های حیرت‌انگیز می‌کند. تاریخچه اکوتوریسم پیرامون واژه اکوتوریسم و سابقه کاربرد آن اظهارنظرهای متفاوتی صورت گرفته‌است. برخی صاحب‌نظران سابقه کاربرد چنین واژه‌ای را در اواخر دهه ۱۹۸۰ ذکر کرده‌اند. اما در تمام متون مرتبط Ceballos-Lascurain به عنوان نخستین کسی آمده‌است که این واژه را به کار برده‌است. برابر تعریف او، بوم گردشگری مسافرتی است که به منظور مطالعه، تحسین، ستایش و کسب لذت از سیمای طبیعی و مشاهده گیاهان و جانوران و آشنایی با ویژگی‌های فرهنگی جوامع محلی در گذشته و حال صورت می‌گیرد. برخی سابقه اکوتوریسم را به زمانی دورتر و به Hetzer نسبت می‌دهند؛ و معتقدند که او این واژه را در دهه ۱۹۶۰ برای تشریح روابط متقابل گردشگری، محیط زیست و ویژگی‌های فرهنگی، استفاده کرده‌است. به اعتقاد Hetzer، مفهوم بوم گردشگری در واکنش به رویه‌های نامناسب و منفی توسعه و نادیده گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی، شکل گرفته‌است؛ و سابقه آن به اواخر دهه ۶۰، یعنی زمانی که کارشناسان نسبت به برداشت بی‌رویه از منابع نگران بودند، بازمی‌گردد. گونه‌های مختلف اکوتوریسم گونه‌های مختلف طبیعت‌گردی عبارتند از گردش آبی و ساحلی، کوهنوردی، غارنوردی، بیابان‌گردی، دامنه‌نوردی، مردم‌شناسی، طبیعت‌درمانی، «با اینکه زمین گردشگری گونه مستقلی از صنعت گردشگری است و زیرشاخه بوم گردشگری محسوب نمی‌شود اما در مواردی جاذبه‌های بوم گردشگری با زمین‌گردشگری در تداخل‌اند ولی در فعالیت‌های اکوتوریسمی، آموزش همگانی زمین‌شناسی و ژئومورفولوژی مورد نظر نمی‌باشد و از این رو توجه خاص به طبیعت زنده و جاذبه‌های آن است». رشد صنعت اکوتوریسم امروزه طبیعت‌گردی در میان گونه‌های مختلف گردشگری از جایگاه ویژه و رشد قابل توجهی برخوردار است و در بیست‌ساله اخیر شاهد گسترش سریع فعالیت‌های اکوتوریسم در سراسر جهان بوده‌ایم و انتظار می‌رود بر شدت این گسترش نیز افزوده شود. به لحاظ تاثیر بالقوه زیادی که اکوتوریسم در زمینه محافظت از محیط طبیعی و در اقتصاد بسیاری از کشورها دارد، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت که سال ۲۰۰۲ میلادی را به عنوان سال بین‌المللی اکوتوریسم اعلام کند و کمیسیون توسعه پایدار این سازمان (UNEP) و سازمان جهانی گردشگری را موظف به انجام فعالیت‌هایی در این سال ساخت. هدف از این کار، مرور مجدد تجربیات گذشته در زمینه بوم گردشگری، تشخیص و ترویج انواع اکوتوریسم که در آن‌ها از اکوسیستم‌های در معرض خطر حفاظت می‌شود، تقسیم فواید حاصل از فعالیت‌ها با جوامع محلی و احترام به فرهنگ‌های بومی است. طبق برآورد سازمان جهانی کشاورزی نیز، رشد بوم گردشگری در دهه حاضر ۱۰ تا ۳۰ درصد خواهد بود. در وضع موجود شمار طبیعت گردان ۷ درصد کل مسافران جهان است که پیش‌بینی می‌شود در دهه آینده این رقم به ۲۰ درصد برسد؛ بنابراین اکوتوریسم از آینده‌ای پررونق و درخشان برخوردار است که مزایای فراوانی برای جهانیان دارد. محیط ارزش ذاتی دارد و این ارزش مهم‌تر از آن است که دارایی صنعت گردشگری محسوب شود. نباید منافع بلندمدت و حفاظت از محیط را فدای ملاحظات کوتاه‌مدت کرد. همانطوری‌که در اصل ۳ بیانیه ریو آمده‌است «حق توسعه باید به نحوی اعمال شود که تساوی نیازهای نسل کنونی و نسل‌های آینده را در زمینه توسعه و حفظ محیط زیست برآورده سازد». از این رو گردشگری پایدار باید با سیاست مشخص و مدونی به اجرا در آید تا بتواند حرکت امیدبخشی را در توسعه همه‌جانبه فضاهای جغرافیایی تضمین کند. گردشگری پایدار برای کارایی بالاتر در این زمینه دارای اصولی می‌باشد که هماهنگ‌کننده اهداف و راهکارهای عملی می‌باشد. صنعت اکوتوریسم ایران هنوز در ایران صنعت اکوتوریسم وجود ندارد. بسیاری از شرق‌شناسان و جغرافی‌دانان برجسته جهان، تمدن ایرانی را حاصل انطباق بسیار هوشمندانه با طبیعت چندگانه فلات ایران دانسته‌اند. بسیاری از آداب و رسوم نواحی بومی کشور بخشی از توانمندی صنعت توریسم ایران به‌شمار می‌آید. واقعیت این است که در گوشه و کنار ایران همه ساله بسیاری از آیین‌ها برپا داشته می‌شود که حضور در آن‌ها در یافتن راز و رمز آن‌ها آرزوی بسیاری از علاقه‌مندان به سیر و سیاحت است، شناسایی این آداب و رسوم این فرصت را فراهم می‌آورد که برای برگزاری تورهای اکوتوریسمی به مضاعف‌سازی جاذبه‌ها پرداخته و شمار متقاضیان آن را افزایش دهند. برگزاری گسترده تورهای طبیعت‌گردی در ایران از حدود سال ۱۳۸۶ آغاز شد و رفته رفته همراه با استقبال ایرانیان از این سفرها تعداد برگزار کنندگان این شاخه از صنعت گردشگری نیز افزایش یافت. هواشناسی و طبیعت‌گردی شاخه‌ای از دانش هواشناسی است که به تازگی شکل گرفته و به زبان ساده به معرفی پدیده‌های هواشناسی در خردمقیاس و میان‌مقیاس به کوهنوردان و طبیعت گردان می‌پردازد. نخستین کتاب در این باره به نام هواشناسی و طبیعت‌گردی در سال ۱۳۹۲ توسط جعفر سپهری، استاد هواشناسی کوهستان به چاپ رسید.
[ "شهرستان ایذه", "گردشگری", "گردشگر", "گیاهان", "پرندگان", "ماهی", "بوم سامانه", "طبیعت", "کاشان", "انجمن بین‌المللی اکوتوریسم", "کوهنوردی", "غارنوردی", "بیابان‌گردی", "دامنه‌نوردی", "مردم‌شناسی", "طبیعت درمانی", "سازمان ملل", "توسعه پایدار", "سازمان جهانی گردشگری", "اکوسیستم", "سازمان جهانی کشاورزی", "حفظ محیط زیست", "هواشناسی", "خردمقیاس", "میان مقیاس", "کوهنوردان", "طبیعت گردان", "هواشناسی و طبیعت گردی", "هواشناسی کوهستان", "ژئوتوریسم", "ژئوپارک" ]
[ "طبیعت‌گردی", "انواع گردشگری", "گردشگری", "ماجراجویی کردن", "مدیریت منابع طبیعی", "همه مقاله‌های دارای عبارت‌های بدون منبع" ]
343
فهرست جزیره‌های خلیج فارس
2
110
0
[ "فهرست جزاير خليج فارس", "جزیره های خلیج فارس", "فهرست جزایر خلیج فارس", "جزیره سه دندون", "فهرست جزیره های خلیج فارس", "جزيره سه دندون", "جزيره هاي خليج فارس", "فهرست جزيره هاي خليج فارس", "جزیرهٔ سه‌دندون", "جزيرهٔ سهٔ دندون", "جزيرهٔ هاي خليج فارس", "جزیرهٔ سهٔ دندون", "جزیرهٔ های خلیج فارس", "جزيرهٔ سه دندون", "جزیرهٔ سه دندون", "سه دندون", "جزیره‌های خلیج فارس" ]
false
47
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
خلیج فارس دارای جزیره‌های زیاد مسکونی و غیر مسکونی است. که بیشتر آن‌ها کوچک هستند و به دلیل جزر و مد آب غیر قابل سکونت هستند جزایر ایران جزایر خلیج‌فارس از لحاظ وضع طبیعی و شرایط دریایی و جوی و سایر ملاحظات با یکدیگر یکسان نیستند و لذا سرنوشت واحدی نداشته‌اند. بعضی از این جزایر به سبب ثروت خداداد یا از نظر اهمیت سوق‌الجیشی یا به هر دو علت مورد توجه متجاوزان بوده‌است، ولی جزایر فراوانی هم در خلیج‌فارس وجود دارند که همیشه از یک سکون و آرامش مطلق برخوردار بوده‌اند و شاید پای ابنای بشر به آنجا نرسیده باشد، یا فقط اشخاص معدودی ندرتا به آن جزایر رفت‌وآمد کرده باشند ولی امروز به علت شرایط خاصی توجه تمام جهانیان را به خود جلب کرده‌اند. جزایر مسکونی قشم کیش لاوان جزیره هنگام لارک هرمز ابوموسی (گپ سبزو) هندرابی تنب بزرگ تنب کوچک جزیره سیری فرور بزرگ (پلور) جزیره فارسی خارک خارکو شیف مینو جزیره نگین جزیره صدرا جزیره فارور فارور کوچک جزایر غیرمسکونی آریایی ( مورد ادعا ) جزیره زرکوه ( مورد ادعا ) شیدور فرورگان (فرور کوچک) عباسک ام‌الکرم نخیلو جبرین (تهمادو) ام سیله (خان) گرم بونه دارا قبر ناخدا خرو مولیات سه‌دندون مطاف مرغی جزیره میر مهنا چراغی جزایر بحرین بحرین، خود یک جزیره است. جزیره محرق جزیره بدیع جزیره حوار جزیره ستره ام‌النعسان جزیره البحرین جزیره وجده جزایر کویت ام‌المرادم ام‌النمل بوبیان جزیره کبر عوهه فیلکه قاروه مسکان وربه جزایر عمان (در تنگه هرمز) سلامه مسندم جزیره غنم جزیره حلانیات (در مقابل ساحل صلاله) جزیره تلگراف جزایر قطر جزیره حوار جزایر دواخیل جزیره ربز جزیره مترس جزیره عالیه جزیره حالول جزیره الصحاط جزایر عربستان جزیره عربی جزیره کران کورین جنا جرید جزیره تاروت جزیره ابوعلی جزیره باطنه جنه جزیره مقطع جزیره حرقوص جزایر امارات متحده عربی امارات متحده دارای بیش از ۲۰۰ جزیره‌است. جزایر اصلی آن در خلیج فارس عبارت‌اند از: ابوالابیض ارزنه الرفیق ام‌الحطب ام قصار بزم شرقی بزم غربی بشوم بوکشیشه بوکعل ثمیریه جراب جزایر غاغه جزیره ابوظبی جزیره داس غراب جزیره غشا جزیره نخل جمیره جنانه حاله المبرز حاله حیل حمریه خصیفه دعسه دلما زرکوه سعدیات سلع سلیه شراعوه شویهات (مشهت) جزیره سیر ابونعیر صیر بنی یاس غسبی قرنین قفای مروح مکاسیب یاسات سفلی و علیا جزیره العالم
[ "خلیج فارس", "قشم", "کیش", "لاوان", "جزیره هنگام", "لارک", "جزیره هرمز", "ابوموسی", "هندرابی", "تنب بزرگ", "تنب کوچک", "جزیره سیری", "فرور", "جزیره فارسی", "جزیره خارگ", "خارکو", "شیف", "مینو", "جزیره نگین", "جزیره صدرا", "جزیره فارور", "فارور کوچک", "آریایی (جزیره)", "جزیره زرکوه", "شیدور", "فرورگان", "جزیره عباسک", "ام‌الکرم", "نخیلو", "جبرین", "ام سیله", "جزیره گرم", "بونه", "دارا", "قبر ناخدا", "جزیره خرو", "مولیات", "سه‌دندون", "مطاف", "جزیره مرغی", "جزیره میر مهنا", "جزیره چراغی", "جزیره محرق", "جزیره بدیع", "جزیره حوار", "جزیره ستره", "ام‌النعسان", "جزیرة البحرین", "جزیره وجده", "ام‌المرادم", "ام‌النمل", "بوبیان", "جزیره کبر", "عوهه", "فیلکه", "قاروه", "مسکان", "وربه", "سلامه", "مسندم", "غنم", "جزیره حلانیات", "جزیره تلگراف", "جزایر دواخیل", "جزیره ربز", "جزیره مترس", "جزیره عالیه", "جزیره حالول", "جزیره الصحاط", "جزیره عربی", "جزیره کران", "کورین", "جنا", "جرید", "جزیره تاروت", "جزیره ابوعلی", "جزیره باطنه", "جنه", "جزیره مقطع", "جزیره حرقوص", "ابوالابیض", "ارزنه", "الرفیق", "ام‌الحطب", "ام قصار", "بزم شرقی", "بزم غربی", "بشوم", "بوکشیشه", "بوکعل", "ثمیریه", "جراب", "جزایر غاغه", "جزیره ابوظبی", "جزیره داس", "جزیره غراب", "جزیره غشا", "جزیره نخل", "جمیره", "جنانه", "حالة المبرز", "حالة حیل", "حمریه", "خصیفه", "دعسه", "دلما", "زرکوه", "سعدیات", "سلع", "سلیه", "شراعوه", "شویهات", "جزیره سیر ابونعیر", "صیر بنی یاس", "غسبی", "قرنین", "قفای", "مروح", "مکاسیب", "یاسات", "جزیرة العالم" ]
[ "جزیره‌ها", "جزیره‌های آسیا", "جزیره‌های خلیج فارس", "فهرست‌های جزیره‌ها", "مقاله‌های خرد جغرافیای آسیا", "مقاله‌های خرد خاورمیانه" ]
344
کبوترخانه
2
62
0
[ "كبوترخانه", "برج کبوترخانه", "برج كبوترخانه", "کفترخانه" ]
false
37
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کبوترخانه‌هایی در استان اصفهان یک کبوترخانه در پارک شهر تهران کبوترخانه ، کفترخان ، برج کبوتر ، ورده یا برج حمام سازه‌ای است که به جهت لانه گزینی پرنده‌ها به خصوص کبوترها در خاورمیانه و اروپا ساخته می‌شود، کاربرد عمده این بناها جمع‌آوری مدفوع پرندگان جهت استفاده در کشاورزی، دباغی، چرم‌سازی و ساخت باروت است. کبوترخانه‌ها بناهایی هستند که با پهنا و ارتفاع بین هفت تا ۱۵ متر اعمار می‌شوند و در درون آن‌ها صدها جای برای لانه کبوتران با شکل و ابعاد یک‌سان ساخته می‌شود. تاریخچه تاریخچه کبوترخانه‌ها و این که در چه زمانی یا کجا با هدف بهره‌برداری از مدفوع پرنده‌ها به خصوص کبوترها به عنوان کود ساخته شدند به‌طور دقیق مشخص نیست، اما شواهد این سازه‌ها در ایران به ۱۲۰۰ سال پیش می‌رسد. تربیت کبوتر در دوران بعد از اسلام در ایران و دیگر ممالک معمول بود و حتی کتابهایی در مورد این حیوان مفید و پرثمر، تالیف شده‌است، که از آن جمله می‌توان به کتاب تمائم الحمائم، تالیف محی الدین بن عبدالطاهر اشاره نمود. بر اساس تاریخ ابن کثیر (جلد۱۲، صفحه۴۱۱)، رسم کبوتربازی در قرن چهارم و پنجم معمول بود و چون کبوتربازها برای مردم ایجاد مزاحمت می‌کردند، گاهی از طرف فرمانروایان دستور جلوگیری از آنان داده می‌شد؛ چنانکه مقتدی عباسی (نیمه دوم قرن پنجم)، از کبوتربازی منع نمود. آن طور که سیوطی در تاریخ خود (صفحه ۲۸۰) آورده، همین مقتدی عباسی بود که دستور داد برج‌های کبوتر را نیز خراب کنند، زیرا این برج‌ها مشرف بر خانه‌های مردم بود. از مندرجات تاریخ ابن الجوزی (جلد ۷، صفحه: ۲۱۲) چنین برمی آید که در زمان عضدالدوله، بوسیله کبوتران نامه بر، در فاصله ۶ ساعت، دستور شاه به حکمران کوفه ابلاغ شده و جواب آن می‌رسید. از دیرباز، برای استفاده از گوشت و کود کبوتران، ساختن کبوترخان یا کبوترخانه معمول بود. ژان شاردن که در عصر صفوی از ایران بازدید کرده‌است، به پیشینه بناهای کبوترخان و وضعیت آن‌ها در عصر صفویه چنین اشاره کرده‌است : کفترخانه‌های گلپایگان چونچه ارگ شیخ بهایی پنگ خانه
[ "اسلام", "ایران", "کفترخانه‌های گلپایگان", "چونچه", "ارگ شیخ بهایی", "پنگ خانه" ]
[ "کبوترخانه", "ساختمان‌ها و سازه‌ها بر پایه نوع", "ساختمان‌های کشاورزی", "کبوتران اهلی" ]
345
فهرست کشورهای مستقل
0
57,596
0
[ "فهرست کشورها", "فهرست كشورهاي جهان", "فهرست كشورهاي جهان بر اساس الفباي فارسي", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست کشورهای جهان بر اساس الفبای فارسی", "فهرست كشورها", "فهرست كشورهاي مستقل", "فهرست كشور ها", "فهرست کشور ها", "فهرست كشور هاي جهان", "فهرست کشور های جهان" ]
false
57,301
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نام کوتاه و نام رسمی عضویت در سازمان ملل متحد اختلاف درباره استقلال توضیحات بیشتر درباره وضعیت و به رسمیت شناخته‌شدن A AAA A AAA A AAA کشورهای عضو یا کشورهای ناظر ↓ A AAA ZZZ – جمهوری اسلامی افغانستان A کشور عضو A ندارد – جمهوری آلبانی A کشور عضو A ندارد – جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر A کشور عضو A ندارد – پادشاهی آندورا A کشور عضو A ندارد آندورا یک پادشاهی مشترک است که رئیس دولت توسط رئیس‌جمهور فرانسه و اسقف کلیسای کاتولیک انتخاب می‌شود. – جمهوری آنگولا A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد آنتیگوا و باربودا یک قلمروی همسود است با ۱ منطقه خودمختار، بارابودا. – جمهوری آرژانتین A کشور عضو A ندارد آرژانتین یک فدراسیون از ایالت‌ها است.. – جمهوری ارمنستان A کشور عضو توسط پاکستان به‌رسمیت شناخته نمی‌شود – مشترک‌المنافع استرالیا A کشور عضو A ندارد استرالیا یک قلمروی همسود و یک فدراسیون از ایالت‌ها و ناحیه‌ها است. قلمروهای خارجی استرالیا عبارتند از: – جمهوری اتریش A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. اتریش یک فدراسیون از ایالت‌های اتریش است). – جمهوری آذربایجان A کشور عضو A ندارد آذربایجان از دو منطقه خودمختار، جمهوری خودمختار نخجوان و ناگورنو قره‌باغ شامل شده است(Dağlıq Qarabağ). در جمهوری قره‌باغ، در واقع یک دولت تاسیس شده‌است. – مشترک‌المنافع باهاما A کشور عضو A ندارد باهاما یک قلمروی همسود است. – پادشاهی بحرین A کشور عضو A ندارد – جمهوری خلق بنگلادش A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد باربادوس یک قلمروی همسود است. – جمهوری بلاروس A کشور عضو A ندارد – پادشاهی بلژیک A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. بلژیک یک فدراسیون است به linguistic communities and regions تقسیم شده‌است. A کشور عضو A ندارد بلیز یک قلمروی همسود است. – جمهوری بنین A کشور عضو A ندارد – پادشاهی بوتان A کشور عضو A ندارد – Plurinational State of Bolivia A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد بوسنی و هرزگووین یک فدراسیون با دو واحد تشکیل‌دهنده است: و Brčko District، یک واحد خودمختار. – جمهوری بوتسوانا A کشور عضو A ندارد – جمهوری فدراتیو برزیل A کشور عضو A ندارد برزیل یک فدراسیون از ایالت‌ها است. – دارالسلام برونئی A کشور عضو A ندارد – جمهوری بلغارستان A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. A کشور عضو A ندارد – اتحادیه جمهوری میانمار A کشور عضو A ندارد – جمهوری بوروندی A کشور عضو A ندارد – پادشاهی کامبوج A کشور عضو A ندارد – جمهوری کامرون A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد کانادا یک قلمروی همسود و یک federation از استان‌ها و قلمروها است. – جمهوری کیپ ورد A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد – جمهوری چا A کشور عضو A ندارد – جمهوری شیلی A کشور عضو A ندارد جزیره ایستر و جزایر خوان فرناندز "قلمروهای ویژه" شیلی در منطقه والپارایزو هستند. – جمهوری خلق چین A کشور عضو توسط ۲۲ کشور به رسمیت شناخته نشده‌است. جمهوری خلق چین (PRC) contains پنج منطقه خودمختار، گوانگشی، مغولستان داخلی، نینگ‌شیا، سین‌کیانگ و منطقه خودمختار تبت. Additionally, it has sovereignty over the Special Administrative Regions از: China is not recognised by 22 کشور عضوs و the سریر مقدس، which instead recognise Taiwan (the Republic of China). China claims, but does not control, the de facto independent Taiwan. – جمهوری کلمبیا A کشور عضو A ندارد – اتحادیه کومور A کشور عضو A ندارد کومور یک فدراسیون of 3 islands است. A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد – جمهوری کاستاریکا A کشور عضو A ندارد – جمهوری کرواسی A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری کوبا A کشور عضو A ندارد – جمهوری قبرس A کشور عضو توسط ترکیه و قبرس شمالی به رسمیت شناخته نمی‌شود عضو اتحادیه اروپا. در واقع بخش شمالشرقی از جزیره is the de facto state of Northern Cyprus. See Foreign relations of Cyprus و Cyprus dispute. ترکیه refers to the Republic of Cyprus government as "The Greek Cypriot Administration of South Cyprus". A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – پادشاهی دانمارک A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. The قلمروی دانمارک همچنین includes دو self-governing territories: (Føroyar/Færøerne) (Kalaallit Nunaat/Grønland) – جمهوری جیبوتی A کشور عضو A ندارد – مشترک‌المنافع دومینیکا A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد – جمهوری دموکراتیک تیمور شرقی A کشور عضو A ندارد – جمهوری اکوادور A کشور عضو A ندارد – جمهوری عربی مصر A کشور عضو A ندارد – جمهوری السالوادور A کشور عضو A ندارد – جمهوری گینه استوایی A کشور عضو A ندارد – دولت اریتره A کشور عضو A ندارد – جمهوری استونی A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری دموکراتیک فدرال اتیوپی A کشور عضو A ندارد اتیوپی یک فدراسیون از nine regions and two chartered cities است. – جمهوری فیجی A کشور عضو A ندارد فیجی شامل ۱ منطقه خودمختار، روتوما. – جمهوری فنلاند A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. is a neutral and demilitarised autonomous region of Finland. – جمهوری فرانسه A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. France contains five overseas regions/departments: گویان فرانسه، جزیره گوادلوپ، مارتینیک، مایوت، و رئونیون. فرانسه همچنین includes قلمروی وابسته از: – جمهوری گابون A کشور عضو A ندارد Gambia – جمهوری گامبیا A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد گرجستان contains دو autonomous regions, آجارستان و آبخاز. In Abkhazia و South Ossetia, de facto states have been formed. – جمهوری فدرال آلمان A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. آلمان یک فدراسیون از ایالت‌ها است. – جمهوری غنا A کشور عضو A ندارد – جمهوری یونان A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. کوه آتوس بخش خودمختاری از یونان است که is jointly governed توسط the multinational "Holy Community" on the mountain and a civil governor appointed by the Greek government. A کشور عضو A ندارد گرنادا یک قلمروی همسود است. – جمهوری گواتمالا A کشور عضو A ندارد – جمهوری گینه A کشور عضو A ندارد – جمهوری گینه بیسائو A کشور عضو A ندارد – تعاونی جمهوری گویان A کشور عضو A ندارد – جمهوری هائیتی A کشور عضو A ندارد – جمهوری هندوراس A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری ایسلند A کشور عضو A ندارد – جمهوری هند A کشور عضو A ندارد هند یک فدراسیون از ایالت‌ها و قلمروها است. – جمهوری اندونزی A کشور عضو A ندارد اندونزی ۵ استان with official special autonomy status: آچه، جاکارتا، منطقه ویژه یوگیاکارتا، پاپوآ، و پاپوآی غربی دارد. – جمهوری اسلامی ایران A کشور عضو A ندارد – جمهوری عراق A کشور عضو A ندارد عراق یک فدراسیون است of استان‌های عراق، three of which make up the خودمختار کردستان عراق. A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – دولت اسرائیل A کشور عضو توسط ۳۲ دولت به رسمیت شناخته نشده‌است. Israel exerts strong control over the territory ادعا شده توسط Palestine. Israel annexed East Jerusalem, an annexation not recognised by the international community. Israel maintains varying levels of control over the rest of the کرانه باختری رود اردن، and although Israel no longer has a permanent civilian or military presence in the نوار غزه، following its unilateral disengagement, it is still considered the occupying power under international law. Israel is not recognised as a state by 32 اعضای سازمان ملل (including most Arab states) و توسط جمهوری دموکراتیک عربی صحرا. – جمهوری ایتالیا A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. ایتالیا پنج autonomous regions, واله دائوستا، فریولی ونتزیا جولیا، ساردنی، سیسیل و ترنتینو آلتو آدیجه دارد. – جمهوری ساحل عاج A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد جامائیکا is a قلمروی همسود. A کشور عضو A ندارد – پادشاهی اردن هاشمی A کشور عضو A ندارد – جمهوری قزاقستان A کشور عضو A ندارد – جمهوری کنیا A کشور عضو A ندارد – جمهوری کیریباتی A کشور عضو A ندارد – جمهوری دموکراتیک خلق کره A کشور عضو کره شمالی توسط دو عضو سازمان ملل: ژاپن و کره جنوبی به رسمیت شناخته نشده‌است. – جمهوری کره A کشور عضو گره جنوبی شامل ۱ منطقه خودمختار، ججو-دو است. South Korea is not recognised by one UN member: North Korea. – دولت کویت A کشور عضو A ندارد – جمهوری قرقیزستان A کشور عضو A ندارد – جمهوری دموکراتیک خلق لائوس A کشور عضو A ندارد – جمهوری لتونی A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری لبنان A کشور عضو A ندارد – پادشاهی لسوتو A کشور عضو A ندارد – جمهوری لیبریا A کشور عضو A ندارد – دولت لیبی A کشور عضو A ندارد Libya has one self-declared autonomous region: برقه – شاهزاده نشین لیختن‌اشتاین A کشور عضو A ندارد – جمهوری لیتوانی A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – دوک‌نشین اعظم لوکزامبورگ A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری مقدونیه A کشور عضو A ندارد Because of the Macedonia naming dispute, the country is referred to by the UN and a number of states and international organizations as "the former Yugoslav Republic of Macedonia". – جمهوری ماداگاسکار A کشور عضو A ندارد – جمهوری مالاوی A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد مالزی یک فدراسیون of ایالت‌ها و قلمروهای فدرالی مالزی است. – جمهوری مادیو A کشور عضو A ندارد – جمهوری مالی A کشور عضو A ندارد – جمهوری مالت A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری جزایر مارشال A کشور عضو A ندارد تحت قیمومیت Compact of Free Association به همراه ایالات متحده آمریکا. – جمهوری اسلامی موریتانی A کشور عضو A ندارد – جمهوری موریس A کشور عضو A ندارد موریس یک autonomous island, جزیره رودریگز دارد. – ایالات متحد مکزیک A کشور عضو A ندارد مکزیک یک فدراسیون ایالتی است. A کشور عضو A ندارد Under Compact of Free Association with the United States. The Federated States of Micronesia is a فدراسیون of four states. – جمهوری مولداوی A کشور عضو A ندارد Moldova has the autonomous regions of گاگائوزیا و Transnistria, the latter of which has established a de facto state. – شاهزاده‌نشین موناکو A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد – پادشاهی مراکش A کشور عضو A ندارد Morocco claims sovereignty over صحرای غربی and controls most of it, which is disputed by the Sahrawi Arab Democratic Republic. – جمهوری موزامبیک A کشور عضو A ندارد – جمهوری نامیبیا A کشور عضو A ندارد – جمهوری نائورو A کشور عضو A ندارد – جمهوری دموکراتیک فدرال نپال A کشور عضو A ندارد نپال یک فدراسیون متشکل از استان‌هاست. – پادشاهی هلند A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. پادشاهی هلند شامل چهار کشور می‌شود: The monarch and his ministers form the government of the kingdom as well as the government of its constituent country, the Netherlands. Following the dissolution of the آنتیل هلند in 2010, Curaçao and Sint Maarten have become constituent countries, which, alongside Aruba, enjoy considerable autonomy. The other three islands (بونیر، سیبا، سینت یوستیشس) became جزایر کارائیب هلند of the Netherlands. The designation "Netherlands" can refer either to one of the Kingdoms constituent countries or to the short name for the Kingdom (e.g. in international organizations). The Kingdom of the Netherlands as a whole is a عضو اتحادیه اروپا، but EU law applies only to parts within Europe. A کشور عضو A ندارد نیوزیلند یک قلمروی همسود است، and has the dependent territories of: New Zealand has responsibilities for (but no rights of control over) two freely associated states: The Cook Islands and Niue have diplomatic relations with 39 and 8 UN members respectively. They have full treaty-making capacity in the UN, و are members of some سازمان‌های تخصصی سازمان ملل متحد. – جمهوری نیکاراگوئه A کشور عضو A ندارد Nicaragua contains two autonomous regions, Atlántico Sur و Atlántico Norte. – جمهوری نیجر A کشور عضو A ندارد – جمهوری فدرال نیجریه A کشور عضو A ندارد Nigeria is a فدراسیون of ایالت‌های نیجریه. – پادشاهی نروژ A کشور عضو A ندارد سوالبارد یک بخش integral نروژ است، لیکن has a special status due to the Svalbard Treaty. یان ماین is an island that is an integral part of Norway, although unincorporated. نروژ the dependent territories دارد: جزیره بووه جزیره پتر یکم سرزمین شهبانو ماود – سلطنت عمان A کشور عضو A ندارد – جمهوری اسلامی پاکستان A کشور عضو A ندارد پاکستان یک فدراسیون ایالتی است. Pakistan disputes Indian sovereignty over کشمیر. It exercises control over کشمیر آزاد، but does not explicitly claim any part of it, instead regarding it as a disputed territory. The portions that it controls are divided into two polities, administered separately from Pakistan proper: – جمهوری پالائو A کشور عضو A ندارد Under Compact of Free Association with the United States. – دولت فلسطین A کشور ناظر و کشور عضو یک سازمان تخصصی The declared State of Palestine has received diplomatic recognition from 134 states. The proclaimed state has no agreed territorial borders, or effective control on much of the territory that it proclaimed. The حکومت خودگردان فلسطین is an interim administrative body formed as a result of the پیمان‌های اسلو that exercises limited autonomous jurisdiction within the سرزمین‌های فلسطینی‌نشین. In foreign relations, Palestine is represented by the سازمان آزادی‌بخش فلسطین. The State of Palestine is a member state of UNESCO, and an observer state in the UN. – جمهوری پاناما A کشور عضو A ندارد – دولت مستقل پاپوآ گینه نو A کشور عضو A ندارد Papua New Guinea is a قلمروی همسود با ۱ منطقه خودمختار، استان خودمختار بوگاینویل. – جمهوری پاراگوئه A کشور عضو A ندارد – جمهوری پرو A کشور عضو A ندارد – جمهوری فیلیپین A کشور عضو A ندارد The Philippines contains one autonomous region, Autonomous Region in Muslim Mindanao. – جمهوری لهستان A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری پرتغال A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. Portugal contains two autonomous regions, آزور و مادیرا. – دولت قطر A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – فدراسیون روسیه A کشور عضو A ندارد Russia is officially a فدراسیون of 85 واحدهای فدرال روسیه (republics, oblasts, krais, autonomous okrugs, federal cities, and an autonomous oblast). Several of the federal subjects are ethnic republics. – جمهوری رواندا A کشور عضو A ندارد – فدراسیون سنت کیتس و نویس A کشور عضو A ندارد Saint Kitts and Nevis is a قلمروی همسود and is a فدراسیون of 14 parishes. A کشور عضو A ندارد Saint Lucia is a قلمروی همسود. A کشور عضو A ندارد Saint Vincent and the Grenadines is a قلمروی همسود. – دولت مستقل ساموآ A کشور عضو A ندارد – جمهوری سن مارینو A کشور عضو A ندارد – جمهوری دموکراتیک سائوتومه و پرنسیپ A کشور عضو A ندارد São Tomé and Príncipe contains 1 autonomous province, Príncipe. –پادشاهی عربستان سعودی A کشور عضو A ندارد – جمهوری سنگال A کشور عضو A ندارد – جمهوری صربستان A کشور عضو A ندارد Serbia contains two autonomous regions, استان خودمختار وویوودینا و استان خودمختار کوزوو و متوهیا. Most of the latter is under the de facto control of the Republic of Kosovo. – جمهوری سیشل A کشور عضو A ندارد – جمهوری سیرالئون A کشور عضو A ندارد – جمهوری سنگاپور A کشور عضو A ندارد – جمهوری اسلواکی A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – جمهوری اسلوونی A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. A کشور عضو A ندارد The Solomon Islands is a قلمروی همسود. – جمهوری فدرال سومالی A کشور عضو A ندارد Somalia is presently divided with the official Federal Government of Somalia (FGS) controlling only part of the country. پانتلند و Galmudug have declared themselves as autonomous regions of Somalia (a claim that the FGS does not recognise), while Somaliland has formed an unrecognised de facto state. – جمهوری آفریقای جنوبی A کشور عضو A ندارد – جمهوری سودان جنوبی A کشور عضو A ندارد South Sudan is a فدراسیون of ایالت‌های سودان جنوبی. – پادشاهی اسپانیا A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. Spain is divided into بخش‌های خودمختار اسپانیا. – جمهوری دموکراتیک سوسیالیست سری‌لانکا A کشور عضو A ندارد Formerly known as Ceylon. – جمهوری سودان A کشور عضو A ندارد Sudan is a فدراسیون of ایالت‌های سودان. Disputes ابیی و Kafia Kingi with South Sudan. – جمهوری سورینام A کشور عضو A ندارد – پادشاهی سوازیلند A کشور عضو A ندارد – پادشاهی سوئد A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. – کنفدراسیون سوئیس A کشور عضو A ندارد Switzerland is a فدراسیون of ایالت‌های سوئیس. – جمهوری عربی سوریه A کشور عضو A ندارد The ائتلاف ملی برای انقلاب و نیروهای مخالفین سوریه، which is ائتلاف ملی برای انقلاب و نیروهای مخالفین سوریه as the legitimate representative of the Syrian people by 20 UN members, has established an دولت انتقالی سوریه to rule rebel controlled territory during the جنگ داخلی سوریه. – جمهوری تاجیکستان A کشور عضو A ندارد Tajikistan شامل ۱ منطقه خودمختار، ولایت مختار کوهستان بدخشان. – جمهوری متحد تانزانیا A کشور عضو A ندارد Tanzania شامل ۱ منطقه خودمختار، زنگبار. – پادشاهی تایلند A کشور عضو A ندارد – جمهوری توگو A کشور عضو A ندارد – پادشاهی تونگا A کشور عضو A ندارد – جمهوری ترینیداد و توباگو A کشور عضو A ندارد Trinidad and Tobago شامل ۱ منطقه خودمختار، توباگو. – جمهوری تونس A کشور عضو A ندارد – جمهوری ترکیه A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد Tuvalu is a قلمروی همسود. – جمهوری اوگاندا A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد A کشور عضو A ندارد The United Arab Emirates is a فدراسیون of امارات متحده عربی. – پادشاهی متحد A کشور عضو A ندارد عضو اتحادیه اروپا. پادشاهی متحد یک قلمروی همسود متشکل از چهار کشور است: انگلستان، ایرلند شمالی، اسکاتلند، و ولز. پادشاهی متحد همچنین شامل قلمروهای آن‌سوی دریا نیز می‌شود: The British monarch has direct sovereignty over three self-governing Crown dependencies: , with three dependencies: – ایالات متحده آمریکا A کشور عضو A ندارد ایالات متحده آمریکا یک فدراسیون متشکل از ۵۰ ایالت، ۱ ناحیه فدرال، و قلمروی جزیره مرجانی پالمیرا است. ایالات متحده آمریکا بر قلمروهای زیر نیز سلطه دارد: ایالات متحده آمریکا بر جزایر بدون سکنه زیر نیز تسلط دارد: Bajo Nuevo Bank جزیره بیکر جزیره هاولند جزیره جارویس جزیره جانستون آب‌سنگ کینگمن جزیره مرجانی میدوی جزیره ناواسا جزیره صخره سرانیلا جزیره ویک Three sovereign states have become associated states of the United States under the Compact of Free Association: – Republic of the Marshall Islands – Federated States of Micronesia – Republic of Palau – جمهوری شرقی اروگوئه A کشور عضو A ندارد – جمهوری ازبکستان A کشور عضو A ندارد Uzbekistan شامل ۱ منطقه خودمختار، قره‌قالپاقستان. – جمهوری وانواتو A کشور عضو A ندارد – دولت‌شهر واتیکان A عضو ناظر و کشور عضو سه سازمان تخصصی A ندارد Administered by the سریر مقدس، a sovereign entity with diplomatic ties to 179 states. The Holy See is a member of the آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اتحادیه بین‌المللی مخابرات، اتحادیه جهانی پست، and سازمان جهانی مالکیت فکری and a permanent observer of the UN (in the category of "Non-member State") and multiple other UN System organizations. The Vatican City is governed by officials appointed by the پاپ، who is the Bishop of the Diocese of Rome and ex officio sovereign of Vatican City. The Holy See also administers a number of extraterritorial properties in Italy. – جمهوری بولیواری ونزوئلا A کشور عضو A ندارد Venezuela is a فدراسیون of ایالت‌های ونزوئلا. – جمهوری سوسیالیستی ویتنام A کشور عضو A ندارد – جمهوری یمن A کشور عضو A ندارد – جمهوری زامبیا A کشور عضو A ندارد – جمهوری زیمبابوه A کشور عضو A ندارد کشورهای عضو یا کشور ناظر ↑ A ZZZ ZZZ ZZZ AB B ZZZ ↓ سایر کشورها ↓ D AAA ZZZ – جمهوری آبخازیا D غیر عضو Recognised by Russia, Nauru, Nicaragua, Venezuela, Nagorno-Karabakh, South Ossetia and Transnistria. Claimed in whole by Georgia as the Autonomous Republic of Abkhazia. D عضو هشت سازمان تخصصی سازمان ملل متحد A ندارد (See political status) A state in free association with New Zealand, . The Cook Islands is a member of سازمان‌های تخصصی سازمان ملل متحد with full treaty making capacity. It shares a پادشاهی نیوزیلند with New Zealand as well as having shared citizenship. – جمهوری کوزوو D عضو دو سازمان تخصصی سازمان ملل متحد Pursuant to قطعنامه ۱۲۴۴ شورای امنیت، Kosovo was placed under the administration of the United Nations Interim Administration Mission in Kosovo in 1999. Kosovo اعلان استقلال کوزوو، and it has and the تایوان. Serbia continues to maintain its sovereignty claim over Kosovo. Other UN member states and non UN member states continue to recognise Serbian sovereignty or have taken no position on the question. Kosovo is a member of the صندوق بین‌المللی پول and the گروه بانک جهانی. The Republic of Kosovo has de facto control over most of the territory, with limited control in North Kosovo. – جمهوری آرتساخ D غیر عضو A de facto independent state, recognised only by آبخاز، اوستیای جنوبی and ترانس‌نیستریا. Claimed in whole by Azerbaijan. D عضو پنج سازمان تخصصی سازمان ملل متحد A ندارد (See political status) A state in free association with New Zealand, . Niue is a member of سازمان‌های تخصصی سازمان ملل متحد with full treaty making capacity. It shares a پادشاهی نیوزیلند with New Zealand as well as having shared citizenship. – جمهوری ترک قبرس شمالی D غیر عضو ادعاشده توسط قبرس Recognised only by Turkey. Under the name "Turkish Cypriot State", it is an observer state of the سازمان همکاری اسلامی and the سازمان همکاری اقتصادی. Northern Cyprus is claimed in whole by the Republic of Cyprus. D غیر عضو Recognised at some stage by , of which have since withdrawn or frozen their recognition. It is a founding member of the اتحادیه آفریقا and the Asian-African Strategic Partnership formed at the 2005 کنفرانس باندونگ. The territories under its control, the so-called Free Zone, are claimed in whole by Morocco as part of its Southern Provinces. In turn, the Sahrawi Arab Democratic Republic claims the part of صحرای غربی to the west of the Moroccan Wall controlled by Morocco. Its government resides in exile in تندوف، Algeria. – جمهوری سومالی‌لند D غیر عضو A de facto independent state, not diplomatically recognised by any other state, claimed in whole by the Federal Republic of Somalia. –جمهوری اوستیای جنوبی D غیر عضو A de facto independent state, recognised by Russia, Nicaragua, Nauru, Venezuela, Abkhazia, Nagorno-Karabakh, and Transnistria. Claimed in whole by Georgia as the Provisional Administrative Entity of South Ossetia. – جمهوری چین D عضو سابق سازمان ملل متحد (تحت عنوان جمهوری چین، ۱۹۴۵–۱۹۷۱) عضو ناضر در یک سازمان تخصصی سازمان ملل متحد تحت نام "چین تایپه" A state competing (nominally) for recognition with the جمهوری خلق چین as the government of China since 1949. The Republic of China controls the island of تایوان and associated islands, Quemoy, Matsu, the Pratas and parts of the جزایر اسپراتلی، and has not renounced claims over its annexed territories on the سرزمین اصلی چین. The Republic of China is recognised by . The territory of the Republic of China is claimed in whole by the Peoples Republic of China. The Republic of China participates in international organizations under a variety of pseudonyms, most commonly "Chinese Taipei" and in the سازمان تجارت جهانی it has full membership. The Republic of China was a founding member of the UN and enjoyed membership from 1945 to 1971, with veto power in the شورای امنیت سازمان ملل متحد. See China and the United Nations. – جمهوری پردنیسترویایی مولداویایی D غیر عضو A de facto independent state, recognised only by Abkhazia, Nagorno-Karabakh, and South Ossetia. Claimed in whole by Moldova as the Transnistria autonomous territorial unit. ZZZ ↑ Other states ↑ D ZZZ ZZZ ZZZZ ZZZZ ZZZZ وضعیت عضویت در سازمان ملل وضعیت استقلال نگارخانه پرچم کشورهای مستقل خط زمان پرچم کشورها کشورهای جهان
[ "سازمان ملل", "سازمان ملل متحد", "نظام سازمان ملل متحد", "آژانس بین‌المللی انرژی اتمی", "سازمان‌های تخصصی سازمان ملل متحد", "دیوان بین‌المللی دادگستری", "فهرست کشورهای با رسمیت محدود", "اتحادیه اروپا", "قلمروی وابسته", "فدراسیون", "ایالت", "List of autonomous areas by country", "دولت در تبعید", "فهرست کشورهای عضو سازمان ملل متحد", "Diarchy", "رئیس‌جمهور فرانسه", "قلمروی همسود", "اتحادیه کشورهای همسود", "الیزابت دوم", "بارابودا", "ایالت‌های آرژانتین", "پاکستان", "ایالت‌ها و ناحیه‌های استرالیا", "جزیره‌های آشمور و کارتیر", "قلمرو جنوبگان استرالیا", "جزایر کورال", "جزیره هرد و جزایر مک‌دونالد", "supranational union", "ایالت‌های اتریش", "جمهوری خودمختار نخجوان", "ناگورنو قره‌باغ", "#جمهوری قره‌باغ", "Communities, regions and language areas of Belgium", "داهومی", "Brčko District", "موافقت‌نامه دیتون", "ایالت‌های برزیل", "نام کانادا و تاریخ آن", "Dominion", "Canadian federalism", "استان‌ها و قلمروهای کانادا", "جزیره ایستر", "جزایر خوان فرناندز", "منطقه والپارایزو", "جمهوری خلق چین", "تایوان", "Chinese Taipei", "Chinese Taipei#Other references to the Republic of China", "گوانگشی", "مغولستان داخلی", "نینگ‌شیا", "سین‌کیانگ", "منطقه خودمختار تبت", "منطقه ویژه اداری", "Foreign relations of the Republic of China", "سریر مقدس", "#Taiwan", "Dates of establishment of diplomatic relations with the People's Republic of China", "روابط خارجی چین", "مجمع‌الجزایر قمر", "Politics of Comoros#Autonomous islands", "زئیر", "#ترکیه", "#قبرش شمالی", "#Northern Cyprus", "Foreign relations of Cyprus", "Cyprus dispute", "ترکیه", "Name of the Czech Republic", "قلمروی دانمارک", "Regions of Ethiopia", "روتوما", "جزایر الند", "معاهده پاریس (۱۸۵۶)", "جامعه ملل", "گویان فرانسه", "جزیره گوادلوپ", "مارتینیک", "مایوت", "رئونیون", "جزیره کلیپرتون", "سن بارتلمی", "سن-مارتن", "سن-پیر-ا-میکلون", "والیس و فوتونا", "آجارستان", "آبخاز", "#Abkhazia", "#South Ossetia", "ایالت‌های آلمان", "کوه آتوس", "ایالت‌ها و قلمروهای هند", "استان‌های اندونزی", "آچه", "جاکارتا", "منطقه ویژه یوگیاکارتا", "پاپوآ", "پاپوآی غربی (استان)", "استان‌های عراق", "کردستان عراق", "جزیره ایرلند", "Names of the Irish state", "#Palestine", "Jerusalem Law", "West Bank Areas in the Oslo II Accord", "کرانه باختری رود اردن", "نوار غزه", "Israel's unilateral disengagement plan", "International recognition of Israel", "جمهوری دموکراتیک عربی صحرا", "واله دائوستا", "فریولی ونتزیا جولیا", "ساردنی", "سیسیل", "ترنتینو آلتو آدیجه", "#ژاپن", "کشور کره", "Foreign relations of North Korea", "روابط خارجی کره جنوبی", "ججو-دو", "الجزیره (شبکه خبری)", "برقه", "Macedonia naming dispute", "ایالت‌ها و قلمروهای فدرالی مالزی", "Compact of Free Association", "ایالات متحدهٔ آمریکا", "جزیره رودریگز", "ایالت‌های مکزیک", "#United States", "گاگائوزیا", "#Transnistria", "صحرای غربی", "#SADR", "فهرست استان‌های نپال", "پادشاهی هلند", "آنتیل هلند", "بونیر", "سیبا", "سینت یوستیشس", "جزایر کارائیب هلند", "Ross Dependency", "associated state", "Foreign relations of the Cook Islands", "Región Autónoma del Atlántico Sur", "Región Autónoma del Atlántico Norte", "ایالت‌های نیجریه", "سوالبارد", "Svalbard Treaty", "یان ماین", "محدوده ثبت‌نشده", "جزیره بووه", "جزیره پتر یکم", "سرزمین شهبانو ماود", "تقسیمات کشوری پاکستان", "#India", "کشمیر", "کشمیر آزاد", "#Pakistan", "#China", "List of territorial disputes", "گلگت-بلتستان", "حکومت خودگردان فلسطین", "پیمان‌های اسلو", "سرزمین‌های فلسطینی‌نشین", "سازمان آزادی‌بخش فلسطین", "استان خودمختار بوگاینویل", "Autonomous Region in Muslim Mindanao", "آزور", "مادیرا", "واحدهای فدرال روسیه", "سنت کیتس و نویس", "Príncipe", "استان خودمختار وویوودینا", "استان خودمختار کوزوو و متوهیا", "#Kosovo", "Federal Government of Somalia", "پانتلند", "Galmudug", "#Somaliland", "ایالت‌های سودان جنوبی", "بخش‌های خودمختار اسپانیا", "Dominion of Ceylon", "ایالت‌های سودان", "ابیی", "Kafia Kingi", "#South Sudan", "ایالت‌های سوئیس", "ائتلاف ملی برای انقلاب و نیروهای مخالفین سوریه", "دولت انتقالی سوریه", "جنگ داخلی سوریه", "ولایت مختار کوهستان بدخشان", "زنگبار", "توباگو", "امارات متحده عربی", "Countries of the United Kingdom", "انگلستان", "ایرلند شمالی", "اسکاتلند", "ولز", "آکراتاری و داکیلیا", "تقسیمات سیاسی ایالات متحده آمریکا", "جزیره مرجانی پالمیرا", "Bajo Nuevo Bank", "جزیره بیکر", "جزیره هاولند", "جزیره جارویس", "جزیره جانستون", "آب‌سنگ کینگمن", "جزیره مرجانی میدوی", "جزیره ناواسا", "جزیره صخره سرانیلا", "جزیره ویک", "قره‌قالپاقستان", "Foreign relations of the Holy See#Bilateral relations", "اتحادیه بین‌المللی مخابرات", "اتحادیه جهانی پست", "سازمان جهانی مالکیت فکری", "Foreign relations of the Holy See#Participation in international organizations", "پاپ", "Properties of the Holy See", "#Italy", "ایالت‌های ونزوئلا", "International recognition of Abkhazia and South Ossetia", "#Georgia", "Government of the Autonomous Republic of Abkhazia", "Political status of the Cook Islands and Niue", "Associated state", "#New Zealand", "پادشاهی نیوزیلند", "New Zealand nationality law", "قطعنامه ۱۲۴۴ شورای امنیت", "United Nations Interim Administration Mission in Kosovo", "اعلان استقلال کوزوو", "صندوق بین‌المللی پول", "گروه بانک جهانی", "North Kosovo", "Foreign relations of Nagorno-Karabakh", "اوستیای جنوبی", "ترانس‌نیستریا", "#Azerbaijan", "#N", "قبرس", "Foreign relations of Northern Cyprus", "#Turkey", "سازمان همکاری اسلامی", "سازمان همکاری اقتصادی", "#Cyprus", "اتحادیه آفریقا", "کنفرانس باندونگ", "Free Zone (region)", "#Morocco", "Southern Provinces", "Wall (Western Sahara)", "تندوف", "#Algeria", "انتشارات دانشگاه آکسفورد", "Minnesota Journal of International Law", "Foreign relations of Somaliland", "#Somalia", "Provisional Administrative Entity of South Ossetia", "China and the United Nations", "چین تایپه", "جزایر اسپراتلی", "ویتنام", "#Malaysia", "#Philippines", "سرزمین اصلی چین", "Taipei Times", "کومینتانگ", "جنگ داخلی چین", "حزب کمونیست چین", "تایپه", "وضعیت سیاسی تایوان", "Free area of the Republic of China", "One-China policy", "استان تایوان", "جنبش استقلال تایوان", "Foreign relations of Taiwan#Relation with International organizations", "سازمان تجارت جهانی", "شورای امنیت سازمان ملل متحد", "Foreign relations of Transnistria", "#Moldova", "Transnistria autonomous territorial unit with special legal status", "نگارخانه پرچم کشورهای مستقل", "خط زمان پرچم کشورها", "کشورهای جهان" ]
[ "فهرست‌های کشورها" ]
346
استان آذربایجان غربی
2
4,653
0
[ "آذربایجان غربی", "استان آذربايجان غربي", "آ.غ", "استان اذربایجان غربی", "ا.غ", "آذربايجان غربي", "اذربایجان غربی", "اذربايجان غربي", "استان اذربايجان غربي", "استان اذربایجان‌غربی", "استان آذربایجانغربی", "استان آذربايجانغربي", "استان اذربایجانغربی", "استان اذربايجانغربي", "آذربایجان‌غربی", "استان آذربایجان باختری" ]
false
4,519
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام استان", "Item2": "آذربایجان غربی" }, { "Item1": "نقشه موقعیت", "Item2": "West Azerbaijan.svg نقشه سیاسی تقسیمات کشوری استان اذربایجان غربی" }, { "Item1": "مرکز", "Item2": "[[ارومیه]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۳۷٫۰۵۹" }, { "Item1": "سال جمعیت", "Item2": "۱۳۹۵" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۳،۲۶۵،۲۱۹ بر اساس سرشماری ۱۳۹۵" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "۱۷" }, { "Item1": "زبان‌ها", "Item2": "[[ترکی آذربایجانی]]، [[کردی]]" }, { "Item1": "نماینده ولی فقیه", "Item2": "[[سیدمهدی قریشی]]" }, { "Item1": "استاندار", "Item2": "[[محمدمهدی شهریاری]]" } ], "Title": "استان ایران" }
استان آذربایجان غربی یکی از ۳۱ استان ایران است، که در منطقه آذربایجان در شمال غربی این کشور قرار دارد و مرکز آن شهر ارومیه است. این استان با داشتن حدود ۱۰۰۰ کیلومتر راه اصلی و بزرگراه که از شمالی‌ترین نقطه استان (مرز بازرگان) تا جنوبی‌ترین منطقه آن (بوکان) را به هم متصل می‌کند و از امکان ارتباطات زمینی مناسبی برخوردار است. این استان تنها استان ایران است که با ترکیه هم مرز است. جغرافیا استان آذربایجان غربی در شمال‌غربی ایران قرار دارد و از شمال به جمهوری آذربایجان و ترکیه، از مغرب به کشورهای ترکیه و عراق، از شرق به استان آذربایجان شرقی و استان زنجان و از جنوب به استان کردستان محدود است. مساحت استان برابر ۳۷٫۰۵۹ کیلومتر مربع است که سیزدهمین استان بزرگ کشور محسوب می‌شود و ۲٫۲۵ درصد مساحت کل کشور را تشکیل می‌دهد. جمعیت استان آذربایجان غربی طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، ۲،۸۷۳،۴۵۹ نفر است که ۴٫۰۸ درصد جمعیت کل کشور را در خود جای داده‌است و از این لحاظ هشتمین استان پرجمعیت کشور به‌شمار می‌آید. استان آذربایجان غربی یکی از مناطق کوهستانی کشور است و توپوگرافی متنوع و گسترده‌ای دارد. بر اساس ساختار طبیعی استان، اکوسیستمهای ویژه‌ای از ترکیب گیاهان در سطوح مختلف پوشش گیاهی در سطوح مختلف توپوگرافی به وجود آمده‌است که اهم آن‌ها به شکل جنگلها و مراتع خودنمایی می‌کنند. این استان عمدتا تحت تاثیر جریان هوای مرطوب اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه‌است، ولی در برخی از ماه‌های زمستان، توده هوای سردی از اطراف شمال، هوای مدیترانه‌ای آن را متاثر کرده و موجب کاهش قابل توجه دما می‌شود. ناهمواری‌ها قسمتی از نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه، آذربایجان شمال‌غربی‌ترین استان ایران سراسر مرز استان با ترکیه و عراق از کوه‌های مرتفع دیوارمانندی از شمال به جنوب کشیده شده‌است که منبع چشمه‌های آب فراوان هستند. حوزه‌های آبریز دریاچه ارومیه رودخانه ارس رودخانه زاب کوچک آب‌های معدنی استان آذربایجان در دوره خلفای عباسی ایستی سو؛ در نزدیکی گردنه قوشچی. آب گرم محال باراندوز؛ در نزدیکی قریه هفت‌آباد ارومیه. آب معدنی کوه زنبیل؛ در کنار دریاچه ارومیه. آب معدنی دریک؛ که بسیار گوارا بوده و در روستای دریک سلماس قرار دارد. ۵) آب معدنی کانی گراوان؛ در روستای کانی گویز در نزدیکی شهر ربط، فاصله ۲ کیلومتری ۶) آب معدنی شیخ معروف؛ در جاده نقده-مهاباد. بلندی‌ها رشته‌کوه‌های مرکزی ترکیه و عراق ارتفاعات گردنه قوشچی کوه‌های باستان ارتفاع مور شهیدان ارتفاعات گردنه کله شین کوه بینار ارومیه کوه قندیل دره حاجی ابراهیم ۹) کوه ترغه بوکان به ارتفاع ۲،۲۴۶ متر رودخانه‌ها گدار چای زرینه رود سیمینه رود مهابادرود باراندوزچای شهرچای نازلوچای زولاچای جنگل‌ها جنگل‌های طبیعی استان، هرچند که در قسمت‌هایی از پیرانشهر و مهاباد وجود دارد، ولی مناطق وسیع جنگلی در سردشت قرار گرفته‌است که مساحت آن را بین ۶۰ تا ۸۰ هزار هکتار تخمین می‌زنند. کل مساحت جنگل‌های مصنوعی در استان به ۳۲۰ هکتار در قطعات متفاوت می‌رسد. مردم‌شناسی ترک‌های آذربایجانی و کردها از گروه‌های عمده این استان به‌شمار می‌روند. کردها در بخش‌های مرتفع غربی و جنوبی استان نشیمن دارند و متقابلا ترک‌های آذری در دشت‌های پیرامون دریاچه ارومیه و بخشی نیز در دشت‌های شمال و جنوب شرقی استان، سکونت دارند. همچنین اقلیت‌های آشوری و ارمنی هم در استان ساکن هستند. تاریخ استان از نظر تاریخی، تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیخته‌است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمت‌های غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف کردند. مقارن این ایام دولتهایی در اطراف آذربایجان وجود داشت که از آن جمله می‌توان به دولت آشور در شمال بین‌النهرین، دولت هیق در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام کادوسی در شرق و کاسیان در حوالی کوه‌های زاگرس اشاره کرد. بعد از تاسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد کوچک معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و کرمانشاه بود. گروهی معتقدند که نام آذربایجان گرفته شده از «آذرآبادگان» گرفته شده و به معنی سرزمین آتش است. بزرگ‌ترین آتشکده‌های زرتشتی در این منطقه بوده‌است و نمونه آن هنوز در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان بجا مانده‌است. گروهی دیگر وجه تسمیه آذربایجان را مربوط به وجود سرداری به نام آتورپات یا اتروپاد می‌دانند. اینان معتقدند که که بعد از غلبه اسکندر مقدونی به ایران، سردار آتورپات در آذربایجان ظهور کرد و از اشغال آن توسط یونانیان ممانعت به عمل آورد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتگان معروف شد. حکومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست کماکان استقلال داخلی خود را در چهارچوب دولت اشکانی حفظ کند. سرانجام اردشیر بابکان بنیان‌گذار سلسله ساسانی بر حکمرانان محلی آذربایجان استیلا یافت و آن را به صورت یک ایالت غیر موروثی اداره نمود. موقعیت اقتصادی اجتماعی این استان یکی از مناطق مستعد کشاورزی است. علاوه بر این وجود ایلات و عشایر در دامداری استان نقش قابل توجهی دارد. این استان از نظر اکتشاف و بهره‌برداری منابع معدنی نسبت به سایر استانها در وضع مطلوبی قرار ندارد. بررسی ترکیب کارگاه‌های موجود استان نیز نشان می‌دهد که دو گروه صنعتی کانیهای غیرفلزی و غذایی - داروئی در بین سایر صنایع بالاترین تعداد میزان اشتغال را دارد. از جمله معادن این استان می‌توان به معادن مصالح و سنگ‌های ساختمانی، گرانیت، میکا، زرنیخ، تالک، تراورتن، طلا، خاک نسوز و پوکه معدنی اشاره کرد. استانداری استان آذربایجان غربی در استان چهارم، دوره پهلوی استان آذربایجان غربی هم‌اکنون طبق قانون مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶ تقسیمات کشوری، ارومیه-با نام قبلیش، رضائیه-در استان شمال غرب قرار گرفت. در سوم بهمن همان سال آذربایجان شرقی و غربی از یکدیگر جدا شده و ارومیه جزو استان چهارم قرار گرفت. از سال ۱۳۴۴ این استان با نام آذربایجان غربی شناخته می‌شود. در سال ۱۳۴۴ قسمت‌های از نواحی جنوبی کردنشین (بوکان) از این استان جدا گردید و به استان کردستان الحاق شد. شهرستان‌های استان استان آذربایجان غربی در سال ۱۳۸۵ دارای ۱۷ شهرستان، ۳۶ بخش، ۳۶ شهر، ۱۰۹ دهستان و ۳۷۲۸ آبادی است و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه بوده‌است. از لحاظ وسعت ارومیه بزرگترین و شهرستان شوط کوچکترین شهرستان‌های استان هستند. آمار شهرستان‌های این استان در سال۱۳۹۰ بدین قرار است: + شهرستان‌های استان آذربایجان غربی نام‌شهرستان جمعیت (۱۳۹۰) رتبه‌جمعیت درصدباسوادی (۱۳۸۵) رتبه‌باسوادی (۱۳۸۵) مساحت ک‌م‌مربع میزان شهرنشینی رتبه‌مساحت شهرستان ارومیه ۹۶۳،۷۳۸ ۱ ۷۳٫۵ ٪ ۱ ۵،۲۵۱ ۶۸/۴۲٪ ۲ شهرستان اشنویه ۷۰،۰۳۰ ۱۳ ۶۱٫۳ ٪ ۱۲ ۱،۱۹۳ ٪ ۵۱/۳۱ ۱۳ شهرستان بوکان ۲۲۴،۶۲۸ ۴ ۶۸٫۶ ٪ ۶ ۲،۵۴۱ ٪ ۷۴/۲۵ ۶ شهرستان پیرانشهر ۱۲۳،۶۳۹ ۷ ۶۰٫۸ ٪ ۱۳ ۲،۲۵۹ ٪ ۵۲/۵۸ ۸ شهرستان تکاب ۷۸،۱۲۲ ۱۲ ۶۶٫۲ ٪ ۱۰ ۲،۵۲۳ ٪ ۵۳/۵۳ ۷ شهرستان خوی ۳۵۴،۳۰۹ ۲ ۶۹٫۹ ٪ ۴ ۵،۵۶۱ ٪ ۵۸/۳۴ ۱ شهرستان چالدران ۴۶،۳۹۸ ۱۵ ۵۹٫۳ ٪ ۱۵ ۱،۹۷۵ ٪ ۳۵/۹۵ ۱۱ شهرستان چایپاره ۴۳،۲۰۶ شهرستان شوط ۵۲،۵۱۹ ۱۴ ۷۰٪ ۱۴ ۹۳۱ ۵۰٪ ۱۷ شهرستان پلدشت ۴۲،۰۷۱ شهرستان سردشت ۱۱۱،۵۹۰ ۹ ۶۲٫۹ ٪ ۸ ۱،۴۱۱ ٪ ۴۷/۷۹ ۱۲ شهرستان سلماس ۱۹۲،۵۹۱ ۶ ۶۷٫۸ ٪ ۹ ۲،۵۴۴ ٪ ۴۸/۸۷ ۵ شهرستان شاهین‌دژ ۹۱،۱۱۳ ۱۰ ۶۶٫۴ ٪ ۱۱ ۲،۱۴۴ ٪ ۴۹/۰۶ ۱۰ شهرستان ماکو ۸۸،۸۶۳ ۱۱ ۶۸٫۳ ٪ ۷ ۴،۳۳۵ ٪ ۴۵/۴۹ ۳ شهرستان مهاباد ۲۸۰،۵۲۹ ۵ ۶۹٫۴ ٪ ۲ ۲،۵۹۲ ٪ ۶۷/۵۴ ۴ شهرستان میاندوآب ۲۶۰،۶۲۸ ۳ ۷۰٫۵ ٪ ۳ ۲،۲۳۳ ٪ ۵۱/۰۱ ۹ شهرستان نقده ۱۲۱،۶۰۲ ۸ ۷۰٫۸ ٪ ۵ ۱،۰۵۰ ٪ ۶۸/۷۵ ۱۴ مناطق دیدنی تپه خلیل آباد شوط آرامگاه شمس تبریزی خوی آبشار شلماش سردشت سنگ‌نگاره ساسانی خان‌تختی آرامگاه سرداران مکری در بوکان تپه حسنلو سه گنبد سد بوکان تخت سلیمان تکاب قره‌کلیسا غار سهولان مهاباد فقرگاه مهاباد سد مهاباد تپه قلایچی شهر باستانی سه هزار ساله موصاصیر سردشت سلطان یعقوب نقده مسجد جامع ارومیه سنگ کاظم خان کلیسای ننه مریم دره قاسملو (گه لیه خان) (دره شهدا) موزه ارومیه سه گنبد آبشار سوله‌دوکل مرگور جنگل‌های مرگور (واقع در دره باوان) چشمه آب معدنی گراوان مهاباد دامنه کوه قره داغ دربسر بوزخانا چورس قرمزی مسجد چورس آرامگاه سادات کوه کمره‌ای -چالدران دژ بسطام، دژ باستانی دوره اورارتو در روستای بسطام-چایپاره غار چهل پله خضرلو-چالدران کاخ و موزه باغچه‌جوق-ماکو دالانها و غارهای زیرزمین در اطراف آرارات-ماکو رودها + رودهای آذربایجان غربی نام رود محل جریان مقصد طول (کیلومتر) زرینه رود شاهین دژ، میاندوآب دریاچه ارومیه ۲۳۰ طولانی‌ترین زاب بریسو پیرانشهر - سردشت آبریز زاب ۲۱۸ رود ارس مرز ماکو رود کورا (جمهوری آذربایجان) رودخانه زنگمار ماکو رود ارس (آراز) ۱۰۳ ساری سو ماکو رود ارس (آراز) ۱۳۰ آق‌چای چایپاره ارس (آراز) ۱۰۹ قطور چای خوی ارس (آراز) ۱۴۵ مهابادرود (چم مهاباد) مهاباد دریاچه ارومیه ۹۲٫۵ ساروق رود تکاب زرینه‌رود (جغاتو) ۶۶،۲ آجرلو رود شاهین دژ زرینه‌رود (جغاتو) هاچه سو شاهین دژ زرینه‌رود (جغاتو) لیلان رود ملکان - میاندوآب زرینه‌رود (جغاتو) سیمینه‌رود) بوکان، میاندوآب دریاچه ارومیه ۱۳۹ خلیفان بوکان سیمینه رود (تاتائو) زولا چای سلماس دریاچه ارومیه ۸۰٫۵ نازلو چای ارومیه دریاچه ارومیه ۹۲٫۵ شهر چای ارومیه دریاچه ارومیه ۷۲٫۵ باراندوز چای ارومیه دریاچه ارومیه ۶۷٫۵ گدارچای (محمدیار) نقده دریاچه ارومیه ۱۰۰ روضه چای ارومیه دریاچه ارومیه ۶۰ آواچار رود پیرانشهر آبریز زاب ۶۲ چم لاوین پیرانشهر آبریز زاب ۴۹ چم زاب گرژال سردشت آبریز زاب ۹۵ آمار تفصیلی نفوس و خانوار نقاط جمعیتی استان آذربایجان غربی از استان آذربایجان غربی آذربایجان غربی
[ "ارومیه", "ترکی آذربایجانی", "کردی", "سیدمهدی قریشی", "محمدمهدی شهریاری", "استان", "ایران", "آذربایجان (ایران)", "شمال", "غرب", "کشور", "مرز بازرگان", "بوکان", "ترکیه", "مرزهای ایران", "جمهوری آذربایجان", "عراق", "استان آذربایجان شرقی", "استان زنجان", "استان کردستان", "کوهستان", "توپوگرافی", "اکوسیستم", "کردستان عراق", "اقیانوس", "خلفای عباسی", "ایستی سو", "آب گرم محال باراندوز", "آب معدنی کوه زنبیل", "آب معدنی دریک", "آب معدنی کانی گراوان", "آب معدنی شیخ معروف", "گدارچای", "زرینه رود", "سیمینه رود", "مهابادرود", "باراندوزچای", "شهرچای", "نازلوچای", "زولاچای", "سازمان جغرافیائی و کارتوگرافی گیتاشناسی", "مردم آذربایجانی", "کردها", "ایرانیان آشوری", "مردم ارمنی", "تاریخ", "ماد", "آشور", "بین‌النهرین", "هیق", "آسیای صغیر", "اورارتو", "کادوسی", "کاسیان", "زاگرس", "ماد کوچک", "همدان", "ری", "اصفهان", "کرمانشاه", "آتورپات", "اسکندر مقدونی", "یونانیان", "آتورپاتگان", "اشکانیان", "اردشیر بابکان", "ساسانی", "ایلات", "تقسیمات کشوری در ایران", "استان شمال غرب", "آذربایجان شرقی", "استان چهارم", "شهرستان ارومیه", "شهرستان اشنویه", "شهرستان بوکان", "شهرستان پیرانشهر", "شهرستان تکاب", "شهرستان خوی", "شهرستان چالدران", "شهرستان چایپاره", "شهرستان شوط", "شهرستان پلدشت", "شهرستان سردشت", "شهرستان سلماس", "شهرستان شاهین‌دژ", "شهرستان ماکو", "شهرستان مهاباد", "شهرستان میاندوآب", "شهرستان نقده", "تپه خلیل آباد", "شوط", "آرامگاه شمس تبریزی", "خوی", "آبشار شلماش", "سردشت", "سنگ‌نگاره ساسانی خان‌تختی", "آرامگاه سرداران مکری", "تپه حسنلو", "سه گنبد", "سد بوکان", "تخت سلیمان", "تکاب", "قره‌کلیسا", "غار سهولان", "مهاباد", "فقرگاه", "سد مهاباد", "تپه قلایچی", "موصاصیر", "مسجد جامع ارومیه", "سنگ کاظم خان", "کلیسای ننه مریم", "دره قاسملو", "دره شهدا", "موزه ارومیه", "آبشار سوله‌دوکل مرگور", "جنگل‌های مرگور", "گراوان", "بوزخانا", "چورس", "قرمزی مسجد", "آرامگاه سادات کوه کمره‌ای", "چالدران", "دژ بسطام", "بسطام (چایپاره)", "چایپاره", "غار چهل پله خضرلو", "کاخ و موزه باغچه‌جوق", "ماکو", "دالانها و غارهای زیرزمین در اطراف آرارات", "زاب بریسو", "ارس", "رود کر (قفقاز)", "رودخانه زنگمار", "ساری سو", "آق‌چای", "قطور چای", "ساروق رود", "آجرلو رود", "هاچه سو", "لیلان رود", "سیمینه‌رود)", "خلیفان", "زولا چای", "نازلو چای", "شهر چای", "باراندوز چای", "روضه چای", "آواچار رود", "چم لاوین", "چم زاب گرژال" ]
[ "استان آذربایجان غربی", "آذربایجان", "استان‌های ایران", "مناطق تقسیم‌شده" ]
347
تبریز
2
3,076
0
[ "تبريز", "شهر تبریز", "شهر تبريز" ]
false
2,299
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "تبریز" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۸٫۰۸" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۶٫۳۰" }, { "Item1": "فتوکلاژ", "Item2": "بله" }, { "Item1": "استان", "Item2": "آذربایجان شرقی" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "تبریز" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "تپریز، تورز، تاوریژ، تورژ، تبریز، توری" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "شهر: ۱،۷۳۳،۰۳۳ نفر" }, { "Item1": "تراکم‌جمعیت", "Item2": "۷،۷۸۰" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[ترکی آذربایجانی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه دوازده‌امامی]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۲۵۰٫۵۹۰ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۳۴۸ تا ۱۵۶۱ متر" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "بیشینه: ۱۸+ C°\nکمینه: ۶٫۹+ C°" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۳۱۰ میلی‌متر" }, { "Item1": "شمارروزهای‌یخبندان", "Item2": "۱۰۴ روز" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "[[ایرج شهین باهر]]" }, { "Item1": "نماینده مجلس", "Item2": "[[پزشکیان]]، [[بیگی]]، [[ساعی]]، [[فرهنگی]]، [[بی‌مقدار]]، [[سعیدی]]" }, { "Item1": "سال تأسیس شهرداری", "Item2": "۱۲۸۶" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "[[آجیل]]، [[نوقا]]، [[راحت‌الحلقوم]]، [[فرش]]، [[صنایع دستی]] و [[محصولات چرمی]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۴۱" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۱۵ و ۳۵" }, { "Item1": "جمله خوشامد", "Item2": "شهر تبریز است و جان قربان جانان می‌کند\nسرمه چشم از غبار کفش مهمان می‌کند\nتبریز ۲۰۱۸ پایتخت گردشگری اسلامی" } ], "Title": "شهر ایران" }
تبریز () کلانشهری در شمال‌غرب ایران ، مرکز استان آذربایجان شرقی و بزرگترین شهر ترک‌های ایرانی است. این شهر، بزرگ‌ترین قطب اقتصادی منطقه شمال‌غرب ایران و مناطق آذری‌نشین بوده و مرکز اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته می‌شود. در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، جمعیت تبریز بالغ بر ۱،۵۵۸،۶۹۳ نفر بوده‌است. اکثریت ساکنان تبریز آذربایجانی بوده و به زبان ترکی آذربایجانی با لهجه تبریزی سخن می‌گویند؛ البته برخی اسناد تاریخی نشان می‌دهد که تا سده یازدهم هجری، زبان آذری –شاخه‌ای از زبان‌های ایرانی– در این شهر تکلم می‌شده‌است. تبریز در طول تاریخ خود با فراز و فرودهای بسیاری روبه‌رو بوده‌است. تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی –از جمله زمین‌لرزه‌های مهلک– را تجربه کرده‌است. سنگ بنای تبریز کنونی به دوران اشکانی و ساسانی برمی‌گردد. این شهر در طول حکومت ۴۰۰ ساله خاندان «روادی» و اسکان قبیله عرب «ازد» به شکوفایی رسید. تبریز یکی از طویل‌المدت‌ترین پایتخت‌های ایران بوده‌است؛ این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان اتابکان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، قراقویونلوها، آق‌قویونلوها، صفویان و ولیعهدنشین ایران در دوره قاجاریان بوده‌است. اوج شکوفایی تبریز مربوط به دوره ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بود. این شهر در سال ۱۵۰۰ میلادی و در زمان پایتختی صفویان به‌عنوان پنجمین شهر پرجمعیت جهان شناخته می‌شد و جمعیتش با استانبول –پایتخت امپراتوری عثمانی– برابری می‌کرد. تبریز مجددا در دوره قاجار به شکوفایی رسید؛ به‌طوری‌که در این دوره به‌عنوان مهم‌ترین و پیشروترین شهر ایران شناخته می‌شد. در دوران معاصر نیز این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب می‌شود. این شهر در دو سده اخیر، مبدا بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بوده‌است؛ به‌طوری‌که این شهر مانع خاموشی انقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی کشور –همچون انقلاب ۱۳۵۷ ایران– و روند مدرنیزه شدن کشور داشته‌است. نام کوه سهند؛ به عقیده برخی، واژه تبریز (تب‌پنهان‌کن) به جهت پنهان‌کنندگی تف و گرمای کوه سهند به این شهر اطلاق شده‌است. یاقوت حموی در «معجم‌البلدان» گزارش می‌دهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تبریز» تلفظ می‌شده‌است. با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویش‌های موسوم به گویش‌های ایرانی جنوب دریای خزر وابسته‌است؛ یا به احتمال بیش‌تر، تلفظ تبریز معرب‌شده نام شهر در باب فعلیل (در زبان عربی) است. هم‌چنین شیوه نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغه ارمنی، نمایانگر وابستگی واژه توریژ به «زبان پهلوی شمالی» می‌باشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه می‌گیرد که این مسئله نشان می‌دهد که ریشه نام شهر به زمان‌های بسیار دور تا اوایل سلسله ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمی‌گردد. بنابر گفته مصطفی مومنی در دانشنامه جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) می‌خوانده‌اند. تا اوایل سده چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری می‌نامیده‌اند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری می‌گویند. در نوشته‌های کهن (برای نمونه ابوالفدا) نام این شهر به شکل «توریز» آمده و هنوز هم در زبان‌های کردی و تاتی «توریز» و «توری» به کار می‌رود. نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه؛ نام تبریز در میانه نقشه مشهود است. عده‌ای از شرق‌شناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشه‌ای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیت‌های گرمایی کوه سهند دانسته‌اند. هم‌چنین منابع ارمنی نام شهر را در سده پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تورش» دانسته‌اند و به فارسی هم تورز تلفظ کرده‌اند و با توجه به معنای متداول فارسی «تب‌ریز» و «تب‌پنهان‌کن» و احتمالا نام تبریز «پنهان‌کننده تف و گرما» و با «جنبش‌های آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بوده‌است. دانشنامه بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» می‌داند، چیزی که باعث روان شدن گرما می‌شود و احتمالا به‌خاطر چشمه‌های آب‌گرم اطراف آن است. در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانه دیگری وجود دارد؛ از جمله این‌که زبیده زن هارون الرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دل‌انگیز آن‌جا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را «تب‌ریز» بگذارند. هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست می‌داند. لقب‌ها و عناوین جشن افتتاح نخستین خط تراموای ایران در تبریز (معروف به قونقا) در سال ۱۲۸۰ خورشیدی. شهر اولین‌ها یکی از لقب‌های تبریز است. تبریز به عنوان شهر اولین‌ها، شهر بدون گدا، شهر زیرگذرها و روگذرها، پایتخت گردشگری اسلامی در سال ۲۰۱۸، امن‌ترین شهر ایران، سالم‌ترین شهر ایران، مهد سرمایه‌گذاری ایران، دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران، دومین شهر بلندمرتبه‌ساز ایران، دومین قطب علوم پزشکی ایران، دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران، شهر شکلاتی ایران، قطب خودروسازی ایران، قطب قطعه‌سازی ایران، قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه، شهر جهانی بافت فرش و یکی از مهم‌ترین شهرهای مهاجرپذیر ایران شناخته می‌شود. تاریخ دوران اولیه یکی از گورهای باستانی کشف شده در موزه عصر آهن تبریز واقع در شمال مسجد کبود. تاریخ اولیه شهر تبریز هنوز بدرستی معلوم نشده‌است و بحث‌های زیادی در اینباره مطرح است. برخی تاریخ شناسان ادعا کرده‌اند که بهشت عدن در محل فعلی شهر تبریز بنا شده بود. نخستین نوشته موجود درباره تبریز کتیبه پادشاه آشور سارگن دوم می‌باشد. همچنین اکتشافات انجام شده در طی سال‌های ۱۳۸۰ در سایت موزه عصر آهن در حوالی مرکز تبریز نشان از وجود تمدنی در محل کنونی شهر تبریز در هزاره اول و دوم قبل از میلاد دارد. این شهر در طول تاریخ چندین بار به عنوان پایتخت حکمرانی پادشاهان مختلف انتخاب شده‌است. از جمله نخستین این موارد پایتخت حکمرانی یکی از فرماندهان اسکندر مقدونی به نام آتروپات بوده‌است. پیش از اسلام شماری از محققان بر این عقیده‌اند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبه سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سال‌های ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشته‌است. در کتیبه سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شده‌است. این دژ بنابر نوشته‌های کتیبه سارگن، محل نگه‌داری اسب‌های ذخیره سواران اورارتو بوده که در حمله آشوری‌ها ویران شده‌است. اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعه‌های دوران مادها، مورد اختلاف بین محققین است. در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دوره ساسانی (سده سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیش‌تر در سده هفتم این واقعه روی داده‌است. شهر کنونی تبریز بر روی خرابه‌های شهر «تورژ» (بارها) بنا شده‌است. تورژ یکی از بااهمیت‌ترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشته‌است. این شهر در زمان حکمرانان اشکانی‌تبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بوده‌است. ولادیمیر مینورسکی در دانشنامه اسلام بیان می‌کند، این داستان که شاه اشکانی‌تبار ارمنستان به‌خاطر انتقام کشته‌شدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیان‌گذار سلسله ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشته‌های واردان (تاریخ‌نگار ارمنی در سده چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشه‌ای عامیانه دارد. پس از اسلام جایگاه تبریز در نقشه استان آذربایجان در دوره خلفای عباسی. احتمالا تبریز در سده چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حمله اعراب، قریه‌ای کوچک بیش نبوده‌است. در زمان فتح آذربایجان به دست مسلمانان در سال ۲۲ هجری توجه آن‌ها بیش‌تر متوجه شهر اردبیل بود و نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آن‌ها سربازگیری کرده بود، نیامده‌است. پس از فتح آذربایجان، گروه‌هایی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رواد» از قبیله «ازد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند. به گفته یاقوت حموی، تبریز قریه‌ای بود تا آن‌که رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آن‌جا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند. مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و هم‌عصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان می‌شمارد. در حالی که نویسندگانی مانند ابن خردادبه، احمدبن یحیی بلاذری و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام برده‌اند. تبریز از نیمه نخست سده سوم هجری رو به گسترش نهاد و بر اهمیت آن در منطقه آذربایجان افزوده شد. به‌طوری‌که متوکل عباسی پس از زمین‌لرزه سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بی‌درنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود. این شهر که در دوره فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمین‌لرزه سال ۴۳۴ هجری مجددا به‌شدت آسیب دید. هنگامیکه ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمی‌رسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد. اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بوده‌اند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراج‌گزار خود کرد و به گفته ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهار صد سال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد. در نوشته‌های تاریخی از دوران سلجوقی، اشاره‌های زیادی به تبریز یافت نمی‌شود. در راحهالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت. بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش‌آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آن‌چنان‌که از شواهد تاریخی برمی‌آید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سده هفتم هجری مغولان دوبار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغول‌ها در نهایت بر تمام آذربایجان و به ویژه تبریز دست یافتند. سفینه تبریز؛ از آثار برجسته ادبی دوره ایلخانان که در میان سال‌های ۷۲۱ تا ۷۲۳ هجری توسط ابوالمجد تبریزی در تبریز گردآوری و کتابت شده‌است. طرحی از اباقاخان بر روی اسب، ارغون‌خان ایستاده، و دوران کودکی غازان خان. در دوران ایلخانان تبریز به اوج شکوفایی خود رسید. اباقا خان دومین پادشاه از سلسله ایلخانان تبریز را پایتخت قلمرو این سلسله برگزید و حکمرانی خود را بر قلمرویی از نیل تا آسیای مرکزی در این شهر ادامه داد. در زمان حکمرانی غازان خان اصلاحات غازانی از این شهر شروع شد و بناهای متعددی از جمله بنای دو شهر اقماری و نمونه شنب غازان و ربع رشیدی در این دوران انجام شد. مارکو پولو جهانگرد ونیزی که در سال ۱۲۷۵ میلادی از این شهر عبور نمود درباره شکوفایی این شهر در آن دوران نوشته‌است: طرحی از شهر تبریز در قرن شانزدهم میلادی توسط ریاضی‌دان عثمانی نصوح مطراقچی دوران شکوه تبریز در سلسله‌های تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسله صفویه ادامه یافت. به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) شاه اسماعیل تبریز را به تصرف خود درآورد و نخستین پایتخت ایران جدید در دوره صفویه را در این شهر بنیان گذارد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریز سنی‌مذهب بودند و به‌زودی سیاست‌های سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیب‌پذیر شود؛ به‌طوری‌که چندین‌بار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود. در اواخر دوران صفویان این شهر دچار خسارات فراوانی شد. در زلزله مهیبی در ۱۷۲۱ میلادی هشتاد هزار تن از ساکنان این شهر کشته شدند. در اشغال مجدد شهر توسط عثمانی‌ها ما بین سال‌های ۱۷۲۴–۱۷۲۵ میلادی حدود دویست هزار تن از مردم این شهر بدست قوای عثمانی کشته‌شدند. در سال ۱۷۸۰ زلزله مهیب دیگری دویست هزار نفر دیگر از مردمان این شهر را کشت. این بلایای متعدد باعث شدند تا در اواخر قرن هیجدهم میلادی تبریز با جمعیتی سی هزار نفری به شهر ارواح مبدل شود. در این سال‌ها هر قسمتی از شهر توسط خانواده‌ای اداره می‌شد. یکی از دروازه‌های تبریز قدیم (۱۸۴۱). با آغاز دوران قاجار این شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت. تبریز در دوره قاجاریان به عنوان ولیعهدنشین این سلسله انتخاب شد. با آغاز جنگ‌های ایران و روسیه در این دوران، تبریز یکی از اهداف قوای روس به‌شمار می‌رفت. روس‌ها سرانجام در سال ۱۸۲۶ میلادی تبریز را به تصرف خود درآوردند. با امضای توافقنامه صلح بین ایران و روس این شهر دوباره به دست نیروهای ایرانی افتاد. در آرامش پس صلح عباس میرزا، ولیعهد وقت و والی آذربایجان، شروع به اصلاحات گسترده و مدرن‌سازی در شهر نمود. او نقشه جدیدی از شهر تهیه کرد و به بازسازی تبریز پرداخت. عباس میرزا سیستم پستی و سیستم مالیاتی نوینی را در این شهر بنیان نهاد و همچنین مدرن‌سازی نظامی ارتش ایران و صنایع مرتبط با آن در این شهر آغاز شدند. معاصر رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سده‌ها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شده‌است. توسعه این شهر به‌ویژه با ثبات نسبی در دوران قاجار با همجواری با روسیه و عثمانی و موقعیت سوق‌الجیشی این شهر در مسیر مبادلاتی ارتباطی شرق و غرب شدت یافت. از همین رو بسیاری از پیشرفت‌ها و مظاهر تمدن نوین در سطح کشور از تبریز آغاز شده‌است. در این دوران بسیاری از جنبش‌های فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل می‌گرفت. بسیاری از اولین‌های تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه، اولین سینمای عمومی، اولین کودکستان و اولین مدرسه کر و لال‌های ایران، ادبیات نوین، نمایشنامه‌نویسی به زبان فارسی و آذری و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بوده‌است. از این رو تبریز، به عنوان شهر اولین‌ها مشهور شده‌است. مشروطه‌طلبان تبریز؛ در نگاره، ستارخان و باقرخان نیز دیده می‌شوند. نزدیکی این شهر به مسیر مبادلات با غرب باعث ارتباط و رشد و نمو جنبش‌های روشنفکر و آزادی‌خواه این شهر گردید. نقطه بارز این تاثر در نقش ویژه تبریز در جنبش مشروطه نمودار گشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلی‌شاه قاجار تمام حرکت‌های مشروطه‌خواهانه در تهران خاموش شدند. در این زمان در تبریز و تنها در چند محله آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخ‌الاسلام بودند که از این دست‌آورد پاسداری کنند. مقاومت تبریز با واکنش نیروهای دولتی مواجه شد به‌طوری‌که شهر تبریز توسط نیروهای دولت برای مدت چندین ماه محاصره شد. سرانجام در آستانه بحرانی شدن قحطی در تبریز با مداخله قزاق‌های روس برای حفظ جان کنسول آن کشور محاصره تبریز شکسته شد و نیروهای آزادی‌خواه (قشون ملی) به طرف تهران حرکت کرد. آزادی خواهان از جنوب اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند. با هجوم آزادی‌خواهان و فتح تهران مشروطه‌خواهان و آزادی‌خواهان در قیامی که تبریز سرآغاز آن بود به پیروزی رسیدند. این آزادی‌خواهی در تبریز بعد از پیروزی جنبش مشروطه و با اشغال این شهر توسط قوای روس بهای سنگینی را بر دوش مردمان این شهر نهاد. چهار ماه پس از پیروزی مشروطه خواهان در ایران در آذر ماه سال ۱۲۹۰ خورشیدی قوای روس با تهاجمی مجدد این شهر را آماج حملات خود قرار داده و اشغال نمودند. روس‌ها در روزهای پس از تسخیر تبریز به سرکوب آزادی‌خواهان و مردم عادی این شهر پرداختند و فجایع خونباری را علیه مردم این شهر رقم زدند. اشغال روس‌ها تا اواخر جنگ جهانی اول که شهر تبریز بین قوای دوطرف درگیر دست به دست شد ادامه یافت. پس از جنگ جهانی اول، با پیروزی انقلاب روسیه نیروهای این کشور در اسفند ۱۲۹۶ تبریز را تخلیه کردند و قدرت را به کمیته محلی حزب دموکرات ایران واگذار نمودند. در این هنگام با خلا قدرت نظامی ناشی از تخلیه قوای روس، نیروهای امپراتوری عثمانی تبریز را به اشغال خود درآورده و سران دموکرات این شهر را از جمله شیخ محمد خیابانی تبعید نمودند. با اضمحلال امپراتوری عثمانی کنترل تبریز مجددا به دست ایرانی‌ها افتاد. شیخ محمد خیابانی در بازگشت از تبعید، دولتی خودمختار به نام دولت آزادیستان را در این شهر بنا نمود که با سرکوب و کشتار سران این دولت توسط نیروهای دولت مرکزی ایران، کنترل شهر مجددا به دست دولتیان افتاد. در سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان با کودتایی در شهر تهران با همراهی سید ضیا قدرت سیاسی کشور ایران را در دست گرفت. در دوران پس از کودتا نارضایتی‌هایی در بسیاری از نقاط ایران بوجود آمد. از جمله این ناآرامی‌ها قیام سرگرد لاهوتی فرمانده ژاندارمری در تبریز بود که مورد حمایت دموکرات‌های تبریزی قرار گرفت. قیام لاهوتی دوام زیادی نیاورد و پس از یک هفته در مقابل نیروهای قزاق ایرانی شکست خوردند. در دوران زمامداری رضاشاه سیاست یک کشور، یک ملت در پیش گرفته شد. این سیاست بر یکسان‌سازی کلیه امور مردمی از جمله زبان کشور استوار بود. در این دوران سیاست‌های خشنی در اجبار به استفاده از زبان فارسی و فارسی‌سازی امور اتخاذ شد. چاپ و نشر به زبان‌های دیگر از جمله آذری به کل ممنوع شد. سیستم آموزش سنتی با سیستم آموزش نوین که زبان فارسی تنها زبان مجاز ایرانی در آن به‌شمار می‌رفت جایگزین شد. همچنین آذربایجان بر خلاف استان‌های مرکزی و استان‌های سواحل خزر که دولت وقت دست به صنعتی کردن این نواحی زده‌بود از مدرن‌سازی و در پی آن صنعتی‌سازی دوران رضاخان بهره چندانی نبرد. ایالت آذربایجان به مرکزیت تبریز که بطور سنتی دارای دولتمرد خود بود به دو استان آذربایجان شرقی به مرکزیت تبریز و استان آذربایجان غربی به مرکزیت رضاییه (با نام خود ساخته جدید) تقسیم شد و آذربایجان که زمانی دروازه ایران به مبالات با غرب بود به انبار غلات ایران تقلیل داده‌شد. رژه سربازان ارتش سرخ شوروی در خیابان‌های تبریز در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم؛ شهریور ۱۳۲۰. در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال ایران بدست متفقین رضاخان از قدرت خلع شد و تبریز به اشغال قوای شوروی درآمد. پس از اتمام جنگ قوای شوروی از تخلیه این منطقه سر باز زدند و در سال ۱۳۲۴، فرقه دموکرات آذربایجان، به رهبری سید جعفر پیشه‌وری و با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی خودمختار از دولت مرکزی ایران به مرکزیت تبریز کرد. با بیرون رفتن نیروهای شوروی و حمله نیروهای ارتش ایران نیروهای فرقه دموکرات شکست خورده و حکومت خودمختار آذربایجان درست یک سال پس از تاسیس فرو پاشید. سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به دیوار آهنین و بسته‌شدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربه بزرگی به رونق تجاری شهر به‌عنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران وارد نمود. در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشته‌شدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری با پلیس و نیروهای امنیتی وقت کشید و معترضین پس از یک روز تظاهرات و درگیری بیش‌تر نقاط شهر را تسخیر نمودند. در سال‌های نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران حزب جمهوری خلق مسلمان ایران، به طرفداری از آیت الله شریعتمداری برخی ناآرامی‌ها را در این شهر پدیدآوردند. طرفداران این حزب با اختلاط دین و سیستم سیاسی مخالف بودند و همچنین خواهان احقاق حقوق اقلیت آذربایجانی بودند. در پی گسترش ناآرامی‌ها نیروهای نظامی مستقر در این شهر از جمله پایگاه نیروی هوایی تبریز به حمایت از معترضین پرداخت. آن‌ها برای نشان دادن قدرت خود شش فروند جنگده فانتوم را در ارتفاع پایین بر فراز تبریز به پرواز درآوردند. در نهایت کنترل مراکز حساس شهر از جمله مرکز صدا و سیما تبریز و پایگاه دوم شکاری نیروی هوایی به دست معترضین آمد. با دخالت نیروهای پاسداران انقلاب اسلامی اعزامی از تهران و نیروهای چپ دانشگاه تبریز که در آن زمان از رژیم جدید در تهران حمایت می‌کردند درگیری‌ها در تبریز به خشونت کشید. سید محمدکاظم شریعتمداری که در قم زندگی می‌کرد در پیامی که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد، مردم را به پرهیز از خشونت دعوت نمود و سرانجام اعتراضات تبریز آرام گرفت. با دستگیری و اعدام‌های گسترده، حصر خانگی و خلع لباس سید محمدکاظم شریعتمداری، و تعطیلی حزب خلق مسلمان این ناآرامی‌ها در۲۰ دی‌ماه ۱۳۵۸ خاتمه یافت. جنگ ایران و عراق این شهر را مانند سایر نقاط نیمه غربی ایران متاثر نمود. نیروهای داوطلب تبریز در سال‌های جنگ عراق با ایران نقش بارزی در دفاع از مرزهای کشور ایران داشتند و حضور نیروهای داوطلب تبریزی در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشته‌شدگان (شهیدان) این شهر در این جنگ بیش از ۴،۲۰۰ تن بوده‌است. در جریان این جنگ، به هنگام جنگ شهرها، مناطق صنعتی و مسکونی این شهر بیش از ۴۰ بار مورد حمله هوایی نیروی هوایی ارتش عراق قرار گرفت. از جمله قربانیان بمباران هوایی تبریز، کشته‌شدن ۲۲ تن از دانشجویان دانشگاه تبریز به هنگام بمباران ساختمان‌های این دانشگاه می‌باشند. در دوران پس از جنگ توسعه این شهر با سرعت ادامه یافت. با این حال توسعه غیرمتوازن تبریز در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی و بعد از جنگ بدون توجه به برنامه توسعه کلان‌شهری انجام شده. این توسعه افسار گسیخته باعث ایجاد و گسترش نارسایی‌های مبرم در خدمات شهری و آسیب‌های زیست‌محیطی در تبریز و اطراف آن شده‌است. در سال‌های اخیر طرح توسعه جدیدی برای این شهر ترسیم شده که هدف آن متوازن نمودن توسعه شهری تبریز می‌باشد. وضعیت طبیعی جغرافیا دورنمایی از کوه دند و قله آن. تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهی‌الیه مشرق و جنوب‌شرق جلگه تبریز قرار گرفته‌است. این شهر از سمت شمال به کوه‌های پکه‌چین و عون بن علی، از سمت شمال‌شرق به کوه‌های گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنه پایان و از سمت جنوب به دامنه‌های رشته‌کوه سهند محدود شده‌است. تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمین‌های هموار دشت تبریز و شوره‌زارهای تلخه‌رود (آجی‌چای) محدود شده و به شکل یک چاله نسبتا بزرگ یا یک جلگه بین‌کوهی درآمده‌است. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سه‌راهی مرند تا ۱۵۶۱ متر در محله زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمین‌های تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است. مسافت جاده‌ای بین این شهر تا اردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۱۴۹ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است. تصویر هوایی شهر تبریز، سال ۱۳۳۴ خورشیدی. مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریبا ۲۰ برابر شده‌است، به‌طوری‌که مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتا ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیده‌است. مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافت‌های فرسوده بوده‌است. رودخانه‌ها پل قاری بر روی رودخانه مهران‌رود (قوری‌چای). از پیرامون و نیز از داخل تبریز دو رودخانه عبور می‌کند: تلخه‌رود یا آجی چای، رودخانه‌ای دایمی که از شمال غربی این شهر می‌گذرد و رود موسمی قوری‌چای که پس از عبور از مرکز تبریز در شمالغرب این شهر به آجی‌چای می‌پیوندد. تلخه‌رود (آجی‌چای) رودخانه تلخه‌رود که از دامنه‌های جنوبی کوه سبلان سرچشمه می‌گیرد، پس از عبور از جلگه سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنه‌های قوشه‌داغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگه تبریز می‌شود و در امتداد جاده تبریز–آذرشهر به سمت جنوب‌غرب جریان پیدا می‌کند و در اطراف گوگان به دریاچه ارومیه می‌ریزد. آب رودخانه تلخه‌رود به دلیل عبور از زمین‌های گچی و نمکی در مناطق شمال‌شرق تبریز تلخ و شور است و برای کشاورزی مناسب نیست. میانگین آبدهی این رودخانه در ایستگاه اندازه‌گیری ونیار –در شمال‌شرق تبریز– بین ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیه‌است. مهران‌رود (قوری‌چای) رودخانه مهران‌رود نسبت به رودخانه تلخه‌رود از میزان آبدهی کم‌تری برخوردار است و در بیش‌تر ماه‌های سال کم‌آب و در برخی ماه‌های گرم، خشک می‌شود. این رودخانه از دامنه‌های کوه سهند در جنوب شرق تبریز سرچشمه می‌گیرد و با عبور از دره لیقوان به شهر باسمنج در جنوب‌شرق تبریز می‌رسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانه‌های فصلی و فرعی متعدد، بر آب آن افزوده می‌گردد. مهران رود از سمت شرق تبریز، وارد این شهر می‌شود. این رود پس از ورود به تبریز با جهت شرقی–غربی از داخل شهر عبور کرده و بعد از عبور از زمین‌های کشاورزی غرب تبریز در ناحیه شمال‌غربی تبریز و در نزدیکی فرودگاه تبریز به تلخه‌رود ملحق می‌شود. آب و هوا نمایی از محوطه دانشگاه تبریز در فصل زمستان. آب و هوای تبریز استپی خشک با تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد است. سرمای زمستانی، تاثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقه‌است. آب و هوای این شهر در تابستان‌ها خشک و گرم است؛ اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغ‌های زیادی در پیرامون شهر تعدیل می‌گردد. میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرم‌ترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجه سانتی‌گراد، در دی‌ماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجه سانتی‌گراد، در فروردین‌ماه ۱۰٫۵ درجه سانتی‌گراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجه سانتی‌گراد و میانگین سالانه دما ۱۱٫۹ درجه سانتی‌گراد است. میانگین بارندگی سالیانه تبریز مانند بیش‌تر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلی‌متر در سال است. معمولا در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ می‌دهد. زمین‌لرزه‌ها مقایسه نسبی میزان خطر زمین‌لرزه در نقاط مختلف ایران؛ نقاط قرمزتر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آن‌ها بیش‌تر است. تبریز در ناحیه‌ای زلزله‌خیز واقع شده و این شهر در طول تاریخ بارها با زلزله‌های مهیبی مواجه شده‌است. مهیب‌ترین زمین‌لرزه‌ای که تا به حال تبریز شاهد آن بوده، در سال ۱۱۵۸ خورشیدی (۱۷۸۰ میلادی) روی داده‌است. جنبش و حرکت خفیف زمین به صورت روزانه در تبریز اتفاق می‌افتد. دلیل وقوع زمین‌لرزه‌های بزرگ و مخرب رشته‌کوه‌های البرز و زاگرس و شهر تبریز که محل تلاقی این دو رشته کوه می‌باشد، قرارگرفتن آن‌ها در مسیر کمربند آلپاید است. مسیر این کمربند از میانه اقیانوس اطلس شروع می‌شود و پس از عبور از دریای مدیترانه، شمال ترکیه، ایران، هند، چین و جزایر فیلیپین، به کمربند دیگری که اقیانوس آرام را دور می‌زند، متصل می‌شود. از جمله گسله‌های بارز آذربایجان، «گسله شمال تبریز» است. این گسله که به موازات جاده اصلی تبریز–بستان‌آباد تا میانه امتداد یافته، مسبب زمین‌لرزه سال ۱۷۲۱ میلادی با شدت ۷٫۶ درجه ریشتر می‌باشد. هرچند این گسله در سده حاضر فعالیت مشخصی نداشته‌است؛ ولی شواهدی مبنی بر امکان تجدید حرکت آن وجود دارد. اطلاعات آماری نیز نشان می‌دهد که دوره بازگشت زمین‌لرزه‌های شدید و مخرب در تبریز می‌تواند تا حدود ۲۶۰ سال نیز برسد. تعدادی از تاریخ‌های مهم وقوع زمین‌لرزه در تبریز در زیر فهرست شده‌اند: در سال ۲۴۴ هجری قمری و در زمان حکومت ابوالفضل جعفر متوکل (خلیفه عباسی) تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی گردید. در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمین‌لرزه سخت آسیب دید. منجمی به‌نام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمین‌لرزه را پیش‌بینی کرده ود. در سفرنامه‌ای که از ناصر خسرو برجای مانده، به این زمین‌لرزه اشاره شده‌است: قطران تبریزی زمین‌لرزه سال ۴۳۴ را چنین توصیف می‌کند: خدا به مردم تبریز برفکند فنا فلک به نعمت تبریز برگماشت زوال فراز گشت نشیب و نشیب گشت فراز رمال گشت جبال و جبال گشت رمال دریده گشت زمین و خمیده گشت نبات دمنده گشت بحار و رونده گشت جبال بسا سرای که بامش همی به سود فلک بسا درخت که شاخش همی به سود هلال کز آن درخت نمانده کنون مگر آثار وز آن سرای نمانده کنون مگر اطلال کسی که رسته شد از مویه گشته بود چو مو کسی که جسته شد از ناله گشته بود چو نال یکی نبود که گوید به دیگری که مموی یکی نبود که گوید به دیگری که منال همی به دیده بدیدم چو روز رستاخیز ز پیش رایت مهدی و فتنه دجال کمال دور کناد ایزد از جمال جهان کمی رسد به جمالی کجا گرفت کمال در سال ۱۱۵۸ خورشیدی زمین‌لرزه خسارت‌های عمده‌ای به تبریز وارد کرد. تبریز دارای یک شهرک امن برای اسکان شهروندان در مواقع وقوع بحران و بلایای طبیعی –به ویژه زمین‌لرزه– است. این شهرک که در بالادست بزرگراه شهید کسایی و در جوار پارک جنگلی عباس میرزا واقع شده، دارای گنجایش اسکان ۱۰ هزار نفر بوده و امکان اسکان ۲۰ هزار نفر را در شرایط بحرانی دارد. مردم زبان توزیع جغرافیایی مناطقی که در آن‌ها به زبان ترکی آذربایجانی سخن گفته می‌شود. زبان امروزی مردم تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری معروف است. همچنین زین‌العابدین شیروانی (معاصر فتحعلی‌شاه و محمدشاه) در کتاب «حدایق السیاحه» نیز تایید می‌کند که ساکنان تبریز به این زبان سخن می‌گویند. تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری سخن می‌گفته‌اند که تا حدود سده یازدهم هجری در آذربایجان رایج بوده‌است. زبان آذری از زبان‌های ایرانی و نزدیک به گویش‌های جنوب دریای خزر و تاتی بوده‌است. زبان ترکی آذربایجانی در ایران –برخلاف جمهوری آذربایجان– به الفبای فارسی نگاشته می‌شود. مسعودی در سال ۳۱۴ (سده چهارم هجری) از میان زبان‌های رایج در این شهر، زبان‌های پهلوی، دری و آذری را ذکر نموده‌است. محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» می‌نویسد: «زمانی که به سال ۴۸۸ هجری (سده پنجم هجری) ناصر خسرو با قطران در تبریز ملاقات می‌کند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن می‌گفته‌اند؛ ولی به فارسی دری نمی‌توانسته‌اند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری می‌نوشته‌اند». یاقوت حموی در سده ششم هجری به ابو زکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره می‌کند که به یک لهجه محلی ایرانی تکلم می‌کرده‌است. همچنین در رساله‌ای از مولانا روحی انارجانی به نام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» (سده یازدهم هجری) بخشی به زبان آذری نوشته شده و این می‌نمایاند که تا زمان سلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز این زبان ایرانی در تبریز رواج داشته‌است. قومیت نوع پوشش مردم آذری. قومیت مردم ساکن در تبریز شامل ۹۶٫۵٪ ترک (آذری)، ۲٫۹٪ فارسی‌زبان و ۰٫۶٪ از سایر قومیت‌ها می‌باشد. همچنین مطالعه مقایسه‌ای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده که آذری‌های ایرانی و احتمالا اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردم گرجستان دارند. بر پایه سفرنامه‌ها و تاریخ نوشته‌های جهانگردان و تاریخ نگارانی که از تبریز گذر کرده‌اند در گذشته قومیت‌های مختلفی در شهر تبریز سکونت داشته‌اند. برای مثال بنا به گفته جهانگردان ونیزی که در حوالی دوره آق‌قویونلو از تبریز دیدن کرده‌اند: «ایرانیان، ترکمانان، عشایر هواخواه صفویه و ارامنه» ساکنان تبریز را تشکیل می‌دادند. آنتوریو تنرئیرو (جهان‌گرد پرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومت شاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز می‌نویسد: «در این شهر فارسی‌زبانان و عده‌ای از ترکمانان زندگی می‌کنند که همگی سفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند». مذهب کلیسای مریم مقدس تبریز. بیشینه مردم تبریز مسلمان و پیرو مذهب شیعه دوازده‌امامی هستند. هرچند کمینه‌ای از مسیحیان ارمنی با ۱،۰۹۷ نفر و آشوری با ۵۰۳ نفر، زرتشتی با ۲۶ نفر، سایر مسیحیان با ۱۷ نفر و کلیمی با ۵ نفر جمعیت نیز در این شهر سکونت دارند. شاه اسماعیل یکم هنگام تاجگذاری در شهر تبریز به سال ۱۵۰۱ میلادی، علی‌رغم آن‌که در آن زمان اکثریت ساکنان شهر سنی‌مذهب بودند، مذهب شیعه دوازده‌امامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد. تبریز شمار زیادی از پیروان اهل حق را در خود جای داده‌است. البته بنا به یک رسم نانوشته، هیچ‌گاه از این جماعت آمار گرفته نمی‌شود؛ ولی هر مسافری می‌تواند مردان آن‌ها را به راحتی از طریق سبیل بلندشان در بیرون تشخیص دهد. با توجه به این‌که تبریز محل اعدام سید علی‌محمد باب (ژوئیه ۱۸۵۰) بوده، احتمال دارد تعدادی بهایی هم در شهر ساکن باشند. ارامنه تبریز که بیش‌ترین کمینه ساکن این شهر را تشکیل می‌دهند، در طی نسل‌کشی ارمنی‌ها که توسط امپراتوری عثمانی و هم‌زمان با جنگ جهانی اول صورت گرفت، به تبریز و دیگر نقاط آذربایجان پناه برده و در این منطقه ساکن شدند. مذهب ارامنه تبریز کلیسای حواری ارمنی (گریگوری) است که یکی از مذاهب کهن آیین مسیحیت محسوب می‌شود. پیش‌تر جمعیت کوچکی از کلیمیان هم در شهر ساکن بودند. بعد از آنکه «هولاکوخان» در سال ۱۲۸۵ سلسله خود را تاسیس کرد بسیاری از یهودیان به این شهر مهاجرت کردند. به دلیل تبعیضات و تعدیات فراوان جمعیت کلیمیان تبریز در دوران صفوی پراکنده شدند. هر چند در قرن ۱۹ به حضور پررنگ ایشان در عرصه فرش اشاره شده‌است. امروزه همه آن‌ها به تهران مهاجرت کرده‌اند. فرهنگ مقبرهالشعرای تبریز؛ آرامگاه بیش از ۴۰۰ شاعر، عارف و نام‌آور ایرانی. اسدی طوسی نخستین و محمدحسین شهریار واپسین آرمیده در این آرامگاه است. از دیرباز قرار گرفتن شهر تبریز در منتهی‌الیه مسیر تجارت ایرانیان به غرب و واقع شدن در مسیر جاده ابریشم علاوه بر رونق تجارت باعث رونق فرهنگ و هنر در این شهر شده‌است. ایجاد مدارسی همچون ربع رشیدی نیز به این رونق افزوده‌است. در دوران معاصر تاسیس مدرسه مموریال در اواخر قرن نوزدهم و بعدها ایجاد دانشگاه تبریز و همچنین وجود جریان‌های روشنفکر در این شهر به رونق تبادلات فرهنگی این شهر افزود. این شهر همچنین خاستگاه یکی از مکتب‌های نگارگری ایران می‌باشد که با نام همین شهر، «مکتب تبریز»، شناخته می‌شود که در دوران ایلخانان، جلایریان، ترکمانان قراقویونلو و آق‌قویونلو و صفویان شکل گرفته‌است. مشاهیر زیادی در زمینه‌های شعر، ادب، هنر، خطاطی، تاریخ، سیاست، فقه، تفسیر و فلسفه، از شهر تبریز برخاسته‌اند. از جمله مشاهیر تبریز در سده‌های گذشته می‌توان نظام‌الدین تبریزی فقیه شافعی سده هشتم، قطران تبریزی شاعر پارسی‌گوی سده پنجم، خطیب تبریزی عالم ادبیات عرب و نویسنده دیوان حماسه در سده پنجم و اوایل سده ششم، تاج‌الدین تبریزی مفسر شافعی سده هشتم، ملا قاسم انوار عارف و شاعر سده نهم، ملا رجبعلی تبریزی حکیم و عارف سده یازدهم، بدیع‌الزمان تبریزی خوش‌نویس و شاعر سده یازدهم نام برد. از مشاهیر معاصر کشور ایران افرادی همچون سید محمدحسین طباطبایی مفسر و فیلسوف، شیخ عبدالحسین امینی مولف کتاب الغدیر، سید حسن تقی‌زاده سیاست‌مدار و محقق، سید احمد کسروی مورخ، محسن هشترودی ریاضیدان، حسین کاظم‌زاده ایرانشهر نویسنده و سید محمدحسین شهریار بخشی از زندگی خود را در این شهر گذرانده‌اند. نمونه‌هایی از آثار مکتب نگارگری تبریز در سده چهاردهم میلادی جمعیت تغییرات جمعیت تبریز (۱۳۸۵–۱۳۳۵). جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱،۵۵۸،۶۹۳ نفر بوده که ششمین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران، مشهد، اصفهان، کرج و شیراز محسوب می‌شود. این شهر تا اواخر دوره پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار، پرجمعیت‌ترین شهر ایران بود: رتبه یکم (پیش از ۱۲۶۹ خورشیدی): تبریز در سال ۱۲۴۷ خورشیدی، پرجمعیت‌ترین شهر ایران بود و در همین سال، تهران در جایگاه دوم قرار داشت. رتبه دوم (۱۳۴۵ – ۱۲۶۹ خورشیدی): در سال ۱۲۶۹ خورشیدی، جمعیت تبریز و تهران برابر شد و پس از آن، تبریز رتبه دوم را به خود اختصاص داد. رتبه چهارم (۱۳۹۰ – ۱۳۴۵ خورشیدی): در سال ۱۳۴۵ خورشیدی، جمعیت اصفهان و مشهد از جمعیت تبریز پیشی گرفت و این شهر در جایگاه چهارم جای گرفت. رتبه پنجم (۱۳۹۵ – ۱۳۹۰ خورشیدی): در سال ۱۳۹۰ خورشیدی، جمعیت کرج از جمعیت تبریز فزونی یافت و رتبه این شهر به پنجم تنزل یافت. رتبه ششم (پس از ۱۳۹۵ خورشیدی): در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، جمعیت شیراز بیشتر از جمعیت تبریز شد و این شهر در جایگاه ششم قرار گرفت. تبریز به سبب مرکزیت اقتصادی، صنعتی، اداری و اعتبار بین‌المللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب می‌گردد. شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در جاده تبریز-آذرشهر برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته شده، تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعه شهری تضمین گردد. مشاهیر اماکن تاریخی بناها بازار تبریز، تیمچه مظفریه؛ این بازار، بزرگ‌ترین بازار سرپوشیده جهان است. شهر تبریز دارای تاریخی طولانی و پر آشوب است که نخستین نشانه‌های کشف شده تمدن باستانی در آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. با آنکه شهر تبریز در طول تاریخ پر تلاطم خود بارها بر اثر زمین‌لرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حمله‌های سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روس‌ها (به سال ۱۸۲۸–۱۸۲۷) دچار خرابی‌های شدیدی شده‌است و این جنگ‌ها و حوادث طبیعی مکرر، بخش‌های عمده‌ای از قسمت‌های قدیمی شهر را نابود کرده‌اند؛ اما همچنان بناهای تاریخی بسیاری، از گذشته تبریز بر جای مانده که نشانه‌هایی از معماری‌های ایرانی در دوران مختلف را نمایش می‌دهند. بیشتر آثار تاریخی پابرجا در این شهر متعلق به دوره‌های ایلخانیان، صفویان، و قاجار می‌باشد. این شهر همچنین دارای آثار و بناهای متعددی از دوران معاصر می‌باشد. از بناهای تاریخی تبریز، می‌توان به بناهای باستانی ارگ تبریز و مسجد کبود در قسمت مرکزی شهر اشاره نمود. ارگ تبریز بنایی آجری است که پیش از سال ۷۰۱ خورشیدی بر روی آواره‌های مسجدی ساخته شده و از نظر سادگی، اندازه و پایداری، چشم‌گیر است. مسجد کبود، بنایی است که حدود سال ۸۲۹ خورشیدی ساخته شده و به دلیل کاشی‌کاری آبی تزئینی زیبایش، شهرت یافته‌است. بازار تبریز که توسط یونسکو در فهرست میراث جهانی ثبت شده‌است در مرکز شهر قرار دارد. این بازار هنوز یکی از مراکز اقتصادی مهم شهر به حساب می‌آید. در حاشیه تبریز بناهایی نظیر مسجد عینالی در بالای کوه عینالی، مشرف به تبریز قرار گرفته و گمان می‌رود در دوران پیش از اسلام، آتشگاه تبریز بوده‌است. بنای شاه‌گلی یا ایل‌گلی نیز در پارک بزرگ جنوب شرق تبریز قرار دارد. شاه‌گلی کاخ ییلاقی والیان و حاکمان تبریز به‌شمار می‌رفت که در زمان قاجار کار برای تبدیل آن به تفرجگاه عمومی آغاز شد و سرانجام در دوران پیش از انقلاب اسلامی با بازسازی عمارت مرکزی و افزودن گذرگاه پیاده‌روی به آن این محل به تفرجگاه عمومی تغییر کاربری داده‌شد. کاخ شهرداری تبریز و کاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز از بناهای دوران معاصر تبریز می‌باشند که هر دو متعلق به دوره بین دو جنگ جهانی اول و دوم می‌باشند. خیابان تربیت در مرکز شهر دارای ساختمان‌های متعددی است که در دوران شهرداری محمد علی تربیت بر پا شده‌اند. در این خیابان با وجود احداث مراکز خرید جدید همچنان سعی بر حفظ اصالت طرح آن شده‌است. نمونه‌های فراوانی از اماکن تاریخی تخریب شده در تبریز وجود دارد که از جمله آن‌های بناهای ساخته شده در زمان حکمرانی شاه اسماعیل صفوی می‌باشند. شاه اسماعیل پس از فتح هرات هنرمندان بسیاری را با خود به تبریز آورد و بناهای بسیاری را برپا نمود؛ ولی هیچ‌کدام از بناهایی که او و جانشینان مستقیم او ساخته‌اند، اثری باقی نمانده. امروزه از قصر شاه اسماعیل در شمال شرقی تبریز تنها توصیف‌هایی که گردشگران اروپایی مکتوب کرده‌اند باقی مانده‌است. ۱ مساجد مسجد کبود (۱۸۷۲). برپایه نوشته‌های جهانگردان و جغرافی‌دانان، در دوره‌های گوناگون تبریز بیش از یکصد و پنجاه تا سیصد باب مسجد را در خود جای داده بود. امروزه تنها تعداد انگشت شماری از مساجد تاریخی متعلق به سده‌های پیش در این شهر پابرجا مانده‌است که از جمله مهم‌ترین مسجدهای تاریخی تبریز می‌توان به مسجد استاد و شاگرد، مسجد اسماعیل خاله اوغلی، مسجد ثقهالاسلام، مسجد جامع، مسجد حاج صفرعلی، مسجد حسن پادشاه، مسجد خزینه، مسجد دال ذال، مسجد سید المحققین، مسجد صاحب‌الامر (شاه طهماسب یکم)، مسجد شاهزاده، مسجد صادقیه، مسجد ظهیریه، مسجد علی‌شاه، مسجد کاظمیه، مسجد کبود، مسجد مجتهد، مسجد مقبره، مسجد ملاباشی، مسجد میرزاصادق‌آقا، مسجد میرزا مهدی قاری و مسجد قراملک اشاره کرد. خانه‌ها شهر تبریز از نظر تعداد خانه‌های قدیمی از پررونق‌ترین شهرهای کشور ایران به‌شمار می‌آید. تا سال ۱۳۸۷ خورشیدی، بیش از ۶۰۰ باب خانه تاریخی در سطح تبریز شناسایی شده‌است. در دهه‌های اخیر، بسیاری از خانه‌های تاریخی تبریز ترمیم شده‌اند که از جمله این خانه‌ها خانه کوزه‌کنانی –در خیابان راسته‌کوچه– به موزه مشروطه، خانه شربت‌اوغلی –در خیابان ثقهالاسلام– به فرهنگسرای تبریز و خانه‌های قدکی، گنجه‌ای‌زاده و بهنام –در خیابان مقصودیه– به مجموعه دانشکده معماری تبدیل شده‌اند می‌باشند. بسیاری دیگر از خانه‌های تاریخی تبریز نیز در حال احیا و ترمیم هستند و پس از مرمت و مقاوم‌سازی به موزه و مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد. محله‌ها اکثر محله‌های قدیمی تبریز در مرکز این شهر قرار گرفته‌اند. تقریبا در همه محلات قدیمی عرض گذرها بسیار کم است. دلیل انتخاب این عرض کم برای گذرها مشکل کردن کار اشغال‌گران در هنگام تهاجم به شهر بود به‌طوری‌که از سرعت و قدرت عمل مهاجمان تا نفوذ و دستیابی آن‌ها از مرزهای شهر به سمت مرکز و دیگر نقاط شهری کاسته شود و مدافعان داخل شهر فرصت کافی برای عکس‌العمل را داشته‌باشند. از جمله محله‌های قدیمی تبریز می‌توان به دوه‌چی، نوبر، حلمه دربندی و محله امیرخیز اشاره کرد. سیاست استانداری کاخ استانداری آذربایجان شرقی. تبریز به عنوان مرکز استان آذربایجان شرقی میزبان نهاد استانداری آذربایجان شرقی می‌باشد که مهمترین نهاد دولتی در این استان به‌شمار می‌آید. هسته مرکزی این نهاد در کاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز شهر تبریز مستقر می‌باشد. در طول تاریخ هزار ساله اخیر تبریز همواره به عنوان پایتخت کشور یا مرکز ایالت مرکز سیاسی در سطح کشوری یا منطقه‌ای بوده‌است. در دوران قاجار این شهر ولیعهد نشین قاجار بود که تا زمان صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین‌شاه قاجار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، این ولیعهدنشینی ادامه یافت. در این دوره ولیعهدان که از نزدیکان پادشاهان قاجار بودند، فرمانروایی تبریز و کل آذربایجان را برعهده داشتند. پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا کودتای رضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، دولت روسیه حاکمان این استان را تعیین می‌نمود. در دوره پهلوی نیز بیش‌تر استانداران آذربایجان شرقی یا از جانب دولت‌های بیگانه نظیر آمریکا، انگستان و روسیه به این سمت منصوب می‌شدند یا از طرفداران این دولت‌ها بودند. شهرداری ساختمان مرکزی شهرداری تبریز. کاخ شهرداری تبریز. وظیفه امور جاری شهر ازجمله نظارت بر ساخت و سازهای شهری، توسعه شهری و حمل و نقل شهری بر عهده شهرداری تبریز به ریاست شهردار این شهر می‌باشد. شهردار تبریز به صورت دوره‌ای توسط شورای شهر این شهر که توسط رای مستقیم شهروندان تبریز انتخاب می‌شوند منصوب می‌شود. نهاد شهرداری تبریز در بنای کاخ شهرداری تبریز مستقر است که در سال ۱۳۱۴ خورشیدی توسط شهردار وقت – حاج ارفع‌الملک جلیلی– بنیان نهاده شده و از جمله عمارت‌های تاریخی و سمبل‌های این شهر به‌شمار می‌رود. صادق نجفی از مهرماه ۱۳۹۲ عهده‌دار سمت شهرداری تبریز می‌باشد. شهرداری تبریز نخستین نهاد شهرداری در سطح ایران است که باعنوان «بلدیه» در تبریز تاسیس شد. قاسم‌خان امیرتومان (والی) از دانش‌آموختگان دانشگاه «سن‌سیر» فرانسه نخستین شهردار تبریز بود که چاپخانه سربی، چراغ برق، تراموا و تلفن را برای نخستین‌بار در سطح کشور در این شهر دایر نمود. همچنین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، «شیفته بدرآذر» به‌عنوان نخستین شهردار زن در تاریخ تبریز به سمت شهرداری منطقه ۶ این شهر منصوب شد؛ وی پیش از این معاون شهرداری منطقه ۷ تبریز بوده‌است. کنسولگری‌ها پرچم ایالات متحده در حال اهتزاز در کنسولگری آمریکا در ضلع جنوبی ارگ تبریز به سال ۱۹۱۱ میلادی؛ تصویر گرفته شده توسط مورگان شوستر. دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان دارای کنسولگری فعال در شهر تبریز می‌باشند. در زمان‌های گذشته ۱۱ کشور در تبریز دارای کنسولگری بودند که از جمله آن‌ها می‌توان به کنسولگری آمریکا، روسیه، فرانسه، آلمان، اتریش، بریتانیا و عثمانی اشاره کرد. اکثر کنسولگری‌های کشورهای خارجی در شهر تبریز در دوران قاجار، زمانی که این شهر ولیعهد نشین کشور ایران بود، فعالیت خود را آغاز نمودند. کنسولگری بریتانیا قدیمی‌ترین نمایندگی سیاسی خارجی در تبریز بود که در سال ۱۸۳۷ میلادی تاسیس شد. کنسولگری روسیه نیز که کمی پس از آن تاریخ فعالیت خود را آغاز کرد، در کوچه کنسولگری واقع شده بود. کنسولگری فرانسه نیز در سال ۱۸۶۶ میلادی در همین کوچه گشایش یافت. این کوچه به سبب وجود این دو کنسولگری به نام «کوچه کنسولگری» معروف شد. همچنین کنسولگری آمریکا نیز در سال ۱۹۰۶ میلادی تاسیس شد. بیشتر این نمایندگی‌های سیاسی به غیر از کنسولگری ایالات متحده و کنسولگری اتحاد جماهیر شوروی، در دوران نخست‌وزیری مصدق بسته شدند. این دو کنسولگری تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ به فعالیت خود ادامه می‌دادند. در سال‌های اخیر با افزایش مبادلات تجاری و فرهنگی بین این منطقه و کشورهای همجوار دو کشور ترکیه و آذربایجان کنسولگری‌های خود را در شهر تبریز فعال نمودند. اماکن تفریحی پارک‌ها بوستان ایل‌گلی. تبریز دارای ۱۳۲ پارک فعال است که شامل ۴۵ پارک همسایه‌ای، ۵۲ پارک محله‌ای، ۲۵ پارک ناحیه‌ای، ۶ پارک منطقه‌ای و ۴ پارک شهری می‌شود. هشت پارک مسافر در تبریز فعالیت می‌کنند که گنجایش پذیرایی از ۱۰،۰۰۰ مسافر را دارند. مجموعه پارک شاه‌گلی به عنوان مشهورترین پارک تبریز سمبلی از این شهر نیز به حساب می‌آید. پارک و مجموعه تفریحی باغلارباغی در شرق تبریز و پارک گلستان در مرکز شهر از دیگر پارک‌های مشهور این شهر به‌شمار می‌آیند. مجموعه در حال احداث پارک بزرگ تبریز نیز با مساحت ۸۰۰ هکتار و به عنوان یکی از بزرگ‌ترین پارک‌های ایران و خاورمیانه در شمال غرب شهر واقع شده‌است. جهانگردان از تبریز همواره به عنوان شهری که توسط باغات احاطه شده یاد کرده‌اند. به‌طوری‌که گاهی از این شهر با عنوان «باغ شهر ایران» نام برده‌شده‌است. در نام بیشتر محلات قدیمی تبریز همچون باغمیشه، تپه‌لی باغ، قرمزی باغ، کوچه‌باغ و باغ‌شمال، ترکیبی از واژه «باغ» دیده می‌شود. با گسترش شهر و ساخت و ساز در سال‌های اخیر، بیشتر این باغ‌ها تخریب شده و به مناطق مسکونی و تجاری تبدیل شده‌اند. آغاز روند تخریب باغات در تبریز به دوران اصلاحات ارضی در سال‌های ۱۳۴۰ برمی‌گردد که بعد از اجرای این طرح اکثر روستاییان، مزارع و باغات خود را فروخته و به حاشیه شهرها مهاجرت کردند و این امر باعث تخریب ۵۰ باغ تبریز از یک طرف و ایجاد پدیده حاشیه‌نشینی در حومه شهر شد. هتل‌ها قدمت صنعت هتل‌داری در تبریز به بیش از یک قرن می‌رسد. در سال ۱۲۸۲ خورشیدی اولین مسافرخانه به سبک نوین در ایران با نام مهمانخانه نظافت، توسط «میرزا اسحاق‌خان معزالدوله» در جوار پل قاری تبریز احداث شد. امروزه شهر تبریز دارای ۱۸ هتل است. هتل‌های ۵ ستاره پارس و شهریار در منطقه ایل‌گلی و هتل کایا لاله پارک در میدان فهمیده به همراه هتل‌های ۴ ستاره بین‌المللی تبریز و گسترش در منطقه آبرسان از مهم‌ترین هتل‌های تبریز محسوب می‌شوند. همچنین هتل‌های ایران، آذربایجان، دریا، سینا، قدس، ارک، مروارید، پارک و نگین، از دیگر هتل‌های معروف این شهر هستند. سینماها تبریز مهد سینما و تئاتر ایران بوده و پیشینه ورود هنرهای مدرن به این شهر به بیش از یک و نیم سده می‌رسد. نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیک‌ها در تبریز تاسیس شده بود، آغاز به کار کرد. پیش از ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، تبریز ۱۵ باب سالن سینما را در خود جای داده بود که امروزه تنها ۷ باب از آن‌ها سالم باقی‌مانده‌است؛ این در حالی است که در این مدت تنها یک باب سالن سینمای جدید به‌نام سینما ناجی در این شهر به بهره‌برداری رسیده‌است. مراکز خرید مراکز خرید سنتی شهر تبریز دارای مراکز تجاری متعددی است که برخی از آن‌ها شامل مراکز خرید سنتی و قدیمی همچون بازار تبریز است که علاوه بر مرکز تجاری، به عنوان اثری تاریخی نیز شناخته می‌شود. در حال حاضر این بازار، به عنوان یکی از اصلی‌ترین مراکز خرید کالا در میان مردم شهر و گردشگران مطرح است. طلا، فرش، کفش، کیف، پوشاک، لوازم خانگی، وسایل آشپزخانه و ده‌ها کالای دیگر از جمله اقلامی هستند که در این بازار عرضه می‌شود. خیابان تربیت نیز به عنوان بخشی از جاده تاریخی ابریشم، در محدوده بازار تبریز، از مراکز خرید سنتی در تبریز به حساب می‌آید که کیف، کفش و پوشاک، اصلی‌ترین کالاهایی هستند که در آن به فروش می‌رسند. مراکز خرید مدرن مجتمع تجاری لاله پارک. افزون بر مراکز خرید سنتی و تاریخی، مراکز تجاری مدرنی نیز در این شهر احداث شده‌اند. در زیر چند مرکز مهم خرید شهر تبریز معرفی شده‌اند: مرکز خرید لاله پارک با تجمیع برندهای معتبر جهانی، به عنوان مدرن‌ترین مرکز خرید در شمال‌غرب کشور، دارای بیش از ۱۲۰ واحد تجاری است که بسیاری از آن‌ها نمایندگی برندهای معتبر جهانی و برندهایی از کشور ترکیه می‌باشند. برخی از این برندها، به عنوان نمایندگی انحصاری در سطح کشور می‌باشند. مرکز خرید «ستاره باران» نیز به عنوان بزرگترین مرکز خرید و تفریح غرب تبریز در نصف راه واقع شده‌است. آبرسان از جمله مناطقی است که دارای مراکز تجاری متعددی همچون برج بلور، برج شهر، برج سفید، پل بازار جواهر، پاساژ اسکان، مرکز خرید گلدیس و پاساژ صدف است. در کوی ولی‌عصر مناطق سنگ‌فرش، فلکه بزرگ و خیابان فروغی به عنوان مراکز فروش کالا شناخته می‌شوند. مرکز تجاری رشدیه واقع در شهرک رشدیه نیز از مشهورترین مراکز خرید تبریز است. نمایشگاه‌ها نمایشگاه بین‌المللی تبریز بزرگ‌ترین مرکز نمایشگاهی در سطح ایران است. این مرکز نمایشگاه در طول سال میزبان نمایشگاه‌های صنعتی و تجاری مختلف می‌باشد که در سال‌های اخیر جایگاه بسیار مهمی در سطح منطقه خاورمیانه پیدا کرده‌است. این نمایشگاه با ۴ کیلومتر مربع وسعت در ورودی شرقی تبریز (دروازه تهران) واقع شده و با فضای مفید به میزان یک کیلومتر مربع به صورت نه سالن نمایش مسقف می‌باشد. موزه‌ها شهر تبریز دارای موزه‌های متعدد با موضوعاتی همچون باستانشناسی، هنر، تاریخ طبیعی و ورزش می‌باشد، از جمله موزه آذربایجان، موزه عصر آهن، موزه مشروطه، موزه قاجار، و موزه تاریخ طبیعی تبریز می‌باشند. تعداد موزه‌ها در تبریز ۱۷ موزه می‌باشند که از نظر شمار موزه‌ها دومین شهر ایران پس از تهران به‌شمار می‌آید. تصاویری از اشیای موجود در موزه آذربایجان آموزش میرزا حسن رشدیه در حیاط مدرسه رشدیه؛ وی از بنیان‌گذاران تحصیلات ابتدایی به شیوه نوین در ایران بود. عمومی تحصیلات ابتدایی به شکل مدرن در ایران از اواخر سده ۱۹ میلادی به وجود آمده‌است. اگرچه حکومت ایران و مبلغین مسیحی –که می‌خواستند از طریق فراهم‌آوردن امکانات آموزشی، تبلیغ دینی نمایند– در رشد تحصیلات ابتدایی نقش داشتند؛ ولی رشد آموزش ابتدایی در ایران، بیش‌تر از همه مدیون زحمت‌ها و تلاش‌های شخصی به نام حاج میرزا حسن‌خان رشدیه –مردی مذهبی از طبقه متوسط– بود. او که عمیقا تحت تاثیر کتاب «احمد» و پیشرفت‌های آموزشی در شهر بیروت قرار گرفته بود، به تبریز بازگشت و در سال ۱۸۶۷ میلادی مدرسه یک اتاقی‌اش را در این شهر تاسیس نمود. رشدیه برای کودکان متکا و میزهایی گذاشته بود که به بچه‌ها قابلیت این را می‌داد که به آسانی بنویسند. مدرسه رشدیه با مخالفت روحانیون مواجه شد که آن را تهدیدی برای سیستم آموزشی خود می‌دانستند. رشدیه مایوس و ناامید، خود را به صورت اختیاری به مصر تبعید کرد. حدود ده سال بعد، حاکم آذربایجان از وی دعوت کرد که به تبریز بازگردد و مدرسه‌اش را راه بیندازد. با بازگشت او به تبریز، این‌بار مدرسه رشدیه مورد استقبال زیاد روبه‌رو شد و وی شهرت بسیاری پیدا کرد؛ به‌طوری‌که پادشاه ایران از او خواست که مدرسه‌ای هم در تهران به شکل مدرن تاسیس کند و ۳۶،۰۰۰ ریال جهت ارتقای تحصیلات ابتدایی تخصیص داده‌شد. عالی آذربایجان اونیورسیته‌سی یا دانشگاه آذربایجان در زمان حکومت خودمختار آذربایجان که بعدها به دانشگاه تبریز تغییر نام یافت. نخستین مدرسه برای آموزش علوم و فنون جدید در ایران مدرسه دارالفنون بود که تاکید بر روی موضوعات نظامی، مهندسی، پزشکی و هنر داشت. حدود پنج سال بعد از آن، مدرسه‌ای نظامی نیز در تبریز و اصفهان افتتاح شد. در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در زمان حکومت خودمختار آذربایجان و به دستور سید جعفر پیشه‌وری دانشسرای عالی پسران تبریز به «آذربایجان اونیورسیته‌سی» (دانشگاه آذربایجان) تغییر نام یافت. پس از تصویب مجلس شورای ملی، دانشگاه تبریز در سال ۱۳۲۵ تاسیس شد. در حال حاضر تبریز به عنوان دومین شهر دانشگاهی ایران –پس از تهران– مطرح است. امروزه موسسه‌های آموزش عالی متعددی نظیر آزاد اسلامی، پیام نور، تبریز، ربع رشید، سراج، شهید مدنی، صنعتی سهند، فنی و حرفه‌ای، علوم پزشکی، نبی‌اکرم و هنر اسلامی در شهر تبریز فعال می‌باشند. اقتصاد تبریز یکی از بزرگترین قطب‌های اقتصادی کشور ایران می‌باشد. فعالیت‌های اقتصادی در این شهر در بخش‌های صنایع تولیدی سنگین و سبک، صنایع غذایی، صنایع دستی و هنری، تجارت و خدمات متمرکز می‌باشند. تبریز مقر اصلی چهار برند از ۱۰۰ برند معتبر ایران می‌باشد. تجارت بازار فرش تبریز. موقعیت سوق‌الجیشی جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنه‌های کوه سهند و کرانه شرقی دریاچه ارومیه، این شهر را مبدل به یکی از معدود راه‌های ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز و قره‌داغ) و جنوب (مراغه و کردستان) کرده‌است. امروزه وجود آزادراه شماره ۲ ایران که این شهر را به پایتخت ایران، تهران، متصل می‌کند و نیز اتصال این شهر به راه‌آهن سراسری ایران که از این شهر تا کشور ترکیه و جمهوری خودمختار نخجوان امتداد دارد این شهر کماکان نقش حیاتی خود را در مسیر مبادلاتی ایران حفظ نماید. بر اساس منابع تاریخی تجار تبریز با عثمانی‌ها، گرجی‌ها و روس‌ها و کشور هندوستان ارتباط داشته‌اند و بسیاری از صنعتگران و بازرگانان در این شهر جمع می‌شده‌اند. از نیمه دوم سده سیزدهم میلادی، تاجران انگلیسی‌تبار از طریق جاده ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و ترابزون در ترکیه امروزی، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل می‌کردند. این بازار در زمان عباس میرزا نایب‌السلطنه فتحعلی‌شاه قاجار به مرکز تجارت انگلیسی‌ها مبدل شده بود. صنایع سنگین ماشین‌سازی تبریز در محله قراملک. تبریز یکی از مهم‌ترین مراکز صنعتی ایران است. این شهر قطب صنایع سنگین ایران در شمالغرب این کشور است. صنایع سنگین فعال در این شهر در طیف گسترده‌ای از صنعت سیمان، نساجی، ماشین‌سازی، خودرو، داروسازی و پالایش و پتروشیمی را شامل می‌شود. روند صنعتی شدن تبریز بعد از جنگ جهانی اول با احداث کارخانه‌هایی نظیر کبریت توکلی توسط بخش خصوصی آغاز شد. در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی با احداث کارخانه‌های تراکتورسازی و ماشین‌سازی صنعت تبریز رونق بیشتری پیدا کرد. امروزه تبریز به‌عنوان قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته می‌شود. صنایع کوچک تبریز دارای صنایع پایین‌دستی مختلف از جمله صنایع شیمیایی، صنایع خانگی، ماشین‌آلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک، و چرم می‌باشد. قرار گرفتن بیش از ۵۵ درصد از کارگاه‌های بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاه‌ها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیده‌است. صنایع غذایی شهر تبریز یکی از قطب‌های صنایع غذایی و صنایع تولید نوشیدنی ایران و خاورمیانه می‌باشد. هم‌اکنون بیش از ۵۰ درصد شیرینی و شکلات کشور ایران که شامل ۶۰۰ نوع محصول می‌شود، در این شهر تولید می‌شود. از کل تولیدات شیرینی و شکلات ایران، ۵۲ درصد شکلات، ۴۰ درصد بیسکویت، ۴۳ درصد ویفر، ۴۶ درصد تافی و ۳۸ درصد بن‌بن و آب‌نبات ایران در شهر تبریز تولید می‌شود. صنایع دستی و هنری تبریز از مراکز عمده صنایع هنری و صنایع دستی و به ویژه قالی، سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقره‌کاری در ایران به‌شمار می‌آید. قالی تبریز مهم‌ترین صادرات صنایع دستی تبریز به‌شمار می‌رود. این نوع قالی به‌علت نوع خاص بافت، طراحی ویژه، و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی در ایران به‌شمار می‌آید. تبریز، در حال حاضر از سوی «شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» انتخاب شده‌است. صنعت چرم تبریز نیز جزو پیشروان صنایع چرم ایران است. کیفیت کیف و کفش تبریز در سطح کشور شهره است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شده‌است. معضلات شهری آلودگی هوا نمایی از تبریز و هوای آلوده آن از کوه عون بن علی. نیروگاه حرارتی تبریز، به عنوان عامل اصلی این آلودگی شناخته می‌شود. تبریز دومین شهر آلوده ایران است و میزان آلودگی هوا در این شهر روزبه‌روز افزایش یافته و شدیدتر می‌شود. مهم‌ترین علت آلودگی هوای تبریز، حمل و نقل درون‌شهری است و وجود صنایع بزرگ و مادر در پیرامون شهر نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار بر آلودگی هوای این شهر به‌شمار می‌رود. در حال حاضر، نیروگاه حرارتی تبریز، به تنهایی مسئول بخش عمده‌ای از آلودگی هوای تبریز و شهرهای اطراف شناخته می‌شود. در این نیروگاه در همه ایام سال، به جای گاز طبیعی، از مازوت به عنوان سوخت استفاده می‌شود. این نوع از سوخت به علت انتشار گوگرد دی‌اکسید فراوان، دارای میزان آلایندگی بالایی است. براساس یک طرح آمارگیری که در سال ۱۳۷۹ خورشیدی صورت گرفت، روزانه در سطح تبریز ۵۵۸٫۱۶۷۱ تن مواد آلوده‌کننده تولید می‌شود که از این مقدار منابع بزرگ صنعتی ۲۸۶٫۱۰۰۱ تن، وسایط نقلیه موتوری ۲۰۱٫۶۵۴ تن و فراورده‌های نفتی مصرفی در اماکن تجاری، صنعتی و مسکونی ۷٫۱۶ تن را شامل می‌شوند. با تشدید ترافیک خودروها و افزایش آلوده‌کننده‌هایی مانند نیروگاه حرارتی، صنایع پتروشیمی و پالایشگاه، آلودگی هوا از میانه‌های سده بیستم پیوسته در حال افزایش بوده‌است. تهدید اصلی محیط زیستی در حال حاضر ریزگردهای واردشده از عراق و خشکیدگی دریاچه ارومیه است. دریاچه مزبور از اواخر سده بیستم دچار بحران شده‌است. کاهش سطح آب، افزایش شوری آب و ظهور جزایر نمکی بزرگ در کناره‌های آن، علایم هشداردهنده‌ای هستند که از خشک شدن نهایی این دریاچه خبر می‌دهند. احتمالا در آینده باد، ذرات نمک و املاح دیگر را در نواحی اطراف دریاچه ارومیه –به ویژه تبریز– پراکنده‌ساخته و سلامتی ساکنان این شهر را به خطر بیندازد. حاشیه‌نشینی طرح جامع شهرسازی تبریز پس از وقوع انقلاب سفید. در اوایل دهه پنجاه خورشیدی و پس از وقوع انقلاب سفید، به دلیل ایجاد کارخانه‌های متعدد صنعتی در تبریز، افراد بیکار ساکن شهرها و روستاهای اطراف، به‌دنبال یافتن شغل در این مراکز و اقامت در این شهر، به‌سمت تبریز سرازیر شدند. حاشیه‌نشینان در مدت کوتاهی برای خود خانه‌ای می‌ساختند و در این خانه‌ها ساکن می‌شدند. خانه‌های آنان از ابتدایی‌ترین امکانات رفاهی همچون آب، برق، گاز و تلفن بی‌بهره بود. گسترش این امر باعث ایجاد محله‌های بزرگ حاشیه‌نشین در پیرامون تبریز شد و در طی چندسال، چهره این شهر را تغییر داده و آن را با مشکلات متعددی روبه‌رو کرد. امروزه تبریز در حدود ۴۰۰،۰۰۰ نفر حاشیه‌نشین را در خود جای داده‌است. حاشیه‌نشینان به‌طور عمده در مناطق حاشیه‌ای شمال، شمال غرب و جنوب این شهر ساکن شده‌اند که از میان این مناطق می‌توان محله‌های آخماقیه، حافظ، خلیل‌آباد، داداش‌آباد، سیلاب، طالقانی، کشتارگاه، لاله، مارالان، منبع و یوسف‌آباد را نام برد که حدود ۳۰ کیلومتر مربع از مساحت تبریز را اشغال نموده‌اند. بخش‌ها گسترش شهر نمایی از شهرک رشدیه، از شهرک‌های نوبنیاد در محدوده شمال‌شرق تبریز. تبریز در گذشته دارای هشت دروازه بوده که ورود و خروج از شهر از طریق آن‌ها انجام می‌پذیرفته‌است. بعدها در امتداد این دروازه‌های تاریخی، بازارچه‌هایی احداث گردیدند تا نیاز مردم هر منطقه را تامین نمایند و از مراجعه مستمر مردم به بازارهای مرکزی جلوگیری شود. رفته‌رفته در پیرامون این بازارچه‌ها واحدهای مسکونی شروع به ساخت گردیدند و از همین روی بازارچه‌ها به هم متصل شدند و محله‌های جدیدی در گوشه و کنار شهر پدید آمدند. امروزه با توجه به گسترش روزافزون تبریز، این قسمت از شهر که بازار تبریز و سایر بازارچه‌های قدیمی و جدید را در درون خود جای داده، به‌عنوان مرکز شهر شناخته می‌شود. این منطقه از سمت شمال به خیابان شمس تبریزی، از سمت جنوب به محله‌های چرنداب و لیلاوا، از سمت شرق به خیابان‌های ثقهالاسلام و خاقانی و از سمت غرب به خیابان‌های راسته‌کوچه و شریعتی محدود شده‌است. در سال‌های اخیر، با توجه به افزایش جمعیت و لزوم توسعه شهر، شهرک‌های نوبنیادی در اطراف محدوده تاریخی شهر، احداث شده‌اند. با توجه به محصور بودن شهر بین رشته کوه عینالی در شمال و تپه‌های یانیق داغ و رشته کوه سهند در جنوب، توسعه تبریز بیشتر در جهت شرق و غرب بوده و بیشتر شهرک‌های جدید، در این مناطق ساخته شده‌اند. از جمله این شهرک‌های نوبنیاد می‌توان به ولی‌عصر، ایل‌گلی، میرداماد، باغمیشه، رشدیه، مرزداران، نصر، زعفرانیه، خاوران، یاغچیان، ارم، منظریه و سفیر امید اشاره کرد. مناطق شهرداری شهر تبریز از ۱۲ منطقه مستقل شهرداری تشکیل یافته که از مجموع ۱،۳۷۸،۹۳۵ نفر جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، ۳۱۴،۰۷۱ نفر در منطقه ۱، ۲۸۰،۲۶۱ نفر در منطقه ۲، ۳۲۷،۷۹۹ نفر در منطقه ۳، ۳۰۱،۵۶۱ نفر در منطقه ۴، ۶۵،۰۹۲ نفر در منطقه ۵، ۲۴،۶۲۷ نفر در منطقه ۶، ۴۸،۴۵۴ نفر در منطقه ۷ و ۱۷،۰۷۰ نفر در منطقه ۸ ساکن بوده‌اند. براساس همین آمار، منطقه ۳ پرجمعیت‌ترین و منطقه هشت کم‌جمعیت‌ترین منطقه تبریز به‌شمار می‌رود. در سال ۱۳۸۸ خورشیدی، مناطق ۹ و ۱۰ در بخش‌های شرقی و شمالی محدوده این شهر تاسیس شدند. منطقه ۱۰ از پیوستن بخش‌هایی از مناطق ۱، ۴ و ۸ ایجاد شده‌است. همچنین عملیات الحاق باسمنج به تبریز آغاز شده‌است. در سال ۱۳۹۴ نیز دو منطقه ۱۱ و ۱۲ به فهرست مناطق شهرداری تبریز افزوده شد. حمل و نقل بزرگراه‌ها نمایی از بلوار شهید باکری (جاده ایل‌گلی). در حال حاضر، تبریز دارای چند بزرگ‌راه و آزادراه است. آزادراه کسایی، آزادراه باکری، بزرگراه پاسداران، بزرگراه بابایی و بزرگراه سنتو به عنوان کنارگذر، در اطراف شهر مسیرهای بین شهری را هدایت می‌کنند. علاوه بر این، در داخل شهر نیز، بزرگراه‌های کمربندی، کمربندی میانی و چای‌کنار نیز، از مسیرهای اصلی شهر به حساب می‌آیند. تبریز به عنوان «شهر زیرگذرها و روگذرها» شناخته می‌شود که بیشتر آن‌ها در بزرگراه‌های کمربندی، کمربندی میانی و چای‌کنار واقع شده‌اند. فرودگاه فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز. فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز در سال ۱۳۲۶ خورشیدی تاسیس شد و فعالیت‌های خود را به‌طور رسمی از سال ۱۳۳۸ خورشیدی آغاز نمود. این فرودگاه در سال ۱۳۷۰ خورشیدی به فرودگاه بین‌المللی ارتقاء یافت و در سال ۱۳۷۸ خورشیدی به‌عنوان یکی از فرودگاه‌های آسمان‌باز ایران شناخته شد. پروازهای خارجی فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز شامل پروازهای از مبدا تبریز به مقاصد ارزروم، ازمیر، اسپارتا، استانبول، هامبورگ، باکو، بغداد، تفلیس، جده، دبی، دمشق و مدینه است. پروازهای داخلی نیز به صورت هفتگی و روزانه از این فرودگاه انجام می‌پذیرد که شامل پروازهای از مبدا تبریز به مقاصد اصفهان، اهواز، بندرعباس، تهران، رشت، شیراز، عسلویه، کیش، ماهشهر و مشهد است. همچنین شرکت‌های هواپیمایی آتا، آسمان، ارم، ایران، ایران ایرتورز، تابان، ترکیه، فارس ایر قشم، کاسپین، کیش و نفت ایران به فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز پرواز دارند. راه‌آهن ایستگاه راه‌آهن تبریز. کارهای ساختمانی راه‌آهن تبریز از سال ۱۲۹۱ در محور تبریز–جلفا و صوفیان–رازی (در مرز ترکیه) شروع و در سال ۱۲۹۵ محور تبریز–جلفا با ۱۴۹ کیلومتر مورد بهره‌برداری قرار گرفت. دومین خطی که پس از تکمیل راه‌آهن سراسری اقدام به ساخت آن گردید، خط تهران–تبریز بود که ساخت این خط در روز ۱۸ آبان ۱۳۱۷ از تهران شروع و در روز ۱۴ آبان ۱۳۲۱ ساختمان و ریل‌گذاری آن تا میانه خاتمه یافت و بلافاصله بهره‌برداری از آن آغاز شد. تنها خط بین‌المللی راه‌آهن تبریز، خط تبریز–نخجوان است. از خطوط داخلی راه‌آهن تبریز می‌توان به خطوط تبریز–تهران، تبریز–مشهد و تبریز–سلماس اشاره کرد. ترمینال ترمینال مرکزی تبریز. در حال حاضر تبریز دارای دو پایانه مسافربری، شامل پایانه مرکزی و پایانه شمال غرب است. پایانه مرکزی تبریز نخستین پایانه مسافربری در سطح ایران است که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی طرح احداث آن مطرح شد. از سال ۱۳۴۷ خورشیدی عملیات اجرایی این پایانه شروع شده و سرانجام در سال ۱۳۵۲ خورشیدی به بهره‌برداری رسید. سازمان پایانه‌های مسافربری تبریز نیز در سال ۱۳۷۴ خورشیدی تاسیس شده‌است. در حال حاضر پایانه مرکزی تبریز، به عنوان بزرگترین پایانه مسافربری در غرب ایران مطرح است. علاوه بر پایانه مرکزی و شمال غرب، دو پایانه دیگر نیز در شرق و جنوب غرب تبریز در حال احداث هستند. مترو قطار متروی تبریز بر روی پل ویژه مترو، در حال حرکت به طرف ایستگاه استاد شهریار. پیشینه استفاده از شکل اولیه قطار شهری در تبریز به بیش از یک قرن پیش بازمی‌گردد. در سال ۱۲۸۰ خورشیدی، اولین تراموای ایران، توسط قاسم خان والی، نخستین شهردار تبریز، در حد فاصل میدان قونقا باشی تا ایستگاه راه‌آهن ایجاد شد. این نوع از تراموا که به قونقا مشهور بود، متشکل از واگن روی ریل بود که نیروی محرکه آن توسط اسب‌ها تامین می‌شد و به مدت چهل سال در فاصله سال‌های ۱۲۸۰ تا ۱۳۲۰ خورشیدی، مورد استفاده قرار می‌گرفت. پیشنهاد اولیه طرح احداث مترو در تبریز نخستین بار در دی ماه ۱۳۶۹ توسط نمایندگان تبریز در مجلس شورای اسلامی مطرح شد؛ اما بنا به دلایل مختلفی، این طرح به مدت ۱۰ سال مسکوت ماند؛ تا اینکه عملیات اجرایی متروی تبریز از سال ۱۳۸۰ آغاز شد. متروی تبریز در پنج مسیر و به طول ۱۰۰ کیلومتر ساخته می‌شود که پس از تهران و مشهد بیش‌ترین تعداد خطوط مترو در ایران را دارا است. چهار خط این مترو داخلی بوده و یک خط آن خارج از حومه‌است. پیش‌بینی می‌شود متروی تبریز قادر به جابه‌جایی ۳۰ هزار نفر به وسیله ۳۰ قطار در هر ساعت و در هر جهت از مسیرهای پنج‌گانه باشد. براساس برنامه‌ریزی انجام‌شده، مسیر اول به طول ۱۸ کیلومتر از میدان ایل‌گلی تا کوی لاله و مسیر دوم به طول ۲۷ کیلومتر از دانشگاه آزاد اسلامی تا قراملک خواهد بود. خط خارج از حومه (مسیر پنجم) نیز به طول ۲۰ کیلومتر از شهر جدید سهند تا تبریز خواهد بود. فاز نخست خط ۱ متروی تبریز در مسیری بطول ۸ کیلومتر از ایستگاه ائل‌گلی تا ایستگاه استاد شهریار با دو رام قطار شهری (۱۰ واگن) در ۵ شهریور ۹۴ افتتاح شد. تبریز چهارمین شهر دارای مترو در ایران است. اتوبوس تندرو سامانه اتوبوس‌های تندرو تبریز سامانه اتوبوس تندرو در ایران پس از تهران، از سال ۱۳۸۷ در تبریز به اجرا درآمده‌است. این سامانه در دو خط اجرا شده و محدوده تردد خط اول این سامانه از میدان بسیج (در شرق شهر) تا میدان راه‌آهن (در غرب شهر) است که در کل مسافتی نزدیک به ۱۸ کیلومتر و تعداد ۶۱ ایستگاه را شامل می‌شود. محدوده تردد خط دوم نیز مابین چهارراه آبرسان تا چهارراه شریعتی می‌باشد. تاکسی سازمان تاکسیرانی تبریز ۱۵ هزار دستگاه تاکسی را سازماندهی کرده که این تعداد شامل ۱۱ هزار و ۵۰۰ دستگاه تاکسی پلاک قرمز، ۳ هزار دستگاه تاکسی مربوط به آژانس‌ها و شرکت‌های حمل و نقل خصوصی و ۵۰۰ دستگاه تاکسی کمکی است. ورزش تبریز دارای حدود ۱۰۰ مکان ورزشی شامل سالن‌های آمادگی جسمانی، اسکواش، باستانی، بدمینتون، بدنسازی، بوکس، پینگ‌پنگ، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، رزمی، ژیمناستیک، شطرنج، شمشیربازی، فوتسال، کاراته، کشتی، والیبال، وزنه‌برداری و ووشو، میدان‌های تنیس، فوتبال، والیبال و هاکی، زمین‌های اسکیت و تیراندازی با کمان، پیست‌های اسکی و دوومیدانی، چمن‌های طبیعی و مصنوعی و استخرهای سرپوشیده و روباز است. از نظر تعداد ورزشکار نیز، بر اساس آمار شش‌ماهه نخست سال ۱۳۹۳، شهر تبریز دارای ۵۸ هزار و ۲۷۶ ورزشکار سازمان‌یافته‌است. همچنین طبق آمار سال ۱۳۹۵ تبریز دارای ۳۳۵ باشگاه ورزشی است که در رشته‌های مختلف ورزشی به فعالیت می‌پردازند. فوتبال نمایی از ورزشگاه یادگار امام تبریز در یکی از بازی‌های خانگی تراکتورسازی. فوتبال یکی از محبوب‌ترین رشته‌های ورزشی در نزد مردم تبریز است. این شهر دارای سه نماینده در لیگ برتر فوتبال ایران است. باشگاه‌های فوتبال تراکتورسازی، گسترش فولاد و ماشین‌سازی بازی‌های خانگی خود در لیگ برتر را در ورزشگاه‌های یادگار امام، باغشمال، و بنیان دیزل برگزار می‌کنند. در بیش‌تر بازی‌های باشگاه فوتبال تراکتورسازی که در ورزشگاه ۷۰ هزار نفری یادگار امام برگزار می‌شود، این ورزشگاه مملو از هواداران این تیم می‌شود؛ به‌طوری‌که باشگاه فوتبال تراکتورسازی در هر سه فصل حضور خود در لیگ برتر در فصل‌ها ۸۹–۱۳۸۸، ۹۰–۱۳۸۹ و ۹۱–۱۳۹۰، بیشترین تعداد تماشاگر را در بازی‌های خانگی داشته‌است. تبریز در سال ۱۳۹۲ خورشیدی با داشتن ۳ تیم در لیگ برتر فوتبال و لیگ برتر فوتسال ایران، به عنوان یکی از قطب‌های فوتبال و فوتسال کشور ایران شناخته می‌شود. دوچرخه‌سواری دوچرخه‌سواری در تبریز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از نظر کنفدراسیون دوچرخه‌سواری آسیا، تبریز قطب دوچرخه‌سواری این قاره به‌شمار می‌رود. تبریز مبدا تور دوچرخه‌سواری بین‌المللی آذربایجان که قدیمی‌ترین تور مستمر دوچرخه‌سواری آسیا می‌باشد. این تور دوچرخه‌سواری زیرنظر فدراسیون بین‌المللی دوچرخه‌سواری (UCI) در خردادماه هرسال در سطح استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل برگزار می‌شود. نخستین دوره از این رقابت‌ها در سال ۱۳۶۵ با حضور تیم‌های ایرانی برگزار شد. پیست دوچرخه‌سواری تبریز بزرگترین پیست دوچرخه سواری در شمالغرب کشور و دومین پیست بزرگ دوچرخه‌سواری کشور ایران پس از پیست دوچرخه‌سواری ورزشگاه دوچرخه‌سواری آزادی تهران می‌باشد. نخستین مدرسه دوچرخه‌سواری ایران نیز در تبریز در شرف تاسیس است. تبریز دارای دو تیم دوچرخه‌سواری حرفه‌ای ثبت شده در اتحادیه جهانی دوچرخه‌سواری می‌باشد. تیم دوچرخه‌سواری پتروشیمی تبریز نخستین تیم دوچرخه‌سواری کانتیننتال از ایران می‌باشد. این تیم با کسب عنوان نخست در سه فصل متوالی قهرمانی آسیا در تمام رده‌های تیمی و انفرادی تورهای آسیایی ۲۰۰۷–۲۰۰۸، ۲۰۰۸–۲۰۰۹ و ۲۰۰۹–۲۰۱۰ یکی از پر افتخارترین تیم‌های آسیا به‌شمار می‌رود. رسانه‌ها صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی. صدا و سیما رادیو تبریز که بر روی موج کوتاه ۱۰۲۶ کیلوهرتز، اف ام ۹۴ مگا هرتز، و شبکه ماهواره‌ای بدر پخش می‌شود شامل برنامه‌های خبری، اجتماعی، و فرهنگی است. عمده برنامه‌های رادیو تبریز بر روی تبریز و آذربایجان شرقی تمرکز دارد و بیشتر برنامه‌های آن به زبان آذربایجانی می‌باشد. این شبکه رادیویی به‌عنوان دومین رادیوی ایران از سال ۱۳۲۵ خورشیدی فعالیت خود را آغاز نمود. رادیو تبریز پس از سال ۱۳۷۶ خورشیدی در قالب شبکه استانی صدای مرکز آذربایجان شرقی به فعالیت خود ادامه می‌دهد. تلویزیون تبریز در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با فرستنده‌ای ۱۰۰ واتی افتتاح گردید. در آبان ۱۳۷۹ خورشیدی با راه‌اندازی شبکه استانی سیمای مرکز آذربایجان شرقی با عنوان شبکه سهند، تلویزیون تبریز با تغییراتی در شبکه استانی ادغام شد. صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی در هفدهمین جشنواره مراکز صدا و سیمای ایران، پس از مراکز خوزستان، مازندران و گیلان به مقام چهارم رسید. نشریه‌ها شهر تبریز به ویژه پس از دوران مشروطه محلی برای چاپ و انتشار روزنامه‌ها و خبرنامه‌های مختلفی بوده‌است. از جمله روزنامه‌های تاریخی منتشر شده روزنامه انجمن می‌باشد که به توسط انجمن ایالتی و ولایتی تبریز منتشر می‌شد. امروزه روزنامه‌هایی چون مهد آزادی و روزنامه ارک در تبریز منتشر می‌شوند. نشریه ملانصرالدین چاپ تبریز، در احوال ملت‌ها در سده بیستم. روزنامه انجمن روزنامه انجمن تبریز –که از رمضان ۱۳۲۴ هجری شروع به فعالیت کرده بود– به دلیل فراهم آوردن اطلاعاتی راجع به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در دوران مشروطه و استبداد صغیر، مورد توجه ویژه محققان معاصر قرار گرفته و آنان نسخه‌های به دست رسیده از این روزنامه را باارزش‌ترین اسناد برای مطالعه دوران استبداد صغیر می‌دانند. اهمیت روزنامه انجمن تبریز در آن است که انتشار آن در دوران استبداد صغیر ادامه پیدا کرد و دلیل این امر هم آن بود که مردم تبریز بلافاصله پس از شنیدن خبر بمباران مجلس، به مبارزه علیه محمدعلی‌شاه پرداختند و در زمانی که حکومت مرکزی تقریبا تمام جراید را تعطیل کرده بود و از ورود روزنامه‌های خارجی جلوگیری به عمل می‌آورد، این نشریه به کار خود ادامه داد. تصاویری از نخستین نسخه‌های روزنامه انجمن ره‌آوردها کوفته تبریزی؛ غذای سنتی تبریز. قالی تبریز. تبریز به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» مطرح است. ره‌آوردهای تبریز، شامل غذاهای سنتی، شیرینی‌ها و صنایع دستی این شهر: غذاهای سنتی دلمه برگ مو کوفته تبریزی کوکو شیرینی‌ها آجیل اریس باسلوق پشمک خشکبار قرابیه نوقا صنایع دستی سفالگری سوزن‌دوزی قلم‌زنی روی مس قالی‌بافی کفش‌دوزی کنده‌کاری گلدوزی گلیم‌بافی معرق‌کاری منبت‌کاری نقاشی روی سرامیک نقره‌کاری نگارگری شهرهای خواهرخوانده تبریز با ۱۳ شهر از کشورهای مختلف جهان دارای پیوند خواهرخواندگی است. چهار شهر از خواهرخوانده‌های تبریز در کشور ترکیه واقع شده‌اند. نام کشور شهر خواهرخوانده ترکیه استانبول ویتنام هوشی‌مین ترکیه ازمیر چین ووهان جمهوری آذربایجان باکو اتریش وین روسیه قازان ترکیه قونیه کرواسی زاگرب ترکیه ارزروم فلسطین غزه بلاروس موگیلف تاجیکستان خجند عراق کربلا
[ "کاخ شهرداری تبریز", "ایل‌گلی", "مقبرةالشعرا", "مسجد کبود (تبریز)", "ارگ تبریز", "ربع رشیدی", "بخش مرکزی شهرستان تبریز", "زبان ترکی آذربایجانی", "شیعه دوازده‌امامی", "ایرج شهین باهر", "مسعود پزشکیان", "احمد علیرضابیگی", "زهرا ساعی", "محمدحسین فرهنگی", "شهاب‌الدین بی‌مقدار", "محمداسماعیل سعیدی", "آجیل", "نوقا", "راحت‌الحلقوم", "قالی", "صنایع دستی", "چرم", "ایران", "استان آذربایجان شرقی", "ترک‌های ایرانی", "دانشنامه بریتانیکا", "مردم آذری", "دولت", "ترابری", "بازرگانی", "سیاست", "صنعت", "فرهنگ", "نیروی نظامی", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "لهجه تبریزی", "زبان آذری", "زبان‌های ایرانی", "زمین‌لرزه‌های تبریز", "شاهنشاهی اشکانی", "شاهنشاهی ساسانی", "صدای آمریکا", "اتابکان آذربایجان", "خوارزمشاهیان", "ایلخانان", "چوپانیان", "جلایریان", "قراقویونلو", "آق‌قویونلو", "صفویان", "قاجاریان", "غلامعلی حداد عادل", "نیل", "آسیای مرکزی", "استانبول", "امپراتوری عثمانی", "جنبش مشروطه ایران", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "یاقوت حموی", "ولادیمیر مینورسکی", "دریای خزر", "زبان عربی", "زبان ارمنی", "ساسانیان", "اشکانیان", "ابوالفدا", "زبان کردی", "زبان تاتی ایران", "زبان پارسی میانه", "زبان فارسی باستان", "سهند", "هارون الرشید", "احمد کسروی", "آذری یا زبان باستان آذربایجان (کتاب)", "قونقا باشی", "اولین‌های تبریز در تاریخ ایران", "سازمان همکاری اسلامی", "خبرگزاری مهر", "خبرگزاری فارس", "دانشگاه", "علوم پزشکی", "شکلات", "خودرو", "قطعه", "موتور دیزل", "خاورمیانه", "قالی تبریز", "روزنامه اطلاعات", "بهشت عدن", "سارگن دوم", "اسکندر مقدونی", "آتروپات", "آشور", "اورارتو", "ماد", "دانشگاه کمبریج", "ارمنستان", "اردشیر بابکان", "خلافت عباسیان", "اردبیل", "ابوجعفر عبدالله منصور", "یمن", "ابوالفضل جعفر متوکل", "مطهر بن طاهر مقدسی", "ابن حوقل", "ابن خردادبه", "احمدبن یحیی بلاذری", "طبری", "ناصرخسرو", "طغرل بیک", "عزالدین بن اثیر", "آلپ ارسلان", "راحةالصدور", "سلطان محمود غزنوی", "مغول", "ارغون‌خان", "غازان خان", "پایتخت", "غازان پسر ارغون", "شنب غازان", "مارکو پولو", "تیموریان", "شاه اسماعیل یکم", "سنی", "شاه طهماسب یکم", "قزوین", "دوره صفویه", "ژان شاردن", "جنگ‌های ایران و روسیه", "عباس میرزا", "روسیه", "یحیی آرین‌پور", "کودکستان", "نمایش‌نامه", "زبان فارسی", "صمد سرداری‌نیا", "باقرخان", "محمدعلی‌شاه", "ستارخان", "ابن هلال جزایری", "محاصره تبریز", "اصفهان", "استان گیلان", "فتح تهران", "اشغال تبریز بدست قوای روس (۱۲۹۰)", "شیخ محمد خیابانی", "دولت آزادیستان", "رضاخان", "سید ضیاءالدین طباطبایی", "رضاییه", "اشغال ایران در جنگ جهانی دوم", "جنگ جهانی دوم", "شوروی", "فرقه دموکرات آذربایجان", "سید جعفر پیشه‌وری", "حکومت خودمختار آذربایجان", "تظاهرات ۲۹ بهمن تبریز", "قم", "حزب جمهوری خلق مسلمان ایران", "سید محمدکاظم شریعتمداری", "جنگ ایران و عراق", "شهید", "جنگ شهرها", "عون بن علی", "باباباغی", "دشت تبریز", "تلخه‌رود", "مرند", "زنجان", "ارومیه", "تهران", "اهر", "هریس", "بستان‌آباد", "آذرشهر", "صوفیان (شهر)", "مهرانه‌رود", "قوری‌چای (رود)", "سبلان", "سراب (شهر)", "قوشه‌داغ", "بزقوش", "جاده ۲۱ (ایران)", "گوگان", "دریاچه ارومیه", "لیقوان", "باسمنج", "فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز", "استپ", "سازمان هواشناسی ایران", "البرز", "زاگرس", "کمربند آلپاید", "اقیانوس اطلس", "دریای مدیترانه", "ترکیه", "هند", "جمهوری خلق چین", "فیلیپین", "اقیانوس آرام", "قطران تبریزی", "بحران", "بلایای طبیعی", "بزرگراه شهید کسایی", "ایسنا", "زین‌العابدین شیروانی", "فتحعلی‌شاه قاجار", "محمدشاه", "جمهوری آذربایجان", "الفبای فارسی", "مسعودی مروزی", "محمدجواد مشکور", "شاه محمد خدابنده", "ترک‌های آذربایجانی", "فارسی‌زبانان", "آذری‌های ایرانی", "گرجستان", "مردم پرتغال", "ترکمن‌ها", "سفیدپوست", "مسلمان", "مردم ارمنی", "آشوری‌ها", "مزدیسنا", "مسیحیت", "یهودی", "اهل حق", "سید علی‌محمد باب", "بهائیت", "نسل‌کشی ارمنی‌ها", "جنگ جهانی اول", "کلیسای حواری ارمنی", "دانشنامه جودائیکا", "ایرانی‌ها", "اسدی طوسی", "سید محمدحسین شهریار", "مدرسه مموریال", "شافعی", "خطیب تبریزی", "تاج‌الدین تبریزی", "قاسم انوار", "رجبعلی تبریزی", "بدیع‌الزمان تبریزی", "سید محمدحسین طباطبایی", "عبدالحسین امینی", "الغدیر", "حسن تقی‌زاده", "محسن هشترودی", "حسین کاظم‌زاده ایرانشهر", "سیمرغ", "زال", "اسفندیار پسر گشتاسپ", "مشهد", "کرج", "شیراز", "ناصرالدین‌شاه قاجار", "دانشگاه پیام نور", "سهند (شهر)", "تیمچه مظفریه", "بازار تبریز", "کاخ استانداری آذربایجان شرقی", "هرات", "اروپا", "مسجد استاد و شاگرد", "مسجد ثقةالاسلام", "مسجد جامع", "مسجد حاج صفرعلی", "مسجد دال ذال", "مسجد صاحب‌الامر", "مسجد مجتهد", "مسجد مقبره", "مسجد میرزاصادق", "مسجد قراملک", "خانه مشروطه (تبریز)", "خانه شربت‌اوغلی", "خانه بهنام", "خانه گنجه‌ای‌زاده", "موزه قاجار", "امیرنظام گروسی", "حاج مهدی کوزه‌کنانی", "نوبر", "خیابان شهید جدیری", "امیرخیز", "آذربایجان شرقی", "مظفرالدین‌شاه قاجار", "آذربایجان (ایران)", "رضاشاه", "دودمان پهلوی", "ایالات متحده آمریکا", "بریتانیای کبیر", "صادق نجفی", "شهرداری", "سردار همایون", "فرانسه", "سرب", "چراغ", "الکتریسیته", "تراموا", "تلفن", "زن", "کنسولگری سابق ایالات متحده آمریکا در تبریز", "مورگان شوستر", "کنسولگری سابق روسیه در تبریز", "کنسولگری سابق فرانسه در تبریز", "کنسولگری سابق بریتانیا در تبریز", "ایران (روزنامه)", "دانشنامه ایرانیکا", "دانشنامه جهان اسلام", "بهروز خاماچی", "باغلارباغی", "باغ گلستان", "پارک بزرگ تبریز", "باغمیشه", "تپه‌لی باغ", "کوچه‌باغ (محله)", "باغ‌شمال", "اصلاحات ارضی در ایران", "حاشیه‌نشینی در ایران", "مسافرخانه", "مهمانخانه نظافت", "پل قاری", "ایرنا", "هتل پارس ایل‌گلی", "لاله پارک", "آبرسان", "سینما", "تئاتر", "برادران لومیر", "کلیسای کاتولیک", "موزه سینمای ایران", "خیابان تربیت", "جاده ابریشم", "برند", "نصف راه (تبریز)", "برج بلور", "برج شهر", "کوی ولی‌عصر", "شهرک رشدیه", "موزه آذربایجان", "موزه عصر آهن", "موزه تاریخ طبیعی تبریز", "مدرسه رشدیه", "دبستان", "حسن رشدیه", "بیروت", "مصر", "دانشگاه تبریز", "دارالفنون", "مهندسی", "پزشکی", "هنر", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز", "دانشگاه پیام نور واحد تبریز", "مؤسسه آموزش عالی ربع رشید", "مؤسسه آموزش عالی سراج", "دانشگاه شهید مدنی آذربایجان", "دانشگاه صنعتی سهند", "دانشگاه فنی و حرفه‌ای", "دانشگاه علوم پزشکی تبریز", "مؤسسه آموزش عالی نبی‌اکرم", "دانشگاه هنر اسلامی تبریز", "قفقاز جنوبی", "ارسباران", "مراغه", "کردستان", "انگلستان", "ترابزون", "قراملک", "شرکت تراکتورسازی ایران", "شرکت ماشین‌سازی تبریز", "علوم و صنایع غذایی", "شیرینی", "بیسکویت", "ویفر", "تافی", "آب‌نبات", "سرامیک", "سفالگری", "سنگ‌های قیمتی", "نقره", "کفش", "نیروگاه حرارتی و گازی تبریز", "گاز طبیعی", "نفت کوره", "گوگرد دی‌اکسید", "عراق", "انقلاب سفید", "دروازه‌های تبریز", "خیابان شمس تبریزی", "چرنداب", "لیلاوا", "راسته‌کوچه", "خیابان شریعتی (تبریز)", "یانیق", "ایل‌گلی (محله)", "کوی میرداماد", "شهرک مرزداران", "شهرک نصر (تبریز)", "شهرک زعفرانیه", "شهرک خاوران", "شهرک شهید یاغچیان", "شهرک ارم", "منظریه (تبریز)", "شهرک سفیر امید", "بزرگ‌راه", "آزادراه", "آزادراه شهید کسایی", "آزادراه شهید باکری", "بزرگراه پاسداران", "بزرگراه شهید بابایی (تبریز)", "بزرگراه سنتو", "بزرگراه کمربندی تبریز", "بزرگراه کمربندی میانی", "بزرگراه چای‌کنار", "ارزروم", "ازمیر", "اسپارتا", "هامبورگ", "باکو", "بغداد", "تفلیس", "جده", "دبی، امارات", "دمشق", "مدینه", "اهواز", "بندرعباس", "رشت", "بندر عسلویه", "کیش", "بندر ماهشهر", "هواپیمایی آتا", "هواپیمایی آسمان", "هواپیمایی ارم", "ایران ایر", "هواپیمایی ایران ایرتور", "هواپیمایی تابان", "هواپیمایی ترکیه", "هواپیمایی فارس ایر قشم", "هواپیمایی کاسپین", "کیش ایر", "هواپیمایی نفت ایران", "جلفا (شهر)", "میانه (شهر)", "نخجوان", "سلماس", "پایانه مسافربری", "پایانه مسافربری مرکزی تبریز", "پایانه مسافربری شمال غرب تبریز", "ایستگاه متروی استاد شهریار", "متروی تبریز", "فهرست شهرداران تبریز", "ایستگاه راه‌آهن تبریز", "مجلس شورای اسلامی", "خط ۱ متروی تبریز", "ایستگاه متروی ایل‌گلی", "سامانه اتوبوس تندرو", "سامانه اتوبوس تندرو تهران", "باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز", "فوتبال", "لیگ برتر خلیج فارس", "باشگاه فوتبال گسترش فولاد تبریز", "باشگاه فوتبال ماشین‌سازی تبریز", "ورزشگاه یادگار امام تبریز", "ورزشگاه تختی (تبریز)", "ورزشگاه بنیان‌دیزل تبریز", "لیگ برتر فوتبال ایران", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹–۱۳۸۸", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰–۱۳۸۹", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۱–۱۳۹۰", "وبگاه گل", "لیگ برتر فوتسال ایران", "فوتسال", "کنفدراسیون دوچرخه‌سواری آسیا", "دوچرخه‌سواری", "تور دوچرخه‌سواری بین‌المللی آذربایجان", "آسیا", "اتحادیه جهانی دوچرخه‌سواری", "استان آذربایجان غربی", "استان اردبیل", "پیست دوچرخه‌سواری فجر یادگار امام تبریز", "ورزشگاه دوچرخه‌سواری آزادی", "تیم دوچرخه‌سواری پتروشیمی تبریز", "شبکه سهند", "فهرست مراکز صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران", "صدا و سیمای مرکز خوزستان", "صدا و سیمای مرکز مازندران", "صدا و سیمای مرکز گیلان", "انجمن تبریز (روزنامه)", "مهد آزادی", "سده ۲۰ (میلادی)", "استبداد صغیر", "خوراک سنتی", "دلمه برگ مو", "کوفته تبریزی", "کوکو", "اریس (شیرینی)", "باسلق و سجوق", "پشمک", "خشکبار", "قرابیه", "سوزن‌دوزی", "قلم‌زنی", "چوب", "گل (ابهام‌زدایی)", "گلیم", "موزائیک", "منبت‌کاری", "نقاشی", "خواهرخواندگی (شهرها)", "ویتنام", "هوشی‌مین (شهر)", "ووهان", "اتریش", "وین", "قازان", "قونیه", "کرواسی", "زاگرب", "فلسطین", "غزه", "بلاروس", "موگیلف", "تاجیکستان", "خجند", "کربلا", "علی‌اکبر دهخدا", "یحیی ذکا", "تاریخ مشروطه ایران (کتاب)" ]
[ "تبریز", "بناهای تاریخی ایران", "پایتخت‌های پیشین ایران", "شهرستان تبریز", "شهرهای استان آذربایجان شرقی", "شهرهای ایران", "شهرهای باستانی ایران", "شهرهای تخریب‌شده توسط زمین‌لرزه", "شهرهای راه ابریشم", "شهرهای شهرستان تبریز", "مراکز استان‌های ایران", "معماری ایرانی", "مقاله‌های ویکی‌پدیا همراه شناسه‌های GND" ]
348
ارتباط
0
370
0
[ "ارتباطات" ]
false
168
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ارتباطات فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده به شرط همسان بودن معانی بین آن‌ها است. معنا در علم ارتباط شامل مفاهیم ذهنی و احساسات هر دو می‌شود. ارتباطات فرایندی ست که در آن معنا بین موجودات زنده تعریف و به اشتراک گذاشته می‌شود. ارتباط به یک فرستنده، پیام و گیرنده درنظرگرفته شده نیاز دارد، هرچند گیرنده نیاز ندارد حضور داشته باشد یا از منظور فرستنده برای برقراری ارتباط در زمان ارتباط آگاه باشد؛ بنابراین ارتباطات می‌تواند در سرتاسر مسافت‌های گسترده زمانی و مکانی رخ دهد. ارتباطات نیازمند آن است که بخش‌های ارتباط ناحیه‌ای از مشترکات ارتباطی را به اشتراک بگذارند. برخی از دانشمندان و کارشناسان، در مورد این‌که ارتباطات یک علم است (Science) اختلاف نظر دارند. هنوز برخی از استادان این حوزه مانند رابرت کریگ (Robert T. Craig) «ارتباطات» را یک حوزه مطالعاتی (Communication Theory as a Field) می‌دانند. این دیدگاه می‌خواهد تاکید کند که ارتباطات به لحاظ وسعت، عمق و تنوعی که دارد نمی‌تواند در یک رشته علمی گنجانده شود، بلکه فراتر از آن باید به آن به عنوان یک حوزه علمی و مطالعاتی چند رشته نگاه کرد که از آن چندین رشته علمی می‌تواند زاییده شود. به عبارت دیگر، باید به «علوم ارتباطات» قائل بود و نه «علم ارتباطات». ارتباط عمل انتقال معانی مورد نظر از سوژه یا سازمان به دیگری از طریق فهم متقابل نشانه‌ها است. مراحل مهم ذاتی هر ارتباط این است: شکل‌گیری انگیزه یا دلیل ارتباطی ترکیب پیام (جزئیات ذهنی یا فنی بیشتر درباره آنچه به‌طور کلی بیان می‌شود) کدگذاری پیام (برای مثال، به داده‌های دیجیتال، متن نوشتاری، گفتار، نگاره‌ها، ژستها و غیره) انتقال پیام‌های رمزگذاری شده به صورت سیگنال‌های متوالی از طریق مجرا یا رسانه‌ای خاص منبع اختلال مانند نیروهای طبیعی یا فعالیت انسانی (عمدی یا تصادفی) شروع به تاثیر گذاشتن بر روی کیفیت سیگنال‌های منتشر شده از یک فرستنده به یک یا چند گیرنده می‌کند. دریافت پیام‌های رمزگذاری شده رمزگشایی ۸- تفسیر مطالعه علمی ارتباط می‌تواند تقسیم شود به: . نظریه اطلاعات . مطالعات ارتباطات که به ارتباط انسانی مرتبط است. . بیوسمتیک که به‌طور عمومی ارتباط در و میان ارگانیزم زنده را بررسی می‌کند مجرای ارتباط می‌تواند بینایی، شنوایی، لمسی (مانند بریل)، بویایی، الکترومغناطیسی و زیست شیمیایی باشد. ارتباط انسانی برای استفاده گسترده از زبان انتزاعی منحصر به فرد است. توسعه تمدن رابطه نزدیکی با پیشرفت ارتباط از دور دارد. ارتباط انسانی بشر گفتاری و تصویر زبان می‌تواند به عنوان یک سیستم از نمادها (گاهی اوقات به عنوان (lexemes) شناخته می‌شود) و دستور زبان (قواعد) که در آن دستکاری از نشانه‌هاست توصیف کرد. کلمه "زبان" هم چنین به مشخصات مشترک از زبان اشاره دارد. آموزش زبان به‌طور معمول بیشتر در سنین کودکی بشر رخ می‌دهد. بیش از هزاران زبان بشری الگوهایی از صدا یا حرکت را به کار می‌برند برای نمادهایی که قادر می‌سازد همراه با دیگران در اطراف آن‌ها ارتباط برقرار کند. زبان به نظر می‌رسد ویژگی‌های خاص خود را به اشتراک می‌گذارد اگر چه بسیاری از این‌ها شامل استثنائات هستند. بین زبان و لهجه هیچ خط تعریف شده‌ای وجود ندارد. زبان‌های ساخته شده مانند اسپرانتو، زبان‌های برنامه‌نویسی، و فرمول‌های مختلف ریاضی به ویژگی‌های به اشتراک گذاشته شده توسط زبان انسانی لزوما محدود نمی‌باشد. تنوع به معنی شفاهی و غیر شفاهی از ارتباط وجود دارد مانند زبان بدن، تماس چشمی، زبان اشاره،paralanguage، ارتباطات لامسه‌ای، chronemics، و رسانه‌ها شامل تصاویر، گرافیک، صدا، و نوشتن. ارتباطات غیر کلامی ارتباطات غیر کلامی فرایند رساندن معنا را در صورت پیام‌های بدن از طریق ژست، زبان بدن یا استقرار؛ چهره و تماس چشمی، ارتباط جسم مانند لباس، مدل مو، معماری، نمادها و سمبل‌ها، همچنین از طریق مجموع موارد فوق توصیف می‌کند. ارتباط غیرکلامی نیز به عنوان سکوت زبان نامیده می‌شود و نقش کلیدی در زندگی روزمره بشر در روابط اشتغال به درگیری‌های رمانتیک را دارد. گفتار همچنین دارای عناصر غیر کلامی معروف به para language است. این خدمات شامل کیفیت صدا، احساسات و سبک صحبت کردن و همچنین ویژگی‌های عروضی مانند ریتم، تکیه صدا و استرس است. به همین ترتیب، موضوعات نوشته شده شامل عناصر غیرکلامی مانند شیوه دست خط، نظم معنایی از کلمات و استفاده از شکلک برای انتقال عبارات احساسی به صورت تصویری است. ارتباطات تصویری ارتباطات تصویری انتقال نظرها و اطلاعات از طریق ایجاد نمایش‌های تصویری است. درجه اول با تصاویر دو بعدی همراه است شامل علائم، فن چاپ، نقاشی، طراحی گرافیک، تصویر، رنگ‌ها ومنابع الکترونیکی، ویدئو و تلویزیون است. تحقیقات اخیر در این زمینه بر روی طراحی وب سایت و قابلیت استفاده گرای گرافیکی متمرکز شده‌است. طراحان گرافیکی از روش‌های ارتباط تصویری در عمل حرفه می‌کنند. ارتباطات کلامی ارتباطات کلامی، در حالیکه دردرجه اول به ارتباط کلامی سخن اشاره می‌کند گفته می‌شود، به‌طور معمول در هر دو واژه، کمک‌های کلامی و غیر کلامی عناصر برای حمایت از انتقال معنی تکیه دارد. ارتباط کلامی شامل بحث وگفتگو، سخنرانی‌ها، نمایش‌ها، ارتباطات بین فردی و بسیاری از انواع دیگر است. در ارتباطات چهره به چهره زبان بدن و چگونگی صدا نقش مهمی را بر عهده دارد و ممکن است تاثیر بیشتری بر شنونده داشته باشد نسبت به محتوای در نظر گرفته شده از واژه‌هایی که گفته شد. مجری ماهر باید توجه مخاطب و ارتباط با آن‌ها را در نظر بگیرد. به عنوان مثال از گفتن یک جک توسط دو نفر یکی ممکن است مخاطب را با توجه به زبان بدنش و تن صدایش بسیار سرگرم کند در حالیکه نفر دوم با استفاده دقیق از همان کلمات شنوندگان را خسته و عصبانی کندنیازمند نقل قول کمک‌های بصری می‌تواند به آسان کردن ارتباطات موثر کمک کند وتقریبا همیشه در سخنرانی‌ها برای مخاطبان استفاده می‌شود. به‌طور گسترده‌ای گفته شد و به‌طور گسترده شکلی که به اشتباه تفسیر شداستفاده شد تا اهمیت حالت تحویل را تاکید کند"ارتباطات شامل ۵۵٪ زبان بدن، ۳۸٪ تن صدا، ۷٪محتوای کلمات،"به اصطلاح"قانون ۷٪۳۸٪۵۵٪"۱ با این حال این چیزی نیست که تحقیقات اخیر ذکر کرد بلکه، زمان انتقال احساسات، اگر زبان بدن، لحن صدا، و واژه ناسازگار باشند درآن هنگام زبان بدن و لحن صدا را بیشتر از یک کلمه باور خواهند داشت‌۲نیازمند روشن به‌طور مثال شخصی در حالی که من من کنان، قوز کرده، با نگاه به دور می‌گوید"از ملاقات شما خوشحال هستم"به عنوان بی‌احترامی تفسیر خواهد شد (بحث بیشتر در آلبرت محرابیان، سه عنصر از ارتباطات) مدل ارتباطات:نوشته شده شفاهی تصویری الکترونیکی غیر شفاهی ارتباطات نوشتاری و توسعه آن در طول تاریخ در طول زمان اشکال و ایده‌هایی درباره ارتباط بین مراحل استفاده از تکنولوژی تولید شده‌است. پیشرفت‌هایی شامل روانشناسی ارتباطات و و روانشناسی رسانه، پدیدار شدن رشته‌ای از مطالعه. پیشرفت ارتباطات را به سه مرحله انقلابی به نام «انقلاب اطلاعات ارتباطات» تقسیم کرده‌اند. (نیازمند منبع) در طول مرحله اول ارتباطات کتبی ابتدا با استفاده از نشانه‌ها یا علائم تصویری پدیدار شدند. این علائم تصویری از سنگ ساخته شده بودند، از این روارتباطات کتبی هنوز قابل حرکت نبودند. در طی مرحله دوم نگارش با پدیدار شدن بر روی کاغذ، پاپیروس، خاک رس، موم و غیره آغاز شد. الفبای عمومی مرسوم شده بود و برای یکسان بودن زبان در میان مسافت‌های طولانی پذیرفته شد. یک جهش در تکنولوژی زمانی رخ داد که گوتنبرگ چاپ مطبوعات را در قرن ۱۵ اختراع کرد. مرحله سوم با انتقال اطلاعات از طریق امواج و سیگنال‌های کنترل الکترونیکی مشخص می‌شود. ارتباطات بنا براین فرایندی است که معنی اختصاصی داشته‌است و این تلاش را نقل می‌کند تا درک مشترکی را به وجود آورد. این فرایند که نیازمند به فهرست وسیعی از مهارت در پردازش فردی، گوش دادن، مشاهده ، صحبت کردن، سوا ل تجزیه و تحلیل حرکات و ارزیابی امکان مشارکت و همکاری است. موانع ارتباط موفق شامل پیام اضافی (زمانیکه یک شخص پیام‌های بسیار زیادی در یک زمان دریافت می‌کند)، و پیچیدگی پیام است.۴ ارتباطات غیرانسانی همچنین ببینید:ارتباط‌شناسی (علم) و ارتباطات واقع در بین رشته‌های خاص هر تبادل اطلاعات بین موجودات زنده به معنی تبادل علامت‌هایی که موجود زنده می‌فرستد و دریافت می‌کند می‌تواند به عنوان یک شکل ارتباطی باشد؛ و حتی موجودات اولیه مانند مرجان‌ها دارای سر رشته ارتباط هستند. ارتباطات غیرانسانی اغلب شامل سلول سیگنالینگ، ارتباط سلولی و انتقال شیمیایی بین موجودات اولیه مانند باکتری‌ها و در داخل گیاهان و پادشاهی قارچ‌ها می‌باشد. ارتباطات حیوانات حوزه گسترده‌ای از ارتباطات حیوانی شامل بسیاری از مسائل ETHOLOGY است. ارتباطات حیوانات می‌تواند به عنوان هر رفتار یک حیوان که به رفتار کنونی و آینده دیگر حیوانات تاثیر می‌گذارد تعریف شود. به مطالعه ارتباطات حیوانی جانورشناسی گفته می‌شود (وتشخیص از انسان‌شناسی، مطالعه ارتباطات انسانی) نقش مهمی را درتوسعه نژادشناسی، جامعه‌شناسی و مطالعه شناخت حیوانات بازی کرده‌است. ارتباطات حیوانات، در واقع مفهوم درستی از دنیای حیوانات است به‌طور کلی، دریک رشته به سرعت در حال رشد، و حتی در قرن ۲۱ میلادی تا کنون، بسیاری از برداشت‌های اولیه مربوط به زمینه‌های مختلف از جمله استفاده از نام شخصی نمادین، احساسات حیوانات، فرهنگ حیوانات و یادگیری، و حتی رفتار جنسی، در استدلال‌های طولانی تغییرات اساسی به خوبی شناخته شده‌است. گیاهان و قارچ‌ها ارتباطات در داخل سازمان گیاه مشاهده می‌شود یعنی در داخل سلول‌های گیاهی و بین سلول‌های گیاهی، بین گیاهان از گونه‌های یکسان یا مرتبط و بین گیاهان و موجودات غیر گیاهی، به ویژه در ناحیه ریشه. ریشه‌های گیاه هم‌زمان با ساقه زیرین باکتری‌ها، قارچ‌ها و با حشرات در خاک ارتباط برقرار می‌کند. این نشانه همزمانی با واسطه متقابل قواعد نحوی، عملی ومعنایی را معین می‌کند وممکن است به خاطر سیستم عصبی گیاهان غیر متمرکز شود. معنی اصلی کلمه «نورون» در یونانی «بافت گیاه» است و تحقیقات اخیر نشان داده‌است که بسیاری از فرایندهای ارتباطات درون سازمان گیاه مانند دستگاه عصبی است۵ گیاهان از طریق مواد فرار ارتباط برقرار می‌کنند زمانیکه در معرض رفتار حمله گیاه‌خوار هستند تا به گیاهان همسایه هشدار بدهند. هم‌زمان آن‌ها مواد فرار دیگری تولید می‌کنند تا انگل‌ها را به خود جذب کنند که به این گیاه‌خوارها حمله کنند. در شرایط استرس گیاهان می‌توانند کد ژنتیکی که ازوالدینشان به ارث بردند بازنویسی کنند و به بزرگانشان یا پدر بزرگ و مادر بزرگشان رجوع کنند. قارچ‌ها برای هماهنگ‌کردن و سازماندهی رشد و توسعه خود از قبیل تشکیل رشته رشدکننده قارچ و ثمره بدن ارتباط برقرار می‌کنند. قارچ‌ها همراه با گونه‌های همسان و مرتبط و هم چنین با موجودات غیر قارچی در انواع زیادی از تعاملات زیستی، مخصوصا همراه با باکتری‌ها، یوکاریوت‌های تک سلولی گیاهان و حشرات از طریق منشا حیاتی نیمه شیمیایی ارتباط برقرار مکنند. ماشه‌های نیمه شیمیایی به سازمان قارچی به شیوه‌ای خاص واکنش نشان می‌دهند، در حالیکه اگر مولکول‌های شیمیایی یکسان قسمتی ازپیام حیاتی نباشند آن‌ها به ماشه‌های سازمان قارچی واکنش نشان نمی‌دهند. این به این معنی است که سازمان قارچی می‌تواند در میان مولکول‌های شرکت‌کننده در پیام‌های حیاتی ومولکول‌های مشابه که در این موقعیت بی‌ربط است، متفاوت باشد. تاکنون پنج مولکول مختلف اولیه شناخته شده‌است تا الگوهای مختلف رفتار را از قبیل رشته‌ای، جفت‌گیری، رشد و بیماری‌زایی هماهنگ کند. هماهنگی رفتاری و تولید مواد سیگنالینگ از طریق فرایند تفسیر به دست می‌آید که سازمان را قادر می‌سازد تا بین خود و غیر خود، نماینده حیاتی، پیام حیاتی از گونه مشابه، مرتبط، یا گونه‌های غیر مرتبط و حتی فیلتر کردن «صدا» یعنی مولکول‌های مشابه بدون محتوای حیاتی متفاوت باشد. مدل ارتباطات مدل ارتباطی شانون و ویور ابعاد مهم برنامه ارتباطات کد برنامه ارتباطات مدل خطی ارتباطات مدل ارتباطات متقابل مدل ارتباطی بیرولز فرستنده پیام کانال گیرنده مدل ارتباطات متقابل اولین مدل عمده برای ارتباط به وسیله کلود شانون و وارن ویور برای آزمایشگاه‌های بل (۶)در سال ۱۹۴۹ آمد. مدل اصلی به جهت بازتاب کردن عملکرد رادیو و فن آوری‌های تلفن طراحی شده بود. مدل اولیه آن‌ها متشکل بود از سه بخش اصلی:فرستنده، کانال و گیرنده. فرستنده قسمتی از تلفنی بود که شخص با آن صحبت می‌کرد، کانال خود تلفن بود، و گیرنده قسمتی از تلفن بود که در آن یک نفر می‌تواند صدای فرد دیگری را بشنود. شانون و ویور همچنین فهمیده بودند که بیشتر اوقات ایستگاهی وجود دارد که مانع گوش دادن به یک مکالمه تلفنی می‌شود، که آن‌ها پنداشتند پارازیت است. در یک مدل ساده، اغلب به عنوان مدل انتقال یا نمای استاندارد از ارتباطات، اطلاعات یا مضمون (برای مثال یک پیام در زبان طبیعی) به چند شکل فرستاده می‌شود (بعنوان زبان گفتاری) از یک emisor / فرستنده/رمزگذار به یک مقصد/گیرنده/رمز گشا. (این مفهوم معمولی ا زارتباطات براحتی ارتباط را وسیله‌ای برای گرفتن و فرستادن اطلاعات می‌بیند) نقاط قوت این مدل سادگی، کلی گرایی و کمیت گرایی است. دانشمندان اجتماعی کلود شانون و وارن ویور ساختار این مدل را بر اساس عناصر زیر بیان کردند: یک منبع اطلاعات، که پیام را تولید می‌کند. یک فرستنده، که پیام را درون سیگنال کدگذاری می‌کند. یک کانال، که سیگنال‌ها را برای انتقال تنظیم می‌کند. یک گیرنده، که پیام را از سیگنال «رمز گشایی» (بازسازی) می‌کند. یک مقصد، جایی که پیام می‌رسد. شانون و ویور استدلال کردند که در این نظریه سه سطح از مشکلات برای ارتباط وجود دارد. مشکل فنی:چطور می‌توان با دقت پیام را انتقال داد؟ مشکل معنایی:چقد رمعنی «انتقال» دقیق است؟ مشکل عامل موثر:چگونه به‌طور موثر معنی رفتار و تاثیرگذار را دریافت می‌کند؟ نقد و بررسی مدل انتقال با بیان دانیل چندلر: فرض می‌شود پیام دهنده‌ها افراد منزوی هستند. بدون هزینه برای اهداف متفاوت. بدون هزینه برای تفسیرهای متفاوت.. بدون هزینه براری روابط نابرابر قدرت بدون هزینه برای موقعیت متن. در سال ۱۹۶۰، دیوید برلو مدل خطی ارتباط شانون و ویور (سال ۱۹۴۹)را گسترش داد و مدل ارتباط smcr را ایجاد کرد.۷ مدل ارتباطی فرستنده پیام کانال گیرنده مدل را به درون بخش‌های متخصصی جدا می‌کند و توسط دانشمندان دیگر گسترش یافته‌است. ارتباطات معمولا همراه چند بعد اصلی توصیف می‌شود:پیام (چه نوع کارهایی ارتباط برقرار می‌کند)، منبع /emisor / فرستنده/ رمزگذار (توسط اشخاص)، شکل (در فرم)، کانال (به واسطه رسانه)، مقصد/ گیرنده/ هدف/ رمز گشا (به اشخاص)، و گیرنده. ویلبر اسکرم (۱۹۴۵)نیز نشان داد که ما باید بررسی کنیم که یک پیغام (خواسته یا نا خواسته) در هدف پیام تاثیر دارد.۸ میان طرفین، ارتباطات شامل اعمالی نظیر دانش تجربی مشورت، ارائه مشاوره و فرمان، پرسش سوال می‌باشد و این اعمال ممکن است در یکی از راه‌های مختلف ارتباطات فرایندهای زیادی داشته باشد. این شکل بستگی به توانایی ارتباط گروه دارد. محتوا و شکل ارتباط با هم می‌سازندپیامی را که به سوی مقصد فرستاده می‌شود. هدف می‌تواند خود شخص، شخص یا موجود دیگر، نهاد دیگر (مانند یک شرکت یا گروهی از موجودات) باشد. ارتباط می‌تواند به عنوان اداره فرایندهای انتقال اطلاعات به وسیله سه سطح از قواعد وابسته به طبی دیده می‌شود: نحوی (خواص رسمی از نشانه‌ها و نمادها) عمل گرا (در رابطه با روابط بین نشانه‌ها/اصطلاحات و کاربران آنها) و معنایی (مطالعه روابط بین نشانه‌ها و نمادهاو آنچه که آن‌ها نشان می‌دهند) بنابراین، ارتباطات متقابل اجتماع است جاییکه در آن حداقل دو عامل مورد تداخل یک مجموعه مشترک از قواعد طب را به اشتراک می‌گذارند. این قوانین به‌طور معمول در بعضی از احساسات نادیده گرفته می‌شود خود ارتباطی برگزار می‌شود. خود ارتباطی، شامل ارتباط درون فردی که از طریق دفتر خاطرات روزانه یا صحبت کردن با خود است، هر دو پدیده ثانویه به دنبال فراگیری اولیه توانایی‌ها و ظرفیت‌های ارتباطی در تعامل اجتماعی هستند. با توجه به این نقاط ضعف، بارنلود(۲۰۰۸)یک مدل معاملاتی از ارتباط را پیشنهاد کرد.۹فرضیه اصل مدل معاملاتی ارتباطات این است که ارسال و دریافت پیام را به صورت هم‌زمان بکار می گیرند. یک فرستنده و یک گیرنده کمی پیچیده‌تر متقابلا به یکدیگر وابسته هستند. این نگرش دوم از ارتباطات، اشاره می‌کند به عنوان مدل تشکیل دهنده یا دیدگاه کسی که قانون را به طرز ویژه‌ای تعبیر می‌کند، بر نحوه ارتباطات فرد به عنوان عامل تعیین‌کننده از راه پیامی که تفسیر خواهد شد تمرکز می‌کند. ارتباط به عنوان یک کانال مشاهده می‌شود: که این اطلاعات سفر از یک فرد به فرد دیگری تصویب می‌شود و این اطلاعات از ارتباط خود جدا می‌شوند. به عنوان یک مثال خاص از ارتباط عمل سخنرانی نامیده می‌شود. فیلترهای شخصی فرستنده و فیلترهای شخصی گیرنده ممکن است بسته به سنت‌های مختلف منطقه‌ای، فرهنگ، و جنسیت تغییر یابد؛ که ممکن است معنی در نظر گرفته شده محتویات پیام تغییر پیدا کند. در حضور «صدای ارتباطات» در کانال انتقال (هوا در این مورد) دریافت و رمز گشایی از مطالب ممکن است ناقص شود، به این ترتیب عمل سخنرانی ممکن نیست به اثر مطلوبی دست پیدا کند. یک مشکل با این کدگذاری فرستادن دریافت رمز گشایی مدل این است که فرایندهای رمزگذاری و رمز گشایی اشاره می‌کنند که فرستنده و گیرنده دارای هر چیزی است که این عملکردها به عنوان کد کتاب، و این که اینها کد دو کتاب هستند، خیلی کم، اگر شباهت یکسان نیست. اگرچه چیزی شبیه کد کتاب‌ها توسط مدل ضمنی است، آن‌ها در هیچ جای مدل ارائه نمی‌شوند، که مشکلات مفهومی زیادی را تولید می‌کند. نظریه هایcoregulation توصیف می‌کند ارتباطات را به عنوان یک فرایند خلاق و پویا و مداوم، به جای تبادل گسسته از اطلاعات است. رسانه‌های کانادایی محقق هارولد لنیس داشت نظریه‌ای که مردم استفاده می‌کنند انواع مختلف رسانه‌ها به ارتباط و که یکی از آن‌ها انتخاب خواهد شد به استفاده از امکانات مختلف برای شکل و دوام جامعه (وارک، مکنزی ۱۹۹۷) ارائه دهد. مثال معروف او این است که با استفاده از مصر باستان و نگاه در راه‌های آن‌ها که خودشان به واسطه رسانه‌ها با خواص خیلی مختلف سنگ و پاپیروس می‌ساختند. پاپیروس چیزی است که او «فضا صحافی» می‌نامد. آن ساخته شده ممکن است انتقال دهد دستورات نوشته شده د رفضای امپراتوری و جنبش لشکر کشی‌های نظامی دور و دولت استعماری را قادر می‌سازد. سنگ دیگر «زمان اتصال» است، از طریق ساخت معبد و اهرام می‌تواند اقتدار نسل به نسل خود را حفظ کند، از طریق این رسانه‌ها می‌توانند آن‌ها شکل ارتباط را در جامعه خود تغییر دهند (وارک، مکنزی ۱۹۹۷). حوزه‌های تخصصی ارتباطات به مسایل مختلفی می‌پردازند از جمله: ارتباطات جمعی، ارتباطات توسعه، مطالعات رسانه‌ای، ارتباطات سازمانی، زبان‌شناسی اجتماعی، تحلیل گفتمان، زبان‌شناسی شناختی، معنی‌شناسی. مطالعات رسانه‌ای مطالعات رسانه‌ای نام حوزه‌ای از علوم ارتباطات است که به مطالعه رسانه‌های جمعی و آثار آن‌ها بر افراد و جوامع می‌پردازد. از پیشگامان این حوزه مارشال مک‌لوهان و استوارت هال هستند. در ایران مطالعات رسانه‌ای به عنوان زیر مجموعه‌ای از علوم ارتباطات در دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی تدریس می‌شود. ارتباطات رشته‌ای دانشگاهی است که به بررسی پدیده ارتباط می‌پردازد. ارتباط فرایند تبادل داده‌هاست که معمولا از رهگذر سامانه‌ای از نمادهای مشترک انجام می‌گیرد. ارتباطات امروزه دارای دو حوزه کلی است، یکی ارتباطات به عنوان یکی از شاخه‌های علوم انسانی که شامل زیرشاخه‌هایی از جمله مطالعات ارتباطی و روزنامه‌نگاری و روابط عمومی است، و دیگری ارتباطات به عنوان یکی از شاخه‌های فناوری که مخابرات از زیرشاخه‌های آن به‌شمار می‌آید. ارتباطات علم برقراری ارتباط است و دارای شاخه‌های گوناگون از جمله ارتباطات انسانی و ارتباطات همگانی است. ارتباط به معنای ایجاد رابطه تعامل و گفتگو است. در حال حاضر ارتباطات جزو مهم‌ترین و مورد علاقه‌ترین علوم است. رشته دانشگاهی ارتباطات رشته‌ای دانشگاهی است که به بررسی پدیده ارتباط می‌پردازد. ارتباط فرایند تبادل داده‌هاست که معمولا از رهگذر سامانه‌ای از نمادهای مشترک انجام می‌گیرد. ارتباطات امروزه دارای دو حوزه کلی است، یکی ارتباطات به عنوان یکی از شاخه‌های علوم‌انسانی که به ارتباطات اجتماعی معروف است و در ایران شامل زیرشاخه‌هایی از جمله تحقیق در ارتباطی جمعی، مدیریت رسانه، روزنامه‌نگاری، روابط عمومی، مدیریت رسانه خبرگزاری‌ها، تبلیغات بازرگانی و خود ارتباطات اجتماعی است و دیگری ارتباطات به عنوان یکی از شاخه‌های فناوری ارتباطات و اطلاعات است که IT و ICT و مدیریت IT در ایران از زیرشاخه‌های آن به‌شمار می‌آید. ارتباطات در ارتباطات اجتماعی بر اساس سیستم اجتماعی مورد نظر تعریف می‌شود بطور مثال در ارتباطات انسانی «تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی» (علی اکبر فرهنگی) قابل کاربرد است ولی در رسانه‌ها از تعریف محسنیان راد استفاده می‌شود که می‌گوید «فراگرد انتقال پیام از گیرنده به فرستنده مشروط بر اینکه مفهوم متجلی شده در گیرنده شبیه معنی مورد نظر فرستنده باشد» البته برای موارد دیگر مانند موسیقی باید از تعاریف دیگری در ارتباطات استفاده کرد. تعریف ارتباطات در علوم پایه از مدل شنن و ویور استفاده می‌کند و در آن انتقال سیگنال و اطلاعات از مهم‌ترین ارکان به‌شمار می‌آید. رشته ارتباطات دارای گستره وسیعی است. نخستین کالج‌هایی که به آموزش علوم ارتباطات می‌پرداختند، مدارس روزنامه‌نگاری بودند. تا مدت‌ها میان متخصصین روزنامه‌نگاری و اندیشمندان رشته تازه ایجاد شده ارتباطات بر سر موضوع علم ارتباطات جدل وجود داشت. این موضوع کماکان به صورت کامل حل نشده‌است. از چالش‌های دیگر ارتباطات نسبت آن با حوزه‌های مثل جامعه‌شناسی، نقد ادبی، مطالعات فرهنگی، مطاعات فیلم و سینما و… است. واقعیت آن است که ارتباطات ماهیتی میان رشته ایی داشته و در ارتباطات با حوزه‌های متعدد علوم انسانی قرار دارد. به‌طور کلی می‌توان گفت از نسبت میان علوم ارتباطات با سیاست، گرایشی تحت عنوان ارتباطات سیاسی از نسبت میان ارتباطات و توسعه گرایشی تحت عنوان ارتباطات و توسعه و از نسبت میان مدیریت و ارتباطات رشته روابط عمومی شکل گرفته‌است. رشته روزنامه‌نگاری نیز که بنیان اولیه این رشته محسوب می‌گردد. تحولات بوجود آمده در حوزه ارتباطات راه دور اینترنت و شبکه نیز موضوع و گرایش مهم دیگری در مطالعات ارتباطات است. مطالعه رسانه‌ها با رویکرد نقد فرهنگی از حوزه‌های دیگر این رشته‌است…
[ "ذهن", "احساسات", "رابرت کریگ", "رویکرد چندرشته‌ای", "سوژه", "سازمان", "نشانه", "انگیزش", "دیجیتال", "نگاره", "ژست", "رسانه", "نظریه اطلاعات", "مطالعات ارتباطات", "بیوسمتیک", "ارگانیزم", "بینایی", "شنوایی", "بریل", "بویایی", "الکترومغناطیس", "زیست‌شیمی", "تمدن", "مخابرات", "سیستم", "زبان", "اسپرانتو", "زبان بدن", "گرافیک", "تکنولوژی", "کلود شانون", "وارن ویور", "مارشال مک‌لوهان", "دانشگاه", "داده", "سامانه", "نماد", "علوم انسانی", "مطالعات ارتباطی", "روزنامه‌نگاری", "روابط عمومی", "فناوری", "تبلیغات بازرگانی", "فناوری اطلاعات", "فراگرد", "پروتکل", "مارشال مک لوهان" ]
[ "ارتباطات", "مدیریت رسانه", "نظریه ارتباطات" ]
349
سامانه
0
344
0
[ "سيستم", "سیستم", "سامانه‌ها", "سیستم‌ها", "منظومه‌ها", "سیستمها", "سامانه ها", "سيستمها", "سيستم ها", "سیستم ها", "منظومه ها" ]
false
315
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سامانه یا به انگلیسی سیستم مجموعه یا گروهی از اشیاء مرتبط یا غیر مرتبط است که هدف یا اهدافی خاص را دنبال می‌کنند، به گونه‌ای که واحدی پیچیده را تشکیل دهند. گونه‌های سامانه +انواع انتقال مجاز +در فرایندهای ترمودینامیکی +برای انواع محیطها انواع محیطها قابلیت انتقال جرم و انرژی کار گرما تبادل ماده تبادل انرژی بدون تبادل ماده بی‌دررو adynamic بدون تبادل ماده ایزوله سامانه مجموعه‌ای از اجزایی است که با هم کار می‌کنند و هدف معینی را دنبال می‌کنند. سامانه تنها به نوع فیزیکی آن محدود نمی‌شود. مفهوم سامانه در مورد پدیده‌های مجرد پویا نظیر اقتصاد نیز به کار گرفته می‌شود. تعریف و واژه‌شناسی اصطلاح «سیستم» ریشه در واژه یونانی syst ̄ema دارد که به معنی «باهم جای دادن» است. سیستم، مجموعه‌ای است از عناصر به هم مرتبط که برای نیل به هدف مشترک با هم در تعامل هستند. در زبان فارسی واژه سیستم به دلیل کثرت استفاده، متداول شده‌است. واژه‌های سامانه و نظام معادل‌های فارسی متداول برای واژه سیستم هستند. سامان یا سامانه (منظومه یا دستگاه هم گفته شده است؛ مانند: منظومه شمسی - Solar system، و دستگاه معادلات خطی - System of linear equations) هم‌چیده‌ای است از عناصر هم‌پیوسته که یک تمامیت یگانه را تشکیل می‌دهند. چنین ترکیب و هم‌چیده‌ای معمولا مجموعه‌ای سامان‌مند و منظم را درست می‌کند و به همین رو به آن سامانه می‌گویند که از واژه پارسی سامان به معنی نظم و ترتیب گرفته شده‌است. به بخشی از یک سامانه که خود جزئی از یک سامانه دیگر باشد زیرسامانه می‌گویند. یک سامانه معمولا در برگیرنده بخش‌ها و عناصری است که به هم پیوسته شده‌اند تا جریان و روند داده‌ها، ماده یا انرژی را آسان‌تر سازند. یک سامانه معمولا واحدهایی دارای برهم کنش دارد که برای آن‌ها می‌توان الگوهای ریاضی تشکیل داد. نظریه عمومی سامانه‌ها رویکرد سیستمی تفکر سیستمی تحلیل سیستمی مهندسی سیستم مدیریت سیستم مهندسی نوآوری سیبرنتیک نظریه سیستم‌ها سامانه‌های خطی نظریه بی‌نظمی‌ها سامانه‌های پیچیده پویایی‌های سامانه سامانه‌های تحت وب
[ "مجموعه (ریاضی)", "هدف", "منظومه شمسی", "دستگاه معادلات خطی", "برهم کنش", "نظریه عمومی سامانه‌ها", "رویکرد سیستمی", "تفکر سیستمی", "تحلیل سیستمی", "مهندسی سیستم", "مدیریت سیستم", "مهندسی نوآوری", "سیبرنتیک", "نظریه سیستم‌ها", "سامانه‌های خطی", "نظریه بی‌نظمی‌ها", "سامانه‌های پیچیده", "پویایی‌های سامانه", "سامانه های تحت وب", "پیچیدگی", "علوم انسانی" ]
[ "دانش سامانه", "سامانه‌ها", "سیبرنتیک", "نظریه سامانه‌ها" ]
350
استان آذربایجان شرقی
2
5,137
0
[ "آذربایجان شرقی", "استان آذربايجان شرقي", "استان اذربایجان شرقی", "آذربايجان شرقي", "اذربایجان شرقی", "اذربايجان شرقي", "استان اذربايجان شرقي", "آذربایجانشرقی", "آذربايجانشرقي", "اذربایجانشرقی", "اذربايجانشرقي", "استان آذربایجانشرقی", "استان آذربايجانشرقي", "استان اذربایجانشرقی", "استان اذربايجانشرقي", "استان آذربایجان‌شرقی", "استان آذربایجان خاوری" ]
false
4,954
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام استان", "Item2": "آذربایجان شرقی" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "East Azerbaijan Map.svg" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "250px" }, { "Item1": "نقشه موقعیت", "Item2": "IranEastAzerbaijan-SVG.svg" }, { "Item1": "مرکز", "Item2": "[[تبریز]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۴۵،۴۹۱" }, { "Item1": "سال جمعیت", "Item2": "۱۳۹۵" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۳،۹۰۹،۶۵۲" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "۲۱" }, { "Item1": "زبان‌ها", "Item2": "[[ترکی آذربایجانی]]" }, { "Item1": "نماینده ولی فقیه", "Item2": "[[سید محمدعلی آل‌هاشم]]" }, { "Item1": "استاندار", "Item2": "[[مجید خدابخش]]" }, { "Item1": "دومین شهر بزرگ", "Item2": "[[مراغه]]" } ], "Title": "استان ایران" }
استان آذربایجان شرقی یکی از استان‌های ایران است که در زمان حکومت پهلوی آذربایجان خاوری نامیده می‌شد. این استان بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین استان ناحیه شمال غربی ایران (آذربایجان) محسوب می‌شود. استان آذربایجان شرقی از سمت شمال به جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان، از سمت غرب و جنوب غرب به استان آذربایجان غربی، از سمت شرق به استان اردبیل و از سمت جنوب شرق به استان زنجان محدود شده‌است. این استان دارای آب و هوای سرد کوهستانی بوده و کل محدوده استان را کوه‌ها و ارتفاعات تشکیل داده‌اند. مساحت استان آذربایجان شرقی ۴۵،۴۹۱ کیلومتر مربع است، این استان، یگانه استان ایران است که با ارمنستان هم‌مرز است و همچنین تنها استان کشور است که هم با خاک اصلی جمهوری آذربایجان و هم با جمهوری خودمختار نخجوان که برون بومی متعلق به جمهوری آذربایجان است، مرز مشترک دارد. این استان محل اتصال دو رشته کوه مهم و اصلی کوه‌های ایران، یعنی البرز و زاگرس است و بلندترین نقطه آن، قله کوه سهند است. مرکز استان آذربایجان شرقی، کلان‌شهر تبریز است. از شهرهای مهم و اقماری این استان می‌توان به مراغه، مرند، اهرو میانه اشاره کرد. آذربایجان شرقی رتبه اول صادرات غیرنفتی در کشور را داراست. همچنین این استان امن‌ترین و کم‌جرم‌ترین استان ایران به‌شمار می‌رود. تاریخ استان آذربایجان در دوره خلفای عباسی مسجد کبود؛ یکی از مساجد تاریخی شهر تبریز. پیش از اسلام استان آذربایجان شرقی در گذشته بخشی از سرزمین تاریخی ماد بوده که به «ماد کوچک» شهرت یافته بود. در زمان حکمرانی اسکندر مقدونی بر ایران در ۳۳۱ سال پیش از میلاد، شهربان منطقه ماد کوچک که سرداری به‌نام «آتورپات» یا «آتروپاتن» بوده، علیه اسکندر قیام کرده و با انعقاد پیمانی دست یونانیان را از آذربایجان کوتاه ساخت. اسکندر مقدونی نیز آتروپات را به شرط پیروی از امپراتوری او، در این منطقه باقی نگه داشت. جانشینان اسکندر پس از مرگ وی به جنگ و نزاع با یک‌دیگر پرداختند و در همین دوران بود که آتروپات حاکم منطقه ماد کوچک شد. بنا به روایاتی تایید نشده نام این منطقه نیز به‌جهت تقدیر از زحمات وی در مقابل بیگانگان به «آتروپاتگان» معروف شد. پس از اسلام با حمله مغولان و با ورود هلاکوخان، آذربایجان مرکز شاهنشاهی مغولان از خراسان تا شام شده بود. پس از مغولان، خاندان ترک‌های قره قیونلوها و آق قیونلوها بر این منطقه تسلط یافتند. در زمان صفویه، شاه اسماعیل اول شهر تبریز را پایتخت ایران اعلام کرد. ایرج افشار در کتاب خود می‌نویسد: شاه اسماعیل صفوی ۸۰ هزار خانوار کرد ساکن تبریز را به مناطق خراسان، ورامین و تویسرکان کوچاند. در دوران حکومت قاجاریان بعد از فتحعلی‌شاه قاجار، شهر تبریز ولیعهد نشین شد و به این ترتیب ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه ،محمدعلی شاه واحمدشاه دوران ولایت عهدی خود را در این شهر گذراندند. رضاخان در سال ۱۳۰۰ شمسی سیطره حکومت مرکزی ایران را بر این منطقه برقرار کرد. با شروع جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ شمسی، نیروهای شوروی وارد آذربایجان شدند. این نیروها در اردیبهشت ماه ۱۳۲۵ شمسی به دنبال طرح مسئله آذربایجان در سازمان ملل متحد، آذربایجان را تخلیه کردند. تاریخچه تقسیمات کشوری در سال ۱۳۱۶ که ایران به ده استان تقسیم شده بود، بخش اعظم این استان منجمله تبریز به همراه استان اردبیل و شهرستان آستارا، استان سیم (به مرکزیت تبریز)را تشکیل می‌دادند. شهرستان مراغه و بعضی شهرستان‌های اطراف کنونی‌اش بخشی از استان چهارم (به مرکزیت ارومیه)بودند. شهرستان مراغه و شهرستان‌های اطراف کنونی‌اش بعدها به این استان ملحق گردیدند، اماشهرستان آستارا در ۱۳۳۹ از آذربایجان شرقی جدا و به گیلان ملحق شد و این استان امتیاز اتصال به دریای خزر از دست داد، استان اردبیل نیز تا سال ۱۳۷۲ بخشی از آذربایجان شرقی بود که در این سال از این استان جدا و به استانی مستقل تبدیل گردید. جغرافیا قسمتی از نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه، آذربایجان شمال غربی‌ترین استان ایران کاخ استانداری آذربایجان شرقی. آب و هوا استان آذربایجان شرقی به دلیل وسعت زیاد دارای آب و هوای متنوع می‌باشد به‌طوری‌که بیشترین دمای ثبت شده در شهرهای میانه و جلفا می‌باشد که مردم این شهرها دمای ۴۵ + درجه بالای صفر را تجربه کرده‌اند و همچنین کمترین دمای ثبت شده در استان و در کلیه شهرهای ایران مربوط به بستان آباد با دمای ۴۶ - درجه زیر صفر می‌باشد. میانگین بارندگی سالیانه ۲۵۰ الی ۳۰۰ میلی‌متر می‌باشد. جغرافیای سیاسی استان آذربایجان شرقی با ۴۵،۴۸۱ کیلومتر مربع مساحت، حدود ۲٫۸ درصد از وسعت کل ایران را به خود اختصاص داده‌است. این استان در شمال غرب کشور و بین مدارهای ۳۶ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۲۶ دقیقه عرض شمالی و نصف‌النهارهای ۴۵ درجه و ۵ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۲۲ دقیقه طول شرقی جای گرفته‌است. رود ارس حدود شمالی آن را با جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص می‌کند. رود قطور و آبهای دریاچه ارومیه حدود غربی آن با استان آذربایجان غربی است. استان آذربایجان شرقی ۲۰۰ کیلومتر با جمهوری آذربایجان و ۳۵ کیلومتر با ارمنستان در حالی از سمت شمال مرز مشترک دارد که تنها استان ایران است که با ارمنستان همسایه است. این استان همچنین ۴۲۰ کیلومتر با استان آذربایجان غربی از سمت غرب و جنوب غرب، ۴۰۰ کیلومتر با استان اردبیل از سمت شرق و ۱۴۵ کیلومتر با استان زنجان از سمت جنوب هم‌مرز است. شهرستان‌های استان آذربایجان شرقی آذرشهر اهر اسکو بستان آباد بناب تبریز جلفا چاراویماق خداآفرین سراب شبستر عجب شیر کلیبر مراغه مرند ملکان میانه ورزقان هریس هشترود هوراند جغرافیای طبیعی قره‌داغ (ارسباران). استان آذربایجان شرقی از هفت واحد کوهستانی تشکیل یافته‌است. رشته‌کوه قره‌داغ (ارسباران) شمالی‌ترین این واحدها بوده که از دیوان‌داغ آغاز شده و به دره رود دره‌رود منتهی می‌گردد. رشته‌کوه قوشه‌داغ که از جنوب قره‌داغ شروع شده و به سبلان ختم می‌شود. توده آتش‌فشانی سبلان که ۴۸۱۱ متر ارتفاع داشته و مرز مشترک میان استان‌های آذربایجان شرقی و اردبیل محسوب می‌شود. رشته‌کوه‌های میشو و مورو که از غرب استان (مرند) آغاز شده و به ارتفاعات عون بن علی و شبلی منتهی می‌شوند که مرتفع‌ترین قله آن قله علی علمدار با ارتفاع حدود ۳۲۰۰ متر در مرند می‌باشد. رشته‌کوه بزقوش که با ۳۳۰۳ متر ارتفاع، مرز بین شهرستان‌های میانه-سراب و سراب-بستان آباد به‌شمار می‌رود. توده آتش‌فشانی سهند در جنوب تبریز در محدوده‌ی شهرستان بستان آباد که ۳۷۰۷ متر ارتفاع دارد. رشته‌کوه اربط (تخت سلیمان) که از دامنه‌های جنوبی سهند شروع شده و به سمت جنوب امتداد می‌یابد. مردم زبان زبان ساکنان استان آذربایجان شرقی، ترکی آذربایجانی می‌باشد. . تاتی نیز در برخی از روستاهای این استان سخن گفته می‌شود. جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ خورشیدی، جمعیت استان آذربایجان شرقی در این سال بالغ بر ۳،۹۰۹،۶۵۲ نفر بوده که نزدیک ۵ درصد از جمعیت کل ایران را به خود اختصاص داده‌است. برهمین اساس، ۱،۹۸۹،۴۰۰ نفر مرد و ۱،۹۰۲،۲۵۲ نفر زن در قالب ۱،۲۲۳،۰۲۸ خانوار ساکن این استان بوده‌اند. جمعیت استان در مقایسه با سال ۱۳۹۰ نزدیک به ۴/۸۹ درصد افزایش یافته‌است. در سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی، تبریز با جمعیتی بالغ بر ۱،۷۷۳،۰۳۳ نفر، پرجمعیت‌ترین و چاراویماق با جمعیتی بالغ بر ۳۱،۰۷۱ نفر، کم‌جمعیت‌ترین شهر استان آذربایجان شرقی بوده‌است. از جمله شهرهای پرجمعیت استان علاوه بر مرکز استان می‌توان به شهرهای مراغه، مرند، اهر، میانه و سراب اشاره کرد. تعداد آبادی‌های استان در سال ۹۰ دو هزار و ۷۳۱ آبادی و ۲۰ آبادی استان خالی از سکنه هستند. نظرسنجی سال ۱۳۸۹ طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه‌گیری شد در استان آذربایجان شرقی بدین قرار بود: ۹۷٫۸٪ ترک (۹۸٫۹٪ مرد، ۹۶٫۴٪ زن)، ۱٫۴ فارس (۰٫۶٪ مرد، ۲٫۲٪ زن)، ۰٫۳ کرد (۰٫۵٪ مرد، ۰٫۴ زن)، ۰٫۲ سایر و ۰٫۳ بدون جواب بودند. صنعت نمونه‌ای از قالی تبریز. استان آذربایجان شرقی به جهت تمرکز صنایع بزرگ تولیدی در شهر تبریز، از قطب‌های مهم صنعتی در سطح ایران به‌شمار می‌رود. از دیگر شهرهای صنعتی استان می‌توان به شهرهای شبستر (رتبه دوم صنعت آذربایجان شرقی پس از تبریز)، ،بستان آباد ، مرند، مراغه، میانه ،بناب و جلفا اشاره کرد. شهر اهر به عنوان پایتخت ورنی ایران در سال ۹۵ برگزیده شد. در استان آذربایجان شرقی ۴۳۴۲ کارگاه تولیدی فعالیت می‌کنند که این تعداد شامل ۸۳۲ کارگاه صنعتی بوده که این استان از این لحاظ، ۵٫۹۹ درصد از کل کارگاه‌های صنعتی ایران را به خود اختصاص داده‌است. در سال ۱۳۷۶ خورشیدی، ارزش مواد تولیدی کارگاه‌های مذکور ۳۳۶۱٫۸ میلیارد ریال و ارزش سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در آن‌ها ۲۴۵۱٫۳ میلیارد ریال بوده‌است. صنایع مختلفی از قبیل صنایع شیمیایی، ماشین‌آلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک، چرم و کفش در شهر تبریز مشغول فعالیت هستند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به آجر آذربایجان، بافندگی لایکو، بلبرینگ‌سازی ایران، پالایشگاه تبریز، پتروشیمی تبریز، پشم تبریز، پیستون‌سازی ایران، تخت‌خواب فروزان، تخته فشاری و فورمیکاسازی، تراکتورسازی ایران، ترموپلاست، چرم‌سازی تبریز، کفش آقایی، حوله برق‌لامع، خانه‌سازی ایرداک، لیلاند دیزل، درمن دیزل، هاکسیران دیزل، ایدم، ریسندگی پشمینه تبریز، سیمان صوفیان، شیر پاستوریزه، کبریت‌سازی توکلی، کبریت‌سازی ممتاز، گچ آذربایجان، ماشین‌سازی تبریز، پمپیران، موتوژن، موکت تبریز، نساجی تبریز، نوشابه‌سازی پپسی‌کولا، نوشابه‌سازی کوکاکولا و نیروگاه بزرگ حرارتی در تبریز فعالیت می‌کنند گردشگری جاذبه‌های طبیعی دریاچه ارومیه؛ عجب‌شیر. تالاب قوری‌گل؛ بستان‌آباد. سد امند. فهرست جاذبه‌های طبیعی استان آذربایجان شرقی: قلعه بابک (آتا بابک قالاسی) در کلیبر آبشار گول آخور (خاروانا) ییلاق خاروانا تالاب قوری‌گل بستان‌آباد آبگرم درمانی اوجان بستان‌آباد دره شاهیوردی بستان آباد در دامنه کوه جام سهند آبشار آسیاب‌خرابه جلفا آبشار سرکنددیزج شبستر دربند هرزه‌ورز هریس آبشار عیش‌آباد مرند آبگرم قلعه‌کندی کلیبر آبگرم متعلق کلیبر آبگرم ممان میانه پناهگاه حیات‌وحش کیامکی تالاب قره‌قشون تالاب زرنق جزیره آرزو جزیره اسپیر جزیره اسلامی جزیره اشک جزیره کبودان تالاب آلمالو گلی بستان آباد جنگل‌های ارسباران کوه حیدربابا در بستان آباد چشمه آبرس سراب چشمه آبگرم سراب پیست اسکی سهند بستان آباد پیست اسکی پیام مرند روستای پلکانی زنوزق (ماسوله آذربایجان) چشمه الله‌حق سراب چشمه تاپ‌تاپان آذرشهر چشمه سیدلر میانه چشمه صوفیان شبستر چشمه کندوان اسکو شهر توریستی زنوز چشمه گشایش مراغه چشمه شورسوی چایباغی مراغه صوفی چای مراغهدره پیغام کلیبر دره سعیدآباد بستان‌آباد دره گشایش مراغه دره لیقوان تبریز سد امند شبستر غار آق‌بلاغ بستان‌آباد غار دوگیجان مرند غار کبوتر مراغه پل پنج چشم بناب مراتع سرسبز روستای صور بناب دریان دره (شهر دریان) شبستر دریاچه مصنوعی بندر شرفخانه شبستر دامنه ارتفاعات میشو شبستر جاذبه‌های تاریخی مقبرهالشعرا؛ تبریز. موزه آذربایجان؛ تبریز. رصدخانه؛ مراغه. پل‌دختر؛ میانه. آرامگاه شیخ شهاب‌الدین اهری؛ اهر. روستای کندوان؛ اسکو. قلعه بابک؛ کلیبر. کلیسای سن استپانوس؛ جلفا. فهرست جاذبه‌های تاریخی استان آذربایجان شرقی: تپه باستانی دوزده باغیر شهر زرنق با قدمت ۶۵۰۰ ساله آرامگاه شیخ شهاب‌الدین اهری آرامگاه شیخ محمود شبستری رصدخانه مراغه ارگ تبریز مقبرهالشعرای تبریز بازار اهر بازار تبریز بازار بزرگ میانه مسجد جامع سراب سنگ نبشه رازلیق؛ سراب.کتیبه رازلیق سراب کوه بزقوش سراب جایگاه و قلعه‌ی شهر تاریخی اوجان بستان آباد موزه مردم‌شناسی عشایر سراب کاروانسراهای تیکمه داش بستان آباد پل آجی چای تبریز پل خداآفرین کلیبر پل دختر میانه پل میانه تپه طاحونه (دیرمان تپه‌سی) در بستان آباد تپه اژدهاداشی اهر تپه امام‌چای سراب تپه عجب‌شیر تپه قره‌تپه تبریز تپه قره‌تپه شبستر تپه قلعه‌جوق سراب تپه کول‌تپه مرند تپه مصلی آذرشهر حمام کردشت جلفا گورستان‌های آبادی‌های دیزناب و امین‌آباد در بستان آباد خانه کوزه‌کنانی (مشروطه) تبریز خانه‌های قدکی، بهنام، گنجه‌ای زاده (دانشکده معماری) تبریز خانه امیر نظام (موزه قاجار) تبریز خانه کمپانی تبریز خانه مجتهدی تبریز خانه ثقهالاسلام تبریز خانه علوی (موزه زنده سفال) تبریز روستای اشتبین جلفا روستای کندوان اسکو سنگ‌نبشه رازلیق سراب سنگ‌نبشه سغندل ورزقان سنگ‌نبشه نشتبان سراب کاروانسرای گویجه بل جاده اهر - تبریز کاروانسراهای شبلی در بستان آباد عمارت ایل‌گلی تبریز عمارت ربع رشیدی تبریز برج خلعت پوشان تبریز برج آتش‌نشانی تبریز غار قدمگاه آذرشهر قلعه آق‌گنبد جزیره اسلامی قلعه آوارسین کلیبر قلعه و روستای مردانقم قلعه آیی قلعه‌سی سراب قلعه بابک کلیبر قلعه بختک لیلان قلعه پشتاب هوراند قلعه جوشین ورزقان قلعه دختر (میانه) قلعه سن‌سارود مرند قلعه ضحاک شهرستان هشترود قلعه قهقهه هوراند قلعه شیور داغ قلعه قیز قالاسی میانه قلعه نجفقلی خان میانه قلعه قیزلار قالاسی مراغه قلعه کردشت جلفا قلعه نوردوز اهر قیزلار کورپوسی کاخ شهرداری تبریز کلیسای سرکیس مقدس تبریز کلیسای سن استپانوس جلفا کلیسای شوغات تبریز کلیسای مریم مقدس تبریز کلیسای موجومبار شبستر کلیسای سهرول شبستر کلیسای هوانس مقدس گنبد سرخ مراغه گنبد غفاریه مراغه گنبد کبود مراغه گنبد گوی‌برج مراغه گنبد مدور مراغه گورستان پینه‌شلوار تبریز مسجد روستای جانبهان در بستان آباد سیب مراغهمسجد سنگی ترک در میانه مسجد جامع اهر مسجد جامع تبریز مسجد جامع زرنق مسجد جامع تسوج شبستر مسجد جامع میانه مسجد جامع مراغه مسجد جامع مرند مسجد عینالی تبریز مسجد کبود تبریز مسجد میل لی تبریز مسجد سنگی ترک مسجد شهداء تبریز سهند مراغهمسجد استاد شاگرد تبریز مسجد میدان بناب امام زاده میارمیار تبریز منطقه قوبول دره‌سی اهر موزه آذربایجان تبریز موزه ارامنه تبریز موزه حیات‌وحش تبریز موزه سنجش تبریز موزه عصرآهن تبریز موزه قرآن و کتابت تبریز موزه محرم (خانه صحتی) تبریز موزه باستان‌شناسی میانه موزه مراغه موزه مردم‌شناسی بناب مسجد جامع مهرآباد بناب مسجد اسماعیل بیگ بناب روستای تاریخی صور بناب حمام نوبر تبریز حمام تاریخی مهرآباد بناب پل پنج چشمه بناب قلعه دختر بناب حمام تاریخی حاج فتح‌الله (حاجی بدلی) بناب (اولین حمام بناب به سبک جدید که متعلق به حاج فتح‌الله از خاندان حاجی بدلی بوده‌است) راسته بازار بناب کوه الاداغلار اهر سبحان محمدی نانساء نتایج آمارگیری نیروی کار- پاییز ۹۲ پاییز ۹۲ استان نرخ مشارکت اقتصادی نرخ بیکاری نسبت اشتغال سهم اشتغال دربخش کشاورزی سهم اشتغال دربخش صنعت سهم اشتغال دربخش خدمات سهم اشتغال ناقص زمانی کل کشور ۳۶/۷ ۱۰/۳ ۳۲/۹ ۱۷/۵ ۳۴/۵ ۴۸/۰ ۹/۲ آذربایجان شرقی ۳۸/۷ ۶/۹ ۳۶/۰ ۱۹/۸ ۴۰/۳ ۳۹/۸ ۶/۳ جمعیت شهرستان‌های استان آذربایجان شرقی جمعیت شهرهای استان آذربایجان شرقی فهرست رودخانه‌های استان آذربایجان شرقی فهرست کوه‌های استان آذربایجان شرقی
[ "تبریز", "زبان ترکی آذربایجانی", "سید محمدعلی آل‌هاشم", "مجید خدابخش", "مراغه", "ایران", "آذربایجان (ایران)", "جمهوری آذربایجان", "ارمنستان", "استان آذربایجان غربی", "استان اردبیل", "استان زنجان", "جمهوری خودمختار نخجوان", "برون‌بوم", "البرز", "زاگرس", "سهند", "مرند", "اهر", "میانه (شهر)", "نفت", "خلفای عباسی", "ماد", "اسکندر مقدونی", "یونان", "خراسان", "شام", "صفویه", "قاجاریان", "فتحعلی‌شاه قاجار", "ناصرالدین شاه", "مظفرالدین شاه", "محمدعلی شاه", "احمدشاه قاجار", "رضاخان", "جنگ جهانی دوم", "استان", "شهرستان آستارا", "استان سوم", "شهرستان مراغه", "استان چهارم", "ارومیه", "گیلان", "دریای خزر", "بستان آباد", "شهرستان آذرشهر", "شهرستان اهر", "شهرستان اسکو", "شهرستان بستان‌آباد", "شهرستان بناب", "شهرستان تبریز", "شهرستان جلفا", "شهرستان چاراویماق", "شهرستان خداآفرین", "شهرستان سراب", "شهرستان شبستر", "شهرستان عجب شیر", "شهرستان کلیبر", "شهرستان مرند", "شهرستان ملکان", "شهرستان میانه", "شهرستان ورزقان", "شهرستان هریس", "شهرستان هشترود", "شهرستان هوراند", "ارسباران", "قوشه‌داغ", "سبلان", "میشو", "کوه عون بن علی", "دهستان شبلی", "بزقوش", "سراب (آذربایجان شرقی)", "بستان‌آباد", "تخت سلیمان", "ترکی آذربایجانی", "زبان تاتی ایران", "مرد", "زن", "چاراویماق", "سراب (شهر)", "شورای فرهنگ عمومی", "بناب", "جلفا", "عجب‌شیر", "قلعه بابک", "خاروانا", "قوری‌گل", "اوجان (آذربايجان شرقي)", "آسیاب‌خرابه", "آبشار سرکنددیزج", "هرزه‌ورز", "آبشار عیش‌آباد", "کیامکی", "زرنق", "جزیره آرزو", "جزیره اسپیر", "جزیره شاهی", "جزیره اشک", "جزیره کبودان", "حیدربابایه سلام", "آبرس", "تاپ تاپان", "زنوز", "سد امند", "غار کبوتر", "پل پنج چشمه", "اسکو", "کلیبر", "آرامگاه شیخ شهاب‌الدین اهری", "آرامگاه شیخ محمود شبستری", "رصدخانه مراغه", "ارگ تبریز", "مقبرةالشعرای تبریز", "بازار اهر", "بازار تبریز", "مسجد جامع سراب", "رازلیق", "اوجان", "شهرستان بستان آباد", "کاروانسرای تیکمه داش", "پل آجی چای", "پل خداآفرین", "پل دختر میانه", "تپه امامچای و گورستان اطراف آن", "حمام کردشت", "دیزناب", "خانه کوزه‌کنانی", "خانه بهنام", "خانه گنجه‌ای‌زاده", "موزه قاجار", "خانه کمپانی (شربت اوغلی)", "خانه مجتهدی (تبریز)", "خانه ثقةالاسلام", "اشتبین، جلفا", "کندوان", "ایل‌گلی", "ربع رشیدی", "برج خلعت پوشان", "برج آتش‌نشانی تبریز", "غار قدمگاه", "مردانقم", "قلعهٔ بابک", "قلعه بختک لیلان", "قلعه دختر (میانه)", "قلعه ضحاک", "قیزلار کورپوسی", "شبستر", "گنبد سرخ مراغه", "گنبد غفاریه", "گنبد کبود (مراغه)", "گنبد مدور", "گورستان شادباد مشایخ", "مسجد سنگی ترک", "جمعیت شهرستان‌های استان آذربایجان شرقی", "جمعیت شهرهای استان آذربایجان شرقی", "فهرست رودخانه‌های استان آذربایجان شرقی", "فهرست کوه‌های استان آذربایجان شرقی" ]
[ "استان آذربایجان شرقی", "استان‌های ایران", "مناطق تقسیم‌شده", "آذربایجان" ]
351
تجارت
0
558
0
[ "تجاری" ]
false
406
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
گدانسک در قرن هفدهم میلادی، یک بندر از اتحادیه بازرگانان هانزا تجارت یا دادوستد انتقال مالکیت کالا و خدمات از یک شخص یا نهاد به دیگری به ازای دریافت چیزی از خریدار است. به‌طور کلی هرگونه عملی (قابل سنجش و اندازه‌گیری مادی) را که اشخاص در مقابل کالا یا خدمتی، کالا یا خدمتی را واگذار نموده و هر دو طرف به هنگام این عمل راضی باشند تجارت گفته می‌شود. تجارت به دو قسمت تجارت داخلی و تجارت خارجی تقسیم می‌شود. در عرف معمول به تبادل کالاها یا خدمات تجارت اطلاق می‌شود و برای بهتر معامله کردن در زمان لازم و محدود نیاز به اطلاعات و مدیریت کردن اطلاعات جهت رسیدن به هدف است. تجارت سازوکاری است که هسته سرمایه‌داری را تشکیل می‌دهد. سابقه تجارت ماقبل تاریخ منشا تجارت با شروع ارتباطات در زمان ماقبل تاریخ شروع شده‌است. بازرگانی مرکز اصلی مردم ماقبل تاریخ است، که کالا و خدمات را از یکدیگر قبل از نوآوری مدرن و ایجاد ارز مبادله می‌کردند. پیتر واتسون سابقه تجارت را از حدود ۱۵۰٫۰۰۰ سال پیش می‌داند. تاریخ کهن اعتقاد بر این است از اولین تجارت‌هایی که در سراسر تاریخ‌بشر ثبت شده، شواهد تبادل ابسیدین و سنگ چخماق در عصر حجر است. ابسیدین اولین استفاده از ابسیدین در شرق نزدیک مربوط به پارینه سنگی زیرین و میانی است. بوسانکوات یکی از محققان است که تجارت سنگ را، در حفاری در سال ۱۹۰۱ کشف کرده‌است. تجارت اولین بار در جنوب غرب آسیا آغاز شد. گمان می‌شود که از ابسیدین به عنوان یک ماده برای ظروف یا ابزار برش استفاده می‌شد، هر چند از مواد دیگر به آسانی قابل تهیه‌تر بود، در عوض، کاربران ابسیدین متعلق به طبقه ثروتمند در نظر گرفته شده‌اند زیر مجموعه‌ای از قبیله که از آن برای وظایفشان استفاده می‌کردند وبعنوان " مرد ثروتمند سنگ چخماق " نامیده می‌شدند. تجارت در این ماده در اروپا در دوران نوسنگی در مدیترانه بود. در حدود ۱۲،۰۰۰ سال قبل از میلاد شبکه‌ای از آناتولی به عنوان منبع درجه اول برای تجارت با شرق مدیترانه، ایران و مصر وجود داشت با توجه به مطالعه زارین در سال ۱۹۹۰. بعد از معامله مواد مورد استفاده برای ایجاد جواهرات در مصر از سال ۳۰۰۰ قبل از میلاد معامله می‌شد. مسیرهای دور تجارت برای اولین بار در ۳ هزار سال قبل از میلاد ظاهر شد، زمانی که سومری‌ها در بین النهرین با تمدن هاراپان از دره سند معامله می‌کردند. فنیقی‌ها، معامله گران دریا اشاره شده‌اند، در سراسر دریای مدیترانه، و تا بریتانیا در شمال با منابع قلع برای تولید برنز سفر می‌کردند. برای این منظور آن‌ها مستعمرات یونانی تجارت به نام مرکز فروش را تاسیس کردند. از آغاز تمدن یونانی تا سقوط امپراطوری روم در قرن ۵، تجارت ادویه ارزشمند به اروپا از شرق دور، تجارت پر سود، از جمله چین و هند است. امپراتوری روم به رشد و افزایش تجارت اجازه داد. امپراطوری روم، شبکه با ثبات و امن حمل و نقل را فعال کرد کالاهای تجاری بدون ترس از دزدی دریایی حمل و نقل می‌کردند. سقوط امپراطوری روم و قرون وسطی بی‌ثباتی برای اروپای غربی و فروپاشی شبکه‌های تجاری در جهان غرب را به ارمغان آورد. تجارت با این حال ادامه یافت: و در میان پادشاهی آفریقا، شرق میانه، هند، چین و جنوب شرق آسیا شکوفا شد. تجارت برخی در غرب رخ داد. به عنوان مثال، رادانیست‌های قرون وسطی یا گروهی (به معنای دقیق کلمه به تاریخ از دست رفته) از بازرگانان یهودی که بین مسیحیان اروپا و مسلمانان خاور نزدیک داد و ستد می‌کردند. قرون وسطی در طول قرون وسطی، آسیای مرکزی، مرکز اقتصادی جهان بود. سغدیان شرق و غرب را در مسیر تجارت تحت سلطه داشتند که به عنوان جاده ابریشم پس از قرن ۴ تا قرن ۸ میلادی، با سویاب و تالاس در میان مراکز اصلی خود در شمال شناخته شده‌اند. آن‌ها بازرگانان کاروان اصلی آسیای مرکزی بودند. از قرن ۸ تا ۱۱، وایکینگها و وارانجیان‌ها در اسکاندیناوی سفرهای تجاری می‌کردند. وایکینگها به اروپای غربی سفر می‌کردند، در حالی که وارانجیان‌ها به روسیه می‌رفتند. هانسیتیک اتحاد تجاری شهرستانهایی است که انحصار تجارت را در بیشتر شمال اروپا و منطقه بالتیک، بین قرن ۱۳ و ۱۷ در اختیار داشتند. تاریخچه کشف نقشه راه ابریشم تجارت، بین اروپا و آسیا واسکو دا گاما پیشگام تجارت ادویه اروپا بود در سال ۱۴۹۸ او بعد از سفر در اطراف دماغه امید نیک در نوک جنوبی قاره آفریقا به کالیکات رسید. پیش از این، جریان ادویه از هند به اروپا توسط قدرت‌های اسلامی، به ویژه مصر کنترل می‌شد. تجارت ادویه از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار بود و محرک تاریخچه کشف در اروپا بود. ادویه جات ترشی جات و برخی از کالاهای که با ارزش‌ترین بودند، از جهان شرق به اروپا منتقل می‌شدند و گاهی اوقات رقیب طلا می‌شدند در قرن شانزده، هفده استان مرکز تجارت آزاد، با هیچ کنترل ارز، و دفاع از حرکت آزاد کالا بود. تجارت در هند شرقی توسط پرتغال در قرن ۱۶، هلند در قرن ۱۷، و بریتانیا در قرن ۱۸ تحت سلطه بود. امپراتوری اسپانیا روابط تجاری به‌طور منظم در سراسر اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را توسعه داده بود. آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶، با چاپ مقاله تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل، این سیاست موازنه بازرگانی کشور را مورد انتقاد قرار داد. و استدلال کرد که ملت‌ها می‌توانند از تخصص اقتصادی فقط به عنوان شرکت‌های زیادی بهره مند شوند. از آنجا که تقسیم کار به اندازه بازار محدود می‌شد، او گفت که کشورها با دسترسی به بازارهای بزرگتر قادر به تقسیم کار موثر‌تر و در نتیجه سازنده‌تر خواهند بود.اسمیت گفت: که او کنترل واردات و صادرات را در نظر گرفته که به تجارت ملتها به عنوان یک کل به نفع صنایع خاص آسیب می‌رساند. در سال ۱۷۹۹، کمپانی هند شرق هلندی، که قبلا بزرگترین شرکت جهان بود تا حدی به دلیل افزایش تجارت آزاد رقابتی، ورشکسته شد. تاریخچه خرد در سال ۱۸۱۷، دیوید ریکاردو، جیمز میل و رابرت تورنز نشان دادند که بهره مندی از تجارت آزاد صنعتی ضعیف و قوی، در نظریه مزیت نسبی معروف است. در اصول اقتصاد سیاسی و مالیات نظریه ریکاردو هنوز هم عجیب در نظر گرفته شده و در اقتصادهای پیشرفته کاربرد دارد. هنگامی که یک تولیدکننده کالا را تولید و آن را به یک کشور ناکارآمد می‌فرستد که قادر به تولید موثر‌تر آن نیست، به نفع هر دو کشور است. تعالی تجارت آزاد در درجه اول بر مزیت ملی در اواسط قرن ۱۹ است. که محاسبه شده بود که آیا هر کشور خاص برای باز کردن مرزهای خود به واردات از آن بهره مند می‌شود؟ جان استوارت میل، نشان داد که یک کشور با قدرت قیمت‌گذاری انحصاری در بازار بین‌المللی می‌تواند از نظر تجارت از طریق حفظ تعرفه‌ها و پاسخ به این روابط متقابل در سیاست تجاری ممکن است. ریکاردو و دیگران قبلا پیشنهاد دادند. این به عنوان مدرک علیه دکترین جهانی تجارت آزاد ارائه شده‌است، که اعتقاد بر این بود که بیشتر مازاد اقتصادی تجارت به یک کشور، به جای سیاست‌های کاملا رایگان تجارت است. این سناریو در عرض چند سال در صنعت توسعه یافته توسط ترویج این نظریه که دولت "وظیفه" حمایت از صنایع جوان را دارد، هر چند تنها برای یک زمان برای آن‌ها به منظور توسعه ظرفیت کامل بود. این سیاست در بسیاری از کشورها باعث به صنعتی کردن و از رقابت خارج کردن صادرکنندگان انگلیسی شد. میلتون فریدمن بعد ادامه داد: این اندیشه، نشان از آن دارد که شرایط چند تعرفه‌ای به نفع کشور میزبان است، اما هرگز برای جهان بزرگ نیست. قرن بیستم رکود بزرگ اقتصادی از سال ۱۹۲۹ تا اواخر ۱۹۳۰ وجود داشت. در طی این مدت، افت بزرگ در تجارت و سایر شاخص‌های اقتصادی دیده شد. عدم وجود تجارت آزاد توسط بسیاری به عنوان یک عامل اصلی رکود در نظر گرفته شد. فقط در طول جنگ جهانی دوم رکود اقتصادی در ایالات متحده به پایان رسید. همچنین در طول جنگ، در سال ۱۹۴۴، ۴۴ کشور توافقنامه برتون وودز را، برای جلوگیری از موانع تجاری ملی امضا کردند، برای جلوگیری از رکود. که راه اندازی قوانین و نهادها برای تنظیم اقتصاد سیاسی بین‌الملل بود: صندوق بین‌المللی پول و بانک بین‌المللی بازسازی و توسعه را ادامه دادند (که بعدها به بانک جهانی و بانک تسویه بین‌المللی تقسیم شده‌است). این سازمان‌ها در سال ۱۹۴۶ عملیاتی شدند پس از آنکه کشورها به اندازه کافی این توافقنامه را به تصویب رساندند. در سال ۱۹۴۷، ۲۳ کشور با توافقنامه عمومی تعرفه و تجارت برای ترویج تجارت آزاد موافقت کردند. تجارت آزاد تجارت آزاد بیشتر، در اواخر قرن ۲۰ و اوایل ۲۰۰۰وجود داشت. اتحادیه اروپا در ۱۹۹۲ موانع تجارت داخلی در کالا و کار را برداشت. 1 ژانویه، ۱۹۹۴ موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) تصویب شد. سال ۱۹۹۴ موافقتنامه GATT در مراکش سازمان تجارت جهانی را ایجاد کرد. در ۱ ژانویه ۱۹۹۵ سازمان تجارت جهانی برای تسهیل تجارت آزاد، توسط حکم متقابل مورد علاقه ملت‌ها و تجارت میان تمام امضاء کنندگان ایجاد شد. EC اتحادیه اروپا، که اتحادیه اقتصادی (EMU) در سال ۲۰۰۲ بود، از طریق معرفی یورو، و ایجاد این یک بازار واقعی بین ۱۳ کشور عضو، از تاریخ ۱ ژانویه، ۲۰۰۷ تشکیل شد. سال ۲۰۰۵، توافقنامه تجارت آزاد آمریکای مرکزی، شامل ایالات متحده و جمهوری دومینیکن به امضاء رسید. حمایت گرایی حمایت گرایی سیاست‌های محدودکننده و منع تجارت بین کشورها و در تضاد با سیاست‌های تجارت آزاد است. این سیاست اغلب به صورت تعرفه‌ها و سهمیه محدودکننده انجام می‌شود. سیاست‌های حمایت گرایی به ویژه در ۱۹۳۰، بین رکود اقتصادی و شروع جنگ جهانی دوم رایج بود. دین آموزه‌های مسلمانان آن‌ها را تشویق به تجارت (و محکوم کردن ربا) می‌نماید. تجارت در جامعه مزایایی دارد ولی تجارت غلط و بدون رعایت مولفه‌های دینی غنی را غنی‌تر و فقیر را فقیر‌تر می‌سازد.چنانچه تقلب و غش در معامله یکی اسباب بطلان معامله مطرح شده‌است و رعایت انصاف به عنوان یکی از مولفه‌های دینی برای رعایت حال تمام خریداران مورد تاکید دین اسلام است. آموزه‌های یهودی مسیحی معامله گران را برای جلوگیری از افزایش تقلب تشویق می‌کند. توسعه پول اولین نمونه از پول، اشیاء با ارزش بود. این پول کالا نامیده می‌شد و شامل هر کالای به‌طور معمول در دسترس است که ارزش ذاتی دارد، نمونه‌های تاریخی آن عبارتند از: خوک، صدف‌های نادر، دندان نهنگ، و (اغلب) گاو. در قرون وسطی در بابل، نان به عنوان شکل اولیه پول مورد استفاده قرار گرفت. در مکزیک دانه‌های کاکائو پول بودند. نرخ ارز به عنوان پول استاندارد برای تسهیل مبادله گسترده‌تر کالاها و خدمات معرفی شده بود. این اولین مرحله از ارز است، که در آن فلزات با ارزش ذخیره شده، و نمادها به نمایندگی از کالاها مورد استفاده قرار گرفت، تشکیل اساس تجارت از ۱۵۰۰ سال پیش بود. نمونه‌هایی از سکه‌ها از اولین جوامع در مقیاس بزرگ، اگر چه در ابتدا این‌ها توده بی‌نام و نشان از فلزات گرانبها بودند. اسپارت باستان برای دلسرد کردن شهروندان خود از درگیر شدن در تجارت خارجی سکه از آهن ضرب کرد. روند کنونی دور دوحه دور دوحه مذاکرات سازمان تجارت جهانی با هدف کاهش موانع تجارت در سراسر جهان، با تمرکز بر تجارت عادلانه‌تر برای کشورهای در حال توسعه‌است. مذاکرات برای از بین بردن شکاف بین غنی کشورهای توسعه یافته، به نمایندگی از G20، و کشورهای عمده در حال توسعه صورت گرفته‌است. یارانه‌های کشاورزی مهم‌ترین مسئله‌است که بر اساس سخت‌ترین مذاکره‌ها توافق شده‌است. در مقابل، توافق زیادی در تسهیل تجارت و ظرفیت‌سازی وجود دارد. دور دوحه در دوحه، قطر، آغاز شد و مذاکرات پس از آن در: کانکون، مکزیک، ژنو، سوئیس و پاریس، فرانسه و هنگ کنگ ادامه یافت. چین از حدود ۱۹۷۸، دولت جمهوری خلق چین (PRC) آزمایش در اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد. در مقایسه با سبک قبلی اقتصاد برنامه‌ریزی متمرکز شوروی، اقدامات جدید به تدریج محدودیت‌های اعمال شده بر روی کشاورزی، توزیع کشاورزی و چند سال بعد، شرکت‌های شهری و کاری را دربرداشت. رویکرد بازار محور ناکارآمدی و تحریک سرمایه‌گذاری‌های خصوصی، به ویژه کشاورزان را کاهش می‌دهد، که منجر به افزایش بهره وری و خروجی می‌گردد. یکی از ویژگی‌ها استقرار چهار (بعد از پنج) در مناطق ویژه اقتصادی واقع در امتداد سواحل جنوب شرقی بود. اصلاحات نشان داد که موفقیت چشمگیری در افزایش خروجی، تنوع، کیفیت، قیمت و تقاضا است. در شرایط واقعی، اقتصاد در اندازه بین ۱۹۷۸ و ۱۹۸۶، دو برابر شد و دوباره در سال ۱۹۹۴ دو برابر شد، و دوباره در سال ۲۰۰۳انجام شد. به صورت واقعی سرانه، دو برابر از پایه ۱۹۷۸، در سال ۱۹۸۷، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۶ صورت گرفت. سال ۲۰۰۸، اقتصاد ۱۶٫۷ برابر اندازه آن در سال ۱۹۷۸ بود، و ۱۲٫۱ برابر سطح قبلی سرانه بود. پیشرفت تجارت بین‌المللی حتی با سرعت بیشتری به‌طور متوسط هر ۴٫۵ سال، دو برابر شده‌است. مجموع تجارت دو طرفه در ژانویه سال ۱۹۹۸ که از سطح تجارت تمام سال ۱۹۷۸ و سه ماهه اول سال ۲۰۰۹، بیش از سطح تجارت تمام سال ۱۹۹۸ بود. در سال ۲۰۰۸، تجارت دو جانبه چین بالغ بر ۲،۵۶ تریلیون دلار آمریکا است. در سال 1991 PRC به گروه انجمن همکاری‌های اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام، پیوست. در سال ۲۰۰۱، نیز به سازمان تجارت جهانی پیوست. تجارت بین‌المللی تجارت بین‌المللی، تبادل کالا و خدمات در سراسر مرزهای ملی است. در اغلب کشورها، نشان دهنده بخش مهمی از تولید ناخالص داخلی است. در حالی که تجارت بین‌المللی در سراسر تاریخ (جاده ابریشم، جاده کهربا) حاضر بوده‌است، اهمیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی آن در قرن‌های اخیر، عمدتا به دلیل صنعتی شدن، حمل و نقل پیشرفته، جهانی شدن، شرکت‌های چند ملیتی، و صادرات افزایش یافته‌است. در واقع، احتمالا سبب رشد روزافزون تجارت بین‌المللی است که معمولا منظور از اصطلاح "جهانی شدن" است. شواهد تجربی برای موفقیت در تجارت را می‌توان در تضاد بین کشورهایی مانند کره جنوبی، که سیاست صنعتی صادرات گرا، و هند، که سیاست بسته‌تر دارد در طول تاریخ مشاهده نمود (گرچه هند باز کردن اقتصاد خود را از سال ۲۰۰۵آغاز کرده‌است،). کره جنوبی به مراتب بهتر از معیارهای اقتصادی هند بیش از پنجاه سال گذشته انجام می‌دهد، اگر چه موفقیت آن نیز با نهادهای دولتی موثر است. مصوبات تجاری تحریم تجارت علیه یک کشور خاص است که گاهی به آن به منظور مجازات آن کشور برای برخی از اقدام‌ها تحمیل شده‌است. تحریم، یک شکل شدید از انزوای تحمیل شده، و محاصره تجارت یک کشور دیگر است. به عنوان مثال، ایالات متحده تحریم علیه کوبا را برای بیش از ۴۰ سال داشته‌است. موانع تجاری اگر چه معمولا محدودیت‌های تجاری در میان کشورها وجود دارد، تجارت بین‌المللی معمولا توسط سهمیه و محدودیت‌های دولتی تنظیم و اغلب توسط تعرفه مشمول مالیات است. تعرفه معمولا بر واردات است، اما گاهی اوقات کشورها ممکن است تعرفه یا یارانه‌های صادراتی را تحمیل کنند. همه این موانع تجاری نامیده می‌شوند. اگر دولت موانع تجاری را حذف کند، یکی از شرایط تجارت آزاد وجود دارد. دولتی که سیاست‌های حمایت از تولیدات داخلی را پیاده می‌کند ایجادکننده موانع تجاری است. کسب منصفانه جنبش تجارت عادلانه، همچنین به عنوان جنبش عدالت تجارت شناخته شده و به ترویج استفاده از نیروی کار، استانداردهای زیست‌محیطی و اجتماعی برای تولید کالاها، به ویژه کسانی که از جهان سوم و جهانی دوم و جهان اول هستند، چنین عقایدی این بحث را برانگیخت که آیا تجارت باید به عنوان حقوق بشر تدوین شود. واردات از شرکتی که به‌طور داوطلبانه استانداردهای تجارت منصفانه را رعایت یا دولت‌ها که آن‌ها را از طریق ترکیبی از اشتغال و قانون تجارت اجرا می‌کنند. سیاست‌های تجارت منصفانه به‌طور گسترده‌ای متفاوت است، اعم از ممنوعیت مشترک کالاهای ساخته شده با استفاده از نیروی کار برده‌ها با حداقل دستمزد، مانند آنهایی که در ۱۹۸۰ قهوه تولید می‌کردند. سازمان‌های غیر دولتی نیز نقش مهمی را در ترویج استانداردهای تجارت عادلانه با خدمت به عنوان ناظران مستقل برای انطباق با الزامات تجارت عادلانه بازی می‌کنند. تجارت الکترونیک این نوع از تجارت که به صورت انلاین است و به معنی داد و ستد الکترونیک است در تجارت الکترونیک مهم‌ترین و چالش بر انگیزترین مسیله‌ای که باید به ان توجه شود موضوع امنیت است که در این نوع از تجارت بسیار مهم است
[ "قرن هفدهم", "هانزا", "مالکیت", "خریدار", "سنجش", "اندازه‌گیری", "تجارت داخلی", "تجارت خارجی", "سازوکار", "سرمایه‌داری", "ماقبل تاریخ", "ابسیدین", "سنگ چخماق", "عصر حجر", "پارینه سنگی زیرین", "جنوب غرب آسیا", "دوران نوسنگی", "قبل از میلاد", "جواهرات", "مصر", "سومر", "بین النهرین", "تمدن هاراپان", "فنیقی‌ها", "دریای مدیترانه", "امپراتوری روم", "دزدی دریایی", "اروپای غربی", "جنوب شرق آسیا", "مرکز اقتصادی", "جاده ابریشم", "آسیای مرکزی", "واسکو دا گاما", "دماغه امید نیک", "قاره آفریقا", "امپراتوری اسپانیا", "اقیانوس اطلس", "اقیانوس آرام", "آدام اسمیت", "دیوید ریکاردو", "جیمز میل", "رابرت تورنز", "اصول اقتصاد سیاسی", "جان استوارت میل", "بازار بین‌المللی", "میلتون فریدمن", "رکود اقتصادی", "ایالات متحده", "توافقنامه برتون وودز", "اقتصاد سیاسی بین‌الملل", "صندوق بین‌المللی پول", "بانک بین‌المللی بازسازی و توسعه", "آمریکای شمالی", "سازمان تجارت جهانی", "جمهوری دومینیکن", "فلزات گرانبها", "اسپارت باستان", "جمهوری خلق چین", "برنامه‌ریزی", "دلار آمریکا", "تولید ناخالص داخلی", "موانع تجاری", "تجارت منصفانه", "قانون تجارت", "سازمان‌های غیر دولتی" ]
[ "تجارت", "اقتصاد", "بازرگانی بین‌المللی", "راه‌های بازرگانی", "واژگان اقتصادی" ]
352
سازوکار
0
110
0
[ "سازوكار", "مکانیزم", "مکانیسم", "ساز و کار", "ديناميك ماشين", "ساز و كار", "مكانيزم", "مكانيسم" ]
false
100
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سازوکار ، یا مکانیزم دستگاهی می‌باشد برای تبدیل نیروهای ورودی به نیروهای خروجی مورد نظر. مکانیزم‌ها به‌طور کلی از یکی از روش‌های زیر کمک می‌گیرند. حرکت قطعات: چرخ دنده،تسمه، زنجیر، بادامک و بازو … سیستم اصطکاکی: ترمز و کلاج … ساختار اجزا: قاب، بست، بیرینگ، فنر و کاسه نمد … المان‌های مخصوص: پین، خار و هزار خار … و همچنین مکانیسم ، یا مکانیزم روالی است که برای انجام هدفی بر پا می‌گردد. این روال با پاره‌های تشکیل‌دهنده‌اش را معمولا به گونه‌ای جای‌گذاری می‌کنند که مجموعه پدید آمده، کمابیش خودبخود و تکراری کار مورد نظر را انجام دهد. https://en.wikipedia.org/wiki/Mechanism_(engineering)
[ "مکانیزم", "ترمز", "روال" ]
[ "سازوکارها", "سینماتیک" ]
353
روال
0
19
0
[]
false
9
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
روال به زنجیره‌ای از کنش‌ها، وظایف، گامها، محاسبات، تصمیم‌ها و دیگر فرایندها گفته می‌شود که پس از انجام در ترتیب و چیدمان مشخص، نتیجه، فراورده یا دستاورد مشخصی را فراهم می‌کند. هر بار که یک روال را دنبال می‌کنیم، اگر شرایط دروندادی همان باشد بایستی هر بار همان نتیجه بارهای پیش بدست آید. به روال‌هایی که در جایی نوشته یا ثبت می‌شوند کاردستور (دستورالعمل) یا راهنمای کار نیز گفته می‌شود. برای نمونه برای پختن یک کیک می‌توان یک روال در نظر گرفت با گامهای زیر: باز کردن جعبه خمیر آماده. در هم آمیختن خمیر. از پیش گرم کردن فر. درون تاون گذاردن کیک. بیرون آوردن کیک پس از پخت. تعریف روال در واژگان پزشکی در علم پزشکی به آن عمل (انگلیسی: procedure) می‌گویند که انواع مختلفی دارد مثل عمل جراحی (انگلیسی: surgery procedure). زیرروال
[ "چیدمان", "درونداد", "کاردستور", "کیک", "خمیر", "تاون", "انگلیسی", "زیرروال" ]
[ "ارتباطات فنی", "برنامه‌نویسی", "فناوری" ]
354
فر آشپزی
0
33
0
[ "تاون", "فر آشپزي", "فر اشپزی", "فر اشپزي" ]
false
20
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تصویر اجاقی قدیمی و قابل حمل فر آشپزی (در پارسی باستان: فرن) یا تاون آشپزی یا آون (انگلیسی: oven) گونه‌ای کوره یا اجاق دربسته برای گرمایش، پخت‌وپز یا خشک کردن است. کاربرد اصلی آن در آشپزخانه‌ها و کوزه گری است. فر گازی و فر برقی دو نوع مدرن فر می‌باشند. تاونی که برای حرارت دادن یا در کارهای صنعتی از آنها استفاده می‌شود کوره یا تاون صنعتی نامیده می‌شوند. تاون معمولی یکی از لوازم آشپزی است که معمولا برای پختن، داغ کردن، کبابی کردن، سرخ کردن یا گرم کردن خوراک بکار می‌رود. از تاون معمولا برای درست کردن گوشت، نانهای پخته، کیک یا دسرها بهره می‌گیرند. پیرامون واژه واژه «تاون» از ترکیب تاو (تاب)و -ن (پسوند اسم ابزارساز) ساخته شده است و از برابرنهاده‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. تنور دیگ فر گازی فر برقی برشته کن (تستر) برشتار (تسترآون) اجاق مایکروویو چراغک (وارمر) کباب پز زودپز آرام پز پلوپز
[ "پارسی باستان", "انگلیسی", "فرهنگستان زبان و ادب فارسی", "تنور", "دیگ", "فر گازی", "فر برقی", "برشته کن", "برشتار", "اجاق مایکروویو", "چراغک", "کباب پز", "زودپز", "آرام پز", "پلوپز" ]
[ "ابزارهای پخت‌وپز", "شومینه" ]
355
دستگاه مایکروویو
0
99
0
[ "فر موج‌پز", "اجاق مایکروویو", "اجاق مايكروويو", "دستگاه ماکروفر", "تندپز", "دستگاه مايكروويو", "ماکروفر", "دستگاه ماكروفر", "فر موج پز", "ماكروفر" ]
false
35
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
200px دستگاه مایکروویو یا واژه رایج آن ماکروفر ، یا واژه مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی تندپز ، گونه‌ای اجاق است که از طریق تابش الکترومغناطیسی ریزموج، با به جنبش درآوردن آب و دیگر مولکول‌های قطبیده در غذا گرما ایجاد می‌کند و سبب می‌شود که غذا در مدت زمان کوتاهی بپزد. اجاق مایکروویو یکی از مهمترین اختراع‌های بزرگ قرن بیستم است. میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا این وسیله را دارند و هر روز از آن استفاده می‌کنند. این مقاله به‌طور مختصر درباره اجاق مایکروویو و چگونگی عملکرد آن در پخت غذا توضیح می‌دهد. در سال‌های اخیر با توجه به آلودگی محیط زیست ناشی از فرایندهای آلاینده صنعتی، استفاده از منابع جدید انرژی که حداقل آلودگی را به همراه داشته باشند، مورد توجه قرار گرفته‌است. در این راستا طی دو دهه اخیر استفاده از انرژی اجاق مایکروویو به عنوان منبع گر مایش به‌طور وسیعی گسترش یافته‌است. تحقیقات انجام شده در این زمینه نشانگر آنست که استفاده از این نوع انرژی، ضمن اینکه آلودگی محیط زیست را به‌طور چشمگیری کاهش می‌دهد، فرایندها را تسریع نموده و در کاهش هزینه‌های انرژی نیز موثر است. طرز کار دستگاه فرکانس امواج مایکروویو از امواج مرئی کم‌تر است. پس یعنی انرژی کم‌تری دارد؛ اما چرا باعث گرم شدن مواد غذایی می‌شود؟ این اتفاق مربوط به شکل مواد غذایی است. مولکول‌ها هم مانند بقیه اجسام فرکانس طبیعی دارند. فرکانس طبیعی آن‌ها، فرکانس ارتعاش کاتوره‌ای آن‌هاست. این یعنی امواج (هنگامی که فرکانس آن‌هادر محدوده فرکانس طبیعی مولکول باشد) می‌توانند دامنه حرکت مولکول‌های قطبی را بیش‌تر کنند و کمی به شدت نوسان مولکول‌ها اضافه کنند. این نوسان‌های کوچک، می‌توانند تبدیل به نوسان‌های بزرگ‌تر شوند. البته مولکول‌ها پیچیده‌تر از این حرف‌ها هستند و کار کردن با فرکانس طبیعی آن‌ها مشکل است. با این حال امکان محاسبه فرکانس طبیعی مولکول‌های دو اتمی وجود دارد که چند تا از آن‌ها نشان داده شده‌است. مولکول فرکانس طبیعی Hydrogen chloride (HCl) ۸٫۶۶×۱۰ ۱۳ Hz Carbon monoxide (CO) ۶٫۴۲×۱۰ ۱۳ Hz Nitrous oxide (N 2 O) ۵٫۶۳×۱۰ ۱۳ Hz این فرکانس‌ها همگی در محدوده امواج فروسرخ‌اند. امواج الکترومغناطیس، در واقع از یک جفت موج الکتریکی و مغناطیسی عمود بر هم ساخته شده‌اند. مولکول آب هم یک مولکول قطبی است. دلیل قطبی بودنش هم این است که اتم اکسیژن الکترونگاتیوی بیش‌تری دارد. یعنی الکترون‌ها را بیش‌تر جذب می‌کند و برای همین، هر مولکول آب، یک قطب مثبت و یک قطب منفی دارد. وقتی یک مولکول قطبی در یک میدان الکتریکی قرار می‌گیرد، تمایل دارد که در جهت میدان سمت‌گیری کند. حالا اگر این میدان به صورت موج باشد، دائما جهت مولکول عوض می‌شود. فرکانس امواج اجاق مایکروویو، ۲٫۴۵ گیگاهرتز ( ۲٫۴۵×۱۰ ۹ Hz ) است. این فرکانس به فرکانس طبیعی مولکول‌های آب نزدیک است. در نتیجه مولکول‌های آب در اجاق، دائما در حال تغییر جهت‌اند. این تغییر جهت باعث شکسته شدن پیوند بین مولکول‌ها می‌شود. در آخر انرژی موج، به انرژی گرمایی تبدیل می‌شود و بنابراین، آب موجود در غذا گرم و در نتیجه غدا گرم می‌شود. فلزات این امواج را بازتاب می‌کنند. بنابراین درون اجاق مایکروویو، امواج دائما درحال رفت و برگشت هستند و غذای درون آن را گرم می‌کنند. به همین دلیل، غذاهای آبکی بیش‌تر گرم می‌شوند ولی ظروف پلاستیکی و شیشه‌ای اصلا گرم نمی‌شوند (مگر اینکه توسط غذا گرم شوند). مگنترون یک اجاق مایکروویو. امواج مایکروویو توسط وسیله‌ای به نام مگنترون تولید می‌شود. برای اینکه این امواج در همه جهات اطراف غذا پخش شوند، غذا معمولا بر روی یک میز چرخان می‌چرخد. در مدل‌های قدیمی‌تر هم از یک پروانه فلزی با تیغه‌های مورب برای پخش کردن امواج استفاده می‌شد. بدون چرخاندن غذا یا پخش کردن امواج، بعضی از نقاط غذا گرم نمی‌شود. چون امواج با این فرکانس، طول موجی معادل ۱۲٫۲۵ سانتی‌متر تولید می‌کنند که اگر به شکل این موج‌ها نگاه کنیم، هر ۶٫۱۲۵ سانتی‌متر، امواج ثابت هستند و با رفت و برگشت موج، مولکول‌های این نقاط تکان نمی‌خورند و گرم نمی‌شوند. با قرار دادن لایه یکنواختی از پنیر کف اجاق، بدون میز چرخان، میتوان این نقاط را دید. در واقع نقاطی که پنیر آن‌ها ذوب نشده، این نقاط‌اند. مزایای استفاده از اجاق مایکروویو اجاق مایکروویو برای یخ زدایی مواد غذایی منجمد مثل گوشت، مرغ یا سبزیجات مطلوب است که در عرض چند دقیقه انجام می‌شود. مزیت دیگر پخت با مایکروفر حفظ عطر طبیعی غذاست که باعث می‌شود نمک یا شکر بیش از مقدار لازم به غذا افزوده نشود. مایکروفر غذا را با رطوبت خودش می‌پزد بنابراین لازم نیست چربی اضافی یعنی کره یا روغن به آن افزوده شود. مایکروفر غذا را در زمان کوتاه بدون افزودن آب یا چربی می‌پزد از طرفی همه انرژی در مایکروفر صرف پخت‌وپز می‌شود و برای گرم کردن ظرف یا طبقات فر هدر نمی‌رود بنابراین مایکروفر وسیله‌ای سازگار با مصرف بهینه انرژی است. معایب استفاده از اجاق مایکروویو طبخ غذا در فرهای اجاق مایکروویو کوتاه است و میکروب‌هایی که احتمالا در غذا وجود داشته کشته نمی‌شوند و برای سلامتی می‌تواند مضر باشد. روش‌های سریع پخت اثر سرطان زایی دارد زیرا هرچه مواد غذایی سریع‌تر و با درجه حرارت بالاتر پخته شود، مواد سرطان زایی بیشتر می‌شود. به عنوان مثال اگر گوشت را سریع بپزیم اثر سرطان زایی آن تشدید می‌شود. همچنین این دستگاه برای سالم ماندن نیاز به تمیز شدن مداوم دارد زیرا مواد غذایی که درون ماکروفر برای گرم شدن قرار می‌گیرد بر اثر حرارت ، روغن و یا آب موجود در آن‌ها به دیواره‌های دستگاه می‌چسبد لذا بهتر است هر دو روز یکبار با یک پارچه نم دار داخل بدنه آن تمیز شود. البته بهتر است از ظروف درب دار برای گرم کردن غذا استفاده شود. مخترع پرسی لی بارون اسپنسر مخترع اجاق مایکروویو است که روز ۹ ژوئیه سال ۱۸۹۴ در شهر هولند ایالت مه ین آمریکا متولد شد و در ۸ سپتامبر ۱۹۷۰ در سن ۷۶ سالگی دیده از جهان فرو بست. باورهای اشتباه اجاق مایکروویو غذا را از درون نمی‌پزد، به دلیل اثر پوستی امواج مایکروویو تنها تا عمق کمی به درون غذا نفوذ می‌کنند و حرارت چندانی در عمق بیش از سطح غذا در آن ایجاد نمی‌شود. برای مثال عمق پوستی گوشت تنها ۱سانتی‌متر در بسامدهای رایج در این دستگاه‌ها است. اختراع‌ها در ایالات متحده (۱۸۹۰–۱۹۴۵) وسایل آشپزی
[ "غلط مصطلح", "فرهنگستان زبان و ادب فارسی", "الکترومغناطیسی", "ریزموج", "مولکول", "قطبیده", "گرما", "غذا", "امواج الکترومغناطیس", "مولکول آب", "قطبیت شیمیایی", "الکترونگاتیوی", "مگنترون", "پرسی لی بارون اسپنسر", "اثر پوستی", "گوشت", "بسامد", "جدول زمانی اختراع‌ها در ایالات متحده (۱۸۹۰–۱۹۴۵)", "وسایل آشپزی" ]
[ "ابزارهای پخت‌وپز", "اختراع‌های آمریکایی", "تأثیرات تابش", "فناوری مایکروویو", "معرفی‌شده‌های ۱۹۴۵ (میلادی)" ]
356
نگهداری از خانه
0
74
0
[ "انجام کار منزل" ]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نگهداری از خانه ، دربرگیرنده کارهایی مانند آشپزی، شست‌وشو، نگهداری از کودکان، باغبانی و همچنین خرید می‌باشد. این کارها می‌توانند به‌دست سرپرستان خانواده، فرزند یا کارگر خانگی انجام شوند. تاریخچه زن هندی در حال شست‌وشوی خانه قبل از شهرنشینی، کار در خانه سخت‌تر از امروز بود. ورود آب لوله کشی گرم و سرد به درون خانه‌ها بسیاری از اموری را که مستلزم صرف وقت زیاد بود حذف کرد؛ پیش از آن آب نیز می‌بایست به خانه حمل شده و هرگاه آب گرم مورد نیاز بود در آن‌جا گرم شود. کابل‌کشی و لوله‌کشی برق و گاز، بخاری‌های زغالی و چوبی را منسوخ کرد، و کارهایی مانند خرد کردن منظم چوب، حمل زغال‌سنگ و تمیز کردن دایمی بخاری؛ از بین رفتند. وسایلی که باعث صرفه‌جویی در کار می‌شوند مانند جاروبرقی، وسایل شست‌وشو و وسایل آشپزی کار سخت را کاهش دادند. پس از انقلاب صنعتی، بعد خانواده کاهش یافت و زمان کم‌تری صرف مراقبت از کودکان می‌شد. با وجود این آمارها نشان می‌دهند که مقدار زمان متوسطی که زنان در بریتانیا صرف امور خانگی می‌کنند؛ به شدت افزایش یافته‌است. آمارهای مشابه نشان می‌دهد که وسایل خانگی برخی از کارهای سنگین‌تر را حذف کرده‌اند، اما به جای آن‌ها مسایل جدیدی به وجود آمده‌اند. زمانی که صرف نگه‌داری از کودکان، خرید برای رفع نیازمندی‌های خانه و تهیه غذا می‌شود؛ افزایش قابل توجهی یافته‌اند. در اروپا، زنان متاهل بسیاری در بیرون از خانه شاغل هستند که معمولا کمتر از دیگر زنان کار خانگی انجام می‌دهند. کار خانگی اهمیت زیادی برای اقتصاد جامعه دارد و کار خانه بین ۲۵ تا ۴۰ درصد ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را دربرمی‌گیرد. کار خانگی با ارائه خدمات رایگان که بسیاری از جمعیت شاغل به آن‌ها وابسته‌است، بقیه اقتصاد را تقویت می‌کند. بر اساس آمارهای سال ۲۰۰۰ میلادی؛ ۳۷٪ زنان ایالات متحده آمریکا، ۳/۴۶ درصد زنان کانادا و ۶۳درصد زنان ایران خانه‌دار هستند. نگرش جامعه‌شناسان از دیدگاه جامعه‌شناسی، خانه‌داری از نمودهای تقسیم کار جنسیتی (تقسیم کار بر اساس جنسیت) است. در تقسیم کار جنسیتی از زنان و مردان انتظار می‌رود فقط به دسته خاصی از کارها که از قبل تعیین شده‌است و به اختیار خود شخص نیست بپردازند. در این تقسیم‌بندی، زنان مسئول کارهای خانه و خانه‌داری، و بزرگ کردن بچه‌ها شمرده می‌شوند که کار بدون درآمد است. در نتیجه از نظر مالی وابسته به مردان می‌شوند و دسترسی به پولی که از آن خود بدانند نخواهند داشت. بتی فریدان در کتاب پژوهشی مشهور خود، راز و رمز زنانه، به «مشکلی که نامی ندارد»، افسردگی پنهان زنانی که خانه‌دار و بدون شغل خارج از خانه هستند پرداخته‌است. آن اکلی نیز در کتاب‌های مهم خود زن خانه‌دار و جامعه‌شناسی خانه‌داری، برای بار اول خانه‌داری را به عنوان مسئله‌ای مهم و به عنوان «کار» مطرح کرد. به‌طور مداوم جامعه‌شناسان بیشتری به این موضوع پرداختند. آنتونی گیدنز کارخانگی را «کار بی‌مزدی که بدون پرداخت مستقیم و خارج از حوزه یک شغل خاص انجام می‌گیرد» تعریف می‌کند. به گفته فاکس هاردینگ «در خارج از بازار بخش اعظم کارهای مراقبتی و وظایف خانگی به عهده زنان است. به کوتاهی آنکه: الگوی غالب، شامل یک «نان آور» است و به زنان نقش‌های تدبیر منزل و پرورش کودکان محول می‌شود که فرض بر این است که با طبیعت آن‌ها تناسب دارد؛ بنابراین فعالیت‌های آن‌ها در مراکز کاری محدود است. موضوعی که تمایزگذاری بین مردان کارگر و زنان مراقبت‌کننده را منعکس می‌کند.» دلفی درباره کار خانه‌داری نوشته‌است «کارگر نیروی کار خود را میفروشد در حالی که زن متاهل نیروی کارش را به رایگان واگذار میکند. حق انحصاری و نپرداختن مزد با هم ارتباط نزدیک دارند عرصه کار خانگی در چهار چوب رابطه شخصی و عام (ازدواج) در اصل نوعی بردگی است.» گرایش‌های گوناگون فمینیسم دیدگاه‌های گوناگونی به خانه‌داری دارند. مثلا فمینیسم رادیکال آن را «کاری در خدمت مردان و در راستای حفظ منافع مردان» دانسته، فمینیسم مارکسیستی خانه‌داری را کاری رایگان در خدمت منافع سرمایه‌داری و بازتولید نیروی کار می‌داند، و فمینیسم سوسیالیستی آن را «کاری که هم مردان و هم سرمایه‌داری از آن منتفع می‌شوند» می‌داند. اما همه این گرایش‌ها خانه‌داری را کاری واقعی می‌دانند. خانه‌داری در ایران خانه‌داری در ایران، به‌طور سنتی از وظایف زنان بوده‌است و در زبان فارسی برای زنی که در کار و پیشه خانه‌داری مهارت دارد واژه کدبانو به کار برده می‌شود. در تحقیقی که درباره کارهای خانه‌داری در تهران سال ۱۳۸۶ انجام شد، مواردی شامل: نظافت روزانه منزل، نظافت کلی منزل، ظرفشویی، آشپزی، رسیدگی به درس بچه‌ها، گردش و تفریح بردن بچه‌ها، مراقبت از فرزندان هنگام بیماری، توجه به شستن و مرتب کردن لباس بچه‌ها، خریدهای روزانه، تعمیرات جزیی (تعویض لامپ، سرویس کولر و تعمیر سشوار)، پذیرایی از مهمانان، جمع کردن میز غذا یا سفره، و شستن سرویس‌های بهداشتی بررسی شده و نتیجه نشان می‌داد زنان بار اصلی کارهای خانه را بر دوش دارند. در سال ۱۳۸۶ مجلس جمهوری اسلامی ایران خواستار محاسبه ارزش اقتصادی فعالیت‌های خانگی زنان شد. بر اساس این مصوبه، ارزش کار خانگی زنان می‌بایست در تولید ناخالص داخلی محاسبه گردد. مجلس شورای اسلامی همچنین برای حمایت کردن از کار خانگی پیشنهاد کرد که زنان خانه‌دار تحت پوشش بیمه قرار بگیرند. نظرسنجی‌های دانشگاه شهید بهشتی، نشان داد که زنان خانه‌دار بهترین وسایل آگاه‌سازی جامعه از ارزش کار خانگی را تلویزیون، روزنامه‌ها و رادیو دانسته‌اند. نگرش اسلام به اداره امور خانه مراد از کار درون منزل عمدتا سه امر «همسرداری»، «فرزندداری» و «خانه‌داری» است. از لحاظ شرع اسلام نمی‌توان زنان را به فعالیت‌های درون خانه مجبور نمود و این امر از وظایف آنان نیست. بلکه حتی تهیه غذا، رعایت نوع غذا، از نظر فقهی در زمره وظایف مردان است. برای نمونه روح‌الله خمینی می‌نویسد: «اگر غذایی با مزاج زن متناسب باشد یا زن به خوردن آن عادت داشته باشد، به گونه‌ای که ترک آن موجب ضرر او گردد بر مرد واجب است آن غذا را برای زن تهیه نماید» وی همچنین در باره اینکه آیا زن می‌تواند مثلا غذا نپزد یا خانه را مرتب نکند و آیا مرد می‌تواند او را به این امور مجبور نماید پاسخ داده‌است: «مرد حق ندارد زن خود را مجبور به کار خانه کند» خانه‌داری خانه‌دار مرد خانه‌دار
[ "آشپزی", "نگهداری از کودک", "باغبانی", "خرید", "کارگر خانگی", "شهرنشینی", "لوله‌کشی", "برق", "گاز", "زغال‌سنگ", "جاروبرقی", "وسایل شست‌وشو", "وسایل آشپزی", "انقلاب صنعتی", "بریتانیا", "آمار", "غذا", "اروپا", "اقتصاد", "ایالات متحده آمریکا", "کانادا", "ایران", "جامعه‌شناسی", "تقسیم کار جنسیتی", "زنان", "مرد", "کار بدون درآمد", "وابسته", "پول", "بتی فریدان", "راز و رمز زنانه", "گلی امامی", "آن اکلی", "کار", "آنتونی گیدنز", "فاکس هاردینگ", "شهناز غلامی", "فمینیسم", "فمینیسم رادیکال", "فمینیسم مارکسیستی", "سرمایه‌داری", "فمینیسم سوسیالیستی", "زبان فارسی", "جمهوری اسلامی ایران", "تولید ناخالص داخلی", "بیمه", "دانشگاه شهید بهشتی", "تلویزیون", "روزنامه‌ها", "رادیو", "روح‌الله خمینی", "خانه‌داری", "خانه‌دار", "مرد خانه‌دار", "ناهید کشاورز" ]
[ "ازدواج", "اقتصاد", "اقتصاد خانه", "پیشه‌های خدمات و نگهداری شخصی", "جامعه‌شناسی", "خانواده", "کار", "تمیزکردن", "خانه" ]
357
تاریخ دانش
0
121
0
[ "تاريخ علم و فناوري", "تاریخ علم و فناوری", "تاريخ علم", "تاریخ علوم", "تاريخ دانش", "تاريخ علوم", "تاریخ علم", "دیرینه دانش" ]
false
88
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تاریخ علم رشته‌ای از تاریخ است که به بررسی چند و چون تغییر درک انسان از دانش و فناوری در درازنای هزاره‌ها می‌پردازد. و اینکه چگونه این درک دستیابی به فناوری‌های نوین‌تر را برای ما ممکن ساخته است. از جمله زمینه‌های پژوهش در این رشته می‌توان به تاثیرات فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی نوآوری‌های دانشی اشاره‌کرد. نوآوری‌های دانش و فناوری در بسیاری از نقاط جهان پیشینه دارند و هند، ایران، یونان، چین و مصر در این زمینه سهم بسزایی دارند. تاریخ علم دانشی است در راستای بررسی و بیان چگونگی وقایع علمی و نیز، تبیین چرایی وقوع آن‌ها. در اینکه علم و دانش بعلت عجین بودن با نطق بشری عمری تقریبا به اندازه نوع بشر دارد شکی نیست. خاستگاه علم بشر مطابق با حضور او در هر نقطه کره زمین بوده‌است. اما آنچه می‌توانیم به آن استناد کنیم مکتوباتی است که تاریخ ثبت بسیاری از وقایع علمی را از سده‌های ۶ قبل از میلاد مسیح در مناطق مصر و بابل و در میان فنیقی‌ها گزارش می‌نماید. ما به منظور نظم دهی به مطالعات تاریخی، بررسی خود را به چهار دوره اساسی پیشرفت علمی تقسیم می‌نماییم. این دوره‌ها خود به دوره‌های دیگری منقسم می‌شوند که عبارت‌اند از: ۱) دوره یونیانیان - اسکندرانی ۲) دوره انقلاب علمی در سده ۱۷ ۳) دوره مادیگرایی در سده ۱۹ ۴) دوره نوین ده نظریه انقلابی در تاریخ دانش ۱۰. نظریه اطلاعات: کلود شانن ۱۹۴۸ ۹. نظریه بازی‌ها: جان فون نویمان و اسکار مورگنشترن ۱۹۴۴ ۸. نظریه اکسیژنی احتراق: آنتوان لاوازیه ۱۷۷۰ ۷. نظریه تکتونیک صفحه‌ای: آلفرد وگنر ۱۹۱۲ ؛ توزو ویلسون ۱۹۶۰ ۶. نظریه مکانیک آماری: جیمز کلرک ماکسول، لودویگ بولتزمان، ویلارد گیبس، اواخر قرن ۱۹ ۵. نظریه نسبیت خاص: اینشتین ۱۹۰۵ ۴. نظریه نسبیت عام: اینشتین ۱۹۱۵ ۳. نظریه کوانتومی: ماکس پلانک، نیلز بوهر، ورنر هایزنبرگ، اروین شرودینگر، ماکس بورن، آلبرت اینشتین، پل دیراک، ولفگانگ پائولی ۱۹۰۰-۱۹۲۶ ۲. نظریه تکامل با گزینش طبیعی: چارلز داروین ۱۸۵۹ ۱. نظریه خورشید مرکزی: کوپرنیک ۱۵۴۳ دانش علم فلسفه فلسفه علم تاریخ فناوری
[ "فناوری", "پژوهش", "اقتصاد", "چین", "دوره یونیانیان - اسکندرانی", "دوره انقلاب علمی در سده ۱۷", "دوره مادیگرایی در سده ۱۹", "دوره نوین", "نظریه اطلاعات", "کلود شانن", "نظریه بازی‌ها", "جان فون نویمان", "اسکار مورگنشترن", "نظریه اکسیژنی احتراق", "آنتوان لاوازیه", "تکتونیک صفحه‌ای", "آلفرد وگنر", "توزو ویلسون", "مکانیک آماری", "جیمز کلرک ماکسول", "لودویگ بولتزمان", "ویلارد گیبس", "نسبیت خاص", "اینشتین", "نظریه نسبیت عام", "نظریه کوانتومی", "ماکس پلانک", "نیلز بوهر", "ورنر هایزنبرگ", "اروین شرودینگر", "ماکس بورن", "آلبرت اینشتین", "پل دیراک", "ولفگانگ پائولی", "نظریه تکامل", "گزینش طبیعی", "چارلز داروین", "نظریه خورشید مرکزی", "کوپرنیک", "دانش", "علم", "فلسفه", "فلسفه علم", "تاریخ فناوری" ]
[ "تاریخ علم", "مطالعات علم" ]
358
دولت
0
930
0
[ "دولتي", "دولتی" ]
false
668
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
دولت در علم سیاست، دستگاهی سیاسی اجباری با حکومتی متمرکز است که انحصار استفاده درست از اجبار و زور درون یک قلمرو جغرافیایی معین را حفظ می‌کند. مفهوم دولت در معانی دیگری نیز به کار برده می‌شود. بسیاری از نویسندگان مفاهیم «دولت» و «حکومت» را به یک معنا به کار می‌برند و در زبان عامیانه و رسانه‌ها دولت معمولا به معنی قوه مجریه یا هیئت وزیران است که این کاربرد از واژه دولت تنها به بخشی از حکومت اشاره دارد. گاهی نیز دولت به بخشی از حکومت اشاره دارد که شامل نهادهای مذهبی و نهادهای مدنی نمی‌شود. مثلا کاربرد واژه دولت در اصطلاح سازمان‌های غیردولتی به این مفهوم از دولت اشاره دارد. دولت‌ها ممکن است از قدرت سیاسی و حاکمیت کامل برخوردار باشند که در این صورت کشور مستقل نامیده می‌شوند؛ ولی گاهی ایالت‌هایی که در یک جمهوری فدرال گرد هم آمده‌اند، مثلا در ایالات متحده آمریکا، نیز دولت نامیده می‌شوند. بعضی از دولت‌ها هم تابع و دست‌نشانده حکومتی دیگر هستند؛ مثل فرانسه ویشی که تابع آلمان نازی بود اما خود را دولت می‌خواند. جلد کتاب لویاتان اثری از توماس هابز مشکلات تعریف هیچ اجماع آکادمیکی بر روی یک تعریف جامع و مناسب از دولت وجود ندارد. واژه دولت اشاره دارد به دسته‌ای از نظریات متفاوت ولی مرتبط درباره پدیده سیاست که اغلب با یکدیگر هم پوشانی‌هایی دارند. ارائه تعریف از این واژه می‌تواند به عنوان بخشی از درگیری‌های ایدئولوژیکی نیز در نظر گرفته شود، چرا که تعریف‌های مختلف به نظریه‌های متعددی منجر می‌شود که پایه و اساس دولت هستند و در نتیجه راهکارهای مختلف سیاسی را معتبر خواهند شمرد. رایج‌ترین تعریف از دولت متعلق به ماکس وبر است، که توضیح می‌دهد دولت یک سازمان سیاسی اجباری است که دارای دولتی مرکزی بوده و سعی در برقراری انحصار قدرت قانون‌گذاری برای خود در داخل یک قلمرو مشخص دارد. دسته‌بندی‌های عمومی از نهادهای دولت شامل دیوان سالاران اداری، نظام حقوقی و سازمان‌های نظامی یا مذهبی می‌باشد. بر طبق دیکشنری انگلیسی آکسفورد، دولت الف. یک اجتماعی سازمان یافته سیاسی است که دارای یک دولت، یک رفاه عمومی و یک ملت است. ب. چنین اجتماعی می‌تواند تشکیل دهنده بخش‌های مختلف یک جمهوری فدرال باشد، به ویژه در ایالات متحده آمریکا. انواع دولت دولت‌ها ممکن است به عنوان مقتدر دسته‌بندی شوند و این دسته آن دولت‌هایی هستند که به دولت دیگری وابسته نبوده و موضع اعمال حاکمیت آن نمی‌باشند. دیگر دولت‌هایی نیز وجود دارند که ممکن است تحت سیطره یک قدرت خارجی قرار گرفته باشند. بسیاری از دولت‌ها، دولت‌های فدرال هستند که در اتحادیه فدرال مشارکت می‌جویند. یک دولت فدرالی قلمرویی است که تحت قانون اساسی شکل گرفته و با اجتماعات متعدد یک فدراسیون را تشکیل می‌دهد. چنین دولت‌هایی از دولت‌های دارای اقتدار متمایز هستند چرا که در این حالت این دولت‌ها، بخشی از قدرت خود در حاکمیت را به دولت فدرال منتقل کرده‌اند. دولت و حکومت مفهوم حکومت می‌تواند متمایز از مفهوم دولت باشد. حکومت گروهی مشخص از مردم، دیوان سالاران اداری، است که وظیفه اداره کردن کارهای دولت‌ها را در دوره‌ای که به آن‌ها اختصاص دارد بر عهده دارند. با این اوصاف می‌توان گفت که حکومت‌ها ابزاری هستند که قدرت دولت از طریق آن‌ها به کار بسته می‌شود. دولت‌ها توسط حکومت‌های مختلفی که از پی هم می‌آیند، اداره می‌شوند. هر حکومتی که از پی حکومت دیگر می‌آید از بدنه‌ای از افراد متخصص تشکیل شده که انحصار تصمیم‌گیری‌های سیاسی را در دست دارند و توسط سازمان‌های حکومتی از دیگر اعضای جامعه جدا شده‌اند. کارکرد ایشان اجرایی کردن قوانین موجود، تصویب قوانین جدید و داوری اختلاف‌ها به صورت انحصاری است. در بعضی از جوامع، این گروه از مردم به صورت دائمی بر سر کار می‌آیند یا از طبقه پادشاهی بوده و از طریق وراثتی کنترل امور را در دست می‌گیرند. در دیگر جوامع، مثل دموکراسی‌ها، نقش‌های سیاسی بر جای خود باقی می‌مانند ولی اشخاص متفاوت در زمان‌های مختلف تصدی آن‌ها را بر عهده خواهند داشت. دولت و دولت-ملت دولت هم چنین می‌تواند از مفهومی به نام ملت نیز متمایز باشد که به یک منطقه وسیع جغرافیایی اشاره دارد و مردمی که در آن محدوده به زندگی و کار مشغول اند و هویتی مشخص از در کنار هم بودن و با هم زندگی کردن دارند. دولت و جامعه مدنی در اندیشه‌های کلاسیک، دولت توسط هم جامعه سیاسی و هم جامعه مدنی مورد معرفی قرار گرفته‌است. چرا که در آن دوره، جامعه مدنی را هم جزئی از اجتماعات سیاسی در نظر می‌گرفتند، در حالی که در اندیشه‌های مدرن میان دولت-ملت به عنوان یک جامعه سیاسی و جامعه مدنی به عنوان نوعی از جامعه اقتصادی تمایز قائل شده‌اند.. بنابراین در اندیشه‌های مدرن دولت با جامعه مدنی در تضاد است. انسان علیه دولت فیلسوف، جامعه‌شناس، زیست‌شناس و نویسنده انگلیسی، هربرت اسپنسر در کتاب خویش با نام انسان علیه دولت درباره بسیاری از ابعاد دولت که در تعارض با ویژگی‌های انسان است، قلم رانده‌است. در این کتاب وی با جزئیات به تحلیل آکادمیک شکسپیر می‌پردازد و فضای سردی را که حاصل ارتباط میان دولت و مردمی که تحت آن زندگی می‌کنند است، را به رشته تحریر درمی‌آورد. آنتونیو گرامشی معتقد بوده که جامعه مدنی مرکز اولیه فعالیت سیاسی است چرا که این محمل جایی است که در آن تمام اطلاعات هویتی، درگیری‌های نظری، فعالیت‌های روشنفکران و ساختن یک هژمونی، شکل می‌گیرند و امکان وقوع می‌یابند و آن جامعه مدنی پیوند ارتباطی میان فضای سیاسی و اقتصادی بود. جمع تمام این فعالیت‌های جامعه مدنی چیزی بود که گرامشی آن را جامعه سیاسی می‌نامید، و آن را از ملتی که دولت را به عنوان جامعه خویش برمی‌گزینند، متمایز می‌دانست. وی می‌گفت که سیاست یک روند یک طرفه برای اداره سیاسی جامعه نیست بلکه سیاست فعالیت‌های سازمان‌های مدنی است که فعالیت‌های احزاب سیاسی و نهادهای دولتی را مقید و مشروط می‌کند. لوئیس آلتوسر بحث می‌کند که سازمان‌های مدنی از جمله کلیسا، مدارس و خانواده در بازتولید ارتباطات اجتماعی بخشی از دستگاه نظری دولت می‌باشند که مکمل دستگاه سرکوب دولت هستند (مانند نیروهای پلیسی و نظامی). یورگن هابرماس از فضای عمومی حرف می‌زد که به زعم وی هم از فضای سیاسی و هم از فضای اقتصادی متمایز بود. با توجه به نقشی که بسیاری از گروه‌های اجتماعی در توسعه سیاست عمومی دارند و رابطه سنگینی که میان دیوان سالاری دولتی و دیگر نهادها وجود دارد، تعریف و تشریح مرزهای دولت به شدت سخت شده‌است. خصوصی‌سازی، ملی سازی و ایجاد نهادهای جدید دیگر نیز باعث تغییر مرزهای دولت در ارتباط با جامعه شده‌اند. در اغلب موارد طبیعت سازمان‌های شبه مستقل نا مشخص و غیر شفاف است، و این امر باعث شده تا بحثی در میان دانشمندان علم سیاست در بگیرد که باید چنین سازمان‌هایی را بخشی از دولت در نظر بگیرند یا بخشی از جامعه مدنی. به این خاطر بعضی از دانشمندان علم سیاست ترجیح می‌دهند تا از شبکه‌های سیاسی و اداره غیر متمرکز در جوامع مدرن حرف بزنند تا این که بخواهند مدافع دیوان سالاری‌های دولتی و اداره مستقیم دولت باشند. نظریه‌های کارکرد دولت بیشتر نظریه‌های سیاسی را می‌توان تقریبا در دو دسته طبقه‌بندی کرد. اولین دسته به عنوان نظریه‌های لیبرال یا محافظه کار شناخته می‌شوند که از عنصر سرمایه‌داری بهره می‌جویند، و بر روی کارکرد دولت در یک جامعه سرمایه‌دار متمرکز هستند. این دسته از نظریات به دولت به عنوان یک ماهیت خنثی نسبت به جامعه و اقتصاد می‌نگرند و معتقدند دولت نقشی در تنظیم روابط و فعالیت‌ها در این حیطه‌ها ندارد. در طرف مقابل نظریه‌های مارکسیستی قرار می‌گیرند که سیاست را به عنوان پدیده‌ای در نظر می‌گیرند که به شدت با روابط اقتصادی در هم آمیخته‌است، و بر ارتباط میان قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی تاکید دارند. آن‌ها حکومت را به عنوان وسیله‌ای می‌بینند که در وهله اول در صدد خدمت به طبقه‌های برتر جامعه است. آنارشیسم یا هرج و مرج گرایی آنارشیسم فلسفه‌ای سیاسی است که دولت را پدیده‌ای غیراخلاقی در نظر می‌گیرد و به جای آن در صدد برقراری جامعه بدون دولت یا آنارشی می‌باشد. آنارشیست‌ها بر این باورند که دولت به‌طور سنتی ابزاری است برای چیرگی بر مردم و سرکوب ایشان و این ربطی به این که چه کسی بر سر کار و در مصدر امور است ندارد. برخلاف مارکسیست‌ها، آنارشیست‌ها معتقدند که تصرف انقلابی قدرت دولت نباید یک هدف سیاسی باشد. ایشان اعتقاد دارند که به جای آن، دستگاه‌های دولتی باید به‌طور کامل از کار بیفتند و به جای آن دسته‌ای از روابط اجتماعی جدید ایجاد شوند که به هیچ وجه بر پایه قدرت دولت نباشند. بسیاری از مسیحیان آنارشیست هم چون جاکوس الول دولت و قدرت سیاسی را به عنوان جانور هیولا صفت در کتاب مکاشفه انجیل تفسیر کرده‌اند. مارکسیسم مارکس و انگلس در این که هدف غایی کمونیست‌ها داشتن یک جامعه بدون طبقه است که در آن دولت محو شده باشد، آشکارا نظرات خود را ابراز کرده‌اند. دیدگاه‌های ایشان از طریق مجموعه کارهای جمع‌آوری شده مارکس و انگلس گرد هم آمده‌است و در این کارها انواع دولت‌های قدیم یا زمان خویش را از نظر تاکتیکی و تحلیلی مورد بررسی قرار داده‌اند که البته در این کارها اثری از انواع سوسیالیستی دولت که در آینده به وجود آمد، نیست؛ و در این تحلیل‌ها بیش از همه به این موضوع توجه داشته‌اند که کدام یک از این دولت‌ها مورد نظر مارکسیست‌ها باید باشد و کدام یک تهدیدی است برای بقای ایشان. تا جایی که قابل فهم است هیچ ایده منحصری برای تشریح نظریه مارکسیستی درباره دولت وجود ندارد، بلکه به جای آن بسیاری از ایده‌های متفاوت مارکسیستی وجود دارد که سعی در تعریف دولت با استفاده از میراث مارکسیسم می‌باشند. مارکس در نوشته‌های اولیه خود دولت را به مثابه یک انگل ترسیم می‌کرد که بر روی ساختاری عظیم اقتصادی بنا شده‌است و بر خلاف مصالح عمومی کار می‌کند. وی هم چنین نوشت که طبقه‌های میانی جامعه در کل به عنوان تنظیم‌کننده اختلاف‌ها و کشمکش‌های طبقاتی عمل می‌کنند و به عنوان وسیله‌ای برای اعمال قدرت و سیطره طبقه حاکم مورد استفاده قرار می‌گیرند. مرام نامه کمونیسم ادعا داشت که دولت چیزی بیش از یک کمیته برای اداره امور عمومی بورژواها نیست. در نظریات مارکسیست‌ها نقش یک دولت غیر سوسیالیست توسط کارکردهای آن در نظم جهانی سرمایه دارانه تبیین می‌شود. رالف میلیبند بحث می‌کند که طبقه حاکم از دولت به عنوان وسیله‌ای برای سیطره بر جامعه از طریق ارزش‌های شخصی استفاده می‌کند. در نظر میلیبند دولت توسط گروهی از نخبگان اداره می‌شود که از پس زمینه‌ای یکسان بهره مندند و این پس زمینه همان طبقه سرمایه‌دار ایشان است. نظریات گرامشی درباره دولت بر دولت به عنوان تنها نهاد در جامعه که به برقراری هژمونی طبقه حاکم کمک می‌کند، تاکید دارد، و این که قدرت دولت از طریق سیطره نظری بر نهادهای جامعه مدنی مانند کلیساها، مدارس و رسانه‌های عمومی تقویت می‌شود. پلورالیسم یا کثرت گرایی پلورالیست‌ها جامعه را به مثابه مجموعه‌ای از افراد و گروه‌ها می‌بینند که در حال رقابت بر سر قدرت سیاسی هستند. با این مقدمه دید ایشان نسبت به دولت، پدیده‌ای است بی‌طرف که فقط به دنبال اعطای قدرت به آن دسته از افرادی است که مناصب را در رقابتی انتخاباتی از آن خود کرده‌اند. در سنت پلورالیستی، رابرت دال فردی بود که نظریه دولت به عنوان عرصه‌ای بی‌طرف را گسترش و توسعه داد که فضا را برای رقابت گروه‌های دیگر فراهم می‌آورد. وقتی قدرت در یک جامعه به گونه‌ای رقابتی به دست آید، سیاست دولت نتیجه چانه زنی‌های مکرر خواهد بود. گرچه پلورالیسم نیز به نابرابری میان افراد معتقد است ولی در صدد فراهم آوردن فرصت‌هایی برابر برای تمام گروه هاست تا بتوانند بر دولت فشار بیاورند و منافع خویش را تامین کنند. رویکرد پلورالیستی بیان می‌کند که فعالیات دولت‌های مدرن دموکراتیک نتیجه فشارهایی است که توسط گروه‌های مختلف بر آن وارد شده‌است. دال چنین دولت‌هایی را دولت چند رهبری (پلیارشی) می‌نامد. پلورالیسم بر این اساس که بر پایه مدارک تجربی مورد حمایت قرار نگرفته‌است، مورد نقد واقع شده و به چالش کشیده شده‌است. با مطالعه‌ای انتقادی بر اکثریت بسیاری از مردمی که در مناصب حاکمیتی مشغول به کارند مشخص می‌شوند که بسیاری از ایشان متعلق به طبقه‌های ثروتمند جامعه است و این با هدف پلورالیسم که سعی در برآورده کردن منافع تمام گروه‌های جامعه دارد در تعارض است. پست مدرنیسم یورگن هابرماس معتقد بود که پایه چهارچوب ساختارهای عظیم که توسط بسیاری از نظریه پردازان مارکسیست مرود استفاده قرار گرفته تا بتوانند ارتباط میان دولت و اقتصاد را تبیین کنند، بیش از حد ساده انگارانه است. وی احساس می‌کرد که دولت‌های مدرن نقش عمده‌ای را در ساختار مند کردن اقتصاد از طریق قاعده مند کردن فعالیت‌های اقتصادی و تولیدکننده یا مصرف‌کننده بودن در حجم گسترده و باز توزیع ثروت ناشی از فعالیت‌های دولت بر عهده دارند. به خاطر تمام این دلایل هابرماس معتقد بود که دولت‌ها نمی‌توانند مسئولیت مثبتی را در برقراری منافع طبقات اقتصادی جامعه ایفا کند. میشل فوکو معتقد بود نظریه مدرن سیاست به شدت بر پایه مرکزیت دولت استوار است و می‌گفت شاید بعد از تمام این حرف‌ها، دولت چیزی بیش از ترکیب واقعیت و یک انتزاع افسانه‌ای نباشد که اهمیت آن بسیار کمتر از چیزی باشد که ما برای آن در نظر می‌گیریم. وی می‌پنداشت نظریه سیاست بسیار بیش از حد بر روی نهادهای انتزاعی متمرکز بود و توجه کافی را مبذول اعمال واقعی دولت نمی‌داشت. در نظر فوکو وجود دولت هیچ گونه ضرورتی نداشت. به اعتقاد وی نظریه پردازان علم سیاست، به جای تلاش برای فهم فعالیت‌های دولت‌ها با تحلیل دارایی‌های دولت باید به آزمایش تغییرات در رفتارها و اعمال دولت بپردازند تا بتوانند تغییرات در طبیعت دولت درک کنند. استقلال دولت (نهادگرایی) نظریه پردازان استقلال دولت بر این باورند که دولت ماهیتی است که در برابر تاثیرات اقتصادی و اجتماعی نفوذ ناپذیر است و منافع خاص خود را داراست. نهادگرایان جدید درباره دولت نوشته‌های متعددی دارند از جمله کارهای ثدا اسکوکپول که می‌گوید بازیگران عرصه دولت تا حد بسیار زیادی مستقل عمل می‌کنند. به عبارت دیگر کارمندان دولت منافع خاص خود را دارند که می‌توانند آن‌ها را مستقل از دیگر بازیگران عرصه اجتماع (در مواقعی که این منافع با هم در تعارض قرار می‌گیرند) پیگیری کنند. از آنجا که دولت ابزار اجبار را در دست دارد و از آنجا که استقلال بسیاری از گروه‌های جامعه مدنی در پیگیری اهداف شان توسط دولت به آن‌ها اعطا شده‌است، کارمندان دولت به اندازه‌ای می‌توانند تمایلات و منافع خود را بر جامعه مدنی تحمیل کنند. جی ویلیام دامهاف ادعا می‌کند که این ایده که دولت آمریکا به میزانی قابل توجه نسبت به مالکان و مدیران بانک‌ها، شرکت‌ها و تجارت‌های کشاورزی استقلال دارد بر پایه مدارک و مشاهدات تجربی اشتباه است و می‌گوید که مطالعات تجربی درجه‌ای زیاد از هم پوشانی را میان منافع مدیران و مالکان تجارت‌های یاد شده با متصدیان دولت نشان می‌دهد. که البته این ادعای وی نیز توسط بسیاری از نظریه پردازان دیگر نقد و رفع شده‌است. نظریات مشروعیت دولت دولت‌ها عموما بر ادعاهایی متکی‌اند که مشروعیت آن‌ها را اثبات کند و هدف از این مشروعیت‌خواهی برقراری سلطه آن‌ها بر دیگر موضوعات است. مشروعیت الهی برپایی نظام‌های مدرن دولتی به شدت به تغییرات در عرصه اندیشه سیاسی و به ویژه تغییر در درک مفهوم مشروعیت قدرت دولت مربوط است. مدافعان اولیه قدرت مطلق همچون توماس هابز و جان بودین نظریه مشروعیت الهی پادشاهان را نادیده انگاشتند و بحث کردند که قدرت پادشاهان باید از طرف مردم بیاید و نه از طرف خدا. به ویژه که هابز پا را از این نیز فراتر گذاشت و بحث کرد که قدرت سیاسی باید به ارجاع به افراد توجیه شود و نه با در نظر گرفتن اشخاص به عنوان یک کل. هر دوی هابز و بودین می‌پنداشتند که از قدرت پادشاه دفاع و حمایت می‌کنند و نه از دموکراسی، اما مباحث ایشان درباره طبیعت حاکمیت به شدت توسط مدافعان قدرت پادشاه مورد نقد قرار گرفته و مقبول نمی‌افتاد، افرادی همچون سر رابرت فیلمر در انگلستان که می‌پنداشت چنین مباحثی نهایتا به جای دفاع از شاه و موقعیت وی، راه را برای ارائه نظریات دموکراتیک‌تر فراهم می‌کرد. قدرت منطقی-قانونی ماکس وبر سه منبع اصلی را برای مشروعیت در کارهای خویش معرفی کرده‌است. اول ، مشروعیت بر پایه گروه‌های سنتی که از این عقیده ناشی می‌شود که مسائل باید به همان نحوی باشند که در گذشته بوده‌اند و کسانی که از چنین سنت‌هایی دفاع می‌کنند مشروعیت داشتن قدرت را از آن خود خواهند کرد. دوم ، مشروعیت بر پایه رهبری کاریزماتیک که به رهبر یا گروهی اعطا می‌شود که در نظر دیگران به گونه‌ای قابل مثال قهرمان یا بسیار ارزشمند دیده می‌شوند. سوم ، قدرت منطقی-حقوقی است که در آن مشروعیت از این عقیده ناشی می‌شود که گروه خاصی که در قدرت قرار گرفته‌اند یک روند حقوقی را پشت سر نهاده‌اند و رفتارهایشان بر اساس قوانین مشخص نوشته شده قابل توجیه است. وبر معتقد بود که دولت‌های مدرن در بدایت امر بر اساس همین مدل سوم شکل گرفته‌اند. واژه‌شناسی دولت در انگلیسی state (استیت) و در فرانسوی État (اتا) نامیده می‌شود و زبان‌های اروپایی دیگر هم از واژه‌هایی هم‌ریشه استفاده می‌کنند که همگی آن‌ها از واژه لاتین status «استاتوس» برگرفته شده‌اند که به معنی وضعیت و موقعیت است. و هم‌ریشه با «استان» و پسوند «-ستان» فارسی است. با احیا و همه‌گیری حقوق رومی در اروپای قاره‌ای در قرن چهاردهم میلادی، واژه status برای اشاره به جایگاه قانونی اشخاص (مثل مقامات مذهبی و نجیب‌زاده‌ها) مورد استفاده قرار گرفت و به ویژه به جایگاه شاه اشاره داشت. این واژه هم چنین برای اشاره به نظام اداری روم هم که همان دولت جمهوری بود مورد استفاده قرار می‌گرفت. در این دوره این واژه کاربرد خود را در اشاره به بعضی از گروه‌های اجتماعی خاص از دست داد و بیشتر اشاره داشت به معانی حقوقی و نظم حقوقی و دستگاه اجرایی ساختن آن. در زبان انگلیسی واژه دولت اختصاری برای کلمه estate می‌باشد که به هم‌معنی آن در زبان قدیم فرانسوی شبیه است و به معنی فردی است که صاحب موقعیت و در پی آن صاحب مال و منالی است. کسانی که بیشترین و بالاترین موقعیت‌ها را داشتند عموما از بیشترین ثروت و مرتبه اجتماعی نیز برخوردار بودند و کسانی بودند که قدرت را در دست داشتند. استفاده از واژه state در مفهوم امروزین آن تا حد زیادی مدیون آثار ماکیاولی نویسنده ایتالیایی آغاز قرن شانزدهم (به ویژه کتاب شهریار) است که از این واژه در مفهومی تقریبا همانند با مفهوم مدرن دولت استفاده می‌کرد. تاریخچه اشکال اولیه دولت در زمانی که امکان مرکزی کردن قدرت به شیوه‌ای با دوام مهیا بود، شکل گرفتند. کشاورزی و نویسندگی تقریبا در جای جای دنیا در عملی شدن این روند مشارکت داشته‌اند: کشاورزی به این دلیل که اجازه ظهور طبقه‌ای از مردم را می‌داد که نیازی به گذراندن بیشتر وقت شان برای تامین مایحتاجات اولیه‌شان نداشتند، و نویسندگی (و دیگر چیزهای شبیه به آن) چرا که امکان مرکزی شدن اطلاعات مهم و حیاتی را فراهم می‌کرد. اولین دولت‌های شناخته شده در مصر باستان، بین‌النهرین، هند و چین و آمریکا (تمدن آزتک و تمدن اینکا) و بعضی از دیگر جاها پدید آمدند، اما این فقط در دوران مدرن بود که دولت‌ها تمام نقاط کره زمین را از آن خود کردند و هیچ نقطه‌ای بدون دولت باقی نماند. در آن دوره عدم وجود مرزها و وجود دسته‌بندی‌های شکارچیان همه چی را برای جوامع قبیله‌ای فراهم کرده بود و کشاورزی که یکی از راه‌های گذران زندگی و امرار معاش بود نیز کمک می‌کرد که نیازی به یک دولت تمام وقت نباشد. این شکل زندگی تمام دوران پیش از تاریخ انسان و بخش عمده‌ای از دوران تاریخی نوع بشر را پوشش می‌دهد. دولت‌های اولیه در قلمروهایی شکل گرفت که در آن‌ها یک فرهنگ، یک سری عقاید و یک سری از حقوق توسط افراد پیروز رقابت بر سایرین و دیگر ملت‌ها تحمیل شد و یک تمدن و نظام اداری-نظامی جدید برایشان پایه‌گذاری شد. در زمان حال چنین وضعیتی لزوما وجود ندارد و دولت‌هایی وجود دارند که چند ملیتی هستند یا دولت‌های فدرال هستند و حتی ما امروزه شاهد بعضی از نواحی خودمختار در داخل قلمرو بعضی دولت‌ها نیز می‌باشیم. از اواخر قرن نوزدهم، در واقع تمام نواحی قابل سکونت دنیا توسط دولت‌های گوناگون مورد ادعا قرار گرفت و هر یک تحت مرزهای مشخص و قطعی یکی از دولت‌ها درآمد. پیش از آن میزان زیادی از زمین‌های روی کره زمین یا مورد ادعای کسی قرار نگرفته بودند یا به کل غیرقابل سکونت بودند یا محل سکنای مردمان چادرنشین بودن که طبیعتا از دولتی سازمان یافته بهره نمی‌بردند. با این وجود حتی امروزه نیز دولت‌هایی وجود دارند که در داخل قلمرو خود مکان‌هایی وسیع از حیات وحش را دربردارند، مانند جنگل‌های بارانی آمازون که این مناطق یا خالی از سکنه هستند یا کم یا زیاد توسط افراد بومی مورد سکونت قرار گرفته‌اند (که بعضی از این بومیان نیز هنوز بدون هر گونه ارتباطی با دنیای خارج از قبیله خود به سر می‌برند). هم چنین دولت‌هایی وجود دارند که تمام کنترل را بر قلمروی مرود ادعای خویش ندارند یا حداقل کنترلی بر مکان‌های مورد مناقشه در داخل قلمرو خویش ندارند. اکنون جامعه جهانی از حدود دویست دولت تشکیل می‌شود که اکثر آن‌ها در سازمان ملل نمایندگی می‌شوند. جوامع پیشا تاریخی فاقد دولت در بیشتر مدت زمان تاریخ بشریت، مردم در جوامع فاقد دولت زندگی می‌کرده‌اند، که ویژگی بارز آن‌ها فقدان قوای حاکم مرکزی بوده‌است و در آن‌ها نابرابری‌های عمده در اقتصاد و قدرت سیاسی وجود نداشته‌است. یکی از مردم شناسان با نام رابرت ال کارنیرو می‌نویسد: «در ۹۹٫۸ درصد تاریخ بشر مردم منحصرا در گروه‌های خودمختار و روستاها زندگی می‌کردند. در اوایل دوره کهنه سنگی (برای مثال عصر حجر) تعداد این واحدهای سیاسی خودمختار باید کم بوده باشد، اما در سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد به ششصد هزار واحد افزایش می‌یابند. بعد از آن دهکده‌های بزرگ‌تر شروع به حمله به مناطق دیگر و دستیابی به منابع بیشتر می‌کند و در طی سه هزاره بعدی این واحدهای سیاسی خودمختار از ششصد هزار تا به ۱۵۷ عدد می‌رسد. در پرتو این اتفاق می‌توان انتظار این را داشت که در آینده این ۱۵۷ واحد به یک واحد کلی کاهش یابند و این امر نه تنها قابل انتظار است بلکه در واقعیت نیز رو به وقوع است.» مردم‌شناس دیگری به نام تیم اینگولد می‌نویسد: «مدارک زیادی برای مشاهده در دوره‌های پیش از تاریخ و زمان شکار نیست، وقتی که مردم در جوامع فاقد دولت زندگی می‌کردند و نمی‌توان این نتیجه را گرفت که زندگی مردم در آن دوره ناکامل بوده و منتظر تکمیل آن به واسطه نهادی همچون دولت بوده‌اند، بلکه حتی می‌توان نتیجه گرفت که زندگی آن‌ها و شیوه گذران امورشان کاملا برخلاف وجود نهادی چون دولت برای رتق و فتق امور بوده‌است.» دوره نو سنگی در دوره نوسنگی، جوامع انسانی تحت تغییرات عمده فرهنگی و اقتصادی قرار گرفت، که شامل توسعه کشاورزی، شکل‌گیری جوامع یکجانشین و ساختن سکونت گاه‌های دائمی، رشد تراکم جمعیت انسان و استفاده از سفالگری و دیگر ابزارهای پیچیده بود. کشاورزی در زمان یکجانشینی منجر به توسعه حقوق مالکیت، جوامع مردسالار و پرورش گیاهان و حیوانات توسط انسان‌ها شد و در این دوره اندازه خانواده‌ها هم بزرگ‌تر شد. این دوره هم چنین مهیا گر پایه‌های دولت متمرکز شده از طریق تولید منابع هنگفت غذا بود چرا که باعث می‌شد تقسیم کار پیچیدگی بیشتری یابد و مردم هر یک باید در کاری متخصص می‌شدند تا بتوانند سهمی از تولیدات غذایی داشته باشند. دولت‌های اولیه در مکان‌هایی تشکیل شدند که جوامعی به شدت طبقه‌بندی شده داشتند و طبقه ثروتمند و حاکم جامعه همگی تحت فرمان پادشاه بودند. طبقات حاکم شروع به تمایز قائل شدن میان خود و کشاورزان و دیگر طبقات اجتماعی کردند و البته این تمایز قائل شدن با آن حالت که این طبقه بخواهند طبقات کارگر را به سر سپردن به خود وادارند، متفاوت بود. در گذشته، اعتقاد بر این بود که دولت‌های متمرکز به خاطر توسعه نظام‌های کارگری مختلف توسعه یافتند (مانند شیوه‌های آبیاری جدید) و برای این که بتوانند اقتصادهای پیچیده را نظم بخشیده و سامان دهند. با این وجود مدارک باستان‌شناسی و مردم‌شناسی مدرن این نظریه را اثبات نمی‌کنند و به وجود جوامعی غیر متمرکز از نظر سیاسی اشاره دارند. دولت در اوراسیای باستان عموما بین‌النهرین به عنوان قدیمی‌ترین جایی شناخته می‌شود که در آن تمدن یا جامعه پیچیده شکل گرفت و به معنی شهرهایی بود که در تمام مدت در آن‌ها تقسیم کار شکل می‌گرفت، تمرکز اجتماعی ثروت به سرمایه در آن‌ها وجود داشت، ثروت به‌طور مساوی بین همه تقسیم نمی‌شد، طبقات حاکم وجود داشتند، روابط بیشتر بر پایه اقامت در جایی بود تا اینکه بر پایه خویشاوندی باشد، تجارت‌های راه دور انجام می‌شد، معماری‌های به جای ماندنی داشت، و اشکال هنر و فرهنگ، نویسندگی، ریاضیات و علم از استاندارد بهره‌مند شده بودند. این تمدن اولین تمدن باسواد جهان بود که اولین مجموعه قواعد نوشتن را شکل داده بود. با رسیدن نیمه‌های هزاره چهارم پیش از میلاد بیشتر ساکنین بین‌النهرین افرادی غنی بودند که دلالت بر این داشت که رفاه در این تمدن سازمان یافته شده بود. دولت در یونان باستان گرچه اشکال مختلف اولیه‌ای از دولت، قبل از ظهور امپراتوری یونان باستان وجود داشتند، اما یونانی‌ها اولین مردمانی هستند که به شکل‌دادن دقیق و صریح فلسفه سیاست در دولت شناخته شده هستند و به گونه‌ای منطقی نهادهای سیاسی را مورد تحلیل قرار داده‌اند. پیش از این، دولت‌ها بر اساس افسانه‌های مذهبی تشریح و توجیه می‌شدند. نمایی از مجلس روم باستان که سناتورها به دور ژولیوس سزار حلقه زده‌اند. بسیاری از ابداعات مهم سیاسی متفاوت دوران باستان از شهر دولت‌های یونان و جمهوری روم به دست آمده‌اند. دولت-شهرهای یونان پیش از قرن چهارم حق شهروندی را به مردمان آزاد خویش اعطا می‌کردند و در آتن این حقوق شامل روندهای مستقیم دموکراتیک بود برای داشتن دولت که پس از این دوره نیز، مدت زمان زیادی در نظام‌های مختلف سیاسی جهان مورد استفاده قرار می‌گرفتند. دولت فئودال در دوره قرون وسطی در اروپا، دولت بر اساس اصل فئودالیسم شکل می‌گرفت، و رابطه میان ارباب و رعیت تبدیل به مرکز این سازمان اجتماعی شده بود. فئودالیسم منجر به توسعه سازمان‌های اجتماعی بزرگ‌تر و نظام‌های دارای سلسله مراتب عظیم‌تری شد. شکل‌گیری درگیری‌ها بر سر مالیات‌گیری میان پادشاه و دیگر نهادهای جامعه (به ویژه اشراف و شهرها) باعث ظهور چیزی شد که امروزه آن را دولت به معنی فعلی می‌شناسیم که دارای یک مجلس قانون گذاری است که باعث می‌شود گروه‌های اجتماعی مختلف در آن نماینده داشته باشند و با هم به مذاکره بپردازند و شاه با مشورت با ایشان درباره مسائل اقتصادی و حقوقی تصمیم‌گیری نماید. تخت و تاج پادشاه بعضی مواقع به‌طور کامل به تصمیم‌های مجلس قانون‌گذاری احترام می‌گذاشت ولی در مواقعی هم تصمیم‌گیری‌های ایشان را نادیده می‌گرفت که این امر منجر به متمرکز شدن بیشتر قدرت قانون‌گذاری و اختیار اداره کردن و داشتن قدرت ارتش در دستان پادشاه شد. در آغاز قرن پانزدهم، این روند تمرکز گرایی به دولت‌هایی که قدرت مطلق را در دست داشتند، مجال ظهور داد. دولت مدرن همگن‌سازی فرهنگی و ملی به‌طور عمده با ظهور نظام‌های دولتی مدرن گره خورده‌است. از زمان دولت‌هایی که قدرت مطلق را در دست داشتند، دولت‌ها به میزانی گسترده بر پایه‌های ملی سازماندهی شدند. با این وجود مفهوم دولت ملی مترادف با مفهوم دولت-ملت نیست. حتی در جوامعی که بیشترین حد همگنی قومی را دارند، یک مطابقت کامل میان دولت و ملت وجود ندارد، از این رو نقش اصلی دولت‌ها این شد که ملی‌گرایی را ترویج کنند و این کار را از طریق تاکید بر سمبل‌های مشترک و هویت ملی انجام می‌دادند.
[ "علم سیاست", "حکومت", "قوه مجریه", "هیئت وزیران", "سازمان‌های غیردولتی", "کشور مستقل", "ایالت", "جمهوری فدرال", "دولت دست‌نشانده", "فرانسه ویشی", "توماس هابز", "سیاست", "ماکس وبر", "نظام حقوقی", "آکسفورد", "رفاه عمومی", "ملت", "ایالات متحده آمریکا", "New Oxford American Dictionary", "قانون اساسی", "دموکراسی", "زیست‌شناس", "هربرت اسپنسر", "شکسپیر", "آنتونیو گرامشی", "احزاب سیاسی", "لوئیس آلتوسر", "یورگن هابرماس", "سیاست عمومی", "دیوان سالاری", "خصوصی‌سازی", "ملی سازی", "طبقه‌بندی", "لیبرال", "محافظه کار", "سرمایه‌داری", "سرمایه‌دار", "کتاب مکاشفه", "انجیل", "مارکس", "انگلس", "ماده‌باوری تاریخی", "تنظیم‌کننده", "مرام نامه", "اداره امور عمومی", "رالف میلیبند", "رابرت دال", "ای بی", "اقتصاد", "میشل فوکو", "قدرت مطلق", "جان بودین", "انگلستان", "زبان‌های اروپایی", "زبان لاتین", "حقوق رومی", "اروپای قاره‌ای", "نظام اداری", "جمهوری", "زبان انگلیسی", "ماکیاولی", "قرن شانزدهم", "شهریار", "شیوه‌ای", "مصر باستان", "بین‌النهرین", "هند", "چین", "آمریکا", "آزتک", "اینکا", "زمان حال", "کره زمین", "حیات وحش", "آمازون", "سازمان ملل", "مردم شناسان", "کهنه سنگی", "عصر حجر", "قبل از میلاد", "نوسنگی", "تراکم جمعیت", "انسان", "حقوق مالکیت", "دولت متمرکز", "تقسیم کار", "باستان‌شناسی", "مردم‌شناسی", "یونان باستان", "فلسفه سیاست", "روم", "آتن", "قرون وسطی", "اروپا", "فئودالیسم", "سلسله مراتب", "مجلس قانون گذاری", "تصمیم‌گیری", "دولت ملی", "ملی‌گرایی" ]
[ "ایالات", "جغرافیای سیاسی", "سازمان‌های حکومتی", "علم سیاست", "واژگان سیاسی", "واژگان علوم سیاسی" ]
359
وسایل آشپزخانه
0
31
0
[ "وسايل آشپزي", "وسایل اشپزی", "وسايل اشپزي", "وسایل آشپزی" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
وسایل آشپزخانه ابزارهایی هستند که با یاری آنها مواد خوردنی را می‌توان به گونه‌ای غذا تبدیل کرده و آماده خوردن کرد. این ابزارها را می‌توان به دسته‌های گوناگونی بخش کرد مانند ظروف، ابزارهای نگهداری خوراک، ابزارهای زدودن بسته‌بندی، ابزارهای آمایش خوراک خام و ابزارها و ظروف پخت غذا. البته این لوازم و ظروف و وسایل به دو گروه خانگی و صنعتی تقسیم می‌شوند. آبکش آبمیوه‌گیری آرامپز آسیاب برقی اجاق گاز الک برشتار برشته‌کن پلوپز پوستکن پوشش آلومینیومی پیمانه تخته برش ترازوی آشپزخانه تندپز تنور توری کباب‌پزی چرخ گوشت چوب‌پنبه‌بازکن خامه‌پخش‌کن خامه‌ریز خمیرگیر دربازکن دیگ زودپز دیگ رنده ساطور سبزی‌خردکن سماور سیخ فر موج‌پز قابلمه قالب شیرینی‌پزی قهوه‌جوش دستی قیف کارد کاسه کتری گوشتکوب ماهی‌تابه مخلوط‌کن مشک ملاقه هاون وردنه یخزن کباب گیر کباب پز انواع ظروف شرابخوری وسایل آشپزی و قنادی
[ "آبکش", "آبمیوه‌گیری", "آرامپز", "آسیاب برقی", "اجاق گاز", "الک", "برشتار", "برشته‌کن", "پلوپز", "پوستکن", "پوشش آلومینیومی", "پیمانه", "تخته برش", "ترازوی آشپزخانه", "تندپز", "تنور", "توری کباب‌پزی", "چرخ گوشت", "چوب‌پنبه‌بازکن", "خامه‌پخش‌کن", "خامه‌ریز", "خمیرگیر", "دربازکن", "دیگ زودپز", "دیگ", "رنده", "ساطور", "سبزی‌خردکن", "سماور", "سیخ", "فر موج‌پز", "قابلمه", "قالب (غذا)", "قهوه‌جوش دستی", "قیف", "کارد", "کاسه", "کتری", "گوشتکوب", "ماهی‌تابه", "مخلوط‌کن", "مشک", "ملاقه", "هاون", "وردنه", "یخزن", "کباب گیر", "کباب پز", "انواع ظروف شرابخوری", "وسایل آشپزی و قنادی" ]
[ "آشپزی", "ابزارهای آشپزخانه", "خانه" ]
360
چاقو
0
117
0
[ "كارد", "تیزی", "تيزي", "چاقوی راجز", "چاقوي راجز", "کارد" ]
false
82
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
چاقو یا کارد ابزار تیز است که برای بریدن به‌کار می‌رود. رایج‌ترین طرح برای یک چاقو به شکل یک تیغه تیز فلزی است که به‌وسیله یک زبانه به یک دسته پیوند داده شده‌است. از چاقوها از دوران نوسنگی تاکنون نیز به‌عنوان ابزار یا جنگ‌افزار بهره‌گیری شده‌است. از چاقوهای نخستین، ابزارهای دیگری مانند ساطور، خنجر و شمشیر مشتق شده‌اند. کارد و چاقو این دو واژه هر یک برای آلت یا وسیله‌ای برنده به کار می‌رود ولی آلتی که کارد نامیده می‌شود با آلتی که چاقو خوانده می‌شود فرق دارد. چاقو آلتی است که لبه برنده آن در دسته آن بر می‌گردد و می‌خوابد و لذا می‌توان آن را در جیب هم گذاشت ولی کارد وسیله ایست که لبه آن روی دسته بر نمی‌گردد. پس آلت برنده‌ای که همراه با چنگال سر میز غذا خوری می‌گذارند کارد است نه چاقو. کاردهای گوناگونی وجود دارند که برای کارکردهای گوناگون به‌کار می‌روند، مانند: کارد میوه‌خوری، غذاخوری، چاقوی حکاکی، گل‌کنی، دالبرزنی، توپی‌کنی، ضامن‌دار و جز اینها. ابزاری که برای تیز کردن لبه چاقو به‌کار می‌رود، چاقوتیزکن نام دارد. استان زنجان از مراکز برجسته چاقوسازی در ایران است. واژه‌شناسی درباره ریشه واژه «چاقو» میان متخصصان واژه‌شناسی اتفاق‌نظر وجود ندارد. ویلهلم آیلرس معتقد است که این واژه برگرفته از /čāūk*/ است و آن هم از /-čākū-ka*/ ماخوذ است و با «چاک» فارسی، به‌معنی «شکاف» و نیز به‌معنی «زدن» و «ضربه‌زدن» ریشه مشترک دارد. اما گرهارد دورفر نوشته‌است که «چاقو» برگرفته از /čaqu/ در مغولی است. دورفر می‌نویسد که واژه ترکی /-čaq/ به‌معنی «ضربه‌زدن»، «نیش‌زدن» و همچنین «گزیدن»، برگرفته از مغولی است. توضیح: «چک» به‌معنی «سیلی» نیز با «چاک» به‌معنی «ضربه‌زدن» و نیز با «چکش» هم‌ریشه است. جانی چئونگ گفته‌است که ریشه این واژه‌ها /-čak/ یا /-čag/ به‌معنی «زدن، ضربه‌زدن» است. آیلرس و شاپکا معتقدند که «چکاچاک»، «چکاچک»، «چاکاچاک» و «چاک‌چاک»، که به‌معنی صدای گرز و به‌هم‌خوردن شمشیر و امثال آنهاست، با همین واژه‌ها مرتبط است. ظاهرا همه واژه‌های اخیر نام‌آوا هستند. چاقوی راجرز چاقوی راجرز نام شرکت چاقوسازی‌ای در بریتانیا است که چاقویی به همین نام می‌سازد. این کمپانی در دوران پادشاهی قاجار و پهلوی در ایران دارای نمایندگی‌های کوچک و سازندگانی بوده‌است. بخش‌های چاقو بخش‌های تشکیل‌دهنده چاقو تیغه دسته نوک؛ پایان چاقو در جهت فشار لبه؛ سطح برش چاقو و گسترش‌یافته از نوک تا پاشنه ؛ به شکل سطح مقطع از تیغه ستون فقرات چاقو؛ بخش ضخیم تیغه، نزدیک لبه چاقو، طرف مقابل لبه، در یک چاقوی دولبه و بیشتر به سمت وسط ؛ یک شیار اضافه‌شده به تیغه برای سبک‌تر شدن آن ؛ بخش مسطح از تیغه، واقع در محل اتصال از تیغه و چاقو، تقویت‌کننده و نگهبان گارد یا محافظ؛ مانع بین تیغه و دسته که مانع از لغزش رو به جلوی دست به سمت تیغه می‌شود دسته چاقو یا شمشیر؛ پایان چاقو در جهت واردآوردن نیروی فشار و ضربه تسمه یا طناب؛ یک بند برای تامین امنیت چاقو به مچ دست
[ "ابزار", "دوران نوسنگی", "جنگ‌افزار", "ساطور", "خنجر", "شمشیر", "چاقوی ضامن‌دار", "استان زنجان", "ایران", "واژه‌شناسی", "ویلهلم آیلرس", "گرهارد دورفر", "زبان مغولی", "زبان‌های ترکی", "نام‌آوا", "بریتانیا", "قاجاریان", "دودمان پهلوی", "سطح مقطع", "فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی", "محمد حسن‌دوست", "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" ]
[ "کاردها", "ابزارها", "نمادهای کرند غرب", "نمادهای زنجان" ]
361
ادبیات
0
1,602
0
[ "ادبيات", "سخنگان", "ادبی", "ادیب", "ادبي", "اديب", "ادبيات چيست؟" ]
false
1,395
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
270px ادب یا ادبیات عبارت است از آن‌گونه سخنانی که از حد سخنان عادی، برتر و والاتر بوده‌است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کرده‌اند و از خواندن و شنیدن آن‌ها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذت کرده‌اند. در باور همگانی ادبیات یک تیره یا ملت برای نمونه مجموعه متن‌هایی است که آثار ماندگار و برجسته پیشینیان آن تیره و ملت را تشکیل می‌دهند. یکی از طبقه‌بندی‌های مشهور و پرکاربرد متن‌های ادبی، طبقه‌بندی دوگانه‌ایست که بر اساس آن متن‌ها به دو گونه اصلی شعر و نثر تقسیم می‌شوند. این طبقه‌بندی سنت دیرینه‌ای در سخن شناسی، زبان فارسی و ادبیات جهان دارد. سخنوران و فیلسوفان از دیرباز در پی پررنگ کردن خط ظریف میان این دو و ارایه تعریفی فراگیر و تمیزدهنده از شعر و نثر بوده‌اند. تعریف ادبیات ادب واژه‌ای است معرب از فارسی. این واژه از دیدگاه واژه‌شناسان به معنی ظرف و حسن تناول آمده‌است. برخی نیز در فارسی، ادب را به معنی فرهنگ ترجمه کرده‌اند و گفته‌اند که ادب یا فرهنگ همان دانش است. به از دیگر معانی واژه ادب می‌توان به هنر، حسن معاشرت، شیوه پسندیده، با سخن اشاره کرد؛ اما ادب در اصطلاح، نام دانشی است که قدما آن را شامل این علوم دانسته‌اند: لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، عروض، قافیه، قوانین خط، قوانین قرائت که بعضی اشتقاق و انشاء راهم بدان‌ها افزوده‌اند. البته دیدگاه ادبای قدیم درباره معنی اصطلاحی «ادب» کمی مختلف است. بعضی آن را فضیلت اخلاقی، برخی پرهیز از انواع خطاها و برخی آن را مانند فرشته‌ای دانسته‌اند که صاحبش را از ناشایستی‌ها بازمی‌دارد. اما علم ادب (ادبیات) یا سخن‌سنجی یا در دیدگاه پیشینیان اشاره داشته‌است به دانش آشنایی با نظم و نثر از جهت درستی و نادرستی و خوبی و بدی و مراتب آن. اما برخی ادیب را کسی می‌دانستند که عالم بر علوم نحو، لغت، صرف، معنی، بیان، عروض، قافیه و فروع باشد و برخی خط، قرض‌الشعر، انشا، محاضره و تاریخ را هم جزو آن‌ها دانسته‌اند. و در ایران تا سده پیشین صفت ادیب را برای کسی به کار می‌بردند که به زبانهای فارسی و عربی و علوم مربوط که به آن‌ها اشاره شد مسلط و در سخن ماهر در استفاده از آن‌ها بود. مانند ادیب الممالک فراهانی و ادیب نیشابوری. جرجی زیدان در اینباره می‌نویسد: «علم ادب در اصطلاح علمای ادبیت مشتمل بر اکثر علوم ادبیه است از قبیل: نحو، لغت، تصریف، عروض، قوافی، صنعت شعر، تاریخ و انساب؛ و ادیب کسی است که دارای تمام این علوم یا یکی از آن‌ها باشد و فرق مابین ادیب و عالم آن است که ادیب از هر چیزی بهتر و خوب‌ترش را انتخاب می‌نماید و عالم تنها یک مقصد را گرفته در آن مهارت می‌یابد.» مردم غالبا بین ادبیات و آثار مکتوب دیگر تفاوت قائل می‌شوند. اصطلاحات «تخیل ادبی» و «شایستگی ادبی» غالبا به منظور تشخیص آثار ادبی از یکدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرند. مثلا تقریبا تمام انسان‌های باسواد دنیا آثار چارلز دیکنز را در زمره «ادبیات» تلقی می‌کنند در حالی که برخی از منتقدین، آثار جفری آرچر را شایسته گنجانده شدن تحت عنوان «ادبیات انگلیسی» نمی‌دانند. گاهی اوقات ممکن است منتقدان برخی از آثار را به دلایلی همچون سطح پایین دستور زبان و نحو، داشتن خط داستانی باورنکردنی یا گسیخته یا داشتن شخصیت‌های متناقض یا غیرقابل‌باور از زمره آثار ادبی حذف کنند. اما باید گفت که مفهوم واژه ادب و ادبیات نیز همانند همه پدیده‌های دیگر در طول زمان یکسان نمانده و دستخوش تحول گردیده‌است. بیشتر اقوام قدیم جهان، هم‌چون یونانیان، ادب را فقط به معنی و مفهوم شعر به کار می‌برده‌اند و علوم ادبی، نزد آن‌ها علم شعر بوده‌است و بس. تاریخچه یکی از کهن‌ترین آثار ادبی شناخته شده در جهان، حماسه گیلگمش است. بسیاری از پژوهش‌گران، گیلگمش را نخستین حماسه بشری می‌دانند. این اثر ادبی که تاریخ نگارش آن را سال ۲۷۰۰ پیش از میلاد می‌دانند موضوعاتی چون قهرمانی، دوستی، شکست و جستجو به دنبال زندگی ابدی را شامل می‌شود. در هر دوره تاریخی یکی از گونه‌های ادبیات برجسته می‌شود. نخستین آثار ادبی بیشتر دارای جنبه‌های پیدا و پنهان مذهبی‌اند و ریشه تعلیمی نیز همین منابع هستند. سرشت نامتعارف آثار رمانتیک پس از قرون وسطی رشد پیدا کرد در حالی که عصر روشنگری باعث بروز حماسه‌های ملی و آثار فلسفی شد. رمانتیسم بر ادبیات عامیانه و مسائل عاطفی تاکید می‌کرد و به این گونه بود که در سده ۱۹ میلادی راه را برای ظهور رئالیسم و ناتورالیسم که در پی کشف مصادیق واقعیت بودند باز کرد. سده ۲۰ میلادی نیاز به سمبولیسم یا بینش روانی در توصیف و توسعه شخصیت را با خود آورد. بخش‌بندی ادبیات بر پایه شیوه بیان ادبیات را از دیدگاه شیوه بیان و شکل ظاهری می‌توان به دو دسته کلی نظم و نثر تقسیم کرد، که هر کدام از آن‌ها شامل بخش‌های کوچک‌تری هستند. شعر (سروده) شعر، چامه یا چکامه، بر پایه دیدگاه‌های سنتی، سخنی است موزون و خیال‌انگیز که دارای قافیه است، اگر چه برخی، قافیه را از شرایط شعر نمی‌دانند. نگارش شعر به صنایع و آرایه‌های ادبی متکی است. صنایعی چون تشبیه، مراعات نظیر و استعاره و…؛ وزن اشعار ممکن است شامل الگویی از تکیه‌ها (وزن تکیه‌ای) یا الگویی از هجاهای ناهم‌طول بوده (وزن عروضی) یا از قافیه استفاده نکند. توصیف‌ناپذیری شعر در ذات آن قرار دارد و به سختی می‌توان تعریفی جامع برای آن یافت، به ویژه آن‌که با دگرگونی‌های شعر و سبک سرایش در گذر زمان، تعاریف سنتی دیگر کاربرد گذشته خود را ندارند و جوامع، تعاریف مدرن‌تری از مقوله‌های گوناگون هنر و ادبیات ارایه داده‌اند. سرایش شعر، سابقه‌ای طولانی نزد انسان‌ها دارد و یکی از کهن‌ترین گونه‌های ادبی در جهان به‌شمار می‌رود: نخستین نمونه‌های ادبی شناخته‌شده حماسه سومری گیلگمش (۲۷۰۰ پیش از میلاد)، بخش‌هایی از انجیل، آثار به جا مانده از هومر (مانند ایلیاد و اودیسه) و حماسه‌های هندی رامایانا و مهابهاراتا هستند. نثر (نوشتار) نثر نوعی نگارش است که به هیچ گونه ساختار شکلی (به جز دستور زبان ساده) پایبند نیست؛ در متون منثور، اجباری در زیبا گفتن یا استفاده از واژگان زیبا وجود ندارد. با این حال نثر را نیز می‌توان به شکل زیبا نوشت، اما در این گونه ادبی از شکل ظاهری واژه‌ها (وزن یا واج‌آرایی) استفاده کمتری می‌شود و به جای آن‌ها از سبک، جایگذاری یا گنجاندن تصویر سود برده می‌شود. با این وجود نمی‌توان به دقت تمایز نثر با شعر را مشخص کرد. برای مثال در سجع که خود نوعی نثر است، در پایان دو جمله که به دنبال هم می‌آیند باید دو واژه یکسان یا هم‌وزن آورده شود. این حالت، نوعی وزن و زیبایی شاعرانه به متن منثور می‌دهد. انواع ادبی از دیدگاه مفهوم و پیام درونی ادبیات را به چهار دسته کلی تقسیم می‌کنند: حماسی غنایی نمایشی تعلیمی دیگر انواع ادبی عبارت‌اند از: ادبیات روایی و داستانی، ادبیات اسطوره‌ای، ادبیات نمادین، ادبیات طنز، ادبیات فولکلور و عامیانه، مفاخره، مناظره و… داستان داستان روایی (نثر روایی) غالبا از نثر برای بیان رمان، داستان کوتاه، رمان تصویری و امثال آن استفاده می‌کند. نمونه‌های منفرد این نوع داستان در طول تاریخ وجود داشته‌اند اما تنها در سده‌های اخیر به شکل منظم و مجزا نوشته شدند. برای دسته‌بندی داستان‌های منثور غالبا از اندازه آن‌ها استفاده می‌کنند. هر چند که این محدوده‌ها دلخواه است اما قراردادهای نشر مدرن محدوده‌های زیر را تعیین کرده‌اند: داستان کوتاه نوعی داستان منثور است که بین ۱۰۰۰ تا ۲۰،۰۰۰ واژه دربردارد (اما معمولا بالای ۵۰۰۰ واژه دارد). این نوع داستان ممکن است دارای ساخت روایی نباشد. داستانک رمان کوتاه (نوولا) داستانی است که بین ۲۰،۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ واژه را دربرداشته باشد. رمان نوعی داستان است که بیش از ۵۰،۰۰۰ واژه دارد. رمان رمان، داستان بلندی است که به صورت نثر نوشته می‌شود. شکل آن نیز از ابداعات سده‌های اخیر است. داستان منثور ایسلندی به نام ساگاس که گفته می‌شود در سده ۱۱ میلادی نوشته شده، در مرز بین یک اثر سنتی منظوم حماسی- ملی و یک رمان روان‌شناسی مدرن قرار دارد. به جرئت می‌توان گفت که سروانتس اسپانیایی اولین کسی بود که در اروپا دست به نگارش یک رمان تاثیرگذار به نام دون کیشوت زد. اولین بخش این داستان در سال ۱۶۰۵ و دومین بخش آن در سال ۱۶۱۵ منتشر شد. مجموعه‌های داستانی قدیمی‌تر دیگری مانند هزار و یک شب، دکامرون اثر جیووانی بوکاچیو و داستان‌های کانتربری اثر چاسر شکل مشابهی دارند و اگر امروز نوشته می‌شدند، می‌شد آن‌ها را در دسته رمان قرار داد. دیگر داستان‌هایی که در دوران کلاسیک ادبیات آسیا و عرب نوشته شده‌اند را بیش از آن که ما فکر کنیم می‌توان در دسته رمان قرار داد. برای مثال آثاری چون داستان گنجی (ژاپنی) اثر بانو موراساکی، داستان عربی حی بن یقظان اثر ابن طفیل، داستان عربی تئولوگوس آتودیداکتوس اثر ابن نفیس و داستان چینی افسانه سه پادشاه اثر لو گوانژونگ. همه رمان‌ها در اروپا در ابتدا جزو آثار مهم ادبی تلقی نشدند. دلیل آن شاید این بود که نگارش نثر صرف، آسان و غیر مهم می‌نمود. با این حال، امروزه مشخص شده‌است که نگارش نثر بدون توجه به آرایه‌های شاعرانه می‌تواند لذت هنری در فرد ایجاد کند. به علاوه نویسندگان آزاد به این باور رسیده بودند که درگیر نشدن با ساختارهای نظم باعث ایجاد طرح داستانی پیچیده‌تر یا دقیق‌تری نسبت به گونه‌های دیگر ادبی حتی شعر روایی می‌شود. این آزادی به نویسنده این امکان را می‌دهد که به سبک‌های ادبی و نمایشی دیگر – حتی شعر – در محدوده یک رمان بپردازد. آثار منثور دیگر نوشته‌های فلسفی، تاریخی، روزنامه‌ای، حقوقی و علمی از گذشته جزو ادبیات به‌شمار می‌آمدند. این گونه آثار شامل برخی از کهن‌ترین آثار منثور موجود هستند؛ رمان‌ها و داستان‌های منثور نام «داستان» را به خود گرفتند تا از آثار دیگری که معرف واقعیات بودند و اثر «غیرداستان» نامیده می‌شدند مشخص شوند. آثار غیرداستانی از گذشته‌های دور به شکل منثور نوشته می‌شدند. جنبه ادبی نوشته‌های علمی در طول دو سده گذشته رو به کاهش گذاشت زیرا پیشرفت و تخصصی‌تر شدن علوم باعث شدند که پژوهش‌های علمی برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل درک شوند؛ امروزه علم را در ژورنال‌های علمی می‌توان یافت. آثار علمی اقلیدس، ارسطو، کوپرنیک و نیوتون امروز هم از اعتبار زیادی برخوردارند؛ اما به دلیل آنکه دانش موجود در آن‌ها تا حد زیادی منسوخ شده‌است دیگر نمی‌توان از آن‌ها برای تعالیم علمی سود برد. با این حال این آثار آن قدر هم فنی هستند که نمی‌توان آن‌ها را در برنامه‌های درسی ادبی گنجاند. تنها در برنامه‌های درسی مانند «تاریخ علم» است که می‌توان دانشجویانی را یافت که این آثار را مطالعه کنند. بسیاری از کتبی که به «عمومی ساختن» دانش می‌پردازند نیز امروزه شایسته دریافت عنوان «ادبیات» هستند. فلسفه نیز تا حد زیادی به یک رشته دانشگاهی تبدیل شده‌است. بسیاری از فلسفه‌دانان از این وضع ابراز نارضایتی می‌کنند؛ با وجود این بسیاری از آثار فلسفی در ژورنال‌های آکادمیک چاپ می‌شوند. فیلسوفان بزرگ تاریخ مانند افلاطون، ارسطو، آگوستین، دکارت و نیچه رسما نویسنده تلقی می‌شدند. برخی از آثار فلسفی امروزی نیز مانند آثار سیمون بلکبرن را جزو «ادبیات» تلقی می‌کنند اما بسیاری از دیگر آثار را نمی‌توان در این رده طبقه‌بندی کرد. برخی از مباحث همچون منطق به قدری فنی شده‌اند که می‌توان آن‌ها را با ریاضیات مقایسه کرد. بخش عمده‌ای از آثار تاریخی را هنوز می‌توان جزو ادبیات به‌شمار آورد، به خصوص بخشی که آن را به نام گونه اثر غیرداستانی خلاقانه می‌دانند. همچنین بخش اعظم آثار روزنامه‌نگاری مانند روزنامه‌نگاری ادبی نیز چنین است. با این حال این بخش نیز به شدت بزرگ شده و غالبا با هدف سودمندگرایی نوشته می‌شود: مانند ضبط داده‌ها یا هدایت سریع اطلاعات. به همین دلیل آثاری که در این زمینه‌ها نوشته می‌شوند غالبا فاقد خصوصیت ادبی هستند اما برخی از آن‌ها هنوز هم این قابلیت را دارند. بزرگترین تاریخ‌نگاران ادبی هرودوت، توسیدید و پروکپیوس بوده‌اند که همگی جزو ادبای جهانی به‌شمار می‌روند. حقوق، وضعیت بغرنج‌تری دارد. برخی از آثار افلاطون و ارسطو یا حتی بخش‌هایی از انجیل را می‌توان به عنوان ادبیات حقوقی (یا قوانین ادبی) دسته‌بندی کرد. شاید قوانین حمورابی در بابل نیز شامل این دسته‌بندی شوند. قانون مدنی روم که تحت حاکمیت ژوستنین اول از امپراتوری بیزانس تدوین شد، به عنوان یک اثر ادبی شهرت یافت. اسناد تاسیس بسیاری از حکومت‌ها همچون قانون اساسی ایالات متحده را می‌توان جزو ادبیات به‌شمار آورد؛ هر چند که امروزه متون قانونی، کمتر دارای ارزش‌های ادبی هستند. متون طراحی بازی‌های رایانه‌ای هیچ‌گاه توسط بازیکنان قابل مشاهده نیستند و تنها تولیدکنندگان یا ناشران این بازی‌ها می‌توانند این متون را دیده و از آن‌ها برای درک، تجسم و حفظ ثبات در هنگام همکاری در ساخت یک بازی استفاده کنند. مخاطب اینگونه آثار معمولا بسیار کم است. بسیاری از متون بازی‌ها دارای داستان‌های عمیق و دنیاهای دقیقی هستند که باعث می‌شوند که این آثار تبدیل به یک گونه ادبی پنهان شوند. در نتیجه با تخصصی‌تر شدن و تکثر بسیاری از این رشته‌ها دیگر نمی‌توان آثار تولید شده در حوزه‌های این علوم را جزو ادبیات به‌شمار آورد. شاید بتوان گاهی آن‌ها را جزو «ادبیات ادبی» دسته‌بندی کرد؛ خیلی وقت‌ها این رشته‌ها آثاری تولید می‌کنند که می‌توان بر آن‌ها عناوین «ادبیات فنی» یا «ادبیات حرفه‌ای» نهاد. نمایش‌نامه نمایش‌نامه، معرف نوع دیگری از قالب‌های ادبی کلاسیک است که در طول سال‌های متمادی متحول شده. این نوع اثر ادبی غالبا شامل گفتگو بین شخصیت‌ها است و به جای خوانده‌شدن بیشتر تکیه بر اجرای نمایشی دارد. اپرا در طول سده‌های هجده و نوزده میلادی به عنوان ترکیبی از شعر، نمایش و موسیقی رشد یافت. در آن زمان تقریبا تمام نمایشنامه‌ها منظوم بودند. شکسپیر را می‌توان یکی از برجسته‌ترین نمایشنامه‌نویسان جهان دانست. برای نمونه رومئو و ژولیت نمایشنامه‌ای کلاسیک است که عموما یک اثر ادبی شناخته می‌شود. نمایش‌نامه‌های یونانی نمونه‌های اولین گونه‌های نمایشی در طول تاریخ هستند که ما به آن‌ها دسترسی داریم. تراژدی به عنوان یک گونه نمایشی از جشنواره‌های مذهبی و مدنی سرچشمه گرفت و معمولا برای نمایش تم‌های تاریخی یا افسانه‌ای به کار برده می‌شد. تراژدی‌ها معمولا برای موضوعات بسیار مهم مورد استفاده قرار می‌گرفتند. با ظهور فناوری‌های نوین، نوشتن متن نمایش‌نامه‌های غیراجرایی باب شد. جنگ دنیاها (رادیو) در سال ۱۹۳۸ نمایش‌نامه‌ای رادیویی بود که برای پخش سراسری نوشته شده بود. پس از آن بسیاری از آثار نمایشی برای فیلم یا تلویزیون ساخته شدند. به‌طور معکوس، ادبیات تلویزیونی، فیلم و رادیو نیز برای نوشتن آثار چاپی یا الکترونیک به کار برده شدند. ادبیات شفاهی اصطلاح ادبیات شفاهی به سنت‌های شفاهی به جا مانده از گذشته اشاره دارد که مشتمل بر گونه‌های متفاوتی چون حماسه، شعر و نمایشنامه، داستان‌های قومی، تصنیف، افسانه، لطیفه و دیگر گونه‌های قومی و محلی (فولکلور) می‌شود. این نوع ادبیات در هر جامعه‌ای وجود دارد و نمی‌توان آن را محدود به جوامع باسواد یا متمدن دانست. ادبیات شفاهی معمولا توسط فولکلورشناسان یا دانشمندانی که به مطالعات فرهنگی و ادبیات قومی می‌پردازند همچون زبانشناسان، انسان‌شناسان و حتی جامعه‌شناسان مورد تحقیق و بررسی قرار می‌گیرد. دیگر گونه‌های روایی فیلم، ویدئو یا نمایش‌های تلویزیونی آن قدر پیشرفت کرده و زیاد شده‌اند که غالبا هم‌شان ادبیات منثور می‌شوند. رمان‌های گرافیکی و کتاب‌های کمیک، داستان‌هایی را نقل می‌کنند که به صورت ترکیبی از هنر نقاشی، دیالوگ و متن به صورت مرتب نمایش می‌یابند. نظریه ادبی ادبیات را می‌توان از جنبه‌های گوناگون دیگر هم بررسی و طبقه‌بندی کرد. به عنوان نمونه، بخشی از ادبیات که به عنوان نظریه ادبی مطرح می‌شود، اغلب ناشی از تعریفی است که از ارتباط ادبیات و علم، حکایت می‌کند. در واقع می‌توان گفت، واژه-مفهوم نظریه، مبتنی بر نگرش و راهکار علمی است و اگر در تعریف ادبیات، علمی بودنش مورد تردید باشد، ابداع و طرح موضوعی به نام نظریه ادبی، اساسا بلاموضوع خواهد شد. زیرا عده‌ای باور دارند که ادبیات با عواطف و احساسات و خروجی تراوش‌های عاطفی از ذهن و جاری شدن آن بر زبان (گفتار و نوشتار) تاکید بسیار دارند. گونه‌های ادبی گونه ادبی به تقسیمات سنتی انواع آثار گوناگون ادبی بر اساس نوع خاصی از نگارش گفته می‌شود. در زیر فهرستی از گونه‌های ادبی نمایش داده شده‌است: فهرست گونه‌های ادبی خودزندگینامه، خاطره، خودزندگینامه معنوی زندگینامه خاطرات روزانه و وقایع روزانه ادبیات الکترونیکی راویان برده افکار، گفتارهای حکیمانه داستان ادبیات کودک ادبیات کمیک رمان جنایی رمان کارآگاهی رمان ماجراجویی افسانه، فولکلور خیال‌پردازی ادبیات گوتیک (معمولا هم‌معنی ادبیات ترس است) داستان تاریخی ترس رمان طبی داستان رازآمیز رمان فلسفی رمان سیاسی رمان عاشقانه داستان عاشقانه تاریخی ساگا، ساگای خانوادگی هزلیات، هجویات داستان علمی و تخیلی داستان هیجان‌انگیز داستان هیجان‌انگیز دسیسه‌ای داستان هیجان‌انگیز روانشناسی داستان هیجان‌انگیز سیاسی/رمان جاسوسی تراژدی آرایه‌های ادبی آرایه ادبی در یک اثر باعث ایجاد تاثیر خاصی بر خواننده می‌شود. تفاوت میان آرایه‌های ادبی و گونه‌های ادبی مانند تفاوت تاکتیک‌های نظامی و استراتژی نظامی است؛ بنابراین با این که داستان دیوید کاپرفیلد در برخی جاها از هزل استفاده می‌کند اما به گونه کمیک تعلق دارد و نه گونه هزل. در عین حال، خانه متروک آن قدر از هزل استفاده می‌کند که باعث می‌شود این اثر را در زمره هزلیات قرار دهیم. این گونه‌است که استفاده مکرر از یک آرایه ادبی باعث می‌شود تا یک گونه جدید به وجود آید، همان‌طور که در مورد یکی از نخستین رمان‌های مدرن به نام پاملا (رمان) اثر ساموئل ریچاردسون اتفاق افتاد. در این اثر آن قدر از صنعت نامه‌نگاری استفاده شد که باعث شد رمان‌های نامه‌نگاری که چند صباحی بود که باب شده بودند، قدرت گرفته و خود به یک گونه ادبی جداگانه تبدیل شوند. نقد ادبی نقد ادبی، بررسی و نقد یک اثر ادبی است که در برخی موارد باعث پیشبرد کیفیت اثر ادبی در حال تکمیل می‌شود. شیوه‌های نقد ادبی گوناگونی وجود دارند که هر کدام می‌توانند برای نقد یک اثر به صورت دیگر یا نقد جنبه‌های متفاوت یک اثر به کار روند. هم چنین نقد ادبی قوانین، موازین و دلایل مقبولیت و رد آثار ادبی را مورد مطالعه قرار می‌دهد، حقیقت هنری را در یک اثر ادبی می‌شناسد و می‌شناساند، ارزش‌های نهفته و نامکشوف آن را کشف و آشکار می‌سازد، و سره را از ناسره، و قوی را از ضعیف در آثار ادبی جدا می‌سازد و تفکیک می‌کند. نقد ادبی بر اساس این که از کدام زاویه دید به اثر ادبی نگاه و بر مبنای چه موازینی آن را تحلیل و ارزیابی می‌کند به انواع گوناگونی بخش‌بندی می‌شود. نخستین و مهم‌ترین تقسیم‌بندی عبارت است از: نقد معناشناسانه نقد زبان‌شناسانه نقد نمادشناسانه ادبیات کهن ادبیات فارسی ادبیات علمی ادبیات انگلیسی ادبیات عرب ادبیات آلمانی ادبیات فرانسه ادبیات کردی ادبیات آمریکای لاتین مکاتب ادبی ادبیات توده کتاب‌های معروف جهان فهرست نویسندگان معاصر ایران فهرست آثار ادبی جهان نویسندگان جهان
[ "ملت", "شعر", "نثر", "سخن شناسی", "ادبیات جهان", "ادب", "زبان فارسی", "علی اکبر دهخدا", "محمد معین", "سید جعفر شهیدی", "تهران", "دانشگاه تهران", "۱۳۴۵", "واژه‌شناسی", "محمد بن یعقوب فیروزآبادی", "قاموس", "فرهنگ", "دانش", "ذکاءالملک فروغی", "معیاراللغه", "احمد هاشمی", "جواهرالادب", "دائرةالمعارف بستانی", "سخن‌سنجی", "نظم", "نحو", "صرف", "علم معنی", "علم بیان", "عروض", "قافیه", "فروع", "خط", "انشا", "تاریخ", "جرجی زیدان", "چارلز دیکنز", "جفری آرچر", "ادبیات انگلیسی", "دستور زبان", "خط داستانی", "گیلگمش", "۲۷۰۰ (پیش از میلاد)", "گونه‌های ادبی", "ادبیات تعلیمی", "رومانتیسم", "قرون وسطی", "عصر روشنگری", "ادبیات عامیانه", "سده ۱۹ (میلادی)", "رئالیسم", "ناتورالیسم", "سده ۲۰ (میلادی)", "سمبولیسم", "روانشناسی", "تشبیه", "مراعات نظیر", "استعاره", "وزن عروضی", "سومر", "انجیل", "هومر", "ایلیاد", "اودیسه", "هند", "رامایانا", "مهابهاراتا", "واج‌آرایی", "سجع", "فولکلور", "داستان", "رمان", "داستان کوتاه", "داستانک", "رمان کوتاه", "ادبیات ایسلند", "ساگاس", "سده ۱۱ (میلادی)", "سروانتس", "اروپا", "دون کیشوت", "۱۶۰۵ (میلادی)", "۱۶۱۵ (میلادی)", "هزار و یک شب", "دکامرون", "جیووانی بوکاچیو", "داستان‌های کانتربری", "چاسر", "آسیا", "ادبیات عرب", "داستان گنجی", "ادبیات ژاپن", "موراساکی شیکیبو", "حی بن یقظان", "ابن طفیل", "تئولوگوس آتودیداکتوس", "ابن نفیس", "ادبیات چین", "افسانه سه پادشاه", "لو گوانژونگ", "شعر روایی", "نویسنده", "سبک‌های ادبی", "فلسفه", "روزنامه‌نگاری", "حقوق", "علم", "ژورنال علمی", "اقلیدس", "ارسطو", "کوپرنیک", "نیوتون", "تاریخ علم", "افلاطون", "آگوستین", "دکارت", "نیچه", "سیمون بلکبرن", "منطق", "ریاضیات", "روزنامه‌نگاری ادبی", "هرودوت", "توسیدید", "پروکپیوس", "حمورابی", "بابل (دولت‌شهر)", "قانون مدنی روم", "ژوستنین اول", "امپراتوری بیزانس", "قانون اساسی ایالات متحده", "بازی رایانه‌ای", "اپرا", "سده ۱۸ (میلادی)", "نمایش", "موسیقی", "شکسپیر", "رومئو و ژولیت", "نمایش‌نامه‌های یونانی", "تراژدی", "جنگ دنیاها (رادیو)", "۱۹۳۸ (میلادی)", "فیلم", "رادیو", "ادبیات شفاهی", "گونه (هنر)", "آرایه ادبی", "تاکتیک نظامی", "استراتژی نظامی", "دیوید کاپرفیلد", "خانه متروک", "پاملا (رمان)", "ساموئل ریچاردسون", "رمان نامه‌نگاری", "ادبیات کهن", "ادبیات فارسی", "ادبیات علمی", "ادبیات آلمانی", "ادبیات فرانسه", "ادبیات کردی", "ادبیات آمریکای لاتین", "مکاتب ادبی", "ادبیات توده", "کتاب‌های معروف جهان", "فهرست نویسندگان معاصر ایران", "فهرست آثار ادبی جهان", "نویسندگان جهان" ]
[ "ادبیات", "ادبیات داستانی", "علوم انسانی", "هنر" ]
362
صنعت
0
461
0
[ "صنایع", "صنايع" ]
false
418
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اگر تمام فعالیت‌های اقتصادی که با تولید کالا و خدمات با استفاده از ماشین‌آلات و تجهیزات ساخته دست بشر سروکار دارند را به عنوان یک کل تصور کنیم، هر صنعت ، زیرمجموعه‌ای از این کل است که عده فراوانی از فعالیت‌های مشابه را شامل می‌شود. تعریف مهم برای صنعت: به مجموعه تمام یگان‌هایی که در تولید، توزیع یا مصرف یک فراورده یا یک دسته از فراورده‌های مشابه فعالیت می‌کنند، «صنعت» گفته می‌شود. تعریف «صنعت» در مورد تعریف دقیق «صنعت»، اختلاف نظرهای کثیری وجود دارد. صنعت دارای تعریف‌ها و تعبیرهای متفاوتی است که براساس جایگزین‌پذیری فراورده‌ها، فرایند تولید و محدوده‌های گیتاشناختی ارائه شده‌اند. مثلا مایکل پورتر، صنعت را چنین تعریف می‌کند: «صنعت، عبارتست از گروه شرکت‌هایی که فراورده‌های آنها جایگزین نزدیکی برای هم می‌باشند.» گروه‌های صنعت با توجه به تعریف‌های گوناگونی که در مورد صنعت ارائه شده‌اند، گروه‌های صنعتی ممکنست با استفاده از روش‌های گوناگونی در کنار یکدیگر تقسیم‌بندی شوند. برای مثال گروه‌های صنعت تعریف‌شده در «بورس اوراق بهادار تهران» به شرح زیر می‌باشند: استخراج زغال سنگ؛ کشاورزی، دامپروری و خدمات وابسته به آن؛ استخراج کانه‌های فلزی؛ استخراج سایر معدن‌ها؛ نساجی؛ دباغی، پرداخت چرم و ساخت انواع پاپوش؛ فراورده‌های چوبی؛ فراورده‌های کاغذی؛ انتشار، چاپ و تکثیر؛ فراورده‌های نفتی، زغال کک و سوخت هسته‌ای؛ لاستیک و پلاستیک؛ فلزهای اساسی؛ ساخت فراورده‌های فلزی؛ ماشین‌آلات و تجهیزات؛ ماشین‌آلات دستگاه‌های برقی؛ ساخت رادیو، تلویزیون، دستگاه‌ها و وسیله‌های ارتباطی؛ وسیله‌های اندازه‌گیری، پزشکی و نورشناختی؛ خودرو و ساخت افزاره‌ها؛ سایر وسیله‌های ترابری؛ مبلمان و دیگرمصنوعات؛ قند و شکر؛ شرکت‌های چندرشته‌ای صنعتی؛ فراورده‌های غذایی و آشامیدنی بجز قند و شکر؛ مواد و فراورده‌های دارویی؛ فراورده‌های شیمیایی؛ پیمانکاری صنعتی؛ رایانه و فعالیت‌های وابسته به آن؛ خدمات فنی و مهندسی؛ انبوه‌سازی، املاک و مستغلات؛ کاشی و سرامیک؛ سیمان، آهک و گچ؛ سایر فراورده‌های کانی غیر فلزی؛ سرمایه‌گذاری‌ها؛ بانک‌ها، موسسه‌های اعتباری و سایر نهادهای پولی؛ سایر واسطه‌گری‌های مالی؛ ترابری، انبارداری و ارتباطات. البته لازم به ذکرست که تقسیم‌بندی مذکور، الزاما متداول‌ترین گروه‌بندی صنایع نیست؛ مثلا در برخی متون، کاشی و سرامیک، سیمان، آهک و گچ و سایر فراورده‌های کانی غیر فلزی درمجموع یک گروه به نام صنعت سرامیک یا کانی نافلزی را تشکیل می‌دهند یا تمام گروه‌های مربوط به تهیه غذا، در گروه صنایع غذایی قرار می‌گیرند. همچنین علاوه بر موارد مذکور، صنایعی مانند صنعت گردشگری و صنایع دستی نیز در برخی متون در ردیف گروه‌های صنعت قرار می‌گیرند. تقسیم‌بندی صنایع با توجه به مشابهت‌هایی که به لحاظ فرایند تولید، شیوه بازاریابی، شیوه مدیریت، حجم سرمایه، نوع ماشین‌آلات مورد استفاده، نوع مواد اولیه ملزوم و غیره میان گروه‌های گوناگون صنعت وجود دارند، گروه‌های گوناگون صنعت را می‌توان از جنبه‌های گوناگون تقسیم‌بندی کرد. یکی از متداول‌ترین طبقه بندی‌های صنعت، طبقه بندی ارائه شده توسط بخش آمار سازمان ملل است که به اختصار طبقه بندی آیسیک نامیده می‌شود. در این طبقه بندی گروه‌های مختلف صنعتی تعریف شده‌اند و فعالیت‌های مختلف در آن‌ها طبقه بندی گردیده‌اند. با این حال طبقه بندی‌های دیگری برای صنعت نیز وجود دارد،
[ "کالا", "خدمات", "مایکل پورتر", "مجید جهانگیری", "عباس مهرپویا (مترجم)", "بورس اوراق بهادار تهران", "زغال سنگ", "کشاورزی", "دامپروری", "کانه", "معدن", "نساجی", "دباغی", "چرم", "پاپوش", "چوب", "کاغذ", "چاپ", "نفت", "زغال کک", "سوخت هسته‌ای", "لاستیک", "پلاستیک", "فلزهای اساسی", "فلز", "رادیو", "تلویزیون", "اندازه‌گیری", "پزشکی", "اپتیک", "خودرو", "ترابری", "مبلمان", "قند", "شکر", "غذا", "دارو", "رایانه", "انبوه‌سازی", "املاک و مستغلّات", "کاشی", "سرامیک", "سیمان", "آهک", "گچ", "سرمایه‌گذاری", "بانک", "مؤسسه‌های اعتباری", "انبارداری", "ارتباطات", "کانی", "صنعت سرامیک", "کانی نافلزی", "صنایع غذایی", "صنعت گردشگری", "صنایع دستی" ]
[ "صنعت" ]
363
صنایع دریایی
0
17
0
[ "صنايع دريايي" ]
false
8
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
صنایع دریایی شاخه‌ای از صنایع هستند که به فراوری و تولید ناوهای گوناگون و همه ابزار و نیازمندی‌های پیونددار با ناو، ناوبری، دریانوردی، خدمات بندری و ماهی‌گیری می‌پردازند. سازمان‌های پیونددار با صنایع دریایی در ایران را می‌توان به این دسته‌ها بخش کرد: آموزشگاه‌های دریایی ایران انجمنهای دریایی ایران شرکتهای مشاوره و مهندسی دریایی پژوهشگاه‌های دریایی ایران شیلات بنگاه‌های رده‌بندی و بازرسی دریایی ایران بندرها و مناطق ویژه اقتصادی دریایی سازمانها، نهادها و ارگانهای ایران شرکتهای ترابری و خدمات بازرگانی ایران شرکتهای نفتی دریایی ایران مراکز صنعتی دریایی ایران
[ "صنایع", "ناو", "ناوبری", "دریانوردی", "بندر", "ماهی‌گیری", "آموزشگاه‌های دریایی ایران", "انجمنهای دریایی ایران", "شرکتهای مشاوره و مهندسی دریایی", "پژوهشگاه‌های دریایی ایران", "شیلات", "بنگاه‌های رده‌بندی و بازرسی دریایی ایران", "بندرها و مناطق ویژه اقتصادی دریایی", "سازمانها، نهادها و ارگانهای ایران", "شرکتهای ترابری و خدمات بازرگانی ایران", "شرکتهای نفتی دریایی ایران", "مراکز صنعتی دریایی ایران" ]
[ "صنعت" ]
364
فهرست آموزشگاه‌های دریایی ایران
0
26
0
[ "آموزشگاه هاي دريايي ايران", "فهرست آموزشگاه‌هاي دريايي ايران", "فهرست آموزشگاه های دریایی ایران", "فهرست آموزشگاه هاي دريايي ايران", "فهرست اموزشگاه‌های دریایی ایران", "اموزشگاه هاي دريايي ايران", "فهرست اموزشگاه هاي دريايي ايران", "فهرست اموزشگاه های دریایی ایران", "فهرست اموزشگاه‌هاي دريايي ايران" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
استان تهران دانشکده مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر (تهران) دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات (تهران) دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال (تهران) گروه مکانیک دریا، دانشکده مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف (تهران) گروه مهندسی عمران - سازه‌های دریایی، دانشکده فنی، دانشگاه تهران (تهران) موسسه آموزشی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران (تهران) استان اصفهان مجتمع علوم و فناوری دریایی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر (شاهین شهر) استان آذربایجان شرقی گروه مهندسی عمران - سازه‌های دریایی، دانشگاه صنعتی سهند (تبریز) استان‌های ساحلی استان بوشهر دانشکده دریانوردی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خارک (خارک) دانشکده مهندسی کشتی سازی، دانشگاه خلیج فارس (بوشهر موسسه‌ی آموزشی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایرن (بوشهر) استان مازندران دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره) نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نوشهر) دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس (نور) دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه جامع امام حسین (ع) نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (چالوس) آموزشکده علوم دریایی شرکت ملی نفتکش ایران (محمودآباد) دانشکده علوم دریایی، دانشگاه صنعت نفت (محمودآباد) دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل استان خوزستان دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر (خرمشهر) استان سیستان و بلوچستان دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار (چابهار) استان هرمزگان دانشگاه صنایع دریایی امیرکبیر(بندرعباس) دانشگاه هرمزگان(بندرعباس) استان گلستان دانشگاه گلستان(گرگان) دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان (گرگان) استان گیلان آموزشکده علوم و فنون دریایی شهید خدادادی (بندر انزلی) آموزشگاه‌های دریایی ایران
[ "دانشکده مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال", "دانشگاه صنعتی شریف", "دانشگاه تهران", "تهران", "مالک اشتر", "شاهین شهر", "تبریز", "خارک", "خلیج فارس", "بوشهر", "نوشهر", "نور", "چالوس", "محمودآباد (محمودآباد)", "دانشکده علوم دریایی محمودآباد", "خرمشهر", "چابهار", "بندرعباس", "گرگان", "بندر انزلی" ]
[ "فهرست‌ها" ]
365
فهرست مناطق ویژه اقتصادی دریایی ایران
0
16
0
[ "بندرها و مناطق ويژه اقتصادي دريايي", "فهرست بندرها و مناطق ویژه‌ی اقتصادی دریایی", "فهرست بندرها و مناطق ويژه اقتصادي دريايي ايران", "فهرست بندرها و مناطق ویژهٔ اقتصادی دریایی ایران", "بندرها و مناطق ويژهٔ اقتصادي دريايي", "فهرست بندرها و مناطق ویژه اقتصادی دریایی ایران", "فهرست بندرها و مناطق ويژهٔ اقتصادي دريايي ايران", "فهرست بندرها و مناطق ويژه ي اقتصادي دريايي", "فهرست بندرها و مناطق ویژه ی اقتصادی دریایی", "فهرست بندرها و مناطق ویژه اقتصادی دریایی", "فهرست مناطق ويژه اقتصادي دريايي ايران", "فهرست مناطق ویژهٔ اقتصادی دریایی ایران", "فهرست بندرها و مناطق ويژه اقتصادي دريايي", "فهرست مناطق ويژهٔ اقتصادي دريايي ايران" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بندرها و مناطق ویژه اقتصادی دریایی ایران عبارت‌اند از: اداره کل بنادر و کشتیرانی بندر انزلی اداره کل بنادر و کشتیرانی بوشهر - بندر بوشهر اداره کل بنادر و کشتیرانی استان مازندران و گلستان (در ساری) اداره کل بنادر و کشتیرانی استان هرمزگان (بندرعباس) اداره کل بنادر و کشتیرانی استان خوزستان (آبادان) منطقه ویژه اقتصادی مجتمع کشتی‌سازی و صنایع فراساحل ایران در بندرعباس منبع اداره کل بنادر و کشتیرانی ایران منطقه ویژه اقتصادی بندر آستارا بندر خدماتی پارس عسلویه بوشهر
[ "بندر انزلی", "کشتیرانی", "بوشهر", "مازندران", "استان گلستان", "ساری", "بندرعباس", "خوزستان", "فراساحل", "منطقه ویژه اقتصادی بندر آستارا", "بندر خدماتی پارس", "عسلویه" ]
[ "فهرست‌ها" ]
366
فهرست پژوهشگاه‌های دریایی ایران
3
19
0
[ "پژوهشگاه هاي دريايي ايران", "فهرست پژوهشگاه‌هاي دريايي ايران", "فهرست پژوهشگاه های دریایی ایران", "انستیتوی تحقیقاتی علمی و فنی ماهیگیری شیلات جنوب", "فهرست پژوهشگاه هاي دريايي ايران", "انستيتوي تحقيقاتي علمي و فني ماهيگيري شيلات جنوب" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فهرست پژوهشگاه‌های دریایی ایران از این قرار است: دانشکده مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر (تهران) پژوهشکده دریایی دانشگاه جامع امام حسین (ع) پژوهشکده علوم و تکنولوژی زیردریا (اصفهان) موسسه تحقیقات شیلات ایران مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری مرکز تحقیقات مهندسی فارس مرکز توسعه فنآوری صنایع دریایی دانشگاه صنعتی شریف مرکز تحقیقات و آموزش وزارت راه و ترابری سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی ندسا (ساتخ ندسا) مرکز مطالعات و پژوهشهای خلیج فارس - دانشگاه خلیج فارس مرکز تحقیقات سازمان بنادر و کشتیرانی پژوهشکده زیرسطحی اصفهان پژوهشکده هوا-دریا (شیراز) مرکز تحقیقات آب وابسته به وزارت نیرو پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی معاونت تحقیقات و جهاد خود کفایی نیروی دریایی ارتش نام موسسه ملی اقیانوس‌شناسی به پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی تغییر پیدا کرده‌است.
[ "دانشکده مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر", "تهران", "پژوهشکده", "اصفهان", "آبخیزداری", "صنایع دریایی", "وزارت راه و ترابری", "دانشگاه خلیج فارس", "سازمان بنادر و کشتیرانی", "شیراز", "وزارت نیرو", "پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی", "نیروی دریایی ارتش" ]
[ "فهرست‌ها" ]
367
پژوهشکده
0
76
0
[ "پژوهشكده" ]
false
11
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پژوهشکده به هر کدام از بخش‌های یک پژوهشگاه که در زمینه یا رشته ویژه‌ای پژوهش کرده و کار بر روی موضوع و رشته ویژه‌ای را دنبال می‌کنند گفته می‌شود. همانگونه که دانشکده زیرشاخه‌ای از یک دانشگاه است پژوهشکده نیز زیرشاخه‌ای از یک پژوهشگاه به شمار می‌رود. به شکل کلی پژوهشکده یک پیکره سازمانی(organisational body) است که برای هدفی خاص ایجاد شده است. در این حالت پژوهشکده می‌تواند از سوی یک دانشگاه، سازمان و… ایجاد شود. پژوهشکده یا واحد پژوهشی دانشگاهی در صورتی که حدود فعالیتهای پژوهشی دانشگاه از سطح یک دانشکده، فراتر باشد و ایجاد موسسه‌ای در دانشگاه یا به صورت مستقل ضرورت یابد، پژوهشکده باشرایط زیر تاسیس می‌گردد: الف: فعالیت‌های تحقیقاتی پژوهشکده در زمینه‌های بنیادی، کاربردی یا توسعه‌ای و منطبق بر نیازهای اساسی کشور خواهد بود و پژوهشکده در یک رشته مشخص یا به صورت میان رشته‌ای می‌تواند در هر یک از زمینه‌های فوق تشکیل گردد. ب: داشتن حداقل ۳ گروه پژوهشی ج: داشتن امکانات و تجهیزات مستقل برای امور تحقیقاتی - پژوهشکده، از نظر مالی، مستقل و از نظر اداری، مشابه یک دانشکده خواهد بود. - عناوین زیر، معادل پژوهشکده خواهد بود: الف: مرکز تحقیقاتی ب: موسسه تحقیقاتی (پژوهشی) - هر گاه سطح فعالیت تحقیقاتی در موسسات و مراکزی که عنوان دانشگاه ندارند معادل پژوهشکده باشد، می‌توانند نسبت به تاسیس پژوهشکده، (نظیر مرکز و موسسه تحقیقاتی) اقدام نمایند. اینگونه موسسات می‌توانند به ارائه دوره کارشناسی ارشد و دکترای پژوهشی در صورت داشتن شرایط و ضوابط آموزشی و پژوهشی مصوب با همکاری و تحت نظارت دانشگاه‌ها اقدام کنند. - واحد پژوهشی نوع۱: دانشگاه با مامور کردن برخی از اعضای هیئت علمی آموزشی (به صورتی که بیش از ۶ واحد درسی در ترم ارائه نکنند) یا جذب هیئت علمی پژوهشی، نهاد جدیدی را در دانشگاه راه اندازی می‌کند (امکانات اولیه را تخصیص می‌دهد) این واحد پژوهشی باید در زمینه‌های تخصصی و با هدف و رسالتی مشخص و محدود در گروه‌های پژوهشی خود فعالیت نماید. نیاز ضروری به انجام پژوهش برای کشور در موضوع فعالیت آن واحد پژوهشی، توسط معاونت پژوهشی وزارت علوم تایید می‌شود. طبعا موضوع فعالیت واحد پژوهشی نمی‌تواند عناوین گروه‌ها و دانشکده‌های آموزشی باشد. به ازاء هر گروه پژوهشی سه نفر استادیار شامل یکنفر پژوهشگر شاخص و دارای سابقه علمی برجسته در موضوع ضروری است. واحدهای پژوهشی نوع ۱ به علت نداشتن تقاضا در موضوع پژوهش و نیز تشخیص دولت در نیاز به انجام پژوهش در موضوع عمدتا متکی به منابع مالی دولتی فعالیت می‌کنند و به همین دلیل باید دارای رسالتی بسیار مشخص و محدود و نیز دارای هیئت علمی پژوهشی تمام وقت برای واحد پژوهشی یا مامور به آنجا باشند. اگر این واحد پژوهشی در ۱ یا ۲ سال پس از اخذ موافقت اصولی خود و ۲ سال پس از اخذ موافقت قطعی خود در ارزیابی‌های وزارت علوم به رتبه‌های بالا دست یافت، توسط وزارت علوم برای اخذ زدیف اعتباری به سازمان مدیریت معرفی می‌شود. - واحد پژوهشی نوع۲: تعدادی از اعضای هیئت علمی دانشگاه به عنوان فعالیت دوم خویش مایل هستند که واحد پژوهشی ایجاد کنند و در زمینه تخصصی خود به جامعه خدمت کنند. گذشته از حمایتهای مالی راه اندازی که توسط دانشگاه صورت می‌گیرد، اعتبارات این واحد از قراردادها و ارائه خدمات خود تامین می‌گردد و پس از اتمام دوران راه اندازی، در صورت استفاده از امکانات دانشگاه هزینه آن را می‌پردازند و بالا سری قراردادها را نیز به دانشگاه می‌پردازد. واحدهای پژوهشی نوع ۲ به علت وجود تقاضا در موضوع فعالیت عمدتا متکی به قرارداد عمل می‌کنند و لذا هیچگاه ردیف اعتباری نخواهند داشت هر چند دانشگاه در راه اندازی واحد پژوهشی کمک خواهد کرد. میزان پرداختها به اعضاء در واحد پژوهشی نوع ۲ باید به اندازه‌ای باشد که برای اعضاء هیئت علمی دانشگاه در مقایسه با شرکتهای خصوصی و مراکز پژوهشی غیر دانشگاهی جاذبه داشته باشد. بعد از اتمام مرحله راه اندازی، پس از پرداخت بالا سری دانشگاه و صرف هزینه‌های مربوط به آن واحد پژوهشی، از ما بقی دریافتی‌های قرارداد منعقده می‌توان با روش مورد نظر آن واحد پژوهشی در پرداخت‌های اعضاء هیئت علمی واحد پژوهشی استفاده کرد و نیز بالا سری زیاد دانشگاه بدون همکاری‌های لازم در مرحله راه اندازی، مخالفت فلسفه ایجاد این نوع از واحدهای پژوهشی است. پژوهشکده‌ها از دل دانشکده‌ها و دانشگاه پس از فعالیت چندین ساله در قالب هسته، قطب، مرکز و در نهایت پژوهشکده با اهداف ویژه رشد می‌کند و به عرصه ظهور (اخذ موافقت اصولی) می‌رسد. البته بسته به اینکه پژوهشکده نوع اول، دوم، یا سوم باشد، ماموریت و ساختار سازمانی آن از قبیل تامین منابع مالی، استخدام اعضاء هیئت علمی و پذیرش دانشجو متفاوت می‌باشد. پژوهشکده‌ها می‌توانند غیردولتی و مستقل باشند و هم اکنون بیش از دویست موسسه پژوهشی غیردولتی از وزارت علوم مجوز دریافت کرده‌اند پژوهشگاه در صورتی که فعالیت‌های پژوهشی، در سطح گسترده، مورد نظر باشد، واحد پژوهشی مستقل (پژوهشگاه) با شرایط زیر ایجاد می‌گردد. الف: دارا بودن سه موسسه پژوهشی (پژوهشکده) ب: داشتن امکانات و تجهیزات مستقل برای امور تحقیقاتی - پژوهشگاه‌ها می‌توانند نسبت به ارائه دوره کارشناسی ارشد و دکترای پژوهشی اقدام کنند. فهرست پژوهشکده‌های ایران پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی دانشگاه شهید بهشتی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران پژوهشکده محیط‌های خشک پژوهشکده لیزر و پلاسما پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی پژوهشکده هواشناسی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار پژوهشکده رویان پژوهشکده آمار پژوهشکده علوم شناختی پژوهشکده شهید رضایی پژوهشکده شریعت پژوهشکده بیمه پژوهشکده پردازش هوشمند علائم پژوهشکده عفاف پژوهشکده دانشنامه نگاری دینی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی پژوهشکده هوا فضا پژوهشکده بین‌المللی تاریخ اجتماعی پژوهشکده تحقیقات فضایی پژوهشکده چشم‌انداز و آینده‌پژوهی پژوهشکده باقر العلوم پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی پژوهشکده علوم و فناوری مواد غذایی جهاد دانشگاهی پژوهشکده برق جهاد دانشگاهی IRIEE پژوهشکده اویونیک دانشگاه صنعتی اصفهان پژوهشکده فولاد دانشگاه صنعتی اصفهان پژوهشکده زیست فناوری و مهندسی زیستی پژوهشکده نانوفناوری و مواد پیشرفته دانشگاه صنعتی اصفهان پژوهشکده علوم و تکنولوژی زیر دریا دانشگاه صنعتی اصفهان پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت پژوهشکده نوین شهر معنوی ثامن مشهد مقدس پژوهشکده مطالعات وتحقیقات بسیج موسسه پژوهش بنیاد
[ "پژوهشگاه", "رشته", "پژوهش", "دانشکده", "دانشگاه", "پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی دانشگاه شهید بهشتی", "پژوهشکده تاریخ علم", "پژوهشکده محیط‌های خشک", "پژوهشکده لیزر و پلاسما", "پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی", "پژوهشکده هواشناسی", "پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار", "پژوهشکده رویان", "پژوهشکده آمار", "پژوهشکده علوم شناختی", "پژوهشکده شهید رضایی", "پژوهشکده شریعت", "پژوهشکده بیمه", "پژوهشکده پردازش هوشمند علائم", "پژوهشکده عفاف", "پژوهشکده دانشنامه نگاری دینی", "پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی", "پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی", "پژوهشکده هوا فضا", "پژوهشکده بین‌المللی تاریخ اجتماعی", "پژوهشکده تحقیقات فضایی", "پژوهشکده چشم‌انداز و آینده‌پژوهی", "پژوهشکده باقر العلوم", "پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی", "پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی", "پژوهشکده علوم و فناوری مواد غذایی", "پژوهشکده برق جهاد دانشگاهی IRIEE", "پژوهشکده اویونیک", "پژوهشکده حکمت", "S3C.IR", "مؤسسه", "بنیاد" ]
[ "پژوهشگاه‌های ایران", "مراکز پژوهشی در ایران" ]
368
شعر
0
849
0
[ "چامه", "اشعار", "سروده", "منظوم" ]
false
701
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شعر ، سروده ، چامه یا چکامه یکی از کهن‌ترین گونه‌های ادبی و شاخه‌ای از هنر است. دهخدا در یادداشت‌های خود درباره شعر چنین می‌نویسد: «چکامه، چغامه، چامه، نشید، نظام، سخن منظوم، منظومه، قریض. ظاهرا ایرانیان را قسمی سرود یا شعر بوده و خود آنان یا عرب آن را «هنیمه» می‌نامیده‌اند. قدیم‌ترین شعر ایران که به دست است گاتاهای زرتشت می‌باشد که نوعی شعر هجایی محسوب می‌شود». شاعران و منتقدان، تعریف‌های گوناگون و بی‌شماری از «شعر» ارائه داده‌اند. در تعریف‌های سنتی درباره شعر کهن فارسی، ویژگی اصلی شعر را موزون و آهنگین بودن آن دانسته‌اند. در تعریف‌هایی دیگر، با دانش، فهم، درک، ادراک و وقوف یکی انگاشته شده‌است. دهخدا در فرهنگ لغت خود به تعاریف علمای عرب نیز اشاره کرده و می‌نویسد: «نزد علمای عرب کلامی را شعر گویند که گوینده آن پیش از ادای سخن قصد کرده باشد که کلام خویش را موزون و مقفی ادا کند و چنین گوینده‌ای را شاعر نامند ولی کسی که قصد کند سخنی ادا کند و بدون اراده سخن او موزون و مقفی ادا شود او را شاعر نتوان گفت». در هزاره دوم پیش از میلاد؛ ریگ‌ودا، که از قدیمی‌ترین اشعار و سرودهای مذهبی هندی به زبان سانسکریت ودایی است، سروده شد. تاریخچه سرایش شعر قدیمی‌ترین سروده‌های به‌جامانده به وداهای هندوان باستان بازمی‌گردد. از تاریخ سرایش وداها اطلاع دقیقی دردست نیست و تاریخ قدیمی‌ترین سروده ریگ‌ودا را از هزار تا پنج‌هزار سال پیش از میلاد مسیح پنداشته‌اند. همان‌گونه که اشاره شد گاتاهای زرتشت نیز از سروده‌های کهن هستند. دیگر سروده قدیمی، گیلگمش نام دارد. حماسه گیلگمش نخستین منظومه حماسی جهان است. آن‌جا که تاریخ تمام می‌شود اسطوره آغاز می‌شود؛ حماسه‌های بزرگ مبتنی بر اسطوره هستند و اسطوره‌های بزرگ بر پایه شرایط تاریخی بنا می‌شوند. جهان چندین حماسه بزرگ را به‌خود دیده‌است: در یونان؛ ایلیاد و ادیسه اثر هومر در هند؛ مهابهاراتا و رامایانا در روم؛ انه‌ایید اثر ویرژیل در ایران؛ شاهنامه اثر فردوسی که تمامی این حماسه‌ها در بزنگاه‌های خطیری از تاریخ هر ملت ساخته شده‌اند». چینی‌های باستان نیز به شعر علاقه نشان داده‌اند و آثاری در این زمینه خلق کرده‌اند. شی چینگ یا کتاب شعر یا کتاب سرودها، از جمله آثار به‌جامانده از چین باستان در زمینه شعر است. دیدگاه ارسطو در میان منطق‌دانان و فلاسفه قدیم، کسی که به‌طور مدون و مشروح به شعرشناسی منطقی پرداخته، ارسطو است. اگر چه کسانی قبل از او هم چون بقراط، اریستوفانس و افلاطون درباره شعر، سخن گفته‌اند. اما فن شعر ارسطو تنها رساله مستقل و منطبق بر منهج نقد در این باره می‌باشد. ارسطو نظریه ادبی خود را بر پایه «محاکات» (تقلید واقعیت) بنا می‌کند و سه عنصر وزن (ایقاع)، لفظ و هماهنگی را ارکان شعر و ابزارهای محاکات می‌شمارد. براین اساس در طبقه‌بندی ارسطو، انواع اصلی شعر، یعنی حماسه، تراژدی، کمدی، و اقسام وابسته به آن مانند آواز دیتیرامب، موسیقی و شعر غنایی و رقص، همگی در جوهر هنری تقلید مشترکند و تمایز آن‌ها از یکدیگر به سبب تفاوت در ابزارهای تقلید (عناصر سه‌گانه)، مضمون تقلید و شیوه تقلید است. ارسطو در بخشی از توضیحات خود درباره ماهیت شعر و عملکرد شاعر چنین می‌گوید: «کار شاعر آن نیست که امور را آن چنان‌که روی داده‌است به دقت نقل کند، بلکه کار او این است که امور را به روشی که ممکن است اتفاق افتاده باشد، روایت کند. تفاوت شاعر و مورخ در این نیست که یکی روایت خود را در قالب شعر درآورده است و آن دیگری در قالب نثر، زیرا ممکن است تاریخ هرودت به رشته نظم درآید. اما همچنان تاریخ خواهد بود. شعر، فلسفی‌تر از تاریخ است و بیشتر از امر کلی حکایت می‌کند؛ در صورتی که تاریخ از امر جزئی حکایت می‌کند. مقصود از امر کلی در شعر این است که شخص چنین و چنان فلان کار یا فلان کار دیگر را به حکم احتمال یا بر حسب ضرورت در شرایط و احوالی خاص انجام دهد. در تاریخ هدف همین است اما امر جزیی، مثلا کاری که شخص معینی چون الکیبیادس کرده‌است یا ماجرایی برای او اتفاق افتاده‌است». دیدگاه‌های سنتی درباره شعر پس از نهضت ترجمه و انتقال نظریه شعری یونانی به حوزه اسلامی، رساله‌های شعری یونانیان موجی از نظریه‌پردازی را در میان فیلسوفان مسلمان ایجاد کرد؛ چنان‌که فارابی، ابن سینا، ابوالبرکات بغدادی، ابن رشد و خواجه نصیر طوسی هرکدام بخشی از آثارشان را به نظریه شعر اختصاص دادند. نظرگاه فیلسوفان از طریق کسانی چون حازم قرطاجنی وارد آثار مدرسه بلاغیون مسلمان هم شد. خواجه نصیرالدین طوسی ملهم از سخن ابن‌سینا در کتاب شفا، به پیروی از ارسطو، شعر را «سخنی خیال‌انگیز که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده باشد» می‌داند. خواجه نصیر در رابطه شعر با موسیقی چنین می‌گوید: «و نظر در وزن حقیقی به‌حسب ماهیت، تعلق به علم موسیقی دارد و به‌حسب اصطلاح و تجربه تعلق به علم عروض دارد؛ و نظر منطقی خاص است به تخیل و وزن را از آن جهت اعتبار کند که به وجهی اقتضاء تخیل کند. پس شعر در عرف منطقی، کلام مخیل است و در عرف متاخران، کلام موزون مقفی… اما قدما، شعر را کلام مخیل گفته‌اند و اگرچه موزون حقیقی نبوده‌است و اشعار یونانیان بعضی چنان بوده‌است و در دیگر لغت قدیم مانند عبری و سریانی و فرس هم وزن حقیقی اعتبار نکرده‌اند». شمس قیس رازی در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم در تعریف شعر می‌نویسد: «بدان که شعر در اصل لغت، دانش است و ادراک معانی به حدس صایب و استدلال راست و از روی اصطلاح سخنی است اندیشیده، مرتب، معنوی، موزون، متکرر، متساوی، حروف آخر آن به یکدیگر ماننده». فارابی درباره شعر دو اثر از خود به‌جای گذاشته‌است، یکی مقاله فی قوانین صناعه الشعراء و دیگری کتاب الشعر که آخرین مبحث در جلد اول از مباحث منطقی فارابی است. فارابی می‌گوید: «در این مقاله، تنها به آن اقوال و معانی می‌پردازیم که حکیم (ارسطو) در صناعت شعر اثبات کرده‌است، بدون این که قصد بیان تمام مطالب را درباره شعر داشته باشیم. زیرا خود حکیم نظراتش را در صنعت مغالطه تکمیل نکرده‌است (… فضلا عن القول فی صناعه الشعر)». اختلاف نظر در تعریف شعر در حقیقت باید گفت که تعاریف بسیاری در این زمینه وجود دارد که از همان گذشته‌های دور گاه با هم در تضادند و یکدیگر را نقض می‌کنند. افلاطون، شعر را از جهت اخلاقی زیان‌آور و ویران‌گر می‌دانست و از دیدگاه معرفت‌شناسانه آن را دور از حقیقت و فاقد ارزش علمی می‌پنداشت. او ارزش زیبایی‌شناسانی ادبیات را در نظر نمی‌گرفت یا ناچیز می‌شمرد و به جای آن از دیدگاه ارزش اخلاقی به ادبیات نگاه می‌کرد. ارسطو برای پاسخ دادن به این شبهات و انتقادات، رساله فن شعر را به رشته تحریر درآورد. از دید ارسطو ادبیات، اعم از نثر و نظم و شعر، همچون سایر هنرهای دیگر، بر مبنای دو شالوده اساسی بنیان گرفته‌است. یکی از این شالوده‌ها طبیعت تقلیدگر ذهن و روح انسان است و دیگری نیاز طبیعی‌اش به توازن، هماهنگی و ریتم است. ارسطو عقیده دارد که تکامل هجوسرایی منجر به پیدایش سبک و اوزان خاصی در ادبیات شد که آن را «اوزان ایامبیک» نامیدند و تکامل بعدی آن سبب پیدایش کمدی در ادبیات شد؛ تکامل ستایش‌سرایی منجر به «اوزان هروییک» شد که تکامل بعدی آن به پیدایش حماسه انجامید و سپس شاخه‌ای از حماسه‌سرایی به گونه‌ای خاص رشد کرد و به پیدایش تراژدی منجر شد. همان‌طور که اشاره شد، در هر دوره‌ای شاعران و منتقدان و پژوهش‌گران سعی در ارائه تعریفی از شعر بوده‌اند و با این همه تفاوتی کلی بر سر تعریف شعر وجود ندارد. کوروش صفوی در گفت‌وگویی به دشواری برای یافتن تعریفی برای شعر اشاره کرده و می‌گوید: سقراط و افلاطون هردو شعر را نتیجه الهام می‌دانستند، اما ارسطو نخستین کسی بود که سعی کرد قواعدی برای ادب و شعر و آفرینش‌های ادبی کشف کند. «بر اساس تعاریف سنتی» «شعر کلامی است مخیل و موزون» و از دید آن‌ها که حضور وزن را در شعر ضروری نمی‌دانند و اصل موزون بودن را از شعر حذف می‌کنند، شعر کلام مخیلی است که متضمن هنجارگریزی‌های شاعرانه است». اما واقعیت این است که امروز دیگر نمی‌توان «شعر» را به درستی تعریف کرد تا جایی که شاعری چون احمد شاملو معتقد است: «نمی‌توان یک تعریف کلی از شعر به دست داد. تعریفی که بر اساس آن اثیر الدین اخسیکتی و صائب تبریزی و عارف قزوینی و مهدی حمیدی و مهدی اخوان ثالث و نیما یوشیج یکجا شاعر شناخته شوند». تعریف‌های سنتی درباره شعر اگرچه شرط لازم (حداقل) شعر را دربردارند، اما شرط کافی (حداکثر) را دربر نمی‌گیرند. یعنی بیشتر ناظر به عناصر صوری و فیزیکی شعر هستند، نه جوهره درونی و متافیزیکی آن. حقیقت درونی شعر، نه تعریف‌پذیر، نه ترجمه‌پذیر و نه نقدپذیر است. به این معنی شعر خود زندگی یعنی تجربه زیستن است. پس مانند خود زندگی، مقول به تشکیک و دارای مراتب و مدارج عالی و سافل است، شعر هم شور محض است مثل ترانه‌های فایز دشستانی، هم شعور محض مانند قصاید ناصرخسرو و هم آمیزه‌ای از شور و شعور مانند شعر حافظ. اما باید دانست که همین کوشش‌ها در راستای تعریف و توصیف شعر، خود باعث پدیدار شدن مکتب‌های گوناگون ادبی شده‌است. بدیع و بیان، معانی و بلاغت از درون گفت‌وگوهای ادبی سر برون آورده‌اند. تاریخچه شعر پارسی پیش از اسلام آنچه می‌توان گفت و باید گفت این است که شعر ایرانی براساس سندهای موجود به روزگار زردشت می‌کشد و از گاتاها که سرودهای مذهبی ایران باستان است و در انتساب آن‌ها به زردشت هیچ تردیدی نیست آغاز می‌شود و پس از آن دیگر قسمت‌های اوستاست و منظومه‌های دیگری که به زبان پهلوی ساسانی و پهلوی اشکانی پیدا شده‌است؛ مانند درخت آسوریک و یادگار زریران و جاماسب‌نامه. پیدایش شعر پارسی در دوره اسلامی نخستین شاعران پارسی‌سرا (مراد از پارسی در اینجا فارسی دری و در مقابل فارسی میانه است) در دربار یعقوب لیث صفاری پدیدار شدند. اگرچه نمونه‌هایی از شعر به زبان پارسی دری، پیش از این دوران وجود دارد؛ ولی بررسی آن‌ها مشخص می‌کند که در زمان سروده شدنشان شعر پارسی هنوز قوام نیافته‌بود؛ چرا که وزن آنان به‌طور مطلق عروضی نیست. در اینجا نمونه‌ای از این‌گونه اشعار (که تعدادشان انگشت شمار است) می‌آوریم. این قطعه شعری نگاشته‌شده در آتشکده کرکوی واقع در سیستان است: فرخته باذا روش خنیده کرشسپ هوش همی برست از جوش انوش کن می‌انوش دوست بذآگوش بذآفرین نهاده گوش همیشه نیکی کوش که دی گذشت و دوش شاها خدایگانا بآفرین شاهی محمد سگزی و بسام کرد از سرایندگان دربار یعقوب و از جمله نخستین سرایندگان شعر پارسی هستند. باید گفت شعر در دوره اسلامی پس از وقفه‌ای چند صد ساله با الفبای عربی پدید آمد. ادبیات فارسی دری بیشتر در مناطق شرقی و شمال شرقی؛ یعنی در سیستان و خراسان و فرارود (ماوراءالنهر) پا گرفت و در دوره سامانی در قلمرو شعر و نثر استقرار و گسترش یافت. در قلمرو شعر و شاعری، شاعران بزرگی چون رودکی، شهید بلخی، ابوشکور بلخی و اندکی بعد فردوسی نقش‌آفرینی کردند. قالب‌های شعر کهن پارسی مثنوی قصیده غزل مسمط مستزاد ترجیع بند ترکیب بند قطعه رباعی دوبیتی تک بیت (مفردات) چهارپاره سبک‌های شعر کهن پارسی سبک هندی سبک خراسانی سبک عراقی سبک بازگشت این تقسیم‌بندی از ملک الشعرای بهار است و هنوز هم نزد ادیبان رایج است و معتبر. سعید نفیسی نیز در برابر این تقسیم‌بندی، سبک‌های شعر پارسی را برمبنای مکاتب ادبی اروپا طبقه‌بندی کرده‌است. تقسیم‌بندی‌های دیگر نیز می‌توان یافت که در آن رون شعر نو و معاصر نیز مورد توجه قرار گرفته‌است. شعر نو از زمان مشروطیت شعر فارسی از نظر عناصری چون اندیشه، زبان، قالب و … همگام با شعر نو جهان مدرن متطور شد و نهال شعر نو فارسی خود را نشان داد و بالیدن گرفت و بوسیله نیما یوشیج شعر نو به انسجام رسید. شاعران پارسی‌زبان تا پیش از ظهور نیما یوشیج همواره بر همان الگوها و قالب‌های سنتی وفادار بودند و شعر پارسی محدود و محصور در اوزان و افاعیل عروضی به سر می‌برد و بر پایه همان چارچوب‌ها با معیار مصراع و بیت سنجیده می‌شد. نیما یوشیج با کوتاه و بلند کردن مصرع‌ها و جابجایی قافیه‌ها، بدعتی در موسیقی شعر بوجود آورد و اگرچه وزن را برای شعر لازم و حتمی می‌شمرد ولی آن را مبنی بر امتداد مصوتها و تکیه کلمات می‌دانست، نه آن‌که همچون شعر قدیم وزن بیت یا مصراع، معیار تعیین وزن شعر به‌شمار آید. موسیقی و آهنگ شعر محدود به قالب عروضی و بحر شعر نیست بلکه در نوع پیوستگی کلمات با یکدیگر و ایقاع‌های شعر، موسیقی شگفت‌انگیزی احساس می‌شود که کم از موسیقی و وزن شعر نیست. زیرا شعر دو موسیقی دارد: موسیقی بیرونی که همان وزن عروضی است بر اساس کشش هجاها و تکیه‌ها. موسیقی درونی که عبارتست از هماهنگی نسبت ترکیبی کلمات و طنین خاص هر حرفی در مجاورت با حرف دیگر. خاستگاه این دگرگونی در شعر پارسی را باید پیرو تحولات اجتماعی در دوران جنبش مشروطه‌خواهی دانست که بنیاد جامعه را دگرگون ساخت. بعدها احمد شاملو با ایجاد تغییراتی در شعر نو سبک جدیدی ایجاد کرد که به شعر سپید یا شعر شاملویی معروف گردید، با این تفاوت که در این سبک از شعر، وزن بطور کلی حذف گشته: از نمونه‌های قدیمی و جدید این اشعار می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره کرد: دهانت را می‌بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم دلت را می‌پویند مبادا شعله‌ای در آن نهان باشد روزگار غریبی است نازنین… از احمد شاملو قالب‌های ابداعی سه گانی شعرک شعر جهان گونه‌های معروف شعر جهان سونت هایکو غزل ویلانل مثنوی بحر طویل جریان‌های مهم شعر جهان فرمالیسم فوتوریسم دادائیسم شاعران جهان ویژگی‌های شعر کلاسیک فارسی
[ "هنر", "دهخدا", "گاتاها", "زرتشت", "شعر هجایی", "شعر کهن فارسی", "هزاره دوم پیش از میلاد", "ریگ‌ودا", "سانسکریت ودایی", "ودا", "حماسه گیلگمش", "اسطوره", "یونان", "ایلیاد", "ادیسه", "هومر", "هند", "مهابهاراتا", "رامایانا", "روم", "انه‌ایید", "ویرژیل", "ایران", "شاهنامه", "فردوسی", "شی چینگ", "ارسطو", "بقراط", "اریستوفانس", "افلاطون", "فن شعر", "لفظ", "حماسه", "تراژدی", "کمدی", "دیتیرامب", "رقص", "ابوالبرکات بغدادی", "ابن رشد", "بلاغیون", "خواجه نصیرالدین توسی", "ابن‌سینا", "کتاب شفا", "موسیقی", "ماهیت", "عروض", "عبری", "سریانی", "شمس قیس رازی", "المعجم فی معاییر اشعار العجم", "فارابی", "مقالة فی قوانین صناعة الشعراء", "کتاب الشعر", "کوروش صفوی", "الهام", "ادب", "احمد شاملو", "اثیر الدین اخسیکتی", "صائب تبریزی", "عارف قزوینی", "مهدی حمیدی", "مهدی اخوان ثالث", "نیما یوشیج", "فایز دشستانی", "ناصرخسرو", "حافظ", "بدیع", "بیان", "معانی", "بلاغت", "زردشت", "گاتا", "ایران باستان", "اوستا", "زبان پارسی میانه", "زبان پارتی", "درخت آسوریک", "یادگار زریران", "جاماسب‌نامه", "فارسی دری", "فارسی میانه", "یعقوب لیث صفاری", "آتشکده کرکوی", "سیستان", "محمد سگزی", "بسام کرد", "خراسان", "فرارود", "رودکی", "شهید بلخی", "ابوشکور بلخی", "مثنوی", "قصیده", "غزل", "مسمط", "مستزاد", "ترجیع بند", "ترکیب بند", "قطعه (شعر)", "رباعی", "دوبیتی", "تک بیت", "چهارپاره", "سبک هندی", "سبک خراسانی", "سبک عراقی", "سبک بازگشت", "ملک الشعرای بهار", "سعید نفیسی", "سبکهای شعر پارسی", "مکاتب ادبی", "مصراع", "بیت (شعر)", "شعر سپید", "سگانی", "شعرک", "سونت", "هایکو", "ویلانل", "بحر طویل", "فرمالیسم", "فوتوریسم", "دادائیسم", "ویژگی‌های شعر کلاسیک فارسی" ]
[ "شعر", "ادبیات", "زیبایی‌شناسی", "سبک‌های شعر", "گونه شعری", "گونه‌ها", "هنر" ]
369
مهندسی
0
570
0
[ "انجینیری", "انجينيري", "فنی و مهندسی", "فني و مهندسي" ]
false
451
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ساخت توربین نیازمند همکاری مهندسانی از رشته‌های گوناگون می‌باشد. مهندسی به‌کارگیری علوم است با استفاده از قوانین طبیعت و فیزیکی به منظور ساخت و طراحی مواد، ساختارها، ماشین‌ها، ابزار و سیستم‌ها یا پردازش‌ها. شخصی که در رشته مهندسی تحصیل کرده‌است را مهندس می‌نامند. تعریف انجمن مهندسین آمریکایی برای پیشرفت حرفه‌ای، مهندسی را به صورت زیر تعریف کرد: کاربرد خلاقانه اصول علمی برای طراحی یا توسعه ساختارها، ماشین‌ها، ابزار یا فرآیندهای ساخت یا برای کار جداگانه و همراه با آن‌ها یا ساخت و به‌کارگیری موارد مشابه با آگاهی کامل از طراحی آن‌ها یا پیش‌بینی عملکرد آن‌ها تحت شرایط عملیاتی خاص و به عنوان یک نقش اقتصاد عملیاتی یا امنیت زندگی یا دارایی به آن‌ها احترام گذاشته می‌شود. کسی که کارهای مهندسی انجام می‌دهد را مهندس گویند و کسی که پروانه انجام کارهایی برای اهداف رسمی مثل مهندسی حرفه‌ای، نماینده مهندسی طراحی، مهندسی دارای پروانه، مهندسی شرکت ثبت شده یا مهندسی اروپایی را دارد. تاریخچه مهندسی از قرون وسطی و در زمانی که انسان‌ها اختراع‌های مثل چرخ و قرقره را داشتند وجود دارد. هرکدام از این اختراع‌ها با تعریف مدرن از مهندسی مطابقت دارد و اصول مکانیکی اصلی برای ساخت اهداف و ابزار مفید را کشف کرد. خود اصطلاح مهندسی نیز ریشه‌شناسی دارد که از کلمه مهندسی آمده و به سال ۱۳۰۰ و از زمانی بر می‌گردد که واژه مهندسی (کسی که بر روی موتور کار می‌کند) را به سازنده موتورهای مهندسی می‌گویند. اکنون در این زمینه موتور، به ماشین نظامی مثل موتورهای مکانیکی در جنگ گفته می‌شود. نمونه‌های این استفاده مطلق در این زمان، محصولات مهندسی شده نظامی مثل محصولات نظامی مهندسین هستند. خود کلمه موتور یک منشا قدیمی‌تر دارد که از کلمه‌ای لاتین به معنای کیفیت کامل و بخصوص قدرت ذهنی می‌آید. سپس با طراحی ساختارهای تمدن مثل پل‌ها و ساختمان‌ها به صورت یک اصل فنی، اصلاح مهندسی شهری دارد و اثر کار شد و روشی برای تمایز قائل شدن بین این ساختارهای اختصاصی پروژه‌های غیرنظامی و اصیل در اصل قدیمی‌تر مهندسی نظامی هستند. عصر باستانی فانوس دریایی اسکندریه، اهرام مصر، باغ‌های معلق بابلی، قلعه اکروپیلوس و پارتنون اریوپان یا ابپا و کلوسوم تیوتیها کان و مهرها و اقوام مایان، انیکا و امپراطوری از تک و دیوارعظیم چین، معبد بریهاد سوارتانجاوور در بین دیگران شهارتی برای مهارت مهندسین شهری و نظامی باستان هستند، اما مهندسین اولیه شهری را من هوتپ می‌نامیدند. او به عنوان یکی از مسئولین دجوسر ساختار هرم دجوسر را در ساکارا در مصر حول سال‌های ۲۶۳۰–۲۶۶بی سی طراحی و سرپرستی کرد. یونان باستان ماشین‌هایی را در حوزه شهری و نظامی ساخت. مکانیزم آنتی کتیرا اولین کامپیوتر ماشینی مشهور و اختراع مکانیکی هخامنشیان نمونه‌هایی از مهندسی اولیه شهری هستند. بعضی از اختراع‌ها هخامنشیان مثل مکانیزم آنتی کیتارا به دانش پیچیده‌ای از رندهای مختلفی نیاز داشت که دو اصل کلیدی در تئوری ماشینی است که به طراحی دنباله‌های دنده انقلاب صنعتی کمک کرد و امروزه در زمینه‌های گسترده‌ای مثل رباتیک و مهندسی اتومبیل از آن استفاده می‌شود. ارتش‌های چین، یونان و رم ماشین‌های پیچیده نظامی و اختراع‌های را در قرن بی. سی۴ مثل تریوم، بالستا و کاتاپوست ساختند. عصر رنسانس ویلیام گیلبرت اولین مهندس الکتریسیته با ۱۶۰۰ انتشار دمگنت است. اما اصطلاح «الکتریسیته» را اختراع کرد. اولین موتور بخار در سال ۱۶۹۸ و توسط توماس ساوری مهندس مکانیک ساخته شد. ساخت این وسیله باعث انقلاب صنعتی در چند دهه و باعث آغاز تولید حجیم شد. با ظهور مهندسی به عنوان یک حرفه در دهه ۱۸ این اصطلاح در زمینه‌هایی به کار می‌رود که درون ریاضی و علم مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما این زمینه به علاوه مهندسی نظامی و شهری، هنرهای مکانیکی ادغام شده مهندسی دارد. عصر مدرن یک سد، نمونه‌ای از سازهای ساخته شده توسط مهندسین شبیه‌سازی رایانه‌ای، کاری که مهندسان بسیار با آن سر و کار دارند. مراحل اولیه مهندسی الکتریسیته شامل آزمایش‌ها انساندررو ولتا در دهه ۱۸۰۰، آزمایش‌ها مایکل فارادی جورج اوهم و دیگران و اختراع موتور الکتریسیته در سال ۱۸۷۲ است. کار جیمز مکس ول و هنریچ هرتز در اواخر قرن ۱۹ این رشته الکترونیک را ایجاد می‌کند. اختراع بعدی لوله بخار و ترانزیستور به توسعه الکترونیک کمک کرد و مهندسین الکترونیک و الکتریسیته همکاران خود را در حال افزایش می‌بینند. اختراع توماس ساوری و یک مهندس اسکاتلندی به نام جیمز وات باعث ایجاد مهندسی مکانیک مدرن شد. ساخت ماشین‌های اختصاصی و ابزار نگهداری آن‌ها در طی انقلاب صنعتی باعث رشد سریع مهندسی مکانیکی در بریتانیا و خارج می‌شود. جان اسمیتون مهندس شهری بود و به عنوان پدر مهندسی عمران شناخته می‌شد. او یک مهندس عمران انگلیسی مسئول طراحی پل‌ها، کانال‌ها و قنات‌ها بود و یک مهندس مکانیک و فیزیک‌دان برجسته بود. اسمیتون سومین فانوس سنگی را طراحی کرد که پیشگام استفاده از آهک هیدرولیکی بود و تکنیک شامل بخش‌های گرانیک در ساخت آن را ایجاد کرد. این فانوس دریایی تا سال ۱۸۷۷ مورد استفاده قرار گرفته و مجددا در پلی مانت هو ساخته شد که به عنوان برج اسمیتون شناخته شد. او در تاریخ و کشف و ساخت سیمان مدرن حائز اهمیت است زیرا او نیازهای ترکیبی برای «هیدروالکتریکی» بودن سیمان را می‌شناسد و در نهایت منجر به اختراع سیمان پورتلند می‌شود. مهندسی شیمی مثل مهندسی مکانیکی در قرن ۱۹ و در طی انقلاب صنعتی شکل گرفت. سازنده مقیاس صنعتی تقاضای مواد و فرآیندهای جدیدی را تا سال ۱۸۸۰ برای تولید در مقیاس زیاد مواد شیمیایی دارد که درون یک صنعت جدید ساخته و برای ساخت مقیاس زیاد مواد شیمیایی در دستگاه‌های صنعتی به کار می‌رود. نقش مهندسی شیمی طراحی دستگاه‌ها و فرآیندهای شیمیایی است. مهندسی هوافضا درمورد طراحی سفینه است در حالی که مهندسی هوا فضا یک اصطلاح پیچیده‌تر است که شامل طراحی فضا می‌شود و منشا آن به پیشگامان هوایی در آغاز قرن ۲۰ برمی گردد، اگرچه کار سرجوج کایلی نیز از اواخر دهه قرن ۱۸ است، دانش اولیه مهندسی با مفاهیم و مهارت‌هایی از شاخه‌های مهندسی همراه است. اولین پی اچ پی در مهندسی در ایالات متحده برای جوسیه ویلیارد گیبر در دانشگاه یال ۱۸۶۳ و پی اچ پی دوم در علم آمریکا ست اما برادران رایت یک دهه پس از پروازهای موفق، مهندسی هوا فضا را از طریق سفینه نظامی مورد استفاده در جنگ جهانی دوم ایجاد کردند. در سال ۱۹۹۰ و با ایجاد تکنولوژی کامپیوتری، اولین موتور تحقیقی توسط مهندس کامپیوتر به نام ادلان امتاگ ساخته شد. شاخه‌های اصلی مهندسی مهندسی یک اصل گسترده‌است که اغلب رشته‌های فرعی مختلفی شکسته می‌شود. این اصول درمورد بخش‌های متفاوت کار مهندسی است، اگرچه این مهندسی در ابتدا در یک رشته خاص آموزش می‌بیند، اما مهندس از طریق حرفه مهندسی در چندین بخش کار می‌کند. اغلب مهندسی دارای ۵ شاخه مهم است: مهندسی شیمی: کاربرد، شیمی، زیست‌شناسی و اصول مهندسی برای انجام فرایندهای شیمیایی در مقیاس تجاری مثل اصلاح پتروشیمی، زیرساخت، مخمر و تولید بیو ملکولی است. مهندسی عمران: طراحی و ساخت کارهای اختصاصی و عمومی مثل زیرساخت‌ها (هواپیماها، جاده‌ها، راه‌آهن، منبع آب و تصفیه) پل‌ها، سدها و ساختمان‌ها. مهندسی برق: طراحی وبررسی سیستم‌های الکتریسیته و الکترونیک مثل مدارهای الکتریسیته، ژنراتورها و موتورها. وسایل الکترومغناطیس، الکترومکانیکی، وسایل الکترونیکی، مدارهای الکتریسیته، فیبرهای کنترل، وسایل چشمی الکتریسیته، سیستم‌های کامپیوتری، ارتباطات از راه دور، ابزار سازی،کنترل و الکترونیک. مهندسی مکانیک: طراحی سیستم‌های فیزیکی و مکانیکی مثل سیستم‌های قدرت و انرژی، محصولات فضا پیما، سیستم‌های اسلحه، محصولات حمل و نقل، کمپرسورها، قطارهای نیرو، زنجیره‌های حرکتی، تکنولوژی‌ها و تجهیزات جداسازی ارتعاشی این شاخه‌هایشان با یکدیگر متفاوتند اما مهندسی دریایی و معدن کاری شاخه‌های مهم آن هستند. رشته‌های معدن اغلب شامل شاخه‌های مهمی مثل مهندسی ساخت، مهندسی صوتی، مهندسی خوردگی، ابزارسازی وکنترل، هوا فضا، اتومبیل، کامپیوتر، الکترونیک، پتروشیمی، سیستم‌ها، صوتی، نرم‌افزار، معماری، کشاورزی، سیستم‌های زیستی، بیوپزشکی، زمین‌شناسی، پارچه، صنعت مواد هسته‌ای است. این شاخه‌ها و شاخه‌های دیگر مهندسی در ۳۶ موسسه شکل دهنده عضویت مجمع مهندسی انگلیس نشان داده شده‌اند. اغلب متخصصین جدید رشته‌های قدیمی را با هم ترکیب کرده و شاخه‌های جدیدی را تشکیل می‌دهند. برای مثال مهندسی و مدیریت سیستم‌های زمین شامل محدوده گسترده‌ای از عناوینی مثل انسان‌شناسی، مهندسی علم محیطی، اخلاقیات و فلسفه می‌شود. یک بخش جدید از این کاربرد درمورد زیر مجموعه‌ای از شاخه‌های موجود است و اغلب ناحیه‌ای خاکستری را تشکیل داده و برای هشدار طبقه‌بندی به صورت یک شاخه جدید کافی است. اما برای هر زمینه یک اشتراک وجود دارد. مهندسی کشاورزی این شاخه تلفیقی از کاربرد سایر علوم مهندسی در مدیریت، برنامه‌ریزی، نوآوری، طراحی، ساخت در رشته‌های علوم کشاورزی می‌باشد، مانند کاربرد مکانیک بیو سیستم در ماشین آلات کشاورزی، کاربرد عمران و معماری در طراحی و ساخت مجتمع‌های پرورش دام و طیور و همچنین طراحی زمین‌های کشاورزی و ساخت گلخانه‌ها و همچنین آبیاری و زهکشی در مزارع و زمین‌های کشاورزی می‌باشد که در واقع درس‌های این رشته‌های مهندسی به همراه دروس علوم طبیعی همانند: گیاه‌شناسی و زراعت و دروس علوم پایه همانند: ریاضی ،فیزیک، شیمی، بیوشیمی گرایش‌های مختلف مهندسی کشاورزی نظیر: مهندسی صنایع غذایی، مهندسی کشاورزی تولید وژنتیک گیاهی، مهندسی کشاورزی علوم باغبانی، مهندسی کشاورزی- گیاه پزشکی مهندسی تولیدات دامی را به وجود اورده‌اند. روش‌شناسی مهندسین ریاضیات و علوم دیگر مثل فیزیک را برای یافتن راه حل‌های مناسب مسئله‌ها یا پیشرفت وضعیت پیدا کرده‌اند. اما مهندسین باید درمورد علوم مرتبط با پروژه‌های دیگر دانش کافی را داشته باشند. درنتیجه آن‌ها یادگرفتند موارد جدید را از طریق این کار انجام دهند. اگر گزینه‌های مختلفی وجود داشته باشد، مهندسین گزینه‌های مختلف را سنجیده و راه حلی که مطابق باشد را انتخاب می‌کنند. کار مهم و منحصر به فرد مهندس تعیین آگاهی و تفسیر محدودیت‌ها در طراحی برای ایجاد نتایج موفق است و اغلب برای ساخت محصول موفق فنی کافی نیست و باید شروط دیگر را نیز برآورده سازد. این محدودیت‌ها شامل منابع در دسترس و محدودیت‌های فیزیکی و فنی، انعطاف‌پذیری برای اصلاحات آینده و عوامل دیگر مثل شروط هزینه، امنیت، بازار، سودمندی و ارتقای خدمات است. مهندسین با آگاهی از این محدودیت‌ها، ویژگی‌هایی را برای هدف یا سیستم قابل مشاهده ایجاد می‌کنند. حل مسئله مهندسین از دانش علم، ریاضیات، منطق و اقتصاد و تجربه و دانش ضمنی برای یافتن راه حل‌های مناسب استفاده می‌کنند اما ساخت یک مدل ریاضی مناسب باعث آنالیز آن می‌شود. معمولا راه حل‌های منطقی مختلفی وجود دارد، بنابراین مهندسین باید گزینه‌های طراحی مختلفی را ارزیابی و راه حل‌هایی برای رعایت این شروط را انتخاب می‌کنند. گنریچ التوشر پس از جمع‌آوری آمارهایی درمورد مجوزها، پیشنهاد داد که آن‌ها مشکل از قلب طراحی مهندسی سطح پایین هستند و در حالی که بهترین طراحی در سطح بالاتر باعث حذف تناقض می‌شود. معمولا مهندسین می‌کوشند تا طراحی‌ها برای این ویژگی‌ها قبل از تولید در مقیاس کامل را پیش‌بینی کنند آن‌ها در بین موارد دیگر از نمونه‌ها، مدل‌های مقیاس، شبیه‌سازی‌ها، تست‌های تخریبی، تست‌های غیر تخریبی استفاده می‌کنند. مهندسین مسئولیت ایجاد طراحی‌ها را دارند که موجب نمی‌شود آن‌ها به عموم آسیب بزنند. معمولا مهندسین عامل امنیت را در طراحی‌ها برای کاهش ریسک شکست غیر مترقبه در نظرمی گیرند. اما هر چقدر عامل امنیت بیشتر باشد، این طراحی تاثیر کمتری در بررسی محصولات شکست خورده را مهندسی فارنسیک می‌نامند که به طراح محصول در ارزیابی طراحی‌ها در زمینه شرایط واقعی کمک می‌کند. این رشته پس از مشکلاتی مثل تجزیه پل ارزش بسیاری دارد. مهندسی برق مهندسی صنایع نمای کلی از مهندسی شیمی فهرست مباحث مهندسی برق طراحی مهندسی زمین‌لرزه طراحی صنعتی اقتصاد مهندسی زیرساخت سخت‌افزار متن‌باز کهنگی عمدی شکست سازه‌ای مهندسی معکوس مهندسی کشاورزی
[ "علوم", "طبیعت", "فیزیکی", "مواد", "ساختار", "ماشین", "ابزار", "سیستم", "پردازش", "مهندس", "چرخ", "مکانیک", "زبان لاتین", "موتور بخار", "انقلاب صنعتی", "مایکل فارادی", "بریتانیا", "ماشین آلات کشاورزی", "عمران", "معماری", "گیاه‌شناسی", "زراعت", "ریاضی", "فیزیک", "شیمی", "بیوشیمی", "صنایع غذایی", "تولید وژنتیک گیاهی", "علوم باغبانی", "گیاه پزشکی", "تولیدات دامی", "علم", "ریاضیات", "منطق", "اقتصاد", "تجربه", "دانش ضمنی", "مدل ریاضی", "مهندسی فارنسیک", "مهندسی برق", "مهندسی صنایع", "نمای کلی از مهندسی شیمی", "فهرست مباحث مهندسی برق", "طراحی", "مهندسی زمین‌لرزه", "طراحی صنعتی", "اقتصاد مهندسی", "زیرساخت", "سخت‌افزار متن‌باز", "کهنگی عمدی", "شکست سازه‌ای", "مهندسی معکوس", "مهندسی کشاورزی", "دانشگاه مینسوتا" ]
[ "مهندسی", "پیشه‌های مهندسی", "فلسفه اخلاق", "فلسفه علم" ]
370
مهندسی نرم‌افزار
0
236
0
[ "مهندسي نرم افزار", "مهندسي كامپيوتر", "مهندسی نرم افزار" ]
false
124
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
یک مهندس نرم‌افزار درحال برنامه‌نویسی برای بنیاد ویکی‌مدیا مهندسی نرم‌افزار یعنی استفاده از اصول مهندسی بجا و مناسب برای تولید و ارائه محصول نرم‌افزاری با کیفیت که قابل اطمینان و با صرفه بوده و بر روی ماشین‌های واقعی به‌طور کارآمدی عمل کند. مهندسی نرم‌افزار یک روش سیستماتیک، منظم و دقیق برای ساخت و ارائه محصولی نرم‌افزاری با کیفیت است. مهندسی نرم‌افزار اغلب شامل فرایند خطی تحلیل، طراحی، پیاده‌سازی و آزمون است؛ که با به‌کارگیری روش‌های فنی و علمی از علوم مهندسی موجب تولید نرم‌افزاری با کیفیت مطلوب در طول یک فرایند انتخابی مناسب پروژه می‌شود. کاربردهای مهندسی نرم‌افزار دارای ارزش‌های اجتماعی و اقتصادی هستند، زیرا بهره‌وری مردم را بالا برده، چند و چون زندگی آنان را بهتر می‌کنند. مردم با بهره‌گیری از نرم‌افزار، توانایی انجام کارهایی را دارند که قبل از آن برای‌شان شدنی نبود. نمونه‌هایی از این دست نرم‌افزارها عبارت‌اند از: سامانه‌های توکار، نرم‌افزار اداری، بازی‌های رایانه‌ای و اینترنت. فناوری‌ها و خدمات مهندسی نرم‌افزار به کاربران برای بهبود بهره‌وری و کیفیت یاری می‌رساند. نمونه‌هایی از زمینه‌های بهبود: پایگاه داده‌ها، زبان‌ها، کتابخانه‌ها، الگوها، فرایندها و ابزار. مهندسی نرم‌افزار عبارت است از کاربرد مهندسی برای طر احی نرم‌افزار، توسعه، پیاده‌سازی و نگهداری از نرم‌افزار در یک روش سیستماتیک. تعاریف رسمی مهندسی نرم‌افزار عبارتند از: «تحقیقات، طراحی، توسعه و تست سیستم‌های عامل در سطح نرم‌افزار، کامپایلر، نرم‌افزار شبکه توزیع برای پزشکی، صنعتی، نظامی، ارتباطات، هوا فضا، کسب و کار، علمی و به‌طور کلی برنامه‌های کاربردی محاسباتی.» «برنامه سیستماتیک علمی و دانش فن آوری و روش‌ها و تجربه‌هایی برای طراحی، پیاده‌سازی و تست و مستندسازی نرم‌افزار» «برنامه‌ای سیستماتیک و منظم با قابلیت سنجش توسعه و عملکرد و نگهداری از نرم‌افزار» "یک از رشته‌های مهندسی است که در رابطه با تمام جنبه‌های تولید نرم افزار است " و «ایجاد و استفاده از اصول درست مهندسی برای بدست آوردن نرم‌افزاری که از لحاظ اقتصادی، قابل اعتماد و صرفه است و در ماشین‌های واقعی به صورت کارایی عمل می‌کند.» مهندسی نرم‌افزار (به انگلیسی: Software engineering) یعنی استفاده از اصول مهندسی بجا و مناسب برای تولید و ارائه محصول نرم‌افزاری با کیفیت که قابل اطمینان و با صرفه بوده و بر روی ماشین‌های واقعی به‌طور کارآمدی عمل کند. مهندسی نرم‌افزار یک روش سیستماتیک، منظم و دقیق برای ساخت و ارائه محصولی نرم‌افزاری با کیفیت است. مهندسی نرم‌افزار اغلب شامل فرایند خطی تحلیل، طراحی، پیاده‌سازی و آزمون است؛ که با به‌کارگیری روش‌های فنی و علمی از علوم مهندسی موجب تولید نرم‌افزاری با کیفیت مطلوب در طول یک فرایند انتخابی مناسب پروژه می‌شود. کاربردهای مهندسی نرم‌افزار دارای ارزش‌های اجتماعی و اقتصادی هستند، زیرا بهره‌وری مردم را بالا برده، چند و چون زندگی آنان را بهتر می‌کنند. مردم با بهره‌گیری از نرم‌افزار، توانایی انجام کارهایی را دارند که قبل از آن برای‌شان شدنی نبود. نمونه‌هایی از این دست نرم‌افزارها عبارت‌اند از: سامانه‌های توکار، نرم‌افزار اداری، بازی‌های رایانه‌ای و اینترنت. فناوری‌ها و خدمات مهندسی نرم‌افزار به کاربران برای بهبود بهره‌وری و کیفیت یاری می‌رساند. نمونه‌هایی از زمینه‌های بهبود: پایگاه داده‌ها، زبان‌ها، کتابخانه‌ها، الگوها، فرایندها و ابزار. مهم‌ترین شاخص مهندسی نرم‌افزار مهم‌ترین شاخص در مهندسی نرم‌افزار تولید(طراحی و پیاده سازی) نرم‌افزار با کیفیت متناسب با «نیازهای مشتری» است. پیشینه مهندسی نرم‌افزار اصطلاح مهندسی نرم‌افزار پس از سال ۱۹۶۸ میلادی شناخته شد. این اصطلاح طی نشست «مهندسی نرم‌افزار ناتو ۱۹۶۸» (که در گارمیش-پارتنکیرشن، آلمان برگزار شد) توسط ریاست نشست فریدریش ال باوئر معرفی شد و از آن پس به‌طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. اصطلاح مهندسی نرم‌افزار عموما به معانی مختلفی به‌کار می‌رود: به‌عنوان یک اصطلاح غیررسمی امروزی برای محدوده وسیع فعالیت‌هایی که پیش از این برنامه‌نویسی و تحلیل سامانه‌ها نامیده می‌شد. به‌عنوان یک اصطلاح جامع برای تمامی جنبه‌های عملی برنامه‌نویسی رایانه، در مقابل تئوری برنامه‌نویسی رایانه، که علوم رایانه نامیده می‌شود. به‌عنوان اصطلاح مجسم‌کننده طرفداری از یک رویکرد خاص نسبت به برنامه‌نویسی رایانه که اصرار می‌کند، مهندسی نرم‌افزار، به‌جای آنکه هنر یا مهارت باشد، باید به‌عنوان یک رشته عملی مهندسی تلقی شود و از جمع‌کردن و تدوین روش‌های عملی توصیه‌شده به شکل متدولوژی‌های مهندسی نرم‌افزار طرفداری می‌کند. مهندسی نرم‌افزار عبارت است از: کاربرد یک رویکرد سامانه‌شناسی، انتظام‌یافته، قابل سنجش نسبت به توسعه، عملکرد و نگهداری نرم‌افزار، که کاربرد مهندسی در نرم‌افزار است. مطالعه روش‌های موجود در استاندارد IEEE محدوده مهندسی نرم‌افزار و تمرکز آن مهندسی نرم‌افزار به مفهوم توسعه و بازبینی یک سامانه نرم‌افزاری مربوط می‌باشد. این رشته علمی با شناسایی، تعریف، فهمیدن و بازبینی خصوصیات مورد نیاز نرم‌افزار حاصل سر و کار دارد. این خصوصیات نرم‌افزاری ممکن است شامل پاسخگویی به نیازها، اطمینان‌پذیری، قابلیت نگهداری، در دسترس بودن، آزمون‌پذیری، استفاده آسان، قابلیت حمل و سایر خصوصیات باشد. مهندسی نرم‌افزار ضمن اشاره به خصوصیات فوق، مشخصات معین طراحی و فنی را آماده می‌کند که اگر به‌درستی پیاده‌سازی شود، نرم‌افزاری را تولید خواهد کرد که می‌تواند بررسی شود که آیا این نیازمندی‌ها را تامین می‌کند یا خیر. مهندسی نرم‌افزار همچنین با خصوصیات پروسه توسعه نرم‌افزاری در ارتباط است. در این رابطه، با خصوصیاتی مانند هزینه توسعه نرم‌افزار، طول مدت توسعه نرم‌افزار و ریسک‌های توسعه نرم‌افزار درگیر است. نیاز به مهندسی نرم‌افزار نرم‌افزار عموما از محصولات و موقعیت‌هایی شناخته می‌شود که قابلیت اطمینان زیادی از آن انتظار می‌رود، حتی در شرایط طاقت فرسا، مانند نظارت و کنترل نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای، یا هدایت یک هواپیمای مسافربری در هوا، چنین برنامه‌هایی شامل هزاران خط کد هستند، که از نظر پیچیدگی با پیچیده‌ترین ماشین‌های نوین قابل مقایسه هستند. به‌عنوان مثال، یک هواپیمای مسافربری چند میلیون قطعه فیزیکی دارد (و یک شاتل فضایی حدود ده میلیون بخش دارد)، در حالی که نرم‌افزار هدایت چنین هواپیمایی می‌تواند تا ۴ میلیون خط کد داشته باشد. با توجه به گسترش روزافزون دنیای رایانه امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به متخصصان رایانه احساس می‌شود. متاسفانه این رشته در ایران بازار کار خوبی ندارد طبق آمارها ۶۳٫۲۷ درصد از فارغ‌التحصیلان در سال ۹۰ مشغول به کار در سایر مشاغل هستند. اما برای مهندسان سخت‌افزار هم امکان کار در شرکت‌های تولیدکننده قطعات و دستگاه‌ها و مراکز صنعتی – تولیدی بسیار فراهم است و از نظر سطح درآمدی هم با توجه به دانش و پشتکار شخصی در حد متوسط قرار دارند. به‌طور کلی این رشته در ایران با استقبال چندانی رو به رو نیست؛ این نیز حاکی از نبود برخی از زیرساخت‌ها در ایران هست. تکنولوژی‌ها و روش‌های عملی مهندسان نرم‌افزار طرفدار تکنولوژی‌ها و روش‌های عملی بسیار متفاوت و مختلفی هستند، که با هم ناسازگار هستند. این بحث در سال‌های دهه ۶۰ میلادی شروع شد و ممکن است برای همیشه ادامه پیدا کند. مهندسان نرم‌افزار از تکنولوژی‌ها و روش‌های عملی بسیار متنوعی استفاده می‌کنند. کسانی که کار عملی می‌کنند از تکنولوژی‌های متنوعی استفاده می‌کنند: کامپایلرها، منابع کد، پردازشگرهای متن. کسانی که کار عملی می‌کنند از روش‌های عملی بسیار متنوعی استفاده می‌کنند تا تلاش‌هایشان را اجرا و هماهنگ کنند: برنامه‌نویسی در دسته‌های دونفری، بازبینی کد، و جلسات روزانه. هدف هر مهندس نرم‌افزار بایستی رسیدن به ایده‌های جدید خارج از الگوهای طراحی شده قبلی باشد، که باید شفاف بوده و به‌خوبی مستند شده باشد. با وجود رشد فزاینده اقتصادی و قابلیت تولید فزاینده‌ای که توسط نرم‌افزار ایجاد شده، هنوز هم بحث و جدل‌های ماندگار درباره کیفیت نرم‌افزار ادامه دارند. ماهیت مهندسی نرم‌افزار دیوید پارناس گفته‌است که مهندسی نرم‌افزار یک شکل از مهندسی است. استیو مک‌کانل گفته‌است که هنوز اینطور نیست، ولی مهندسی نرم‌افزار باید یک شکل از مهندسی شود. دونالد کنوت گفته‌است که برنامه‌نویسی یک هنر است. دیوان فعالیت‌های آماری آمریکا مهندسان نرم‌افزار را به عنوان زیرگروهی از «متخصصان رایانه»، با فرصت‌های شغلی‌ای مانند «دانشمند رایانه»، «برنامه‌نویس» و «مدیر شبکه» دسته‌بندی کرده‌است. BLS تمام مهندسان دیگر این شاخه علمی، که شامل مهندسان سخت‌افزار رایانه نیز هست، را به‌عنوان «مهندسان» دسته‌بندی می‌کند. زیر شاخه‌های مهندسی نرم‌افزار مهندسی نرم‌افزار را می‌توان به ۱۵ زیر رشته تقسیم کرد: شناخت: بررسی و استخراج نیازمندی‌های نرم‌افزار که شامل استخراج، تحلیل و اعتبارسنجی خواسته‌ها و تهیه مستندات مربوطه جهت طراحی نرم‌افزار می‌باشد. طراحی نرم‌افزار: فرایند تعریف معماری، اجزا، واسط و دیگر مشخصه‌های سیستم یا اجزا را گویند. همچنین این زیر بخش به عنوان خروجی فرایند نیز تعریف می‌شود. طراحی نرم‌افزار # توجهات طراحی:سازگاری، توسعه پذیری، تحمل خطا، قابلیت نگهداری، ماژولمند بودن، قابلیت اطمینان، قابلیت استفاده مجدد، استحکام ، امنیت، قابلیت استفاده، کارایی، قابلیت حمل، مقیاس پذیری. ساخت نرم‌افزار:جزئیات مربوط به ایجاد کار با معنی برای نرم‌افزار از طریق برنامه‌نویسی، بازنویسی و تایید، تست واحدها و اجزا، تست یکپارچگی، و اشکالیابی. تست نرم‌افزار: بررسی فنی -تجربی، برای ارائه به سهامداران و ذی نفعان که اطلاعاتی در مورد کیفیت محصول یا خدمات تحت تست بیا ن می‌کند. تعمیر و نگهداری نرم‌افزار: کلیه فعالیت‌های مورد نیاز برای ارائه پشتیبانی مقرون به صرفه در نرم‌افزار است. مدیریت پیکربندی نرم‌افزار: شناسایی پیکربندی یک سیستم در نقاط مشخصی از زمان به منظور کنترل سیستماتیک تغییرات پیکربندی و حفظ و نگهداری یکپارچگی برنامه و ردیابی پیکربندی در طول چرخه عمر سیستم را گویند. مدیریت نرم‌افزارهای مهندسی: نرم‌افزار مدیریت فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی، هماهنگی، اندازه‌گیری، نظارت، کنترل و گزارش‌گیری به منظور حصول اطمینان از توسعه و نگهداری سیستماتیک، منضبط و اندازه‌گیری شونده نرم‌افزار است. فرایند نرم‌افزار: تعریف، اجرا و پیاده‌سازی، ارزیابی، اندازه‌گیری، مدیریت، ایجاد تغییر و بهبود فرایند چرخه حیات خود نرم‌افزار را گویند. روش‌های مهندسی نرم‌افزار و مدل‌های تحمیل ساختار در مهندسی نرم‌افزار با هدف سیستماتیک و منظم کردن فعالیت، قابل تکرار بودن و در نهایت افزایش کیفیت نرم‌افزار و موفقیت امیزتر بودن ان ایجاد می‌شود. تمرین مهندسی نرم‌افزار حرفه‌ای درباره دانش، مهارت و نگرش‌های مهندسی نرم‌افزار است که مهندسان نرم‌افزار باید تمرین مهندسی نرم‌افزار را به صورت حرفه‌ای، مسئولانه و اخلاقی بکنند. اقتصاد مهندسی نرم‌افزار در مورد تصمیم‌گیری در زمینه کسب و کار تجاری مهندسی نرم‌افزار است. مبانی ریاضی و محاسباتی مبانی مهندسی ابزار مهندسی نرم‌افزار و روش‌ها: ابزارهایی مبتنی بر کامپیوتر برای مهندسی نرم‌افزار ایجاد شده‌اند تا به فرآیندهای چرخه حیات نرم‌افزار و روش‌هایی که ساختاری را بر فعالیت‌های مهندسی نرم‌افزار اعمال می‌کنند کمک کندتا به هدف ساخت فعالیت‌های سیستماتیک و در نهایت به موفقیت بتوان رسید. تست نرم‌افزار تست نرم‌افزار یکی از بخش‌های مهم و تاثیرگذار در مهندسی نرم‌افزار است. بالابردن کیفیت نرم‌افزارهای تولیدی بدون توجه به فرایند تست و تضمین کیفیت نرم‌افزار ممکن نخواهد بود. امروزه پیشگامان صنعت نرم‌افزار به این نتیجه رسیدند که توسعه و تست نرم‌افزار باید به صورت موازی با هم پیش روند. این امر سبب می‌شود که همراه با توسعه نرم‌افزار کیفی آن نیز تضمین شود. توجه به تست نرم‌افزار نکته متمایزکننده شرکت‌های موفق آی تی و شرکت‌های شکست خورده است. نرم‌افزار مهندسی معکوس برنامه‌نویسی رایانه پاکنویس مهندسی نرم‌افزار
[ "بنیاد ویکی‌مدیا", "تحلیل", "طراحی", "پیاده‌سازی", "آزمون", "سامانه‌های توکار", "نرم‌افزار اداری", "بازی‌های رایانه‌ای", "اینترنت", "فناوری", "بهره‌وری", "کیفیت", "پایگاه داده‌ها", "فرایند", "مهندسی", "طراحی نرم‌افزار", "توسعه نرم‌افزار", "نرم‌افزار", "کامپایلر", "سازمان بین‌المللی استانداردسازی", "کمیسیون الکتروتکنیکی بین‌المللی", "مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک", "گارمیش-پارتنکیرشن", "آلمان", "فریدریش ال باوئر", "برنامه‌نویسی", "تحلیل سامانه‌ها", "علوم رایانه", "سامانه‌شناسی", "تحلیل نیازمندی‌ها", "مترجم (رایانه)", "دیوید پارناس", "استیو مک‌کانل", "دونالد کنوت", "تست نرم‌افزار", "مهندسی معکوس", "رایانه" ]
[ "مهندسی نرم‌افزار", "رشته‌های مهندسی" ]
372
ترموستات
0
45
0
[ "حسگر دما", "دماپا" ]
false
24
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ترموستات یک خودرو تصویر یک ترموستات دیجیتالی برای تنظیم دمای هوا دماپا یا ترموستات دستگاهی است برای نگه داشتن دمای یک سامانه در یک محدوده مشخص به کار می‌رود. این کار به‌وسیله کنترل شارش انرژی گرمایی به درون یا به بیرون از سامانه صورت می‌گیرد. ترموستات به دو نوع دیجیتال و آنالوگ تقسیم می‌شود. کاربرد ترموستاتها در موارد زیر به کار می‌روند: دستگاه‌ها و سیستم‌های تاسیساتی خودروها لوازم خانگی دستگاه‌ها و سیستم‌های تاسیساتی ترمستات‌ها در صنعت تاسیسات مکانیکی برای کنترل دمای آب یا هوا در سیستم‌های ایجاد برودت و حرارت به کار می‌روند. رادیاتورها، دیگ‌ها و فن کویل‌ها عمومی‌ترین دستگاه‌هایی هستند که برای کنترل دما از ترمستات استفاده می‌کنند. در علوم هفتم (دوره اول متوسطه) کمی به دماپا یا ترمستات اشاره شده که برای مثال: اگر فلزهای مس و آهن در کنار یکدیگر باشند (فلز مس روی فلز آهن باشد)، براثر حرارت فلز مس افزایش حجم بیشتر نسبت به فلز آهن دارد. در نتیجه مس به سمت پایین خم می‌شود. لوازم خانگی یخچال اگر بخواهیم درباره ترموستات یخچال و نحوه کارکرد آن به صورت کاملا ساده توضیح بدهیم باید بدانید ترموستات به معنی Therm(دما) و stat(ثابت) است که برای ثابت نگه داشتن دمای یک محیط یا یک محفظه مانند یخچال طراحی شده‌است که این سیستم کاملا مکانیکی بوده و به صورت کاملا اتوماتیک و بدون دخالت دست دمای داخل یخچال و محیط را تنظیم کرده و به عبارتی توسط ترموستات آن انجام می‌شود که به کمپرسور فرمان قطع و وصل شدن را صادر می‌کند مثلا زمانی که شما اهرم ترموستات را چرخانده و آن را روی ۶ قرار می‌دهید تا زمانی که دمای یخچال به ۶ درجه نرسیده‌است ترموستات اجازه کار به کمپرسور را می‌دهد و زمانی که دمای یخچال به ۶ درج رسید به صورت اتوماتیک ترموستات کمپرسور را قطع می‌کند تا دما در این درجه ثابت شود. در کولرهای گازی معمولا ترموستات بالای صفر استفاده می‌شود و معمولا بین ۱۶ درجه سانتیگراد تا ۳۰ درجه سانتیگراد است.
[ "دما", "سامانه", "شارش", "خودرو" ]
[ "اختراع‌های آمریکایی", "اختراع‌های هلندی", "ترمودینامیک", "کلیدها", "کنترل دما", "معرفی‌شده‌های سده ۱۷ (میلادی)" ]
373
خودکارسازی
0
137
0
[ "خودكارسازي", "اتوماسیون", "اتوماسيون" ]
false
71
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
روبات صنعتی شرکت کا یو کآ در صنایع غذایی خودکارسازی (اتوماسیون) (automation)در زبان یونان باستان به معنی خود فرمان است. رباتیزه کردن یا اتوماسیون صنعتی(Industrial Automation) به معنی استفاده از ابزارهای کنترلی (مثلا کامپیوتر) به منظور هدایت و کنترل ماشین آلات صنعتی و پروسه‌های تولید است. اتوماسیون به بهره‌گیری از سامانه‌های کنترل (مثل کنترل عددی، کنترل منطقی قابل برنامه‌ریزی، و دیگر سیستم‌های کنترل صنعتی)، مکانیکی، الکترونیکی به کمک رایانه‌ها CAM, CAD, CAX برای پایش (کنترل) خط تولید گفته می‌شود، که در آن هدف، کاهش نیاز به دخالت انسان است. خودکارسازی یک گام فراتر از مکانیزه کردن است. مکانیزه کردن به معنی فراهم کردن متصدیان انسانی با ابزار و دستگاه‌هایی است که ایشان را برای انجام بهتر کارشان یاری می‌رساند. نمایان‌ترین و شناخته‌شده‌ترین بخش خودکارسازی رباتهای صنعتی هستند. اتوماسیون بطور فزاینده، نقش مهمی را در اقتصاد جهانی و در آزمایش و تجربه روزانه ایفا می‌کند. مهندسان تلاش می‌کنند دستگاه‌های خودکار را با ابزار ریاضی و سازمانی ترکیب کنند، تا بوسیله ایجاد سیستم‌های پیچیده، پاسخ گوی نیازهای به سرعت در حال گسترشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های انسانی باشند. کامپیوتر مرکزی تخصیص یافته در کنترل‌کننده منطقی قابل برنامه‌ریزی (PLCها)، غالبا برای همزمان سازی پالس ورودی از حسگرها و اتفاقات (فیزیکی) با پالس خروجی به عملگرها و وقایع استفاده می‌شود. این اقدامات به عملکردهای به دقت کنترل شده منجر می‌شود، که کنترل دقیقی از تقریبا هر فرایند صنعتی را ایجاب می‌کند. اتوماسیون تا به حال تاثیر قابل توجهی فراتر از تصور انسان، در طیف وسیعی از صنایع داشته‌است. اپراتورهای تلفن موجود، تا حد زیادی توسط برد انتخاب خودکار تلفن و دستگاه‌های پاسخ خودکار جایگزین شده‌است. فرایندهای پزشکی مانند غربالگری اولیه در الکتروکاردیوگرافی و رادیوگرافی و تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی از ژن‌های انسانی، سرم، سلول و بافت، با سرعت و دقت بسیار بیشتری توسط سیستم خودکار به اجرا درمی‌آید. دستگاه‌های خودپرداز، نیاز به مراجعه به بانک برای به دست آوردن پول و انجام معاملات را کاهش می‌دهد. به طور کلی، اتوماسیون عامل اصلی انتقال در اقتصاد جهانی از کشاورزی به صنعتی در قرن نوزدهم و از صنعتی به خدماتی در قرن بیستم بود. منتقدان ادعا می‌کنند که افزایش اتوماسیون صنعتی باعث افزایش نرخ بیکاری می‌شود، این نگرانی از فشاری بود که در طول سال ۱۹۸۰ ایجاد شد. یک استدلال این است که این موضوع بطور ناملموسی در سال‌های اخیر اتفاق افتاده‌است، بطوریکه واقعیت به این صورت است که بسیاری از مشاغل تولیدی در ایالات متحده که در اوایل سال ۱۹۹۰ بود، توسط افزایش عظیم شغل در مدیریت و فناوری اطلاعات جبران شد. معایب جای‌گزینی انسان با دستگاه کاهش نیروی کار و افزایش بی‌کاری کاهش قدرت خرید به دلیل افزایش بی‌کاری هزینه‌های اولیه بالا مزایا افزایش تولید کاهش هزینه اپراتوری رفع مشکل کمبود نیروی متخصص انتقال نیروی کار به سمت کارهای خدماتی بهبود ایمنی: جایگزین شدن با انسان‌ها در انجام کارهایی است که باید در محیط‌های خطرناک انجام شود (یعنی آتش، فضا، آتشفشان، تاسیسات هسته‌ای، زیر آب، و غیره) افزایش کیفیت کالا کاهش زمان تولید کاهش انبارهای موقت تکرارپذیری کنترل کیفیت دقیق‌تر کاهش پسماندها (ضایعات) برهمکنش به‌تر با سامانه‌های بازرگانی بهره‌وری بالا و کاهش فشار کار جایگزینی اپراتورهای انسانی در انجام وظایف خسته کننده. انجام کارهایی که فراتر از توانایی‌های بشر است، مانند حمل بارهای بسیار سنگین، اشیاء خیلی بزرگ، خیلی داغ یا خیلی سرد یا مواد مورد نیاز به چیزهایی بیش از حد سریع یا بیش از حد آهسته‌است. بهبود اقتصاد: گاهی اوقات و برخی از انواع اتوماسیون، اقتصاد سازمانها، جامعه، و بسیاری از انسانها را بهبود می‌بخشد؛ برای مثال، وقتی که تشکیلاتی اقتصادی سرمایه‌گذاری در فن‌آوری‌های اتوماسیون خود را بهبود می‌بخشد یا هنگامی که یک ایالت یا دولت به واسطه اتوماسیون درآمدها را افزایش می‌دهند (مانند آلمان یا ژاپن در قرن ۲۰ام) یا زمانی که انسان از اینترنت استفاده می‌کند، که به نوبه خود استفاده از ماهواره‌ها و سایر موتورهای خودکار را شامل می‌شود. اجزاء کنترل در یک سیستم اتوماسیون صنعتی اتوماسیون (خودکاری) از سه قسمت اساسی تشکیل شده‌است که عبارتند از: اندازه‌گیرها کنترل‌کننده محرک‌ها که در ادامه هرکدام از این سه قسمت توضیح داده می‌شود ۱- اندازه‌گیرها: اندازه‌گیرها در واقع چشم سیستم‌های کنترل محسوب می‌شوند و با کمی سازی مقادیر فرایندی کنترل‌کننده را از وضعیت موجود در فرایند آگاه ساخته و در نتیجه کنترل‌کننده فرمان مورد نیاز را به محرک جهت کنترل فرایند و رسیدن به نقطه تنظیم مورد نظر ارسال می‌نماید. هر دستگاه اندازه‌گیری شامل سه جزء اساسی سنسور، ترانسدیوسر و ترانسمیتر می‌باشد الف) سنسور (Sensor) سنسور قطعه‌ای است که به پارامترهای فیزیکی نظیر حرکت، حرارت، نور، فشار، الکتریسیته، مغناطیس و دیگر حالات انرژی حساس است و در هنگام تحریک آنها از خود عکس العمل نشان می‌دهد و برای این عکس العمل نیاز به انرژی خارجی ندارد. ب) ترانسدیوسر (Transducer) ترانسدیوسر قطعه‌ای است که وظیفه تبدیل حالات انرژی به یکدیگر را برعهده دارد، سنسور پارامتر مورد اندازه‌گیری را به ترانسدیوسر تحویل می‌دهد، سپس ترانسدیوسر آن را به یک سیگنال قابل درک برای کنترلر تبدیل می‌کند لذا برای انجام این تبدیل نیاز به یک منبع انرژی خارجی دارد. ج) ترانسمیتر (Transmitter) ترانسمیتر وسیله‌ای است که یک سیگنال خروجی ترانسدیوسر را به سیگنال استاندارد قابل انتقال تبدیل می‌نماید. از معروفترین استانداردهای ترانسمیترها می‌توان به استاندارد ۴ تا ۲۰ میلی‌آمپر و ۰ تا ۱۰ ولت اشاره نمود. ۲- کنترل‌کننده: قسمت دوم ابزاردقیق بخش کنترل می‌باشد. کنترل عبارتست از سوق و نگهداری یک یا چند فرایند به وضعیت یا وضعیت‌های مطلوب یا مورد نظر. این مفهوم در برگیرنده کنترل کمی، کیفی، حفظ ایمنی و محیط زیست می‌باشد که اهداف اساسی کنترل می‌باشند. ۳- محرک‌ها: محرک‌ها ادواتی هستند که سیگنال خروجی را از قسمت کنترل‌کننده گرفته و متناسب با این سیگنال‌ها عمل می‌کنند. از عمده ادوات خروجی می‌توان به شیرهای کنترل و الکتروموتورها اشاره کرد. این ادوات با عملکرد خود باعث کنترل پارامترهای اندازه‌گیری شده در مقدار مطلوب و مورد نظر می‌شوند. این بخش برگرفته از متن اصلی مقاله در سایت تدبیر فرایند هوشمند می‌باشد انواع مختلف ابزارهای اتوماسیون ANN- شبکه عصبی مصنوعی HMI – رابط انسان و ماشین DCS- سیستم کنترل توزیع‌شده SCADA - سامانه‌های کنترل سرپرستی و گردآوری اطلاعات PLC- کنترل‌کننده منطقی قابل برنامه‌ریزی PAC - کنترل‌کننده خودکار قابل برنامه‌ریزی machine vision - image processing-سیستم‌های مبتنی بر بینایی ماشین و پردازش تصویر ابزار دقیق کنترل حرکت رباتیک
[ "کا یو کآ", "مهندسی مکانیک", "الکترونیکی", "رایانه", "خط تولید", "مکانیزه", "ربات", "کیفیت", "پسماند", "برهمکنش", "بهره‌وری", "شبکه عصبی مصنوعی", "سیستم کنترل توزیع‌شده", "سامانه‌های کنترل سرپرستی و گردآوری اطلاعات", "پی‌ال‌سی", "سیستم‌های مبتنی بر بینایی ماشین و پردازش تصویر", "ابزار دقیق", "رباتیک", "نظام‌الدین فقیه", "شابک", "دانشگاه آزاد تبریز" ]
[ "اتوماسیون", "اتوماسیون صنعتی", "رشته‌های مهندسی", "صنعت", "مهندسی مکاترونیک" ]
374
خودپرداز
0
104
0
[ "عابر بانک", "آنی بانک", "آنی‌بانک", "عابربانک", "خود پرداز", "آني بانك", "انی بانک", "انی‌بانک", "اني بانك", "عابر بانك", "عابربانك", "دستگاه خودپرداز" ]
false
62
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بانک بارکلیز اولین بانک و موسسه مالی در جهان بود که برای نخستین‌بار از دستگاه‌های خودپرداز استفاده کرد. اولین خودپرداز جهان در تاریخ ۲۷ ژوئن ۱۹۶۷ میلادی، در یکی از شعبات بانک بارکلیز در شهر انفیلد تاون در شمال لندن نصب شد. یک خودپرداز در هامبورگ آلمان. خودپرداز که گاه عابر بانک هم نامیده شده دستگاهی الکترونیکی است که به مشتریان بانک این امکان را می‌دهد تا در هر زمان دلخواه به‌وسیله قراردادن کارت عابربانک خاصی در دستگاه و وارد کردن یک گذرواژه از حساب خود پول دریافت کرده یا موجودی حساب بانکی خود را بگیرند بدون اینکه نیاز به شمارشگر انسانی باشد. بسیاری از خودپردازها نیز به امکان واریز پول یا چک، جابجایی پول میان حساب‌های بانکی و حتی خرید تمبر را برای مشتریان فراهم می‌کنند. نخستین دستگاه خودپرداز خاورمیانه، در ایران بوسیله بانک بیمه بازرگانان و در تهران قرار گرفت. امروزه اغلب دستگاه‌های خود پرداز ایرانی به شبکه شتاب متصل هستند. شبکه شتاب امکان برداشت و مشاهده موجودی را برای دارندگان کارتهای بانکهای عضو این شبکه از همه خودپردازها فراهم می‌آورد. در ایران می‌توان از طریق دستگاه‌های خودپرداز اقدام به پرداخت قبض‌های خدمات عمومی نظیر آب، برق و تلفن نمود. پرتغال بالاترین سرانه خودپرداز در اروپا را دارد: ۱۵۱۶ دستگاه به ازای هر یک میلیون نفر. سوئد کمترین تعداد را دارد: ۳۳۳ دستگاه برای هر یک میلیون نفر. تاریخچه اولین دستگاه خودپرداز را ۲۷ ژوئن 1967 یک شعبه بانک بارکلیز در محله انفیلد در شمال لندن افتتاح کرد. این اختراع جان شپرد-بارون بود و در آن زمان حداکثر ده پوند به متقاضیان پرداخت می‌کرد. شعبه انفیلد بانک بارکلیز همچنان فعال است و در ۲۷ ژوئن ۲۰۱۷ به مناسبت پنجاهمین سالگرد خودپرداز یکی از دستگاه‌هایش را به رنگ طلایی درآورد. خودپرداز در زبان‌های دیگر کارت عابر بانک 300px برای خودپرداز در زبانهای گوناگون واژه‌های گوناگونی بکار می‌رود که برخی از آنها در زیر می‌آید: انگلیسی آمریکا: (Automated Teller Machine (ATM (معنی: بانکدار خودکار) در شرق آمریکا: MAC machine یا (MAC (Money Access Center (معنی: مرکز دسترسی به پول) انگلیسی کانادا: (Automated Banking Machine (ABM (معنی: دستگاه خودکار بانکی) در برخی زبانهای اروپایی Bancomat یا Bankomat (دستگاه خودکار بانک) در اسپانیایی Cajero Automático (دستگاه خودکار نقد کردن) در انگلستان Cashpoint و Cashmachine (نقدگاه) انگلیسی‌ها در زبان عامیانه به دستگاه خودپرداز «سوراخ در دیوار» می‌گویند. ، آلمانی Geldautomat (معنی: دستگاه خودکار پول) در نروژ Minibank (معنی: بانک کوچک) در هلند Pin Automaat (معنی: دستگاه خودکار پول کشیدن) در سوئیس Postomat (معنی: دستگاه خودکار بانکی به نام سوئیس پست). اختراع‌ها در ایالات متحده (۱۸۹۰–۱۹۴۵) سامانه ضامن رمزعبور در خودپرداز
[ "۲۷ ژوئن", "۱۹۶۷ (میلادی)", "انفیلد تاون", "لندن", "بانک", "کارت عابربانک", "گذرواژه", "حساب بانکی", "پول", "چک", "تمبر", "ایران", "بانک بیمه بازرگانان", "شبکه شتاب", "پرتغال", "سوئد", "بارکلیز", "جان شپرد بارون", "پوند استرلینگ", "جدول زمانی اختراع‌ها در ایالات متحده (۱۸۹۰–۱۹۴۵)", "سامانهٔ ضامن رمزعبور در خودپرداز" ]
[ "اتوماسیون", "اختراع‌های آمریکایی", "اختراع‌های انگلیسی", "بانکداری", "بانک‌ها", "تجهیزات بانکداری", "تجهیزات و اصطلاحات بانکداری", "خودپردازها", "سامانه‌های پرداخت", "سامانه‌های توکار", "علم اقتصاد در ۱۹۶۷ (میلادی)", "فناوری بانکداری", "معرفی‌شده‌های ۱۹۶۷ (میلادی)", "معرفی‌شده‌های مرتبط با رایانه در ۱۹۶۷ (میلادی)" ]
375
تفنن
0
19
0
[]
false
10
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سرگرمی یا تفنن به فعالیت‌هایی گفته می‌شود که در آن توجه مخاطبان یا شرکت‌کنندگان به موضوعی یا کنشی سرگرم‌کننده جلب می‌شود. به کسی که این کار را انجام می‌دهد، سرگرمی‌ساز می‌گویند. نمونه‌های تفنن و سرگرمی از این دستند: پویانمایی شرط بندی گپ زدن سیرک رقص میگساری شکار گیشا خنداندن (کاری که دلقک‌ها، کمدین‌ها، جوک گوها، یا وب‌گاه‌های اینترنتی شوخی‌آمیز می‌کنند) شعبده‌بازی رسانه‌های گروهی شاهنامه خوانی بازی ورزش موسیقی تئاتر پیک نیک و طبیعت گردی تیراندازی درست کردن جورچین (پازل)
[ "پویانمایی", "سیرک", "رقص", "میگساری", "شکار", "گیشا", "دلقک", "کمدین", "جوک", "وب‌گاه", "شعبده‌بازی", "شاهنامه خوانی", "بازی", "ورزش", "موسیقی", "تئاتر", "پیک نیک", "جورچین" ]
[ "دیدگاه‌های زیبایی‌شناسی", "سرگرمی", "سرگرمی‌ها" ]
377
پاوه
2
225
0
[]
false
92
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "پاوه" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۵٫۰۴۴۱۱۱" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۶٫۳۶۳۸۸۹" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Paveh (3).jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۷۰" }, { "Item1": "استان", "Item2": "کرمانشاه" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "پاوه" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۲۵،۷۷۱ نفر(۱۳۹۵)" }, { "Item1": "رشد جمعیت", "Item2": "۹٪+ (۵سال)" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[کردی]] [[هورامی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[سنی]] ([[شافعی]])" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۵۳۰ متر" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۸۳" }, { "Item1": "کد آماری", "Item2": "۱۲۶۱" } ], "Title": "شهر ایران" }
پاوه یکی از شهرهای شمالی استان کرمانشاه و مرکز شهرستان پاوه است که در مجاورت مرز ایران و خارج (اقلیم کردستان) قرار دارد. به دلیل ساختار پلکانی، پاوه ملقب به شهر هزارماسوله است. منطقه‌ای که پاوه در آن واقع است بسیار خوش آب و هوا است و در کنار کوهستان شاهو قرار گرفته‌است. ساکنین این شهر کرد بوده و به گویش هورامی تکلم می‌کنند. (تعدادی از روستاهای پاوه به گویش جافی تکلم می‌کنند) وجه تسمیه پاوه از مناطق زیبای استان کرمانشاه و مرکز اورامانات (اورامان)(هورامان) که شامل شهرستان‌های پاوه روانسر جوانرود و ثلاث است. نام پاوه را به «پاو» سردار یزدگرد سوم - آخرین پادشاه ساسانی - منسوب می‌دانند که جهت جلب حمایت مردمان کرد، روانه این منطقه‌شد و مورد احترام اهالی قرار گرفت. بعدها به خاطر تجلیل از آن سردار، این ناحیه را پاوه نامیدند، که در کتاب‌های عربی فاوج آمده‌است. پس از اسلام فاوج نام گرفت سپس به پاوه تغییر نام یافت. عده‌ای دیگر معتقدند که واژه پاوه به معنی پایدار و ثابت (ایستاده در گویش هورامی) است. هم چنین معنای کلمه هورامان از اورتن (اورامان) نام یکی از سرودهای دینی زرتشتیان گرفته شده‌است. قلعه دژ و پاسگه که هنوز در پاوه وجود دارند بازمانده و باروی عهد آن سردار است. ظاهرا در محلی نزدیک پاوه که اکنون جنگاه گفته می‌شود مردم پاوه با سعدوقاص جنگیده‌اند. پیشینه در سال ۱۱۵۱ (هجری قمری) نادر شاه افشار پس از غلبه بر سردار مشهور عثمانی توپال عثمان پاشا و فتح بغداد به هنگام عبور از اورامانات تمامی مردم منطقه پرجمعیت فاوج (همان پاوه) که مردان دلیر و جنگجویی بودند و در عین حال هم تیر اندازان ماهر و هم باروت سازان قابلی بودند به سمت استرآباد کوچ داد که هم عاملین تجهیز سپاه او باشند و هم سدی عظیم در برابر ترکمن‌ها، که هرازگاه به استرآباد و اطرافش شبیخون می‌زدند و غارت می‌کردند؛ نادرشاه مسئولیت مردم فاوج را برعهده شخصی به نام میرزا شفیع بیک پاوه‌ای گذاشت که با انسجام واتحاد این طایفه، ترکمن‌ها میخکوب شدند. پس از سرکوب ترکمن‌ها توسط مردم فاوج (پاوه) نادر شاه اجازه برگشت به آنها را نداد (البته به احتمال بسیار زیاد خود بزرگان مردم پاوه نیز خود تمایلی به برگشت نداشتند؛ چون زمینهایی که در کردکوی به پاس خدماتشان در اختیار آنها گذاشته شده بود بسیار حاصلخیز‌تر و مرغوب‌تر بودند) و آنها را را در منطقه‌ای از گلستان که بعدها به مناسبت کرد بودن آنها کردکوی نام گرفت اسکان داد. این اسارت و تبعید مردم فاوج (همان پاوه) که حدود سیصد سال قبل رخ داد به تبعید تمامی مردم فاوج (همان پاوه) منجر گردید؛ به حدی که این منطقه خالی از سکنه شد (در واقع مردم کردکوی نوادگان فاوجی‌های تبعید شده هستند و اجداد آنها از زمانهای باستانی در پاوه ساکن بوده‌اند) و بعدها عشایر و ایلهای هورام و جاف (مثلا ایل جاف ولدبیگی) که در حال ییلاق و قشلاق در اورامانات بودند با مشاهده خالی از سکنه شدن این منطقه خوش آب و هوا و حاصلخیز در این منطقه سکونت یافتند و پاوه امروزی را تشکیل دادند که قدمت این شهر جدید به بیشتر از سیصد سال نمی‌رسد. البته امروزه شجره نامه‌ها و اسنادی توسط برخی طایفه‌های ساکن در پاوه در دست است که بر اساس آنها قدمت سکونت گاه اجداد خود را به ۸۰۰ سال و حتی صدر اسلام نیز می‌رسانند که تحقیقات در خصوص این شجرنامه‌ها ثابت کرده‌است که این شجره نامه‌ها تخیلی بوده و تناقضات غیرقابل اغماضی در آن وجود دارد و هیچ‌کدام از این شجره نامه صحیح نمی‌باشند. شهر پاوه مرز شوشمی بین ایران و عراق در نزدیکی پاوه است. این مرز حد فاصل بین شهرستان پاوه و استان حلبچه است. شهر زیبا و تاریخی پاوه با قدمت تاریخی بیش از ۳ هزار سال، به فاصله ۱۱۲ کیلومتری از مرکز استان و ۴۵ کیلومتری تا نقطه صفر مرزی قرار دارد. سازه‌ها و منازل مسکونی در این شهر به گونه‌ای طراحی شده‌است که در بیش‌تر موارد پشت‌بام خانه‌ای که در ارتفاع کم‌تری از دامنه کوه ساخته شده‌است حیاط منزلی است که چند متر بالاتر ساخته شده‌است. به همین دلیل پاوه را شهر هزار ماسوله می‌نامند. پاوه در گذشته ۹ محله داشته که ساکنان اصلی شهر در این قسمت‌ها ساکن بوده‌اند و عبارتند از: «میرائاوا»، «شه خه لیان»، «سه ردی»، «قدیم شار»، «ئاسنگران»، «پشته»، «قلاخوان»، «فیض ئاوا»، «سواره یا زواره». مردم پاوه در گذشته باغدار و دامدار بوده‌اند. این دو حرفه امروزه از رونق خود افتاده‌اند و بخصوص قانون ارث تاثیر بسیاری در قطعه قطعه شدن باغ‌های شهر دارد. امروزه پاوه بیشتر یک شهر توریستی خدماتی می‌باشد. خیابانها خیابان ۲۶مرداد: این خیابان از ترمینال کرمانشاه شروع تا میدان مولوی امتداد دارد. خیابان مولوی: از میدان مولوی شروع وبه میدان شهداء (فلکه فرمانداری) منهی می‌شود. خیابان مرکزی –سراب هولی کمربندی گردشگری –آرامگاه امام غزالی امام خمینی رسالت تکیه پاوه یک شهر طولیست. طول شهر پاوه که از دوریسان تا نوریاب امتداد دارد حدود ۱۰ کیلومتر است. پاوه کلا سه خیابان اصلی و چندین خیابان فرعی دارد. خیابانی که از ترمینال کرمانشاه به سمت شهر امتداد می‌یابد در جنب بیمارستان به دو شاخه تقسیم می‌شود شاخه‌ای به نام خیابان ۲۶ مرداد تا میدان مولوی وسپس با نام خیابان مولوی به فلکه فرمانداری (میدان شهداء) منتهی می‌شود؛ که البته در آنجا نیز انشعاباتی یافته وبه خیابانهای صلاح الدین ایوبی، امام غزالی، مرکزی وآرامگاه منتهی می‌گردد. مساجد مسجد جامع واقع در خیابان سراب هولی مسجد اما شافعی واقع در جنب مسجد جامع سرده مسجد بلال واقع در خیابان سراب هولی مسجد خضر زنده واقع در خیابان سراب هولی مسجد میرعمر واقع در دره باسام مسجد حاج عثمان واقع در دره باسام مسجد دخان واقع در دره باسام مسجد حضرت عبدالله واقع در دره باسام مسجد حضرت ابوبکر واقع در خیابان مسجد حضرت علی واقع در خیابان آرامگاه (سرپیچ) مسجد صلاح الدین ایوبی واقع در شهرک فرهنگیان مسجد مرحوم فرج دلیری واقع در شهرک ظفر مسجد قبا واقع در برق منطقه‌ای جنب هنرستان مسجد باباخاص واقع در شهرک نهضت مسجد انقلاب واقع در خیابان صلاح الدین ایوبی مسجد شهداء واقع در خیابان مولوی جنب سپاه پاسداران مسجد تکیه واقع در خیابان تکیه مسجد سابقی میدان مولوی مسجدالنبی واقع در خیابان ۲۶ مرداد مسجد ترمینال واقع در ترمینال کرمانشاه مسجد حضرت رسول‌الله ص واقع در محله تصفیه خانه (مخابرات). مسجد دارالاحسان واقع در خیابان کناری مزار شهدای پاوه مسجد نور واقع در محله جهاد تکایا در پاوه دو تکیه موجود می‌باشد: تکیه مرحوم حاج شیخ نصرالدین خالصی رهبر طریقت قادری و تکیه و خانقاه نقشبندی که مرکز تجمع دراویش حضرت شیخ حسام الدین نقشبندی است. مراکز علمی دانشگاه پیام نور دارالعلوم اسلامی نجار دانشگاه علمی کاربردی اقتصاد صنایع دستی: «چه خورانک مه ره ز»، «کلاش»، «شال»، «فره نجی»، “هه لاوه”۴ و …. کشاورزی: که در پاوه بیشتر باغداری است؛ که شامل درخت گردو و پرورش انار است. دامداری: که سابقه طولانی دارد و البته امروزه در پاوه رونق چندانی ندارد. صنایع دستی بی‌نظیر مانند: چوخه و رانک (لباس مردانه)، کلاش (گیوه)، نمدمالی، گلیم و جاجیم‌بافی، فرنجی‌سازی و فرش‌بافی. هم‌چنین از محصولات صادراتی شهرستان پاوه می‌توان به گردو، بادام، انگور، انجیر، فراورده‌های دامی و… اشاره کرد. کشاورزی و دام داری بیش‌تر مردم پاوه به علت داشتن آب و هوای مناسب، به کشاورزی و دام‌داری اشتغال دارند. محصولات کشاورزی شهرستان پاوه؛ گردو، آلوچه، روغن، پشم، میوه، توتون، بادام، انگور، انجیر، و سقز است. آب کشاورزی از چشمه (سراب هولی) و رود و آب آشامیدنی شهر از سراب هولی فراهم شده‌است. جاذبه‌های گردشگری اگر از بعد صنعت جهانگردی که می‌رود تا رتبه نخست را در انواع تجارت جهانی به خود اختصاص دهد، به پاوه نگاه کنیم و آن را به دو جاذبه صنعت جهانگردی تقسیم کنیم، پاوه این موقعیت‌ها را دارد: کوهستان‌ها: مانند «شاهو»، «آتشگاه»، «کریسان»، ” سیمله”، ” ریاوکو و … چشمه‌ها و آبشارها: مانند «ئورینج”های “ویمیر»، «هانه برالو»، «هانه ساو» و برای آبشار می‌توان از «شلماو» نام برد. یخچال‌های طبیعی: مانند «پیازدول»، «میشیاو» جنگل‌ها: سراسر پاوه و هه ورامان پوشیده از جنگل‌های طبیعی با درخت‌هایی است که ارتباط نزدیکی با نوع تغذیه شهر و منطقه دارند. مانند ” مرخیل” مکان‌های دیدنی و تاریخی معماری و سکونت گاه‌های انسانی: خود شهر که بافت پلکانی دارد آرامگاه‌ها و مقبره‌ها: مانند آرامگاه کوسه هجیج، آرامگاه “سید محمد اصفهانی ”، زیارتگاه «پیرپرچن» اماکن متبرکه: مانند مسجد «حضرت عبدالله»، مسجد «خضر زنده» موزه‌ها: موزه مردم‌شناسی فرهنگی مکان‌های تاریخی: مانند مجسمه پیر میردوک که البته بر اثر فعالیت سودجویان این مجسمه تخریب شده و تنها مکان این مجسمه تاریخی، با نام پیر میردوک باقی‌مانده‌است. مواد غذایی از لحاظ تغذیه باید از غذاهایی نام برد که مخصوص پاوه و هورامان اند؛ «دوینه»، «کلانه»، «شه له مین»، «خورشت هلو»، «خورشت خلال بادام» و …. شیرینی‌های محلی مثل «نیمه فیس»، «نوخورجانه» (کلوچه)، «گیته مژگه»، «شیلکینه»، «شکر له‌می»، «پشیه» و …. محصولات باغی هم غالبا عبارتند از: گردو، گلابی، توت، انجیر، سیب، انار، بادام، انگور و …. گیاهان از جمله گل‌های وحشی منطقه می‌توان به: «سوره هراله»، «چنور»، «بوژانه»، «ورکه‌مر»، «شب بو»، «گل سوسن»، «برزه‌لنگ» اشاره کرد. گیاهان وحشی که برای طب یا به صورت خوراک از آنان استفاده می‌شود عبارتند از: «ریواس»، «سوره بنه»، «کنی‌وال»، «گزنه»، «گل گاو زبان»، «به‌ره‌زا»، «پیچک»، و …. درخت‌ها و درخت چه‌های خودرو جنگل‌های پاوه: گلابی، بلوط، ون، تمشک و …. صنایع دستی صنایع دستی این منطقه هم عبارتند از: گیوه دوزی، کلاه‌دوزی، چوخا بافی، موج بافی، سجاده بافی و …. مراسم سنتی اجتماعی- مراسم مذهبی مراسم مذهبی مانند مراسم عرفانی و ذکر که در تکیه و خانقاه برگزار می‌شوند. مراسم سنت‌های اجتماعی مانند تولد نوزاد، عروسی و … بخصوص در روستاهای اطراف پاوه این مراسم به خوبی حفظ شده‌اند. جغرافیا روستا نشینی، شهرنشینی که شکل خاص خود را منطقه دارد و بسیار دیدنی می‌باشد. آب و هوا منطقه‌ای که پاوه در آن واقع شده، بسیار خوش آب و هوا بوده و در کنار کوهستان اورامانات (در میان دو کوه شاهو و آتشگاه) بنا گردیده‌است. آب و هوای منطقه نسبتا سرد، مایل به اعتدال و نیمه مرطوب می‌باشد. هم‌چنین وجود چشمه‌های فراوان، آب‌های روان، همراه با جنگل‌ها، مراتع و باغات سرسبز جلوه خاص و زیبایی به این منطقه بخشیده‌است. مردم مردم شهرستان پاوه مسلمان و پیرو مذهب اهل سنت (شافعی مذهب) می‌باشند. هورامیهای منطقه کندوله وشمال ایران شیعه مذهب وهورامیهای منطقه دالاهو وگهواره بر آیین یارسان هستند. جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲۵،۷۷۱ نفر (۷،۹۳۲ خانوار) بوده‌است. شهرستان پاوه مرکز این شهرستان شهر پاوه است که در ۲۱°۴۶ طول جغرافیایی و ۰۳°۳۵ عرض جغرافیایی و ارتفاع ۱۵۴۰ متری از سطح دریا واقع شده‌است. براساس سرشماری سراسری سال ۱۳۹۰ جمعیت این شهرستان ۵۷۸۱۳نفر برآورد شده‌است. پاوه مرکز شهرستان پاوه در ۱۱۲ کیلومتری راه کرمانشاه – پاوه قرار دارد. پاوه در ۵۶۶ کیلومتری تهران قرار گرفته‌است. شهر پاوه در کنار دره‌های سرسبز قد برافراشته و رود پاوه رود از جنوب شهر می‌گذرد. آب و هوای منطقه نسبتا سرد و مایل به معتدل مرطوب است. قابلیت‌های گردشگری شهرستان پاوه تصویر پانوراما از شهر پاوه شهرستان پاوه و منطقه هورامان به دلیل داشتن جاذبه‌های فراوان طبیعی و تاریخی، قابلیت جذب گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را داشته و از پتانسیل‌های خوبی در این زمینه برخوردار می‌باشد. از دیدنی‌های این منطقه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: کوه‌های سر به فلک کشیده شاهو با ارتفاع ۳۳۹۰ متر و آتشگاه با ارتفاع۲۳۸۹ متر غارهای دیدنی و وسیع، مانند غار قوری قلعه (بزرگ‌ترین غار آبی آسیا و جز شکیل‌ترین غارهای جهان) رودخانه بزرگ سیروان و دره‌های عمیق امتداد آب این رودخانه. چشمه بزرگ آب معدنی بل «منسوب به یکی از خدایان آب بابلی‌ها» که محل خروج این آب جایی زیبا و دیدنی در روستای هجیج است. آثار باستانی نظیر باقی‌مانده دومین آتشکده بزرگ ایران (کوه آتشگاه) در دوره پیامبر زردشت که ۷۵۰ سال قبل از اسلام فعال بوده‌است. جاده کمربندی (درنیشه) که نمای پاوه را همچون بوم نقاشی به نمایش می‌کشد. پارک زیبا و تفریحی کویمکال. تفرجگاه بسیار زیبای (ویمیر) واقع در دامنه کوه شاهو. منطقه گردشگری دالانی با طبیعتی زیبا و بکر واقع در بخش نودشه. سد زیبای داریان که بر روی رودخانه خروشان سروان بسته شده و مناظر بدیعی را ایجاد نموده‌است. آرمگاه سید عبیدالله برادر تنی علی بن موسی الرضا (ع) واقع در روستای هجیج. آرامگاه سلطان اسحاق واقع در روستای شیخان. قلعه‌های پاسگه واقع در بین راه پاوه به دشه. بقایای این قلعه باستانی بر روی تپه‌ای در کنار جاده پاوه به دشه دیده می‌شود. قلعه دژ یا (قه لا دزی) متعلق به دوره ساسانی است که بر بلندای شهر پاوه ساخته شده وبقایای آن موجود است. مسجد جامع پاوه که بر بقایای آتشکده‌ای از دوران ساسانی ساخته شده‌است و بنای آن را به عبدالله بن عمر فرزند عمربن خطاب نسبت می‌دهند. آتشگاه که ویرانه‌های آتشکده‌ای زرتشتی بر بالای کوه آتشگاه در جنوب شهر پاوه است. مقبره امامزاده سیدمحمود اصفهانی متعلق به دوره صفویه واقع در جاده سراب هولی. پاوه و هورامان چنان دارای طبیعت بکر و زیباییست که جای جای آن را می‌توان منطقه تفریحی قلمداد کرد مناطقی همچون تفرجگاه‌های سریاس و دالانی و نویجر و سیروان و کوسه هجیج و سلطان اسحاق که هر ساله هزاران نفر را از مناطق دیگر به این شهرستان می‌کشاند. واما از مناطق دیدنی و تفریحی شهر پاوه می‌توان به مکانهای ذیل اشاره کرد: ییلاق بسیار زیبای ویمیر سراب هولی جاده گردشگری در نیشه ییلاق سردره پارک طبیعی کویمکال دره خانقاه وگلال تصاویر منبع تصاویر: https://1x.com/member/arasbabaie ملا محمد زاهد ضیایی پاوه‌ای پاوه پاوه
[ "بخش مرکزی شهرستان پاوه", "زبان کردی", "هورامی", "سنی", "شافعی", "استان کرمانشاه", "شهرستان پاوه", "گویش خارجی", "نادر شاه افشار", "توپال عثمان پاشا", "بغداد", "استرآباد", "ترکمن‌ها", "میرزا شفیع بیک پاوه‌ای", "کردکوی", "استان گلستان", "صدر اسلام", "حلبچه", "شیخ نصرالدین خالصی", "کوه شاهو", "ریاوکو", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "ملا محمد زاهد ضیایی پاوه‌ای" ]
[ "پاوه", "پراکنش کرد", "شهرهای استان کرمانشاه", "شهرهای شهرستان پاوه" ]
378
رادیو
0
495
0
[ "راديو", "رادیویی", "راديويي", "ارتباطات رادیویی", "ارتباط رادیویی" ]
false
420
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
گیرنده رادیو کلاسیک کاخ الکساندرا، دکل ایستگاه رادیویی رادیو به فناوری یا دستگاهی گفته می‌شود که صدا، پیام یا سیگنال‌ها را به وسیله امواج رادیویی منتقل می‌کند. ارتباط رادیویی، ارسال سیگنال‌ها با استفاده از مدولاسیون پیمانه‌ای کردن امواج الکترومغناطیسی در فرکانس‌های رادیویی است. پرتوهای الکترومغناطیس بوسیله نوسان سازی در میدان‌های الکترومغناطیس از میان هوا و خلا گذر می‌کنند. اطلاعات با استفاده از روش‌های معین و از پیش تعیین شده و با تغییر بعضی از مشخصه‌های امواج منتشر شده، مانند دامنه، فرکانس، فاز یا پهنای پالس، جابجا می‌شوند. امواج الکترومغناطیس یا به‌طور مستقیم یا در مسیر متغیر با کمک بازتاب، انحراف یا پراش، از میان فضا عبور می‌کنند. کم بودن شدت امواج، به شکل هندسی پراکندگی شار بستگی دارد (شدت امواج معکوس شعاع)، و در بعضی موارد هم انرژی توسط تداخل محیط جذب می‌شود. پارازیت (نویز) عموما سیگنال مورد نظر را دچار تغییر می‌کند، این تداخل الکترومغناطیسی از سوی منابع طبیعی همانند منابع مصنوعی مثل دیگر فرستنده‌ها و انتشار دهنده‌های تصادفی ناشی می‌شود. همچنین در هر لحظه به دلیل خصوصیات دستگاه‌هایی که استفاده می‌شود، نویز تولید می‌شود. اگر مقدار نویز به اندازه کافی بزرگ باشد، طولی نمی‌کشد که سیگنال مورد نظر قابل تشخیص و تمییز دادن نمی‌باشد، این موضوع اساسا باعث محدود شدن دامنه ارتباطات رادیویی می‌شود. سخن‌پراکنی FM در رادیوهای وی. اچ. اف (با فرکانس بسیار زیاد) به جای مدوله کردن دامنه از مدوله کردن فرکانس (F.M) استفاده می‌شود. در روش اف. ام سیگنال‌های میکروفون به جای آن که قدرت امواج رادیویی را تغییر دهند فرکانس ان‌ها را تغییر می‌دهند. از روش اف. ام برای پخش استریو و دستیابی به کیفیت عالی استفاده می‌شود، زیرا تداخل کم‌تر از ای. ام در آن تاثیر می‌گذارد. اجزای یک رادیو و ایستگاه رادیویی فرستنده : شامل یک منبع انرژی الکتریکی، که جریان متناوب با فرکانس مطلوب تولید می‌کند، می‌باشد. فرستنده شامل یک سیستم برای تغییر بعضی از خصوصیات جریان تولید شده برای تحت تاثیر قرار دادن سیگنال درونش است. این مدولاسیون باید جریان را قطع و وصل کند، یا خصوصیات دقیق مانند دامنه، فرکانس، فاز یا ترکیبی از این خصوصیات را تغییر دهد. فرستنده انرژی‌های الکتریکی مدوله شده را به یک آنتن تشدید کننده تنظیم شده می‌فرستد، این ساختار به سرعت جریان متناوب در حال تغییر را به یک موج الکترومغناطیس تبدیل می‌کند، که می‌تواند از میان هوا و خلا عبور کند .(بعضی اوقات با یک پولاریزاسیون بخصوص) گیرنده : امواج الکترومغناطیس بوسیله آنتن‌های تنظیم شده گیرنده جدا می‌شوند، این ساختار انرژی امواج را می‌گیرد و آن را به حالت جریان الکتریکی نوسان دار تبدیل می‌کند، گیرنده این جریان را رمز گشایی و یکسو می‌کند، که این سیگنال توسط یک سیستم شناسایی قابل استفاده می‌گردد. گیرنده، دستگاهی است که برای پاسخ دادن با رعایت اولویت به سیگنال‌های مورد نظر و رد کردن سیگنال‌های نامطلوب به کار می‌رود. میکروفون : ارتعاشات را می‌گیرد و به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌کند. تقویت کننده : توان جریان موج تپنده رفت و برگشتی را قبل از ارسال به آنتن تقویت می‌کند. نوسان ساز : جریان موج تپنده رفت و برگشتی لازم برای تولید امواج رادیویی را به وجود می‌آورد. مدوله کننده : سبب می‌شود سیگنال‌های میکروفون جریان موج تپنده رفت و برگشتی نوسان ساز را تغییر دهند. آنتن فرستنده : امواج رادیویی را که قدرت ان‌ها با لرزش‌های صدا مطابقت دارد ارسال می‌کند. آنتن گیرنده : امواج رادیویی را می‌گیرد. این امواج در آنتن سیگنال‌های ضعیف‌الکتریکی ایجاد می‌کنند. تنظیم کننده : سیگنال‌های یک ایستگاه را انتخاب می‌کند و سایر سیگنال‌ها را حذف می‌کند. آشکارساز : تپش‌های سیگنال را می‌گیرد و به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌کند. این سیگنال‌ها را می‌توان به صدا تبدیل کرد. تقویت کننده رادیو : سیگنال‌ها را برای بلندگو تقویت می‌کند و برحسب آن که پیچ کنترل را چگونه تنظیم کرده باشید، سیگنال را بلند یا آهسته می‌کند. بلندگو : سیگنال‌های الکتریکی را به ارتعاشات صدایی مشابه آنچه به میکروفون رسیده بود تبدیل می‌کند. میدان الکترومغناطیسی فرکانس‌های رادیویی دامنه‌ای از چند ده هرتز گرفته تا ۳۰۰ گیگاهرتز را دارا می‌باشند، اگرچه کاربردهای مهم تجارتی از رادیو تنها از قسمت کوچکی از این طیف استفاده می‌کند. دیگر نوع‌های پرتوهای الکترومغناطیسی، با فرکانس‌های بالاتر از دامنه RF، پرتوهای ریز موج، مادون قرمز، نور مرئی، ماوراء بنفش، اشعه ایکس و اشعه گاما هستند. از آنجایی که انرژی یک فوتون برای خارج کردن یک الکترون از اتم بسیار کم می‌است، امواج رادیویی جزء دسته تابش‌های غیر یونیزه کننده، طبقه‌بندی می‌شوند. کاربردهای رادیو از اولین کاربردهای رادیو، فرستادن پیغام‌ها برای ناوگان‌های دریایی، به صورت تلگراف با استفاده از کد مورس بین کشتی‌ها و زمین بوده و اولین استفاده‌کننده‌ها شامل تفنگداران و ناوهای دریایی ژاپن و روسیه در طول جنگ تسوشیما در ۱۹۰۵ بوده‌است. یکی از استفاده‌های فراموش نشدنی از تلگراف‌های دریایی، به هنگام غرق شدن کشتی تایتانیک در سال ۱۹۱۲ است، که شامل ارتباط بین اپراتور روی کشتی در حال غرق و کشتی‌های نزدیک به آن و ارتباط با ساحل برای گزارش نجات یافتگان بوده‌است. رادیو برای انتقال دستورها و ارتباط بین نیروی ارتش و نیروی‌های دریایی در جنگ جهانی اول استفاده می‌شده، آلمان‌ها از ارتباط رادیویی برای پیغام‌های سیاسی زمانی که کابل‌های زیر دریا توسط بریتانیایی‌ها قطع می‌شد استفاده می‌کردند. ایالات متحده «اصول چهارده‌گانه» رئیس‌جمهور وقت «وودرو ویلسون» را از طریق رادیو در طول جنگ مخابره می‌کرد. برنامه‌های رادیویی از سال ۱۹۰۹ توسط «سن جوز» از کالیفرنیا شروع شد، و در سال ۱۹۲۰ عمومیت پیدا کرد، با کمک به رسمیت شناختن همه‌جانبه توسط گیرنده‌های رادیویی، به ویژه در اروپا و ایالات متحده. درکنار برنامه رادیویی، برنامه‌های زنده، شامل پیغام‌های تلفنی و اعلام پخش برنامه‌ها، در سال ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ همه گیر شد. دیگر استفاده‌های رادیو در سال‌های قبل از جنگ، توسعه دستگاه‌ها شناسایی هواپیماها و کشتی با کمک رادار بوده. امروزه، رادیو حالت‌های مختلفی دارد، شامل شبکه‌های بی‌سیم (یا وایرلس) و شبکه‌های موبایل، درست مانند برنامه‌های رادیویی. قبل از ظهور تلویزیون، برنامه‌های اقتصادی رادیویی فقط شامل اخبار و آهنگ نبودند و شامل درام، کمدی، نمایشنامه‌های گوناگون و بسیاری دیگر از سرگرمی‌ها بوده‌است. رادیوبرای پخش سخنرانی‌هایی که صرفا صوتی بوده، منحصربه‌فرد بوده‌است. از امواج رادیویی علاوه بر پخش صدا، در انواع دیگری از وسایل ارتباطی استفاده می‌شود. ماشین‌های پلیس و آتش‌نشانی، تاکسی‌های تلفنی و آمبولانس‌ها برای برقراری ارتباط با مرکز یا یکدیگر از امواج رادیویی دوطرفه استفاده می‌کنند. تلفن‌های همراه (موبایل) به کمک امواج رادیویی با شبکه اصلی تلفن ارتباط دارند. در تلویزیون برای ارسال تصویر و صدا از امواج رادیویی استفاده می‌شود. فضاپیماها هم به کمک این امواج کنترل می‌شوند. ماشین‌ها، قایق‌ها و هواپیماهای اسباب بازی را نیز می‌توان با امواج رادیوی کنترل کرد. یک رادیوی قدیمی-موزه آستان قدس رضوی تصورات نادرست گولیلمو مارکونی رادیو را اختراع نکرد بلکه آن را برای ارتباطات و بکارگیری عمومی گسترش داد. اختراع رادیو به نام مارکنی ثبت شده و امروزه همه او را به عنوان مخترع این وسیله می‌شناسند، در حالی که در سال ۱۹۴۳ دادگاه عالی آمریکا به دلیل اینکه تسلا سال‌ها پیش رادیو را اختراع کرده بود، حق اختراع مارکنی را باطل کرد! امواج رادیویی هم از فرکانس‌هایی هستند که نیاز به فرستنده و گیرنده دارند و تسلا در سال ۱۸۹۳ طی سمینار ملی لامپ‌های الکتریکی این موضوع را عنوان کرده بود. در سال ۱۸۹۷ تسلا اختراع رادیو را در اداره ثبت اختراعات آمریکا به ثبت رساند؛ با این حال در سال ۱۹۰۴ این اداره تصمیمش را عوض و اختراع رادیو را به نام مارکنی ثبت کرد. حمایت توماس ادیسون و آندره کارنجیو از مارکنی دلیل اصلی این موضوع بود که تسلا را از دریافت مزایای اختراعش محروم کرد گولیلمو مارکونی
[ "ایستگاه رادیویی", "سخن‌پراکنی FM", "انرژی الکتریکی", "موج الکترومغناطیس", "جریان الکتریکی", "سیگنال (مهندسی برق)", "سیگنال الکتریکی", "صدا", "میکروفون", "رادیو", "گولیلمو مارکونی" ]
[ "رادیو", "اختراع‌های ایتالیا", "اختراع‌های بریتانیایی", "تبلیغات بر پایه شیوه", "ترویج و ارتباطات بازاریابی", "فرمت‌های رسانه" ]
379
تراگسیل
0
15
0
[ "تراگسيل" ]
false
8
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فرایند انتقال هرگونه نشانک از یک مکان به یک یا چندین مکان دیگر بوسیله بافه نوری، خط‌های سیمی، رادیو، نور، باریکه‌های فروسرخ یا دیگرسامانه‌های مخابراتی را «تراگسیل» گویند. تراگسیل می‌تواند بشکل پخشی یا بینابی باشد. واژه «تراگسیل»، متضاد واژه «پذیرش» (Reception) به نماد اختصاری Rx می‌باشد. تراگسیل یک پیام رقمی، یا یک نشانک مانسته‌ی رقمی‌شده، به «مخابرات رقمی» مشهور می‌باشد.
[ "انتقال", "نشانک", "بافهٔ نوری", "رادیو", "نور", "باریکه‌های فروسرخ", "سامانه‌های مخابراتی", "پخشی", "بیناب", "پذیرش", "پیام رقمی", "نشانک مانسته", "مخابرات رقمی" ]
[ "مخابرات", "مهندسی مخابرات" ]
380
نماد
0
257
0
[ "سمبل", "نمادین", "سمبلیک", "سمبليك", "نمادها", "نمادين" ]
false
174
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سلاح‌ها کشتارهای جمعی. از راست به چپ: شیمیایی، بیولوژیکی، هسته‌ای. نمادهای «نماد» کلمه‌ای است که معانی مختلفی دارد. نمادها زندگی بشر را آکنده‌اند، و در گفتمان‌های تخصصی و نیز در زندگی روزمره به کار می‌روند. معمولا نماد به معنای نشانه یا نوعی کنش است که قرار است براساس مجموعه هنجارها یا قراردادهای مشترکی معنایی را به فردی دیگر انتقال دهد. پس از آن جا که نماد جایگزین چیز دیگری است حامل و ناقل معناست، هرچند که میان نماد و آن چیز پیوندی ضروری وجود ندارد (بنابراین کاربرد و معنای نماد تابع قرارداد است و این مفهومی است که پیرس در نشانه‌شناسی خود به کار می‌برد). شاید تنها نیرویی که بتوان با اطمینان آن را ویژه انسان دانست توانایی اندیشیدن انتزاعی و نمادپردازی باشد. اندیشه انتزاعی هنگامی شکل می‌گیرد که به مفاهیم تجریدی (آنچه حس‌های پنجگانه از درکش ناتوانند) فکر می‌کنیم. نمادپردازی نیز آنجایی آغاز می‌شود که انسان برای یک جسم یا مفهوم، نامی (برچسب یا واژه‌ای) بر می‌گزیند و یا آن را با شکل، رنگ یا علامتی به تصویر می‌کشد. بدین‌ترتیب انسان توانسته با رمزگذاری اندیشه‌هایش در قالب نمادهای کلامی یا شمایلی راهی برای ماندگار کردن آن‌ها بیابد. جانوران دیگر همواره ناچار به تکرار آزمون و خطاهای اجدادی برای بقا هستند، اما انسان با ابداع دو دسته رمزگان خاص خودش زبان و الفبا، توانسته دانسته‌ها و تجربه‌هایش را به همنوعانش انتقال دهد و برای نسل‌های آتی به‌جا نهد. سپس برپایه آن‌ها رمزگان‌های پرشمار دیگری همچون هنرها، ادیان، اساطیر، دانش‌ها و… را بنا کرده تا انسانی گردد که امروز هست. مهم‌ترین دلیل پیشرفت‌هایی که انسان را از جانوری آسیب‌پذیر تا راس هرم غذایی زمین بالا کشانده، همین توان رمزگذاری و رمزگشایی با بهره از نمادها است که به انباشت داده‌های اطلاعاتی و رشد روزافزون و شتابنده دانایی و توانایی انسان انجامیده است. نمادها در ارتباط میان فرهنگ‌ها دست به دست می‌شوند، اما نباید بر این پندار باشیم که در فرآیند مهاجرت هر نماد تمام مفاهیم اسطوره‌ایش نیز منتقل و پذیرفته خواهد شد. برخی از نمادها به هنگام مهاجرت در کنار فرم، انگاره‌ها و معانی را نیز با خود به همراه می‌برند. بسیاری از نمادها اما در میهن جدیدشان میان اندیشه‌های کهن مردمان حل شده و کارکرد و مفهومی تازه می‌یابند. نمادها گاه مفاهیم متفاوتی را برای بازماندگان فرهنگ‌های گوناگون بازنمایی می‌کنند. حتی در درون یک فرهنگ نیز نمادها در گذر از نسلی به نسل دیگر ممکن است معانی تازه‌ای بیابند . اما هر بازتعریف از یک نماد ابتدا نیاز به پذیرش جمعی دارد. بنابراین معانی نمادین بر پایه قراردادهای اجتماعی در یک فرهنگ درونی می‌شوند. نماد کلمه‌ای است که معنایی فراتر یا غیر از لفظ خود را القا می‌کند. نماد (که مظهر و سمبل هم نامیده شده) نشانهای است که نشانگر یک اندیشه، شیء، مفهوم، چگونگی و جز اینها می‌تواند باشد. نماد می‌تواند یک شیء مادی باشد که شکلش بطور طبیعی یا بر پایه قرارداد با چیزی که به آن اشاره می‌کند پیوند داشته باشد. برای نمونه فروهر نماد مزداپرستی است. نماد در اصطلاح روان‌شناسی تحلیلی نوعی شبیه ساخته لیبیدو است. صورتی ذهنی که هم می‌تواند لیبیدو را به همان اندازه قبلی سازدو هم اینکه آن را در قالبی متفاوت از صورت اولیه خود به جریان اندازد. اما شکل‌گیری نمادها یک روند آگاهانه نیست بلکه بر عکس از راه مکاشفه یا شهود از دل ناخودآگاه تولید و بیرون داده می‌شود. اغلب اوقات نمادها به‌طور مستقیم از رویاها نتیجه می‌شوند یا از آن‌ها تاثیر می‌پذیرند که این گونه نمادها پر از انرژی روانی و دارای نفوذی جبری و مقاومت ناپذیر هستند. نماد نه تنها باید بیانگر خیال‌پردازی‌های خودآگاهانه تکنولوژیک و فلسفی انسان باشد بلکه باید از ژرفای سرشت حیوانی او نیز خبر دهد: باید تقلیدی از کلیت انسان و بازگوکننده همان باشد. سرمایه نمادین: انسان موجودی است متعالی که همواره به دنبال کمال است و برای رسیدن به کمال تلاش می‌کند، انسان موجودی است که می‌تواند به کمال برسد و برای رسیدن به این کمال نیمه گم شده خود را در هر چیزی جستجو می‌کند و از این رو همواره تلاش می‌کند که نمادهای کمال و نیمه گم شده خود را در هر چیزی جستجو کند و زمانی که این نمادها را در چیزی می‌یابد، خود را بدان نزدیک کرده یا شبیه به آن می‌کند. این نمادها و سرمایه‌های نمادین به‌طور کلی به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل تقسیم‌بندی هستند که می‌توانند به‌طور کلی به دو گروه نمادین مبتنی بر معنویت (دینی و اخلاقی) و نمادین مبتنی بر الگوی مادی (لذت‌ها و منافع زودگذر) تقسیم شوند. سر تا سر جامعه از سرمایه‌ها پوشیده شده‌است و جایی از جامعه وجود ندارد که بتوان گفت که سرمایه‌های اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی وجود ندارند و از این رو چون سرمایه نمادین می‌تواند بخشی از سایر سرمایه‌ها تعریف شود، به‌طور کلی می‌توان گفت که سرمایه نمادین در سرتاسر جامعه وجود دارد و حضورش احساس می‌شود و می‌تواند از زمانی به زمانی دیگر و از مکانی به مکان دیگر تغییر یابد و گونه‌های مختلف به خود بگیرد سرمایه نمادین در سرتاسر جامعه حضور دارد و می‌تواند بر گفتار، رفتار و پندار مردم تاثیر بگذارید و تاثیر بگیرد. در درجه اول سرمایه نمادین نوع تغییر شکل یافته از هر نوع سرمایه محسوب می‌شود که به عنوان نماد و سمبل محسوب می‌شود و دارنده آن از جانب مردم مورد عزت و احترام قرار می‌گیرد و به نوعی، به عنوان پرستیژ محسوب می‌شود و از طرفی هر نوع از سرمایه می‌باشد که در چشم دیگران به عنوان نماد محسوب می‌شود. در بیانی دیگر می‌توان این چنین بیان نمود که سرمایه نمادین از هر نوع سرمایه به عنوان بعدی جداگانه محسوب می‌شود و در واقع باید سرمایه نمادین را به عنوان بعدی از هر سرمایه محسوب نمود ابعاد سرمایه نمادین سرمایه نمادین اقتصادی با توجه به مطالب بیان شده می‌توان چنین اظهار نمود که سرمایه نمادین اقتصادی، آن دسته از سرمایه اقتصادی می‌باشد که به عنوان نماد توسط جامعه پذیرفته شده‌است و دارنده آن، از طرف مردم صاحب احترام و منزلت می‌باشد. سرمایه اقتصادی: هر نوع سرمایه و دارایی مشهود می‌باشد که دارنده آن می‌تواند آن را به سرعت به وجه نقد تبدیل نماید. (البته باید به این نکته اشاره نمود که سرمایه نمادین اقتصادی به معنای داشتن سرمایه اقتصادی بیشتر نمی‌باشد و گاهی خلاف آن نیز صدق می‌کند، یعنی شاید در برخی مناطق و میان افراد خاصی ساده زیستی و زندگی بدون تجملات و ساده به عنوان سرمایه نمادین اقتصادی دارای ارزش و احترام باشد). ولی در کل باید چنین بیان نمود، که سرمایه نمادین اقتصادی، هر گونه از سرمایه اقتصادی محسوب می‌شود که به عنوان نماد و سمبل و پرستیژ استفاده می‌شود و دارنده آن از جانب مردم مورد احترام قرار می‌گیرد سرمایه نمادین فرهنگی سرمایه نمادین فرهنگی آن دسته از سرمایه فرهنگی می‌باشد که برای مردم به عنوان نماد محسوب می‌شود و مردم برای دارنده آن احترام و منزلت خاصی قائل می‌شوند (سرمایه فرهنگی نمادین، سرمایه فرهنگی است که فرد با داشتن آن سرمایه فرهنگی در چشم مردم، مورد ستایش و احترام است). (البته باید به این نکته اشاره نمود که سرمایه نمادین فرهنگی به معنای داشتن سرمایه فرهنگی بیشتر نمی‌باشد و گاهی خلاف آن نیز صدق می‌کند، یعنی شاید در برخی مناطق و میان افراد خاصی فرهنگ خاص یا کلا فرهنگ منفی و متضاد با فرهنگ پذیرفته شده به عنوان سرمایه نمادین فرهنگی دارای ارزش و احترام باشد). ولی در کل باید چنین بیان نمود، که سرمایه نمادین فرهنگی، هر گونه از سرمایه فرهنگی محسوب می‌شود که به عنوان نماد و سمبل و پرستیژ استفاده می‌شود و دارنده آن از جانب مردم (یاگروهی خاص) مورد احترام قرار می‌گیرد. سرمایه نمادین اجتماعی: سرمایه نمادین اجتماعی آن دسته از سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود که در میان مردم از احترام و منزلت بالایی برخوردار می‌باشد و به عنوان نماد از سوی جامعه محسوب می‌شود، (مانند عضویت و همکاری و مشارکت و ارتباط با اشخاص و گروه‌هایی که مردم آن را به عنوان نماد به‌شمار می‌آورند و برای فرد منزلت و احترام به همراه دارد). (البته باید به این نکته اشاره نمود که سرمایه نمادین اجتماعی به معنای داشتن سرمایه اجتماعی بیشتر نمی‌باشد و گاهی خلاف آن نیز صدق می‌کند، یعنی شاید در برخی مناطق و میان افراد خاصی، زندگی بدون رفت‌وآمد و ساده به عنوان سرمایه نمادین اجتماعی دارای ارزش و احترام باشد). ولی در کل باید چنین بیان نمود، که سرمایه نمادین اجتماعی، هر گونه از سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود که به عنوان نماد و سمبل و پرستیژ استفاده می‌شود و دارنده آن از جانب مردم مورد احترام قرار می‌گیرد والتر اودانیک، ولودیمیر. یونگ و سیاست. ترجمه علیرضا طیب. نشر نی. ۱۳۷۹. نمادها
[ "جنگ‌افزار شیمیایی", "جنگ‌افزار بیولوژیکی", "جنگ‌افزار هسته‌ای", "مسیحی", "یهودی", "هندو", "اسلام", "بودائی", "شینتو", "سیک", "بهائی", "آئین جین", "نشانه", "اندیشه", "شیء", "قرارداد", "فروهر", "مزداپرستی", "روان‌شناسی تحلیلی", "لیبیدو", "مکاشفه", "شهود", "ناخودآگاه" ]
[ "مفهوم‌ها", "نشانه‌شناسی", "نشانه‌گذاری", "نمادها", "عناصر نحوی" ]
381
نقاشی
0
2,564
0
[ "نگارگری", "نقاشي", "نگارگري", "نگارگر", "نگارگران", "نقاش", "نقاشان" ]
false
2,504
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مونالیزا اثر لئوناردو دا وینچی متعلق به دوره رنسانس. شب پرستاره اثر ونسان ونگوگ از جنبش پسادریافتگری. کیرکه جام را به ادیسه پیشکش می‌کند اثر جان ویلیام واترهاوس نقاشی ، نگارگری یا رسم ، فرآیندی است که طی آن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا بوم ایجاد نقش می‌کند و اثری خلق می‌شود. فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد نقاش نام دارد، به‌خصوص زمانی که نقاشی حرفه شخص باشد. نقاشی یکی از رشته‌های اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری می‌باشد. برخی از پژوهشگران معتقدند اولین نقاشی‌های یافت‌شده در غارها حاکی از آن است که انسان‌های اولیه با کشیدن نقش حیوانات و شکارشان به نوعی خود را آماده نبرد با آن‌ها می‌کرده‌اند. قدیمی‌ترین نقاشی‌ها در دنیا که متعلق به حدود ۳۲۰۰۰ هزار سال پیش می‌باشد، در گروته شاوه فرانسه قرار دارد. این نقاشی‌ها که با استفاده از افرای قرمز و رنگ‌دانه سیاه، حکاکی و رنگ شده‌اند، تصاویری از اسب‌ها، کرگدن‌ها، شیرها، بوفالوها و ماموت‌ها را نشان می‌دهند. این‌ها نمونه‌هایی از نقاشی در غار هستند که در اغلب نقاط دنیا وجود دارند. بسیاری از آثار شناخته شده و مشهور هنری امروزی، مانند مونالیزا، نقاشی هستند. هرچند اختلاف نظرهای جزئی در مورد کاملا هنری بودن آثاری که به روش‌های غیر سنتی و با روش‌های غیر از شیوه‌های کلاسیک خلق می‌شوند وجود دارد اما از لحاظ مفهومی، هنرمندانی که از صدا، نور، آتش‌بازی، چاپگرهای جوهرافشان، پیکسل‌های صفحه نمایشگر و حتی پاستل یا مواد دیگر برای خلق اثرشان استفاده می‌کنند، با کسانی که مواد سنتی و رنگ‌های آمیخته با زرده تخم مرغ را بکار می‌برند، یکسان هستند. در نتیجه به اغلب کارهای هنری از این دست نقاشی گفته می‌شود. در قیاس با نقاشی، طراحی، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است. نقاشی ساختمان یک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک ینا با استفاده از رنگ‌آمیزی در ساختار جزئیات کار موجود است. تکنیک‌های نقاشی برخی از تکنیک‌های نقاشی عبارتند از: رنگ‌زنی غلیظ آبرنگ لعاب دادن نقاشی یا رنگ مومی، نقاشی یا رنگی که با موم آب‌کرده می‌سازند. نقاشی دیواری، که معروف‌ترین نوع آن فرسکو است. سایش و نقاشی نقطه‌ای فوماتو سامی–ای تکه‌چسبانی (کلاژ) نقاشی بر روی تخته نقاشی با افشانه (ایر براش) نقاشی با مواد جدید نقاشی با کامپیوتر نقاشی با دود سبک‌های معروف نقاشی سبک‌های نقاشی می‌توانند با روشهای بکارگیری یا با توجه به جنبش هنری که بیشترین تطبیق را با مشخصات غالب و حاکمی که نقاشی نشان می‌دهد دارند، مشخص شوند. برخی از سبک‌های معروف عبارتند از: رئالیسم (واقع گرایی) (واقع گرایی) فرا واقع گرایی (سورئالیسم) امپرسیونیسم (برداشت گرایی) اکسپرسیونیسم پوینتیلیسم (نقطه نقطه یا نقطه چینی) هنر خام (هنر ابتدایی یا کودک گونه) کوبیسم (حجم گری) مدرنیسم (نوگرایی) آبستره (انتزاعی) پست مدرنیسم (فرا نوین) آوانگارد (پیشگام، وابسته به مکتب‌های هنری نوین و غیر سنتی) کانستراکتیویسم (ساخت گرایی) کناره سخت (لبه سخت) گرافیتی مینیاتور واژه‌های مرتبط طراحی مینیاتور قلم‌مو قلمدان دوات بوم رنگ‌گذاری قلم‌گیری بست نیم‌رخ چهره‌نگاری تک‌چهره‌سازی پرتره پرداز زراندود شنگرف لاجورد زرنگار نقاشی با دود رنگ روغن آبرنگ میکس مدیا تاریخ نقاشی جنبش‌های هنری سبک‌های نگارگری فهرست عنوان‌های نقاشی نگارگری ایرانی فهرست نگارگران ایرانی فهرست تابلوهای نقاشی نگارگری عثمانی فهرست نقاشان معاصر ایران نگارخانه سبک‌های نقاشی غربی
[ "لئوناردو دا وینچی", "رنسانس", "ونسان ونگوگ", "جنبش هنری", "پسادریافتگری", "ادیسه", "جان ویلیام واترهاوس", "رنگ", "کاغذ", "بوم (نقاشی)", "هنرهای تجسمی", "گروته شاوه", "فرانسه", "افرا", "مونالیزا", "رنگ‌زنی غلیظ", "آبرنگ", "لعاب", "نقاشی یا رنگ مومی", "موم", "نقاشی دیواری", "فرسکو", "سایش و نقاشی نقطه‌ای", "فوماتو", "سامی–ای", "تکه‌چسبانی", "نقاشی بر روی تخته", "نقاشی با افشانه", "نقاشی با مواد جدید", "نقاشی با کامپیوتر", "نقاشی با دود", "رئالیسم (واقع گرایی)", "فرا واقع گرایی", "امپرسیونیسم", "پوینتیلیسم", "هنر خام", "کوبیسم", "مدرنیسم", "آبستره", "پست مدرنیسم", "آوانگارد", "کانستراکتیویسم", "کناره سخت", "گرافیتی", "مینیاتور", "طراحی", "قلم‌مو", "قلمدان", "دوات", "رنگ‌گذاری", "قلم‌گیری", "بست", "نیم‌رخ", "چهره‌نگاری", "تک‌چهره‌سازی", "پرتره", "پرداز", "زراندود", "شنگرف", "لاجورد", "زرنگار", "رنگ روغن", "میکس مدیا", "تاریخ نقاشی", "سبک‌های نگارگری", "فهرست عنوان‌های نقاشی", "نگارگری ایرانی", "فهرست نگارگران ایرانی", "فهرست تابلوهای نقاشی", "نگارگری عثمانی", "فهرست نقاشان معاصر ایران", "واقع‌گرایی (هنر)", "هنر انتزاعی", "انجمن برادری پیشارافائلی", "هنر بیرونی", "هنر تزئینی مختلط", "باروک", "ناحیه گرایی", "دیوارنویسی", "آینده‌گری", "نقاشی بدن", "راست‌خط‌کاری", "هنر دیجیتال", "هیجان‌نمایی", "استاکیسم", "فوویسم", "دریافتگری", "نقطه‌چینی", "هنر بومی", "انتزاع تغزلی", "شیوه‌گرایی", "هنر عامه", "ساده‌گرایی", "مینیاتور غربی", "نوگرایی", "هنر بدوی", "نوکلاسیسیسم", "هنر دیدگانی", "شرق‌گرایی", "واقع‌گرایی عکس‌وار", "روکوکو", "خطوط راه‌راه", "تونالیسم", "فراواقع‌گرایی", "واقع‌گرایی سوسیالیستی", "رمانتیسیسم" ]
[ "نقاشی", "پیشه‌ها", "تکنیک‌های نقاشی", "هنر", "هنرهای تجسمی" ]
383
مطالعات کلاسیک
0
56
0
[ "كلاسيك ها", "کلاسیک ها", "کلاسیک‌ها", "مطالعات كلاسيك" ]
false
34
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مطالعات کلاسیک شاخه علمی مطالعه پیرامون آثار یا اندیشه‌های ماندگاری است که رفته رفته بخشی از میراث بشری به شمار آمده و می‌آیند. جنبه‌های گوناگون فرهنگی زمانی که به یک حد تکاملی نزدیک بشوند نمونه‌های برجسته‌ای از خود تولید می‌کنند. پس از آن نمونه‌های بهتر و بهتر یا دست کم همسطح پدید می‌آید ولی معمولا همان نمونه‌های تکمیل اولیه را آثار کلاسیک این یا آن رشته فرهنگی و هنری و فنی می‌نامند. آثار کلاسیک معمولا الگوی کارهای بعدی قرار می‌گیرند. برای نمونه کار استانداردسازی زبان نوشتاری فارسی نو پیرامون ۱۲۰۰ سال پیش (سده ۲ و ۳ هجری) آغاز شد و پس از غربال و پیرایش‌های پیاپی مردم پارسی‌گو رفته رفته به یک زبان استاندارد نوشتاری دارای چارچوب و معیار دست یافتند (فارسی یکی از نخستین زبان‌های دنیاست که استاندارد نوشتاری پیدا کرد). پس از آن سرایندگان و نویسندگان بسیاری طبع و توان خود را در پروراندن و تکمیل کردن و زیباسازی سبک نوشتاری پارسی آزمودند و هر کس کار شخص پیش از خود را پی گرفت تا اینکه توان نوشتاری پارسی به سطح آفریدن اثری مانند گشتاسپ‌نامه دقیقی و سپس به پیدایش شاهنامه فردوسی رسید. پس از شاهنامه آثار بسیاری در تقلید و تکمیل آن نوشته شد مانند گرشاسبنامه اسدی توسی و غیره ولی نمونه برتر و تکامل‌یافته اولیه همان شاهنامه فردوسی است که به این خاطر از آثار کلاسیک زبان پارسی به شمار می‌رود. به همین ترتیب ما آثار سرآمد و ماندگار یا همان کلاسیک در زمینه موسیقی، تندیس‌گری، معماری، پژوهش‌های فنی و غیره داریم. اروپائیان و در پی آن‌ها آمریکائیان در زبان‌های خود با نادیده گرفتن نقش دیگر تمدن‌های جهان در پیشرفت فرهنگ انسانی تنها به دستاوردهای فرهنگی یونان و روم نام کلاسیک داده و دوران‌های باستانی یونان و روم را «دوران کلاسیک» نامگذاری کرده‌اند. این نامگذاری نتیجه روند ریشه‌دار و طولانی اروپامحوری است. شعر کلاسیک فارسی
[ "فرهنگ", "گشتاسپ‌نامه", "شاهنامه", "فردوسی", "پارسی", "موسیقی", "تندیس‌گری", "معماری", "اروپامحوری", "شعر کلاسیک فارسی" ]
[ "روم باستان", "علوم انسانی", "مفهوم‌ها", "مطالعات باستانی", "یونان باستان" ]
384
تعطیلات
0
23
0
[ "تعطيلات", "رخصتی‌ها", "رخصتی ها", "تعطیلی", "رخصتی", "تعطيلي", "مرخصی" ]
false
11
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تعطیلات به روزهایی که مردم یا گروهی از کار و پیشه مرخصی داشته و آزادند اطلاق می‌شود. در سالنمای همه کشورها روزهایی که بیشتر سالگرد یا زادروز بزرگان است به عنوان روزهای تعطیل نهادینه شده‌است. از مهم‌ترین تعطیلات هر کشور می‌توان به جشن‌های آغاز سال، روز استقلال و روزهای تولد یا مرگ شخصیت‌های مهم اشاره کرد.
[ "سالگرد", "زادروز" ]
[ "انواع گردشگری", "تعطیلات", "انواع سفر", "انواع سفرها", "حقوق تجارت", "حقوق خانواده", "روابط کاری", "زمان", "سنت‌های فصلی", "فعالیت‌های گردشگری", "قانون کار", "موضوعات مرتبط با تعطیلات" ]
385
هواپیما
0
1,665
0
[ "هواپيما", "طیاره", "✈", "طياره", "هواپیما چگونه پرواز می کند", "هواپيما چگونه پرواز مي كند" ]
false
1,138
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
هواپیمای جت مسافربری بوئینگ ۷۳۷ هواپیما نوعی هواگرد ثابت‌بال است که توسط موتور جت یا پیستونی به پرواز در می‌آید. هواپیماها در اندازه‌ها، نوع‌ها و کاربردهای گوناگونی وجود دارند. طیف گسترده استفاده از هواپیماها شامل استفاده‌های تفریحی و گردشگری، حمل‌ونقل عمومی، نظامی و تحقیقاتی است و برخی نیز تولید شده‌اند تا از راه‌دور به وسیله یک کامپیوتر کنترل شوند؛ همانند پهپادها. اولین پرواز کنترل شده که به وسیله یک موتور توانست نیروی رانش برای پرواز را بدست بیاورد، پرنده رایت ۱ بود که در سال ۱۹۰۳ توسط برادران رایت در ایالات متحده آزمایش شد. سال‌ها قبل افرادی توانسته بودند دستگاه‌های پرنده‌ای بسازند و حتی با آن پرواز کنند اما اختراع برادران رایت اولین وسیله پروازی بود که کنترل آن کاملا در دست خلبان بود. از آن زمان به بعد طراحی هواپیما به سرعت بهبود یافت به‌طوری‌که در جنگ جهانی دوم بسیار مورد استفاده قرار گرفت. اولین هواپیمای جت جهان ساخته آلمان نازی به نام هاینکل هی ۱۷۸ (Heinkel He 178) و اولین هواپیمای جت مسافربری د هاویلند کومت (de Havilland Comet) بود که در سال ۱۹۵۲ ساخته شد. بوئینگ ۷۰۷ نیز اولین هواپیمای مسافربری بود که از نظر تجاری توانست به موفقیت برسد و از سال ۱۹۵۸ تا ۲۰۱۰ برای بیش از ۵۰ سال در ناوگان حمل‌ونقل هوایی بسیاری از کشورها سرویس‌دهی کند. در سال ۱۹۷۰ هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ ساخته شد و برای ۳۵ سال بزرگ‌ترین هواپیما مسافری جهان بود و از سال ۲۰۰۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۸۰ این رکورد را در کلاس مسافربری در دست دارد. همچنین بزرگترین هواپیمای جهان که کاربرد باربری دارد آنتونوف ۲۲۵ است که توسط شرکت اوکراینی ساخته شده‌است واژه‌شناسی واژه هواپیما توسط فرهنگستان ایران در زمان رضاشاه پهلوی ساخته شد و در ایران و دیگر کشورهای فارسی‌زبان رایج گردید. این واژه از ترکیب دو واژه هوا و پیما که از ریشه پیمایش یا پیمودن مشتق شده تشکیل می‌شود. پیش از ساختن این واژه در زمان قاجار واژه عربی طیاره بکارگرفته می‌شد که البته به فراموشی سپرده شد. در زبان انگلیسی واژه airplane از واژه فرانسوی aéroplane وام گرفته شده‌است. این واژه ریشه در زبان یونانی دارد. تاریخچه دوران باستان و اساطیر در داستان‌های اسطوره‌ای باستان نقل می‌کنند که انسان همیشه سعی می‌کرده به نحوی عمل پرواز را انجام دهد. برای مثال در افسانه‌های یونانی ایکاروس یا افسانه‌های دایدالوس و ویمانا در حماسه هند باستان نشانه‌هایی از پرواز وجود دارد. آن‌ها سعی می‌کردند به تقلید از پرندگان و با بال‌هایی که از پر و موم ساخته بودند پرواز کنند اما اکثرا موجب مرگشان می‌شد. همچنین مشهور است که در حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در یونان باستان، ارخطوس اولین دستگاه پرنده مصنوعی که به صورت خودکار پرواز می‌کرد را ساخته‌است؛ مدلی شبیه به یک پرنده که احتمالا با نیروی بخار پرواز می‌کرده و گفته می‌شد تا ۲۰۰ متر پرواز می‌کرد. دوران جدید عصر بالون‌ها تصویری از قدیمی‌ترین دستگاه پرنده موجود در جهان که در موزه نگه‌داری می‌شود. در قرن هفدهم، توجه بشر به پروازهای «سبک‌تر از هوا» معطوف گردید؛ بنابراین اولین پرواز با بالون‌هایی که از هوای گرم و هیدروژن پر می‌شدند انجام گرفت. اگر چه یکی از معایب بزرگ بالون این بود که ساکنین بالون کاملا در اختیار و دستخوش تغییرات هوا بودند و دائما به وسیله باد این طرف و آن طرف برده می‌شدند. هواپیماهای بی‌موتور تصویر ماشین پرنده در کتاب قوانین پرواز پرندگان اثر لئوناردو دا وینچی برخی از اولین پروازهای ثبت شده در طول تاریخ که توسط گلایدر انجام شده‌است به شاعر و مخترع قرن نهم عباس ابن فرناس و راهب قرن یازدهم Eilmer of Malmesbury نسبت داده می‌شود که البته هر دو ایشان صدمه می‌بینند. همچنین لئوناردو دا وینچی، نقاش، مجسمه‌ساز، فیزیکدان، فیلسوف، طبیب و دانشمند ایتالیایی توانست مهندسی بال پرندگان را کشف کند و طرح‌هایی را از یک ماشین پرنده را در کتاب قوانین پرواز پرندگان را رسم کند. وی مدعی شد که توسط بال‌های متحرک مصنوعی می‌توان مانند مرغان در آسمان پرواز کرد یا لااقل از مکان‌های مرتفع به آسانی و بی‌خطر فرود آمد. اندیشه وی را یارانش به باد مسخره گرفتند ولی او پس از مدتی آزمایش موفق شد دستگاه کوچکی بسازد که مرکب از دو بال، یک بدنه و یک سکان بود، داوینچی دستگاه خود را از مکان مرتفعی به پائین رها نمود و پس از طی خط سیر طولانی به آرامی روی زمین نشست. چندی بعد لئوناردو در سال ۱۵۰۰ دستگاه خود را کامل‌تر نمود بدین معنی که بوسیله یک فنر که حرکات ملایمی به بال‌های دستگاه اختراعی می‌داد موفق شد آن را مدت بیشتری در هوا نگاه دارد، ولی البته کسی با آن پرواز نکرد. در قرن‌های بعدی نیز افرادی توانستند به مدل‌هایی از وسیله‌های پروازی برسند. در سال ۱۶۷۸ میلادی بینه فرانسوی همانند داوینچی دستگاهی ساخت که بال‌هایش توسط انسان حرکت می‌کرد. وی در پرواز موفق نشد. در ۱۷۸۴ میلادی بین ونو فرانسوی نیز دستگاهی ساخت که بال‌هایش شبیه پروانه یا فرفره بود. این دستگاه نیز می‌توانست مدت زیادی در هوا بماند و سقوط نکند. در سال ۱۸۴۳ میلادی هنسون آلمانی دستگاهی ساخت که دارای دو بال بسیار بزرگ، یک سکان و اتاقک کوچک برای حمل انسان بود. این دستگاه نسبتا کامل‌تر از دستگاهای قبلی بود می‌توانست کم و بیش مانند هواپیماهای بی‌موتور عمل کند. بدین ترتیب که آن را با زحمت فراوانی آن را به مکان مرتفعی می‌بردند و هنگام وزیدن باد مناسب آن را به سوی جلو پرتاب می‌کردند. دستگاه سبک حتی با داشتن یک سرنشین در هوا چرخ می‌زد و به آرامی بر روی زمین می‌نشست. موفقیت هنسون در این راه توجه عده زیادی از محققین را جلب کرد و از این تاریخ به بعد متوجه شدند که ممکن است دستگاه کاملی تعبیه کرد که از مکان‌های مرتفع در فضا رها شود و مانند پرندگان بر روی هوا بلغزد بدون آنکه سقوط آنی در پی داشته باشد ولی ماندن در هوا و ادامه پرواز مشکل بزرگی بود که حل آن به نظر هیچ‌کس نمی‌رسید. از سوی دیگر همین اختراع تکمیل شده هنسون معایب فراوانی داشت و تقریبا دیگر افرادی که کار وی را تقلید کردند سقوط کرده و جان خود را از دست دادند. پس از هنسون، آلفونس پنو فرانسوی در سال ۱۸۷۱ میلادی هواپیمای دیگری ساخت که بسیار سبک بود و مدت‌ها می‌توانست در هوا باقی بماند. در حقیقت یکی از علت‌های ادامه نداشتن پرواز این‌گونه دستگاه‌ها سنگینی آن‌ها در هوا بود و دیگری آن که محور ثقل دستگاه کامل نبود و به همین علت آن طوری‌که پرندگان می‌توانند پرواز آزاد داشته باشند دستگاه‌های اختراعی نمی‌توانست این کار را انجام دهد. اوتو لیلیان‌تال در حال آزمایش هواپیمای بی‌موتور در سال ۱۸۹۵ پس از پنو افراد دیگری در کشورهای مختلف دست به تکمیل این اختراع زدند تا آنکه سرانجام در سال ۱۸۰۱ میلادی اوتو لیلینتال انگلیسی (Otto Lilienthal) موفق شد بال پرنده بسازد. این بال پرنده که شبیه بال خفاش بزرگ بود می‌توانست یک سرنشین با خود حمل کند و مدت زیادی در فضا باقی بماند. جنس این بال‌ها از ابرشیم و فوق‌العاده سبک و محکم بود و محور ثقل آن نیز کم و بیش در محل مناسبی تعبیه شده بود. اختراع لیلیان‌تال با آنکه موفقیت‌آمیز بود ولی سرانجام به علت نقص فنی کوچک باعث مرگش شد. پس از لیلیان‌تال مخترعین دیگری سال‌ها در این راه آزمایش کردند تا سرانجام در سال ۱۸۹۶ میلادی شانو فرانسوی موفق شد یک هواپیمای بی‌موتور کامل اختراع کند. این هواپیمای بی‌موتور دارای دو بال، یک سکان متحرک و یک محور ثقل صحیح بود و سرنشین آن می‌توانست باخیال راحت در آن بنشیند و از مکان بسیار مرتفعی در هوا رها شود و به میل خود سکان را حرکت داده به سیر هواپیما تغییر جهت دهد و به همین نحو وزش باد نامناسب را کنترل کند. این هواپیما در حقیقت پدر هواپیماهای موتوری دو پله است. جنس آن از ابریشم و آلومینیوم و چوب‌های فوق‌العاده سبک و محکم بود. اکنون اساس هواپیما کشف شده و به مرحله عمل درآمده بود. همه می‌دانستند جسم مسطح و سبک و وسیعی که دارای شکل منظم و محور ثقل معین باشد می‌تواند بر روی ذرات هوا بلغزد. در حقیقت ذرات هوا از سقوط آنی این دستگاه به واسطه تماس با سطح وسیع آن جلوگیری می‌کردند. اما مخترعان می‌خواستند این هواپیماهای بی‌موتور رو که فقط بر اثر وزش باد یا از مکان‌های مرتفع حرکت می‌کنند؛ دارای حرکت سریع بوده و به میل سرنشین به بالا و پائین و چب و راست بالاخره از مکانی به مکان دیگر برود. هواپیماهای موتوردار پرنده رایت ۱ در حال اولین آزمایش در ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳. در حال حاضر این هواپیما در موزه ملی هوافضای اسمیتسونین در شهر واشینگتن دی‌سی به نمایش گذاشته می‌شود. اما بسیاری مخترع هواپیما به معنای امروزی را برادران رایت می‌دانند. آن‌ها نخستین کسانی بودند که موفق شدند هواپیمای بی‌موتور یا بادبادک هوائی را نیرو داده با سرعت و به میل سرنشین در فضا به پرواز درآورند. برادران رایت پس از سال‌ها آزمایش در ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ در کیتی هاوک در کارولینای شمالی، آمریکا موفق شدند موتور کوچکی بر روی هواپیمای خود نصب کنند و به محور این موتور پروانه‌ای که عینا شبیه یک فرفره بود متصل سازند و در نتیجه هواپیما را بر اثر گردش فرفره با استفاده از نیروی موتور در هوا به پرواز درآورند. با اینکه پیش از برادران رایت موتورهای نفت سوز اختراع شده بود ولی فکر استفاده از پروانه (هلیس) برای شکافتن هوا و پیش بردن هواپیما به اندیشه کسی خطور نکرده بود. آن‌هایی که می‌خواستند هواپیما را با سرعت در فضا به حرکت درآوردند همگی سعی داشتند با استفاده از حرکت دادن بال‌ها این کار را انجام دهند زیرا آن‌ها می‌خواستند عینا از پرندگان تقلید کنند ولی کوشش مخترعین در این راه بجایی نرسیده بر همه ثابت شد که فکر برادران رایت یعنی استفاده از پروانه برای پیش بردن هواپیما در هوا صحیح‌ترین اندیشه‌هاست. هواپیمای آن‌ها به عنوان «اولین وسیله سنگین‌تر از هوا که پروازی قابل کنترل و پایدار را توسط موتور خودش» انجام داد نام گرفت. برادران رایت اوتو لیلیان‌تال را به عنوان الهام‌گر خود معرفی کردند. پس برادران رایت، کورتیس آمریکایی در سال ۱۹۰۸ اختراع رایت را تکمیل کرد و با قراردادن چند چرخ کوچک در زیر هواپیما مسئله فرود آمدن و برخاستن را حل کرد و بدین ترتیب از آن سال به بعد مخترعین در تکمیل این ماشین کوشیدند. هواپیماهای جت مسرشمیت ام‌ئی ۲۶۲ در موزه آلمان هواپیمای جت هواپیمایی است که از موتور جت برای پیشرانش استفاده می‌کند. اولین هواپیمای جت قابل استفاده، مدل Heinkel He 178 آلمانی بود که در سال ۱۹۳۹ آزمایش شد؛ و در سال ۱۹۴۳ هواپیمای مسرشمیت ام‌ئی ۲۶۲ (Messerschmitt Me 262) برای اولین بار در نیروی هوایی آلمان نازی استفاده شد. در اکتبر ۱۹۴۷ هواپیمای بل ایکس-۱ (Bell X-1) اولین هواپیمایی بود که توانست دیوار صوتی را بشکند. اولین هواپیمای تجاری جت نیز در سال ۱۹۵۲ به نام De Havilland Comet روانه بازار شد. ظرفیت این هواپیما بیش از ۱۰۰ نفر بود و توسط بریتانیا ساخته شده بود. بوئینگ ۷۰۷ اولین هواپیمای تجاری موفق دنیا بود که توانست برای بیش از ۵۰ سال از ۱۹۵۸ تا ۲۰۱۰ میلادی سرویس‌دهی کند. بوئینگ ۷۴۷ نیز از سال ۱۹۷۰ بزرگ‌ترین هواپیمای تجاری جهان بود تا این که در سال ۲۰۰۵ ایرباس آ-۳۸۰ این رکورد را شکست. ساختار هواپیما هواپیماها دارای ساختارهای متفاوتی هستند اما چند چیز در تمام هواپیماها مشترک است: بدنه بال مجموعه دم ارابه فرود # پیشرانه بدنه نمایی از داخل بدنه بوئینگ ۷۴۷. در بیشتر هواپیماها بدنه نقش اساسی و مشترکی مبنی بر قرار دادن بال، مجموعه دم، ارابه فرود و نیروی پیشرانه در موقعیت و وضعیت مناسب خود ایفا می‌کند. در واقع بدنه رابط بین بخش‌های اصلی دیگر است. اما در برخی هواپیماها مانند بال‌های پرنده، بدنه و بال یکپارچه بوده و مرزی بین آن‌ها وجود ندارد. از وظایف دیگر بدنه جذب شوک‌های وارده از طرف چرخ‌ها در هنگام فرود است. بدنه هواپیما گونه‌های مختلفی دارد که به شرح زیر است: بدنه اسکلتی یا خرپا: بدنه اسکلتی یا خرپا (Truss) در هواپیماهای اولیه تا جنگ جهانی اول بسیار استفاده می‌شد. هم‌اکنون در هواپیماهای دست‌ساز و نیز هواپیماهای مدل از این نوع بدنه استفاده زیادی می‌شود چرا که ساده، سبک و مقاوم بوده و با تیرک‌های چوبی قابل ساخت هستند. در این نوع بدنه اغلب نیروها و تنشهای وارده توسط سازه اصلی تحمل شده و از پوسته برای ایجاد شکل آیرودینامیکی به سازه استفاده می‌شود. سازه اصلی از تیرک‌های طولی، تیرک‌های مورب، قاب‌های عرضی و کابل‌های نگهدارنده تشکیل شده‌است. برادران رایت که اولین هواپیماهای قابل کنترل را ساختند از این حالت در ساختار بدنه هواپیماهایشان استفاده می‌کردند. بدنه تخم مرغی: در بدنه تخم مرغی (Monocoque) پوسته بدنه، اغلب نیروهای وارده را تحمل نموده و از سازه داخلی مختصری برای صلب شدن پوسته استفاده می‌شود. معمولا پوسته این نوع بدنه از جنس مواد کامپوزیت بوده و به صورت دو تکه ساخته می‌شود. بسیاری از هواپیماهای گلایدر، فوق سبک و هواپیماهای شکاری فوق مدرن نیز به این روش تولید شده‌است. بسیاری از هواپیماهای مدل و بدون سرنشین کاربردی نیز ازاین نوع بدنه سود می‌برند. بدنه نیمه تخم مرغی: بدنه نیمه تخم مرغی (Semi-Monocoque) دارای مشخصات و ویژگی‌هایی بین دو نوع فوق بوده که باعث شده اکثر هواپیماهای امروزی از این نوع بدنه استفاده نمایند. تقریبا همه هواپیماهای مسافربری و شکاری دارای این نوع سازه هستند. در بدنه نیمه تخم مرغی نیروها و شوک‌های وارده هم بواسطه سازه داخلی و هم توسط پوسته تحمل می‌شوند. در این ساختار در قسمت زیرین هواپیما یک گودی بوجود می‌آید که باعث می‌شود فشار ناشی از پرواز به آن قسمت و پوشش بدنه تقسیم شود. در این حالت فشار از قسمت پوشش بدنه به شدت کاهش می‌یابد و هواپیما دارای عمری بالاتر خواهد بود. بال هواپیما هواپیمای جنگنده اف ۱۴ تامکت و تورنادو با بال متحرک بال هواپیما حساس‌ترین و موثرترین قسمت هواپیما محسوب می‌شود. به همین دلیل در هنگام ساخت بال می‌بایست ظرافت و دقت خاصی به کار گرفته شود. تقریبا تمام نیرویی که هواپیما را به سمت بالا می‌کشاند توسط بال هواپیما ایجاد شده و بدنه نیز که به بال متصل است از حرکت بال پیروی می‌کند. کار بال‌ها افزایش نیروی بالا برنده (Lift) می‌باشد و در گردش هوا بسیار کمک می‌کنند. در طراحی هواپیما محاسبات بسیار گسترده‌ای برای بدست آوردن شکل مناسب بال اعم از سطح مقطع بال (air foil)، طول بال (wing span)، زاویه نصب بال (angle of incidence)، مکان نصب بال به بدنه (dihedral)، زاویه بین بال سمت چپ و بال سمت راست و… صورت می‌گیرد. یک اشتباه کوچک در ساخت بال حتی در یک هواپیمای مدل می‌تواند باعث زمین‌خوردن یا انحراف عمده هواپیما در حین پرواز شود. امروزه درصد بالایی از بال هواپیماها مشابه بدنه نیمه تخم‌مرغی (semi monocoque) دارای سازه داخلی کامل و پوسته نسبتا ضخیم آلومینیومی یا کامپوزیتی می‌باشند که پوسته نیز در تحمل نیروهای وارده به سازه داخلی کمک می‌کند. این نوع بال را در هواپیماهای مسافربری و باربری می‌توان مشاهده نمود. هواپیماهای بال ثابت: بیشتر هواپیماهای امروزی به‌ویژه هواپیماهای مسافری در این دسته جای دارند. منظور از بال ثابت آن است که بال هواپیما (بر خلاف هلیکوپتر) فقط در اثر پیش‌رانش نیروی برآر ایجاد می‌کند. اگرچه بال در بعضی هواپیماها برای جاگیری کمتر یا ملاحظات هواپویشی ممکن است باز و بسته شود ولی این‌گونه هواپیما را نیز دارای بال ثابت می‌شمارند چون باز و بسته شدن بال ایجاد نیروی برآر نمی‌کند. هواپیمای بال متحرک: در بالگردها نیروی برآر ناشی از چرخش بال یا پروانه در هوا است. هلی‌کوپتر یا بالگرد شناخته‌شده‌ترین هواپیما با بال متحرک است. هواچرخ نوع دیگری از این‌گونه هواپیما است. بعضی از هواپیماها مثل و-۲۲ آسپری ویژگی‌های بال ثابت و بال متحرک را یکجا دارند. برآافزا با لبه فرار سه‌درزه در یک بوئینگ ۷۴۷ که کاملا باز شده و آماده نشست می‌باشد. در بال‌ها دو سیستم قابل حرکت وجود دارد که تحت کنترل خلبان هستند: برآافزا: برآافزا (Flap) بر روی بال‌ها وجود دارند و خلبان با استفاده از یک سوئیچ یا اهرم آن‌ها را به هنگام برخاستن یا نشستن باز و بسته می‌کند. واحد آن‌ها درجه می‌باشد. حرکتشان به صورت هم‌زمان به سمت پایین و به حالت اولیه است یعنی حرکتی به سمت بالا که بال هواپیما را رد کند ندارند. کار برآافزاها افزایش نیروی بالابرنده (lift) می‌باشند یعنی به هواپیما کمک می‌کنند تا راحت‌تر به سمت بالا و پایین مانور داده و نرم‌تر پرواز کنند. برآافزاها می‌بایست با توجه به شرایط و نیاز در پرواز به میزان معینی باز و بسته شوند و اگر به مقدار زیادی باز یا بسته شوند می‌توانند در کاهش سرعت هواپیما به شدت تاثیر بگذارند. از برآافزا بیشتر در زمان‌های برخاست و نشست هواپیما که سرعت آن کم است برای جبران کمبود نیروی برآ استفاده می‌شود. چرخش حول محور طولی یا غلت زدن با استفاده از شهپرها انجام می‌شود شهپر: شهپر (Aileron) در نوک بال‌ها قرار دارند. خلبان با استفاده از فرمان هواپیما آن‌ها را به حرکت درمی‌آورد. وظیفه آن‌ها حرکت هواپیما در آسمان به چپ یا راست می‌باشد. حرکتشان بر خلاف یکدیگر است یعنی زمانی‌که شهپر بال چپ بالا می‌رود، شهپر بال راست پایین می‌آید. مجموعه دم دم هواپیما، کنترل آن و ایجاد تعادل استاتیکی هواپیما را بر عهده دارد. دم هواپیماها نیروی برایی (بالابرنده) تولید نمی‌کند و برخلاف تصور مقدار نیرویی در جهت مخالف هم تولید می‌کند. در طراحی ساختمان دم عموما از همان ساختار بال هواپیما تقلید می‌کنند بنابراین دارای همان استخوان بندی و آیرودینامیکی بال است. قسمت‌های اصلی مجموعه دم هواپیما شامل پایدارکننده افقی (stabilizer horziontal) و پایدارکننده عمودی (vertical stabilizer) است که وظیفه آن‌ها اولا تعادل و ثبات هواپیما در هوا و ثانیا در هدایت هواپیما به جهات راست، چپ، بالا و پایین است. هر کدام از پایدارکننده‌ها درای دو سکان هستند؛ سکان‌های ثابت و سکان‌های متحرک. سکان‌های ثابت کمک می‌کند تا اگر هواپیما در اثر عوامل خارجی منحرف گردد خود به خود هواپیما میل به برگشت به حالت اولیه رو داشته باشد و سکان‌های متحرک که توسط خود خلبان کنترل می‌شود کمک می‌کنند تا خلبان بتواند به اختیار خود هواپیمای خود رو به سمت چپ و راست یا بالا و پایین هدایت نماید. دم یک هواپیمای ایرباس آ-۳۸۰. پایدارکننده‌های عمودی و افقی و همچنین سکان‌های رادر و بالابر در آن مشخص است. پایدارکننده عمودی: پایدارکننده عمودی در بعضی هواپیماها همانند اف-۱۴ تامکت به صورت دوتایی و در هواپیماهایی مانند بوئینگ ۷۴۷ یا اف-۴ به صورت تکی وجود دارد. به قسمت متحرک پایدارکننده عمودی رادر (Rudder) می‌گویند. خلبان به وسیله پدال‌هایی که در زیرپایش قرار دارد رادر را حرکت می‌دهد. حرکت رادر و تاثیر آن روی هواپیما به این صورت است که با حرکت رادر به سمت چپ، هوایی که از سمت چپ پایدارکننده عمودی به رادر برخورد می‌کند، آن را فشرده می‌کند و به آن اعمال نیرو می‌کند و باعث می‌شود که قسمت دم هواپیما به سمت راست حرکت کند و این گشتاور ایجاد شده حول محور عمودی باعث چرخش نوک هواپیما به سمت چپ می‌گردد. در اصل رادر کمک می‌کند هواپیما بدون تغییر ارتفاع به چپ و راست برود. پایدارکننده افقی: شکل ظاهری و ساخت درونی پایدارکننده افقی تقریبا شبیه ساختمان بال است با این تفاوت که بال همیشه ثابت است در حالیکه پایدارکننده افقی در بعضی هواپیماها ممکن است متحرک باشد و حول محور طولی خود بچرخد. همچنین بال‌ها همیشه به بدنه متصل هستند در حالیکه پایدارکننده افقی را هم به انتهای بدنه و هم بالای دم عمودی متصل می‌کنند. سکان افقی در حالت معمولی یا خنثی تقریبا موازی با سطح زمین است در حال پرواز از بالا و پایین رفتن غیرضروری نوک هواپیما جلوگیری می‌کنند. هواپیمای آنتونوف ۲۲۵ که بیش از ۲۵۰ تن بار حمل می‌کند و ۳۰۰ تن وزن دارد و از دو پایدارکننده عمودی بهره می‌برد. پایدارکننده افقی که از آن به عنوان دم افقی هواپیما نیز یاد می‌شود، سطحی برا است که در انتهای هواپیما قرار گرفته‌است. یک هواپیما برای پرواز امن باید از نظر طولی متعادل باشد. معنی این حرف آن است که برآیند کل نیروهایی که به یک هواپیما وارد می‌شود نباید حول مرکز جرم آن، گشتاور ایجاد کند. بدون وجود پایدارکننده افقی، تنها با یک ترکیب خاص از سرعت و مرکز جرم هواپیما، تعادل هواپیما حفظ می‌شود. پایدارکننده افقی یک نیروی متعادل‌کننده اعمال می‌کند که باعث می‌شود در صورت تغییر محل مرکز جرم و تغییر سرعت، هواپیما همچنان بتواند تعادل خود را حفظ کند. از آنجایی که پایدارکننده افقی در فاصله به نسبت زیادی از مرکز جرم قرار دارد، مقدار کمی از نیروی برا نیز می‌تواند گشتاور بزرگی در مرکز جرم ایجاد کند. چنانچه هواپیمایی بال داشته یاشد ولی فاقد دم باشد، از نظر جانبی متعادل است و تنها از نظر طولی با ناپایداری مواجه می‌شود. یعنی هر آشوبی (از جمله تندباد) که تمایل به بالا بردن دماغه هواپیما داشته باشد، یک گشتاور بالابرنده دماغه ایجاد می‌کند که آن خود تمایل به بیشتر بالابردن دماغه خواهد داشت. با اضافه کردن پایدارکننده افقی به انتهای هواپیما، یک گشتاور پایین آورنده در دماغه ایجاد می‌شود؛ بنابراین پایدارکننده افقی، خاصیت نامتعادل‌کنندگی بال را بی‌اثر می‌کند و هواپیما را از نظر طولی متعادل می‌کند. یک هواپیمای متعادل، تحت تاثیر گشتاور حاصل از عملیات سرعت‌گیری یا ارتفاع‌گیری قرار نمی‌گیرد. پایدارکننده افقی نیز همانند پایدارکننده عمودی از دو سکان افقی ثابت و متحرک تشکیل شده‌است: سطح ثابت یا سکان ایستاور (Horizonal Stabilizer) سطح متحرک یا سکان بالابر (Elevator) بالابر (elevator) سطح متحرکی است که به پایدارکننده افقی لولا شده و دارای ترکیبی همانند شهپرها می‌باشد. با این حال بالابرها برخلاف شهپرها که خلاف جهت هم حرکت می‌کند، در جهت موافق هم عمل می‌کنند. بالابر با حرکت خود باعث می‌شود تا دم هواپیما به بالا و پایین برود و به تبع آن نوک هواپیما نیز بالا و پایین برود. بمب‌افکن نورث آمریکن ایکس‌بی-۷۰ (North American XB-70) یکی از نمونه‌های استفاده از کانارد بود. کانارد: کانارد (canard) نوعی از دم هواپیما که در قسمت جلوی بدنه نصب می‌شود و بدون ایجاد نیروی بالابر مخالف می‌تواند تعادل را ایجاد کند و در واقع نیرویی در دم این هواپیماها تلف نمی‌شود و هم بال و هم دم نیروی برآ تولید می‌کنند. کارکرد کانارد شبیه به کارکرد دم هواپیماست و هر دو نوعی پایدارکننده افقی محسوب می‌شوند. به دلیل سخت بودن طراحی کانارد و پیچیده بودن رفتار هواپیماهایی که از کانارد استفاده می‌کنند کانارد در طراحی هواپیما متداول نیست. ارابه فرود ارابه فرود در ایرباس آ-۳۸۰، بزرگ‌ترین هواپیمای جهان. ارابه فرود (Landing gear) سازه‌ای است که هواپیما در هنگام توقف یا حرکت بر روی زمین بر آن تکیه دارد. ارابه‌های فرود یکی از قسمت‌های مهم هواپیما هستند که کار جذب انرژی ناشی از فرود هواپیما را نیز برعهده دارند. در مراحل طراحی یک هواپیما، طراحی ارابه فرود معمولا پس از طراحی بدنه و چیدمان اجزاء هواپیما و محل مرکز ثقل هواپیما است. شایع‌ترین و مورد استفاده‌ترین نوع ارابه فرود نوع چرخ‌دار آن است که حداقل سه چرخ داشته باشد. این نوع دارای دو چرخ اصلی در عقب مرکز ثقل و یک چرخ کمک در جلوی مرکز ثقل است. اکثر هواپیماهای مسافری و همین‌طور جنگنده‌هایی همانند اف-۱۶ ایالات متحده یا میگ-۲۹ روسیه دارای ارابه فرود سه چرخی هستند اما در برخی هواپیماها اسکی (برای روی برف) و محفظه هوا (برای روی آب) نیز به جای چرخ بکار می‌رود. در بیشتر هواپیماها ارابه فرود پس از برخاستن هواپیما جمع می‌شود تا از نیروی پسار بکاهد به عبارتی دیگر برای آن که هواپیما سرعتش زیاد شود، باید کمترین مقاومت را در برابر هوا داشته باشد یعنی باید به بیشترین حالت آیرودینامیکی ممکن برسد. اگر چرخ‌ها جمع نشوند یک مقاومت جدی در برابر باد ایجاد خواهد شد و مانند ترمز باعث کاهش سرعت می‌شوند. چرخ‌های هواپیما مانند یک خودرو، دارای ترمز هستند. اما این ترمزها وارد عمل نمی‌شوند مگر زمانی که سرعت هواپیما بسیار کم باشد. خلبان زمانی از آن‌ها استفاده می‌کند که بخواهد به‌طور کامل هواپیما را جلوی ترمینال متوقف کند. پیشرانه هواپیما برای آنکه بتواند پرواز کند باید نیروی بالابرنده‌اش (lift) را بیشتر کند که این اتفاق با افزایش سرعت هواپیما می‌افتد. افزایش سرعت هواپیما توسط موتور آن است. هواپیماهای نخستین از موتورهای پیستونی استفاده می‌کردند که مکانیزمی همانند موتورهای خودرو داشت اما بعد از چند سال موتورهای جت تولید شدند و هم‌اکنون از آن‌ها در هواپیماها استفاده می‌شود. انواع موتورهای جت عبارتند از: جت (Jet) توربوجت (TurboJet) توربوفن (TurboFan) توربوپراپ (TurboProp) پالس‌جت (PulseJet) رم‌جت (RamJet) توربو رم‌جت (TurboRamJet) اسکرم‌جت (ScramJet) هواپیماهای جت سرعتی بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ کیلومتر در ساعت (۴۳۰ تا ۵۶۰ مایل در ساعت) دارند. همچنین برای برخاستن از زمین و فرود به ترتیب سرعتی در حدود ۱۵۰ تا ۲۵۰ کیلومتر در ساعت (۹۳ تا ۱۵۵ مایل در ساعت) نیاز دارند. موتورهای پیستونی در هواپیماهای نخستین و هواپیماهای کوچک از موتورهای رفت و برگشتی (موتورهای پیستونی) برای عامل محرکه استفاده می‌شود. این موتورها از نظر کلیات شباهت زیادی با موتور اتوموبیل‌ها دارند با این تفاوت که این موتورها با دور و حجم بالاتری ساخته می‌شوند. مقدار نیروی محرکه‌ای که یک موتور پیستونی ایجاد می‌کند رابطه نزدیکی با میزان شعاع ملخ هواپیما (پروانه) دارد. اگر شعاع ملخ کم باشد بازده موتور کم است و اگر شعاع زیاد باشد بازده موتور بیشتر است. اما در صورتی که اندازه ملخ زیاد باشد، برای جلوگیری از ایجاد صدای بیش از اندازه، موتور باید در سرعت خیلی کمتر کار کند که این باعث پایین آمدن سرعت می‌شود. هواپیمای سسنا ۱۷۲ به همین دلیل این‌گونه موتورها بیشتر در هواپیماهای کوچک چند سرنشینه که کمتر از ۵ ماخ سرعت دارند استفاده می‌شود. در حالی که برای پرواز با سرعت بیشتر به موتور جت نیاز است. هواپیماهای ملخ‌دار در اغلب موارد کم‌صداتر از هواپیماهای دارای موتور جت هستند. همچنین هزینه ساخت آن‌ها کمتر است. برای مثال هواپیمای ۴ نفره سسنا ۱۷۲ جزء دسته‌بندی هواپیمای‌های تک موتوره پیستونی بال بالا و بال ثابت است که اولین پرواز این هواپیما در سال ۱۹۵۵ صورت پذیرفت و تولید آن هنوز هم ادامه دارد و تاکنون بیشتر از هر هواپیمای دیگری تولید شده‌است. به‌جز خلبان سه سرنشین دیگر ظرفیت دارد و سرعت گشت‌زنی آن ۲۲۶ کیلومتر در ساعت است. تاکنون بیش از ۴۳،۰۰۰ هواپیمای سسنا ۱۷۲ تولید شده‌است. موتورهای پیستونی در ابتدا با آب خنک می‌شدند به همین خاطر سنگین بودند و مبدل‌های حرارتی آن‌ها نیروی مقاوم زیادی تولید می‌کرد. در سال ۱۹۰۸ میلادی موتورهایی ساخته شد که با هوا خنک می‌شد. در این موتورها پیستون‌ها به‌طور دوار در اطراف محور مرکزی قرار داشتند. موتورهای جت موتورهای جت، نوعی موتور هستند که از شتاب دادن و تخلیه سیال برای ایجاد پیش‌رانش بر پایه قانون سوم نیوتن استفاده می‌کنند. موتورهایی مانند توربوجت، توربوفن، رم‌جت و موتور موشک همگی گونه‌ای از موتور جت به‌شمار می‌روند؛ ولی معمولا منظور از موتور جت توربینی است که با بیرون‌دادن گاز داغ برای پیشرانش به‌کار می‌رود. اصول پایه کارکرد این نوع موتورها تقریبا ساده است، هوا از طریق یک مجرای ورودی به بخش کمپرسور وارد شده و متراکم می‌شود، سپس هوای متراکم وارد محفظه احتراق شده و با اضافه شدن سوخت مشتعل می‌شود. گرمای ناشی از احتراق مخلوط هوا و سوخت باعث منبسط شدن و جریان یافتن آن به سمت انتهای موتور می‌گردد، این جریان منبسط شونده از میان یک سری پره‌های توربین عبور می‌کند که از طریق یک شفت به کمپرسور متصل شده‌اند. هوای منبسط شده توربین را به گردش درمی‌آورد که در نتیجه باعث به حرکت درآمدن کمپرسور نیز می‌شوند. زمانی که هوای منبسط شونده بخش توربین را نیز پشت سر گذاشت با سرعتی بسیار بیشتر از زمانی که وارد موتور شده از آن خارج می‌شود که این تفاوت سرعت بین هوای ورودی و خروجی، رانش مورد نیاز را ایجاد می‌کند. در واقع موتورهای جت شتاب بسیار زیادی به حجم کمی از هوا می‌دهند. موتور توربوجت یک موتور توربوجت توربوجت یا چرخش زای شارشی نوعی موتور جت است که در آن همه هوای مکیده‌شده به اتاق احتراق می‌رود و پس از مخلوط شدن با سوخت و احتراق به‌صورت گاز خروجی داغ از دهانه عقب موتور خارج می‌شود. این نوع موتور قدیمی‌ترین نوع موتور جت است. موتورهای توربو جت، بیشتر بر نیروی تولیدی از گازهای خروجی اتکا دارند. در موتورهای توربوجت، ابتدا، هوا وارد کمپرسور شده و متراکم می‌گردد. اما چون این هوا با سرعت نسبتا زیادی وارد موتور گردیده برای احتراق مناسب نیست و بیش‌تر سوخت مصرف شده، بدون اشتعال هدر می‌رود. به همین دلیل هوا به قسمت دیفیوزر یا همان کاهنده سرعت فرستاده می‌شود تا از سرعت آن کاسته شود. در دیفیوزر، ابتدا از سرعت هوا کاسته و بر دما و فشار آن افزوده می‌شود. سپس این هوای آماده برای احتراق، به اتاقک احتراق فرستاده می‌شود. در اتاقک احتراق یا Combaustion Chamber، هوا ابتدا وارد لوله احتراق گشته، با سوخت مخلوط شده سپس محترق می‌گردد. قسمتی از نیروی حاصله از این احتراق صرف گرداندن توربین شده و مابقی برای تولید نیروی رانش به کار می‌رود. گاهی در هواپیماهای توربوجت، بعد از شیپوره خروجی یا نازل، قسمتی به نام پس سوز (After Burner) قرار می‌دهند که بر نیروی محرکه می‌افزاید. اولین هواپیمای مجهز به موتور جت و توربوجت اچ. ایی-۱۷۸ ساخت آلمانی‌ها بود و با به‌کارگیری هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ و دی.سی. هشت، ساخته مگ دانل داگلاس، خطوط مسافربری با هواپیمای جت نیز آغاز به کار کردند. موتور توربوفن موتور توربوفن GE۹۰ محصول شرکت جنرال الکتریک آمریکا موتورهای توربوفن در سرعت‌های متوسط (اما کم‌تر از سرعت صوت) دارای بازده بهتری هستند و از نظر تولید سر و صدا نیز قابلیت بهتری دارند به همین علت در بیش‌تر هواپیماهای مسافربری که در محدوده سرعت‌های ساب سونیک (Sub Sonic) هستند از این نوع موتور استفاده می‌شود. موتور توربوفن، یک کمپرسور بسیار بزرگ در جلوی موتور دارد که نسبت زیادی هوا پس از عبور از فن از فاصله بین فن و پوسته عبور کرده در انتهای موتور با گازهای داغ خروجی موتور یکی می‌شوند و نیروی پیشرانه را افزایش می‌دهد. توربوفن‌ها کارایی بهتری نسبت به توربوجت‌های ساده دارند؛ زیرا به حجم زیادی از هوا که از فن عبور می‌کند شتاب داده می‌شود و با توجه به هوای کمی که از هسته موتور عبور می‌کند، نیروی پیشرانه زیادی تولید می‌کند. در موتورهای توربوفن، ابتدا هوا متراکم شده سپس وارد اتاقک احتراق می‌شود و بعد از احتراق از طریق شیپوره یا نازل خروجی خارج شده و در طی این فرایند، نیروی رانش لازم را جهت رانش هواپیما به جلو تامین می‌نماید. البته در موتورهای توربوفن، مقادیر دیگری از هوا از طریق کنارگذر نیز عبور داده می‌شود که در نهایت به گازهای خروجی داغ پیوسته و نیروی رانش را افزایش می‌دهد. به این عمل اصطلاحا جریان سرد می‌گویند و مزایایی از قبیل تولید نیروی رانش بیشتر، خنک کاری موتور و… دارد. تفاوت موتورهای توربوفن با توربوپراپ در این است که موتورهای توربوپراپ، فن یا ملخ ایجادکننده رانش در خارج از پوسته موتور قرار گرفته اما در موتورهای توربوفن، ملخ یا فن تولیدکننده رانش کاملا در درون پوسته موتور قرار گرفته‌است. موتور توربوفن به عبارت دیگر با اتصال یک پروانه (ملخ) به یک موتور جت، موتور توربوفن حاصل می‌شود. پروانه، یک جت سرد ایجاد می‌کند، بنابراین در موتورهای توربوفن دو جت وجود دارد که یکی جت گرم که از انتهای موتور خارج می‌شود و دیگری جت سرد که از داخل پوشش و مجرایی که پروانه را احاطه کرده‌است خارج می‌شود. اولین بار در سال ۱۹۳۶ فرانک ویذل طرح موتور توربوفن را به ثبت رسانید و اولین هواپیما با موتور توربوفن، یک هواپیمای مسافربری با نام وی. سی-۱۰ بود که در سال ۱۹۵۹ پرواز کرد. موتور توربوپراپ یک موتور توربوپراپ توربوپراپ (به انگلیسی: Turboprop)، نوعی موتور هواپیما است که معمولا در هواپیماهای کوچک و کم‌سرعت استفاده می‌شود. توربوپراپ‌ها در سرعت‌های کم، بازده بسیار بهتری نسبت به توربوفن‌ها و توربوجت‌ها دارند. از اشکالات عمده این نوع موتور این است که در سرعت‌های بالا صدای آن‌ها زیاد است. این نوع موتور بیشتر در هواپیماهای ترابری نظامی و هواپیماهای کوچک که در سرعت‌های زیرسرعت صوت (Sub Sonic) حداکثر تا ۷۳۰ کیلومتر در ساعت حرکت می‌کنند کاربرد دارد و در سرعت‌های بیشتر کاربرد ندارند. موتورهای توربوپراپ، در حقیقت از نیروی ملخ برای تولید رانش استفاده می‌کنند و تنها وجه جت بودن آن‌ها تولید نیروی لازم برای این چرخش توسط موتور جت است. با اینکه گاز خروجی این موتورها نوعی جت است اما در حدود ۹۰ درصد از رانش توسط ملخ فراهم می‌شود. تفاوت موتورهای توربوفن با توربوپراپ در این است که موتورهای توربوپراپ، فن یا ملخ ایجادکننده پیشرانه در خارج از پوسته موتور قرار گرفته اما در موتورهای توربوفن، ملخ یا فن تولیدکننده پیش‌رانه کاملا در درون پوسته موتور قرار گرفته‌است. موتور پالس‌جت طرز کار موتور پالس جت: ۱- هوا وارد موتور می‌شود؛ ۲- هوا با سوخت مخلوط می‌شود؛ ۳- دریچه بسته می‌شود؛ ۴- مخلوط سوخت و هوا که آتش گرفته‌اند از اگزوز خارج شده و موشک را به جلو می‌رانند. موتورهای پالس جت دارای توربین، کمپرسور، یا شفت نیستند و تنها قطعه متحرک، البته در نوع دریچه‌دار، دریچه آن است. در این‌گونه موتورها، ابتدا توده بزرگی از احتراق در داخل موتور صورت می‌پذیرد که سبب بسته ماندن دریچه می‌شود. چون تنها راه فرار هوا از موتور قسمت انتهای آن می‌باشد هوا به طرف آنجا هجوم می‌آورد. در نتیجه خروج هوا، خلا یا حالت مکشی به وجود آمده که باعث بازشدن دریچه و ورود هوای تازه می‌شود. در این حالت، مقداری هوای محترق شده از خروج بازمانده و صرف تراکم و احتراق گاز تازه‌وارد می‌گردد و سیکل به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند. البته این نوع از موتور جت کاربرد زیادی ندارند اما در بعضی از هلیکوپترها جهت افزایش سرعت خطی آن‌ها استفاده می‌گردد. موتور الکتریکی انرژی خورشیدی نیروی محرکه این هواپیما را تامین می‌کند. موتورهای الکتریکی به جای موتورهای درون‌سوز در هواپیمای الکتریکی استفاده می‌شوند. این انرژی الکتریکی می‌تواند از پیل‌های سوختی، سلول‌های خورشیدی، برق بی‌سیم یا باتری گرفته شود. درحال حاضر پروازها با استفاده از موتور الکتریکی بیشتر به صورت آزمایشی انجام می‌شود، شامل هواپیماهای باسرنشین و بی‌سرنشینی که از موتور الکتریکی استفاده می‌کنند و از دهه ۱۹۷۰ به پرواز درآمده‌اند. موتور راکت در خلال جنگ جهانی دوم آلمان نازی توانست هواپیمایی با نام می‌۱۶۳ کومت (Me 163 Komet) بسازند که با نیروی موتور راکت به پرواز درآید. پس از آن ایالات متحده توانست با هواپیمای بل ایکس-۱ که از موتور راکت برای رانش استفاده می‌کرد از دیوار صوتی برای اولین بار بگذرد. بعدها هواپیمای نورث امریکن ایکس-۱۵ (North American X-15) که آن هم از موتور راکت استفاده می‌کرد توانست از دیوار صوتی بگذرد و رکورد بیشترین سرعت و ارتفاع را با رسیدن به مرز فضا ثبت کند. از سال ۱۹۶۷ تا به امروز نیز هواپیمای نورث امریکن ایکس-۱۵ رکورد رسمی سریعترین هواپیمای سرنشین‌دار را با حداکثر سرعت ۷۲۷۴ کیلومتر بر ساعت در اختیار دارد. با وجود آن که موتورهای راکت در چندین هواپیما در میانه‌های سده بیستم استفاده شد اما امروزه در هواپیماها کاربرد زیادی ندارد و فقط در پروژه‌های نظامی از آن استفاده می‌شود. موتور رم‌جت اصول کار رم‌جت موتور رم‌جت ساده‌ترین نوع موتور جت است. در این نوع موتور هوایی که وارد موتور می‌شود به خاطر سرعت ورود به مجرای موتور خودبه‌خود فشرده می‌شود و نیازی به داشتن فشارنده (کمپرسور) نیست. موتور رم‌جت فقط در سرعت‌های زیاد کارایی دارد به همین دلیل نمی‌توان از آن برای شروع پرواز (take off) استفاده کرد و بایستی هواپیمای مجهز به این موتور توسط فلاخن پرتاب شود یا همانند موشک از یک هواپیمای مادر شلیک شود تا موتور آن به کار افتد. موتورهای رم جت، هیچ قطعه متحرکی ندارند و در نگاه اول، مانند یک لوله توخالی به نظر می‌رسند که بیشتر در سرعت‌های مافوق صوت به کار می‌روند. موتورهای رم جت نیز مانند پالس جت، دارای توربین، کمپرسور یا … نمی‌باشند از آن‌ها به عنوان موتور دوم استفاده می‌کنند که با این تفاسیر بیشتر در موشک‌ها به کار می‌روند. در این‌گونه موتورها، برای روشن شدن موتور ابتدا باید سرعت هوا به مقدار لازم برسد در صورت رخداد چنین حالتی، موتور جت به‌طور خودکار خود را روشن می‌کند. در موتور رم جت، هوا با سرعت زیاد وارد موتور شده و به علت سرعت بیش از حد، در قسمت دیفیوزر به خوبی متراکم شده و دما و فشار آن بسیار بالا می‌رود. در این حالت مخلوط هوا و سوخت محترق گشته و با خروج از موتور، نیروی رانش بسیار زیادی را آزاد می‌کنند. این موتورها قدرت بسیار زیادی را دارا می‌باشند اما برای شروع پرواز و برخاست مناسب نمی‌باشند. به این دلیل که این نوع موتورها در ابتدا سرعت زیادی ایجاد می‌کنند در نسل جدید موشک‌های هوا به هوای شرکت MBDA یعنی موشک مترو (Metro) به جای استفاده از موتورهای موشکی از این موتورهای جت استفاده می‌کنند که هم سرعت بالایی دارند و هم قدرت مانور فوق‌العاده‌ای به موشک می‌دهند. موتور توربو رم‌جت اس‌آر-۷۱ که در دهه ۱۹۶۰ ساخته شد از نظر بسیاری از مشخصات پروازی توانمندترین هواپیمای تاریخ محسوب می‌شود. موتور توربو رم‌جت از دو جزء ساخته می‌شود:۱-موتور رم جت ۲- توربوفن. در این نوع جنگنده‌ها ابتدا برای شروع پرواز خلبان موتور توربوفن را روشن می‌کند تا انرژی لازم برای برخاست بوجود آید. سپس بعد از این که هواپیما به سرعت ۱ ماخ (سرعت صوت) یا نزدیک به آن رسید خود به خود موتور توربوفن خاموش شده و دریچه آن بسته می‌شود. سپس باد موجود وارد همان موتور گشته ولی به جای ورود به داخل توربوفن، از کنار آن عبور و به داخل موتور رم‌جت می‌رود و در همان حال است که با فشار موجود در هوا، موتور روشن شده و در عرض ۱۵ ثانیه هواپیما از یک ماخ به ۳/۵ الی ۷ ماخ می‌رسد. گفتنی است که این موتور فقط در ۲ هواپیما ساخته شده‌است. لاکهید اس آر-۷۱ (SR-71) و لاکهید آر-کیو ۱۷۰ (RQ-170). پهپاد لاکهید آرکیو-۱۷۰ ساخته ایالات متحده دارای موتور توربو رم‌جت است. یک فروند از این هواپیما در سال ۲۰۱۱ میلادی توسط سپاه ایران درحالی که در مرزهای ایران در حال شناسایی بود به تصرف درآمد. هواپیمای لاکهید اس آر-۷۱ (SR-71) نوعی هواپیمای سرنشین‌دار شناسایی دوربرد بود که اولین فروند آن در سال ۱۹۶۴ به پرواز درآمده و از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۹۸ در خدمت نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا بود. این هواپیما با بیشینه سرعتی بالای ۳ ماخ همچنان با اختلاف قابل توجه، رکورددار سریعترین هواپیمای سرنشین‌دار تاریخ است. در مجموع ۳۲ فروند از این هواپیما ساخته شد که ۱۲ فروند آن بر اثر سوانح مختلف از دست رفتند اما هیچ‌یک مورد اصابت آتش دشمن قرار نگرفتند. این هواپیما در عمل قابلیت رادارگریزی ندارد به‌طوری‌که حتی از فواصل بسیار دور توسط رادارهای کنترل هوایی مسافربری نیز قابل ردگیری است. اما با این حال، خصوصیت اصلی‌ای که آن را دربرابر تمام حملات موشکی طی ۳۵ سال خدمتش ایمن ساخت، سرعت بالای آن بود. به‌طوری‌که در طی مدت خدمتش بیش از چهار هزار تلاش برای رهگیری آن شکست خورد و از ۳۲ فروند تولید شده آن هیچ‌کدام توسط دشمن سرنگون نشدند. لاکهید آر-کیو ۱۷۰ یک هواپیمای شناسایی بدون سرنشین (پهپاد) است که توسط نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا در عملیات بلندمدت آزادی (جنگ افغانستان) مورد استفاده قرار گرفته‌است. از مشخصات این هواپیما اطلاعات اندکی به بیرون درز پیدا کرده‌است، اما کارشناسان نظامی معتقدند که دارای قابلیت هواپیما رادارگریز بوده و دارای ابزارهای شناسایی می‌باشد. در سال ۲۰۱۱ نیروی هوایی سپاه پاسداران ایران توانست یکی از این پهپادها را که به داخل مرز ایران آمده بود به تصرف خود درآورد. موتور اسکرم جت طرح ساده موتور اسکرم جت نام این موتورها از واژه (supersonic combustion ramjet) گرفته شده که به معنای احتراق در سرعت مافوق صوت است. این‌گونه موتورها در سرعت‌های مافوق صوت (Hyper Sonic) به کار می‌روند و طرز کار آن‌ها بسیار مشابه موتورهای رم‌جت با تغییراتی می‌باشد. این نکته قابل توجه است که مشتعل ساختن مولکول‌های هوا در حالی که هوا با سرعت بالای ۴ ماخ وارد موتور می‌گردد، مانند روشن کردن کبریت در گردباداست! اولین هواپیمای دارای موتور اسکرم جت، هواپیمای بدون سرنشین ناسا ایکس-۴۳ است که سرعت آن تا ۹٫۷ ماخ (۱۲،۱۰۰ کیلومتر در ساعت) می‌باشد. طراحی و ساخت خط مونتاژ ایرباس آ-۳۲۱ در فرودگاه هامبورگ فینکن‌وردر. بیشتر هواپیماها به این منظور ساخته می‌شوند که به تعداد زیادی از مشتریان فروخته شوند. فرایند طراحی یک هواپیمای کوچک از قبیل از جمله آزمایش‌های امنیتی می‌تواند تا چهار سال به طول بی‌انجامد و این مدت برای هواپیماهای بزرگ بیشتر است. در طول این فرایندها است که اهداف و طراحی هواپیما پیشرفت می‌کند. برای مثال شرکت‌های هواپیماسازی با استفاده از نقشه‌ها و مدل‌های شبیه‌سازی شده هواپیما، به آزمایش مقاومت آن در برابر باد و همین‌طور پیش‌بینی حرکات آن در شرایط مختلف می‌پردازند. این آزمایش‌ها همگی توسط کامپیوترهای مخصوص که صرفا برای این کار تهیه شده‌اند انجام می‌شود. همچنین به منظور بررسی آیرودینامیک بودن هواپیما، مدل‌های کوچک شده‌ای از آن در تونل‌های باد قرار می‌گیرد. وقتی طراحی هواپیما از این مراحل گذر کرد، شرکت شروع به تولید تعداد محدودی از نمونه‌های اولیه هواپیما می‌گیرد تا آن را بر روی زمین نیز آزمایش کنند. اولین این آزمایش‌ها، اغلب توسط نمایندگانی از سازمان‌های دولتی مرتبط با حمل و نقل هوایی صورت می‌گیرد. به این ترتیب آزمون‌های پرواز ادامه پیدا می‌کند تا تمام نیازهای یک پراوز ایمن فراهم شود. سپس نمایندگان سازمان دولتی حمل و نقل هوایی به شرکت سازنده اجازه تولید انبوه هواپیما را می‌دهد. در ایالات متحده آمریکا اداره هوانوردی فدرال (FAA) و در اتحادیه اروپا آژانس امنیت هوایی (EASA) اجازه صدور مجوز برای پرواز یک هواپیما را دارند. اما در مواردی که قرار باشد هواپیما به صورت بین‌المللی به فروش برسد، ضروری است که سازمان هوایی هر کشور مجوز پرواز آن هواپیما را صادر کند. برای مثال شرکت هواپیمایی ایرباس (Airbus) که در بریتانیا قرار دارد، باید برای فروش هواپیماهایش در آمریکا از اداره هوانوردی فدرال گواهی بگیرد و همین‌طور شرکت هواپیمایی بوئینگ (Boeing) برای فروش هواپیماهایش در اتحادیه اروپا، نیاز به گواهی تایید از آژانس امنیت هوایی دارد. در سال‌های اخیر توجه به هواپیماهایی که آلودگی صوتی کمتری ایجاد می‌کنند بیشتر است. به خصوص در مناطق شهری‌ای که ترافیک هوایی زیادی دارد این مسئله به عنوان یک نگرانی عمده پیگیری می‌شود. قطعات هواپیمای ایرباس آ-۳۸۰ در حال ارسال به کارخانه اصلی ایرباس. تعداد محدودی از شرکت‌های سازنده هواپیماهای بزرگ در جهان وجود دارد. با این حال، فرایند ساخت یک هواپیما به صورتی است که ده‌ها یا صدها کمپانی بزرگ و کوچک دیگر نیز در آن شرکت دارند. برای مثال یک شرکت می‌تواند تولید ارابه‌های فرود را برعهده بگیرد در حالی که یکی دیگر مسئول رادار آن است؛ و تولید قطعات مختلف محدود به شهر یا حتی کشور خاصی نیست به‌طوری‌که در مورد کمپانی‌های هواپیمایی بزرگ این قطعات می‌تواند از سراسر جهان تامین شود. این قطعات بعد از سفارش و ساخت همگی به سمت شهری که خط مونتاژ اصلی هواپیما در آن قرار دارد فرستاده می‌شود. پس از طی کامل این مراحل، هواپیما توسط بازرسان سازمان‌های دولتی هوایی چند بار دیگر آزمایش می‌شود تا تمام نواقص و ایرادهای پنهان آن نیز آشکار شود. پس از آن که گواهی تایید پرواز یک هواپیما صادر شد، کمپانی سازنده شروع به انجام آزمایش‌های نهایی می‌کند. در این آزمایش‌ها هواپیما برای ده‌ها ساعت توسط خلبان‌های حرفه‌ای و کارآزموده مورد استفاده قرار می‌گیرد و پس از گذر این این مرحله است که طراحی بصری هواپیما از جمله رنگ‌آمیزی، صندلی‌ها و … انجام می‌شود تا برای تحویل به مشتری آماده شود. گونه‌های هواپیما هواپیمای مسافربری و باربری طراحی داخلی یک ایرباس آ-۳۸۰ هواپیمای مسافربری (Airliner) به هواپیماهایی گفته می‌شود که برای حمل‌ونقل مسافر و باربری هوایی استفاده می‌شوند. این هواپیماها توسط شرکت‌های هواپیمایی اداره می‌شوند و وزنی سنگین‌تر و ابعادی نسبتا بزرگتر از هواپیماهای سبک و فوق سبک دارند. هواپیمای مسافربری جزو کارهای تجاری دسته‌بندی می‌شود. امروزه شرکت‌های زیادی هستند که هواپیمای مسافربری تولید می‌کنند که می‌توان شرکت‌های ایرباس، بوئینگ، بمباردیه و امبرائر را مثال زد که در رقابت عمده با یکدیگر هستند. بزرگ‌ترین هواپیماهای مسافری، هواپیماهای پهن‌پیکر جت هستند. هواپیمای پهن‌پیکر یک هواپیمای بزرگ مسافربری است که در سالن مسافرین آن دو راهرو وجود دارد و در اصطلاح به آن هواپیمای دو راهرویی می‌گویند. عموما هواپیماهای مسافربری پهن‌پیکر، بدنه‌ای با قطر ۵ تا ۶ متر دارند. در این نوع هواپیماها، در سالن اصلی، مسافران در ۷ تا ۱۱ صندلی در کنار یکدیگر می‌نشینند و در کل توانایی حمل ۲۰۰ تا ۸۵۰ مسافر را دارد. هواپیماهای پهن‌پیکر به صورت گسترده‌ای برای حمل بار و دیگر کارهای خاص مورد استفاده قرار می‌گیرند. بزرگ‌ترین هواپیما پهن‌پیکر جهان ایرباس آ-۳۸۰ است که از سال ۲۰۰۸ استفاده می‌شود طراحی داخلی یک ایرباس آ۳۸۰–۸۰۰. در این کلاس دارای ۵۱۹ صندلی است که ۳۳۱ صندلی در طبقه پایین و ۱۸۸ صندلی در طبقه بالا است. در مقابل، هواپیماهای مسافربری تنگ‌پیکر دارای قطری در حدود ۳ تا ۴ متر هستند و یک راهرو دارند و تعداد صندلی‌های آن‌ها بین ۲ تا ۶ عدد کنار هم است. هواپیما بوئینگ ۷۰۷ که تنگ‌پیکر بود، نخستین جت مسافری بود که موفقیت تجاری یافت و عصر جت را آغاز کرد. همچنین این هواپیما نخستین هواپیمای جت محصول شرکت بوئینگ به حساب می‌آید. هواپیماهای پهن پیکر در اصل برای بهره‌وری بیشتر و در عین حال آسایش مسافران طراحی شده‌است. این هواپیماها به منظور انتقال هرچه بیشتر مسافران و در نتیجه سود و منفعت بیشتر گسترش یافته‌اند. اینکه یک هواپیما چقدر مسافر را حمل کند، به شرکت هواپیمایی هم وابسته‌است زیرا اندازه صندلی‌های هواپیما را شرکت هواپیمایی تعیین می‌کند. برای مثال در پروازهای کوتاه مدت، تعداد صندلی‌ها بسیار بیشتر است. هواپیماهای مسافری معمولا در سه کلاس درجه یک (First)، تجاری (Business) و اقتصادی (Economy) هستند. بار قسمت درجه یک هواپیمای ایرباس آ ۳۸۰. هواپیماهای لوکس خطوط هوایی لوکس دنیا، دارای سه کلاس پروازی می‌باشند، که آن‌ها را کلاس پروازی در جه ۱، بیزنس و اکونومی می‌نامند. کیفیت مبلمان و خدمات ارائه شده در هر یک از این کلاس‌های پروازی، با یگدیگر متفاوت است و افراد بسته به بودجه و اولویت خود، یکی از آن‌ها را، برای سفر خود برمی‌گزینند. یکی از مهم‌ترین مولفه‌هایی که کیفیت یک سفر هوایی را تضمین می‌کند، درجه کیفی خط هوایی ارائه دهنده پرواز مورد نظر است. بسیاری از افراد دنیا و به ویژه ثروتمندان و صاحبان کسب و کارهای بزرگ، تنها با خطوط هوایی خاصی سفر می‌کنند، و هرگز حاضر نیستند با سایر خطوط هوایی که از تجملات کم‌تری برخوردارند، سفر کنند. خطوط هوایی امارات، سنگاپور، کانتاس، ژاپن، لوفت هانزا و خط هوایی فرانسه جزء لوکس‌ترین و مجلل‌ترین خطوط هوایی دنیا هستند، و تعریف تازه‌ای از کلاس پروازی درجه ۱ را، در دنیا عرضه کرده‌اند. کیفیت مبلمان، پذیرایی، خدمات ارائه شده توسط مهماندارها و کیفیت سرویسی که این خطوط هوایی در کلاس پروازی First class یا همان کلاس پروازی درجه ۱، به میهمانان خود ارائه می‌دهند، چیزی فراتر از حد تصور مسافران است، و هر سفری که با این خطوط هوایی لوکس انجام می‌شود، تبدیل به خاطره‌ای فراموش نشدنی برای افراد می‌گردد. البته این بدان معنا نیست که این خطوط هوایی تنها دارای کلاس پروازی درجه ۱ هستند و لازم است بدانید که تمامی هواپیماهای این خطوط هوایی دارای سه کلاس پروازی، درجه ۱، بیزنس و اکونومی می‌باشند، که در ادامه به مقایسه آن‌ها با یکدیگر خواهیم پرداخت. درجه یک: کلاس اول هواپیماهای مسافری معمولا گران‌ترین صندلی‌های یک پرواز را تشکیل می‌دهد. در کلاس اول صندلی‌ها مجهز به ماساژور، سیستم حرارتی و برودتی، سیستم سرگرمی، تلویزیون لمسی، حمام، تخت خواب و در بعضی موارد اتاق خصوصی هستند. کلاس تجاری: در کلاس تجاری صندلی‌ها از کیفیت بالایی برخوردار هستند و معمولا توسط مسافرهای تجاری خریده می‌شوند. صندلی که تا ۱۸۰ درجه خم می‌شود و می‌تواند به یک تخت تبدیل شوند. همچنین دارای امکانات ارتباطی همچون اینترنت و فکس هستند. کلاس اقتصادی: بیشتر صندلی‌های هواپیما از این نوع هستند و بیشتر توسط مسافرهایی که سفرهای تفریحی می‌روند خریده می‌شوند. هواپیمای شاتل‌بر: شاتل آتلانتیس در حال حمل با بوئینگ ۷۴۷ ناسا. هواپیمای شاتل‌بر (SCA) به هواگردی می‌گویند که برای ترابری شاتل فضایی در جو زمین طراحی شده‌است. هواپیماهای شاتل‌بر آمریکایی امروزه شامل دو بوئینگ ۷۴۷ هستند که سازمان فضاپیمایی آمریکا (ناسا) آن‌ها را تا حد زیادی تغییر داده و طرحشان را مناسب این عملیات ویژه کرده‌است. یکی از آن‌ها مدل ۱۰۰–۷۴۷ و دیگری ۷۴۷ رده ۱۰۰SR (میان‌برد) است. در دوران شوروی آنتونوف آ.ان.-۲۲۵ قزاق همین نقش را برای حمل شاتل بوران ایفا می‌کرد. هواپیمای جنگنده هواپیمای جنگنده یا شکاری نوعی هواگرد نظامی با سرعت بالا و مانورپذیری بسیار است و از سلاح‌هایی برای از میان بردن هواپیماهای دشمن برخوردار است. جنگنده‌ها در درجه اول برای تضمین کنترل فضای هوایی طراحی می‌شوند. جنگنده‌ها در مقایسه با هواپیماهای نظامی دیگر اندازه کوچکی دارند، آن‌ها به جنگ هوایی با هواپیماهای دیگر پرداخته، بمب‌افکن‌های دشمن را سرنگون کرده و ماموریت‌های تاکتیکی متنوع دیگری را انجام می‌دهند. تولید جنگنده‌ها از اوایل جنگ جهانی اول آغاز شد و در ابتدا با بدنه‌های چوبی و سطح پارچه‌ای ساخته می‌شدند. ابتدا از آن‌ها به عنوان هواپیمای دیده‌بان برای راهنمایی توپخانه استفاده می‌شد اما خیلی زود مشخص شد که می‌توان آن‌ها را مسلح کرده و برای نبرد با هواپیماهای دشمن و ماموریت‌های تاکتیکی دیگر از آن‌ها استفاده کرد. در اواخر جنگ جنگنده‌هایی چون فوکر دی. ۷ آلمان و اسپاد فرانسه به سرعت ۲۱۵ کیلومتر در ساعت دست یافتند. جنگ جهانی دوم شاهد جنگنده‌های تمام فلزی بود که به سرعت‌هایی فراتر از ۷۵۰ کیلومتر در ساعت رسیده و قابلیت پرواز در ارتفاع ۱۰۷۰۰ تا ۱۲ هزار متری سطح دریا را داشتند. با پایان جنگ جهانی دوم عصر جت‌های جنگنده فرا رسید. تولید جنگنده‌هایی با موتور جت در اواخر جنگ در هر دو جبهه متفقین و متحدین آغاز شد اما دیرتر از آن وارد جنگ شدند که نقش موثری در آن ایفا کنند اما جت‌های جنگنده‌ای چون اف-۸۶ سیبر آمریکایی‌ها و میگ-۱۵ روس‌ها در جنگ کره به طرز موثری مورد استفاده قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون جنگنده‌ها برای نقش‌های جنگی خاصی طراحی شده‌اند. جنگنده‌های رهگیر به گونه‌ای طراحی شده و مسلح می‌شوند که برای رهگیری، شکست دادن یا فراری دادن جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های دشمن مناسب باشند. جنگنده‌های برتری هوایی بایستی از برد عملیاتی بالایی برخوردار باشند تا در عمق قلمرو دشمن حرکت کرده و جنگنده‌های دشمن را نابود کنند. بسیاری از جنگنده‌ها از قابلیت‌های ثانویه حمله به اهداف زمینی با استفاده از انواع بمب و موشک هوا به زمین برخوردارند و در نقش جنگنده بمب‌افکن از آن‌ها استفاده می‌شود. یک فروند اف-۸۶ سیبر متعلق به نیروی هوایی شاهنشاهی ایران که از نسل اول جنگنده‌ها به حساب می‌آید. دولت ایران نیز ۴۰ فروند از این هواپیما را بین سال‌های ۸–۱۹۵۷ خرید. تیم آکروجت نیروی هوایی شاهنشاهی ایران نیز از آن استفاده می‌کرد. این جنگنده در ایران در سال ۱۹۷۰ بازنشسته شد و ۳۰ فروند از آن‌ها در سال ۱۹۷۲ به پاکستان واگذار شد. تا به حال چندین نسل از جنگنده‌ها تولید شده‌است. نسل اول جنگنده‌ها، بیشتر به جنگنده‌هایی اطلاق می‌شود که در ابتدای عصر جت و در سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ میلادی یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و تا زمان پایان جنگ کره تولید شدند. این هواپیماها، اولین هواپیماهایی بودند که به موتورهای توربوجت مجهز شدند، ولی با تمام این اوصاف قادر به شکستن دیوار صوتی (Sound barrier) نبودند و از نظر توانایی و قابلیت‌های جانبی، بسیار به همان هواپیماهای پیستونی جنگ جهانی دوم شبیه بودند و تنها وجه مثبت آنها، توانایی سرعت‌گیری سریع‌تر بود. این هواپیماها که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان اف-۸۶ سیبر آمریکایی (F-86) که در اختیار نیروی هوایی ایران نیز بود و هواپیمای میگ-۱۵ روسی اشاره کرد که اغلب مجهز به رادار نبوده و از همان سلاح‌های معمولی توپ و بمب‌های سقوط آزاد و غیر دقیق و راکت‌های معمولی استفاده می‌کردند. لاکهید اف-۱۰۴ استارفایتر نمونه‌ای از جنگنده‌های نسل دوم که قادر به شکستن دیوار صوتی بودند. جنگنده‌های نسل دوم که طی سال‌های ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۰ میلادی تولید شدند، هواپیماهایی بودند که سرعت بیشتر، سیستم‌های راداری تشخیص هدف و اولین موشک‌های هوا به هوای هدایت شونده که ساید ویندر (Sidewinder) نام داشت و هم‌اکنون نیز از آن بسیار استفاده می‌شود، دارا بودند. این جنگنده‌ها، در حقیقت با به عمل‌گیری درس‌هایی که در جنگ کره آموخته شد، طراحی و تولید شدند. نمونه جنگنده‌های نسل دوم هواپیمای اف-۱۰۴ استارفایتر را می‌توان نام برد. هواپیماهای نسل دوم اولین جنگنده‌هایی بودند که قادر به حفظ سرعت‌های مافوق صوت در پرواز مستقیم بودند. پیشرفت‌های چشمگیر در صنعت موشک‌های هوا به هوا، موجب شد که برای اولین بار در جهان از این موشک‌ها به عنوان سلاح اولیه و اصلی هواپیما به جای همان توپ معمولی استفاده شود. در حدود سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰، نسل سوم جنگنده‌ها که بیشتر جنگنده‌هایی را که در جنگ ویتنام شرکت کردند، پوشش می‌دهد، متولد شدند. اکثر این جنگنده‌ها اولین هواپیماهای چند منظوره بودند که قادر به انجام ماموریت‌های هوا به هوا و هوا به زمین به صورت هم‌زمان بودند. مشهورترین هواپیمای این نسل هواپیمای جنگنده فانتوم اف-۴ است که در نمونه‌های گوناگونی ساخته شد و به خدمت نیروی هوایی کشورهای بسیاری در جهان از جمله ایران نیز درآمده‌است. اف-۱۴ تام‌کت نسل چهارم از جنگنده‌ها بود که توسط ایالات متحده ساخته شد. پس از آن و درطی سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، روند رو به رشد تولید جنگنده‌های چند ماموریتی به طرز قابل توجهی ادامه یافته و سرانجام منجر به تولید هواپیمای مشهوری چون اف-۱۴ تام‌کت، اف-۱۵ ایگل، اف-۱۶ فالکون، اف-۱۸ هورنت و میگ-۲۹ شد. در این هواپیماها، تاکید بیشتر بر روی قابلیت مانوردهی هوایی و نبردهای نزدیک (dogfight) بود با سرعت‌های بالاتر، به همین جهت این جنگنده‌ها، در نبردهای هوا به هوا بسیار سریع عمل پس از نسل چهارم، مابین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ نیز جنگنده‌هایی بسیار مشابه جنگنده‌های نسل چهارم، ولی با قابلیت‌های بهبود یافته و سیستم‌های پیشرفته‌تر مانند هواپیماهای سوپر هورنت، یوروفایتر تایفون و رافال تولید شدند که به جنگنده‌های نسل چهار و نیم مشهورند. جنگنده آمریکایی اف-۲۲ رپتور نخستین هواپیمای نسل پنجم است که با توجه به حساسیت تکنولوژی آن به هیچ کشور دیگری فروخته نشده و درخواست‌های ژاپن، استرالیا و اسرائیل برای خرید آن رد شده‌است. این هواپیما اولین تجربه جنگی خود را در سال ۲۰۱۴ در جریان حمله علیه نیروهای دولت اسلامی (داعش) در عراق و سوریه به دست آورد. از سال ۲۰۰۰ تا به امروز، نسل بسیار جدیدی با نام نسل پنجم جنگنده‌ها پدید آمده‌است. در جنگنده‌های نسل پنجم که به صورت نمونه می‌توان به اف-۲۲ رپتور و اف-۳۵ آمریکایی و سوخو-۴۷ روسی اشاره کرد در این جنگنده‌ها خلبان دید کاملی را از صحنه نبرد به وسیله دستگاه‌های اویونیکی (الکترونیک پرواز) پیشرفته روی خود داشته و میدان را کاملا در کنترل خود دارد. مهم‌ترین ویژگی جنگنده‌های نسل پنجم رادار گریزی (Stealth) است که به بقاپذیری جنگنده و محفوظ ماندن از دید راداری دشمن کمک شایانی می‌کند. پهپاد هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی‌ام کیو-۱ پرداتور که ارتش آمریکا در جنگ خلیج فارس آن را به‌کار گرفت. پرنده هدایت‌پذیر از دور (با نماد اختصاری پهپاد) یا هواپیمای بدون سرنشین چیزهای پرنده هدایت‌پذیر از راه دور است. کنترل پهپاد بدون استفاده از انسان در درون آن صورت می‌گیرد. اگر چه انسان نیز می‌تواند به عنوان محموله در آن باشد. این وسیله پرنده از نیروهای ایرودینامیکی برای پرواز در مسیر دلخواه استفاده می‌کند. پهپادها یا بوسیله کنترل از راه دور یا با برنامه‌های پیش پروازی ریخته شده از قبل یا با سامانه‌های خودکار دینامیک هدایت می‌شوند. پهپادها در حال حاضر در برنامه‌های نظامی که شامل جاسوسی و حمله می‌شود فعالیت می‌کنند. این هواپیماها همچنین در برنامه‌های غیرنظامی مانند خاموش کردن آتش‌سوزی‌ها یا جایی که پرواز برای خلبان خطر دارد یا کنترل پلیس در ناآرامی‌ها و صحنه‌های جرم یا شناسایی بیشتر حوادث غیرمترقبه طبیعی استفاده می‌شوند. ایمنی اگر مرگ هر مسافر را براساس کیلومتری که طی می‌کنند در نظر بگیریم، سفر با هواپیما ۱۰ برابر امن‌تر از سفر با اتوبوس و قطار است (بجز ماشین که تلفات بیشتر از اتوبوس و قطار دارد). اما با این حال تلفات هر سانحه هوایی بسیار بیشتر از سوانح با دیگر وسایل نقلیه است. همچنین تفاوت بسیاری بین هواپیماهای بزرگ تجاری و هواپیماهای شخصی کوچک وجود دارد به صورتی که هواپیماهای تجاری بزرگ ۸/۳ برابر امن‌تر هستند. در سال‌های اخیر تعداد سوانح و کشته‌های هوایی به شدت در حال کمتر شدن است. به‌طوری‌که در سال ۲۰۱۳ فقط تعداد ۲۶۵ نفر در کل جهان بر اثر سانحه هوایی درگذشتند. این در حالی است که در سال ۲۰۰۱ میلادی ۴۱۴۰ نفر کشته شدند که البته این آمار به همراه کشته‌های حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر است. فجیع‌ترین سانحه هوایی جهان حادثه فرودگاه تنریف بود که در آن ۵۸۳ نفر جان باختند. سال تلفات سوانح ۲۰۱۳ ۲۶۵ ۱۳۸ ۲۰۱۲ ۷۹۴ ۱۱۹ ۲۰۱۱ ۸۲۸ ۱۱۷ ۲۰۱۰ ۱،۱۱۵ ۱۳۰ ۲۰۰۹ ۱،۱۰۳ ۱۲۲ ۲۰۰۸ ۸۸۴ ۱۵۶ ۲۰۰۷ ۹۷۱ ۱۴۷ ۲۰۰۶ ۱،۲۹۴ ۱۶۶ ۲۰۰۵ ۱،۴۵۹ ۱۸۵ ۲۰۰۴ ۷۷۱ ۱۷۲ ۲۰۰۳ ۱،۲۳۰ ۱۹۹ ۲۰۰۲ ۱،۴۱۳ ۱۸۵ ۲۰۰۱ ۴،۱۴۰ ۲۰۰ ۲۰۰۰ ۱،۵۸۲ ۱۸۹ ۱۹۹۹ ۱،۱۳۸ ۲۱۱
[ "هواگرد ثابت‌بال", "موتور جت", "موتور پیستونی", "پهپاد", "برادران رایت", "جنگ جهانی دوم", "آلمان نازی", "بوئینگ ۷۰۷", "هواپیمای مسافربری", "بوئینگ ۷۴۷", "ایرباس آ-۳۸۰", "فرهنگستان ایران", "رضاشاه پهلوی", "کشورهای فارسی‌زبان", "زبان انگلیسی", "زبان یونانی", "میلاد مسیح", "یونان باستان", "قرن هفدهم", "عباس بن فرناس", "قوانین پرواز پرندگان", "نقص فنی", "کارولینای شمالی", "هواپیمای جت", "نیروی هوایی آلمان نازی", "دیوار صوتی", "ارابه فرود", "بال متحرک", "سطح مقطع", "هواپیمای مدل", "هلیکوپتر", "نیروی برآر", "هواپویش", "هواچرخ", "و-۲۲ آسپری", "استخوان بندی", "مرکز جرم", "مرکز ثقل", "هواپیماهای جت", "موتورهای رفت و برگشتی", "ملخ هواپیما", "سسنا ۱۷۲", "مبدل‌های حرارتی", "قانون سوم نیوتن", "گاز خروجی", "توربو جت", "لوله احتراق", "ساب سونیک", "موتور توربوفن", "موتور هواپیما", "ترابری نظامی", "هوای تازه", "موتور الکتریکی", "موتور درون‌سوز", "انرژی الکتریکی", "پیل سوختی", "سلول خورشیدی", "انتقال انرژی بی‌سیم", "باتری", "موتور راکت", "بل ایکس-۱", "نورث امریکن ایکس-۱۵", "کیلومتر بر ساعت", "سدهٔ بیستم", "فشارنده", "کمپرسور", "مافوق صوت", "رم جت", "موتور روشن", "لاکهید اس آر-۷۱", "لاکهید مارتین آر کیو ۱۷۰ سنتینل", "نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا", "هواپیمای شناسایی", "ایالات متحده آمریکا", "عملیات بلندمدت آزادی", "سپاه پاسداران ایران", "مرز ایران", "سرعت مافوق صوت", "ناسا ایکس-۴۳", "ایرباس آ-۳۲۱", "فرودگاه هامبورگ فینکن‌وردر", "حمل و نقل", "سازمان دولتی", "تولید انبوه", "ایالات متحدهٔ آمریکا", "ادارهٔ هوانوردی فدرال", "اتحادیهٔ اروپا", "شرکت هواپیمایی", "آلودگی صوتی", "هواپیمای پهن‌پیکر", "شرکت بوئینگ", "لوفت هانزا", "تخت خواب", "هواگرد", "شاتل فضایی", "جو زمین", "فضاپیمایی", "ناسا", "میان‌برد", "آنتونوف آ.ان.-۲۲۵ 'قزاق'", "شاتل بوران", "جنگ هوایی", "بمب‌افکن", "جنگ جهانی اول", "توپخانه", "جت", "اف-۸۶ سیبر", "میگ-۱۵", "جنگ کره", "جنگنده رهگیر", "برتری هوایی", "بمب", "موشک هوا به زمین", "جنگنده بمب‌افکن", "نیروی هوایی شاهنشاهی ایران", "شاهنشاهی ایران", "زمان پایان", "نیروی هوایی ایران", "سقوط آزاد", "ساید ویندر", "لاکهید اف-۱۰۴ استارفایتر", "موشک‌های هوا به هوا", "جنگ ویتنام", "هواپیمای جنگنده", "یوروفایتر تایفون", "لاکهید مارتین اف-۲۲ رپتور", "ارتش آمریکا", "جنگ خلیج فارس", "کنترل از راه دور", "وسایل نقلیه", "حادثهٔ فرودگاه تنریف" ]
[ "هواپیما", "اختراع‌های آمریکایی", "پیکربندی هواگردها", "خودروهای عرضه شده در ۱۹۰۳ (میلادی)", "مکانیک پرواز", "هوانوردی", "ویکی‌سازی رباتیک" ]
386
پیش‌رانش
0
65
0
[ "پيشرانش", "پیشرانش", "پیش رانش", "نیروی پیشران", "پیشرانه", "پيشرانه", "پيش رانش", "پيشران", "نيروي پيشران" ]
false
54
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پیش رانش به معنای هل دادن یا راندن یک جسم به جلو است. یک سامانه پیشران شامل یک منبع نیروی مکانیکی و یک پیش‌راننده (به معنای تبدیل کننده این نیروی مکانیکی به نیروی پیش رانش گر) است. نمونه یک ماشین که توسط سیستم پیش ران حرکت می‌کند یک سامانه فنی از موتور به عنوان نیروی محرک، و از مکانیزم چرخ و محور، ملخ یا نازل پیش ران برای تولید نیروی پیش ران و به عنوان پیش راننده استفاده می‌کند. اجزایی مانند کلاچ و جعبه دنده نیز ممکن است به چرخ‌ها یا ملخ متصل شوند. سیستم پیش ران بیولوژیکی حیوانات از ماهیچه‌ها به عنوان نیروی محرک و از بال‌ها، پاها به عنوان پیش راننده استفاده می‌کند.
[ "چرخ و محور", "ملخ در هواپیما", "نازل پیش ران", "کلاچ", "جعبه دنده" ]
[ "مهندسی هوافضا", "پیش‌رانش", "فناوری‌های مرتبط با وسایل نقلیه" ]
387
رانش
0
50
0
[ "تراست (فیزیک)", "تراست (فيزيك)" ]
false
26
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رانش یا تراست (Thrust) نیرویی واکنشی است، که جسم را در جهت مخالف به حرکت در می‌آورد، هنگامی که یک سامانه جرمی از یک سو رها ساخته می‌شود یا به بیرون فشرده می‌شود. گاه برای این مفهوم واژه پیشرانش هم بکار می‌رود. پیشرانش، رانش رو به جلو و پسرانش، رانش رو به عقب است. رانش هواپیما را در هوا به جلو می‌برد. رانش برای مقابله با نیروی اصطکاک در هواپیما یا نیروی وزن در راکت استفاده می‌شود. این نیرو در هواپیما توسط موتور هواپیما و در راکت توسط سیستم‌های سوختی ایجاد می‌شود. نیروی رانش بر روی یک ماهی‌واره تعریف رانش نیرویی مکانیکی است، برای همین سیستم سوختی باید با سیالی در رابطه باشد. در بیشتر اوقات رانش بر اثر عکس‌العمل جرم گاز شتاب‌دهنده به وجود می‌آید. از آنجایی که رانش یک نیرو است، پس مقداری برداری با اندازه و جهت است. موتور در هواپیما روی گاز کار انجام داده و آن‌را به سوی عقب موتور شتاب می‌دهد. نیروی رانش در جهت مخالف حرکت گاز دارای شتاب ایجاد می‌شود. میزان رانش به مقدار گاز شتاب‌گرفته و تفاوت سرعت گاز در داخل موتور بستگی دارد. برای شتاب دادن گاز نیاز به اضافه کردن انرژی است. انرژی موجود حرارتی است، که در اتاقک احتراق، بر اثر سوختن مایع سوختی تولید می‌شود. معادله رانش نحوه تبدیل شتاب گاز به نیروی محرکه را توضیح می‌دهد. سیستم‌های سوختی بسیاری وجود دارند که نیروی رانش را ایجاد می‌کنند. توربین، موتور جت، پروانه یا راکت از نوع هستند. قانون دوم نیوتون رانش از دید کمیتی به‌وسیله قانون دوم نیوتون توصیف می‌شود: نیروی کل، برابر و همسو است با جرم (m) ضربدر شتابی (a) که بر جسم وارد می‌شود: مثال زمانی که ملخ‌های چرخان یک هواگرد هوا را جابجا کنند یا گازهایی منبسط شونده از پشت هواگرد توسط یک موتور جت رها شود رانش پدید می‌آید. پیشرانش متناسب است با جرم هوا ضربدر سرعت میانگین شاره‌ی هوا. در یک ناو هم می‌تواند نیروی رانش (هم پیشرانش و هم پسرانش) پدید آید. این نیرو هنگامی پدید می‌آید که پروانه‌های ناو چرخیده آب را به پس یا پیش برانند. رانش پدید آمده، ناو را حرکت می‌دهد. این حرکت برابر و دیگرسو است با مجموع تغییرات اندازه حرکت بوجود آمده در آب جریان یافته از سوی پروانه.
[ "نیرو", "واکنش", "سامانه", "پیشرانش", "سیستم سوختی موشک", "قانون سوم نیوتن", "انرژی", "توربین", "موتور جت", "پروانه", "راکت", "نیوتون", "ملخ (هواگرد)", "هواگرد", "گاز", "میانگین", "شاره", "ناو", "اندازه حرکت" ]
[ "آیرودینامیک", "نرخ‌های زمانی", "نیرو" ]
388
مهندسی هوافضا
0
272
0
[ "مهندسي هوافضا", "مهندسی هوا-فضا", "مهندسی هوا و فضا", "هوا فضا", "مهندس هوافضا", "مهندسي هوا-فضا", "مهندسي هوا و فضا", "مهندسی هوا فضا", "رشته مهندسی هوا و فضا", "مهندسي هوا فضا" ]
false
149
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مهندسی هوافضا شاخه‌ای است از مهندسی مکانیک که به بررسی اجسامی که در هوا حرکت می‌کنند می‌پردازد مانند طراحی هواپیما، فضاپیما، ماهواره، ماهواره برها و موضوعات وابسته، طراحی خودروهای کم مصرف و تجهیزات خاص نفت و گاز و سیستم‌های تولید توان و نیروگاهی. این رشته مهندسی به‌طور کلی به دو بخش اصلی هوانوردی و کیهان‌نوردی که تا حدودی با یکدیگر همپوشانی دارند، تقسیم می‌شود و کیهان نوردی بحث داغی در جهان دارد وسایل نقلیه هوایی در شرایط جوی مختلفی پرواز می‌کنند و نیروها و فشارهای متفاوتی بر اجزای آن‌ها وارد می‌شود. در نتیجه این وسایل نقلیه با در نظر گرفتن تکنولوژی‌ها و علوم مهندسی متنوعی شامل آیرودینامیک، پیشرانش، اویونیک، علم مواد و تحلیل سازه‌ها طراحی و ساخته می‌شوند. مهندسی هوافضا مجموعه‌ای از علوم مهندسی ذکر شده می‌باشد و به دلیل پیچیدگی و تنوع موضوعات، مهندسین هوافضا در یکی از زمینه‌ها متخصص می‌شوند. مهندسی هوافضا یکی از پیشروترین زمینه‌های پژوهشی است و بودجه‌های کلان نظامی و غیرنظامی که صرف این رشته می‌شود زمینه‌های پیشرفت و جهش در دیگر رشته‌های دانش و مهندسی را فراهم ساخته‌است. این مهندسی دانشی راهبردی است که در آن از دانشهای دیگر مانند مکانیک، متالورژی، علوم رایانه، مهندسی عمران و الکترونیک بهره‌گیری می‌شود. تاریخچه مبدا مهندسی هوافضا را می‌توان در اواخر سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰ جستجو کرد. البته بسیاری، اولین کسی را که در زمینه مهندسی هوافضا پیش قدم بود سر جورج کیلی می‌دانند که کارهای او به اواخر سده هجدهم بر می‌گردد. سر جورج کیلی به عنوان اولین فردی شناخته می‌شود که نیروهای وارد شده به وسایل نقلیه هوایی را به صورت نیروی برآ و نیروی پسا مجزا نمود. یکی از بزرگترین ای افراد شاخص در ایران سید کاظم حسینی است. رشته مهندسی هوافضا برای اطلاعات بیشتر: مهندسی هوافضا در ایران هواپیمای سبک سسنا، واقع در ورودی دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی هدف اصلی صنعت هوافضا طراحی و ساخت وسایل پرنده است، در نتیجه فارغ‌التحصیلان مهندسی هوافضا می‌توانند در صنایع و موسسات تحقیقاتی هواپیمایی، موشکی و ماهواره فعالیت نمایند و همچنین در کلیه سازمان‌هایی که به نحوی از وسایل پرنده استفاده می‌کنند، به عنوان کارشناس و محقق خدمت نمایند. اما علاوه بر اشتغال در مراکز فوق، یک مهندس هوافضا با تسلط بر علوم آئرودینامیک، طراحی سازه و روش‌های طراحی توربو ماشین‌ها توانایی کار در شاخه‌های متعددی از مهندسی و پروژه‌های خارج از حیطه صنایع هوافضایی را نیز دارد. مهندسی هوافضا از زیرشاخه‌های مهندسی مکانیک است که با توجه به گرایش‌های مختلف مهندسی هوافضا می‌توان این رشته را نزدیک یه گرایش‌های مهندسی مکانیک گرایش سیالات، کنترل، جامدات و حتی مهندسی عمران گرایش سازه دانست و لازم است ذکر شود که کاربرد زمینه‌های مطالعاتی یک مهندس هوافضا تنها به طراحی هواپیما و وسایل پرنده محدود نمی‌شود. برای مثال آیرودینامیک خودرو از برخی جهات شباهت زیادی به آئرودینامیک هواپیما دارد و امروزه در اغلب صنایع خودروسازی با استفاده از تونل باد و علم آئرودینامیک، خودروهای کم مصرف‌تری می‌سازند. فرایند سیستم‌های کنترل صنعتی نیز با فرایندهای طراحی کنترل در وسایل پرنده بر یک مبنا است و همچنین سازه اتومبیل و کشتی مشترکات زیادی با سازه یک هواپیما دارد و بالاخره توربین‌های گاز یک نیروگاه یا پالایشگاه همانند یک موتور جت تحلیل و طراحی می‌گردند. در نتیجه یک مهندس هوافضا علاوه بر شرکت‌های هوافضایی و ساخت ماهواره، در نیروگاه‌ها، صنایع نفت و گاز، پالایشگاه‌ها، صنایع خودروسازی و فرودگاه‌ها فرصتهای شغلی بسیار خوبی دارد. در ایران رشته مهندسی هوافضا در سال‌های اخیر پیشرفت چشمگیری نموده و به عنوان رشته اول علمی ایران در نقشه علمی کشور شناخته می‌شود؛ و از نظر استخدام فارغ التحصیلان، و تخصیص بودجه به عنوان هدف اول علمی کشور به حساب آمده‌است. البته فارغ التحصیلان در این رشته در ایران هنوز بسیار اندک هستند و نیاز به فارغ التحصیلان بیشتر در این رشته به‌طور چشمگیری احساس می‌شود. در ایران سالانه حدود ۷۰۰ نفر در مقطع کارشناسی، ۴۰۰ نفر در مقطع کارشناسی ارشد و ۲۵ نفر دکتری فارغ‌التحصیل می‌شوند. گرایش‌های مهندسی هوافضا خویشاوندی زیادی با گرایش‌های رشته مهندسی مکانیک دارند؛ به‌این جهت دارای شماری درس‌های مشترک با گرایش‌های مهندسی مکانیک مثل مکانیک جامدات و مکانیک شاره‌ها است. در بعضی دانشگاه‌های دنیا، دانشکده مهندسی مکانیک و هوافضا به‌عنوان یک دانشکده مستقل وجود دارد. این رشته از نظر تخصصی و تکنولوژی بسیار پیچیده و سطح علمی بسیار بالایی دارد. پایه بیشتر درس‌های این رشته بر ریاضی و فیزیک است، مانند دینامیک سیالات برای آیرودینامیک یا معادلات حرکت برای دینامیک پرواز. با این‌همه، اجزای تجربی بسیاری نیز در این رشته وجود دارد. از نظر تاریخی، این اجزاء تجربی از آزمایش مدل‌های کوچک و نمونه اولیه، در تونل باد یا در فضای باز منشا گرفته‌اند. پیشرفت‌های صنعت رایانه این امکان را به‌وجود آورده که از دینامیک محاسباتی سیالات، و شبیه‌سازی رفتار سیال، بتوان برای کاهش هزینه و زمان صرف شده در آزمایش تونل باد استفاده کرد. در کل برای ورود به این رشته باید از ریاضیات قوی و همچنین آشنایی کامل با زبان انگلیسی برخوردار بود. در ایران اکثر دانشگاه‌ها دروس اصلی رشته مهندسی هوافضا را در تمام مقاطع به زبان انگلیسی تدریس می‌نمایند و یکی از سخت‌ترین رشته‌های مهندسی به حساب می‌آید. رشته مهندسی هوافضا در دانشگاه‌های ایران در ایران، رشته مهندسی هوافضا در سال ۱۳۶۶ در دانشگاه‌های شریف و امیرکبیر شروع به فعالیت نموده و در سایر دانشگاه‌ها نیز به تدریج فعال گردید. به لحاظ سطح بالای دروس ریاضی و فیزیک، قبولی در این رشته نسبت به رشته‌های دیگر مهندسی دشوارتر است. این رشته در دانشگاه‌های صنعتی شریف، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، صنعتی مالک اشتر، صنعتی امیرکبیر، صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، دانشگاه صنعتی ارومیه، دانشگاه فنی و مهندسی بوئین زهرا و دانشگاه آزاد واحد نجف آباد و علوم و تحقیقات در تمام مقاطع تدریس می‌شود. در دانشگاه آزاد رامسر و نجف آباد و بناب و دانشگاه پیام نور شیراز کرج مشهد و… در مقطع کارشناسی؛ و در دانشگاه فردوسی مشهدودانشگاه تهران درمقاطع کارشناسی ارشد و دکتری و در دانشگاه‌های شهید بهشتی، دانشگاه آزاد تهران مرکزی، دانشگاه تبریز، دانشگاه صنعتی شیراز، دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه شاهرود، دانشگاه سمنان و پژوهشگاه هوافضا نیز رشته هوافضا در مقطع کارشناسی ارشد تدریس می‌شود. در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد، این رشته در ایران به ۵ گرایش آیرودینامیک، پیشرانش (جلوبرنده)، دینامیک پرواز و کنترل، مهندسی فضایی، سازه‌های هوافضایی تقسیم می‌شود؛ و در مقطع دکترا، این رشته در ایران به ۴ گرایش آیرودینامیک، پیشرانش (جلوبرنده)، دینامیک پرواز و سازه‌های هوافضایی تقسیم می‌شود. گرایش‌ها بال پرنده آزمایشی ناسا موسوم به هلیوس که با استفاده از انرژی خورشیدی و سلول سوختی پرواز می‌کند. آیرودینامیک از مهم‌ترین پایه‌های هوافضا به‌شمار می‌رود. علم آیرودینامیک به مطالعه و بررسی جریان هوا و محاسبه نیروها و گشتاورهای ناشی از آن بر روی جسم پرنده، می‌پردازد. مهندسین هوافضا در این گرایش جریان‌های پیچیده در اطراف جسم پرنده را تحلیل می‌کنند و با بدست آوردن نیروهای آیرودینامیکی به بررسی پایداری و طراحی سازه شناور در سیال - بیشتر هوای اطراف زمین که در ارتفاعات مختلف فاکتورهای متفاوت دارد، مورد بحث است - می‌پردازند. به جز تحلیل، همواره یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های مهندسین آیرودینامیک، طراحی بال‌ها و بدنه‌هایی با بیشترین کاربرد و کمترین هزینه است. پیشرانش دانش پیشرانه‌ها به مطالعه و بررسی سامانه‌های جلوبرنده (موتور)، اعم از موتورهای هوازی و غیرهوازی می‌پردازد. موتورهای هوازی شامل موتورهای پیستونی و چرخ‌پره‌ای (توربینی) است که از هوا به‌عنوان اکسیدکننده استفاده نموده و سوخت را با خود حمل می‌کنند. اما موتورهای غیرهوازی مانند موتور موشک‌ها و فضاپیماها است که سوخت و اکسیدکننده را با خود حمل می‌کنند. در این دانش نحوه تولید نیروی رانش و همچنین ساختار کلی انواع موتورهای هوافضایی بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. طراحی و تعیین میزان عملکرد انواع سامانه‌های جلوبرنده نیز بسیار مورد توجه مهندسین پیشرانش هستند. این گرایش بسیار شبیه به مکانیک - تبدیل انرژی و سیستم‌های انرژی می‌باشد و دروس مشترک بسیاری با هم دارند و زمینه‌های کاری بیشتری نسبت به گرایش‌های دیگر هوافضا دارد. (شرکت نفت، ایران خودرو، صنایع دفاع، نیروگاه‌ها و…) عمده دانشجویان و فارغ التحصیلان این گرایش به شبیه‌سازی عددی رفتار سیال CFD می‌پردازند. دینامیک پرواز و کنترل دینامیک پرواز با بهره‌گیری از داده‌های هواپویشی، هندسی و وزنی، به مطالعه و بررسی رفتار و حرکات هواپیما می‌پردازد. در واقع علم دینامیک پرواز به بررسی برد، مسافت نشست و برخاست (طول باند)، می‌پردازد. به‌طور خلاصه، تحلیل نحوه حرکت یک وسیله در هوا یا فضا و ارائه طرح‌هایی به‌منظور بهینه‌سازی این حرکت، وظیفه دینامیک پرواز و کنترل است. در مبحث دینامیک پرواز وسایل پرنده در ابتدا تعادل نیرویی پرنده مورد بررسی قرار می‌گیرد و بعد از آن به پایداری پرنده پرداخته می‌شود. این گرایش عهده‌دار طراحی سطوح مختلف کنترلی پرنده در جهت پرواز متناسب یا ماموریت آن است. سازه‌های هوافضایی سازه‌های هوافضایی به مطالعه، بررسی و بهینه‌سازی سازه‌های هواپیما و دیگر وسایل پرنده می‌پردازد. هدف اصلی آن طراحی و تحلیل سازه‌هایی است که علاوه بر استواری کافی در مقابل بارهای آیرودینامیکی و دیگر بارهای استاتیکی وارد بر وسایل پرنده، کمترین وزن ممکن را نیز داشته باشند. ضمن اینکه باید بتوانند در برابر ارتعاشات و سایر عوامل محیطی نظیر تغییرات زیاد و سریع دما و رطوبت نیز مقاوم باشند. گرایش سازه به دلیل تناسب بسیار زیادی که با گرایش جامدات مکانیک دارد مورد توجه مهندسان مکانیک و هوافضا می‌باشد. مهندسی فضایی مهندسی فضایی شاخه‌ای از هوافضا است که به بررسی پیشرانش، آیرودینامیک، سازه و مکانیک پرواز حامل (موشک) و پرتابه (ماهواره) در فضا می‌پردازد. علاوه بر آن در این شاخه بیشتر به مبحث طراحی سیستمی پرتابه توجه می‌شود. در این گرایش به مباحث فضایی (صرف نظر از پسا) و در نظر گرفتن شرایط ویژه فضا (پرتوهای کیهانی، الکتریسیته ساکن و…)، همچنین طراحی مسیر پرتاب و مدار ماهواره پرداخته می‌شود. در واقع رویکرد اصلی در این شاخه استفاده از تمامیه دانش گسترده هوافضا به منظور محقق کردن یک هدف فضایی مانند ماموریت‌های علمی، اکتشاف اعماق فضا، مخابراتی و… می‌باشد. در اغلب کشورهای توسعه یافته بلندپروازانه‌ترین پروژه‌ها در زمینه فضایی تعریف می‌شوند که ایران هم با توجه به قابلیت‌های علمی دردسترس از این قاعده مستثنی نیست. مهندسی فضایی در ایران به‌طور چشم‌گیری در حال توسعه و پیشرفت است و ساخت ماهواره و موشک به عنوان یکی از اهداف علمی کشور شناخته می‌شود. دروس دروس مقطع کارشناسی دروس پایه دروس اصلی دروس تخصصی دروس تخصصی اختیاری ریاضی عمومی ۱ و ۲ مقدمه‌ای بر هوافضا مکانیک مدار فضایی فیزیک ۱ و ۲ مکانیک سیالات آیرودینامیک ۱ و ۲ معادلات دیفرانسیل ریاضی مهندسی اصول پیشرانش آزمایشگاه فیزیک ۱ و ۲ نقشه‌کشی صنعتی ۱ و ۲ دینامیک پرواز ۱ و ۲ الگوریتم‌ها و برنامه سازی مقاومت مصالح ۱ زبان تخصصی هوافضا محاسبات عددی دینامیک آزمایشگاه آیرودینامیک استاتیک طراحی هواپیما ۱ و ۲ علم مواد طراحی سازه‌های هوایی آزمایشگاه مقاومت مصالح مبانی مهندسی برق ارتعاشات آزمایشگاه مبانی مهندسی برق تحلیل سازه‌های هوایی آزمایشگاه مکانیک سیالات آیین نگارش و گزارش نویسی هواپیمای مدل هوانوردی فضانوردی ایستگاه فضایی آپولو ۱۱ تحلیل سازه‌ها دینامیک گازها دینامیک محاسباتی سیالات مهندسی کنترل
[ "مهندسی مکانیک", "هواپیما", "فضاپیما", "هوانوردی", "کیهان‌نوردی", "آیرودینامیک", "پیشرانش", "اویونیک", "علم مواد", "تحلیل سازه‌ها", "راهبرد", "مکانیک", "متالورژی", "علم رایانه", "مهندسی عمران", "الکترونیک", "سر جورج کیلی", "نیروی برآ", "نیروی پسا", "مهندسی هوافضا در ایران", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی", "مکانیک جامدات", "مکانیک شاره‌ها", "هوافضا", "ریاضی", "دینامیک سیالات", "معادلات حرکت", "دینامیک پرواز", "آزمایش", "تونل باد", "رایانه", "دینامیک محاسباتی سیالات", "شبیه‌سازی", "سیال", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی شریف", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی", "دانشگاه صنعتی مالک اشتر", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی امیرکبیر", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی خواجه‌نصیرالدین طوسی", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی ارومیه", "دانشگاه فنی و مهندسی بوئین زهرا", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات", "دانشگاه آزاد رامسر", "دانشگاه فردوسی مشهد", "دانشگاه تهران", "دانشگاه شهید بهشتی", "دانشگاه تبریز", "دانشگاه صنعتی شیراز", "دانشگاه علم و صنعت ایران", "دانشگاه تربیت مدرس", "دانشگاه شاهرود", "دانشگاه سمنان", "پژوهشگاه هوافضا", "کارشناسی ارشد", "دینامیک پرواز و کنترل", "مهندسی فضایی", "سازه‌های هوافضایی", "دکترا", "هلیوس", "انرژی خورشیدی", "سلول سوختی", "نیرو", "گشتاور", "موتورهای پیستونی", "هواپیمای مدل", "فضانوردی", "ایستگاه فضایی", "آپولو ۱۱", "دینامیک گازها", "مهندسی کنترل" ]
[ "مهندسی هوافضا", "تعمیر و نگهداری هواگرد" ]
389
مهندسی هوافضا در ایران
0
30
0
[ "مهندسي هوافضا در ايران" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مهندسی هوافضا در ایران یکی از رشته‌های گروه فنی مهندسی و مربوط به مهندسی هوافضا است. رشته مهندسی هوافضا در اصل یکی از گرایش‌های مهندسی مکانیک است و در مقطع کارشناسی دارای بیش از ۱۰۰ واحد مشترک با سایر گرایش‌های این رشته می‌باشد. در ایران رشته مهندسی هوا فضا برای نخستین بار در سال ۱۳۶۶ وارد ایران شد و نخستین دوره کارشناسی این رشته را دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) راه‌اندازی کرد. هم‌اکنون دانشگاه‌های صنعتی امیرکبیر، دانشگاه فردوسی مشهد، صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، صنعتی شریف، دانشگاه صنعتی ارومیه، دانشگاه امام حسین، دانشگاه شهید ستاری، دانشگاه صنعتی مالک اشتر و دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد (واحد علوم و تحقیقات) و دانشگاه آزاد (واحد رامسر) و دانشگاه آزاد (واحد نجف آباد) مشغول تربیت دانشجویان این رشته در مقطع کارشناسی هستند. کارشناسی همچون دیگر رشته‌های مهندسی طول متوسط دوره تحصیلی برای دوره کارشناسی ۴ سال بوده و دروس این مجموعه شامل دروس عمومی، پایه، اصلی، تخصصی، کارگاهی و کارآموزی است و زمینه‌هایی چون آیرودینامیک، سازه‌های هوایی، مکانیک پرواز و پیشرانه‌ها (جلوبرنده‌ها) دروس تخصصی این رشته را شامل می‌شوند. کارشناسی ارشد در دوره کارشناسی ارشد علاوه بر دانشگاه‌های مذکور، دانشگاه‌های تربیت مدرس، علم و صنعت ایران، فردوسی مشهد، شیراز، شهید بهشتی و پژوهشگاه هوافضا نیز در گرایش‌های مختلف مهندسی هوافضا دانشجو می‌پذیرند. هواپیمای سبک سسنا، واقع در ورودی دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی شایان یادآوری است که این رشته در مقطع کارشناسی ارشد (در ایران) دارای گرایش‌های مکانیک پرواز، آیرودینامیک، پیشرانش، سازه‌های هوایی و مهندسی فضایی، است و هم‌اکنون امکان ادامه تحصیل در رشته مهندسی هوافضا در داخل کشور تا مقطع دکترا میسر است. دکتر مجتبی شهرامیار، نخستین دانش‌آموخته مقطع دکترای مهندسی هوافضا در ایران شهریور سال ۱۳۸۳ در گرایش سازه از دانشکده مهندسی هوافضای دانشگاه صنعتی امیرکبیر دانش‌آموخته شد. با توجه به رشد سریع و ناگهانی این دانش در دهه‌های اخیر، هم‌اکنون این رشته جزو رشته‌های راهبردی دانش به‌شمار می‌آید؛ ولی با این وجود این رشته در ایران از سابقه زیادی برخوردار نیست. اما با این حال ار لحاظ استخدام و جذب نیرو نیاز شدید در صنعت دیده می‌شود. http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1711266 راه اندازی رشته مهندسی ماهواره در دانشگاه امیرکبیر
[ "مهندسی هوافضا", "مهندسی مکانیک", "کارشناسی", "دانشگاه صنعتی امیرکبیر", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی امیرکبیر", "دانشگاه فردوسی مشهد", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی خواجه‌نصیرالدین طوسی", "دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی شریف", "دانشگاه صنعتی ارومیه", "دانشگاه امام حسین", "دانشگاه شهید ستاری", "دانشگاه صنعتی مالک اشتر", "دانشگاه آزاد اسلامی", "کارگاه", "کارآموزی", "آیرودینامیک", "سازه هوایی", "مکانیک پرواز", "پیشرانه", "دانشگاه تربیت مدرس", "دانشگاه علم و صنعت ایران", "دانشگاه شیراز", "دانشگاه شهید بهشتی", "پژوهشگاه هوافضا", "کارشناسی ارشد", "پیشرانش", "سازه‌های هوایی", "مهندسی فضایی", "دکترا", "راهبردی" ]
[ "مهندسی هوافضا" ]
390
بدل‌کار
0
50
0
[ "بدلکار" ]
false
42
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بدل‌کاری آتشگیری توسط "جاینت آوتو رودئو" در بلژیک بدلکار به شخصی گفته می‌شود که کارهای نمایشی خطرناکی را در فیلم‌ها و نماهنگ‌ها به جای هنرپیشه اصلی انجام می‌دهد. بدلکاری شامل کارهایی مانند پریدن از دیوار، هواپیما و جز اینها، بازی کردن نقش کسی که در بدنش در حال سوختن است، نمایشهای ورزش رزمی و غیره می‌شود. پیش از بوجود آمدن جلوه‌های ویژه رایانه‌ای راهی بجز استفاده از افراد واقعی برای فیلمبرداری چنین صحنه‌هایی وجود نداشت. کسی که پیشه‌اش بدلکاری است، بدلکار نام دارد. اصولا ورزشهای نمایشی پر هیجان در فعالیت بدلکاری اثر مستقیم دارد. درن شهلوی بدل‌کاران
[ "نماهنگ", "هنرپیشه", "هواپیما", "ورزش رزمی", "بدلکار", "درن شهلوی" ]
[ "بدل‌کاران", "اصطلاحات تلویزیون", "بازیگری", "پیشه‌های تئاتری", "عوامل تولید فیلم" ]
394
سرمایش
0
27
0
[ "برودتی", "سرمايش", "برودتي" ]
false
17
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
به فرایند کاهش دادن دما، سرمایش می‌گویند. سامانه‌ها و دستگاه‌های گوناگونی وجود دارد مانند یخچال‌ها، سرماسازها، سردکن‌ها، یخزن‌ها، یخسازها، خنک‌کن‌ها و جز اینها که به وسیله آنها فرایند سرمایش انجام می‌گیرد. سرد کردن یا ایجاد سرما واژه نادرستی می‌باشد چراکه معیاری برای سنجش آن وجود ندارد و سرما وجود خارجی ندارد در حقیقت اگر از جسمی گرما گرفته شود به اصلاح ان جسم سرد‌تر شده است اما ممکن است همین جسم سرد در مقابل جسمی سردتر با عنوان جسم گرم خوانده شود. سرمایش ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: سرماشناسی رسانش گرمایی سلول خورشیدی سرمایش لیزری گرمایش
[ "سامانه", "یخچال", "سردکن", "یخزن", "فرایند", "سرما", "سرماشناسی", "رسانش گرمایی", "سلول خورشیدی", "سرمایش لیزری", "گرمایش" ]
[ "مهندسی مکانیک", "تهویه مطبوع", "اچ‌وی‌ای‌سی", "فناوری سردکردن" ]
395
سرماشناسی
0
30
0
[ "سرماشناسي" ]
false
26
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سرماشناسی یا سرماپژوهی دانش بررسی دماهای پایین یا تولید سرماست. یکی از پدیده‌هایی که در دماهای پایین کشف شده پدیده ابررسانایی است. از اینرو به دانش بررسی ابررسانایی سرماالکترونیک (cryoelectronics) هم گفته می‌شود. جنبه کاربردی دانش سرماالکترونیک را سرماکاری (cryotronics) می‌نامند. سرمازیست‌شناسی سرماداری سرمازیستی
[ "سرمازیست‌شناسی", "سرماداری", "سرمازیستی" ]
[ "سرماشناسی", "فناوری سردکردن", "فیزیک ماده چگال" ]
396
سرمازیست‌شناسی
0
10
0
[ "سرمازيست شناسي", "سرمازیست شناسی" ]
false
6
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سرمازیست شناسی (cryobiology) دانش پژوهش بر جانداران در دماهای بسیار پایین است. شاخه‌های این دانش عبارت‌اند از: سرماداری (cryopreservation) سرمازیستی (cryonics)
[ "سرماداری", "سرمازیستی" ]
[ "سرمازیست‌شناسی", "تغییرات فازی", "زیست‌شناسی", "سرمازیستی", "سرماشناسی" ]
397
سرماداری
0
17
0
[ "سرماداري", "زم‌داری" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سرماداری جوانه گیاه. مخزن باز نیتروژن مایع در پشت. زم‌داری یا حفظ سرمایشی یا سرماداری یا انجماد فرایندی است که طی آن یاخته‌ها یا بافت‌ها از طریق سرمایش زیر صفر نگهداری و حفاظت می‌شوند. دماهای بکار رفته معمولا پیرامون -۸۰° یا -۱۹۶° سانتیگراد است (یعنی نقطه جوش نیتروژن مایع). در چنین دماهای پایینی همه فعالیتهای زیستی حتی فعالیتهای زیست-شیمیایی که به مرگ یاخته‌ها می‌انجامد بازمی‌ایستد. البته یاخته‌های سرماداری شده (منجمد) اغلب به هنگام به دمای اتاق آسیب می‌بینند. http://www.ivf.com/boston.html http://www.alcor.org/Library/html/newtechnology.html http://www.marine.csiro.au/microalgae/methods/cryopreservation.htm http://www.sharedjourney.com/define/cryo.html پی‌نوشت
[ "فرایند", "یاخته", "نیتروژن", "فعالیتهای زیستی", "فعالیتهای زیست-شیمیایی", "دمای اتاق" ]
[ "سرماداری", "سرمازیست‌شناسی", "فناوری", "فناوری نوپدید" ]
398
وام‌واژه
0
145
0
[ "وام واژه", "وامواژه", "وام‌واژه‌ها", "وام واژه ها", "کلمه قرضی" ]
false
103
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
وام‌واژه یا واژه دخیل به واژه‌ای گفته می‌شود که از یک زبان یا گویش دیگر به زبانی وارد شده باشد. به فرایند وارد کردن عناصر واژگانی از زبان‌های دیگر نیز وام‌گیری گفته می‌شود. به‌طور کلی فرایند وام‌گیری به دو طریق صورت می‌پذیرد: ۱. وام‌گیری مستقیم؛ ۲. وام‌گیری غیرمستقیم. در وام‌گیری مستقیم، وام‌واژه به‌طور مستقیم از زبان مبدا گرفته می‌شود؛ مانند جت، بمب، پرینتر، که به‌طور مستقیم از زبان انگلیسی گرفته شده‌است؛ یا آدمیرال و الکل که زبان انگلیسی از زبان عربی قرض گرفته‌است. در وام‌گیری غیرمستقیم، وام‌واژه با واسطه از زبان (یا زبان‌های) دیگری، غیر از زبان مبدا، قرض گرفته می‌شود؛ برای مثال، واژه الکل در قرن ۱۳ میلادی از زبان عربی وارد زبان لاتین شد و از این زبان وارد زبان انگلیسی شد؛ یا واژه فیلسوف که از زبان یونانی به زبان عربی راه یافت و از این زبان وارد زبان فارسی شد. البته بیشترین میزان وام‌گیری از زبان‌های غربی در زبان فارسی متعلق به زبان فرانسه است زیرا تلفظ واژگان فرانسوی با فارسی انطباق زیادی دارد. تعداد این کلمات به قدری است که غالبا بسیاری از فارسی زبانان نسل حاضر نمی‌دانند که این واژگان در اصل فرانسوی هستند. از جمله می‌توان به کلماتی نظیردوش (حمام))، کروات، لامپ، فامیل، کادو، شوفر، آسانسور، کودتا، رفوزه، پاساژ، ماساژ، مونتاژ، کتلت، املت، توالت، آژانس، اورژانس، مانتو، پالتو، مرسی، سانسور، دیکتاتور، آلبوم، آسفالت، سلول، مایو، گیشه، سرویس، فستیوال، سیمان، پریود، پدال، آمپول، سرنگ، پماد، کنتور اشاره کرد انواع وام‌گیری واژگانی وام‌گیری واژه می‌تواند به طرق مختلفی صورت پذیرد. در ادامه، برخی از این روش‌ها شرح داده می‌شود: گرده‌برداری گرده‌برداری یا ترجمه قرضی نوعی از وام‌گیری واژگانی است که در آن اجزای تشکیل‌دهنده واژه مبدا، با حفظ ساختار خود، به زبان مقصد ترجمه می‌شوند؛ برای نمونه، واژه آسمان‌خراش که ترجمه تحت‌اللفظی واژه skyscraper است. واژه‌هایی نظیر راه‌آهن، آزادراه و آبرنگ، واژه‌هایی هستند که به این روش وارد زبان فارسی شده‌اند. تعبیر قرضی نوع دیگری از وام‌گیری واژگانی‌ست که در آن، کاربر زبان، پدیده یا شیئی وارداتی را تعبیر کرده و براساس کارکرد آن، واژه‌ای بسازد یا واژه‌ای را گسترش معنایی دهد. واژگانی نظیر جاروبرقی، چراغ‌قوه، خودنویس و آچارقفلی (انبر قفلی)، واژه‌هایی هستند که به کارکرد شیء اشاره می‌کنند و ترجمه دقیق واژه مبدا نیستند. به این نوع وام‌گیری «تعبیر ترجمه‌ای» هم گفته می‌شود. تغییر قرضی هرگاه در زبان مقصد، واژه‌ای وجود داشته باشد که با گسترش معنایی، بتوان شیء یا پدیده‌ای نوظهور را نام‌گذاری کرد، به این فرایند، تغییر قرضی گفته می‌شود؛ مانند یخچال، رکاب، دفتر و سوزن (به‌جای آمپول) در زبان فارسی. ترجمه و تعبیر قرضی هرگاه بخشی از واژه مبدا ترجمه شود و بخشی دیگر تعبیر شود، ترجمه و تعبیر قرضی رخ داده‌است؛ مانند: آجرنسوز، گلخانه، و هواپیما در زبان فارسی. آمیزش قرضی آمیزش قرضی در واقع نوعی قرض‌گیری نیست. در آمیزش قرضی، بخشی از واژه را وام‌واژه و بخشی دیگر را واژه زبان مقصد تشکیل می‌دهد؛ مانند: فیزیک‌دان، بانک‌دار، و اتمی در زبان فارسی. تبادل قرضی تبادل قرضی نوعی از وام‌گیری غیرمستقیم است که در آن، واژه موردنظر، به‌واسطه زبانی که کاربران زبان مقصد با آن آشنایی بیشتری دارند، ترجمه شده و وارد زبان مبدا می‌شود؛ مانند: ضبط‌صوت، آچار، عکس، و مجلس در زبان فارسی. وام‌واژه‌ها در زبان فارسی درصد وام‌واژه‌های عربی در فارسی، امروزه بسته به حوزه و گونه متن تفاوت‌هایی دارد. میانگین درصد کاربرد واژه‌های عربی در فارسی امروزی گفتاری و نوشتاری را حدود ۱۴ درصد برآورد کرده‌اند. این درصد در نوشته‌های سیاسی و ادبی میان ۲۴ تا ۴۰ درصد قرار دارد. یک بررسی دیگر که گفته شده براساس مدخل‌های فرهنگ فارسی معین گردآوری شده، مدعی است که تنها ۳۹ درصد واژگان درج‌شده در این فرهنگ ریشه فارسی و ایرانی دارند.
[ "زبان انگلیسی", "زبان عربی", "زبان لاتین", "زبان یونانی", "زبان فارسی", "دوش (حمام)", "کروات", "آسانسور", "کودتا", "رفوزه", "پاساژ", "ماساژ", "توالت", "گرده‌برداری", "انبر قفلی", "زبان فارسی#واژه‌های بیگانه در فارسی", "فرهنگ فارسی معین" ]
[ "آسیمیلاسیون فرهنگی", "ترجمه", "ریشه‌شناسی", "زبان‌شناسی تاریخی", "زبان‌ها", "گرته‌برداری‌ها" ]
400
زیست‌فیزیک
0
110
0
[ "بیوفیزیک", "زيست-فيزيك", "زیست فیزیک", "بیو فیزیک", "بيوفيزيك", "زيست فيزيك", "بيو فيزيك" ]
false
81
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
زیست‌فیزیک یا بیوفیزیک علمی میان‌رشته‌ای است که از روش‌ها و نظریه‌های فیزیک جهت مطالعه سامانه‌های زیستی استفاده می‌کند. بیوفیزیک به تمام مراتب سازماندهی زیستی از مقیاس ملکولی تا ارگانیسم‌ها و اکوسیستم‌ها می‌پردازد. تحقیقات زیست‌فیزیکی همپوشانی بسیاری با فیزیک ماده چگال نرم، بیوشیمی، نانو تکنولوژی و مهندسی زیستی دارند. در زیست‌فیزیک می‌خواهیم بدانیم چه عواملی باعث تاخوردگی و پیچش پروتئین‌ها و دیگر بزرگ‌مولکول‌های زیستی می‌شوند یا مغز چگونه کار می‌کند یا قلب چگونه خون را پمپاژ می‌کند و تمام پرسش‌هایی که مربوط به موجودات زنده هستند و برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها از اطلاعات علوم زیست‌شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضیات، و کامپیوتر بهره می‌گیریم. زیست‌فیزیک را می‌توان پلی بین فیزیک و زیست‌شناسی دانست. تاریخچه اولین مطالعات و فعالیت‌ها در زمینه بیو فیزیک به سال 1840 باز می‌گردد که در مجموعه‌ای تحت عنوان مدرسه فیزیولوژی برلین انجام شد. در این مجموعه افراد شاخصی نظیر هرمان فون هلمهولتز، ارنست هاینریش وبر، یوهانس پتر مولر و کارل لودویگ حضور داشتند. هرچند شروع بیوفیزیک در تاریخ را حتی می‌توان به مطالعات لوییجی گالوانی نیز نسبت داد. محبوبیت این رشته زمانی که کتاب حیات چیست؟، نوشته‌ی اروین شرودینگر منتشر شد، افزایش یافت. از سال 1957 متخصصان بیوفیزیک، خود را در انجمن بیوفیزیک سازماندهی کردند که هم اکنون حدود 9000 عضو در سراسر جهان دارد. برخی دانشمندان مانند رابرت روزن از بیوفیزیک انتقاد می‌کنند. چرا که وی معتقد است بیوفیزیک خواص بیولوژیکی پدیده‌ها را در نظر نمی‌گیرد. شاخه‌های زیست‌فیزیک زیست‌فیزیک سلولی: که به فیزیک و برهمکنش سلول‌ها می‌پردازد زیست‌فیزیک فیزیولوژی: که به فیزیک سازوکار اندام‌های مختلف مثل مغز می‌پردازد زیست‌فیزیک پرتویی: که به آثار پرتوهای رادیواکتیو بر موجودات زنده و استفاده درست از آن‌ها (جهت حفظ سلامتی) می‌پردازد روش‌های بیوفیزیک و بیوشیمی: که به کلیه روش‌های فیزیکی و شیمیایی آزمایشگاهی برای تحقیقات زیست‌فیزیک می‌پردازد بیوانفورماتیک: که به مدل‌سازی سامانه‌های زیستی می‌پردازد و کمک بزرگی به زیست‌فیزیک و تمام شاخه‌های زیست‌شناسی کرده‌است
[ "میان‌رشته‌ای", "فیزیک", "سازماندهی زیستی", "فیزیک ماده چگال نرم", "بیوشیمی", "نانو تکنولوژی", "مهندسی زیستی", "زیست‌شناسی", "مطالعه", "سال", "مدرسه", "فیزیولوژی", "برلین", "هرمان فون هلمهولتز", "ارنست هاینریش وبر", "یوهانس پتر مولر", "کارل لودویگ", "تاریخ", "لوییجی گالوانی", "کتاب", "حیات چیست؟", "اروین شرودینگر", "انجمن بیوفیزیک", "سازماندهی", "جهان", "دانشمندان", "رابرت روزن", "بیولوژیکی", "بیوانفورماتیک", "روش‌های تجربی در زیست‌فیزیک" ]
[ "زیست‌فیزیک", "علوم تجربی" ]
401
آنزیم
0
424
0
[ "زيمايه", "زیمایه", "آنزيم", "انزیم", "انزيم" ]
false
377
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
یک آنزیم: فنیل‌آلانین هیدروکسیلاز آنزیم یا کاتالیزگر یک ماده آلی است که یک فرایند شیمیایی را در یک سازواره یا موجود زنده تقویت یا تضعیف می‌کند ولی خودش دگرگون نمی‌شود. به عبارت دیگر آنزیم‌ها کاتالیزگرهای فرایندهای زیستی هستند و نسبت به کاتالیزگرهای غیر زیستی کارایی بسیار بالایی دارند. اغلب آنزیم‌ها ساختار پروتئینی دارند، به غیر از انواع محدودی از آن‌ها که از جنس ریبونوکلئیک اسید هستند؛ مانند ریبوزوم‌ها. آنزیم‌ها با پایین آوردن انرژی فعال‌سازی یک واکنش فعالیت می‌کنند. ساختار آنزیمهای انسانی اغلب آنزیمهای بدن ساختار پروتئینی با ترکیبات پیچیده بر پایه زنجیر آمینواسید متصل شده به یکدیگر دارند. عوامل متعددی وجود دارد که یک آنزیم را از دیگر آنزیمها متمایز می‌کند شامل ترکیب آمینواسیدها، توالی آنها، وجود یونهای فلزی (به جزء RNA) مانند آهن و مس و مهمتر از همه، شکل فضایی یا ساختار پروتئینی. تمام آنزیمها محلول در آب هستند؛ زنجیرهای آمینواسید در فرمهای مختلفی موج دار شده که پروتئین‌های هیدروفوب در داخل و به سمت داخل آرایش یافته، سبب حداکثر اتصال هیدروژنی مولکولی داخلی با آب یا دیگر مولکولها می‌گردد. بدون تردید، آب محیط ضروری فراهم سازنده عملکرد آنزیمها است. برخی آنزیمها برای عملکرد خود به ترکیباتی بنام کوفاکتور نیازمندند که می‌تواند ترکیبی آلی مانند بیوتین یا غیر آلی مانند یون منیزیوم باشد. آنزیمها کاتالیستهای فوق‌العاده موثری هستند که اجازه می‌دهند واکنشی که تحت شرایط عادی به سادگی اتفاق نمی‌افتد، اتفاق بیفتد و آن هم در نرخ سرعت بالا صورت گیرد. اغلب آنزیمها بسیار اختصاصی هستند و تنها کاتالیست یک واکنش ویژه می‌باشند و بر دیگر ترکیبات سیستم اثر ندارند. آنزیمها در تمام ارگانیزمهای موجودات زنده، هرجائیکه واکنشهای ضروری برای حیات روی می‌دهد، وجود دارند. آنها تنها واکنشهای بسیار ساده را تسریع می‌بخشند، هیچ آنزیمی به تنهایی قادر به کاتالیز واکنشهای بسیار پیچیده و چند مرحله‌ای نیست محیط کاری آنزیم در عملکردشان بسیار مهم است. بعضی از آنها برای عملکرد خود نیازمند حرارت وPH خاصی هستند. نامگذاری در گذشته بر اساس پیش‌ماده نام‌گذاری می‌شد که به آخر آن «از» اضافه می‌شد مثل پروتئاز روش دیگر بر اساس کاری که آن آنزیم انجام می‌دهد مثل دهیدرژناز روش پیشرفته‌تر براساس کاری که انجام می‌دهد و نام پیش‌ماده الکل دهیدرژناز روش استاندارد (عدد گروه آنزیم) که در این روش آنزیم‌ها رده‌بندی شده و رده‌ها به زیررده تقسیم شده و در نهایت هر آنزیم کد مخصوص به خود می‌گیرد مثل EC ۱٫۱٫۱٫۸۶ این رده‌ها به شکل زیر است ۱-اکسیدو رداکتازها ۲-ترانسفرازها ۳-هیدرولازها ۴-لیازها ۵-ایزومرازها ۶-لیگازها + عددهای گمارش (کمیسیون) آنزیم (EC) گروه واکنش کاتالیزی واکنش شیمیایی شماتیک نمونه EC 1اکسیدوردوکتازها برای کاتالیز واکنش‌های اکسایش-کاهش; انتقال اکسیژن، هیدروژن یا الکترون از یک ماده به ماده دیگر AH + B → A + BH ( reduced )A + O → AO ( oxidized ) لاکتات دهیدروژناز، اکسیداز EC 2ترانسفرازها انتقال گروه عاملی از یک ماده به ماده دیگر AB + C → A + BC ترانس‌آمیناز، کیناز EC 3هیدرولازها تشکیل دو فراورده از یک سوبسترا به وسیله آبکافت AB + H 2 O → AOH + BH لیپاز، آمیلاز، پپتیداز EC 4لیازها واکنش افزایشی یا حذفی با سوبسترا از راه‌هایی جز آبکافت و اکسیداسیون RCOCOOH → RCOH + CO 2 or X-A-B-Y → A=B + X-Y دکربوکسیلاز، آلدولاز EC 5ایزومرازها نوآرایی درون‌مولکولی AB → BA ایزومراز، موتاز EC 6لیگازها پیوند میان دو مولکول با ایجاد پیوند کووالانسی و شکستن همزمان ATP X + Y+ ATP → XY + ADP + Pi سینتتاز، دی‌ان‌ای لیگاز فهرست آنزیم‌ها پیش‌ماده کوآنزیم
[ "آلی", "سازواره", "کاتالیزگر", "ریبونوکلئیک اسید", "ریبوزوم", "بیوتین", "پیش‌ماده", "پروتئاز", "عدد گروه آنزیم", "اکسیدو رداکتاز", "ترانسفراز", "هیدرولاز", "لیاز", "ایزومراز", "لیگاز", "List of EC numbers (EC 1)", "اکسیدوردوکتاز", "اکسایش-کاهش", "اکسیژن", "هیدروژن", "الکترون", "لاکتات دهیدروژناز", "اکسیداز", "List of EC numbers (EC 2)", "گروه عاملی", "ترانس‌آمیناز", "کیناز", "List of EC numbers (EC 3)", "فراورده", "سوبسترا", "آبکافت", "لیپاز", "آمیلاز", "پپتیداز", "List of EC numbers (EC 4)", "اکسیداسیون", "دکربوکسیلاز", "آلدولاز", "List of EC numbers (EC 5)", "نوآرایی", "موتاز", "List of EC numbers (EC 6)", "مولکول", "کووالانسی", "آدنوزین تری‌فسفات", "سینتتاز", "دی‌ان‌ای لیگاز", "فهرست آنزیم‌ها", "کوآنزیم" ]
[ "آنزیم‌ها", "دگرگشت", "زیست‌مولکول‌ها", "کاتالیزورها", "مواد شیمیایی فرایندی" ]
402
اخترزیست‌شناسی
0
277
0
[ "اخترزيست شناسي", "دگرزیست شناسی", "دگرزیست‌شناسی", "اخترزیست شناسی", "دگرزيست شناسي" ]
false
41
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شاید اسید نوکلئیک‌ها تنها زیست مولکولی در جهان نباشند که توانائی کد کردن فرایندهای زندگی را داشته باشند. اخترزیست‌شناسی یا دگرزیست‌شناسی (به انگلیسی: Astrobiology) بررسی منشا و خاستگاه، فرگشت، توزیع، و آینده حیات در جهان: زندگی فرازمینی و نیز حیات بر روی زمین است که اخترزیست‌شناسان میان‌رشته با به‌کارگیری آموخته‌های فیزیک، شیمی، اخترشناسی، زیست‌شناسی، زیست‌شناسی مولکولی، بوم‌شناسی، سیاره‌شناسی، جغرافیا، و زمین‌شناسی، به مطالعه آن می‌پردازند. این رشته برای اولین بار در ماه می‌۱۹۹۸ توسط سازمان ناسا با ایجاد انیستیتوی آستروبیولوژی در مرکز پژوهشی ایمز (Ames) بنیان‌گذاری شد. در حقیقت اختر زیست‌شناسی حوزه تحقیق مشخصی ندارد، می‌توان گفت آن تلفیقی از چندین حوزه علمی است که کاوش حیات برون‌زمینی و مطالعه درباره دیگر سیارات منظومه شمسی و قمرهایشان از منظر زیست‌شناسی، وضعیت حیاتی فضانوردان در شرایط خارج از زمین و نیز پی بردن به این‌که حیات روی زمین از کجا منشا گرفته‌است از وظایف اخترزیست‌شناسی است. توجه ویژه به چیستان پیچیده بودن یا نبودن گونه‌ای از زندگی در بیرون از کره خاک و این‌که اگر پاسخ مثبت باشد چگونگی و چبود راه‌هائی که می‌توان به جستجوی آن پرداخت انگیزه وجودی پژوهش‌های اخترزیست‌شناسی است. اهداف و دستاوردها اختر زیست‌شناسی تنها با تکیه بر دستاوردهای علمی اخیر بطور شایسته‌ای گام به جلو برداشته‌است. این دانش به ما اجازه می‌دهد تا یافته‌های مربوط به اخترشناسی و زیست‌شناسی را در کنار هم بتوانیم بررسی کنیم. یک نمونه عالی از دستاوردهای اخترزیست‌شناسی را می‌توان در ماموریت‌های مریخ نوردان دانست که توانستند داده‌های بسیاری از شرایط محیطی حاکم بر مریخ نظیر ویژگی‌های جوی، شیمیایی، دما و سایر موارد جمع‌آوری و به زمین مخابره نمایند. تحقیقات انجام شده بر روی شدت دوست(اکستروموفیل)ها، یعنی موجودات زنده‌ای که شرایط سخت مثل دمای بالا و پائین و فشارهای غیر متعارف برای حیات را ترجیح می‌دهند، اطلاعات تکان دهنده‌ای از میزان تنوع این موجودات به ما داده‌است. این اطلاعات ما را به فکر فرو می‌برد که زندگی تقریبا در تمامی مکان‌های کره زمین در جریان است. ترکیب دو علم اخترشناسی و زیست‌شناسی منجر به پی بردن به این حقیقت شده‌است که برخی میکروبها قطعا می‌توانند در محیط کره مریخ بقا یابند؛ ولی با این حال هنوز موجود دارای حیاتی روی مریخ یافت نشده‌است. اخترزیست‌شناسی همچنین در پی یافت مکانهایی است که حیات را در خود جای داده‌اند. این دانش سوالات مهمی مطرح می‌کند: منشا حیات در زمین چیست؟ چرا تاکنون موجود زنده‌ای در سایر سیارات یافت نشده‌است؟ آیا حیات قبلا در سیارات نابود شده‌است؟ آیا ما در این جهان تنها هستیم؟ اگر این‌گونه است، چرا؟ کشف ترکیبات پیچیده‌ای از سیانید در خارج از منظومه خورشیدی در آوریل ۲۰۱۵ (فروردین ۱۳۹۴) برای نخستین بار در تاریخ دانش کیهان‌شناسی، دانشمندان موفق به کشف ترکیبات پیچیده‌ای از سیانید (که برای شکلی از حیات که ما می‌شناسیم ضروری است)، در خارج از منظومه شمسی شدند. این تحقیقات که در بخشی از کیهان فیزیک مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین انجام شده‌است، مشخص کرد که ترکیباتی از سیانید به دور یک ستاره در فاصله ۴۵۰ سال نوری از زمین در حال چرخش هستند. ترکیبات مذکور که به‌طور خاص هیدروژن سیانید (HCN)، متیل سیانید (CH3CN) و سیانو استیلن (HC3N) هستند در مدار ستاره‌ای به نام MWC480 یافت شده‌اند. این ترکیبات در غلظت و چینشی کشف شده‌اند که در زمان آغاز حیات در منظومه شمسی در ستاره‌های دنباله‌دار اطراف این منظومه وجود داشته‌اند. ستاره‌ای که این ترکیبات در اطراف آن کشف شده، یک ستاره جوان (با سن چند میلیون سال) است که در صورت فلکی گاو (به انگلیسی: Taurus) قرار دارد. پیش از این نیز ترکیبات پایه‌ای از سیانید در دیگر نقاط فضا کشف شده بود اما این نخستین بار است که ترکیبات پیچیده‌ای در این سطح در جایی در خارج از منظومه شمسی رویت شد. بخش‌های اخترزیست‌شناسی نگاره الکترونی از میکرو فسیل‌هایی از باکتریهای موجود در شهاب سنگ مریخی ALH۸۴۰۰۱، احتمال می‌رود اولین ترکیبات آلی حیات توسط شهاب سنگ‌ها وارد زمین شده باشند. علم اخترزیست‌شناسی به چهار حوزه تقسیم می‌شود: برون‌زیست‌شناسی برون زیست‌شناسی یا اگزوبیولوژی حوزه‌ای از دانش اخترزیست‌شناسی است که به مطالعه واکنش‌های حیاتی، زیست‌شناسی مولکولی و چگونگی ساز و کارهای زیستی در شرایط فضا و دیگر سیارات می‌پردازد. اینکه حیات در فضا و دیگر سیارات به چه شکلی است، چه رفتاری دارد و در چه مکان‌هایی از فضا می‌تواند شکل گیرد از سوالاتی است که برون زیست‌شناسی در جستجوی پاسخ به آن است. زیست‌شناسی سیاره‌ای یکی از اهداف اخترزیست‌شناسی بررسی زیست‌شناسی در مقیاس سیارات است. با زیست‌شناسی سیاره‌ای می‌توان نمونه‌های اتمسفر و سنگ‌های دیگر سیارات را به منظور یافتن ترکیبات آلی و فسیل باکتری‌ها بررسی کنیم. نتایج بدست آمده از مطالعات روی کندریت‌هایی با بیش از ۵ درصد کربن این انگیزه را به ما داده‌است تا فرضیه مواد آلی فرازمینی را به بوته آزمایش بگذاریم. یکی از این کندریت‌ها شهاب سنگی بنام «مارکیسون» (Murchison) است که در سال ۱۹۶۹ در دهکده‌ای به همین نام در استرالیا کشف شد. این شهاب سنگ در حال حاضر مشهورترین سنگ آسمانی درروی زمین است. مارکیسون در همان مطالعات اولیه دانشمندان را در بهت و حیرت فراوان فروبرد، چرا که درون آن بیش از هشتاد نوع اسید آمینه مختلف با میزان بیش از یک قسمت در میلیون (ppm) شناسایی شد. هشت نوع از این مولکول‌ها جزو مولکول‌هایی هستند که اجزای اصلی پروتئین‌ها و آنزیم‌ها موجود در زمین را تشکیل می‌دهند. طی کنکاش لایه‌های یخی قطب جنوب کلکسیونی از قطعات شهاب سنگی یافت شده‌است که حاوی مولکول‌های قند و بازهای نوکلئیک بوده‌اند. این یافته‌ها نظریه حیات فرازمینی را در اذهان بشدت تقویت کرد. نکته حائز اهمیت‌تر خرده شهاب‌های یافت شده در قطب جنوب اینست که بسیاری از قطعات با اندازه بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ میکرومتر کندریت‌های ذوب نشده هستند. یعنی توانسته‌اند بدون دریافت فشار و شوک حرارتی از جو زمین عبور کنند. دانشمندان احتمال می‌دهند این سنگ‌ها زمانی وارد سیاره ما شده‌اند که زمین همچنان فاقد اتمسفر بوده‌است. در فوریه ۲۰۰۶ فضاپیمای Stardust متعلق به ناسا نمونه‌هایی از غبار مربوط به دنباله‌دارها را از آنسوی مدار ماه به زمین آورد. دانشمندان توانستند به حقایق ارزشمندی از ترکیب این سنگ‌های سرگردان دست یابند. تخمین زده می‌شود طی ۶۰۰ میلیون سال گذشته ۱۰۲۰ گرم کربن از فضا وارد زمین شده‌است، این مقدار از کل میزان کربن توده زنده کره زمین بیشتر است. اکنون ما می‌دانیم منبع اصلی مواد آلی که امروزه در پیکره جانداران وجود دارد نه بطن کره زمین بلکه فضای ماورای اتمسفر آن می‌باشد. اما سوالی که پدید می‌آید اینست که اگر شهاب سنگ‌ها می‌توانند این همه مولکول آلی را وارد زمین کنند، چرا نتوانند خود موجودات زنده را به زمین آورند. البته بایستی خاطر نشان کرد اکثر اجرام فضایی تا هنگام ورود به زمین شرایط بسیار رنج آوری را تجربه می‌کنند. پی بردن به اینکه موجودات دارای حیات چگونه می‌توانند در این شرایط دشوار زنده بمانند اولین گام برای بحث در مورد انتقال بین سیاره‌ای ارگانیسم هاست. شرایط زندگی در فضا و کرات دیگر به مراتب دشوارتر از هر زیستگاه بحرانی است که در روی زمین می‌توان سراغ داشت. از این‌رو باید آزمایش‌ها مداومی برای سنجیدن میزان انعطاف و تحمل‌پذیری اشکال حیاتی زمین در محیط‌های مشابه سایر سیارات انجام گیرد تا به یک روشنگری کلی در مورد میزان قابلیت بقا در شرایط فرازمینی دست پیدا کنیم. راه دیگر انتقال حیات از سیارات مادری به سایر مکان‌های فضایی موجودات هوشمندی هستند که از فناوری‌های پیشرفته مسافرت‌های بین سیاره‌ای برخوردارند، چیزی که ما آن را سفینه‌های سرنشین دار می‌نامیم. تقریبا تمام زیستگاه‌های کره زمین با موجودات زنده اشغال شده‌اند. شاید در میان این موجودات انواعی باشند که قادرند برای یافتن هدف غائی خود و شکوفایی بیشتر راه فضا و دنیاهای دیگر را در پیش گیرند. منشا حیات فرضیه‌ای تحت عنوان پان اسپرمیا ادعا می‌کند بذرهای حیات برای اولین بار از فضا و دیگر سیارات توسط شهاب‌سنگ‌ها به زمین آورده شده‌است. یکی دیگر از وظایف اخترزیست‌شناسی بررسی این موضوع می‌باشد. ایده امکان تشکیل حیات درروی زمین بواسطه ورود مولکول‌های آلی از آنسوی فضا بسیار جالب توجه است. تجزیه و تحلیل قطعات بدست آمده از شهاب سنگ‌های کربن دار این نظر را اثبات می‌کند که برخی مولکول‌های آلی نظیر آمینو اسیدها در محیط خارج از کره زمین تشکیل شده‌اند. طبق مشاهدات نجومی این مولکول‌های آلی بسیار پیش‌تر از آنکه منظومه شمسی شروع به تشکیل کند درون اجرام فضایی کوچکتر مثل سیارکها و دنباله دارها بوجود آمده‌اند. با وجود دمای بالای سیارات در ادوار شکل‌گیری آن‌ها مولکول‌های اساسی حیات نمی‌توانستند تشکیل شوند یا از شرایط دشوار حاکم برآن جان سالم بدر برند؛ بنابراین این مولکول‌های مهم یا بعدها در اتمسفر سرد شده آن‌ها متولد شده‌اند یا توسط سیارک‌ها، شهاب سنگ‌ها و غبار بین سیاره‌ای وارد زمین گشته‌اند. آینده انسان در فضا بطور کلی ترسیم آینده‌ای از جایگاه انسان در فضا بستگی به موفقیت‌هایی است که در حوزه اخترشناسی و اخترزیست‌شناسی بدست می‌آیند. آموزش فلسفه حقیقی کاوش‌های فضایی و آماده نمودن انسان‌ها برای رویارویی با هر کشف جدید از ضروریات علم اخترزیست‌شناسی است. در صورت کشف تمدن هوشمند فرازمینی، انسان‌ها چگونه واکنش خواهند داد. راهبردهای کشف حیات وقتی صحبت از کاوش حیات فرازمینی می‌شود دو حوزه بیش از همه جلب توجه می‌کند: تلسکوپ فضایی کپلر ناسا در مارس سال ۲۰۰۹ با موفقیت به فضا پرتاب شد. این تلسکوپ سیارههای فرا خورشیدی را با دقت تحت نظر خواهد داشت. داخل منظومه شمسی برای کاوش درون منظومه شمسی می‌توان فضاپیماهایی مجهز به دستگاه‌های پردازشگر که قابلیت اندازه‌گیری و آزمایش در سیاره مقصد را دارند راهی فضا کرد. گزینه دیگر سنجش از دور است، مثلا نقشه‌برداری از توزیع گاز متان در اتمسفر مریخ که بوسیله سفینه‌های مدارگرد انجام می‌گیرد. این شیوه به ما امکان می‌دهد فقط بیوسفر فعال سطح سیاره هدف را با استفاده از سنجش گازها مطالعه کنیم. در مقابل رهیافت سنجش در محل (In Situ) امکان بررسی بیوسیگناتورهایی نظیر مولکول‌های خاص یا ایزوتوپ عناصر سازنده مولکول‌ها که لزوما متعلق به سیستم‌های در حال حیات نیستند را نیز فراهم می‌کند و نیز از آنجایی که تشخیص یک بیومارکر به تنهایی نمی‌تواند دلیلی برای حضور حیات در حال یا گذشته سیاره‌ای باشد، بایستی مجموعه‌ای از این بیومارکرها بطور هم‌زمان بررسی گردند. البته دانشمندان بر سر اینکه باید دنبال مواد آلی تشکیل دهنده حیات زمینی یا حداقل چیزی شبیه به آن باشیم یا نه، هنوز به توافق چندانی نرسیده‌اند. بسیاری از آنان اعتقاد دارند حیات سیارات دیگر الزامی برای شباهت داشتن به الگوهای آشنای زمینی ندارند و باید از این قید و بند رها شد. برخی دیگر معتقدند در حال حاضر ناچاریم تحقیقات خود را بر روی جستجوی سیارات و حیات زمین مانند متمرکز کنیم. - ماورای منظومه شمسی: به خاطر فاصله زیاد زمین تا مرز منظومه شمسی در حال حاضر نمی‌توان از گزینه ارسال سفینه برای بررسی وضعیت آنسوی منظومه شمسی استفاده کرد؛ بنابراین ناچاریم به اطلاعات بدست آمده از مشاهدات از راه دور بسنده کنیم. تاکنون بیش از ۲۰۰ سیاره خارج منظومه شمسی شناسایی شده‌است ولی اغلب آن‌ها متفاوت از ان چیزی هستند که بتوان انتظار حضور حیات در آن‌ها را داشت. ماموریت فضایی «داروین» نام پروژه‌ای است که توسط آژانس فضایی اروپا (ESA) با هدف تحقیق درباره اتمسفر سیارات خارج منظومه شمسی مثل میزان گاز ازن و پراکسی راه‌اندازی شده‌است. وظیفه اصلی داروین جستجوی منابع بزرگ اکسیژن مولکولی، ازن، آب، دی‌اکسید کربن و متان در این سیارات است. به نظر می‌رسد این پروژه با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد. می‌دانیم درخشش یک ستاره بسیار بیشتر از درخشش سیاره‌اش است. این مطالعات می‌تواند با بکارگیری ابزار آلات حساس طیف‌سنجی که بتواند نور منحرف شده توسط سیاره دور را طوری آنالیز کند تا به ترکیب گازهای تشکیل دهنده اتمسفر پی ببرد به نتایج قابل قبولی نایل گردد. نکته کلیدی در اینجا اینست که این گازها در صورتی می‌توانند به مقادیر قابل تشخیص برسند که بطور مستمر توسط سیستم‌های زیستی باز تولید شوند. هر مخلوط گازی که در اتمسفر سیاره‌ای شروع به گسترش می‌کند نمی‌تواند بوسیله واکنش‌های غیر زنده تولید شوند بلکه حاکی از فعالیت‌های زیستی روی آن سیاره است. اگر گازها توسط این فعالیت‌ها بطور مستمری بازتولید نشوند به صورت معدنی جذب کانی‌های سیاره شده و از غلظت آن کاسته می‌شود اختر زیست شناختی منظومه شمسی در حال حاضر منظومه شمسی جدی‌ترین حوزه کاوش برای حیات فرازمینی است. کما اینکه اطلاعات ارزشمندی از سیارات همسایه خود داریم. این مسئله مرهون فاصله نسبتا نزدیک ما با این سیارات است که می‌توانیم با شیوه‌های کنونی کاوش در فضا، نمونه‌هایی از این سیارات را به زمین آورده یا آزمایشگاه‌های سیار خود را به آنجا اعزام کنیم. با اینکه ۴۵ سال از اولین قدم انسان بر روی ماه می‌گذرد، اما هنوز نتوانسته‌ایم پای بر روی مریخ بگذاریم. به نظر می‌رسد وقوع این رویداد دست کم ۲۵ سال دیگر خواهد بود. بیشتر اجرام منظومه شمسی در منطقه خارج از کمربند حیات قرار گرفته‌اند (کمربند حیات منطقه‌ای از منظومه شمسی است که به دلیل فاصله مناسب با خورشید دمای متعادلی داشته و آب در آنجا می‌تواند به شکل مایع باقی بماند. از اینرو حیات در این مناطق می‌تواند تشکیل و تداوم یابد. زمین و مریخ در کمربند حیات قرار دارند). مثلا عطارد آنقدر به خورشید نزدیک است که بیشتر به یک سیب زمینی برشته شده می‌ماند تا سیاره‌ای قابل زندگی. دمای سطح عطارد از ۱۸۰- درجه سانتیگراد در کف دهانه‌های آتشفشانی در قطب‌ها، تا حدود ۴۰۰ درجه در استوا متغیر است. همچنین این سیاره هیچ اتمسفری ندارد به این دلایل انتظار وجود حیات در آن کاملا بیهوده خواهد بود. زهره (ونوس) زهره شبیه‌ترین سیاره به زمین در منظومه شمسی است. این سیاره را خواهر زمین نام نهاده‌اند، دست کم به خاطر اندازه یکسان آن دو. درگذشته‌های دور شرایطی در سطح این سیاره برقرار بوده که شباهت زیادی به محیط امروزی زمین داشته‌است؛ ولی اکنون این سیاره به علت شرایط گلخانه‌ای زیادی که در اتمسفرش دارد وضعیت دشواری برای زندگی پدیدآورده. طوری‌که دیگر گرمای سوزان ۴۶۰ درجه‌ای، باران‌های اسید سولفوریک، طوفان‌های غبار آلود و متراکم وجود هر گونه حیات سطح این سیاره را غیر محتمل می‌سازد. ماه تصویر بر این است که ماه در نتیجه برخوردی میان یک زمین اولیه نیمه مذاب و یک جرم سیاره‌مانند به اندازه مریخ به وجود آمده باشد. نمونه‌های بدست آمده از ماموریت‌های فضایی آپولو و لونا(Luna) هیچ اثری از زندگی و ترکیبی آلی در سطح ماه نشان نمی‌دهند. برخورد UV خشک و تشعشعات یونیزان خورشیدی به سطح عریان و بدون محافظ کره ماه امکان تشکیل مولکول‌های آلی که زیر بنای حیات هستند را نمی‌دهد. به هرحال وجود ماه در نزدیکی زمین و چرخش انتقالی آن در طول سالیان نقش مهمی در توسعه حیات درروی زمین داشته‌است. زمین تنها سیاره منظومه شمسی است که قمری به این بزرگی دارد (نسبت به اندازه زمین). این نسبت بزرگی باعث می‌شود محور چرخش وضعی زمین در انحراف ۵ر۲۳ درجه نسبتا پایدار باشد که باعث بوجود آمدن آب و هوا ثابت و جریان‌های هوایی و آب اقیانوس‌ها در طول میلیون‌ها سال شده‌است. مریخ این سیاره سرخ رنگ هدف اصلی ما برای یافتن حیات فرازمینی و آثار آن در منظومه شمسی است. به یاری دانشمندان و کاوشگران مستقر در مریخ شواهد قانع‌کننده‌ای بدست آمده مبنی بر اینکه مقادیر قابل توجهی آب بر روی این سیاره در دوران‌های گذشته وجود داشته‌است؛ ولی ما هنوز بطور دقیق نمی‌دانیم آب چه مدت در سطح این سیاره وجود داشته. یا این‌که احتمال دارد هنوز در زیر لایه‌های سطحی آب مایع در جریان باشد. بر اساس شواهد ریخت‌شناسی در دوران اولیه، مریخ اتمسفر متراکمی داشته‌است؛ ولی به علت اندازه کوچکترش در مقایسه با زمین و گرانش ضعیف‌تر، بادهای خورشیدی گازهای آن را به فضا پراکنده و فقط جو رقیقی از CO۲ غنی شده برجای مانده‌است. دو سفینه وایکینگ (Viking) که در سال ۱۹۷۶ روی ماه فرود آمدند مجهز به ابزار شناسایی حیات و طیف‌سنج گازی بودند. این تجهیزات برای تحلیل خاک پیرامون سفینه‌ها مورد استفاده قرار گرفتند اما در شناسایی مواد آلی دچار مشکل شدند. این یافته‌ها شواهدی از نبود حیات در سطح این سیاره بود؛ ولی با کشف منطقه حاوی حیات در ۱۰۰ متری زیر زمین در معادن طلای آفریقای جنوبی گمانه زنی‌هایی درباره امکان وجود چنین جایگاه‌های رشد میکروبی در لایه‌های زیرین آغاز شده‌است. از سوی دیگر دانشمندان نگرانند که کاوش‌های انسانی در سیاره مریخ برای کشف حیات خود موجب اختلال در طبیعت این سیاره شود. برای مثال مریخ‌نورد کیوریاسیتی که در سال ۲۰۱۱ به سوی مریخ پرتاب شد، به محض فرود آمدن بر سطح این سیاره شروع به حرکت کرد. حرکت سریع این مریخ‌نورد می‌تواند آلودگی‌های زیستی احتمالی مانند انواع باکتری، ویروس یا میکروب که به چرخ‌های آن چسبیده‌اند را به سطح مریخ منتقل و با گذر چرخ‌های عقبی از روی آن‌ها، به اعماق خاک مریخ نفوذ کنند و آغازی شود برای یک نوع خاص از زندگی مریخی. وجود اقیانوس درگذشته مریخ جدیدترین تحقیقات نشان می‌دهد که تغییرات ارتفاع خطوط ساحلی مریخ در اثر جابه‌جایی محور چرخش مریخ است. به این صورت که احتمالا این قطب‌ها بین ۲ تا ۳ میلیارد سال پیش حدود ۳۰۰۰ کیلومتر روی سطح این سیاره جابه‌جا شده‌اند. این جابه‌جایی قطب‌ها موجب شده‌است که خطوط ساحلی ارتفاعی متغیر داشته باشند. حتی اگر از زمین به مریخ نگاه کنیم دشتی که قطب شمال آن را احاطه کرده‌است همانند ناحیه‌ای انباشته از رسوبات ته‌نشین شده در بستر یک اقیانوس است. در دهه ۱۹۸۰ تصاویر فضاپیمای وایکینگ چیزی شبیه دو خط ساحلی بسیار قدیمی را در نزدیکی قطب شمال مریخ نشان داد که طول آن‌ها چند هزار کیلومتر بود و عوارضی مشابه با عوارض نواحی ساحلی زمین داشتند. این خطوط ساحلی با نام‌های عربستان(Arabia) و دوترونیلوس (Deuteronilus) مربوط به ۲ تا ۴ میلیارد سال قبل هستند. در دهه ۱۹۹۰ نقشه‌بردار سراسری مریخ متعلق به ناسا سطح مریخ را با دقت ۳۰۰ متر نقشه‌برداری کرد و متوجه شد که ارتفاع این خطوط ساحلی در نقاط مختلف تا چندین کیلومتر تغییر می‌کند و آن‌ها همانند موجی‌هایی با طول چند هزار کیلومتر هستند. در زمین ارتفاع این خطوط ساحلی تقریبا ثابت است، به همین دلیل بسیاری از کارشناسان نظریه وجود اقیانوس‌ها در مریخ را رد کردند. دانشمندان دانشگاه برکلی به تازگی متوجه شده‌اند که تغییرات ارتفاع خطوط ساحلی مریخ در اثر جابه‌جایی محور چرخش مریخ است. به این صورت که احتمالا این قطب‌ها بین ۲ تا ۳ میلیارد سال پیش حدود ۳۰۰۰ کیلومتر روی سطح این سیاره جابه‌جا شده‌اند. این جابه‌جایی قطب‌ها موجب شده‌است که خطوط ساحلی ارتفاعی متغیر داشته باشند. «میکائیل مانگا» (Michael Manga) استاد دانشگاه برکلی و یکی از رهبران این تحقیق می‌گوید: `جابه جایی محور چرخش مریخ باعث تغییر شکل سطح سیاره و به وجود آمدن پستی و بلندی در خطوط ساحلی شده‌است`. «تیلور پرون» (Taylor Perron) محقق اصلی این تحقیق می‌گوید: `در سیاراتی مانند زمین و مریخ که پوسته خارجی انعطاف‌پذیری دارند، سطح جامد رفتاری متفاوت با سطح اقیانوس دارد که باعث تغییرات غیر یکسان سطح می‌شود`. محاسبات پرون نشان می‌دهد که مقاومت پوسته ارتجاعی مریخ باعث تغییرات ارتفاع این خطوط ساحلی شده‌است. پستی و بلندی‌های عربستان و دوترونیلوس به ترتیب ۲٫۵ و ۰٫۷ کیلومتر تغییرات ارتفاع دارند. «مارک ریچاردز»(Mark Richards) یکی از محققان می‌گوید: `نتیجه تیلور بسیار زیباست. توضیح دادن سبب وجود این پستی و بلندی‌ها با یک مدل ساده هیجان انگیز است. من هرگز نمی‌توانستم چنین چیزی را از قبل پیش‌بینی کنم`. وی می‌افزاید:` این مدل تایید می‌کند که مریخ درگذشته اقیانوس داشته‌است`. محاسبات پرون، مانگا، ریچاردز و همکارانشان نشان داد که دو خط ساحلی عربستان و دوترونیلوس در اثر جابه جایی‌های ۵۰ و ۲۰ درجه‌ای قطبین سیاره به وجود آمده‌اند. فرضیه مانگا می‌گوید که علت جابه جایی ۵۰ درجه‌ای، وجود اقیانوسی بزرگ در یکی از قطبین مریخ است. اگر جاری شدن آب باعث پر شدن قطب شمال سیاره شده باشد، جرم این مقدار آب قادر بوده‌است محور چرخش را ۵۰ درجه به سمت جنوب حرکت دهد و سپس با ناپدید شدن آب، محور دوباره به جای اصلی خود بازگشته است. مانگا می‌گوید که منبع ناشناخته آب احتمالا سیل بسیار عظیمی در این سیاره به وجود آورده‌است که گواه آن وجود دره‌های بسیار بزرگ در دشت «تارسیس» مریخ است. سپس یا آب بخار شده یا به لایه‌های زیرین نفوذ کرده‌است و نزدیکی سطح به صورت یخ زده و در اعماق به صورت مایع وجود دارد. وجود چنین اقیانوسی در گذشته مریخ هدف مناسبی برای مطالعات بعدی کاوش گرهای مریخی است. مشتری و زحل جو سیارات غول پیکر یعنی مشتری و زحل (و نیز اورانوس) در اصل مرکب از هیدروژن، هلیوم به همراه متان و مقدار کمتری از آمونیاک است. از نظر اخترزیست‌شناسی این سیارات اهمیت چندانی برای ما ندارند چرا که فاقد سطوح جامد هستند؛ ولی در عوض قمرهای آنان در کانون توجه اخترزیست‌شناسان قرار دارد. قمرهای مشتری قمرهای بزرگترین سیاره منظومه شمسی به دقت توسط فضاپیمای گالیله مورد بررسی قرار گرفته‌است. داده‌های مغناطیس سنجی حاکی از احتمال وجود اقیانوس آب مایع در زیر قشر منجمد قمر اروپا است. حالت مشابه آن ممکن است در قمرهای گانیمد(Ganymede) و کالیستو(Callisto) نیز وجود داشته باشد. اگر چه فواصل زیاد آن‌ها از خورشید دریافت پرتوهای کافی از خورشید را ناممکن می‌سازد و آب نمی‌تواند در سطح آن به شکل مایع یافت شود، ولی نیروهای حاصل از چرخش وضعی و جاذبه مشتری منابع گرمایی اندکی ایجاد می‌کند که می‌تواند برای ذوب برخی یخها کافی باشد. البته با فرض اینکه آب مایع در قمر اروپا وجود داشته باشد، شانس تشکیل حیات و توسعه آن در این اقیانوس‌های زیرین بسیار اندک است زیرا هیچ منبع ترکیبات آلی در آن شناخته نشده‌است. با وجود اینکه احتمال می‌رود برخی مواد آلی در تماس با سطح قمر متراکم شوند ولی نقل و انتقال این مواد توسط صفحات یخی بسیار بعید بنظر می‌رسد. البته به رغم این تردیدهای مایوس‌کننده قمر اروپا هنوز در فهرست تحقیقات آتی حیات فرازمینی قرار دارد. گزینه‌هایی مثل رصدهای راداری از روی زمین و اعزام کاوشگرها برای مطالعه این قمر مطرح است. قمرهای زحل از زمانی که Gerhard Kuiper در سال ۱۹۴۴ گاز متان را در اتمسفر تایتان مشاهده کرد تصور بر این بوده که این قمر برای زندگی مناسب باشد. چرا که متان یکی از اصلی‌ترین محصول فرایندهای زیستی محسوب می‌شود. تایتان اتمسفر متراکمی از نیتروژن و سرشار از مواد آلی در فاز گازی خود دارد. این قمر لابراتواری طبیعی برای بررسی تشکیل مولکول‌های آلی پیچیده در مقیاس بزرگ در طول دوره‌های طولانی زمین‌شناسی بوده‌است. با وجود دمای پائین سطح تایتان که بسیار کمتر از دمای زمین می‌باشد آب مایع اصلا در آن وجود ندارد؛ ولی این قمر شرایط نسبتا متعادل و پایداری را برای تولیدات فرایندهای حیاتی و فیزیکوشیمیایی که تشکیل دهنده شیمی آلی سیاره‌ای است فراهم می‌سازد. اما هیچ‌کدام از کاوشگران کاسینی و هایژن (Huygen) اثری از حیات بر روی این قمر پیدا نکرده‌اند. اخیرا قمر دیگری از زحل بنام انکلادوس (Enceladus) توجه دانشمندان را به خود جلب کرده‌است. این قمر از هنگامی مورد توجه قرار گرفته‌است که ناسا از کشف آبفشان‌های عظیمی بر روی این قمر توسط فضاپیمای کاسینی خبر داد. فوران‌های بزرگ مواد یخی در بالای قطب جنوب این قمر کیلومترها امتداد یافته‌است. عقیده بر این است که جریان‌های حاصل از آبفشان‌ها از منابع انباشته شده زیرین طغیان نموده‌اند و احتمال دارد در زیر آن‌ها آب مایع در جریان باشد. این در حالی است که دمای پوشش یخی در سطح این قمر به ۲۰۰- درجه سانتیگراد می‌رسد. سیاره‌های حاشیه‌نشین منظومه شمسی غول‌های یخی، اورانوس و نپتون به همراه پلوتو و کایپر(Kuiper) از خورشید بسیار دورند. دمای بسیار پائین آن‌ها هیچ شانسی برای وجود آب مایع و حیات باقی نمی‌گذارد؛ ولی کاوش این سیارات برای افزایش دانسته‌هایمان از چگونگی تشکیل منظومه‌های سیاره‌ای بسیار حائز اهمیت است. دنباله دارها دنباله دارها جزو اجرام کایپر یا قطعات غبارOort هستند که نیروی جاذبه سیارات خارجی آن‌ها را به درون منظومه شمسی می‌کشاند و مدار آن‌ها را دچار تغییر و تحول می‌سازند. دنباله دارها حاوی مقادیر زیادی آب هستند، اکنون ما می‌دانیم دو سوم هسته دنباله‌دار هالی از آب منجمد تشکیل شده‌است. بقیه آن موادی متشکل از سیلیکات‌ها و مواد آلی مثل فرمالدهید، متانول و… است. فناوری‌های اخیر وجود مواد آلی دیگر مثل مثل آمونیاک، متان، استیلن حتی مولکول‌های پیچیده نظیر سینواستیلن را در هسته دنباله دارها اثبات کرده‌اند. با این حال ما تاکنون نتوانستیم ارزیابی مستقیمی از ترکیب هسته ستارگان دنباله‌دار انجام دهیم. ماموریت فضاپیمایRosetta متعلق به سازمان فضایی اروپا با سفینه Philae یکی از راهبردهایی است که با مطالعه دنباله‌دار ۶۷P/Churyumov-Gerosimenko در راه پرده برداشتن از اسرار این تکه یخ‌های سرگردان گام خواهد گذاشت. جستجوی برای یافتن دنیاهای جدید همواره از اساسی‌ترین کوشش‌های بشر بوده‌است. اختر زیست‌شناسی چیزی غیر از تداوم این تلاش در قالب‌های جدید و علم گرایانه نیست که مطمئنا می‌تواند ما را با ابعاد عمیق مفهوم زندگی روی سیاره منحصر بفردمان «زمین» بیش از پیش آشنا ساخته و ما را در کسب آگاهی از ارزش واقعی حیات در کائنات کمک کند نا از این سیاره زیبا و موجودات زنده آن بیشتر محافظت کنیم. ناسا اخترشناسی زیست‌شناسی پان اسپرمیا ترابشریت پسابشریت زیست فرازمینی اخترلرزه‌شناسی پانویس و منابع مجله آستروبیولوژی
[ "اسید نوکلئیک", "زیست مولکول", "پیدایش حیات", "فرگشت", "گیتی", "زیست فرازمینی", "کره زمین", "میان‌رشته", "فیزیک", "شیمی", "اخترشناسی", "زیست‌شناسی", "زیست‌شناسی مولکولی", "بوم‌شناسی", "سیاره‌شناسی", "جغرافیا", "زمین‌شناسی", "ناسا", "مؤسسه اخترزیست‌شناسی ناسا", "مرکز پژوهشی ایمز", "حیات", "زندگی", "مریخ نورد", "دما", "شدت دوست", "اکستروموفیل", "میکروب", "مریخ", "منشأ حیات", "کیهان‌شناسی", "سیانید", "منظومه شمسی", "مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین", "سال نوری", "هیدروژن سیانید", "ستاره دنباله‌دار", "صورت فلکی گاو", "فضا", "فسیل", "باکتری", "شهاب سنگ", "ترکیبات آلی", "شهاب‌سنگ مارکیسون", "پان اسپرمیا", "آمینو اسید", "سیارک", "دنباله دار", "فلسفه", "تمدن", "فرازمینی", "کپلر", "مارس", "تلسکوپ", "سیاره", "بیومارکر", "زهره", "برنامه فضایی آپولو", "مریخ‌نورد کیوریاسیتی", "ترابشریت", "پسابشریت", "اخترلرزه‌شناسی" ]
[ "اخترزیست‌شناسی", "زیست فرازمینی", "سرچشمه زندگی" ]
404
ترابشریت
0
122
0
[ "ترابشريت", "پساانسان‌گرایی", "پساانسان گرايي", "پساانسان گرایی", "پسا انسان گرایی" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بشری خیالی با جسمی حاصل از فناوری ترابشریت ( فرا بشریت) جنبشی فکری و فرهنگی است که می‌گوید با پیشرفت فناوری و افزایش در دسترس بودن آن، می‌توان به جلوگیری از افزایش سن پرداخت یا به توانمندسازی انسان‌ها به لحاظ توانایی‌های فیزیکی، ذهنی یا روان‌شناختی، دست زد. این مکتب فکری، چنین تغییرهای بنیادی‌ای در وضعیت انسان‌ها را ممکن می‌بیند و آن را هم ضروری و هم خوشایند می‌داند. متفکران ترابشریت، درباره مزیت‌ها یا خطرهای بالقوه فناوری‌های نوپدیدی که می‌توانند به محدودیت‌های بنیادین انسان پایان دهند، مطالعه می‌کنند و همچنین درباره مسئله‌های اخلاقی‌ای که در گسترش دادن یا استفاده از این فناوری‌ها پیش می‌آید، بحث می‌کنند. آن‌ها پیش‌بینی می‌کنند که انسان‌ها، در نهایت می‌توانند خودشان را به موجودهایی تبدیل کنند که آن‌چنان نسبت به انسان‌های فعلی ارتقاءیافته‌اند که بتوان آن‌ها را پساانسان نامید.اف‌ام ۲۰۳۰، که در دهه ۶۰ میلادی، در دانشگاه نیواسکول نیویورک، «مفهوم‌های نوین از انسان» خوانده بود، نخستین استاد آینده‌پژوهی بود که مفهوم امروزی ما از ترابشریت را مورد معرفی و پیش‌بینی قرار داد. کسانی که از فناوری‌ها، سبک‌های زندگی و جهان‌بینی‌هایی استفاده می‌کردند که باعث تراگذری و انتقال انسان به پساانسان می‌شوند، توسط اف‌ام ۲۰۳۰، ترابشر نامیده شدند. این حرف‌ها، زمینه‌ساز ماکس مور، فیلسوف بریتانیایی شدند که در دهه ۹۰ میلادی، آغاز به معرفی اصل‌های ترابشریت، به عنوان یک فلسفه آینده‌پژوه کرد و طبقه روشنفکری را در کالیفرنیا سازماندهی کرد که در نهایت گسترش یافت و جنبش جهانی ترابشریت را شکل داد. تا حدی تحت تاثیر اثرهای اولیه علمی‌تخیلی، نگاه ترابشریت‌گرایان از آینده تراگذشته و انتقال‌یافته بشریت، موافقان و مخالفان بسیاری را طیف‌های فکری مختلف برانگیخته است. یکی از منتقدان، فرانسیس فوکویاما، آن را به عنوان خطرناک‌ترین ایده جهان، معرفی کرده‌است، در حالیکه رونالد بیلی که از طرفداران این ایده است، این جنبش را «دلیرانه‌ترین، شجاعانه‌ترین، انتزاعی‌ترین و آرمانی‌ترین اشتیاق بشری» معرفی کرده‌است. تاریخچه نیک باستروم معتقد است که پیشینه تعالی طلبی در گذشته حداقل به حماسه گیلگمش و مفاهیمی مانند آب زندگانی یا اکسیر حیات و سایر تلاش‌های اسطوره‌ای برای دوری از پیری و مرگ بازمی‌گردد. نیچه در نگرش فلسفی خود مفهوم ابرانسان را توصیف می‌کند که از دید او غایتی برای بشر است. در این رابطه که آیا مفهوم ابرانسان نیچه با پساانسان یکسان است اختلاف نظر وجود دارد. زیرا تاکید ابرانسان نیچه بر مفهوم خودشکوفایی است و نه الزاما دگرگونی با استفاده از فناوری. علی‌رغم این موضوع برخی از فلاسفه ترابشریت نظیر ماکس مور و استفان لورنز سورنر بشدت تحت تاثیر افکار نیچه قرار دارند. ایده‌های اولیه ترابشریت برای اولین بار در سال ۱۹۲۳ میلادی توسط جان هالدین، زیست‌شناس تکاملی و متخصص ژنتیک در مقاله‌ای با عنوان «دایدالوس: علم و آینده» مطرح شد. در این مقاله هادلین از مزایایی بسیار بزرگ کنترل بیولوژی انسانی به کمک ابزار علمی و ژنتیک سخن می‌گوید. او پیش‌بینی می‌کند که در آینده برای یک جامعه ثروتمند که از انرژی فراوان و پاکیزه استفاده می‌کند، بکارگیری ژنتیک جهت ایجاد افراد بلند قدتر، سالم‌تر و باهوش‌تر امری پیش پا افتاده خواهد بود. مقاله او برخی محافل علمی و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد. جان دزموند برنال، بلورشناس از کمبریج در مقاله‌ای با عنوان «جهان، گوشت و شیطان » در سال ۱۹۲۹ دیدگاهایی در مورد استعمار سیارات در فضا، ارتقاء توانایی جسمی از طریق ایمپلنت‌های بیولوژیک و همچنین پیشرفت‌های ذهنی ناشی از دستاوردهای علوم اجتماعی و روانشناسی منتشر کرد. از آن زمان تاکنون این موارد از جمله ایده‌های رایج در باورهای ترابشری بوده‌است. اما بسیاری جولیان هاکسلی زیست‌شناس را به عنوان بنیان‌گذار ترابشریت می‌شناسند. او در سال ۱۹۵۷واژه ترابشریت را در عنوان مقاله‌ای بکار برد. البته این واژه قبلا در مقاله‌ای از فیلسوف کانادایی، ویلیام لایت هال استفاده شده بود. هاکسلی در مقاله خود می‌نویسد: تابحال زندگی انسانی، همانگونه که هابز آن را توصیف کرده‌است کثیف، زننده و کوتاه بوده‌است. اکثریت انسان‌ها (اگر در دوران جوانی نمرده باشند) در زندگی خود دشواری و بدبختی را تجربه کرده‌اند… با دلایلی منطقی می‌توانیم باور داشته باشیم که چنین پهنه‌ای از فرصت‌ها وجود دارد و محدودیت‌های کنونی و ناامیدی‌های خسته‌کننده وجودی ما می‌تواند از میان برداشته شود… نوع بشر اگر بخواهد می‌تواند خود را ارتقاء دهد، نه فقط به صورت گاه‌وبیگاه… شخصی در جایی به نوعی و شخصی در جایی دیگر به نوعی دیگر… بلکه تمامیت آن به عنوان جامعه بشری. در سال‌های دهه ۱۹۶۰ میلادی در ژاپن، پیروان سبک معماری متابولیسم، اعلامیه‌ای را منتشر کردند که هدف آن تشویق به توسعه متابولیک جامعه از طریق طراحی و فناوری‌های جدید بود. در فصل ماده و انسان این اعلامیه، نوبورو کاوازوئه اعلام می‌دارد که: بعد از دهه‌ها، با پیشرفت سریع فناوری ارتباطات، هر انسانی از گیرنده امواج مغزی برخوردار خواهد شد که گوش وی جاسازی شده‌است. این گیرنده می‌تواند مستقیما و دقیقا آنچه را که انسان فکر می‌کند به دیگران انتقال دهد و برعکس. در چنین شرایطی دیگر ضمیر مستقل و منفردی وجود نخواهد داشت، آنچه خواهد بود اراده نوع بشر است به عنوان یک کل. هوش مصنوعی و تکینگی فناوری مفهوم تکینگی فناوری یا ظهور فوق‌العاده سریع هوش ابرانسانی برای اولین بار توسط ریاضی‌دان و رمزگشای انگلیسی، اروین جان گود در سال ۱۹۶۵ میلادی پیشنهاد شد: تصور کنید که یک ماشین ابرهوشمند، ماشینی باشد که بتواند از تمامی توانایی‌های ذهنی یک انسان، هر چقدر هم که باهوش باشد، فراتر رود. از آنجایی که طراحی خود ماشین نیز یکی از این فعالیت‌های ذهنی‌ست، آن ماشین ابر هوشمند می‌تواند ماشین بهتری طراحی کند؛ بنابراین بدون تردید از آن پس شاهد یک انفجار هوشمندی خواهیم بود و هوش انسانی به سرعت عقب خواهد ماند. به همین دلیل می‌توان گفت که اولین ماشین ابرهوشمند، آخرین اختراعی خواهد بود که نیاز است آن را بسازیم. به گفته ماروین مینسکی، دانشمند علوم رایانه، ارتباط بین انسان و هوش مصنوعی از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز گشت. در طی دهه‌های بعد، این شاخه با پیدایش متفکرین با نفوذی همچون هانس موراوک و ریموند کرزویل توسعه پیدا کرد، که در مرز فضاهای فنی مرتبط و تفکرات فلسفی آینده نگرانه ترابشریت در تکاپو بودند. او در سال ۱۹۷۳ کتابی با عنوان «جناح بالا، مانیفست آینده‌گرایی» منتشر کرد. رابرت اتینگر (پدر سرمازیستی) در سال ۱۹۷۲ در کتابی با عنوان از «انسان به ابرانسان» مفاهیم و ویژگی‌های ترابشریت را تشریح نمود. رشد ترابشریت اولین همایش رسمی که عنوان ترابشریت را بر خود داشت در اوایل دهه ۱۹۸۰ در دانشگاه کالیفورنیای لس آنجلس برگزار شد که به نوعی به مرکز تفکرات ترابشریت تبدیل شده بود. در آن همایش، اف‌ام ۲۰۳۰ یک سخنرانی با عنوان «راه سوم، ایدئولوژی آینده‌گرایی» ارائه کرد. در محل نمایشگاه‌ای زد تی وی ناتاشا ویتا مور فیلمی ساخته خود به اسم گسست را به نمایش درآورد که موضوع آن فراتر رفتن انسان از محدودیت‌های بیولوژیک خود و گذر جاذبه زمین به سوی فضا بود. پس از آن ویتا مور و اف‌ام ۲۰۳۰ شروع به برگزاری گردهمایی‌هایی در مورد ترابشریت در لس آنجلس کردند که در آن دانشجویان کلاس‌های اف‌ام ۲۰۳۰ و طرفداران تولیدات هنری ویتا مور شرکت می‌کردند. در سال ۱۹۸۲ ویتا مور بیانیه هنرهای ترابشری را تدوین کرد و شش سال بعد از آن نمایشی تلویزیونی با اسم ترانس ستتری آپدیت را تولید کرد که تعداد بینندگان آن به بیش از یکصد هزار نفر رسید. در سال ۱۹۸۶ اریک درکسلر کتابی با عنوان موتورهای خلقت: عصر پیش روی فناوری نانو را منتشر کرد. در این کتاب او در مورد چشم‌انداز فناوری نانو و سازنده‌های مولکولی به بحث پرداخت. او همچنین انستیتو غیرانتفاعی را با هدف تحقیق در مورد فناوری نانو راه‌اندازی کرد. به عنوان اولین مرکز غیرانتفاعی تحقیقات، حمایت و انجام عمل سرمازییستی، دفتر در کارولینای جنوبی تبدیل به مرکزی مورد علاقه برای آینده گرایان شد. در سال ۱۹۸۸ ماکس مور و تام مارو اولین شماره مجله‌ای به نام مجله اکستروپی را منتشر کردند. در سال ۱۹۹۰ مور دکترین ترابشریت خود را ایجاد کرد که برداشتی بود از مبانی اکستروپی. این دکترین به نوعی مبانی و تعاریف مدرن ترابشریت را پایه‌ریزی کرد: ترابشریت، مجموعه‌ای از فلسفه‌هاست که تلاش دارد ما را به سوی شرایط ابرانسانی هدایت کند. ترابشریت دارای وجوه مشترک زیادی با بشریت است از جمله احترام به علم و منطق و تعهد به پیشرفت و ارزشمندی وجودی بشر (یا ترابشر)… . اما ترابشریت با بشریت از جهاتی نیز متفاوت است از جمله در پیش‌بینی و به رسمیت شناختن تحولات بنیادین در طبیعت زندگی انسانی و فرصت‌های موجود ناشی از علوم و فناوری‌های مختلف… در سال ۱۹۹۲ مور و مارو را راه‌اندازی کردند. هدف از تاسیس این انستیتو تسهیل ارتباط بین آینده گرایان و کمک به ایده پردازی در ساختارهای میمی (واحدهای بنیادی نظری) از طریق برگزاری همایش‌ها و همچنین ایجاد انجمن‌های اینترنتی بود که در آن طرفداران ترابشریت دیدگاه‌های خود را در زمینه فرهنگ مجازی و روانشناسی سایبری به اشتراک بگذارند. در سال ۱۹۹۸ نیک بوستروم و دیوید پیرس را پایه‌گذاری کردند. سازمانی غیردولتی که تلاش می‌کرد ترابشریت را به عنوان موضوعی مشروع در تحقیقات علمی و سیاست‌های عمومی بگنجاند. این انجمن بعدها به سازمان تغییر نام یافت. در سال ۲۰۰۲ این انجمن تدوین جدیدی از بیانیه ترابشریت منتشر کرد. در بخش پرسش و پاسخی که توسط این انجمن تهیه شده بود، دو تعریف رسمی از ترابشریت به چشم می‌خورد : ۱- جنبشی فرهنگی و روشنفکری که هدف آن خواست و ممکن‌سازی بهبود شرایط بنیادین انسان با استفاده از خرد است، خصوصا با توسعه استفاده از فناوریهایی که اثرات افزایش سن را از میان می‌برند و توانایی‌های ذهنی، جسمی و روانی انسان را گسترش می‌دهند. ۲- مطالعه تاثیرات، فرصت‌ها و خطرات بلقوه فناوری‌هایی است که ما را قادر می‌سازند بر محدودیت‌های بنیادین انسانی غلبه کنیم، و همچنین مطالعه موضوعات اخلاقی مرتبط با توسعه و استفاده از چنین فناوری‌هایی.
[ "مکتب فکری", "تمدید حیات", "توانمندسازی انسانی", "فناوری‌های نوپدید", "اخلاق فناوری", "پساانسان", "اف‌ام ۲۰۳۰", "نیواسکول", "آینده‌پژوهی", "ترابشر", "ماکس مور", "آینده‌پژوه", "طبقه روشنفکر", "کالیفرنیا", "علمی‌تخیلی", "فرانسیس فوکویاما", "خطرناک‌ترین ایده‌های جهان", "رونالد بیلی", "نیک باستروم", "حماسه گیلگمش", "آب زندگانی", "اکسیر حیات", "فریدریش نیچه", "ابرانسان", "خودشکوفایی", "استفان لورنز سورنر", "جان هالدین", "ژنتیک", "دایدالوس", "انرژی پایدار", "جان دزموند برنال", "بلورشناسی", "دانشگاه کمبریج", "جولیان هاکسلی", "ویلیام لایت هال", "توماس هابز", "سبک معماری متابولیسم", "نوبورو کاوازوئه", "هوش مصنوعی", "تکینگی فناوری", "اروین جان گود", "ماروین مینسکی", "علوم رایانه", "هانس موراوک", "ری کرزویل", "رابرت اتینگر", "سرمازیستی", "دانشگاه کالیفورنیا", "لس آنجلس", "ای زد تی وی", "ناتاشا ویتا مور", "کی. اریک درکسلر", "فناوری نانو", "کارولینای جنوبی", "آینده‌گرایی", "تام مارو", "مجله اکستروپی", "اکستروپی", "میم", "فرهنگ مجازی", "دیوید پیرس" ]
[ "ترابشریت", "آینده‌شناسی", "اخلاق علم و فناوری", "ایدئولوژی‌ها", "تغییر فناوری", "خرده‌فرهنگ‌ها", "علمی تخیلی", "علوم حاشیه‌ای", "فرهنگ داستان‌های علمی تخیلی", "معرفی‌شده‌های ۱۹۹۰ (میلادی)", "نامیرایی", "نظریه‌های ذهن" ]
405
گوردخمه
0
100
0
[ "کاتاکومب" ]
false
31
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
گوردخمه نوعی معماری صخره‌ای می‌باشد و فضایی است که در صخره‌ها، کوه‌ها یا تپه‌ها برای خاکسپاری متوفیان ساخته می‌شده‌است. گوردخمه با دخمه تفاوت دارد. دخمه یا برج خاموشی مکانی است که بر فراز بلندی ایجاد می‌شد و متوفی در آنجا قرار داده می‌شد تا توسط حیوانات و پرندگان متلاشی شود. همچنین گوردخمه در زبان عامیانه گاه به‌طور هم‌معنی و مترادف با استودان نیز به کار گرفته می‌شود در حالیکه این دو از لحاظ ساختاری با هم تفاوت دارند. کلمه استودان که از ترکیب واژه‌های «استو» به معنی استخوان و «دان» به معنی جایگاه تشکیل شده و محل نگهداری استخوان متوفیان بوده‌است. استودان‌ها در مقایسه با گوردخمه‌ها دارای ظاهر بسیار ساده‌تری بوده و ابعاد کوچکتری نیز دارند و در واقع حفره‌هایی هستند که برای نگهداری استخوان متفویان در داخل صخره‌ها ایجاد می‌شدند. در مقابل گور دخمه‌ها در اصل آرامگاه‌هایی بودند که در دل کوه و صخره کنده می‌شدند و شکل اتاقی دارند که یک یا چند قبر در داخل آن‌ها تعبیه می‌شد. این فضاهای اتاقی شکل گاه جای کافی برای نشستن، قرار دادن اشیاء و برگزاری مراسم داشته‌اند. گور دخمه‌های متعددی از دوره‌های مختلف در ایران یافت شده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را به شخص خاصی منسوب نمود. در مورد قدمت آن‌ها نیز اتفاق نظر وجود ندارد و نظرات متعددی در مورد سن آن‌ها ارائه شده‌است. در حالت کلی گوردخمه‌های ایران را می‌توان از لحاظ قدمت به سه دسته کلی گوردخمه‌های دوره مادها، دوره هخامنشیان و دوره پس از هخامنشیان دسته‌بندی نمود. گوردخمه‌های زیادی از دوران پیش از ماد، در مناطق تحت نفوذ اورارتو (اطراف دریاچه وان در ترکیه امروزی) یافت شده‌است. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که گوردخمه‌ها بیش از آنکه ریشه و منشاء آشوری و مادی داشته باشند، به هنر معماری اورارتوها مرتبط هستند. مادها گوردخمه سکاوند گوردخمه‌های یافت شده از دوران مادها نوع تکامل یافته هنر اورارتویی هستند. زیرا برخلاف گوردخمه‌های دوره اورارتو، اغلب دارای نقش‌برجسته و تزئینات معماری مانند ستون و نیم‌ستون بوده و بر اساس اهمیت فرد دفن شده و همچنین تاریخ ساخت، دارای نمای ورودی متفاوت هستند. برخلاف گوردخمه‌های هخامنشیان که صاحبانشان مشخص و معلوم هستند، گوردخمه‌های دوران ماد را نمی‌توان به شخص خاصی منسوب نمود. از طرفی به لحاظ مورد دستبرد قرارگرفتن در طول تاریخ، نمی‌توان در رابطه با چگونگی تدفین یا ماهیت اشیاء همراه مرده در گوردخمه‌های این دوره، اظهارنظر نمود. این گوردخمه‌ها بر اساس نمای ورودی به‌طور کلی به سه دسته مختلف تقسیم می‌شوند. گوردخمه‌هایی که در نمای ورودی دارای ستون آزاد هستند. گوردخمه فخریگاه یا دخمه سنگی با شماره ثبت ملی ۲۸۸ (پانزده کیلومتری شمال شرقی مهاباد)، گوردخمه صحنه (۶۰ کیلومتری راه کرمانشاه به همدان در محل سراب صحنه) و گوردخمه دکان داود (نزدیکی سرپل ذهاب) از این جمله‌اند. گوردخمه صحنه که در تاریخ ۱۳۱۵/۱۰/۱۰ و با شماره ثبت ملی ۱۴۸ به ثبت رسیده‌است از جمله نادرترین گور دخمه‌های دوطبقه دوره مادها می‌باشد. گوردخمه‌هایی که بجای ستون آزاد، در دوطرف نمای ورودی آن‌ها دو نیم ستون تزئینی در کوه کنده شده‌است. از این نوع گوردخمه‌ها می‌توان به گوردخمه دودختر یا دادور با شماره ثبت ملی ۲۹۹ (نزدیکی ممسنی استان فارس) و گوردخمه آخور رستم (هشت کیلومتری جنوب تخت جمشید اشاره کرد. گوردخمه‌های ساده که فاقد ستون یا نیم‌ستون بوده و عمدتا در منطقه کردستان یافت شده‌اند. گوردخمه سکاوند (پانزده کیلومتری هرسین کرمانشاه)، گوردخمه دیره (قریه دیره سرپل ذهاب) و گوردخمه سرخ‌ده (۱۹ کیلومتری گوردخمه سکاوند) از این جمله‌اند. هخامنشیان گوردخمه خشایارشا در نقش رستم گوردخمه‌های هخامنشی برخلاف گوردخمه‌های مادها، شکلی یکسان داشته و طرحی از صلیب دارند. ورودی گوردخمه معمولا در محل تلاقی دو خط صلیب واقع بوده و در اطراف آن بر روی خط افقی صلیب، نیم ستون‌هایی کنده شده‌است. بر قسمت بالایی صلیب شامل یک نقش برجسته ظریف و بخش پایینی آن معمولا فاقد هر تزئینی بوده‌است. اغلب گوردخمه‌های هخامنشی در نقش رستم و نقش رجب متمرکز هستند. نخستین نمونه این گوردخمه‌ها مربوط به داریوش بزرگ بوده و سایر نمونه‌ها از آن تقلید نموده‌اند. آخرین گوردخمه هخامنشی مربوط به داریوش سوم است که کار حجاری آن (ظاهرا با حمله اسکندر مقدونی به ایران) ناتمام مانده و فقط در قسمت بالای آن نقش شاه را در مقابل آتشدان نشان می‌دهد. تعداد قبور در گوردخمه‌های هخامنشی از دو قبر تا ۹ قبر متفاوت است. با توجه به این واقعیت که داریوش سوم تنها شش سال حکومت کرد و با توجه به میزان حجاری ناتمام انجام شده در مقبره وی، به نظر می‌رسد که کار ساخت هریک از این گوردخمه‌ها بیش از ده سال به طول می‌انجامیده‌است. پس از هخامنشیان با حمله اسکندر به ایران و پیدایش سلسله‌های سلوکیان و اشکانیان، نقش مذهب در سلطنت بکلی کمرنگ شد. سلوکیان یونانی (جانشینان سلوکوس یکم) بوده و مذهبی متفاوت با ایرانیان داشتند. منابع کافی در خصوص دین و مذهب اشکانیان نیز وجود ندارد. به گونه‌ای که گمان می‌رود آنان مختلف‌الدین بوده و مردگان خود را (برخلاف زرتشتیان) به طرق گوناگونی دفن می‌کرده‌اند؛ بنابراین از این دوران گوردخمه‌ای به شکلی که در دوران هخامنشیان یا مادها برای شاهان ساخته می‌شده، یافت نشده‌است. صرفا دخمه‌های عمومی به دو شکل درون خاک و درون سنگ برای رعایای زرتشتی ساخته می‌شده و پس از قراردادن تعداد معینی از اجساد، درب آن‌ها با سنگ و آهک مسدود می‌شده‌است. با ظهور ساسانیان، مذهب زرتشتی در ظاهر مجددا ارزش یافته و حتی دولت مرکزی در بخش‌هایی از کشور همچون گیلان، مهرپرستان را تحت فشار قرار داد؛ ولی با این وجود، ساخت گوردخمه‌های دوران هخامنشی دیگر رواجی نیافت و ساخت دخمه‌های عمومی تا قرنها پس از حمله اعراب به ایران ادامه پیدا کرد. درحال حاضر هنوز در برخی مناطق ایران، به‌ویژه در غرب، گوردخمه‌ها برای خاکسپاری مرده‌گان استفاده می‌شود. مثلا در خرم‌آباد برخی خانواده‌ها بجای ایجاد قبر تازه، مرده را در گوردخمه خانوادگی قرار می‌دهند که به آن لحک می‌گویند. محافظت برای محافظت از گوردخمه‌های موجود در کشور، بجز ثبت ملی، عملا هیچ اقدامی صورت نمی‌پذیرد. به گونه‌ای که قاچاقچیان اشیای عتیقه گاه با مواد منفجره اقدام به حفاری در این گوردخمه‌ها می‌کنند. ایوان قدمگاه گورخمره
[ "صخره", "کوه", "تپه", "اورارتو", "دریاچه وان", "ترکیه", "آشور", "مادها", "نقش‌برجسته", "ستون", "نیم‌ستون", "هخامنشیان", "گوردخمه فخریگاه", "مهاباد", "گوردخمه صحنه", "کرمانشاه", "همدان", "صحنه (کرمانشاه)", "گوردخمه دکان داود", "سرپل ذهاب", "گوردخمه دودختر", "دادور", "ممسنی", "استان فارس", "گوردخمه آخور رستم", "تخت جمشید", "گوردخمه سکاوند", "هرسین", "گوردخمه دیره", "گوردخمه سرخ‌ده", "نقش رستم", "صلیب", "نقش برجسته", "نقش رجب", "داریوش بزرگ", "داریوش سوم", "اسکندر مقدونی", "آتشدان", "سلوکیان", "اشکانیان", "مذهب", "سلطنت", "یونان", "سلوکوس یکم", "دین", "زرتشتی", "شاه", "دخمه", "سنگ", "آهک", "ساسانیان", "گیلان", "مهرپرستی", "حمله اعراب به ایران", "خرم‌آباد", "ایوان قدمگاه", "گورخمره", "تپه باستانی" ]
[ "گوردخمه", "بناهای زیرسطحی", "گوردخمه‌های ایران", "گورستان‌ها" ]
406
استان کرمان
2
6,056
0
[ "استان كرمان" ]
false
5,585
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام استان", "Item2": "کرمان" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Kerman2.jpg" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "۲۸۰" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "کرمان" }, { "Item1": "نقشه موقعیت", "Item2": "IranKerman-SVG.svg" }, { "Item1": "مرکز", "Item2": "[[کرمان]]" }, { "Item1": "عرض", "Item2": "درجه و ۵۵ دقیقه تا ۳۲ درجه عرض شمالی" }, { "Item1": "طول", "Item2": "درجه و ۲۶ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۲۹ دقیقه طول شرقی" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۱۸۳،۲۸۵" }, { "Item1": "سال جمعیت", "Item2": "۱۳۹۵" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۳،۱۶۴،۷۱۸ تن" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "۲۳" }, { "Item1": "زبان‌ها", "Item2": "[[فارسی]]، لهجه و [[گویش کرمانی]]" }, { "Item1": "استاندار", "Item2": "محمدجواد فدایی( سرپرست )" } ], "Title": "استان ایران" }
استان کرمان پهناورترین استان ایران و مرکز آن کلانشهر کرمان است. استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار گرفته و جمعیت آن در سال ۱۳۹۵ و بر اساس آمار مرکز آمار ایران برابر با ۳،۱۶۴،۷۱۸ تن بوده‌است. کرمان با دربر گرفتن بیش از ۱۱ درصد از وسعت ایران با حدود ۱۸۳،۲۸۵ کیلومتر مربع کمابیش اندازه کشور سوریه بزرگی دارد و پهناورترین استان ایران می‌باشد. کرمان نهمین استان پرجمعیت کشور محسوب می‌شود. کرمان از استان‌های مهم و تاریخی کشور به‌شمار می‌آید. استان کرمان مرکز جنوب‌شرق کشور است و به نوعی مرجع صنعتی، فرهنگی، سیاسی، کشاورزی دانشگاهی-علمی، مذهبی و سایر شاخص‌ها در میان استان‌های منطقه جنوب شرق کشور است. استان کرمان همچنین بیش از ۶۶۰ اثر ملی ثبت شده دارد و از استان‌های تاریخی ایران است. استان کرمان ۶ اثر ثبت شده در میراث جهانی یونسکو دارد و رتبه نخست ایران را از این حیث دارد. مرکز استان کرمان، کلانشهر کرمان است که مهمترین شهر جنوب شرق کشور و از شهرهای بزرگ ایران محسوب می‌شود. شهر لاله زار در استان کرمان با ارتفاعی بین ۲۷۷۵ تا ۳۰۰۰ متر از سطح دریا بلندترین شهر و روستای اردیکان گلزار(قریه العرب) بلندترین منطقه مسکونی و بام ایران است. استان کرمان همچنین چندین سال متوالی رتبه نخست صادرات غیرنفتی کشور را از آن خود کرده‌است. پیشینه برنزی کشف شده در منطقه شهداد نزدیک کرمان، ایران نام کرمان از نام یکی از ده شاخه اصلی پارسیان که به جنوب ایران آمدند گرفته شده‌است. شاخه‌های اصلی پارسیان اینها بودند: پاسارگادی، مارافی، کرمانی، ماسپی، پانتیالی، دروسی، دایی، مردی، دروپیکی و ساگارتی. کرمان در زمان هخامنشیان بخش عظیمی از شهر (ساتراپی) فارس به‌شمار می‌رفت. از شهرهای کهن این سامان سیرجان (شیرگان باستان)، شهربابک، ۰ بردسیر، بافت (تپه یحی) (به اردشیر باستان)، گواشیر (کرمان امروزی)، فهرج (پهره باستان) و ارگ بم، نرماشیر، راین، جیرفت و رفسنجان است. آقامحمد خان قاجار، تعدادی از مردم آن را کور کرد. وی یک هزار تن از جوانان تنومند این استان را به سرکردگی مرتضی‌قلی‌خان کرمانی به تهران فرستاد و پس از آن به میاندوآب و سراب و برخی نقاط دیگر آذربایجان تبعید کرد. این کرمانیان پس از چند نسل در جمعیت این شهرها حل شدند ولی در میاندوآب تا مدتی پیش محله‌هایی به نام محله کرمانی‌ها، سیرجانی‌ها، زرند، راه‌بر و لک‌ها وجود داشت. قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران ساسانی در شرق شهر کنونی کرمان، که هنوز خرابه‌های آن‌ها برجاست، گواه بر این است که لااقل در زمان اردشیر بابکان در همین محل، شهری آباد یا قلعه‌ای مهم وجود داشته‌است. مولف جغرافیای کرمان معتقد است که حدود ۲۲۰ پس از میلاد، به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر این محل گواشیر نام داشته و مرکز ولایت کرمان بوده‌است بنا به گفته هرودت کرمانیا از قبایل دوازده‌گانه ایران می‌باشد و ساتراپی چهاردهم (دارا) مشتمل بر ایالت کرمان بوده‌است. در روایات اساطیری آمده‌است که کیخسرو کرمان و مکران را به رستم بخشید همچنین نشانی‌هایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه می‌دهند آنگاه روایت تاریخی این سرزمین آغاز می‌شود و اینکه در زمان هخامنشیان کوروش آن را تبعید گاه نبونید (پادشاه مغلوب شده بابل) قرار داد سپس سخن از حکومت اشکانیان را شکست داد و فرزند خود را که او هم اردشیر نام داشت به حکومت کرمان گماشت. بنا به نوشته‌های مورخ کلدانی و کاهن معبد مردوک در سالهای ۵۳۹–۵۳۸ –که کتب او از منابع مهم تاریخ زمان کورش است – کرمان از ولایات تابعه کوروش بوده و محلی مطمئن برای او به‌شمار می‌رفته‌است. در عصر داریوش کبیر نام کرمان جزء ولایات تابعه هخامنشی آمده‌است و در کتیبه بنای شوش کلمه‌ای مشاهده می‌شود که نام چوب درختی بوده‌است که برای استحکام بنای ساختمان‌ها (شاید همان کاخ) به کار می‌رفته و محل تهیه این چوب کرمان ذکر شده‌است. در این مورد داریوش می‌گوید «چوب بیش مکن از گنداره (پیشاور) و کرمان حمل شود» در متن کتیبه‌ای که از شاپور اول ساسانی – در اطراف کعبه زرتشت در نقش رستم فارس – بدست آمده‌است، شاپور درباره قلمرو خود چنین می‌نویسد: منم خداوندگار مزداپرست شاپور شاهنشاه ایرانیان وغیر ایرانیان. امارات و ولایات امپراتوری ایران اینها هستند: پارس، پارت، خوزستان، میشان، آشور، آذیان، عربستان، آذرآبادگان (آذربایجان)، ارمینیا، (ارمنستان)، سسیگان، کرمان و سیستان. در کتب تاریخی از عهد قدیم، چند جا به نام کرمانیان به صورت بخشی از ایران برمی‌خوریم هرودت گوید:پارسیها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شده‌اند شش طائفه اولی عبارتند از: مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان در خصوص گرمانیان تصور می‌رود همان کرمانیان باشند. در کتیبه‌های هخامنشی ظاهرا مقصود از کلمه کارمانیا همان کرمان است. در کتب تاریخی از عهد قدیم، چند جا به نام کرمانیان به صورت بخشی از ایران برمی‌خوریم. احمد علیخان وزیری (مولف کتاب جغرافیای کرمان) معتقد است که حدود ۴۳۰ سال قبل از اسلام – به هنگام فتح کرمان بدست اردشیر – این محل گواشیر نام داشته که مرکز ولایت کرمان بوده‌است. بخشی از خانه‌های مسکونی مردم فقیر در پای دامنه‌های این دو تپه و قلعه شکل یافته بوده و بعدا با گسترش تدریجی شهر کرمان در جهت غرب توسعه یافته وبا توجه به توسعه و رونق اقتصادی در دوره‌های بعد از اسلام این شهر به تدریج نضج گرفته و رفته رفته بزرگتر شده تاجایی که وسعت آن به حدود دویست هکتار رسیده هم رسیده، با گذشت زمان و به دلیل نا امنی منطقه و حمله غارتگران و دزدان علاوه از حصارهای رفیعی که دور قلعه دختر وقلعه اردشیر کشیده شده بود گرداگرد شهر نیز حصاری بلند کشیده شد. باغ فتح‌آباد ایالت بزرگ کرمان ایالت کرمان از شرق به سیستان و مکران، و از شمال به خراسان، و از غرب به فارس، و از جنوب به دریای فارس محدود بوده‌است. کرمان در روزگار سلجوقیان از بهترین و آبادترین بلاد ایران به‌شمار می‌آمد. این سرزمین دارای دو نوع آب و هوای گرمسیری و سردسیری بوده البته مناطق سردسیر کرمان در مقایسه با مناطق سردسیر فارس، گرمتر است. به‌طور کلی، مناطق گرمسیری پهنه بزرگتری از سرزمین کرمان را فراگرفته‌است و مناطق سردسیری که به‌طور عمده در ارتفاعات بوده، در حدود یک چهارم کرمان است. از آنجا که ایالت کرمان غالبا مشتمل بر مناطق گرمسیری است، اهالی آن مردمانی سبز چرده و نازک اندام‌اند. مقدسی در قرن چهارم، کرمان را بر پنج خوره و ناحیه تقسیم کرده‌است: نخستین آن‌ها از سوی فارس، بردسیر (کرمان امروزی)، سپس نرماشیر، سپس سیرجان، سپس بم، سپس جیرفت. شهرهای مهم استان کرمان سیرجان : جغرافی نویسان عرب آن را السیرجان و الشیرجان نوشته‌اند. این شهر پایتخت قدیم ایالت کرمان بوده و مرکزیت آن در کرمان تا زمان آل بویه ادامه داشت؛ اما در آن زمان، ابن الیاس که حاکم بویهی کرمان بود، به علت نامعلومی کرسی کرمان را از سیرجان به بردسیر (شهر فعلی کرمان) منتقل ساخت. بردسیر (کرمان فعلی) : یاقوت حموی اگر چه به نقل از ابن بناء بشاری، سیرجان را بزرگ‌ترین شهر کرمان به‌شمار آورده‌است، اما خود، بردسیر را بزرگ‌ترین شهر کرمان در پایین دست کویر واقع در میان کرمان و خراسان می‌داند. همچنین در گزارش وی چنین آمده‌است: … گفته می‌شود شهری از دوران ساسانی است که توسط اردشیر بابکان بنا یافته‌است، و حمزه اصفهانی گوید که بردسیر عربی شده اردشیر است و اهالی کرمان آنجا را گواشیر می‌خوانند، و در آنجا دژی مستحکم واقع است. بردسیر دارای چهار دروازه است، و دارای دژی بس بلند است که مسجد جامع خوبی در نزدیکی آن است. بم (بم) :در مرز غربی کرمان در حاشیه کویر بزرگ قرار دارد. مقدسی در قرن چهارم، بم را قصبه‌ای مهم، بزرگ و خوب وصف می‌کند که در سرزمین‌های اسلام نامبردار است. دژی بر آن است که چهار دروازه دارد، مسجد جامع و چند بازار نیز در آن دژ جای دارد. گفتنی است که شهرت بم به سبب پارچه‌های صادراتی‌اش بوده‌است، و در حوالی بم دهکده بزرگی واقع بوده که بیشتر پارچه‌ها را در آنجا می‌بافته‌اند. اصطخری نیز با مشهور خواندن قلعه بم، گوید که شهر بم دارای سه مسجد جامع بوده‌است: یکی مسجد خوارج که در بازار جای داشت، و دیگر مسجد جامع در محله بزازین، و سوم مسجد جامعی در داخل قلعه بم. همچنین، وی شهر بم را بزرگ‌تر از جیرفت برمی‌شمارد. نرماشیر (نرماشیر) :ولایت نرماشیر که آن را به فارسی نرماشیر گویند در جنوب غربی بم و حاشیه کویر واقع است. مقدسی در قرن چهارم، در وصف نرماشیر گوید: قصبه‌ای مهم، بزرگ، آباد، بارانداز، و پناهگاه و در این سرزمین زبانزد است. انباری است گران مایه و خواستنی، شهری با جمعیت شگفت‌آور، با کاخهای زیبا و پاکیزه بازرگانان گران مایه و کالا و زیباییها است… کالای عمان به اینجا می‌آید. خرمای کرمان در اینجا گردآوری می‌شود. راه حاجیان سیستان از اینجا است. بر بهار از اینجا می‌گذرد. همین جغرافیدان درباره ساختار شهر مزبور گوید: دژی با چهار دروازه دارد… جامعش آباد در میان بازار است… و مناره‌ای دارد که در این سرزمین بی‌مانند است. همچنین وی نرماشیر را کوچک‌تر از سیرجان دانسته‌است. جیرفت :جیرفت در قرون میانه شهری بسیار مهم بود. اکنون خرابه‌های جیرفت به شهر دقیانوس (شهر امپراتور decius) معروف است. این دقیانوس در مشرق زمین، مثل استبداد و ستمکاری است. بنا به گزارش اصطخری جیرفت شهری بوده‌است به درازای دو میل (تقریبا)، و آنجا تجارتخانه خراسان و سیستان بوده که همه محصولات گرمسیری و سردسیری در آنجا گرد می‌آمده‌است، و آب شهر از رودخانه دیو رود تامین می‌شده و این شهر بسیار سرسبز بوده و از جمله محصولاتش خرما و گندم و اترج است. مقدسی در گزارش خود از جیرفت گوید که آنجا دژی با چهار دروازه دارد. مسجد جامع در نزدیکی دروازه بم است که دور از بازار واقع است، و گوید که شهر جیرفت از اصطخر بزرگ‌تر است. بنا به نقل ابن حوقل، در نزدیکی جیرفت جاهایی به نام «میزان» و «درفارد» بوده‌است که میوه و برخی از آذوقه مورد نیاز مردم جیرفت از آنجا تامین می‌شده‌است. هرموز (هرموز کهنه) :در نگارش «هرمز» هم آمده‌است. آنجا، شهری بوده در یک فرسنگی دریا، مسجد جامع آن در بازار واقع بوده، و بازار آن پررونق و پرکار بوده‌است. تا آنجا که بنا به تعبیر اصطخری، هرموز، مجمع تجارت کرمان بوده‌است. به رغم فاصله اندکی که با دریا داشته باریکه‌ای از دریا به شکل خلیج، موسوم به جیر تا آنجا کشیده شده و آنجا بندرگاه دریا بوده‌است. یاقوت حموی در قرن هفتم از هرموز به عنوان بندرگاه کرمان یاد می‌کند که کشتیها در آنجا کناره می‌گرفته‌اند؛ و از هرموز، کالاهای وارداتی از هند تا کرمان و سیستان و خراسان بار می‌شد. کوبنان زرند و راور شهربابک موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان کرمان در جنوب شرقی فلات مرکزی ایران قرار دارد. این استان بین ۵۳ درجه و ۲۶ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۲۹ دقیقه طول شرقی و ۲۵ درجه و ۵۵ دقیقه تا ۳۲ درجه عرض شمالی قرار دارد. این استان از شمال به استان خراسان جنوبی، از غرب به استان‌های یزد و فارس، از جنوب به هرمزگان و از شرق به استان سیستان و بلوچستان محدود می‌شود. مساحت این استان برابر با ۱۸۳۲۸۵ کیلومتر مربع می‌باشد و بنابراین اولین استان پهناور ایران است. این استان در تقسیمات کشوری سابق، استان شماره ۸ ایران بوده و استان‌های هرمزگان و یزد را نیز شامل می‌شده‌است. بیشترین جمعیت زرتشتیان ایران در استان کرمان زندگی می‌کنند و جشن سده کرمان در فهرست آیین‌های ملی ثبت شده‌است. براساس آخرین تقسیمات کشوری، استان کرمان دارای ۲۳ شهرستان، ۷۳ شهر، ۵۷ بخش و ۱۶۲ دهستان است. + استان کرمان نام شهرستان مرکز شهرستان جمعیت مرکز شهرستان ۹۵ جمعیت شهرستان ۹۵ شهرستان ارزوئیه ارزوئیه ۶,۸۶۸ ۳۸,۵۱۰ شهرستان انار انار ۳۶,۸۹۷ ۱۵,۵۳۲ شهرستان بافت بافت ۳۴,۵۱۷ ۸۴,۱۰۳ شهرستان بردسیر بردسیر ۲۵,۱۵۲ ۸۱,۹۸۳ شهرستان بم بم ۱۲۷,۳۹۶ ۲۲۸,۲۴۱ شهرستان جیرفت جیرفت ۱۳۰,۴۲۹ ۳۰۸,۸۵۸ شهرستان رابر رابر ۱۳,۲۶۳ ۳۵,۳۶۲ شهرستان راور راور ۲۲,۷۲۹ ۴۳,۱۹۸ شهرستان رفسنجان رفسنجان ۱۶۱,۹۰۹ ۳۱۴,۲۱۱ شهرستان رودبار جنوب رودبار ۱۴,۷۴۷ ۱۰۵,۹۹۲ شهرستان ریگان محمدآباد ۲۰,۷۲۰ ۸۸,۴۱۰ شهرستان زرند زرند ۶۰,۳۷۰ ۱۳۸,۱۳۳ شهرستان سیرجان سیرجان ۱۹۹,۷۰۴ ۳۲۴,۱۰۳ شهرستان شهربابک شهربابک ۵۱,۶۲۰ ۱۰۳,۹۷۵ شهرستان عنبرآباد عنبرآباد ۱۸,۱۸۵ ۸۲,۴۳۸ شهرستان فاریاب فاریاب ۴,۸۶۳ ۳۴,۰۰ شهرستان فهرج فهرج ۶,۸۷۶ ۶۷,۰۹۶ شهرستان قلعه گنج قلعه گنج ۱۳,۱۶۹ ۷۶,۴۹۵ شهرستان کرمان کرمان ۵۳۴,۷۱۸ ۷۳۸,۷۲۴ شهرستان کوهبنان کوهبنان ۱۰,۷۶۱ ۲۱,۲۰۵ شهرستان کهنوج کهنوج ۵۲,۶۲۴ ۹۵,۸۴۸ شهرستان منوجان منوجان ۱۵,۶۳۴ ۶۵,۷۰۵ شهرستان نرماشیر نرماشیر ۵,۲۲۲ ۵۴,۲۲۸ جغرافیای انسانی جمعیت استان کرمان طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ معادل ۲،۹۳۸،۹۸۸ نفر بوده‌است. همچنین بسیاری از جمعیت ساکن در شهرستان‌های ریگان، فهرج، رودبارجنوب، قلعه گنج و منوجان در جنوب شرقی استان کرمان از قومیت بلوچ می‌باشند. نظرسنجی سال ۱۳۸۹ طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه‌گیری شد در استان کرمان به قرار زیر بود: ۹۷٫۴ فارس (۹۹٪ مرد، ۹۶٫۱٪ زن)، ۰٫۹ ترک (۰٫۳٪ مرد، ۱٫۴٪ زن)، ۰٫۳ عرب (۰٫۷٪ زن)، ۰٫۵ بلوچ (۰٫۳٪ مرد، ۰٫۴٪ زن)، ۰٫۲ شمالی شامل گیلک، مازنی، تات، تالش و ترکمن (۰٫۷٪ زن)، ۰٫۳ سایر و ۰٫۳ بدون جواب بودند. عشایر طوایف کوچ و بلوچ: در مناطق شرقی و جنوب شرقی استان پراکنده‌اند و از قدیمی‌ترین ایلات استان کرمان به حساب می‌آیند. ایل افشار: از ایلات ترک ساکن کرمان هستند. در دوره‌های مختلف افشارها حاکمان کرمان بوده‌اند و کم‌کم به دو گروه شمالی و جنوبی تقسیم شده‌اند که جنوبی‌ها هنوز حالت ایلیاتی دارند و در مناطقی از بافت و سیرجان زندگی می‌کنند اما شمالی‌ها ساکن شده‌اند و همین‌ها بوده‌اند که سال‌ها در حکومت کرمان دخالت داشته‌اند. ایل بچاقچی: ترک تبار هستند و زمان نادرشاه افشار از قره داغ آذربایجان به کرمان کوچانده شده‌اند و در دهستان بلورد شهرستان سیرجان ساکن شدند. ایل سلیمانی: همان طوایف بویر احمدی هستند که حدود سال ۱۷۵۰ میلادی از فارس به کرمان آمده و در کوه پایه‌های کوه شاه ساکن شده‌اند. طوایف لر: اینان در کرمان به لری معروفند و در دو ناحیه، کوه پنج و دشت آب و رابر سرحد دار هستند. گروهی خود را منسوب به ایل بویر احمدی می‌دانند و گروهی معتقدند در زمان تیمور از کردستان به کرمان منتقل شده‌. ایل لرلک: در سرحد شمالی شهرستان بافت و در دامنه کوه شاه طوایفی لر تبار زندگی می‌کنند که از ناحیه کوهدشت استان لرستان به منطقه کیسکان مهاجرت کرده‌اند. ایل جبال بارزی: از ایل‌های قدیمی کرمان هستند که زیستشان در کرمان به زمان ساسانیان می‌رسد و در جبالبارز سکونت دارند. ایل بحراسمان :از مشهد کوچ کرده‌اند در کوهای بحراسمان جیرفت ساکن شده‌اند طوایف عرب: از ایلات عرب فارس هستند که از قرن هشتم به این سمت به کرمان آمده‌اند و در جیرفت و بافت باقی‌مانده‌اند جغرافیای طبیعی و اقلیم نمای جنوبی کوه شاه در شهرستان بافت در زمستانکوه بلند خبر(۳۸۵۱متر) و پارک ملی خبر در شهرستان بافت (فصل بهار) استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار دارد و ارتفاعات آن دنباله رشته کوه‌های مرکزی ایران است. این ارتفاعات با دارا بودن بیش از ۱۴ قله با ارتفاع بیش از ۴۰۰۰ متر بهشت کوهنوردان نامیده شده‌است. کوه هزار چهارمین کوه مرتفع ایران با ارتفاع ۴۵۰۱ متر در کرمان و در جنوب غربی شهر راین واقع شده‌است. کوه شاه بافت نیز با ارتفاع ۴۴۰۰متر در ۱۴ کیلومتری شمال بافت، در شمال روستای تلخه چار قرار دارد. استان کرمان از تنوع آب و هوایی از گرم و شدیدا خشک متمایل به نه چندان خشک تا کویری، و در برخی از نقاط مانند بافت، رابر، کوهبنان، بردسیر و تاحدی شهربابک از هوایی معتدل و سرد برخوردار است. شهر لاله زار در استان کرمان با ارتفاع ۲۷۷۵ متر از سطح دریا بلندترین شهر کشور و بام ایران است. این استان تحت تاثیر بادهای مختلف برون منطقه‌ای و محلی است. وزش این بادها آب و هوای ان را دستخوش تحولات زیادی می‌کند. تنوع اقلیمی در استان کرمان بسیار زیاد بوده و مناطق کوهستانی سرد و پر برف مثل رابر، بزنجان، بافت، راین، کوهبنان، گوغر، خبر، سیرچ، ساردوئیه، لاله زار و دهبکری و نیز مناطق گرمی مثل شهداد و جازموریان را در خود جای داده‌است. بلندی‌های استان کرمان دنباله رشته کوه‌های زاگرس و رشته کوه مرکزی ایران است که از چین خوردگی‌های آتشفشانی آذربایجان آغاز می‌شود و تا بلوچستان امتداد می‌یابد و دنباله آن را در فلات مرکزی، حوزه‌های پست داخلی و کویر چندین بار قطع می‌کنند. کوه هزار مرتفع‌ترین قله استان کرمان و جنوب ایران است و ارتفاع آن ۴۵۰۱ متر می‌باشد و در غرب شهر راین واقع شده‌است. کوه شاه بافت نیز با ارتفاع ۴۴۰۰متر در ۱۴ کیلومتری شمال بافت قرار دارد. تنوع آب و هوایی بخش ساردوئیه، محور رابر-جیرفت، فصل بهار تنوع آب و هوایی استان کرمان به دلیل شرایط خاص اقلیمی در خور توجه‌است. در نتیجه این شرایط اقلیمی، در نواحی شمال، شمال غربی، آب و هوا خشک، در جنوب و جنوب شرقی گرم و مرطوب و درجنوب غربی و مرکز سرد و کوهستانی است. بارندگیهای ۳۰–۶۰ میلی‌متری دشت نرماشیر و شهداد و ۳۵۰–۴۰۰ میلی‌متری کوه‌های رابر، دهبکری و جبالبارز، و حتی بیش از ۴۰۰میلی‌متر در گوغر و بافت و نیز وجود تنها پارک ملی جنوب شرق ایران و بزرگترین پارک ملی جنوب ایران یعنی پارک ملی خبر در جنوب غربی شهرستان بافت خود گویای مناطق اکولوژیک متفاوت در این استان است. مناطق مرکزی، غربی، جنوب غربی و تاحدی شرقی استان از بارش برف و کولاک زیادی در فصل زمستان برخوردار است. رژیم بارندگی در مناطق جنوب شرقی و شمال شرقی استان اغلب به صورت باران و در نواحی مرکزی، جنوب غربی و غرب و شمال غرب استان برف می‌باشد و در محدوده آبان ماه تا فروردین ماه قرار دارد و از بادهای غربی و شمال غربی منطقه تغذیه می‌شود که اغلب موسمی و خشک است. محیط زیست و اکوسیستم استان کرمان از جمله مهم‌ترین استان‌های کشور از جهت وجود مناطق حفاظت شده و گونه‌های کمیاب است، به‌طوری‌که در حال حاضر بیش از ۱۹درصد از پرندگان و ۴۶درصد از پستانداران حمایت شده کشور در این استان زندگی می‌کنند که برخی از آن‌ها در سطح جهان حائز اهمیت هستند. در حال حاضر مهم‌ترین پارک ملی نیمه جنوبی کشور به نام پارک ملی خبر در استان کرمان قرار دارد. نام منطقه شهرستان رده حفاظتی زیست‌محیطی ۱ خبر بافت پارک ملی ۲ روچون بافت پناهگاه حیات وحش ۳ مهروئیه کهنوج پناهگاه حیات وحش ۴ انجرک بافت منطقه حفاظت شده ۵ شهرستان شهربابک دهج منطقه حفاظت شده ۶ بیدوئیه بردسیر منطقه حفاظت شده ۷ منطقه شهربابک شهربابک منطقه شکارممنوع ۸ گودغول سیرجان منطقه شکارممنوع ۹ کوه نو درهنگ رفسنجان منطقه شکار ممنوع ۱۰ دهبکری بم منطقه شکارممنوع ۱۱ پاریز سیرجان منطقه شکارممنوع ۱۲ اسکر رابر منطقه شکارممنوع ۱۳ دربند راور منطقه شکار ممنوع برخی آبگرم‌ها و چشمه‌های آب معدنی و تالاب‌ها همه ساله در فصول سرد دریاچه‌هایی که در پشت سدهای استان تشکیل شده‌اند میزبان گونه‌های مهاجر و بومی زیادی در سطح استان هستند، از مهمترین این زیستگاه‌ها دریاچه شد شکرآب واقع در پارک ملی خبر و دریاچه سد بافت شهرستان بافت است که در فصول مختلف استراحتگاه انواع پرندگان همچون سبز قبا، حواصیل خاکستری، فالاروپ، چوب پا، سنقر، دم جنبانک زرد، لک لک، چنگر، انواع مرغابی، آبچلیک، کاکایی، قره غاز، بوتیمار و… است که نشان از اهمیت این زیستگاه‌های امن می‌دهد. چشمه‌های آب معدنی آرتزین چمن جیرفت و چشمه سارهای ساردوئیه جیرفت و اختیارآباد کرمان، چشمه حسین‌آباد راین، چشمه سرمور فیض آبادراور، حوض نو کرمان، چشمه بوجان سیرجان، چشمه قلعه عسکر کرمان، آب معدنی قاسم‌آباد رفسنجان، سولو و ده شیخ بافت، آبگرم قلعه عسکر بردسیر، چشمه ته خاتون کرمان، چشمه‌های معدنی یاس چمن بافت چشمه معدنی غرغرهراین، چشمه ابارق بم، چشمه معدنی پاچنار کرمان، آوران رفسنجان، چشمه آب معدنی حسین‌آباد رفسنجان، گلی آونگ سیرجان، باب تنگل زرند چشمه‌های آب معدنی گور جیرفت و چشمه شیخ پرنده بافت، چشمه طرنگ و پدیده منحصر بفرد قنات معدنی گرگیشان بافت این چشمه‌ها از خواص معدنی برخوردارند در درمان بیماری‌های لنفاتیک و غددی و پوستی و بیماری‌های عصبی و زنان موثر است. همچنین به علت دارا بودن منیزیم و سولفات کلسیم اثرات صفراآور و مدر را نیز داراست. درختان کهنسال سرو ۲۵۰۰ ساله در دهبکری بم (کهنسال‌ترین درخت استان کرمان)، سروهای۳۰۰۰ساله طرز راور، چنار مسجدجامع راین، چنار مسجد جامع فیض آبادراور، درخت چنار کهنسال ترنگ و چنار کهنسال بزنجان بافت، پسته کهنسال اودرج رفسنجان، گردو کهنسال گوغر بافت، سرو کهنسال امامزاده احمد سیرجان آبشارها آبشار اوردیکان (بردسیر)، آبشار راین (راین کرمان)، آبشار کوهپایه (کرمان)، آبشارهای خوشکار (بافت)، آبشار فیض آباد (راور)، آبشار رودفرق جیرفت، آبشار سرندکوهجیرفت، آبشار بنگان، آبشار دلفارد (جیرفت)، آبشار دره ده والی ساردوئیه جیرفت، آبشار طرنگ بافت، آبشار عشق آباد هنزا رابر نام آبشار شهرستان ارتفاع به متر ۱ سرند کوه جیرفت ۱۷۷ ۲ بنگان بافت ۱۵ ۳ دلفارد جیرفت ۴ طرنگ بافت ۵ خوشکار بافت ۶ راین راین ۷ رودفرق جیرفت ۸ دوساری جیرفت ۹ دهبکری بم .۱ عشق آباد هنزا رابر ۱۱ آبسر رابر ۱۲ گلم دختر کش جیرفت ۱۳ گسمون سیرجان ۱۴ فیض آباد راور ۱۵ مکی راور قابلیت‌ها و ظرفیت‌های گذشته و حال ارگ تاریخی بم در برخی از سندهای تاریخی جغرافیایی این منطقه، کرمان، کارمانیا و کرمانی ذکر شده‌است. درقرن ۲۰ قالی بافی، صنعت عمده این کرمان را تشکیل می‌داده‌است. این صنعت به تدریج از شهر به روستاهای اطراف مانند ماهان، جوپار و چترود کشیده شد. امروزه شهر کرمان (مرکز استان کرمان) به دلیل وجود معادن و کشاورزی توسعه چشمگیری یافته‌است. تا جاییکه با افزایش میزان شهرنشینی، هم‌اکنون به یکی از کلان‌شهرهای ایران مبدل شده و رفته رفته حق طبیعی خویش را بازیافته‌است و با سرعتی چشمگیر روند رو به پیشرفت را همچنان ادامه می‌دهد. آناناسها و مرکبات و گلخانه‌های توت فرنگی جیرفت و باغ‌های پسته رفسنجان، نخلستان‌های بم ، باغ‌های گردوی بافت، گوغر و رابر، همه از کشتگاه‌های بزرگ ایرانند. مس سرچشمه، کرومیت اسفندقه جیرفت، مس میدوک و خاتون آباد شهربابک، فروکروم بافت، مناطق آزاد سیرجان و بم و شهر کرمان هم از مناطق صنعتی این استان هستند. استان کرمان مهمترین تولیدکننده مس در کشور است. جیرفت را به خاطر آب و هوای گرمسیری و آب فراوانش، هندوستان ایران و ارزوئیه را کالیفرنیای ایران نامیده‌اند. بافت را به دلیل ارتفاع زیاد آن از سطح دریا (سومین شهر مرتفع ایران) بام کویر ایران و سیبری جنوب می‌گویند. رابر را به دلیل آب و هوای خوش و مناظر طبیعی رامسر جنوب و بردسیر را مروارید کویر گفته‌اند. باستان شناسان ایران و جهان استان کرمان را به سبب دارا بودن آثار تاریخی ماقبل میلاد و بسیار تاریخی (که در برخی موارد قدیمی‌ترین آثار جهان محسوب می‌شوند) از جمله تمدن هلیل رود جیرفت، تپه یحیی بافت، تپه‌های بیدران بم و تل ابلیس و دژهای ساسانی کرمان گهواره تمدن نامیده‌اند. به دلیل تنوع زمین‌شناسی و فراوانی معدن، این استان را بهشت زمین شناسان و معدن کاران نیز گفته‌اند. کتابخانه‌ها در استان کرمان ۱۳۲ باب کتابخانه عمومی، بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار جلد کتاب و ۱۳۰ هزار عضو فعال کتابخانه‌های عمومی وجود دارد و به‌طور میانگین به ازای هر ۲۰ هزار و ۳۷۹ نفر یک باب کتابخانه عمومی در استان وجود دارد. علم و مراکز دانشگاهی و حوزوی مهم دانشگاه شهیدباهنر کرمان دانشگاه ولی عصررفسنجان استان کرمان استانی دانشگاهی است. دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی زیادی در شهرهای مختلف استان کرمان وجود دارد. در حال حاضر بیش از ۱۱۰ دانشگاه و مرکز آموزش عالی وابسته به وزارت علوم در استان فعالیت دارند. از جمله به‌طور خاص می‌توان به دانشگاه‌های زیر اشاره کرد: برخی حوزه‌های علمیه خواهران و برادران کرمان از گذشته مهد پرورش عالمان و انسان‌های وارسته و دانشمندی بوده‌است و حوزه‌های علمیه کرمان جزو مراکز علمی دینی معتبر کشورمان محسوب می‌شوند. حوزه علمیه فاطمیه حوزه علمیه حضرت زینب حوزه علمیه صالحیه حوزه علمیه فخریه راور (یکی از زیباترین حوزه‌های استان ویژه برادران) حوزه علمیه کهنوج (بزرگترین و مجهزترین حوزه علمیه در استان) حوزه علیمه الزهراء (س) جیرفت حوزه علمیه برادران جیرفت حوزه علمیه برادران بافت برخی دانشگاه‌ها دانشگاه علوم پزشکی کرمان: دانشگاه تیپ یک و از قطب‌های پزشکی ایران دانشگاه شهیدباهنر کرمان: از دانشگاه‌های مهم کشور دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان مرکز بین‌المللی علوم و فناوری پیشرفته کرمان دانشگاه پیام نور واحد کرمان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان دانشکده فنی شهید چمران کرمان دانشگاه ولی عصر رفسنجان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات سیرجان دانشگاه پیام نور واحد سیرجان دانشگاه بین‌المللی منطقه ویژه اقتصادی گمرک سیرجان دانشگاه صنعتی سیرجان دانشکده پزشکی سیرجان دانشکده مدیریت واقتصاد بافت دانشگاه پیام نور واحد بافت دانشگاه بین‌المللی علوم پزشکی بم دانشگاه علوم پزشکی بم دانشگاه بم دانشگاه علوم بهزیستی بم دانشگاه آزاد اسلامی واحد بم دانشگاه پیام نور مرکز بم دانشکده فنی و مهندسی بم دانشگاه جامع علمی کاربردی بم دانشگاه آزاد واحد بردسیر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کهنوج دانشگاه پیام نور واحد کهنوج دانشگاه علوم پزشکی جیرفت دانشگاه جیرفت موسسه غیرانتفاعی جاوید جیرفت دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت مرکز علمی کاربردی جیرفت دانشگاه پیام نور واحد جیرفت موسسه غیرانتفاعی نگین جیرفت دانشکده فرش راور دانشگاه آزاد شهربابک دانشگاه پیام نور شهر بابک دانشگاه علمی کاربردی شهر بابک و دانشگاه‌های دیگر در سایر شهرهای استان کرمان. حمل و نقل استان کرمان استان کرمان به لحاظ حمل و نقل در همه ابعاد جایگاه ویژه‌ای در کشور و منطقه خاورمیانه دارد. هوایی در حال حاضر در استان کرمان ۵ فرودگاه وجود دارد که فرودگاه بین‌المللی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کرمان، فرودگاه بم مرز هوایی، فرودگاه رفسنجان بین‌المللی، فرودگاه سیرجان مرز هوایی و فرودگاه جیرفت داخلی هستند. ریلی استان کرمان از خطوط ریلی شمال-جنوب و شرق-غرب برخوردار است. راه‌آهن کرمان باعث شده که خطوط ریلی بااستان تهران، استان اصفهان، هرمزگان، خراسان، استان یزد، سیستان و بلوچستان به هم مرتبط شوند و نقش مهمی در شبکه ریلی کشور ایفا کند. راه‌آهن کرمان -بم و بم-زاهدان نیز در سال۸۹افتتاح شد. جاده‌ای استان کرمان راه ارتباطی ترانزیت کشور، تهران بندرعباس را به واسطه شهرستان سیرجان و همچنین شهربابک وانار مرتبط می‌کند این مسافت ۱۳۰۰ کیلومتری در حوزه استحفاظی استان کرمان۳۲۰ کیلومتر می‌باشد که تمامی ان به جز ۶۰ کیلومتر از اتوبان تشکیل شده‌است. همچنین راه ارتباطی تهران به کرمان ۱۱۰۰ کیلومتر می‌باشد که کاملا از اتوبان تشکیل شده‌است. احداث اتوبان گردشگری کرمان_بافت_بندرعباس به مسافت تقریبی ۳۶۰ کیلومتر از جمله طرحهای ملی بوده که در سالهای آتی به انجام خواهد رسید. اقتصاد صنایع و معادن صنایع استان کرمان به دو دسته صنایع دستی و ماشینی تقسیم می‌شوند. صنایع دستی شامل شال، پته و ترمه‌است که به غیر از پته دوزی باقی از رونق سابق برخوردار نیستند. صنایع دستی کارگاهی چون: قالی بافی، جاجیم بافی، گلیم بافی و خورجین بافی از صنایع رایج این استان به‌شمار می‌رود. صنایع ماشینی استان به سه دسته کارگاهی کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم می‌شوند که از این صنایع می‌توان سیمان، خانه سازی، مواد غذایی و لبنیات، نوشابه سازی، قند، زغال سنگ و مس که معروفیت جهانی دارد را نام برد. معادن استان در تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع کشور نقش ارزنده‌ای بر عهده دارند. معادن سرشار آهن در سیرجان، زغال سنگ، مس و دیگر فلزات چرخ‌های صنعت استان و کشور را به گردش درمی‌آورند. معادن زغال سنگ قسمتی از نیاز کارخانه ذوب آهن اصفهان را تامین می‌کنند. منابع مس سرچشمه رفسنجان که به گواهی کارشناسان از غنی‌ترین و خالص‌ترین معادن مس درجهان به‌شمار می‌رود، از مشخصه‌های ویژه اقتصادی استان کرمان محسوب می‌شود. معادن مس میدوک شهربابک معادن کرومیت بافت جیرفت و کهنوج نیز از مهمترین معادن کرومیت ایران به‌شمار می‌روند و معدن تیتانیوم کهنوج تنها معدن از این فلز در ایران می‌باشد. معادن فاریاب در شهرستان منوجان نیز از اهمیت بالایی برخوردارند. مجتمع سنگ آهن گل گهر سیرجان یکی از بزرگترین و مهمترین صنایع استان می‌باشد. این مجتمع۵۰درصد نیاز فولاد مبارکه اصفهان و فولاد خوزستان را تامین می‌کند. در کل مجموعه گل گهر یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تن ذخیره آهنین دارد. معادن شماره ۲-۳-۴این مجتمع نیز ذخایر قابل توجهی دارند که آنچه پیش‌بینی می‌شود ۵۰میلیون تن در معدن شماره دو، ۶۴۰میلون تن در معدن شماره ۳ و ۸۸میلیون تن در معدن شماره چهار وجود دارد که سطح برداشت متفاوتی دارند. وسعت معدن شماره یک را ۱٫۵ در۳٫۵کیلومتراست. وسعت کل مجموعه گل گهر ۷۰۰هکتار است و معدن شماره یک که متعلق به گل گهر است از قسمت شرق تا هزار متر قابل توسعه‌است. تجاری استان کرمان منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید بم منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید، با هدف ایجاد و توسعه زمینه‌های لازم برای فعالیت‌های کارامد صنعتی، جذب فناوری‌های نوین و افزایش زمینه‌های اشتغال از طریق جلب و هدایت سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در دهه فجر سال ۱۳۷۶، تاسیس و رسما کار خود را آغاز کرد. مساحت این منطقه بالغ بر ۱۱۰۰هکتار است که در فاصله ۱۰ کیلومتری شرق شهر بم واقع شده‌است. زیر ساختها و امکانات پشتیبانی مورد نیاز از قبیل احداث ترمینال اختصاصی در فرودگاه بم، تاسیس ترمینال مسافری و باربری، راه‌آهن و انبارهای مجهز کالا، خودرو سازی، گمرک، تامین آب، برق و مخابرات، ساخت هتلها، امکانات ورزشی، تفریحی، آموزشی و سایر تسهیلات بوده‌است که علاوه بر فراهم آمدن زمینه‌های لازم برای توسعه پیش از پیش سرمایه‌گذاری‌های صنعتی، امید می‌رود تا این منطقه با توجه به پتانسیل‌های لازم در آینده‌ای نزدیک به یکی از قطب‌های توریستی و تفریحی کشور نیز تبدیل شود. منطقه ویژه اقتصادی سیرجان از نظر اقتصادی منطقه ویژه اقتصادی سیرجان اهمیت استان کرمان را افزایش داده‌است. این منطقه ویژه صرف نظر از تاثیراتی که در توسعه اقتصادی کل استان داشته، از دیدگاه توسعه جهانگردی نیز اهمیت زیادی دارد. سیرجان گذرگاه اصلی انتقال کالا به کشورهای خاور ایران و هم چنین اروپا و خلیج فارس بوده و مسیر رفت و برگشت کلیه کالاها از بندر شهید رجایی به کشورهای آسیای میانه، قفقاز و روسیه است. در واقع این شهر محل اتصال کلیه محورهای ترانزیتی و حمل و نقل کالا از جنوب به شمال، خاور و باختر ایران و سایر کشورهای شمالی، خاوری و باختری اروپا و خلیج فارس است. راه ترانزیت اصلی زمینی (جاده‌ای و ریلی) از طریق بندر شهید رجایی به سایر استان‌های کشور، از مسیر این شهرستان و منطقه ویژه اقتصادی عبور می‌کند. این منطقه به عنوان یک قطب اقتصادی ویژه بر بستر مزیت‌های باراندازی، در ساختار اقتصادی استان کرمان نقش و موقعیت قابل توجهی را احراز کرده‌است و در آینده نیز بر اهمیت این جایگاه اقتصادی افزوده خواهد شد. منطقه ویژه اقتصادی رفسنجان در چهارده کیلومتری رفسنجان قرار دارد و در دست ساخت است. ظرفیت‌ها امروزه با توسعه همه‌جانبه و سرمایه‌گذاری‌های عمرانی و اقتصادی و به خصوص ایجاد منطقه ویژه اقتصادی سیرجان، ارگ جدیدبم و بزودی راه‌آهن بافت و پیوستن خط راه‌آهن سراسری کشور و امتداد آن تا آب‌های خلیج فارس و تاسیس فرودگاه جدید رفسنجان و ده‌ها پروژه دیگر، سیمای استان کاملا دگرگون شده و به یکی از استان‌های مهم و تاثیرگذار کشور تبدیل شده‌است. معادن سرشار آهن، زغال‌سنگ، مس و دیگر فلزات این استان چرخ‌های صنعت کشور را به گردش درمی‌آورد. همزمان با آغاز ساخت یکی از بزرگترین کارخانه‌های فولاد در شهر بافت، عملیات مطالعاتی ساخت راه‌آهن سیرجان بافت آغاز شده و همچنین با وصل راه‌آهن سیرجان بافت به کرمان سیرجان بیش از پیش از موقعیت صنعتی و اقتصادی برخوردار خواهد شد. همچنین با وصل خط راه‌آهن سیرجان بهشیراز، به بهمراه کرمان چهار راه بزرگ ترانزیتی ریلی خواهند شد که علاوه بر رشد صنعتی قابل توجه اشتغال زایی بی‌نظیری خواهد داشت یک پنجم باغ‌های کشور در این استان قرار دارد و نقش اساسی در تامین محصولات زراعی و خودکفایی در تولید گندم در سال ۸۸ داشته‌است. این استان پهناور پس از خوزستان، زرخیزترین استان کشور محسوب شده و سهم بالایی در تولید ناخالص ملی داشته‌است. هم‌اکنون در سند توسعه این استان رسیدن به عنوان سومین استا توسعه یافته کشور پس از تهران و اصفهان، برنامه‌های قابل توجهی در حال اجراست که در صورت تامین منابع مالی مناسب تا سال ۱۳۹۵ محقق خواهد شد. کشاورزی استان کرمان، بزرگ‌ترین تولیدکننده پسته است.شهرستانهای انار، سیرجان، رفسنجان، زرند و راور از بزرگترین مراکز تولید پسته در جهان می‌باشند. پسته اکبری که مرغوب‌ترین پسته و بسیار بازار پسند می‌باشد محصول شهرستان انار است. یکی از مرغوب‌ترین خرمای ایران شهرستان بم می‌باشد. بزرگترین سطح زیر کشت گردوی کشور در شهرستان بافت قرار دارد که از نظر تولید این شهرستان مقام دوم کشوری را داراست، زیره سیاه بافت که در ارتفاعات کوه شاه و پارک ملی خبر می‌روید معطرترین و ارزشمندترین زیره کرمان است. هم چنین زیره مرغوب از ارتفاعات جوپار، سیرچ و راین نیز برداشت می‌شود. شهرستان جیرفت نیز مهم‌ترین کانون فراوردن مرکبات در ایران است؛ که کیفیت مرکباتش بی‌نظیر است گردو، سیب درختی، عسل، زیره، گل محمدی و گلاب، مرکبات، محصولات جالیزی، پنبه و ذرت، زعفران و گیاهان دارویی از قبیل به لیمو، گاوزبان از سایر محصولات کشاورزی مهم استان کرمان می‌باشد. بیش از یک چهارم کل باغ‌های کشور در استان کرمان قرار دارد. مجتمع کشاورزی ساسان مهیمی از مکان‌های دیدنی جیرفت و عنبرآباد می‌باشد گردشگری باغ تاریخی شاهزاده، کرمان بادگیر چپقی (از بناهای تاریخی سیرجان) بازارها بازارهای شرقی و غربی بازار میدان ارگ چهار سوق گنجعلی خان بازار اختیاری بازار سرداری بازار عطاری بازار مظفری بازار زرگری دوره یا دوره‌های نوع اثر تاریخی نام اثر تاریخی هزاره پنجم (پیش از میلاد) شهر دقیانوس جیرفت مجموعه شهری زیگورات کنارصندل هزاره چهارم (پیش از میلاد) تپه‌های بیدران مجموعه شهری و قبرستان بم امپراتوری ساسانیان قلعه قلعه دختر دولت صفویان حمام حمام گنجعلیخان دولت صفویان بازار بازار گنجعلیخان دولت صفویان بازار بازار سرپوشیده بم دولت قاجاریه باغ باغ فتح‌آباد دولت قاجاریه باغ باغ شاهزاده امپراتوری ساسانیان گنبد گنبد جبلیه دولت قاجاریان یخدان یخدان مویدی دولت سلجوقیان ارگ ارگ راین امپراتوری ساسانیان ارگ ارگ بم دولت قاجاریان آرامگاه مشتاقیه دولت مظفریان مسجد مسجد مظفری دولت صفویان مسجد مسجد گنجعلیخان دولت قاجاریان کاروانسرا کاروانسرای وکیل جاذبه‌های گردشگری کاروانسراها کاروانسرای وکیل کاروانسرای زرتشتیان (بم) کاروانسرای علینقی خان کاروانسرای سهرج (راور) کاروانسرای آب بید (راور) کاروانسرای چاه کوران (راور) کاروانسرای چهل پایه (یکی از سالم‌ترین کاروانسراهای ایران)(راور) تیمچه حاج آقا عبدالله تیمچه کوزه‌گرها سرای گلشن سرای جر کاروانسرا هنود (هندی‌ها). یخدان‌ها یخچال زریسف یخدان مویدی یخدان جو مویدی یخدان لنگر یخدان عباس‌آباد حاجی یخدان راور یخدان انار یخدان‌های دوقلو (سیرجان) مساجد مسجد جامع ملک (امام) مسجد جامع مظفری مسجد گنجعلیخان مسجد چهلستون مسجد رسول (ص) بم (تاریخ ساخت هم‌زمان با ورود اسلام به ایران در صدر اسلام. این مسجد در زلزله بم تخریب شد) آب انبارها آب انبار علی مردان خان آب انبار حاج آقا علی آب انبار ابراهیم خانی آرامگاه‌ها گنبد جبلیه، موزه سنگ کرمان آرامگاه شاه نعمت‌الله ولی، بقعه بشر بن حارث معروف به بشر حافی واقع در شهرستان انار خواجه خضر، مقبره اتابک بر غوچ (بزقش) مقبره میر حیدر، آرامگاه شاه فیروز، آرامگاه سید احمد طرنگ، آرامگاه آخوند، آرامگاه میر زبیر، مزار شیخ علی بابا، آرامگاه شاهزاده حسین جوپار، زیارتگاهی واقع در غار ایوب دهج موزه‌ها موزه هنرهای معاصر صنعتی استان کرمان استان موزه هاست. موزه بزرگ هنرهای معاصر صنعتی کرمان ، موزه آستانه شاه نعمت‌الله ولی ، تنها موزه مردم‌شناسی زرتشتیان جهان ، موزه ضرابخانه سکه ، موزه مردم‌شناسی کرمان ، موزه باغ تاریخی ماهان، موزه شهید باهنر (روحانیت) ، موزه سنگ در گنبد تاریخی جبلیه ، موزه ارگ قدیم بم ، موزه آب بافت (درحال احداث)، موزه حمام قدیمی قریشی رفسنجان (مردم‌شناسی) ، باغ موزه دفاع مقدس کرمان ، موزه ریاست جمهوری در رفسنجان موزه باستان‌شناسی در شهداد، موزه باستانی جیرفت ، موزه و نمایشگاه یخدان قدیمی، باغ موزه هرندی (موزه ساز کرمان) موزه سیرجان موزه مسجد جامع کرمان، موزه مطبوعات کرمان کلمپه گردویی کماج سهن بادیه مسی کار مسگران کرمانی متعلق به دوران قاجاریه با نقش و خط. عکس: علی اکبر عبدالرشیدی صنایع دستی کرمان صنایع دستی کرمان آوازه جهانی دارند و عبارتند از پته دوزی، مسگری، فرش و قالی کرمان، انبر و چاقو راینی، منسوجات دستباف مانند ترمه، شال بافی، گلیم شیریکی پیچ که این نوع گلیم ثبت درمیراث جهانی یونسکو شده‌است. شال کرمان در گذشته ارزش بسیار داشته‌است به گونه‌ای که در خانه‌های ایرانی آن را به عنوان کالای سرمایه‌ای نگاه داری می‌کرده‌اند و به گاه تنگدستی آن را گرو می‌گذاشتند. شاهان قاجار به جهت پاداش یک طاقه شال کرمان هدیه می‌دادند. ارزش شال کرمان به حدی بوده که قطعات کوچک آن را می‌کشیده و می‌فروختند. در دوره صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر از تولید آن حمایت زیادی شده به گونه‌ای که نوعی شال کرمان به به شال امیری معروف می‌شود. فرش کرمان فرش کرمان سوغات کرمان زیره، پسته، گردو، عطر و عرقیات بافت و بردسیر، گردوی بافت و نواحی سردسیر، گلاب بردسیر، خرما و مرکبات در نواحی گرمسیر، حنا، داروهای گیاهی، شیرینی‌های خاصی مثل کلمپه، کماج سهن، حلوا، خرما، حاجی بادام و حاج پسته و مسقطی سیرجان و قاووت یا قوتو. برخی از مشاهیر استان کرمان ابوعبدالله محمد بن عیسی ماهانی (ریاضی‌دان و منجم قرن سوم ه‌. ق) ابوحامد کرمانی (مورخ، شاعر، فیلسوف و پزشک قرن ششم ه‌. ق) زرتشت بهرام پژدو (شاعر قرن هفتم ه‌. ق) خواجوی کرمانی (شاعر و عارف بزرگ قرن هشتم ه‌. ق) عماد فقیه کرمانی (عارف و شاعر قرن هشتم ه‌. ق) شاه نعمت‌الله ولی (صوفی و شاعر بزرگ قرن نهم ه‌. ق) مشتاق علی شاه، میرزا محمد تربتی (صوفی بزرگ قرن دوازدهم ه‌. ق) افسر کرمانی (شاعر و خوشنویس قرن سیزدهم ه‌. ق) پیغمبر دزدان (شاعر و طنزپرداز دوره قاجاریه) احمد زیدآبادی (روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی اصلاح‌طلب) میرزا رضا کرمانی (آزادیخواه بزرگ دوره قاجاریه) ناظم الاسلام کرمانی (نویسنده و روزنامه‌نگار و فعال سیاسی دوره قاجاریه) مجدالاسلام (روزنامه‌نگار، سیاستمدار، نویسنده، شاعر و چهره سرشناس علم و ادب) میرزا آقا خان کرمانی (نویسنده و فعال سیاسی دوره قاجاریه) شیخ احمد روحی (نویسنده و فعال سیاسی دوره قاجاریه) حسین کوهی کرمانی (ادیب، محقق، روزنامه‌نگار و شاعر) حسن شاهرخی (نقاش و طراح فرش بزرگ دوره قاجاریه) جواد نوربخش (صوفی، روانپزشک، نویسنده و شاعر بزرگ معاصر) محمدجواد حجتی کرمانی (اولین امام جمعه کرمان، عالم، نویسنده و فعال سیاسی معاصر و منادی وحدت ملی) کیخسرو شاهرخ (نماینده اسبق مجلس و رئیس اسبق انجمن زرتشتیان ایران) ابوالقاسم هرندی (تاجر معاصر) احمد یزدان پناه دیلمقانی (کارآفرین و خیر معاصر) صدیقه سامی نژاد (اولین بازیگر زن سینمای ایران) احمد بهمنیار (ادیب و نویسنده بزرگ معاصر) ناظم‌الاطبا (پزشک بزرگ معاصر) سعید نفیسی (مورخ، مترجم، نویسنده و شاعر بزرگ معاصر) سعیدی سیرجانی (نویسنده معاصر) علی اکبر صنعتی زاده (خیر معاصر) علی اکبر صنعتی (نقاش و مجسمه‌ساز معاصر) عبدالحسین صنعتی زاده (نویسنده معاصر و پدر رمان تاریخی ایران) همایون صنعتی زاده (کارآفرین، نویسنده و مترجم معاصر) پرویز شهریاری (ریاضی‌دان، نویسنده و فعال سیاسی معاصر) اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس اسبق مجلس، رئیس‌جمهور اسبق، رئیس اسبق مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران) محمدجواد باهنر (چهارمین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران) محمدرضا باهنر (سیاستمدار و نماینده مجلس) حسین حسنی سعدی (جانشین فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء) قاسم سلیمانی (فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) محمدعلی موحدی کرمانی (فعال سیاسی و عضو مجلس خبرگان رهبری) محمد مهدی زاهدی (ریاضی‌دان، وزیر علوم سابق و سفیر فعلی ایران در مالزی) مجید نامجو (وزیر اسبق نیرو جمهوری اسلامی ایران) سید محمد حسینی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران) احمد مدنی (فعال سیاسی و وزیر دفاع در کابینه مهندس بازرگان) سعید رجائی خراسانی (نماینده اسبق ایران در سازمان ملل متحد) مهناز افخمی (فعال حقوق زنان، دومین وزیر زن در ایران، وزیر مشاور در امور زنان از ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷) مظفر بقایی (فعال سیاسی معاصر، نماینده مجلس شورای ملی، از موسسان جبهه ملی ایران و حزب زحمت‌کشان ملت ایران) علیرضا جهانشاهی (فعال سیاسی معاصر) علی‌اکبر سعیدی سیرجانی (نویسنده و فعال سیاسی معاصر) محمد ابراهیم باستانی پاریزی (مورخ و نویسنده معاصر) نوشیروان کیهانی زاده (مورخ و روزنامه‌نگار) محمود روح الامینی (مردم‌شناس ایرانی) هوشنگ مرادی کرمانی (نویسنده معاصر) محمود شاهرخی (شاعر، ادیب و نویسنده معاصر و سراینده سرود ملی جمهوری اسلامی ایران) طاهره صفار زاده (شاعر و نویسنده معاصر) عباس ریاضی کرمانی (ریاضی‌دان و منجم معاصر) کیومرث منشی‌زاده (فیزیک‌دان و شاعر معاصر) محمد کرام الدینی (زیست‌شناس و نویسنده معاصر) یدالله ثمره (زبان‌شناس و نویسنده معاصر) محمود روح‌الامینی (مردم‌شناس معاصر) مهدی رجبعلی پور (ریاضی‌دان معاصر) خلیل خطیب رهبر (شاعر، نویسنده معاصر) جمشیدسروش سروشیان (نویسنده و مورخ معاصر) علاءالدین طباطبایی (زبان‌شناس و نویسنده معاصر) علی‌اکبر عبدالرشیدی (روزنامه‌نگار، خبرنگار و مترجم معاصر) سیما فردوسی (روان‌شناس و نویسنده معاصر) احمد ناظرزاده کرمانی (شاعر و نویسنده معاصر) فرهاد ناظرزاده کرمانی (متخصص و نویسنده هنرهای نمایشی معاصر) پری صابری (کارگردان تئاتر و نمایش نامه نویس معاصر) عبدالرضا اکبری (بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون معاصر) فردوس کاویانی (بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون معاصر) مسعود روشن‌پژوه (مجری تلویزیون) محمدعلی علومی (نویسنده معاصر) حسین شهابی (شاعر و روزنامه‌نگار معاصر) رضا زنگی آبادی (نویسنده معاصر) بلقیس سلیمانی (نویسنده کودک ونوجوان معاصر) ارفع کرمانی (شاعر معاصر. وفات یافته) علی اطهری کرمانی (شاعر معاصر. وفات یافته) حمید حاجی زاده (شاعر معاصر) احمدرضا احمدی (شاعر معاصر) منوچهر نیستانی (شاعر معاصر. وفات یافته) فاطمه جهانگرد (شاعر معاصر. وفات یافته) توران شهریاری (شاعر معاصر) عبدالله دهش (شاعر معاصر. وفات یافته) روح‌الله خالقی (موسیقی‌دان بزرگ معاصر و سازنده آهنگ ای ایران) حسن ناهید (موسیقی‌دان و نوازنده نی) ایرج بسطامی (خواننده بزرگ معاصر) داریوش رفیعی (خواننده نامی معاصر) کوروس سرهنگ زاده (خواننده معاصر) پیمان سلطانی (موسیقی دان معاصر) غلامحسین خان مهیمی (مرد کشاورزی ایران) عادل فردوسی‌پور (تهیه‌کننده برنامه ۹۰ و گزارشگر فوتبال) آرش برهانی (بازیکن فوتبال تیم استقلال تهران و تیم ملی ایران) زهرا نعمتی (قهرمان پارالمپیک
[ "کرمان", "فارسی", "لهجه کرمانی", "ایران", "میراث جهانی یونسکو", "شهداد", "پارسیان", "پاسارگادی", "مارافی", "ماسپی", "پانتیالی", "دِروسی", "دایی", "مَردی", "دروپیکی", "ساگارتی", "هخامنشیان", "فارس (سرزمین)", "سیرجان", "شهربابک", "بردسیر", "بافت (شهر)", "فهرج", "ارگ بم", "نرماشیر", "راین (شهر)", "جیرفت", "آقامحمد خان قاجار", "کور", "مرتضی‌قلی‌خان کرمانی", "سراب", "زرند", "رابر", "لک‌ها", "قلعه دختر", "قلعه اردشیر", "دوران ساسانی", "اردشیر بابکان", "اردشیر", "گواشیر", "هرودت", "ساتراپی", "رستم", "کوروش", "بابِل", "اشکانیان", "سیستان", "مکران", "خراسان", "خلیج فارس", "بَرْدَسیر", "بم", "ابن الیاس", "یاقوت حموی", "ابن بناء بشاری", "مقدسی", "اصطخری", "دقیانوس", "خرما", "گندم", "بالنگ", "اصطخر", "ابن حوقل", "هرمز", "هند", "کوهبنان", "راور", "استان خراسان جنوبی", "یزد", "هرمزگان", "سیستان و بلوچستان", "خراسان جنوبی", "شهرستان ارزوئیه", "ارزوئیه", "شهرستان انار", "انار", "شهرستان بافت", "بافت", "شهرستان بردسیر", "شهرستان بم", "شهرستان جیرفت", "شهرستان رابر", "شهرستان راور", "شهرستان رفسنجان", "رفسنجان", "شهرستان رودبار جنوب", "رودبار (رودبار جنوب)", "شهرستان ریگان", "محمدآباد (ریگان)", "شهرستان زرند", "شهرستان سیرجان", "شهرستان شهربابک", "شهرستان عنبرآباد", "عنبرآباد", "شهرستان فاریاب", "فاریاب (کرمان)", "شهرستان فهرج", "شهرستان قلعه گنج", "قلعه گنج", "شهرستان کرمان", "شهرستان کوهبنان", "شهرستان کهنوج", "کهنوج", "شهرستان منوجان", "منوجان", "شهرستان نرماشیر", "ریگان", "رودبارجنوب", "شورای فرهنگ عمومی", "بلوچ", "ایل افشار", "بچاقچی", "نادرشاه افشار", "ارسباران", "آذربایجان (ایران)", "بلورد", "بویر احمدی", "کوه شاه", "کوه پنج", "دشت آب", "تیمور", "کردستان", "راین", "گوغر", "سیرچ", "ساردوئیه", "جازموریان", "کوه هزار", "جبالبارز", "پارک ملی", "پارک ملی خبر", "اکولوژی", "کولاک", "زمستان", "برف", "فروردین", "دهج", "سولفات کلسیم", "دهبکری", "درخت چنار کهنسال ترنگ", "پسته", "نخلستان", "مس سرچشمه (شهر)", "مس", "هندوستان", "هلیل رود", "تپه یحیی", "تپه‌های بیدران", "ساسانی", "دانشگاه علوم پزشکی کرمان", "دانشگاه شهیدباهنر کرمان", "دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان", "دانشگاه پیام نور واحد کرمان", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان", "دانشکده فنی شهید چمران کرمان", "دانشگاه ولی عصر رفسنجان", "دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان", "گمرک سیرجان", "دانشگاه صنعتی سیرجان", "دانشکده پزشکی سیرجان", "دانشکده مدیریت واقتصاد بافت", "دانشگاه پیام نور واحد بافت", "دانشگاه بین‌المللی علوم پزشکی بم", "دانشگاه علوم پزشکی بم", "دانشگاه بم", "دانشگاه علوم پزشکی جیرفت", "دانشگاه جیرفت", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت", "دانشگاه آزاد شهربابک", "خاورمیانه", "فرودگاه بین‌المللی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کرمان", "فرودگاه بم", "مرز هوایی", "فرودگاه رفسنجان", "فرودگاه سیرجان", "فرودگاه جیرفت", "استان تهران", "استان اصفهان", "استان یزد", "زاهدان", "تهران", "بندرعباس", "اتوبان", "پته", "زغال سنگ", "آهن", "ذوب آهن", "اصفهان", "مس سرچشمه رفسنجان", "معادن مس میدوک شهربابک", "معادن کرومیت بافت", "کرومیت", "تیتانیوم", "شهر بم", "فرودگاه", "راه‌آهن", "اروپا", "بندر شهید رجایی", "قفقاز", "روسیه", "ارگ جدیدبم", "شیراز", "خوزستان", "مرکبات", "گردو", "عسل", "زیره", "گل محمدی", "گلاب", "هزاره پنجم (پیش از میلاد)", "شهر دقیانوس جیرفت", "مجموعه شهری", "زیگورات کنارصندل", "هزاره چهارم (پیش از میلاد)", "مجموعه شهری و قبرستان", "امپراتوری ساسانیان", "قلعه", "صفویان", "حمام", "حمام گنجعلیخان", "بازار", "بازار گنجعلیخان", "بازار سرپوشیده بم", "قاجاریان", "باغ", "باغ فتح‌آباد", "باغ شاهزاده", "گنبد", "گنبد جبلیه", "یخدان", "یخدان مویدی", "سلجوقیان", "ارگ (معماری)", "ارگ راین", "آرامگاه", "مشتاقیه", "مظفریان", "مسجد", "مسجد مظفری", "مسجد گنجعلیخان", "کاروانسرا", "کاروانسرای وکیل", "زرتشتیان", "یخدان زریسف", "یخدان مؤیدی", "یخدان جو مؤیدی", "یخدان لنگر", "یخدان عباس‌آباد حاجی", "یخدان راور", "یخدان انار", "مسجد ملک", "مسجد جامع مظفری", "اسلام", "زلزله بم", "بشر بن حارث", "بنای شاه فیروز", "آرامگاه میر زبیر", "آرامگاه شاهزاده حسین (جوپار)", "فرش", "ترمه", "شال بافی", "گلیم شیریکی پیچ", "قاجار", "میرزا تقی خان امیرکبیر", "عطر", "حنا", "کلمپه", "کماج سهن", "حاجی بادام", "مسقطی", "قاووت", "قوتو", "ابوعبدالله محمد بن عیسی ماهانی", "ابوحامد کرمانی", "زرتشت بهرام پژدو", "خواجوی کرمانی", "عماد فقیه کرمانی", "شاه نعمت‌الله ولی", "مشتاق علی شاه", "افسر کرمانی", "پیغمبر دزدان", "احمد زیدآبادی", "میرزا رضا کرمانی", "ناظم الاسلام کرمانی", "مجدالاسلام", "میرزا آقا خان کرمانی", "شیخ احمد روحی", "حسین کوهی کرمانی", "حسن شاهرخی", "جواد نوربخش", "محمدجواد حجتی کرمانی", "کیخسرو شاهرخ", "ابوالقاسم هرندی", "احمد یزدان پناه دیلمقانی", "صدیقه سامی نژاد", "احمد بهمنیار", "ناظم‌الاطبا", "سعید نفیسی", "سعیدی سیرجانی", "علی اکبر صنعتی زاده", "علی اکبر صنعتی", "عبدالحسین صنعتی زاده", "همایون صنعتی زاده", "پرویز شهریاری", "اکبر هاشمی رفسنجانی", "محمدجواد باهنر", "محمدرضا باهنر", "حسین حسنی سعدی", "قاسم سلیمانی", "محمدعلی موحدی کرمانی", "محمد مهدی زاهدی", "مجید نامجو", "محمد حسینی (وزیر)", "احمد مدنی", "مهندس بازرگان", "سعید رجائی خراسانی", "مهناز افخمی", "وزیر", "وزیر مشاور در امور زنان", "۱۳۵۵", "۱۳۵۷", "مظفر بقایی", "مجلس شورای ملی", "جبهه ملی ایران", "حزب زحمت‌کشان ملت ایران", "علیرضا جهانشاهی", "علی‌اکبر سعیدی سیرجانی", "محمد ابراهیم باستانی پاریزی", "نوشیروان کیهانی زاده", "محمود روح الامینی", "هوشنگ مرادی کرمانی", "محمود شاهرخی", "طاهره صفار زاده", "عباس ریاضی کرمانی", "کیومرث منشی‌زاده", "محمد کرام الدینی", "یدالله ثمره", "محمود روح‌الامینی", "مهدی رجبعلی پور", "خلیل خطیب رهبر", "جمشیدسروش سروشیان", "علاءالدین طباطبایی", "علی‌اکبر عبدالرشیدی", "سیما فردوسی", "احمد ناظرزاده کرمانی", "فرهاد ناظرزاده کرمانی", "پری صابری", "عبدالرضا اکبری", "فردوس کاویانی", "مسعود روشن‌پژوه", "محمدعلی علومی", "حسین شهابی", "رضا زنگی آبادی", "بلقیس سلیمانی", "ارفع کرمانی", "علی اطهری کرمانی", "حمید حاجی زاده", "احمدرضا احمدی", "منوچهر نیستانی", "فاطمه جهانگرد", "توران شهریاری", "عبدالله دهش", "روح‌الله خالقی", "حسن ناهید", "ایرج بسطامی", "داریوش رفیعی", "کوروس سرهنگ زاده", "پیمان سلطانی", "غلامحسين خان مهيمي", "عادل فردوسی‌پور", "۹۰ (برنامه)", "آرش برهانی", "استقلال تهران", "زهرا نعمتی", "فهرست آثار تاریخی کرمان", "فهرست استان‌های ایران بر پایه مساحت", "خشکبار", "فالوده کرمانی", "کماچ", "ظروف مسی", "بادام", "کشک", "میوه جات", "بنه", "کنگر", "سیب", "لبنیات", "قالی", "صیفی جات", "سوهان زرند", "چاقو", "کلمپه راین", "ریواس", "زعفران", "انار(شهر)" ]
[ "استان کرمان", "استان‌های ایران" ]
408
تخت سلیمان
0
256
0
[ "تخت سليمان", "شيز", "شیز", "آذر \"شنسب", "گنزک", "آذر گشنسپ", "شهرباستانی تخت سلیمان", "شهرباستاني تخت سليمان", "اذر \"شنسب", "اذر گشنسپ", "گنزك" ]
false
114
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "تخت سلیمان (آتشکده آذرگشنسب)" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Takhte Soleyman.jpg" }, { "Item1": "کشور", "Item2": "[[ایران]]، [[استان آذربایجان غربی]]" }, { "Item1": "نوع", "Item2": "فرهنگی" }, { "Item1": "معیارها", "Item2": "i, ii, iii, iv, vi" }, { "Item1": "منطقه", "Item2": "[[آسیا]]" }, { "Item1": "تاریخ ثبت", "Item2": "[[۲۰۰۳]]" }, { "Item1": "طی نشست", "Item2": "بیست‌وهفتم" }, { "Item1": "شماره ثبت ملی", "Item2": "۳۰۸" }, { "Item1": "دیرینگی", "Item2": "[[دوره هخامنشیان]]" } ], "Title": "میراث جهانی یونسکو" }
تخت سلیمان (یا آتشکده آذرگشنسب ) نام محوطه تاریخی بزرگی در نزدیکی تکاب و روستای شهر تخت سلیمان (در گذشته نصرت‌آباد) در استان آذربایجان غربی و ۴۵ کیلومتری شمال شرقی این شهر است. گفته شده که تخت سلیمان همان «فره‌اسپه» پایتخت ایران اشکانی بوده‌است. تخت سلیمان بزرگ‌ترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و عبادتگاه ایرانیان در قبل از اسلام به‌شمار می‌رفت؛ اما در سال ۶۲۴ میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراتور رومیان، به ایران تخریب شد. آباقاخان برادرزاده هلاکوخان که به دین اسلام گرویده بود، بر روی ویرانه‌های تخت سلیمان مسجدی بنا کرد که آن نیز بعدها ویران شد و تنها کاشی‌هایی با نقوش و خط برجسته از آن به جا مانده که امروزه در موزه رضا عباسی نگهداری می‌شود. تاریخچه نمایی عمومی از سایت تخت سلیمان گنزک یا کنزک، گنجک، گنزه، جنزه، گنجه، گزن، گنگ و به ارمنی گنزکا یا کادزا، به سریانی گنذزک یا گنژگ، به یونانی گنزکا، گادزاکا، گادزا، مورخان تازی آن را جزن یا جزنق نام برده‌اند، مغولان آن را ستوریق گفته‌اند. نام دیگر این شهر، شیز بوده‌است. شیز معرب جیس است. پلوتارک مورخ یونانی این شهر را فراد نوشته‌است. در نوشته‌های دیگر پهلوی شیچ خوانده شده، در شاهنامه چیچست به کار رفته و کهن‌تر از همه این نوشته‌ها، در اوستا ست که نام آن را چئچست آورده‌است. امروزه تمام این نام‌ها از بین رفته و این محل را تخت سلیمان می‌نامند. این شهر باستانی در ادوار مختلف محل سکونت اقوامی مانند مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و مغولان بوده و در هریک از دوران‌های فوق، این محل در اوج قدرت و تمدن زمان مربوط به خود بوده‌است. اکنون نشانی از این شهر در آذربایجان دیده نمی‌شود، بر باد شده یک‌سر، با خاک شده یکسان. هنری راولنسن مورخ انگلیسی در قرن نوزدهم نوشته‌است که شیز و آتشکده شکوهمند و پرجلال آن چنان از صفحه روزگار پاک شده‌است که بین دانشمندان و محققان در تعیین محل آن اختلاف پدید آمده‌است. شیز زادگاه زرتشت اگرچه این سخن مورد قبول همه محققان نیست، ولی یکی از جاهایی که حدس زده می‌شود محل تولد زرتشت باشد، شهر شیز است. ناصری در انجمن‌آرای آورده‌است که گویند زرتشت در شهر اردبیل و سبلان ظهور کرده و اصلش از شهری بوده، در میان بناب و زنگان که شیز نام داشته‌است. در دوران اردشیر یکم و پس از او تمایل به حذف تاریخ و نقش اشکانیان در کلیه امور بود. تباین و تضادی که ساسانیان با اشکانیان داشتند بیشتر بر این بنیادها قرار داشت: سعی در تقویت حکومت مرکزی و مبارزه با ادیان غیر زرتشتی. این حکومت متمرکز نامی فراگیر لازم داشت که مسبوق به دین رسمی کشور و آیات و اصطلاحات اوستا باشد. در اوستا از «ائیریانم وئجه» به عنوان زادگاه زرتشت یاد شده بود که در دوران ساسانی تمایلی به تغییر محل آن از ری به آذربایجان احساس گردید؛ زیرا ری از مدت‌ها پیش در تیول خاندان معروف مهران، از خاندان‌های مهم دوران اشکانی بود و پیوسته مانند نسا از شهرهای اشکانی دوست و مورد سوءظن ساسانیان بود. در حالی که آذربایجان هم یکی از سه آتش بزرگ دوران ساسانی را در خود داشت آتشکده آذرگشسب (تخت سلیمان کنونی) و هم به تیسفون پایتخت ساسانی نزدیک‌تر بود؛ پس «ائیریانم وئجه» که قبلا زادگاه زرتشت تصور شده بود به آذربایجان منتقل گردید با نام تازه «ایران ویج». جزء نخست این کلمه مقدس می‌توانست بهترین نام ممکن برای سرزمین واحد و فراگیر ساسانیان باشد. این جزء نخست در ایرانی باستانی آریانام aryānām و در زبان اوستایی aryānem بود. از شکل ایرانی باستان آن در دوران اشکانی آریان حاصل شده بود، اما ساسانیان بیشتر به اوستا نظر داشتند. گنزک پایتخت دوران اورتایی گنزک، پایتخت آتروپاتن، در جنوب دریاچه ارومیه آتروپات فرماندار یا ساتراپ ماد شمالی در زمان اسکندر بود. بعد از فروپاشی امپراتوری اسکندر در سال ۳۲۸ پیش از میلاد، او اعلام استقلال کرده و گنزک را پایتخت کشور تازه استقلال‌یافته ماد کوچک قرار داد. کلمه معرب آذربایجان از همین نام خاندان آتورپاتگان ریشه گرفته‌است. این دولت کوچک از لحاظ این‌که اولین مظهر بازگشت عنصر ایرانی برضد استیلای یونان واقع گردید، بسیار حائز اهمیت است. استاد پورداوود نوشته‌است که سرزمین آذربایجان به نام خاندان شهریارانی که در آنجا از روزگار اسکندر فرمان‌روایی داشتند، بازخوانده شده‌است. آتروپات، از نام‌های بسیار رایج ایران باستان بوده و معنی آن آذرپناه یا کسی که ایزد آتش او را نگه می‌دارد یا فرشته پاسپان آتش، پرستار اوست. آتر به معنی آتش و پات نگه داشتن است. محاصره شیز توسط رومی‌ها در سال ۳۶ پیش از میلاد آنتوان، سردار نامدار رومی، به ایران حمله کرد. پادشاه اشکانی در این هنگام فرهاد چهارم بوده‌است. پلوتارک می‌نویسد «آنتوان بعد از جدا شدن از معشوقه‌اش ملکه کلئوپاترا همراه با یکصد و سیزده هزار سپاهی به قصد تصرف ماد به طرف آذربایجان حرکت کرد. او که می‌خواست زمستان را با کلئوپاترا بگذراند، در هر کاری از خود شتاب‌زدگی نشان می‌داد و بدون استراحت دادن به سربازان و حمل اسباب و آلات جنگی که باعث کندی حرکت شده بودند، به طرف شیز (فراد) رفت تا آن شهر را در محاصره گیرد. شیز شهری بود بزرگ و زنان و کودکان پادشاهان ماد در آنجا سکونت داشتند. در حین محاصره، آنتوان به آلات جنگی نیازمند شد و فهمید که نیاوردن و جا گذاشتن آن آلات، چه اشتباه بزرگی بوده‌است. فرهاد چهارم پادشاه پارت‌ها که به طرف شیز، همراه با سپاه بزرگی حرکت می‌کرد، سواره‌نظامی را مامور کرد که بروند و آن آلات جنگی را بگیرند. پارت‌ها به سپاه رومی حمله کرده و اسیران بسیار بگرفتند. مادها هم که در محاصره بودند به پارت‌ها پیوسته، رومی‌ها مجبور به عقب‌نشینی شدند.» اهدای غنائم جنگی توسط بهرام گور طبری می‌نویسد «چون بهرام گور به جنگ ترکان خزر که در آن سوی کوه‌های قفقاز بودند می‌رفت از آذربایجان رفت که بتواند در آتشکده شیز عبادت کند. بعد از پیروزی در جنگ با ترکان در بازگشت آنچه یاقوت و گوهر در تاج خاقان بود و شمشیر او که مروارید و گوهر نشان بود و زیورهای فراوانش را به آن آتشکده پیشکش کرد و خاتون زن اسیرشده خاقان را، به خدمت آن آتشکده گماشت. گنزک در زمان خسرو پرویز اقامتگاه تابستانی خسرو پرویز ظاهرا در نواحی دریاچه ارومیه در سر راه بناب و تبریز در نزدیکی لیلان بوده‌است. در نزدیکی آن کوه آتش‌فشانی بوده که آتشکده آذرگشسپ به‌واسطه گازهای قابل اشتعال آن روشن می‌شده‌است. در دوره ساسانی معمولا یکی از مرزبانان را به حکومت آذربایجان می‌گماردند. در اواخر آن دوره حکومت آذربایجان در دست خاندان (فرخ هرمزد) بود و پایتخت آن (شیز) یا (گنزب) نام داشت که مطابق با ویرانه‌های لیلان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه گزارش شده‌است. شیز در زمان ساسانیان نمایی از تخت سلیمان هنگام غروب آفتاب با استقرار امپراتوری ساسانی در ایران و رواج آیین زرتشی اوج شکوه و آبادانی این شهر آغاز گردید. ساختمان آتشکده آذرگشنسب به‌عنوان نماد اقتدار آیین زرتشت باعث رشد و توسعه دوباره شهر گردید. این آتشکده که مختص پادشاهان و سرداران بوده موقعیت جنگجویان را حفظ می‌کرده و به‌عنوان نماد وحدت کشور از احترام بالایی برخوردار بوده به‌طوری‌که بعد از پادشاهان اشخاصی از خاندان ساسانی پیاده به این محل آمده و ضمن زیارت تاج شاهی را بر سر می‌گذاشتند. آذرگشنسب به‌عنوان مهم‌ترین معبد زرتشتیان مورد احترام حکومت و مردم آن دوره بوده، آتش جاودان این آتشکده حدود هفت قرن نماد اقتدار آیین زرتشت بوده، در عصر سامانیان شهر شامل سه بخش عمده بود: ۱. تالارها – کاخ‌ها، ۲. ساختمان آتشکده، ۳- خانه‌های مسکونی. شیز در زمان ساسانیان به‌جهت همین آتشکده تقدس خاصی پیدا کرد و شهر به صورت مجموعه مذهبی درآمد، به‌طوری‌که طبقه خاص از روحانیان مذهبی که در آیین زرتشت از آن‌ها به‌عنوان (موبد) نام برده می‌شود در خانه‌های مسکونی شهر ساکن شده‌اند. به دلیل اقتدار و شکوهی که این آتشکده داشت مردم منطقه آن را تخت سلیمان نامیدند. از آن پس در تمام کتاب‌ها و آثار باقی‌مانده نام آتشکده آذرگشنسب کمتر دیده شده. این آتشکده در دوره خسرو اول اهمیت بالایی به دست آورد. در دوره حکومت خسرو پرویز که مورخان غرب او را خسرو دوم می‌نامند، در نبردی طولانی که میان ساسانیان و دولت روم شرقی روی داد، خسرو پرویز سوریه و آسیای صغیر را تحت فرمان درآورد و «صلیب واقعی اورشلیم» را به شیز آورد. این شهر در سال ۶۲۴ میلادی در حمله ارتش روم شکست سپاهیان خسرو پرویز مورد غارت و تخریب قرار گرفت و به دستور هرکلیوس شیز تخریب شد و صلیب واقعی دوباره به اورشلیم بازگشت. پس از آن واقعه به‌خصوص اوایل ظهور اسلام شیز اعتبار خود را از دست داد. در سال ۶۲۳ میلادی هراکلیوس به منظور جلوگیری از پیشرفت سپاه فاتح ایران و دفع حمله آوارها، از طریق آسیای صغیر با نیروهای خود به قفقاز حمله‌ور گشت. هراکلیوس نخست ارمنستان را فتح کرد و پس آنگاه ناحیه گنزک را به تصرف درآورد. هرقل در آذربایجان که در آن ایام، برحسب روایات مغان، زادگاه زرتشت به حساب می‌آمد، با شوقی انتقام‌جویانه و به تلافی این‌که سپاهیان خسرو پرویز و یهودیان اورشلیم، در سال ۶۱۴ میلادی، مزار عیسی مسیح را در اورشلیم با خاک یکسان کرده بودند، مقدس‌ترین مکان مذهبی زمان ساسانی، یعنی آتشکده آذرگشسپ را با خاک یکسان کرد. شرح ویرانی شیز و آتشکده آن در کتاب تاریخ امپراتوری صغیر، نوشته شارل لبو فرانسوی آمده‌است. تخت طاقدیس یا تخت طاق‌ویس که وصف آن در شاهنامه آمده‌است، یکی از شگفتی‌های شیز بوده‌است که توسط هرقل ویران شد. تاریخ‌نویسان شرح آن را که توسط صنعتگران سراسر کشور، از عاج و طلا و جواهرات، ساخته شده بود، با آب و تاب تمام نوشته‌اند. شارل لبو درباره تخت طاقدیس می‌نویسد «هراکلیوس و گروهی از تازیان که مزدورش بودند و پیشاپیش لشکریانش می‌رفتند بر پیشروان سپاه ایران تاختند و چنان هراس انگیختند که خسرو همان دم با همه لشکریانش گریخت. هراکلیوس بی‌مانع وارد گنزک شد. می‌گفتند که زرتشت در این سرزمین به دنیا آمده و در آنجا زیسته‌است. مجسمه بسیار بزرگی از خسرو پرویز با غرور در میان کاخ در زیر گنبدی که نمایش آسمان بود، نشانده بودند، در گرداگردش خورشید و ماه و ستارگان دیگر را می‌دیدند، همراه با فرشتگان که چوب به دست داشتند. به‌وسیله بعضی دستگاه‌ها باران می‌ریخت و تندر به صدا درمی‌آمد. هراکلیوس همه را، همراه با سه هزار خانه اطراف آتشکده، دستخوش آتش کرد.» آتشکده آذرگشنسپ در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی برزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دومی فربغ بود به معنای آتش فر ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود. سومی آتشکده آذرگشسپ که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشکده آذرگشسپ ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی به نام شیز یا گنجک بر روی کوه اسنوند قرار داشت. آذرگشنسپ به معنای آتش اسب نر است. بر پایه افسانه‌های ایرانی این آتشگاه بدین علت این‌طور نامیده شده‌است که کیخسرو هنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدیدآورده بودند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامیده شد. این محل هم‌اکنون تخت سلیمان نام دارد. آثار باستانی در تخت سلیمان مجموعه بناهای تاریخی در تخت سلیمان در اطراف چشمه رسوبی ساخته شده‌است. آب این چشمه که از عمق بیش از ۱۲۰ متری از درون زمین به سطح می‌آید و به زمین‌های اطراف می‌ریزد دارای املاح زیادی است که آن را برای آشامیدن و کشاورزی نامناسب کرده‌است. بر خلاف تصور همگان، این یک دریاچه نبوده و هیچ آبی به آن نمی‌ریزد. رسوب‌های حاصل از این املاح در طی قرن‌ها، لبه چشمه را شکل داده و متغیر کرده‌است. آثار و بناهای دوره‌های اشکانیان و ساسانی و ایلخانان مغول در این محل یافت شده‌است. مهم‌ترین آثار به‌جامانده آن آتشکده و تالارهای دوره ساسانی است. برخی آثار ساسانی دیگر نیز در کوه بلقیس و زندان سلیمان در نزدیکی تخت سلیمان ساخته شده‌است. کاوشگاه باستانی شیز از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی شناخته شده‌است و طرح‌های بزرگی برای بازسازی و کاوش در آن در دست اجراست. تکاب شهرستان تکاب آتشکده آذرگشنسب قله و بقعه ایوب انصاری زندان سلیمان تخت مادر سلیمان
[ "ایران", "استان آذربایجان غربی", "آسیا", "۲۰۰۳ (میلادی)", "دوره هخامنشیان", "شهرستان تکاب", "زبان ارمنی", "سریانی", "زبان یونانی", "پلوتارک", "اوستا", "مادها", "هخامنشیان", "اشکانیان", "ساسانیان", "مغولان", "اردبیل", "سبلان", "بناب", "زنگان", "اردشیر یکم", "زرتشت", "ری", "آذربایجان (ایران)", "نسا", "آتشکده آذرگشسب", "تیسفون", "زبان اوستایی", "اورتایی", "آتروپاتن", "دریاچه ارومیه", "آتروپات", "اسکندر", "ماد کوچک", "یونان", "آنتوان", "اشکانی", "فرهاد چهارم", "کلئوپاترا", "ماد", "پارت", "طبری", "بهرام گور", "خزر", "قفقاز", "خسرو پرویز", "تبریز", "لیلان", "آتشکده آذرگشسپ", "هراکلیوس", "آوارها", "آسیای صغیر", "ارمنستان", "اورشلیم", "عیسی مسیح", "تخت طاقدیس", "شاهنامه", "آتشگاه", "بُرزین مهر", "نیشابور", "آتشکده آذرفرنبغ", "فارس (سرزمین)", "موبد", "اَسنَوند", "افسانه", "کیخسرو", "نیمروز", "دیو", "بهمن دژ", "اهورا", "ساسانی", "ایلخانان مغول", "آتشکده", "کوه بلقیس", "زندان سلیمان", "کاوشگاه", "یونسکو", "فهرست آثار میراث جهانی", "تکاب", "آتشکده آذرگشنسب", "قلّه و بقعهٔ ایوب انصاری", "تخت مادر سلیمان", "جدول مکانی میراث جهانی بر اساس منطقه" ]
[ "تخت سلیمان", "آتشکده‌ها", "استان آذربایجان غربی", "بناهای تاریخی ایران", "بناهای تاریخی شهرستان تکاب", "تاریخ استان آذربایجان غربی", "جاذبه‌های گردشگری استان آذربایجان غربی", "ساختمان‌ها و سازه‌ها در استان آذربایجان غربی", "سلیمان", "شهرستان تکاب", "شهرهای باستانی ایران", "شهرهای ساسانیان", "قلعه‌های استان آذربایجان غربی", "قلعه‌ها در ایران", "قلعه‌های ساسانیان", "معماری ایرانی", "معماری ساسانی", "مناطق مسکونی پیشین در ایران", "میراث جهانی یونسکو در ایران", "نیایشگاه‌های باستانی ایران" ]
410
استان خوزستان
2
6,595
0
[ "خوزستان", "خووجیا", "خوزستانی", "خوزیه", "خوزستاني", "خوزيه", "خووجيا", "خوزیان", "خوزيان" ]
false
6,278
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام استان", "Item2": "خوزستان" }, { "Item1": "نقشه موقعیت", "Item2": "IranKhuzestan-SVG.svg" }, { "Item1": "مرکز", "Item2": "[[اهواز]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۶۴،۰۵۷" }, { "Item1": "سال جمعیت", "Item2": "۱۳۹۵" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۴،۷۱۰،۵۰۶ نفر" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "۲۷" }, { "Item1": "نماینده ولی فقیه", "Item2": "[[سید محمدعلی موسوی جزایری]]" }, { "Item1": "استاندار", "Item2": "[[غلامرضا شریعتی]]" }, { "Item1": "وبگاه", "Item2": "http://ahvaznovin.ir" } ], "Title": "استان ایران" }
استان خوزستان استانی در جنوب‌غربی ایران است، که بر کرانه خلیج فارس قرار دارد و مرکز تولید نفت و گاز ایران به‌شمار می‌آید. مساحت استان خوزستان ۶۴٫۰۵۷ کیلومتر مربع است و با جمعیتی معادل ۴،۷۱۰،۵۰۶ نفر (۱۳۹۵)، پنجمین استان پرجمعیت ایران محسوب می‌شود. شهر اهواز مرکز استان خوزستان است. از لحاظ تاریخی، خوزستان قدیمی‌ترین منطقه‌ی فلات ایران محسوب می‌شود، که پیشینه‌ی سکونت انسان در آن به ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و شکل‌گیری تمدن عیلام در هزاره سوم قبل از میلاد، بازمی‌گردد. خوزستان از شمال به استان لرستان، و شرق به استان چهارمحال و بختیاری واصفهان، از شمال‌غربی به استان ایلام، از شرق و جنوب‌شرقی به استان کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به استان بوشهر و خلیج فارس و از غرب به کشور عراق محدود می‌شود. استان خوزستان هم‌اکنون دارای ۱۸ نماینده در مجلس شورای اسلامی و ۶ نماینده در مجلس خبرگان رهبری می‌باشد. شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی، شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب (بزرگترین تولیدکننده نفت ایران)، شرکت ملی حفاری ایران، شرکت فولاد خوزستان و شرکت نفت و گاز اروندان در استان خوزستان مستقر می‌باشند. نام عباسی خوزستان در نقشه‌ای اثر ابن حوقل (قرن چهارم ه‌. ق) File:Ibn Howqal World map.jpg خوزستان در نقشه‌ای اثر محمود کاشغری (سده ۱۱م) دوران هخامنشیان خوزستان یعنی سرزمین مردمان خوزی یا هوزی. در سنگ‌نوشته‌های فارسی باستان که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش هستند برای نامیدن سرزمین عیلام (یعنی منطقه جنوب غربی ایران امروز و دربردارنده خوزستان امروز) واژه‌های -hŪja و -hŪvja به کار رفته‌است. این واژه‌ها ۲۴ بار در سنگ‌نوشته‌های داریوش یکم و یک بار در سنگ‌نوشته‌ای از خشایارشا ثبت شده‌اند. همین واژه -hŪja است که در زبان فارسی تبدیل به خوز شده‌است. واژه‌های -hŪjiya و -hŪvjiya نیز ۷ بار در سنگ‌نوشته‌های داریوش یکم به کار رفته‌اند که در واقع صفت و به معنای «خوزی یعنی اهل سرزمین -hŪja و -hŪvja» هستند. همین واژه -hŪjiya است که در زبان فارسی تبدیل به خوزی شده‌است. استرابون و پلینیوس از خوزستان به اسم اوکسی نام می‌برند. این استان با عیلامیان باستان و شوش کم و بیش مرتبط است. نام اهواز، شوش و هویزه منعکس‌کننده ساکنین این منطقه در زمان عیلامیان بوده‌است دوران ساسانیان نام استان خوزستان در فارسی میانه (یا همان پهلوی ساسانی) و نیز در پارتی (یعنی همان پهلوی اشکانی) به صورت hūğestān (یعنی هوجستان) یا hūžestān (یعنی هوژستان) آمده‌است. سریانی‌ها به آن بت هوزایه می‌گفتند. بخشی از متنی پارتی بر روی دست‌نویس مانوی M 5569 که از زمان و مکان مرگ مانی می‌گوید و در سده سوم میلادی (یعنی سیصد سال پیش از اسلام) نوشته شده‌است: آوانگاری به خط فارسی: آوانگاری به خط آوانگار بین‌المللی: برگردان فارسی: دوران اسلامی به گفته سوات سوجک در کتاب‌های تاریخ کلاسیک اسلامی، نام این استان خوزستان بود. ابن حوقل جغرافی‌دان قرن ۱۰ میلادی در کتاب «صورت الارض» در فصلی جداگانه این استان را همراه با نقشه توصیف می‌کند و یاقوت در سده ۱۳ میلادی در معجم البلدان جزئیاتی از استان خوزستان نوشته‌است. ریچارد فرای درمورد خوزستان می‌نویسد: «خوزستان استانی ثروتمند و کم ارتفاع بود که دست کم به هفت کوره تقسیم می‌شد؛ بزرگترین جز آن هرمزداردشیر یا هرمزدشهر بود که عرب‌ها بدان سوق‌الاهواز می‌گفتند». واژه خوزستان به معنای سرزمین «خوزها» است و خوز را به صورت‌های «هوز» و «حوز» نیز می‌نوشتند و جمع هوز در زبان عربی اهواز است که نام پایتخت استان خوزستان است. ابن خردادبه (متوفای حدود ۳۰۰ ق) خوزستان را با همان اهواز یکی می‌داند و آنجا را سرزمینی وسیع، مشتمل بر هفت کوره برمی‌شمارد که با نام کور الاهواز می‌خواندش. ابن خردادبه، نظر دیگری درباره نام اهواز دارد. او نه فقط اهواز بلکه کل موقعیت جغرافیایی خوزستان امروزی را اهواز می‌داند. (متوفای حدود ۳۰۰ ق) خوزستان را با همان اهواز یکی می‌داند و آنجا را سرزمینی وسیع، مشتمل بر هفت کوره برمی‌شمارد و به آن اکوار الاهواز می‌گوید. سبب وجود همین هفت کوره در این سرزمین، عضدالدوله دیلمی، آنجا را اقلیم هفت حوزه نام گذارده تا آنجا که مقدسی در قرن چهارم هجری، از رواج این نام خبر داده و پیروی خود را از آن، اعلام می‌دارد. همچنین او یادآور می‌شود که برخی از این حوزه‌ها از میان رفته‌است. در نوشته‌های کهن ابو ریحان بیرونی (درگذشت: ق ۴۴۰): الآثار الباقیه عن القرون الخالیه. تصحیح: پرویز اذکایی. تهران ۱۳۸۰. برگردان دو متن بالا به فارسی (از این کتاب): ابو ریحان بیرونی (درگذشت: ق ۴۴۰): آثار الباقیه. ترجمه: اکبر دانا سرشت. نشر امیر کبیر. چاپ پنجم. تهران ۱۳۸۶. السمعانی، ابو سعد عبد الکریم بن محمد بن منصور التمیمی (درگذشت: ق ۵۶۲): الانساب. تصحیح: عبد الرحمن معلمی. ناشر: دائرهالمعارف العثمانیه. حیدر آباد ۱۳۸۲ قمری. کتاب المسالک و الممالک استخری ۱۰۰۰ سال پیش در کتاب المسالک و الممالک، سرزمین خوزستان را «خوزستان» خوانده: خوزستان و اما حدود خوزستان فان شرقیها حد فارس و اصبهان و بینها و بین حد فارس من حد اصبهان نهر طاب و هو الحد الی قرب مهروبان ثم یصیر الحد بین الدورق و مهروبان علی الظهر الی البحر و غربی‌ها حد رستاق واسط و دور الراسبی و شمالیها حد الصمیره و کرخا و اللور حتی یتصل علی حدود الجبال الی اصبهان علی انه یقال ان اللور کانت من خوزستان و فحولت الی الجبال و حد خوزستان … خوارزمی یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی در نیمه دوم قرن چهارم ه‌.ق در کتاب «مفاتیح العلوم» در مورد زبان خوزی و نام خوزستان چنین می‌گوید: «الخوز:لغه منسوبه الی کور خوزستان و بها یتکلم الملوک و الاشراف فی الخلا و مواضع الاستفراغ و عند التغری فی الحمام.» جغرافیا این استان از شمال و شرق توسط کوه‌های زاگرس احاطه شده‌است، با حرکت به سمت داخل استان از ارتفاع این کوه‌ها کاسته شده و جای خود را به تپه ماهورها می‌دهد. خوزستان شامل دو منطقه کوهستانی و جلگه‌ای است. دو پنجم کل مساحت استان را کوهستانی و سه پنجم آن جلگه‌ای است. کوه چو، زردکوه، شاویش، آب‌بندان، مامازاد، کوه سیاه و کوه چال از جمله کوه‌های خوزستان هستند. جلگه خوزستان شیب کمی دارد و در برخی از نقاط آن گنبدهای نمکی موجود است که نقش عمده‌ای در شور کردن اراضی و آب‌ها دارد. رودها پنج رود بزرگ خوزستان خوزستان پرآب‌ترین استان ایران است. پنج رود بزرگ که از زاگرس سرچشمه می‌گیرند زمین‌های جلگه خوزستان را سیراب کرده و به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم به خلیج فارس می‌ریزند. کارون بزرگترین این رودها، بزرگترین و تنها رود قابل کشتیرانی در ایران است، این رود که از کوه‌های زاگرس مرکزی سرچشمه می‌گیرد در نزدیکی شوشتر به آب دز می‌پیوندد و در نزدیکی ورودی اروندرود به خلیج فارس به این رود می‌ریزد. رود کرخه سومین رود بلند ایران پس از کارون و سفیدرود است. این رود که از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد پس از طی مسیری نزدیک به ۷۵۵ کیلومتر در جهت جنوب غربی به تالاب هورالعظیم در مرز ایران و عراق می‌ریزد. نام کرخه از شهری در کوره شوش خوزستان به نام کرخا یا کرخه برگرفته‌شده‌است. آب دز از زاگرس مرکزی در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی بروجرد نزدیکی چهاربره جریان می‌یابد از میان شهر دزفول می‌گذرد و در ۱۰۰ کیلومتری جنوب این شهر در بند قیر به کارون می‌ریزد. این رود با حجم بالای آب در طول تاریخ شریان حیاتی کشاورزی متمرکز در منطقه بوده‌است. رود مارون از کوه‌های راه باریک، سفید و گل گیلک در ۵۳ کیلومتری شمال غرب یاسوج سرچشمه می‌گیرد پس از تلاقی با رود اعلاء در چم هاشم با نام جراحی به راه خود ادامه می‌دهد و پس از مشروب کردن دشت رامهرمز و رامشیر و در کل پس از پیمودن مسافتی نزدیک به ۴۳۸ کیلومتر به خورموسی و خلیج فارس می‌ریزد. رود هندیجان یا زهره از کهگیلویه سرچشمه می‌گیرد و دو سرشاخه اصلی آن دو رود آب شیرین یا خیرآباد و آب شور یا شولستان است، این رود پس از گذر از هندیجان به خلیج فارس می‌ریزد. تاریخ دوران باستان «خوزستان» در دوران باستان، به ویژه در دوره هخامنشی به دو ناحیه تقسیم می‌شد: بخش‌های شمال و شمال شرقی که انشان (انزان ) نام داشت و سرزمینهای باصفا و کوهستان‌ها و جنگل‌های فراوانی را شامل بود و ناحیه جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصل‌خیز و جلگه‌ای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصل‌خیز و جلگه‌ای سرسبز و پرآب بوده که به قاره‌ای کوچک و مستعد می‌مانست. بخش‌های جنوبی که «عیلام» نام داشته یادآور تمدنهای دیرینه خوزستان است و بشدت تحت تاثیر فرهنگ «میان‌رودان» بوده و جغرافیای وسیعی را شامل می‌شده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل خلیج فارس امروزی است. در سال ۵۵۸ پیش از میلاد پادشاهی کوروش بزرگ (کوروش دوم) در انشان (فارس) و خوزستان آغاز شد و پایتخت هخامنشیان به شوش منتقل شد. «استرابون» جغرافی‌دان عهد باستان، خوزستان را از حاصل‌خیزترین جلگه‌های جهان می‌داند. زیرا رودخانه‌های زیادی این دشت را آبیاری می‌کرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر می‌ساخته‌است. شاید بر همین اساس بوده که عده‌ای بر این باورند که نام این سرزمین «هند» یا «اند» بوده که به معنی «جایی با آب‌های فراوان» است. درباره آبادی مرکز خوزستان در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» تالیف «ابو عبدالله محمد بن احمد مقدسی» جهانگردی از بیت‌المقدس آمده‌است: همچنین در سفرنامه «ابن بطوطه» جهانگرد مراکشی می‌خوانیم: وجود مراکز علمی و فرهنگی همچون دانشگاه جندی شاپور در این استان دال بر اهمیت و رونق این منطقه‌است که‌استادان بزرگ دانش پزشکی را از یونان، مصر، هند و روم گرد هم آورده بوده‌است. این دانشگاه را ساسانیان بنیان گذاردند. این دانشگاه پزشکی که به دستور شاپور اول (۲۴۱–۲۷۱ م) به سبب وجود آب و هوا و طبیعت پر نعمت و مناسب در گندی شاپور (نزدیک دزفول) ساخته شد. توسط شاپور دوم (ذوالاکتاف) مرمت و بازسازی گشت و در زمان انوشیروان تکمیل و توسعه یافت. دانشمندان و شاعران بزرگی همچون ابونواس حسن بن هانی اهوازی، که از ارکان شعر عرب است، عبداله بن میمون اهوازی، نوبخت اهوازی منجم و فرزندانش، جورجیس پسر بختشوع گندیشاپوری و شاعران شیعی، مانند ابن سکیت و دعبل خزائی که با اشعار خود ولایت و امامت را پاس داشته‌اند و زبان به مقاومت گشوده‌اند از همین منطقه برخاسته و در این دیار زندگی می‌کرده‌اند. در سال ۲۲۴ میلادی، اردوان پنجم به وسیله اردشیر بابکان حاکم فارس (بعدا اردشیر یکم ساسانی) در نبرد هرمزدگان واقع در استان خوزستان کنونی، شکست خورده و کشته می‌شود. طی این رویداد پادشاهی ۴۷۱ ساله اشکانیان پایان می‌پذیرد. آغاز اسلام خوزستان در نقشه‌ای از اصطخری (سده ۱۰م) والی بصره در اوایل سال ۱۶ مغیره بن شعبه را از طرف خود مامور فتح بلاد خوزستان کرد و مغیره به آسانی دهقانان ایرانی اهواز را به تسلیم و قبول جزیه وادار ساخت، اما عمر به علت حرکت زشتی که از مغیره روایت کردند او را از حکومت بصره برداشت و ابوموسی اشعری را به جای او فرستاد. ابوموسی دنباله فتوحات پیشینیان خود را گرفت و پس از چند رشته جنگ بلاد رامهرمز و شوش را مفتوح کرد. اما چون به شوشتر رسید به مقاومت هرمزان والی آنجا که در قلعه شهر متحصن بود برخورد، ناچار از خلیفه کمک خواست و عمر دستور داد که از کوفه عمار بن یاسر با لشگریانی به یاری ابوموسی برود. هرمزان و ایرانی‌های شوشتر سخت مقاومت کردند و عرب با وجود کثرت عدد بر ایشان پیروزی نیافتند تا آنکه به دلیل یک نفر خائن ایرانی بر مقام زنان و اطفال مدافعین راه یافتند و این کیفیت پای هرمزان و اصحاب او را در مقاومت سست کرد و جمعی از ایشان برای آنکه به دست مسلمین نیفتند خود و عزیزان خود را کشتند. سرانجام هرمزان از ابوموسی امان خواست و ابوموسی قبول این تکلیف را به امر خلیفه موکول ساخت و هرمزان به مدینه فرستاد. هرمزان به ظاهر پیش خلیفه اسلام آورد و عمر برای او وظیفه‌ای نیر مقرر داشت، اما چون بعدها به شرکت در قتل خلیفه و همدستی با ابولولو متهم شد مسلمین او را کشتند. پس از تسلیم هرمزان، شوشتر و جندی‌شاپور و بلاد دیگر خوزستان همه مسخر ابوموسی شدند و به این ترتیب فتح قسمت جلگه‌ای ایران تماما به دست مسلمین به انجام رسید. نام عربستان در دوره‌ای از تاریخ به گفته ریچارد فرای به خاطر تاثیر قوی عرب زبان‌های مهاجر به جنوب غربی این استان (مخصوصا مهاجرت بنی کعب و بنی لام) از قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی، نام عربستان به این ناحیه‌استان از زمان صفویه اطلاق گردید تا اینکه در زمان رضا شاه پهلوی با نام خوزستان جایگزین شد که خط پایانی بر آرزوهای تجزیه طلبانه شیخ خزعل، رئیس قبیله کعب بود. در اواخر قرن ۱۶ میلادی قبیله کعب از عراق به جنوب خوزستان مهاجرت کردند. در طی قرون موفقیت‌آمیز قبایل عرب بیشتری از جنوب عراق به نوار مرزی جنوب غربی خوزستان مهاجرت کرده‌اند. در گویشهای فارسی باستان و پارسی میانه که در خوزستان و جنوب غربی ایران تکلم می‌شده (و هنوز می‌شود) «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفته‌اند. البته تا سالهای اخیر این اسامی را با حرف (ح) نیز می‌نوشته‌اند. از سوی دیگر «یاقوت حموی» واژه «خوز» را با نامهای «خوز» و «هوز» و «اهواز» و «هویزه» هم ریشه می‌داند. «اهواز» محرف واژه «آواز» و «اوجا» نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آورده شده و این نام در کتیبه نقش رستم «خواجا» یا «خوجا» حک شده که هزار سال پیش، مرکز حکومت نشین استان خوزستان بوده‌است. پس از هخامنشی، در دوران اشکانی، ساسانی و تمام دوران اسلامی شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بوده‌است. در سال ۱۳۰۳ در پی شیوع بیماری وبا در شوشتر مرکز حکومتی خوزستان به شهر تازه تاسیس اهواز که در ان زمان به نام ناصرالدین شاه ناصریه خوانده می‌شد منتقل شد و تاکنون نیز اهواز است. «به هر حال به وسیله بیگانگان برای تعمیم نام عربستان و فراموش شدن کلمه خوزستان سعی بسیار به کار رفت. این وضع تا سال ۱۳۰۳ه‌. ش؛ که حکومت مرکزی موفق شد پس از چندین سال غفلت از امور خوزستان به آن ناحیه توجه کند، باقی بود. در این تاریخ نام عربستان به کلی از فرمانها و مکاتبه‌های دولتی حذف و به {نام قدیمی آن خوزستان تغییر نام یافت.» در شاهنامه فردوسی به تصحیح جلال خالقی مطلق از این خطه با نام خوزیان یاد شده‌است. برای نمونه: بیت بشد تیز با لشکر خوزیان برآن سود جستن سرآمد زیان بیت وزان پس بر کشور خوزیان فرستاد بسیار سود و زیان بیت همی‌رفت تا کشور خوزیان ز لشکر کسی را نیامد زیان «ابن منظور» به سال ۷۱۱ ه‌.ق در «لسان العرب» اشاره دارد: و الخوز جیل من الناس، اعجمی معرب، یعنی: «خوز» قوم یا قبیله‌ای از مردم عجمند. از سوی دیگر «خوز» را به معنی «شکر» و «نیشکر» نیز معنا می‌کنند. زیرا خاک حاصلخیز و بارور خوزستان، استعداد ویژه‌ای برای رشد این گیاه داشته و آنجا بهترین محصول نیشکر را به دست می‌داده‌است. در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «حجوستان» و «حبوجستان و اجار» آمده‌است که به نظر می‌آید، برگرفته از پارسی میانه با عناوین «حبوجستان» و حوجستان است. همچنانکه در بعضی از گویشهای رایج در این استان «بختیاری» برای ادای حرف «خ» از «ح» نیز بهره می‌گیرند؛ بنابراین واژگان «اوج»، «هوز»، «هوج»، «حوز» و «خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند «ستان» و «اوجستان» به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از «هوجستان» به «خوزستان» تغییری یافته‌است. در متون پارتی نیز واژه هوزستان اشاره به همان نام خوزستان در دوران نوین دارد. در گویشهای فارسی باستان و پارسی میانه «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفته‌اند. جمعیت‌شناسی برپایه نتایج نهایی سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبان‌ماه ۱۳۷۵ جمعیت استان خوزستان ۳،۷۴۶،۷۷۲ نفر بوده‌است که از این تعداد ۶۴ درصد در سکونتگاه‌های شهری و ۳۵ درصد در سکونتگاه‌های روستایی زندگی می‌کردند و ۱ درصد کوچرو بوده‌اند. شمار عرب‌ها در نواحی روستایی استان خوزستان در سال ۷۸ تعداد ۴۲۹۱۹۷ نفر برآورد شده که حدود ۳۷٫۸ درصد کل جمعیت روستایی استان را دربر می‌گرفت. جمعیت تخمینی عرب‌های استان خوزستان برپایه آمار ذکر شده آن سال بین یک میلیون و هشتصد هزار تا دو میلیون نفر بوده‌است که با در نظر گرفتن جمعیت کل استان در آنزمان که ۳،۷۴۶،۷۷۲ نفر ذکر شده حدود ۵۱ درصد جمعیت استان تخمین زده می‌شود. این تخمین در پژوهش شورای فرهنگ عمومی که در سال ۱۳۸۹ انجام شد رقم ۵۱٫۵٪ (۳۵٫۶٪ مرد، ۳۱٫۹٪ زن) را نشان داد. زبان گویش‌های بومی خوزستان، مانند هرجای دیگر ایران، از سوی زبان معیار تحت فشار قرار دارند. عوامل تهدید کننده موجودیت آنها افزایش باسوادی، گسترش رسانه‌های جمعی، از جمله اینترنت، و رشد اقتصادی است. مورد آخر منجر به یک‌جانشینی عشایر، مهاجرت از روستا به شهر، و مهاجرت گسترده از دیگر نواحی کشور به درون استان شده‌است. باید به جابجایی جمعیت در نتیجه جنگ ایران و عراق و انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نیز اشاره کرد. همه این عوامل منجر به کاهش سخنگویان به گویش‌های بومی می‌شود. پیش از وقوع مهاجرت گسترده در جریان قرن بیستم و پس از آن، جمعیت خوزستان غالبا از دو گروه زبانی تشکیل می‌شد: سخنگویان به عربی، که در نواحی کشیده شده از خلیج فارس و شط العرب به سوی شهر اهواز زندگی می‌کردند، و سخنگویان به گویش‌های ایرانی که در نواحی به سوی شمال غرب و کوهپایه‌های رشته کوه زاگرس ساکن بودند. عربی خوزستانی از نوع خلیج فارسی است، که به‌طور بنیادین فرقی با عربی کویتی ندارد. گرچه ارزیابی زبانی از خوزستان تاکنون انجام نشده، گویش‌های صحبت شده توسط ایرانی زبانان استان به نظر بر دو نوع می‌رسد: دزفولی- شوشتری، که در آن دو شهر بدان صحبت می‌شود، و زبان لری بختیاری که توسط عشایری که در مناطق کم ارتفاع خوزستان قشلاق می‌کنند و کسانی که در روستاها و شهرهایی چون آغاجاری، مسجدسلیمان، و رامهرمز زندگی می‌کنند، صحبت می‌شود. ترکیب قومی خاک بختیاری، منتشر شده توسط دانشنامه ایرانیکا. ایرانیکا گستره سکونتگاه بختیاری‌ها را از فریدن تا اهواز معرفی می‌کند. استان خوزستان تیره‌های گوناگون انسانی را در بر می‌گیرد. خوزستان از لحاظ خرده‌فرهنگ‌ها متکثرترین استان ایران است. عرب‌ها، لرها، فارس‌های بومی شهرها و.. از آن جمله می‌باشد که به تفصیل در ذیل می‌آیند: بومیان خوزستان، مردم بومی فارس زبان شوشتر، دزفول، بهبهان، ماهشهر، رامهرمز، هندیجان، رامشیر (رام اردشیر)، زیدون، سربندر (قنواتی)، شادگان (قنواتی) از بازماندگان مردم شهرنشین باستان خوزستان هستند و هر کدام گویش مخصوص به خود دارند که با هم متفاوتند. عرب‌های خوزستان، طوایف عرب خوزستان همگی از دسته کوچ نشین، غیر ثابت و با اصل و نسب مشخص در شبه جزیره عربستان بودند. مهاجرت ایشان به جنوب غربی خوزستان از سده نهم ه‌.ق پس از دعوی سید محمد مشعشع از روسای قبایل عرب شبه جزیره عربستان، پس از فتح هویزه شروع گردید و تا زمان معاصر ادامه یافت. بزرگترین این طوایف بنی طرف است که حدود سیصد سال پیش پس از گذر از اروند رود وارد خوزستان شدند. در دهه‌های اخیر به ویژه از زمان جنگ به این سو، در برخی از شهرهای این منطقه نیز ساکن گردیدند. تا پیش از جنگ ایران و عراق عمده تمرکز جمعیتی عربهای خوزستان، شادگان، سوسنگرد، هویزه و روستاهای جنوب غربی خوزستان بود که پس از شروع جنگ، جنگ‌زدگان عرب در (بیشتر شهرکهای اطراف) شهرهای امیدیه، ماهشهر و اهواز سکنی یافتند. شهر صنعتی و تجاری خرمشهر که پس از جنگ کاملا خالی از سکنه بوده‌است نیز محل اسکان جمعیت زیادی از عشایر عرب شد. بختیاریها که از هزاره‌های دور در خوزستان و عراق (تا سده‌های اولیه اسلامی) حضور داشته‌اند. شهرهای ایذه ،مسجد سلیمان، هفتکل ،باغملک ،اندیکا، لالی، سالند (سردشت دزفول)، صفی‌آباد، قلعه خواجه، دهدزو.. به صورت اصلی و سایر شهرهای خوزستان نیز جمعیت قابل توجهی از ایشان را در خود دارند. طرح لباس اینان، ترسیمی از معبد چغازنبیل شوش است. بر خلاف نام استان چهار محال و بختیاری، مرکزیت جمعیتی اینان خوزستان است. مسجد سلیمان نیز به عنوان پایتخت بختیاری ایران شناخته می‌شود. در نقشه‌های زمین‌شناسی، زمین‌های وسیعی از نیمه مرکزی خوزستان به سمت شمال و شرق، به نام کنگلومرای بختیاری شناخته می‌شود. اوکسیان (هوزیان) زمان هخامنشی که از سپاهیان ویژه امپراتوری ایران بوده‌اند تطبیق با ایشان دارد که به روایتی نام خوزستان نیز از نام ایشان گرفته شده‌است: پارسی‌ها (۲۷۰۰ سال قبل) با عیلامی‌ها (هالتامتی‌ها) درآمیختند و نژاد واحدی به وجود آوردند که بعدها در دوره‌های هخامنشی و ساسانی «هسی یا اوکسی یا خوزی یا هوزی» نامیده شدند و در سده ۶ هجری قمری به نام لر بزرگ، و در اوایل دوره صفویه، بختیاری خوانده شدند. لرها (لر کوچک)، قلمرو اینان که در سده‌های اولیه اسلامی نیز حضورشان در این منطقه گزارش شده، در منطقه شمال غرب خوزستان، ازشوش تا الوار در شمال اندیمشک امروزی بوده‌است و امروزه نیز تمرکز شهری جمعیتی ایشان نیز در اندیمشک، شوش، حسینیه و الواراست. (رج:همان منبع)) مندائیان اقتصاد و منابع طبیعی بی‌قاب در سال ۱۲۸۷ خورشیدی نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه، توسط گروهی بریتانیایی به سرپرستی ویلیام ناکس دارسی در شهر مسجد سلیمان در خوزستان حفر و نفت از آن استخراج شد. این چاه که به «چاه شماره یک» مشهور است، نخستین چاه نفت در جهان است که از آن در مقیاس صنعتی، نفت استخراج شده، و اولین گام در تاسیس صنعت نفت ایران و شرکت نفت انگلوپرشین بوده‌است. چاه شماره یک هم‌اکنون به صورت موزه تحت مدیریت شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب ایران (NISOC) اداره می‌شود. استان خوزستان غنی‌ترین استان ایران در زمینه منابع نفت و گاز است که در حال حاضر عمده درآمد کشور از راه صدور این دو محصول حاصل می‌شود. اهواز، مرکز صنایع پخش نفت و گاز در خوزستان و تمامی مناطق نفتخیز در جنوب، غرب و شرق ایران است. پالایشگاه آبادان و پتروشیمی بندر امام و پتروشیمی ماهشهر از جمله صنایع وابسته به نفت در این استان هستند. کارخانجات ذوب و فولادسازی و محصولات آهنی و فولادی و لوله‌سازی از جمله صنایعی هستند که تاثیر بسزایی در اقتصاد منطقه و استان دارند. از جمله این مجموعه‌ها می‌توان به لوله‌سازی خوزستان، گروه ملی صنعتی فولاد ایران، شرکت فولاد خوزستان، نورد کاویان اشاره کرد. گرمای بیش از حد و تمرکز صنایع بزرگ در استان خوزستان باعث شده‌است که این استان پس از استان تهران بزرگترین مصرف‌کننده انرژی در ایران باشد. نیروگاه‌های حرارتی و گازی استان عبارتند از رامین، زرگان، آبادان، خرمشهر و فجر. تا چندی پیش قابلیت کشتی‌رانی تجاری در رود کارون تا بندری در شهر اهواز وجود داشت و بخشی از بار ترانزیت تجاری از این راه منتقل می‌شد. اما در پی عدم رسیدگی این کاربرد درحال حاضر منتفی است و کشتی‌رانی تجاری عملا انجام نمی‌گیرد. بندرهای آبادان و خرمشهر (با دسترسی از رود بهمن‌شیر) و ماهشهر و بندر امام پیش از جنگ ایران و عراق از لحاظ تجاری اهمیت فراوانی داشتند و مجموعه این بنادر با خط آهن خرمشهر-تهران، مسیر پراهمیتی برای حمل و نقل تجاری بود، اما در طول جنگ ایران و عراق، آسیب فراوانی دیدند و عملا مخروبه و متروکه شدند و امروز با روندی بسیار کند، به کسری از وضعیت سابق خود نزدیک می‌شوند. آب فراوان رودهای کارون، کرخه و هندیجان (زهره)، جراحی، مارون، اروندرود و دز که اکثرا جزو پرآب‌ترین رودهای ایران هستند و ساختار جلگه‌ای استان خوزستان، قابلیت بالقوه کشاورزی فراوانی در آن ایجاد کرده‌است. جدا از کشاورزی سنتی و نیمه مکانیزه محصولات سنتی (مثل برنج، گندم، مرکبات و صیفی‌جات)، نیشکر هم به صورت صنعتی در قالب طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان در ابعاد جغرافیایی وسیعی کاشته شده و مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. از جمله صنایع جانبی قدیمی نیشکر در خوزستان، مجتمع کاغذسازی هفت‌تپه است که از دیرباز با استفاده از ضایعات نیشکر به تولید کاغذ می‌پردازد. شهرستان‌های خوزستان بندانگشتی استان خوزستان دارای ۲۷ شهرستان و ۵۴ شهر و ۵۲ بخش و ۱۱۲ دهستان و ۳۸۸۰ آبادی مسکونی و ۲،۵۱۴ آبادی غیر مسکونی می‌باشد. نگاه کنید به: فهرست کامل شهرهای خوزستان. + شهرستان‌های استان خوزستان نام‌شهرستان جمعیت زبان شهرستان اهواز ۱،۳۱۷،۳۷۷ فارسی، عربی، بختیاری شهرستان آبادان ۲۷۵،۱۲۶ فارسی؛ عربی شهرستان آغاجاری فارسی، بختیاری، عربی شهرستان امیدیه ۸۵،۱۹۵ فارسی، بختیاری، عربی شهرستان اندیکا ۴۹،۷۲۸ بختیاری شهرستان اندیمشک ۱۵۴،۰۸۱ گویش لری شهرستان ایذه ۱۹۳،۵۱۰ بختیاری شهرستان باغ‌ملک ۱۰۳،۲۱۷ بختیاری شهرستان باوی عربی، فارسی شوشتری شهرستان بندر ماهشهر ۲۴۶،۸۰۴ فارسی، عربی، شهرستان بهبهان ۲۱۰،۰۰۰ فارسی بهبهانی، فارسی معیار، بختیاری، شهرستان حمیدیه عربی شهرستان خرمشهر ۱۵۵،۲۲۴ عربی، فارسی شهرستان دزفول ۴۲۰،۰۰۰ فارسی دزفولی، بختیاری شهرستان دشت آزادگان ۱۲۶،۸۶۵ عربی شهرستان رامشیر ۴۹،۲۳۸ عربی، بختیاری، فارسی شهرستان رامهرمز ۱۲۰،۱۹۴ بختیاری، شهرستان شادگان ۱۳۸،۲۲۶ عربی شهرستان شوش ۱۸۹،۷۹۳ فارسی، عربی، بختیاری شهرستان شوشتر ۱۹۲،۳۶۱ فارسی شوشتری، بختیاری شهرستان کارون عربی شهرستان گتوند ۵۸،۳۱۱ بختیاری شهرستان لالی ۸۸،۸۹۵ بختیاری شهرستان مسجدسلیمان ۱۹۷،۲۲۶ بختیاری شهرستان هفتکل ۲۳،۶۳۳ بختیاری شهرستان هندیجان ۳۵،۹۳۲ بختیاری، فارسی شهرستان هویزه عربی جزایر خوزستان خوزستان دارای جزایر مختلفی است؛ که از جمله آن‌ها می‌توان به جزایر بونه و درا که به آن‌ها دیره و بنه هم می‌گویند و همچنین به جزیره آبادان و جزیره مینو اشاره کرد. میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان در جنگ ایران و عراق این استان از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا واپسین روز جنگ ایران و عراق همواره صحنه عملیاتهای گوناگون ایران برای بازپس‌گیری مناطق اشغال شده توسط نیروهای ارتش عراق بود. در آغاز جنگ شهرهایی چون آبادان، سوسنگرد، بستان، دزفول، اندیمشک، خرمشهر، و اهواز که مرکز استان بود مرتبا هدف حملات موشکی و توپخانه ارتش عراق قرار داشتند. خوزستان از جمله استان‌هایی است که در طول جنگ هشت ساله دچار آسیب و خسارت فراوانی شد. اشغال طولانی‌مدت برخی مناطق استان، موشک‌باران دایمی برخی شهرها و حملات هوایی و زمینی به شهرهای دزفول، بستان، هویزه، سوسنگرد، اهواز، شوش، شوشتر، شادگان، اندیمشک و بسیاری از مناطق دیگر، همه و همه باعث آسیب‌های فراوان به سرمایه‌های طبیعی و انسانی و زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن شد. باستان‌شناسی چغازنبیل ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو سازه‌های آبی شوشتر (مجموعه آبشارها، آسیابها، پلها و سدهای باستانی) ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو قلعه سلاسل (شوشتر) کاخ آپادانا (شوش) بند میزان (شوشتر) پل بند لشکر (شوشتر) مسجد جامع شوشتر آرامگاه دانیال نبی (شوش) قلعه شوش برج کلاه فرنگی شوشتر (شوشتر) پل بند شادروان (شوشتر) آرامگاه یعقوب لیث معبد بردنشانده (مسجدسلیمان) صفه سر مسجد (مسجدسلیمان) آسیاب‌ها و آبشارها. بخشی از سازه‌های آبی شوشتر پل قدیم (دزفول) (با ۱۷ قرن سابقه) الیماییس ارجان (بهبهان) تپه چغا در گتوند آتشگاه مسجدسلیمان شیرهای سنگی بختیاری شهر باستانی ایذه (آیاپیر، آنزان، انشان، مالمیر) منطقه باستانی کول فرح (ایذه) منطقه باستانی اشکفت سلمان (ایذه) کلیسای ارامنه (آبادان) مسجد رنگونی‌ها (آبادان) موزه آبادان سینما تاج آبادان خانه بچاری (آبادان) فهرست مشاهیر استان خوزستان
[ "اهواز", "سید محمدعلی موسوی جزایری", "غلامرضا شریعتی", "استان‌های ایران", "ایران", "خلیج فارس", "میدان‌های نفتی ایران", "کیلومتر مربع", "فلات ایران", "پیش از میلاد", "ایلام (تمدن)", "هزاره سوم (پیش از میلاد)", "استان لرستان", "استان چهارمحال و بختیاری", "اصفهان", "استان ایلام", "استان کهگیلویه و بویراحمد", "استان بوشهر", "عراق", "مجلس شورای اسلامی", "مجلس خبرگان رهبری", "شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی", "شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب", "شرکت ملی حفاری ایران", "شرکت فولاد خوزستان", "شرکت نفت و گاز اروندان", "فارسی باستان", "عیلام", "داریوش یکم", "خشایارشا", "استرابون", "پلینیوس", "شوش", "هویزه", "راجر سیوری", "فارسی میانه", "پهلوی ساسانی", "پارتی", "پهلوی اشکانی", "گندی‌شاپور", "سوات سوجک", "ابن حوقل", "معجم البلدان", "ریچارد فرای", "زبان عربی", "ابن خردادبه", "عضدالدوله دیلمی", "احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم", "ابوریحان بیرونی", "محمد بن موسی خوارزمی", "زاگرس", "کوه چو", "زردکوه", "شاویش", "آب‌بندان", "مامازاد", "کوه سیاه", "کوه چال", "جلگه خوزستان", "گنبد نمکی", "کارون", "شوشتر", "آب دز", "اروندرود", "دانشنامه ایرانیکا", "رود کرخه", "سفیدرود", "تالاب هورالعظیم", "بروجرد", "چهاربره", "دزفول", "بند قیر", "کشاورزی متمرکز", "رود مارون", "راه باریک", "گل گیلک", "یاسوج", "رود اعلاء", "چم هاشم", "جراحی (رود)", "رامهرمز", "رامشیر", "خورموسی", "دانشنامه جهان اسلام", "زهره (رود)", "کهگیلویه", "هندیجان", "هخامنشی", "انشان", "انزان", "میان‌رودان", "لرستان", "خوزستان", "کوروش بزرگ", "فارس (سرزمین)", "هخامنشیان", "شوش (شهر باستانی)", "جغرافی‌دان", "بیت‌المقدس", "ابن بطوطه", "مراکش", "بغداد", "دانشگاه", "جندی شاپور", "پزشکی", "یونان", "مصر", "هند", "روم", "ساسانیان", "شاپور اول", "شاپور دوم", "انوشیروان", "دانشمند", "شاعر", "ابونواس حسن بن هانی اهوازی", "عبداله بن میمون اهوازی", "نوبخت اهوازی", "ابن سکیت", "دعبل خزائی", "اردوان پنجم", "اردشیر بابکان", "نبرد هرمزدگان", "اشکانیان", "بصره", "مغیره بن شعبه", "مغیره", "جزیه", "ابوموسی اشعری", "هرمزان", "کوفه", "مدینه", "ابولولو", "شیخ خزعل", "زبان پارسی میانه", "یاقوت حموی", "جلال خالقی مطلق", "شکر", "نیشکر", "عرب‌های ایران", "عربی", "زبانهای ایرانی", "عربی خلیجی", "عربی کویتی", "دزفولی (گویش)", "گویش شوشتری", "لری بختیاری", "بومیان خوزستان", "بهبهان", "ماهشهر", "زیدون", "سربندر", "قنواتی", "شادگان", "گویش", "عرب‌های خوزستان", "شبه جزیره عربستان", "بنی طرف", "اروند رود", "جنگ ایران و عراق", "سوسنگرد", "امیدیه", "خرمشهر", "بختیاری", "ایذه", "مسجد سلیمان", "هفتکل", "باغملک", "اندیکا", "لالی", "سالند", "صفی‌آباد", "قلعه خواجه", "دهدز", "چغازنبیل", "چهار محال و بختیاری", "اوکسیان", "هوزیان", "ساسانی", "لر بزرگ", "لر", "لر کوچک", "الوار", "اندیمشک", "حسینیه", "خورشید", "نفت", "خاورمیانه", "بریتانیا", "ویلیام ناکس دارسی", "چاه شماره یک", "شرکت نفت انگلوپرشین", "شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب ایران", "گاز طبیعی", "گاز", "پالایشگاه آبادان", "پتروشیمی بندر امام", "لوله‌سازی خوزستان", "گروه ملی صنعتی فولاد ایران", "نورد کاویان", "استان تهران", "نیروگاه رامین", "نیروگاه زرگان", "نیروگاه آبادان", "نیروگاه خرمشهر", "نیروگاه فجر", "رود کارون", "آبادان", "بهمن‌شیر", "بندر امام خمینی", "خط آهن", "تهران", "کرخه", "جراحی", "مارون", "دز", "کشاورزی", "برنج", "گندم", "مرکبات", "صیفی‌جات", "طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان", "کاغذ", "شهرستان", "شهر", "بخش (تقسیمات کشوری)", "دهستان", "آبادی", "فهرست شهرهای خوزستان", "شهرستان اهواز", "فارسی", "شهرستان آبادان", "شهرستان آغاجاری", "گویش بختیاری", "شهرستان امیدیه", "شهرستان اندیکا", "شهرستان اندیمشک", "گویش لری", "شهرستان ایذه", "شهرستان باغ‌ملک", "شهرستان باوی", "فارسی شوشتری", "شهرستان بندر ماهشهر", "شهرستان بهبهان", "فارسی بهبهانی", "فارسی معیار", "شهرستان حمیدیه", "شهرستان خرمشهر", "شهرستان دزفول", "فارسی دزفولی", "شهرستان دشت آزادگان", "شهرستان رامشیر", "شهرستان رامهرمز", "شهرستان شادگان", "شهرستان شوش", "شهرستان شوشتر", "شهرستان کارون", "شهرستان گتوند", "شهرستان لالی", "شهرستان مسجدسلیمان", "شهرستان هفتکل", "شهرستان هندیجان", "شهرستان هویزه", "جزیره آبادان", "جزیره مینو", "ارتش عراق", "بستان", "موشک", "توپخانه", "انسان", "اجتماعی", "اقتصادی", "سازه‌های آبی شوشتر", "قلعه سلاسل", "کاخ آپادانا (شوش)", "بند میزان", "پل بند لشکر", "مسجد جامع شوشتر", "آرامگاه دانیال نبی", "قلعه شوش", "برج کلاه فرنگی شوشتر", "بند قیصر", "آرامگاه یعقوب لیث", "معبد بردنشانده", "صفه سر مسجد", "پل قدیم (دزفول)", "الیماییس", "ارجان", "تپه چغا در گتوند", "آتشگاه مسجدسلیمان", "شیرهای سنگی بختیاری", "آیاپیر", "آنزان", "مالمیر", "کول فرح", "اشکفت سلمان", "کلیسای ارامنه‌آبادان", "مسجد رنگونی‌های آبادان", "موزه آبادان", "سینما نفت", "خانه بچاری", "فهرست مشاهیر استان خوزستان" ]
[ "استان خوزستان", "استان‌های ایران", "استان‌های شاهنشاهی ساسانی", "جنگ ایران و عراق", "هلال حاصل‌خیز" ]
411
آرامگاه یعقوب لیث
2
42
0
[ "آرامگاه يعقوب ليث", "آرامگاه یعقوب لیث صفاری", "آرامگاه يعقوب ليث صفاري", "ارامگاه یعقوب لیث", "ارامگاه یعقوب لیث صفاری", "آرامگاهٔ یعقوب لیث", "آرامگاهٔ یعقوب لیث صفاری", "ارامگاه يعقوب ليث", "ارامگاه يعقوب ليث صفاري", "آرامگاهٔ يعقوب ليث", "ارامگاهٔ یعقوب لیث", "آرامگاهٔ يعقوب ليث صفاري", "ارامگاهٔ یعقوب لیث صفاری", "ارامگاهٔ يعقوب ليث", "ارامگاهٔ يعقوب ليث صفاري", "آرامگاه یعقوب لیث صفاری/ پیرشابوالقاسم" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "آرامگاه یعقوب لیث صفاری" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "آرامگاه یعقوب لیث.jpg" }, { "Item1": "استان", "Item2": "[[خوزستان]]" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "[[شهرستان دزفول]]" }, { "Item1": "نوع بنا", "Item2": "ملات گچ و خاک" }, { "Item1": "کاربری", "Item2": "آرامگاه" }, { "Item1": "دیرینگی", "Item2": "دودمان صفاریان" }, { "Item1": "شماره ثبت", "Item2": "۲۵۵۰" }, { "Item1": "دوره ساخت اثر", "Item2": "صفاریان" }, { "Item1": "مالک فعلی اثر", "Item2": "[[سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری]]" } ], "Title": "جای‌های تاریخی ایران" }
آرامگاه یعقوب لیث صفاری ، در روستای شاه‌آباد در ده کیلومتری دزفول، سمت راست جاده دزفول به شوشتر قرار دارد. در کنار این آرامگاه بازمانده‌های شهر گندی شاپور دیده می‌شود. گنبد بلند مضرس (دندانه دار) سفید رنگ و جلال عمارت بقعه از دور کاملا جلوه‌گر است. در اطراف بقعه، قبرستان وسیعی است که در آن وجود سنگ قبرهای قدیمی، نشانگرتاریخ کهن این بنا می‌باشد. پیشینه در بخشهای مختلف ضریح آهنی این مقبره، از چوب صندوق میوه برای اتصال بخش‌های مختلف ضریح استفاده کرده‌اند و روی آجرها و دیوار قدیمی آرامگاه میخ‌هایی زنگ زده، سیم‌های کج و مهوج، تارعنکبوت‌های با گستره زیاد، موکت‌های رنگ و رو رفته، درب ورودی بسیار مواقع قفل زده شده، محوطه سازی نامناسب و… به نحو نازیبایی جلب توجه می‌کند. یعقوب لیث «رادمان پسر ماهک سیستانی» یکی از پادشاهان ایران و از دودمان صفاری بود. یعقوب لیث صفار نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد و پس از آن دیگر کسی حق نداشت در دربار او به زبانی غیر از پارسی سخن بگوید. دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب «تاریخ زبان فارسی» آورده‌است: در سال ۲۵۴هجری، یعقوب لیث صفار، دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تاسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد که این رسمیت تا کنون ادامه دارد. او کوشش کرد خلافت عباسی را سرنگون کند و حتی تا نزدیکی بغداد نیز پیش رفت، ولی روزگار به او امان نداد و در ماه شوال ۲۶۵ه. ق به بیماری قولنج مبتلا و در سرانجام در گندی شاپور درگذشت. معماری بنا بنا به اظهار مردم محلی حدود ۲۰ الی ۲۵ سال قبل کتیبه‌ای بر روی دیوار گنبد به خط عربی قدیم وجود داشته و در آن اسم یقعوب لیث سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) به روشنی نوشته شده بود. آرامگاه یعقوب لیث صفاری وضعیت مناسبی ندارد و در ضریح آهنی مقبره آن از چوب صندوق میوه برای اتصال بخشهای مختلف استفاده شده و روی آجرها و دیوار قدیمی آرامگاه نیز میخهایی زنگ زده و تار عنکبوت جلب توجه می‌کند.البته بنیادنیمرو خانه فرهنگ وهنرسیستانیها تلاش‌هایی را ازسال1390برای مرمت آرامگاه پدربزرگ سیستانیها آغازکرده است. بنای آرامگاه از یک ورودی برخوردار است و سطح داخلی آرامگاه را از سطح بیرونی آن جدا می‌کند. سازه اصلی بنا خشت خام است و نقوش برجسته و ملات گچ و خاک دارد. یعقوب لیث
[ "خوزستان", "شهرستان دزفول", "سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری", "یعقوب لیث", "شاه‌آباد", "دزفول", "شوشتر", "گندی شاپور" ]
[ "آرامگاه‌ها در استان خوزستان", "بناهای تاریخی استان خوزستان", "معماری ایرانی" ]
412
قاجاریان
6
7,160
0
[ "سلسله قاجاریه", "دوره قاجار", "دودمان قاجار", "سلسله قاجار", "دوره قاجاریه", "سلسله قاجاريه", "عصر قاجاریه", "دوران قاجار", "قجرها", "قاجاری", "دودمان قاجاریه", "قاجاریه", "عهد قاجار", "قاجار", "عهد قاجاریه", "عصر قاجار", "خاندان قاجار", "قاجاريان", "دولت علیه ایران", "ايل قاجار", "دورهٔ قاجار", "حکومت قاجار", "سلطنت قاجاریه", "حكومت قاجار", "دودمان قاجاريه", "دوره قاجاريه", "دورهٔ قاجاریه", "دورهٔ قاجاريه", "سلسلهٔ قاجار", "سلسلهٔ قاجاريه", "سلسلهٔ قاجاریه", "سلطنت قاجاريه", "عصر قاجاريه", "عهد قاجاريه", "قاجاري", "قاجاريه", "حکومت قاجاریه", "حكومت قاجاريه", "دولت قاجار" ]
false
6,858
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "native_name", "Item2": "شاهنشاهی قاجار" }, { "Item1": "conventional_long_name", "Item2": "[[ممالک محروسه ایران]]" }, { "Item1": "continent", "Item2": "[[اوراسیا]]" }, { "Item1": "region", "Item2": "[[خاورمیانه]]" }, { "Item1": "common_name", "Item2": "سلسله قاجار" }, { "Item1": "country", "Item2": "[[ایران (پرشیا)]]" }, { "Item1": "status", "Item2": "[[شاهنشاهی]]" }, { "Item1": "year_start", "Item2": "۱۷۸۹" }, { "Item1": "year_end", "Item2": "۱۹۲۵" }, { "Item1": "event_start", "Item2": "آغاز سلسله قاجار" }, { "Item1": "event_end", "Item2": "به قدرت رسیدن دودمان پهلوی" }, { "Item1": "event1", "Item2": "[[عهدنامه گلستان]]" }, { "Item1": "date_event1", "Item2": "۱۸۱۳" }, { "Item1": "event2", "Item2": "[[عهدنامه ترکمانچای]]" }, { "Item1": "date_event2", "Item2": "۱۸۲۸" }, { "Item1": "event3", "Item2": "[[معاهده پاریس]]" }, { "Item1": "date_event3", "Item2": "۱۸۵۷" }, { "Item1": "event4", "Item2": "[[پیمان آخال]]" }, { "Item1": "date_event4", "Item2": "۱۸۸۱" }, { "Item1": "event5", "Item2": "[[جنبش مشروطه ایران]]" }, { "Item1": "date_event5", "Item2": "۱۹۰۶" }, { "Item1": "p1", "Item2": "زندیه" }, { "Item1": "flag_p1", "Item2": "Zand Dynasty flag.svg" }, { "Item1": "p2", "Item2": "پادشاهی کارتلی-کاختی" }, { "Item1": "flag_p2", "Item2": "Flag_of_Kingdom_of_Kartli-Kakheti.svg" }, { "Item1": "p3", "Item2": "افشاریان" }, { "Item1": "flag_p3", "Item2": "Afsharid Imperial Standard (3 Stripes).svg" }, { "Item1": "p4", "Item2": "درانی" }, { "Item1": "flag_p4", "Item2": "Flag of the Abdali Afghan Tribes.jpeg" }, { "Item1": "s1", "Item2": "دودمان پهلوی" }, { "Item1": "flag_s1", "Item2": "State Flag of Iran (1964).svg" }, { "Item1": "s2", "Item2": "امپراتوری روسیه" }, { "Item1": "flag_s2", "Item2": "Flag of Russia.svg" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Tricolour Flag of Iran (1886).svg" }, { "Item1": "image_coat", "Item2": "Imperial Emblem of the Qajar Dynasty (Lion and Sun).svg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Greatest extent of the Qajar empire.png" }, { "Item1": "image_map_caption", "Item2": "نقشه ایران در آغاز سده ۱۹ میلادی (دودمان قاجار)" }, { "Item1": "national_anthem", "Item2": "''[[سلام شاه]]" }, { "Item1": "capital", "Item2": "[[تهران]]" }, { "Item1": "common_languages", "Item2": "[[زبان فارسی]] (زبان رسمی) [[زبان ترکی آذربایجانی]] (<small>ادبیات درباری و زبان مادری </small>)" }, { "Item1": "government_type", "Item2": "[[پادشاهی مطلقه]] <small>(۱۷۸۹–۱۹۰۶)</small>[[پادشاهی مشروطه]] <small>(۱۹۰۶–۱۹۲۵)</small>" }, { "Item1": "title_leader", "Item2": "[[شاهنشاه]]، [[خاقان]]" }, { "Item1": "leader1", "Item2": "[[آقامحمدخان قاجار]] <small>(نخستین)</small>" }, { "Item1": "year_leader1", "Item2": "۱۷۸۹–۱۷۹۷" }, { "Item1": "leader2", "Item2": "[[احمدشاه قاجار]] <small>(واپسین)</small>" }, { "Item1": "year_leader2", "Item2": "۱۹۰۹–۱۹۲۵" }, { "Item1": "deputy1", "Item2": "[[نصرالله مشیرالدوله]] <small>(نخستین)</small>" }, { "Item1": "deputy2", "Item2": "[[رضاشاه پهلوی]] <small>(آخرین)</small>" }, { "Item1": "year_deputy1", "Item2": "۱۹۰۶" }, { "Item1": "year_deputy2", "Item2": "۱۹۲۳–۱۹۲۵" }, { "Item1": "title_deputy", "Item2": "[[فهرست نخست‌وزیران ایران پس از مشروطه]]" }, { "Item1": "currency", "Item2": "[[قران]]" } ], "Title": "Former Country" }
قاجار (قجر)، قاجاریه یا قاجاریان نام دودمانی است که از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ بر ایران به مدت صد و سی سال فرمان راندند. بنیانگذار این سلسله آقامحمدخان قاجار است. وی تهران را به عنوان پایتخت انتخاب کرد و آخرین پادشاه قاجار، احمدشاه قاجار بود که در سال ۱۳۰۴ برکنار شد و رضاشاه پهلوی جای او را گرفت. سردودمان قاجاریه مربوط به یکی از طایفه‌های ترک اغوز به نام ایل قاجار بود که بر اثر یورش مغول از آسیای میانه به ایران مهاجرت کردند. آنان ابتدا در پیرامون ارمنستان ساکن شدند. خاندان قاجار یکی از خانواده‌های دارای زیرشاخه‌های نسبتا زیاد در ایران محسوب می‌گشت و آخرین دودمان پادشاهی ترک تبار تاریخ ایران از این خاندان بود. اعضای این خاندان از نوادگان پسری شاهزادگان قاجار هستند. پس از اجباری شدن نام خانوادگی و شناسنامه در دوره رضاشاه، هرکدام از شاخه‌های این خانواده نامی انتخاب کردند که اغلب برگرفته از نام یا لقب شاهزاده‌ای بود که نسب خود را به او می‌رساندند. اکنون بسیاری از نوادگان قاجار در ایران، جمهوری آذربایجان، اروپا و آمریکا زندگی می‌کنند. پیشینه ایل قاجار سردودمان قاجاریه مربوط به یکی از طایفه‌های ترک اوغوز در شمال شرق ایران به نام ایل قاجار بود که از آسیای میانه به ایران آمدند. آنان ابتدا در پیرامون ارمنستان ساکن شدند که شاه عباس بزرگ یک دسته از آنان را در استرآباد (گرگان امروزی) ساکن کرد و حکومت قاجاریه نیز از قاجارهای استرآباد تشکیل یافته‌است. قبیله قاجار یکی از قبایل ترک قزلباش بود که ارتش صفوی محسوب می‌شدند. پس از حمله مغول به ایران و بین‌النهرین، قاجارها نیز به همراه چند طایفه ترکمان و تاتار دیگر به شام و آناتولی کوچیدند. هنگامی که تیمور گورکانی به این ناحیه تاخت، قبایل ترک بسیاری از جمله قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و قصد بازگرداندن آن‌ها به آسیای میانه را داشت؛ ولی آن‌ها به خواهش خواجه علی سیاهپوش - صوفی خانقاه صفوی - آزاد شدند که این موضوع باعث شیعه شدن آنان و ارادتشان به خاندان صفوی شد. پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه قزلباش شدند. ایل قاجار ابتدا در شمال رود ارس ساکن بود و در آن زمان به دلیل کمک‌های بزرگی که به دربار صفوی می‌نمود، قدرت بیشتری یافت و سپس شاه عباس یکم دسته‌ای از آنان را به غرب استرآباد و دشت گرگان کوچاند تا به عنوان سدی در برابر حملات پیاپی قبایل ترکمن و ازبک عمل کنند. ایل قاجار در استرآباد به دو شاخه تقسیم شدند. شاخه بالای رود گرگان به یوخاری‌باش (بالادستی) و شاخه پایین رود گرگان به آشاغی باش (پایین دستی) معروف شدند. حکومت قاجاریه از ایل آشاغی باش تشکیل یافت. تلاش برای پادشاهی پس از یورش افغانها و فروپاشی حکومت صفویه، شاه تهماسب دوم - پادشاه آواره صفوی - پس از مدتی به مازندران گریخت و فتحعلی‌خان قاجار خدمت وی را پذیرفت. فتحعلی خان قاجار سردار سپاه تهماسب دوم شد و در حقیقت تهماسب بازیچه‌ای در دست فتحعلی خان بود. اما با پیوستن نادر به سپاه تهماسب، فتحعلی خان مقام پیشینش را از دست داد و در مشهد به تحریک نادر کشته شد. پس از فتحعلی خان، پسر دوازده ساله‌اش محمدحسن خان قاجار جای او را گرفت؛ ولی نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمدحسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت یوخاری‌باشها که ساکنین بالادست رود گرگان بودند را به حکم رانی منصوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و چندگانگی میان طوایف قاجار، نگران ناآرامی‌های داخلی نگردد و آشاغی باش‌ها زیر نظر حکومت ایشان گردند. پس از مرگ نادر شاه در سال ۱۱۲۶ هجری خورشیدی، طایفه قاجارهای استرآباد به سردمداری محمدحسن خان در پی به‌دست آوردن پادشاهی برآمدند. اما در نهایت از کریم خان زند شکست خوردند و محمدحسن خان در نبرد با سپاه صادق خان زند کشته شد. فرزندان او از جمله آقامحمد خان و حسینقلی خان جهانسوز به عنوان گروگان در دربار زندیه نگهداری شدند. یک بار حسینقلی خان که از سوی کریم خان زند برای سرکوبی حاکم استرآباد فرستاده شده بود، در سمنان یاغی شد، ولی به دست زکی خان زند کشته شد. تشکیل حکومت پادشاهی قاجاریه کتیبه فتحعلی شاه قاجار (چشمه علی) مرزهای ایران در اواخر دوره قاجار در نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه هنوز مراسم خاکسپاری کریم خان (۱۱۹۳هجری قمری) پایان نیافته بود که سران حکومت برای کسب قدرت به کشمکش پرداختند. سرانجام در سال ۱۲۰۳ هجری قمری لطفعلی خان فرزند جعفرخان به قدرت رسید. شش سالی که لطفعلی خان به ظاهر قدرت را در دست داشت جز درگیری با مخالفان کار دیگری نداشت. در این دوران کشمکش‌های داخلی زندیه باعث شده بود، سران ایل قاجار که در شمال ایران، نواحی گرگان و مازندران علی‌الخصوص در استرآباد نفوذ داشتند، به سوی گرفتن قدرت خیزبردارند و پس از آخرین درگیری‌های بین لطفعلی خان و آقامحمدخان، خان قاجار به شیراز لشکرکشی کرد و پایتخت آخرین بازمانده دودمان زند را محاصره کرد. دو ماه محاصره، باعث کمبود مواد غذایی برای سربازان و چارپایان قجرها شد و آن‌ها به ناگزیر به تهران بازگشتند. لطفعلی خان به خیال پیشگیری از حمله مجدد وی به کرمان لشکرکشی کرد تا بر آنجا مسلط شود و راه نفوذ خان قاجار را سد کند. اما وی در این حمله موفق نبود و به شیراز بازگشت. این شکست سیاسی آثار بدی در درون نظام زندیه گذاشت و برخی سران و قدرتمندان درون حکومت به دلیل عدم کفایت لطفعلی خان به فکر توطئه علیه وی افتادند. سرانجام با لشکرکشی آقا محمدخان به شیراز، با نوعی حیله جنگی لطفعلی خان شکست خورد و به کرمان گریخت. آقا محمد خان در سال ۱۲۰۶ هجری قمری در عمارت کلاه فرنگی شیراز به تخت نشست. طی دو سال بعد میان این دو رهبر نبردهای پراکنده یی رخ داد تا لطفعلی خان سرانجام در ۱۲۰۸ بر کرمان مسلط شد. این خبر آقامحمدخان را برانگیخت که کار وی را یکسره کند؛ لذا در تابستان همان سال وی با لشکری مجهز به کرمان حمله برد و پس از نه ماه از محاصره شهر در حالیکه اردوی قاجار به شدت خسته شده بود و خان قاجار قصد مراجعه به تهران و دست بردار شدن از حکومت زندیه را داشت، با خیانت عده‌ای از داخل شهر کرمان و بازکردن یکی از دروازه‌های شهر و با شکست لطفعلی خان کرمان را تسخیر کرد و به کشتار و قتل‌عام مردم آن دیار پرداخت. بسیاری از مردم را کور کرد و عده زیادی را به طرز فجیعی به قتل رساند. لطفعلی خان نیز که به بم گریخته بود توسط حاکم آنجا دستگیر و تسلیم آقا محمد خان شد. به دستور وی ابتدا لطفعلی خان را کور کرده و پس از تجاوز جنسی، به طرز فجیعی به قتل رساندند. بدین سان سلسله زندیه به نقطه پایان خود رسید. اقدامات و رخدادهای مهم در دوران حکومت قاجاریه در زمان این دودمان حکومتهای استانی در مناطق گوناگون سرزمین ایران با جنگ یا مصالحه از میان رفتند و جای خود را به سامانه‌ای فدرالی با تبعیت از دولت مرکزی دادند و «کشور» ایران به مفهوم مدرن برای اولین بار شکل گرفت. رنگها و ترتیب آن‌ها در پرچم کنونی ایران در زمان زمان پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار و در زمان صدارت امیرکبیر مدون گردید و برای اولین بار نیز در دوران صدارت امیرکبیر به سال ۱۸۴۹ در سفارت ایران در لندن پرچم شیر و خورشید ایران برافراشته شد.۱۸ هم‌زمان با دوران حکومت قاجاریه که مصادف با اوج انقلاب صنعتی در اروپا بود، ایران با دنیای غرب آشنا گردید. بسیاری از دستاوردهای دنیای صنعتی همچون کارخانه‌های تولید انبوه، تولید الکتریسیته، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق، شهرسازی مدرن، راهسازی مدرن، خط آهن، سالن اپرا (که در ایران به سالن تعزیه تغییر کاربری داد) در کشورهای صنعتی بوقوع پیوسته بودند، بنابراین در ایران نیز تلاش گردید که مشابه آن‌ها به اجرا گذاشته یا احداث گردد. تمامی اولین اقدامات در جهت مدرنیزاسیون با کوشش‌های عباس میرزا در تبریز آغاز شد اما به علت مرگ نابه هنگام وی عقیم ماند و بعدها امیرکبیر این اقدامات را در تهران پی گرفت. مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تاسیس شد و اولین مدرسه جدید ایران بود. شاهزادگان قاجار نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانش‌های مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده می‌شد و بسیاری از معلم‌های آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. اعزام اولین گروه‌ها از دانشجویان ایرانی به اروپا جهت تحصیل در شاخه‌های پزشکی و مهندسی در زمان حکومت قاجاریه و توسط عباس میرزا انجام پذیرفت. در طی قرارداد بازسازی ارتش ایران جهت مقابله با ارتش امپراطوری روس در زمان حکومت فتحعلی‌شاه قاجار و پس از قرارداد نظامی‌اش با ناپلئون امپراتور فرانسه بازسازی ارتش با روش مشق و تجهیز آن به جنگ‌افزار نوین اروپایی آغاز شد. در دوره قاجاریه با همت و تلاش عباس میرزا و سپس امیر کبیر، سازمان ارتش ایران مجددا به صورت منسجم و هماهنگی درآمد و ارتش ایران به ده تومان تقسیم شد که هر تومان متشکل از چهار تا یازده فوج و فرمانده هر فوج یک سرتیپ بود. بعد از شکست ایران از روسیه و تشکیل دیویزیون قزاق در ایران، به‌طور کلی نیروی زمینی ارتش را بخش‌های زیر تشکیل می‌دادند: ۱- قشون جنوب ایران ۲-دیویزیون قزاق ۳-بریگاد مرکزی ۴-نظام ایالات و ولایات ۵-قوای داوطلب شرقی ۶-ژاندارمری ۷-امنیه و قوای مشابه ۸-پلیس منظم ۹-پلیس ایالات و ولایات.۱ در زمان این سلسه و بعد از کشمکش بسیار بین شاهان قاجار و آزادی خواهان، جنبش مشروطه در ایران برپا شد و سرانجام ایران دارای مجلس (پارلمان) شد و بخشی از قدرت شاه به مجلس واگذار گردید. احمد کسروی می‌نویسد: «در زمان قاجار، ایران بسیار ناتوان گردید و از بزرگی و جایگاه و آوازه آن بسیار کاسته شد و انگیزه این بیش از همه یک چیز بود و آن اینکه جهان دیگر شده و کشورها به تکان آمده، ولی ایران به همان حال پیشین خود بازمی‌ماند.».۱۰ کسروی در ادامه می‌افزاید: «اینان خود کاری نمی‌کردند و دیگران را هم نمی‌گذاردند. در زمان محمدشاه میرزا ابوالقاسم قائم مقام وزیر کاردانی بود و به شایستگی کارها را پیش می‌برد؛ ولی محمد شاه او را کشت و جایش را به حاجی میرزا آقاسی داد. در زمان ناصرالدین شاه میرزا تقی خان امیرکبیر به پیراستن و آراستن ایران می‌کوشید …، ولی ناصرالدین شاه او را کشت …، سپس هم حاجی میرزا حسین خان سپهسالار به کارهایی برخاست …، ولی ناصرالدین شاه او را نگه نداشت و مردم نیز ارج او و کارهایش را ندانستند».۱۱ از اوائل پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار ناخشنودی مردم از ستم وابستگان حکومت رو به افزایش بود. تاسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی، اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه‌خواهی را سبب شد. پایان حکومت قاجار اندکی پس از کودتای ۱۲۹۹ و قدرت گرفتن سردار سپه، احمدشاه به اروپا رفت. پس از خروج احمدشاه از ایران عوامل رضاخان، اندیشه الغای سلطنت و رئیس‌جمهور شدن سردار سپه را پیش آوردند که با مخالفت و مقاومت شدید برخی از سیاسیون، روحانیان و مردم، طرح جمهوری با شکست روبرو شد. پس از اعلام وفاداری سردار سپه به احمدشاه، وی به ایران بازگشت اما بار دیگر پس از نخست‌وزیری سردار سپه به اروپا رفت. سرانجام سیدمحمد تدین نایب رئیس مجلس پنجم شورای ملی در روز ۹ آبان ۱۳۰۴ خورشیدی، لایحه‌ای را به مجلس ارائه نمود که با تصویب آن توسط نمایندگان مجلس، احمد شاه از سلطنت خلع شد و حکومت موقت «در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به رضاخان پهلوی» سپرده شد و «تعیین تکلیف حکومت قطعی» به مجلس موسسان واگذار شد. سپس مجلس موسسان با رای به برکناری احمد شاه از سلطنت آخرین «شاه» دودمان قاجار شاهنشاهی حکومت قاجاریان را به پایان رساند. در ۲۱ آذر ۱۳۰۴، سلطنت ایران به «رضا شاه پهلوی» واگذار شد. مراسم تاجگذاری رضاشاه در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ انجام شد. شاهان قاجار ترتیب نگاره نام آغاز پادشاهیخورشیدی/ میلادی پایان پادشاهیخورشیدی/ میلادی مدت شاهی ۱. 100px آقامحمدخان ۱۱۶۱/ ۱۷۸۲ ۱۱۷۶/ ۱۷۹۷ ۱۵ سال ۲. 100px فتحعلی‌شاه ۱۱۷۶/ ۱۷۹۷ ۱۲۱۳/ ۱۸۳۴ ۳۶ سال و ۸ ماه ۳. 100px محمدشاه ۱۲۱۳/ ۱۸۳۴ ۱۲۲۷/ ۱۸۴۸ ۱۴ سال ۴. 100px ناصرالدین‌شاه ۱۲۲۷/ ۱۸۴۸ ۱۲۷۵/ ۱۸۹۶ ۴۸ سال ۵. 100px مظفرالدین‌شاه ۱۲۷۵/ ۱۸۹۶ ۱۲۸۵/ ۱۹۰۷ ۱۰ سال ۶. 100px محمدعلی‌شاه ۱۲۸۵/ ۱۹۰۷ ۱۲۸۸/ ۱۹۰۹ ۳ سال ۷. 100px احمدشاه ۱۲۸۸/ ۱۹۰۹ ۱۳۰۴/ ۱۹۲۵ ۱۶ سال نمودار سال‌شمار پادشاهی شاهان قاجار تعدادی از شاهزادگان معروف قاجار شاهان قاجار حسینعلی میرزا فرمانفرما شاهزاده محمد میرزا خزایی حسام السلطنه سلطان مراد میرزا حسام السلطنه عباس میرزا نایب السلطنه عباس میرزا ملک آرا حسنعلی میرزا شجاع السلطنه کامران میرزا نایب السلطنه مسعود میرزا ظل السلطان محمد میرزا کاشف السلطنه عبدالحسین میرزا فرمانفرما عبدالمجید میرزا عین الدوله ملک منصور میرزا شعاع السلطنه ابوالفتح میرزا سالارالدوله فرهاد میرزا معتمدالدوله حبیب‌الله میرزا ایرج میرزا جلال الممالک شیخعلی میرزا شیخ الملوک وضعیت انسجام ملی بنابر نظریه‌ای که توسط عباس امانت در یک سخنرانی در دانشگاه لس آنجلس بیان گشته آمده‌است که: «به علت مشکلات روی داده در دوره افشاریه و دوره زندیه سرزمین ایران دارای ناامنی‌های داخلی (مانند ناامنی‌های جاده‌ای) بود و ارتباط با خارج از کشور از جنوب و شمال ایران کاهش یافته بود و زمانی که دولت قاجاریه به وجود آمد ایران از نظر اقتصادی و سیاسی در وضعیت بدی به‌سر می‌برد و اولین انسجام ایران به شکل امروزی مدیون آقا محمدخان قاجار است هرچند که در زمان پادشاهان بعدی قاجاریه بخش‌هایی از ایران جدا شدند ولی خاک اصلی به صورت یک دولت متحد از زمان آقا محمدخان قاجار به بعد شکل گرفت و از نظر مورخان آن دوره وی به عنوان قهرمان ایران شناخته می‌شد و با وجود آغاز جنگ‌های عقیدتی که از زمان وی آغاز شد ولی ایران از نظر جنگ‌های داخلی به ثبات نسبی‌ای رسید». در مقابل نظریه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در این جهت است که: «عدم مشروعیت و مقبولیت ملی و شیوه حکومتی آقامحمدخان و جانشینانش دفاع ملی ایرانیان را در مقابل بیگانگان خدشه‌دار کرد. در تهاجم انگلیسیها در جریان جنگ‌های هرات و حملات روسها، عنصر تهاجمی ذاتی ایرانیها و قومیتهای مسلح میان دفاع از حکمران غیرمسئول و قوای بیگانه دچار تضاد و تزلزل جدی می‌شد و همین امر کار بیگانگان را در ورود به خاک ایران با همه تدارکات اندکشان موفق جلوه می‌داد و دولتمردان را وادار به عقد معاهدات ویرانگر می‌کرد. حذف یا عدم تحمل عنصر دیوانسالاری ایرانی در جای جای حکمرانی این سلسله هویداست. حذف فیزیکی حاج ابراهیم کلانتر، قتل قائم مقام و امیرکبیر و حذف سیاسی سایر رجال آشنا به هویت و جایگاه شایسته مردم ایران را که امیدهایی برای نجات مردم و حتی هدایت خود حکمرانان بودند، باید از نمونه‌های بارز این شیوه حکمرانی غیر بومی و غیر ملی حاکمان این عصر به‌شمار آورد». جنگ‌ها دوران قاجار مصادف بود با دوران استعمار و جهانگشایی امپراطوری‌های مدرن. در این دوران ایران درگیر جنگ‌های متعددی شد و سال‌ها مقابل روس‌ها و انگلیسی‌ها مقاومت کرد. با اینکه ایران در دوران قاجار بر خلاف کشورهای منطقه هرگز مستعمره نشد ولی بخش‌هایی از خاک خود را در این جنگ‌ها به‌ویژه با روسیه از دست داد. ۳ دو جنگ بزرگ بین ایران و روسیه تزاری در زمان پادشاهی فتح‌علی‌شاه قاجار روی داد. این جنگ‌ها با شکست ایران از روسیه پایان یافت و بخش‌هایی از ایران (قفقاز) به قلمرو امپراتوری روسیه پیوست. در این جنگ‌ها ایران و روسیه معاهده گلستان و معاهده ترکمنچای را امضا کردند. دو جنگ بین ایران و امپراطوری بریتانیا که در صدد گسترش امپراطوری بود در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار روی داد. در این جنگ‌ها ایران و انگلیس معاهده پاریس را امضا کردند قحطی‌های بزرگ در ایران دوره قاجار شاهد دو قحطی بزرگ در تاریخ ایران بود. قحطی بزرگ ۱۲۵۰–۱۲۴۹ هجری شمسی (۱۲۸۸–۱۲۸۷ هجری قمری) (۱۸۷۰ تا ۱۸۷۱ میلادی) باعث تلفات جانی فراوانی در ایران گردید. برطبق برآوردها حدود یک دهم جمعیت ایران در این سال‌ها از گرسنگی مردند قحطی بزرگ ۱۲۹۶–۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد در این قحطی دولت انگلیس متهم به نسل‌کشی می‌باشد. از دیدگاه مجد در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماری‌های ناشی از آن نابود شدند انقلاب مشروطه از اوایل پادشاهی ناصرالدین شاه که ارتباط ایران با اروپا بیشتر شد و ایرانیان پی به سقوط تمدن بردند. با کشته شدن ناصرالدین شاه و بازگشت روشن‌فکران از فرنگ زمینه تحول در ایران آغاز گردید. مردمی که در آغاز برای گرانی شورش کردند تبدیل به مردمی شدند که خواهان پایان یافتن استبداد و تاسیس عدالت خانه گشتند. انقلاب مردم بالاخره در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ به پیروزی رسید و فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه امضا شد. محمدعلی شاه مخالف مشروطه در صدد سرکوبی انقلاب برآمد وبا حمله به مجلس آن را به توپ بست و مشروطه خواهان را کشت. اما مردم بزرگ ایران در تبریز گیلان وبختیاری شورش کردند و پیروز مندانه به تهران آمدند و استبداد را شکست دادند. محمدعلی شاه از پادشاهی برکنار شد و شیخ فضل‌الله نوری که حامی استبداد بود اعدام شد. فرهنگ بنابر نظریه‌ای که توسط عباس امانت در یک سخنرانی در دانشگاه لس آنجلس بیان گشته آمده‌است که: «دولت قاجاریه باوجود نقاط ضعف گوناگون، در نیمه اول قرن نوزدهم به عنوان پشتیبان و پرورنده یک فرهنگ شاخص و قابل توجه در طول تاریخ ایران یگانه بود و قاجاریه در مقایسه با کشورهای دیگر دنیای اسلام در خاورمیانه از جمله مصر و حتی دولت عثمانی کارنامه روشن و جذابی دارد». در مقابل نظریه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در این جهت است که: «بی‌توجهی ذاتی آقامحمدخان قاجار (با انتساب خود به خاندانهای مغول) به هویت ایرانی، زبان پارسی، و شیوه‌های ایرانی حکمرانی که با هدایت عنصر ایرانی امثال نظام‌الملکها، خواجه‌نصیرها، جوینیها و کسانی که با پیروی از نظام دیوانسالاری ملی ایرانی اندکی از تندخوییهای مهاجمان ترک و تاتار می‌کاست، بعدها در اوج گرایشهای ملی در جهان، دست شاهان قاجار را در بسیج مردمی در چالشهای بزرگ ملی از این سرمایه بزرگ تهی کرد. تا جایی که مجبور شدند پس از کمرنگ شدن جنگجویی قاجارها بر اثر شرایط جدید جهانی به نیروی معنوی روحانیون تکیه نمایند، همان عنصری که بعدها در ماجرای مشروطه با پیوند با میلیون و تحصیل‌کردگان اروپا به زیان استبداد آن‌ها تمام شد و بعدها طومار پادشاهی آن‌ها را در هم پیچید». نقش خاندان‌ها در فرهنگ قاجاریه تعدادی از خاندان‌های ایران در دوره قاجاریه با توجه به تداوم اعتقادی و ثروتی که داشتند در نشر و نگهداری فرهنگی خاص کوشا بودند به عنوان مثال: خاندان قائم مقام فراهانی برای شعرا، نثرنویسان، نقاشان و معماران نقش پرورنده و ولینعمت داشت. خاندان معیرالممالک مخصوصا دوستعلی‌خان نظام‌الدوله (نظام‌الدوله) در اواخر دوران فتحعلی شاه و اوائل دوره ناصرالدین‌شاه نقش عمده‌ای در پیدایش نوعی معماری که پیوندی بین معماری بومی و فرنگی بود داشت. تکیه دولت که یکی از شاهکارهای معماری دوره قاجاریه است از ابتکارات او بود. خاندان معیری در نگارش و پیدایش نقاشی‌های هزار و یک شب صنیع‌الملک تاثیر بسیاری داشتند و رهی معیری، شاعر و ترانه‌سرای معاصر، از بازماندگان این خاندان هنری است. این خاندان همچنین در فرهنگ غذایی ایران نیز تاثیرات بسزایی داشتند و گوجه‌فرنگی را برای اولین بار در مزرعه‌ای که محوطه فرودگاه مهرآباد کنونی است پرورش دادند. نقاشان معرفی مانند کمال‌الملک و صنیع‌الملک در خانواده غفاری کاشانی پرورش یافتند و فرخ غفاری از این خاندان هم نقش عمده‌ای در پیدایش جشن هنر و سینمای ایران پیش از انقلاب داشته‌است. از خاندان صبای کاشانی اسطوره‌های فرهنگی و ادبی‌ای مانند ملک‌الشعرای بهار و ابوالحسن خان صبا رشد یافتند. خاندان هدایت در ادبیات معاصر ایران تاثیر زیادی داشتند از جمله رضاقلی‌خان هدایت مورخ که روایت ادبی ایران به صورتی که امروز می‌شناسیم از ابتکارات اوست و صادق هدایت در سده بیستم از همین خانواده برخاسته‌اند. از خانواده وصال شیرازی و خانواده فروغی افراد بزرگی از جمله محمدعلی ذکاءالملک، ادیب روشنفکر، روزنامه‌نگار و سیاستمدار و موسس فرهنگستان ایران نقش مهمی در شکل‌گیری دوره پهلوی دارد. خاندان پیرنیا در روایت تاریخی ایران تاثیر بسزایی داشتند و برای نخستین بار با کمک علی‌اکبر فراهانی ردیف‌های موسیقی سنتی ایرانی را باز نوشتند و تدوین کردند. اقتصاد واحد پول ایران در دوران قاجار «قران» بود که از نقره ضرب می‌شد. هر قران بیست شاهی و هر شاهی پنجاه دینار ارزش داشت. یعنی هر قران برابر با هزار دینار بود. دو شاهی را صد دینار (صنار) و چهار شاهی را عباسی می‌گفتند. هر تومان نیز ده قران یا ده هزار دینار ارزش داشت. اصطلاح ریال در بعضی نقاط کشور رایج بود و به یک قران و پنج شاهی (۱٫۲۵ قران) گفته می‌شد. سکه‌های سیاه کم‌ارزشی هم با نام پول و قاز رایج بودند. هر دو پول یک شاهی و هر پنج قاز یک شاهی ارزش داشت. حکومت قاجاریه با بحران‌های مالی منظم و متعدد روبرو بود، اولین موج بحران‌ها در دهه ۱۸۲۰م/۱۲۰۰ش شروع شد هنگامی که در اثر جنگ‌های ایران و روسیه هم بخش‌هایی از ایران جدا شد هم این کشور مجبور به پرداخت غرامت سنگین گردید، این بحران در دهه بعد به اوج رسید اما با اصلاحات مالی امیرکبیر از ۱۸۴۸م/۱۲۲۷ش تا ۱۸۵۱م/۱۲۳۰ش بودجه متعادل و شدت بحران مالی کمتر شد. این وضعیت در دهه ۱۸۸۰م/۱۲۶۰ش عوض شد و ایران به یک بحران مالی مزمن دچار شد. آن‌چنان‌که لمبتون ادعا می‌کند: «از حکومت محمدشاه قاجار (۱۸۴۸–۱۸۳۴م/۱۲۲۷–۱۲۱۳ش) به بعد ایران مدام با بحرانهای مالی روبرو بوده‌است» غرامتی که ایران باید برای برهم زدن قرارداد انحصار تنباکو به رژی می‌پرداخت و همچنین از بین رفتن تولید ابریشم به عنوان یکی از منابع اصلی درآمد دولت، آن را مجبور کرد برای اولین بار از خارجیان وام دریافت کند. اسراف شاه و حرمسرای او، فساد در دستگاه مالیاتی و سفرهای خارجی شاهان هم به این بحران‌ها دامن می‌زد. در دهه ۱۸۹۰م/۱۲۷۰ش کسری بودجه دولت به ۳۰۰ هزار تومان (۶۰ هزار پوند استرلینگ) رسید و این کسری ۱۵ سال بعد، ده برابر افزایش یافته بود و ایران در سال ۱۹۰۵م/۱۲۸۴ ش با سه میلیون تومان (۶۰۰ هزار پوند استرلینگ) کسری بودجه روبرو بود. به دنبال بی‌ثباتی اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران پس از جنگ جهانی دوم، در فاصله سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۲ هجری شمسی، فضای عمومی ایران بحرانی بود. کم‌کم فکر حمایت از صنایع داخلی و وطنی شکل گرفت؛ و بهترین راهکار برای اجرای این هدف تعیین مالیات‌های سنگین برای کالاهای خارجی بود. اسنادی است که نشان می‌دهد در دوره احمد شاه قاجار مجلس قانون «استعمال البسه وطنی» را تصویب کرد و با حکم شاه قرارشد، لباس مقامات و مستخدمین دولت از منسوجات داخلی تهیه شود؛ و دستور به استفاده از لباس وطنی داد. طی حکمی احمد شاه قاجار فرمان اجرای قانون استعمال البسه وطنی مصوب مجلس شورای ملی در ۱۳۰۱ شمسی را، لازم‌الاجرا اعلام داشته‌است: «ما سلطان احمد شاه قاجار، مقرر می‌داریم ماده اول قانون استعمال البسه وطنی که ضمیمه این دستخط است مثل قوانین مملکتی به موقع اجرا گذارده شود.» + تجارت ایران با کشورها به هزار روبل ۱۹۱۳–۱۹۱۴ م/۱۲۹۲–۱۲۹۳ ش کشور واردات ایران درصد صادرات ایران درصد روسیه ۶۴۰۰۰ ۵۵/۵۳ ۵۴۳۷۱ ۷۱/۵۷ بریتانیا و هند ۳۲۰۳۲ ۲۷/۷۶ ۱۰۲۸۰ ۱۳/۵۳ عثمانی ۴۰۲۱ ۳/۴۹ ۶۶۳۷ ۸/۷۴ آلمان ۵۴۶۸ ۴/۷۴ ۵۳۱ ۰/۶۹ فرانسه ۳۵۳۳ ۳/۰۶ ۸۲۶ ۱/۰۹ ایتالیا ۱۰۰۸ ۰/۸۷ ۲۶۱۴ ۳/۴۴ بلژیک ۲۷۴۰ ۲/۳۸ ۴۱ ۰/۰۵ اتریش - مجارستان ۱۶۰۶ ۱/۳۹ ۱۳۰ ۰/۱۷ افغانستان ۸۹۹ ۰/۷۸ ۵۳۴ ۰/۷ + جمع تجارت ایران با روسیه و بریتانیا به پوند استرلینگ ۱۸۷۵–۱۹۱۴ م/۱۲۵۴–۱۲۹۳ ش سال با روسیه با بریتانیا ۱۲۵۴ش/۱۸۷۵م حدود ۱ میلیون ۱/۷ میلیون ۱۲۷۴ش/۱۸۹۵م ۳/۴ تا ۳/۵ میلیون ۳ میلیون ۱۲۸۳ش/۱۹۰۴م ۳/۷۵ تا ۵/۵ میلیون ۲/۵ تا ۳ میلیون ۱۲۹۳ش/۱۹۰۴م ۱۲ میلیون ۴/۵ میلیون + درآمد دولت ایران، ۱۹۰۷–۱۸۰۰م/۱۲۸۶–۱۱۷۹ش سال برآوردکننده درآمد به تومان درآمد به پوند استرلینگ ۱۸۰۷ گاردان ۲،۰۰۰،۰۰۰ ۲،۰۰۰،۰۰۰ ۱۸۱۰–۱۸۱۱ مالکوم ۳،۰۰۰،۰۰۰ ۱۸۲۰ فریزر ۲،۵۰۰،۰۰۰ ۲،۲۰۰،۰۰۰ ۱۸۳۶ عیسوی ۲،۴۶۱،۰۰۰ ۱۸۳۹–۱۸۴۰ رابینو ۳،۴۰۲،۶۱۵ ۱،۸۳۵،۹۹۴ ۱۸۵۳–۱۸۵۴ رابینو ۳،۳۶۸،۵۵۸ ۱،۱۵۳،۱۶۳ ۱۸۶۸ تامسون ۵،۰۱۲،۵۰۰ ۱،۹۶۵،۰۰۰ ۱۸۷۶–۱۸۷۷ رابینو ۵،۰۷۰،۰۰۰ ۱،۹۵۰،۸۰۰ ۱۸۸۸–۱۸۸۹ کرزن ۵،۵۳۱،۰۰۰ ۱،۶۵۳،۰۰۰ ۱۹۰۷ جمال‌زاده ۸،۰۰۰،۰۰۰ ۱،۵۳۸،۰۰۰
[ "ممالک محروسه ایران", "اوراسیا", "خاورمیانه", "نام ایران", "شاهنشاهی", "عهدنامه گلستان", "عهدنامه ترکمانچای", "معاهده پاریس", "پیمان آخال", "جنبش مشروطه ایران", "ایران جوان (سرود)", "تهران", "زبان فارسی", "زبان ترکی آذربایجانی", "پادشاهی مطلقه", "پادشاهی مشروطه", "شاهنشاه", "خاقان", "آقامحمدخان قاجار", "احمدشاه قاجار", "نصرالله مشیرالدوله", "رضاشاه پهلوی", "فهرست نخست‌وزیران ایران پس از مشروطه", "قران", "دودمان", "ایران", "پایتخت", "پادشاه", "غز", "ایل قاجار", "مغول", "آسیای میانه", "ارمنستان", "صفویان", "شاه عباس بزرگ", "استرآباد", "گرگان", "قاجار", "نام خانوادگی", "جمهوری آذربایجان", "اروپا", "آمریکا", "قزلباش", "بین‌النهرین", "ترکمان", "تاتار", "شام", "آناتولی", "تیمور گورکانی", "خواجه علی سیاهپوش", "خانقاه", "شیعه", "ارس", "شاه عباس یکم", "رود گرگان", "صفویه", "شاه تهماسب دوم", "مازندران", "فتحعلی‌خان قاجار", "نادر", "مشهد", "محمدحسن خان قاجار", "نادر شاه افشار", "یوخاری‌باش", "آشاغی باش‌ها", "هجری خورشیدی", "کریم خان زند", "آقامحمد خان", "حسینقلی خان جهانسوز", "زندیه", "زکی خان زند", "پرچم ایران", "ناصرالدین شاه قاجار", "امیرکبیر", "دارالفنون", "فتحعلی‌شاه", "ناپلئون بناپارت", "فرانسه", "جنبش مشروطه", "مجلس", "میرزا رضای کرمانی", "کودتای ۱۲۹۹", "سردار سپه", "احمدشاه", "جمهوری", "سیدمحمد تدین", "۹ آبان", "۱۳۰۴", "مجلس مؤسسان", "رضا شاه پهلوی", "۱۳۰۵", "فتحعلی‌شاه قاجار", "محمدشاه", "ناصرالدین‌شاه قاجار", "مظفرالدین‌شاه قاجار", "محمدعلی‌شاه", "حسینعلی میرزا فرمانفرما", "شاهزاده محمد میرزا خزایی", "شاهزاده رشید الملک محمد تقی میرزا", "سلطان مراد میرزا حسام السلطنه", "عباس میرزا نایب السلطنه", "عباس میرزا ملک آرا", "حسنعلی میرزا شجاع السلطنه", "کامران میرزا نایب السلطنه", "مسعود میرزا ظل السلطان", "محمد میرزا کاشف السلطنه", "عبدالحسین میرزا فرمانفرما", "عبدالمجید میرزا عین الدوله", "ملک منصور میرزا شعاع السلطنه", "ابوالفتح میرزا سالارالدوله", "فرهاد میرزا معتمدالدوله", "حبیب‌الله میرزا", "ایرج میرزا جلال الممالک", "شیخعلی میرزا شیخ الملوک", "عباس امانت", "دوره افشاریه", "دوره زندیه", "آقا محمدخان قاجار", "مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران", "جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار", "معاهده گلستان", "معاهده ترکمنچای", "جنگ‌های ایران و انگلیس در دوره قاجار", "مصر", "دولت عثمانی", "خاندان قائم مقام فراهانی", "دوستعلی‌خان نظام‌الدوله", "فتحعلی شاه", "ناصرالدین‌شاه", "تکیه دولت", "صنیع‌الملک", "رهی معیری", "گوجه‌فرنگی", "کمال‌الملک", "غفاری", "فرخ غفاری", "جشن هنر و سینما", "خاندان ضرابی", "ملک‌الشعرای بهار", "ابوالحسن خان صبا", "خاندان هدایت", "رضاقلی‌خان هدایت", "صادق هدایت", "وصال شیرازی", "خانواده فروغی", "محمدعلی ذکاءالملک", "فرهنگستان ایران", "خاندان پیرنیا", "علی‌اکبر فراهانی", "شاهی", "دینار", "صنار", "عباسی (پول)", "قرارداد آخال", "امتیازات و قراردادها در دوره قاجار", "قرارداد رژی", "قیام تنباکو", "قحطی سال ۱۲۴۹—۱۲۵۰ ایران", "قحطی سال۱۲۹۶—۱۲۹۸ ایران", "زندیان", "دودمان پهلوی", "افشاریان", "خراسان", "طبرستان", "ترکمنستان", "امپراتوری روسیه", "خانات قفقاز", "پادشاهی کارتلی-کاختی", "قفقاز", "شاهنشاهی ایران" ]
[ "قاجاریان", "امپراتوری‌های پیشین", "انحلال‌های ۱۹۲۵ (میلادی)", "انحلال‌های ۱۹۲۵ (میلادی) در ایران", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۸۵ (میلادی)", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۸۹ (میلادی)", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۹۴ (میلادی)", "ایالت‌ها و قلمروهای منحل‌شده در ۱۹۲۵ (میلادی)", "ایران در دهه ۱۷۸۰ (میلادی)", "ایران در دهه ۱۷۹۰ (میلادی)", "ایران در دهه ۱۸۰۰ (میلادی)", "ایران در سده ۱۹ (میلادی)", "ایران در سده ۲۰ (میلادی)", "ایل‌های تشکیل‌دهنده ارتش قزلباش", "پادشاهی‌های پیشین آسیا", "تاریخ ارمنستان", "تاریخ ایران", "تاریخ جمهوری آذربایجان", "تاریخ داغستان", "تاریخ قفقاز", "تاریخ گرجستان", "تاریخ نوین ارمنستان", "تاریخ نوین جمهوری آذربایجان", "تاریخ نوین گرجستان", "حکمرانان", "دربارهای فارسی‌زبان", "سده ۱۳", "سلسله‌های شیعه", "سلسله‌های مسلمان", "کشورهای پیشین در خاورمیانه" ]
413
ابوالحسن میرزا قاجار
0
47
0
[ "شاهزاده ابوالحسن ميرزا شيخ الرئيس قاجار", "شاهزاده ابوالحسن میرزا شیخ الرئیس قاجار", "ابوالحسن ميرزا شيخ الرئيس قاجار", "ابوالحسن میرزا شیخ الرئیس قاجار", "ابوالحسن ميرزا قاجار", "ابوالحسن قاجار", "حیرت تبریزی", "ابوالحسن میرزا شیخ‌الرئیس" ]
false
19
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شاهزاده ابوالحسن میرزا شیخ‌الرئیس قاجار فرزند محمدتقی میرزا حسام‌السلطنه پسر فتحعلی شاه قاجار بود و در سال تاجگذاری ناصرالدین شاه در تهران زاده شد. ابوالحسن در کودکی آبله گرفت و نابینا شد. وی در وبای همه‌گیر تهران دچار وبا هم شد ولی درمان شد. وی آموزش ابتدایی را در تهران گذراند و سپس برای ادامه تحصیل راهی سامرا شد. پس از بازگشت به علت مخالفت با شاه در تهران نماند و به مشهد رفت. آصف‌الدوله، والی وقت خراسان، از شیخ‌الرئیس به شاه گلایه کرد که وی در اینجا سخن از آزادی مردم می‌زند و باعث شد که ناصرالدین شاه فرمان تبعید او از ایران را صادر کند. پس از آن وی رهسپار عشق‌آباد شد. در بیرون از ایران، ابوالحسن میرزا به فعالیت‌های انقلابی پرداخت. زمان جنبش مشروطه در ترکیه، هند، عراق، و فرانسه با چاپ نوشته‌هایش ایرانیان را به جنبش آزادی‌خواهی خود فرامی‌خواند. پس از پیروزی مشروطیت، شیخ‌الرئیس به ایران بازگشت ولی پس از به توپ بسته شدن مجلس، از سوی محمد علی شاه دستگیر شد و او را زنجیر به گردن به باغ شاه بردند. شاه دستور داد دهانش را خرد کنند و آنقدر با تفنگ به دهانش کوبیدند تا دندان‌هایش شکست. شاه دستور داده بود شکم شیخ‌الرئیس را هم پاره کنند ولی با میانجی‌گری عضدالملک (شاخص قاجار) حکم قتل وی به زندان تبدیل شد. او پس از فتح تهران از سوی مشروطه‌خواهان آزاد شد. شیخ‌الرئیس در دوره دوم مجلس شورای ملی از سوی مردم مازندران به نمایندگی مجلس برگزیده شد. ابوالحسن‌میرزا در سال ۱۳۳۴ هجری قمری بر اثر بیماری تیفوس مرد و در رواق کاشانی حرم شاه عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
[ "محمدتقی حسام‌السلطنه", "فتحعلی شاه قاجار", "تاجگذاری", "ناصرالدین شاه", "تهران", "سامرا", "آصف‌الدوله", "عشق‌آباد", "جنبش مشروطه", "ترکیه", "هند", "عراق", "فرانسه", "ایران", "محمد علی شاه", "باغ شاه", "عضدالملک", "مجلس شورای ملی", "مازندران", "تیفوس", "حرم شاه عبدالعظیم" ]
[ "افراد انقلاب مشروطه", "اهالی تهران", "شاهزادگان قاجاریان", "نابینایان اهل ایران", "شاهزادگان نابینا", "مدفونان در حرم شاه عبدالعظیم", "درگذشتگان به علت تیفوس", "درگذشتگان ۱۳۳۴ (قمری)", "زادگان ۱۲۶۴ (قمری)", "زادگان ۱۸۴۸ (میلادی)", "درگذشتگان ۱۹۱۶ (میلادی)", "زندانیان اهل ایران", "نمایندگان دوره دوم مجلس شورای ملی" ]
414
استان مازندران
2
5,797
0
[ "سرزمین مازندران", "سرزمين مازندران", "مقایسه شهرهای مازندران", "مقایسه شهرهای مازندارن", "مقايسه شهرهاي مازندارن", "مقايسه شهرهاي مازندران", "مازندران" ]
false
4,942
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام استان", "Item2": "مازندران" }, { "Item1": "نقشه موقعیت", "Item2": "IranMazandaran-SVG.svg" }, { "Item1": "مرکز", "Item2": "[[ساری]]" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Selected Mazandaran.JPG" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۲۳،۷۵۶" }, { "Item1": "سال جمعیت", "Item2": "۱۳۹۵" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۳،۲۸۳،۵۸۲" }, { "Item1": "پراکندگی جمعیت", "Item2": "۱۳۰٫۸" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "۲۲" }, { "Item1": "زبان‌ها", "Item2": "[[تبری]] و [[فارسی]]" }, { "Item1": "نماینده ولی فقیه", "Item2": "[[نورالله طبرسی]]" }, { "Item1": "استاندار", "Item2": "محمد اسلامی" }, { "Item1": "پیش‌شماره تلفن", "Item2": "۰۱۱" } ], "Title": "استان ایران" }
استان مازندران به مرکزیت شهر ساری در شمال ایران و در کرانه‌های جنوبی دریای مازندران می‌باشد. این استان از پرجمعیت‌ترین استان‌های ایران است؛ و هم‌مرز با استان‌های گلستان، سمنان، تهران، البرز، قزوین و گیلان است. پرجمعیت‌ترین شهرستان استان مازندران نیز شهرستان بابل است. قله دماوند مرتفع‌ترین کوه ایران و بلندترین آتشفشان آسیا و خاورمیانه در مازندران در شهرستان آمل قرار دارد. این استان یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق ایران از لحاظ تراکم جمعیتی است. مازندران استان دارای ۲۲ شهرستان است. ورزشکاران استان در المپیک، ۶ مدال طلا برای ایران بدست آوردند. مازندران از وسعتی معادل ۱٫۴۶ درصد ایران برخوردار است؛ اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان به نام دریای مازندران و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و جمهوری آذربایجان از یک سو و واقع شدن در شمال کلان‌شهر تهران (پایتخت ایران) از سوی دیگر، باعث گردیده تا از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار شود. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه اقتصادی و بندر قدیمی نوشهر، و منطقه ویژه اقتصادی و جدید امیرآباد بهشهر و اسکله و سکوی نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به راه‌آهن سراسری ایران، وجود فرودگاه‌های بین‌المللی فرودگاه دشت ناز (ساری) ، نوشهر و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایه‌گذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران شمال (نوشهر) با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران مازندران، عبور خطوط بین‌المللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گسترده‌ای را در مسیر کریدور بین‌المللی شمال جنوب از هلسینکی (فنلاند) ، به بندر لاوان (روسیه) تا ساحل دریای خزر فراهم آورده‌است و همچنین دو جاده بین‌المللی هراز و سوادکوه در این استان باعث ترددهای بالایی شده‌است. مطالعات باستان‌شناسی در غارهای کمربند و هوتو دزیست انسانی در مازندران را به حدود ۹۵۰۰ پیش از میلاد می‌رساند. مازندران کنونی بخشی از سرزمین گسترده‌تری است که در متون تاریخ از آن با نام فراشوراگر و پتیسخوارگر یاد کرده‌اند. دسترسی به زیر ساخت‌های مناسب ارتباطی، به همراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخش‌های محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آورده‌است. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در میان استان‌های کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آورده‌است. مازندران باسوادترین استان کشور است. هم چنین مازندران هر ساله در سطح بالای امید به زندگی در مردان و زنان در کشور قرار می‌گیرد. مازندران یکی از صنعتی‌ترین استان‌های کشور است. مازندران رتبه نخست گردگشرپذیری کشور ایران در اختیار دارد. با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسان‌ها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمده‌است، علاوه بر این، باستان‌شناسی در گوهر تپه که ثابت کرد مازندران و گلستان بیش از ۵ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارند، مازندران را به یکی از مهترین پایگاه‌های باستان‌شناسی در منطقه خاورمیانه شناسانده‌است و آن در فرهنگ‌سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کرده‌است. استان‌های گلستان، سمنان، تهران که باهم تشکیل مازندران بزرگ را داده بودند و هرکدام در سالهای ۱۳۷۶، ۱۳۵۵، ۱۳۴۹ از مازندران جداشدند. شهرستان‌ها با اجرای طرح همسانسازی کدهای مخابرات کشور، کد همه شهرستان‌های استان مازندران به ۰۱۱ تغییر کرد و شماره‌های مشترکان تلفن ثابت از ۷ رقم به ۸ رقم تغییر کرد. + شهرستان‌های استان مازندران شهرستان جمعیت (۱۳۹۰) مساحت شهرستان آمل ۴۰۱٫۶۳۹ ۳۰۷۴٫۴ شهرستان بابل ۵۳۱/۹۳۰ ۳۱۵۷٫۱ شهرستان بابلسر ۱۲۵٫۴۰۹ ۴۲۴۶٫۵ شهرستان بهشهر ۱۵۵٫۲۴۷ ۱۴۱۶٫۲۷ شهرستان جویبار ۷۳٫۵۵۴ ۲۸۵٫۵ شهرستان چالوس ۳۸٫۶۹۴ ۱۵۹۷٫۳ شهرستان کلاردشت ۳۹٫۵۴۸ ۰۰۰ شهرستان رامسر ۶۸٫۳۲۳ ۷۲۹٫۸ شهرستان ساری ۵۰۴/۲۹۸ ۳۰۸۵٫۳ شهرستان سوادکوه ۷۰٫۵۹۰ ۲۰۷۸ شهرستان سوادکوه شمالی ۰ ۰۰۰ شهرستان سیمرغ ۳۳٫۰۱۲ ۰۰۰ شهرستان تنکابن ۱۵۳٫۹۴۰ ۲۱۴۰ شهرستان عباس‌آباد ۴۷٫۵۹۱ ۰۰۰ شهرستان فریدون‌کنار ۵۸٫۳۳۶ ۹۹٫۲ شهرستان قائم‌شهر ۳۰۹٫۱۹۹ ۵۴۵۸٫۵ شهرستان گلوگاه ۳۸٫۸۴۷ ۴۵۱٫۲۳ شهرستان محمودآباد ۹۶٫۰۱۹ ۲۶۲٫۸ شهرستان میان‌دورود ۵۵٫۷۷۶ ۴۹۹٫۲ شهرستان نکا ۱۱۱٫۹۴۴ ۱۳۵۸٫۸ شهرستان نوشهر ۱۲۸٫۶۴۷ ۱۷۱۶٫۵ شهرستان نور ۱۱۰٫۰۵۸ ۲۶۷۵ وضعیت جغرافیایی شالیزاری در مازندران خانه‌ای در میان جنگلهای مازندران طبیعت مازندران مازندران به خاطر جغرافیای گوناگون آن که شامل جلگه‌ها، علفزارها، بیشه‌ها و جنگل‌های هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هوای گوناگون آن از سواحل شنی با پست‌ترین نقطه، تا کوهستان‌های ناهموار و همیشه پوشیده از برف البرز و با داشتن یکی از هفت آتشفشان معروف دنیا، کوه دماوند، بسیار شناخته شده‌است. رشته کوه‌های البرز هم‌چون سدی بلند مازندران را به دو قسمت جلگه‌ای و کوهستانی تقسیم کرده‌است و به همین دلیل این استان از قسمت داخلی ایران جدا شده‌است. بخشی از البرز غربی و البرز شرقی و تمامی البرز مرکزی در این محدوده قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش می‌یابد. رشته کوه البرز دارای کوه‌های فرعی است که از جنوب به شمال یا به موازات دریا کشیده شده‌اند. از مرتفع‌ترین قلل مازندران می‌توان بادله کوه، کوه چنگی و کوه سفید را در شهرستان ساری نام برد. بلندترین قله‌هایی که به موازات دریا کشیده‌شده‌است عبارتند از سیالان با ارتفاع ۴۱۲۵ متر از سطح دریا و تخت سلیمان با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی شهرستان تنکابن و قله شور، کلارآباد و سیاه سنگ در شهرستان نوشهر است. جنگل‌های مختلط کاسپینی هیرکانی یک زیست‌منطقه در زیست‌بوم جنگل‌های مختلط پهن‌برگ حاشیه جنوبی دریای خزر به مساحت ۵۵،۰۰۰ کیلومتر مربع است که در حاشیه جنوبی و جنوب غربی دریای خزر و در دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان است. این جنگل با قدمت ۴۰ میلیون سال یکی از ارزشمندترین جنگل‌های جهان به‌شمار می‌آید و از آن به عنوان موزه طبیعی یاد می‌شود. ناهمواری‌ها در این استان قسمت جنوبی غالبا کوهستانی و قسمت شمالی آن عمدتا جلگه‌ای و ساحلی می‌باشد. شیب آن به طرف مشرق در دشت گرگان است که به تدریج به ارتفاعات غربی خراسان منتهی می‌شود و به علت فراوانی نسبی آب و فرسایش کوه‌ها، آبرفت‌های ناشی از آن در دریا ته‌نشین شده و جلگه مازندران را تشکیل داده‌است. آب و هوا آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و کوهستانی تقسیم می‌شود. مرطوب و معتدل وجود دریای مازندران و رشته کوه‌های البرز و نزدیکی این دو مظهر طبیعت به یکدیگر در نواحی جلگه‌ای تا کوهپایه‌های شمالی البرز، آب و هوای معتدل و مرطوب را به وجود آورده‌است، تابستان‌های آن به ویژه در سواحل دریا گرم و مرطوب است. زمستان‌های این نواحی معتدل و مرطوب و به ندرت یخ‌بندان می‌شود. کوهستانی نمک آبرود در کنار شهر چالوس در استان مازندران شامل آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای سرد کوهستانی است. دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگه‌ای، تغییرات خاصی را در آب و هوای این استان پدیدآورده است. به‌طوری‌که در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستان‌های سرد و یخ‌بندان طولانی و تابستان‌های کوتاه و معتدل وجود دارد. در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر که دمای هوا به شدت پایین می‌آید، دارای زمستان‌های سرد همراه با یخ‌بندان طولانی و تابستان‌ها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالبا برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچال‌های کوهستانی و طبیعی ایجاد شده‌است. میانگین میزان ریزش باران در این استان کمتر از گیلان است. آزادکوه، تخت سلیمان، خلنو و علم‌کوه از کوه‌های مهم استان می‌باشند. منابع آب دریای مازندران که در بین کشورهای ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان واقع شده‌است با وسعتی حدود ۰۰۰`۳۶۰ کیلومتر مربع بزرگ‌ترین دریاچه جهان است. سطح آب این دریاچه در دوران‌های گذشته بالاتر از سطح دریاهای آزاد بوده‌است. %۸۷ از آب رودخانه‌های ولگا و اورال در روسیه %۷ رودخانه‌های سواحلی غربی و %۵ رودخانه سواحلی جنوبی در ایران به این دریا می‌ریزد. حجم آب دریای مازندران ۷۹۳۱۹ کیلومتر مکعب است. این دریاچه یکی از میدان‌های گسترده و غنی نفتی جهان است. نمایی از جاده هراز و بخشی از رشته کوه البرز در منطقه زیار، بخش لاریجان در شهرستان آمل استان مازندران رودها رودخانه هراز بیشتر رودهای جاری در مازندران دایمی هستند. در نواحی کوهستانی در فصل زمستان و اوایل بهار پرآب و در تابستان‌ها کم‌آب و گاهی خشک است. طول رودهای غرب این استان به دلیل نزدیک بودن کوه به دریا کوتاه‌تر و رودهای شرقی طولانی‌تر است. رودهایی که از جنوب به شمال در جریان است عبارتند از: هراز بابلرود رود چالوس تالار تجن چشمه کیله که این رودها همگی به دریای مازندران می‌ریزد. از دیگر منابع آب این استان دریاچه‌های کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمت‌هایی که سطح آب‌های زیرزمینی بالا است به وجود می‌آید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار می‌گیرد. نوع دیگر ذخایر آبی و مهار سیلاب آب‌بندان است که در آن ماهی پرورش می‌یابد. دریاچه دایمی «ولشت» یا «سما» در شمال غربی مرزن آباد شهرستان چالوس یکی دیگر از منابع آبی طبیعی است که از جوشش چشمه‌های اطراف تشکیل شده و از جاذبه‌های گردشگری استان است. در مازندران چشمه‌های آب معدنی فراوانی یافت می‌شود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی، عصبی، و گوارشی موثرند، چشمه آبگرم آزرود (آرزو) بابل، چشمه‌های آب آسک، لاریجان، آملو و استراباکو در آمل و حمام‌های آب معدنی (گوگردی) در شهرهای رامسر و کتالم و سادات محله شهرستان رامسر و رینه بخش لاریجان شهرستان آمل از آن جمله‌اند. سدها سد لار : این سد در استان مازندران یکی از سدهای خاکی تامین‌کننده آب آشامیدنی حوالی تهران و تامین‌کننده آب مورد نیاز آبیاری‌های کشاورزی منطقه می‌باشد. این سد در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران و در ۱۰۰ کیلومتری شهر آمل قرار دارد. مطالعات احداث این سد از سال ۱۳۳۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۶۱ گشایش یافت. سطح حوزه آبریز این سد بالغ بر مساحت ۶۷۵ کیلومتر مربع می‌باشد و متوسط جریان آب سالانه ۴۸۱ میلیون متر مکعب دارد. از انتقال آب این سد و پیوستن آب آن به سد لتیان، جهت استفاده در نیروگاه‌های منطقه برای تولید متوسط سالانه ۱۵۰ هزار مگاوات ساعت انرژی برق‌آبی استفاده می‌شود. دریاچه سد لار به دلیل نزدیکی به کوه دماوند و واقع بودن در منطقه دشت لار به یکی از گردشگاه‌های ایران تبدیل شده‌است که در سالهای اخیر به عنوان مراکز پرورش ماهی قزل‌آلا و ماهیگیری و همچنین ورزشهایی چون اسکی روی آب از آن استفاده می‌شود. اطراف این دریاچه در ماه اردیبهشت مملو از شقایق می‌شود که بر زیبایی‌های این منطقه می‌افزاید. بودجه برآورد شده برای ساخت سد، دویست میلیون دلار بود. سد البرز : به علت بالا بودن دبی آب بابلرود، بر روی آن سدهایی احداث شده که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به سد البرز (سد آیت‌الله صالحی) در جنگل‌های لفور اشاره کرد که بزرگ‌ترین سد خاکی کشور است. این سد ۸۳۸ متر طول، ۷۸ متر ارتفاع و با حجم ذخیره ۱۵۰ میلیون مترمکعب، در سال ۱۳۸۷ به بهره‌برداری رسید. این سد خاکی در منطقه‌ای واقع شده‌است که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است. از جمله ماهیان معروف سد لفور می‌توان به زردپر، سرخ باله و سفید رودخانه‌ای اشاره نمود. سد رجایی (سلیمان تنگه) سد شهید رجایی (سلیمان تنگه) : این سد در ۴۵ کیلومتری جنوب باختری ساری در نزدیکی روستای افراچال در منطقه‌ای کوهستانی و سر سبز واقع شده‌است. این سد در سال ۱۳۷۹ برای بازدید مسافرین و گردشگران آماده شده‌است. اقامت شبانه در کنار رودخانه تجن، بازدید از تاج سد با گرفتن بلیط در روزها ممکن بوده و در این سد امکانات قایقرانی و اسکی روی آب برای گردشگران فراهم شده‌است. دهکده آرامش، تاج سد، اسکله شیرین رود و قهوه‌خانه تلاونگ از جمله مکان‌های تفریحی سد سلیمان تنگه یا همان سد شهید رجایی می‌باشند. سد هراز : بزرگ‌ترین سد شمال ایران است که بر روی یکی از سرچشمه‌های رود هراز بنا شده‌است. سد فینسک : سد فینسک با ظرفیت مخزن ۱۱،۸ میلیون مترمکعب، بر روی رودخانه سفیدرود که یکی از سرشاخه‌های رودخانه تجن ساری است، موقعیت این سد در منطقه حفاظت‌شده پرور و نزدیک روستاهای تم و تلاجیم است که درگذشته جزئی از مازندران بودند و ظاهرا این دو روستا به زیرآب می‌روند و در صورت ساخت این سد، علاوه بر به‌هم خوردن تعادل محیط‌زیست منطقه حفاظت‌شده دودانگه و تهدید حیوانات در معرض انقراض و جنگل‌ها و خشک‌شدن چشمه‌ها و آبشارهای این مناطق، شاهد نابودی مزارع کشت برنج و معیشت روستاییان بندبن و چهار رودبار بخش چهاردانگه خواهیم بود. نیروگاه‌ها نیروگاه تلمبه‌ای ذخیره‌ای سیاه‌بیشه، نیروگاه سیکل ترکیبی شهید سلیمی، نیروگاه سیکل ترکیبی غرب مازندران و نیروگاه گازی غرب مازندران چهار نیروگاه مهم استان هستند. تالاب‌ها کنوانسیون رامسر کنوانسیون مربوط به تالاب‌های مهم بین‌المللی، به ویژه تالاب‌های زیستگاه پرندگان آبزی معروف به کنوانسیون رامسر پیمانی بین‌المللی برای حفاظت از تالاب‌ها و حیوانان و گیاهان وابسته به آن‌ها (به ویژه پرندگان آبزی) است که در سال ۱۹۷۱ میلادی در شهر رامسر به تصویب رسید. در ابتدا این معاهده به امضای نمایندگان ۱۸ کشور شرکت‌کننده رسید، اما امروزه ۱۶۹ کشور جهان عضو این پیمان هستند. وجه تسمیه بر سر این که مازندران از ابتدا همین سرزمین کنونی بوده باشد، اختلاف نظر وجود دارد. تا قرن‌ها نام ناحیه‌ای، که بخش اصلی آن را استان مازندران کنونی تشکیل می‌داده، «تپورستان» یا «طبرستان» بوده‌است که به احتمال زیاد برگرفته از نام قوم باستانی تپورها می‌باشد. این قوم پیش از ورود آریایی‌ها در کنار آماردها قومیت اصلی منطقه بوده‌است. بعدها عبارت مازندران به نواحی جلگه‌ای جنوب دریای خزر اطلاق شد و در کنار طبرستان (برای نواحی کوهپایه‌ای) استفاده می‌شود. متاخر بودن نام مازندران برای این ناحیه این تردید را به وجود آورده‌است که مازندران در شاهنامه فردوسی به سرزمینی که اکنون مازندران نامیده می‌شود، اطلاق نمی‌گردد. نام مازندران فردوسی : نستعلیق برخی ریشه نام مازندران را آمیخته‌ای از ماز به معنی بزرگ و نیز میانه، ایندیرا و آن پس وند مکان دانسته‌اند و در نتیجه عبارت «مازیندیران» را به معنی جایگاه دیو بزرگ، ایندیرا می‌دانند. گواه آن را هم شاهنامه دانسته‌اند که در آن از مازندران به عنوان جایگاه دیو سفید نام برده‌است و نیز ایندیرا را کوهی دانسته‌است در میانه این سرزمین. بر پایه همین موضوع ملک الشعراء بهار بیت زیر را سروده‌است: قله دماوند در استان مازندران ای دیو سپید پای در بند! ای گنبد گیتی! ای دماوند! از سیم به سر یکی کله‌خود زآهن به میان یکی کمربند تا چشم بشر نبیندت روی بنهفته به ابر، چهر دلبند با شیر سپهر بسته پیمان با اختر سعد کرده پیوند چون گشت زمین ز جور گردون سرد و سیه و خموش و آوند بنواخت ز خشم بر فلک مشت آن مشت تویی تو ای دماوند! تو مشت درشت روزگاری از گردش قرنها پس افکند ای مشت زمین! بر آسمان شو بر ری بنواز ضربتی چند نی نی، تو نه مشت روزگاری‌ای کوه! نیم ز گفته خرسند تو قلب فسرده زمینی از درد ورم نموده یک چند شو منفجر ای دل زمانه! وآن آتش خود نهفته مپسند خامش منشین، سخن همی گوی افسرده مباش، خوش همی خند ای مادر سر سپید! بشنو این پند سیاه بخت فرزند پندار دیگر آنست که «ایندرا» را از خدایان افسانه‌ای آریایی بدانیم که در نوشته‌های سانسکریت همانند «ریگ ودا» دیده می‌شود؛ «ایندرا» خدای باران، آذرخش و تندر، جنگاوری و فرمانروای دیوان (خدایان) است و بهشت را در دست دارد. سوار بر ابرها باران می‌آورد و بیابانها را بوستان می‌کند. اژدهای خشکسالی در کوهستان را نابود می‌سازد. «ایندرا» در کوه خانه دارد. در اوستا، «ایندرا» دیو بی‌هنجاری و در ستیز با اردیبهشت است. نام کهن و اصلی مازندران طبرستان است که در واقع تپورستان بوده و علت نامگذاری آن وجود قوم؛ البی که درآن وجود دارد به نام قوم تپور می‌باشد که از شهر بابل تا شهر گرگان امتداد دارد. از اقوام دیگر مازندران قوم آمارد است که مرکز آن آمل و از آمل تا تنکابن و قوم کادوس از تنکابن تا رامسر هستند. برخی نام مازندران را به شکل ماز + اندر + آن می‌دانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته می‌شود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفته‌اند معنای مازندران را «جایی که زنبورعسل در آن هست» می‌دانند. به باوری دیگر، نام مازندران برگرفته از کوه ماز است. پس مازندران سرزمینی است که کوه ماز در آن جای دارد (ماز+اندر+آن). رشته کوه ماز در جنوب مازندران، در راستای غرب به جنوب شرق کشیده شده‌است. رشته کوه ماز هم راستا با دوبرار در دشت لار و پلور است که تا فیروزکوه پیش می‌رود. مردم دماوند هنوز به این کوه بلند که در شمال شهر دماوند امتداد یافته، ماز می‌گویند. از سوی دیگر در لاسم و در میان رشته کوه دوبرار، قله‌های بلندی مانند انگمار، سیاه کمر دیده می‌شود که یکی از آن‌ها قله بلند ماز است. منوچهری دامغانی (قرن پنجم) واژه «ماز» را به همراه مازندران در یک بیت می‌آورد: برآمد یکی ابر مازندران چو مار شکنجی و ماز اندر آن می‌دانیم منوچهری دامغانی سراینده زبردستی در ترسیم طبیعت در سروده‌های خود بوده و همچنین سال‌ها در مازندران زیسته‌است. «ماز» در اینجا همان کوه ماز است که ابرها چون ماری به خود پیچیده، آن کوه را دربر گرفته‌اند. گروهی، ماز را پیچ و خم می‌دانند، ولی واژه «شکنج» در «مار شکنجی» خود به معنی پیچ و خم است و آوردن واژه‌ای دیگر (که ماز باشد) به معنی پیچ و خم در اینجا، درست نمی‌نماید. ابن اسفندیار در کتاب تاریخ تبرستان به سال ۶۱۳ هجری می‌نویسد: و مازندران محدث است به حکم آنکه مازندران بحد مغربست و به مازندران پادشاهی بود چون رستم زال آنجا شد او را بکشت. منسوب این ولایت را موز اندرون گفتند بسبب آنکه موز نام کوهیست از حد گیلان کشیده تا به لار و قصران که موز کوه گویند همچنین تا به جاجرم. عده‌ای نیز به این دلیل که سابقا این سرزمین مملو از گوزن بوده و مازن نیز به معنای گوزن بوده و از طرفی دران را نیز به معنای درندگان می‌باشد اینطور استنباط کرده‌اند که دران به معنای درنده کنایه از ببر مازندران است و چون این سرزمین در گذشته مملو گوزن و ببر بوده مردم آن سرزمین را به این نام خواندند. مازندران کنونی در درازای تاریخ، شاهد وقایع و اتفاقات فراوان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده‌است. در اهمیت سرگذشت وقایع تاریخی این استان، کافی است که گفته شود هیچ‌یک از مناطق ایران به اندازه این سرزمین، شاهد رویدادهای تاریخی نبوده‌است. به همین سبب است که نویسندگان و مورخان ایرانی و خارجی، فراز و نشیب‌های تاریخی این سرزمین را در کتاب‌هایی به رشته تحریر درآورده‌اند. از آثار نویسندگان روسی درباره مازندران، تاریخ مازندران و استرآباد تالیف رابینو، و از آثار نویسندگان مازندرانی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران تالیف میر ظهیرالدین مرعشی، و از آثار نویسندگان ایرانی، تاریخ طبرستان به کوشش اردشیر برزگر و مازندران از قدیم‌ترین ایام تا به امروز ، نوشته دکتر محمد مشکور را می‌توان نام برد. اما این که نام مازندران از چه زمانی در این سرزمین متداول شد اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مورخان معتقدند از زمان ابن اسفندیار و یاقوت، به جای هیرکانیا کلمه مازندران بکار برده شده‌است عده‌ای هم تاریخ بکارگیری واژه مازندران را از سده چهارم هجری قمری به بعد می‌دانند. ببر مازندران اسب کاسپین چنین گفت کز شهر مازندران یکی خوشنوازم ز رامشگران اگر در خورم بندگی شاه را گشاید بر تخت او راه را برفت از بر پرده سالار بار خرامان بیامد بر شهریار بگفتا که رامشگری بر درست ابا بربط و نغز رامشگرست بفرمود تا پیش او خواندند بر رود سازانش بنشاندند به بربط چو بایست بر ساخت رود برآورد مازندرانی سرود که مازندران شهر ما یاد باد همیشه بر و بومش آباد باد که در بوستانش همیشه گلست به کوه اندرون لاله و سنبلست هوا خوشگوار و زمین پرنگار نه گرم و نه سرد و همیشه بهار نوازنده بلبل به باغ اندرون گرازنده آهو به راغ اندرون همیشه بیاساید از خفت و خوی همه ساله هرجای رنگست و بوی گلابست گویی به جویش روان همی شاد گردد ز بویش روان دی و بهمن و آذر و فرودین همیشه پر از لاله بینی زمین همه ساله خندان لب جویبار به هر جای باز شکاری به کار سراسر همه کشور آراسته ز دیبا و دینار وز خواسته بتان پرستنده با تاج زر همه نامداران به زرین کمر ریشه‌شناسی واژه مازندران از منظر زبان‌شناسی همواره با گذر زمان، ریشه بسیاری از کلمات و علت نامگذاری آنها، در هاله‌ای از ابهام فرومی‌رود و گمانه‌های مختلفی در رابطه با وجه تسمیه انتخاب کلمات پدید می‌آید. یکی از این واژگان «مازندران» است. به علت وجود تناقضات تاریخی و اسطوره‌ای در ارتباط با «مازندران»، نیاز به درک معنی و مفهوم این واژه بیشتر احساس می‌شود. ریشه‌شناسی و رمز گشائی واژگان، یکی از راهکارهای موثر در پی بردن به هویت تاریخی، ادبی، فرهنگی، جغرافیایی و حتی اقلیمی مرتبط با یک واژه است. با توجه به سخنان بالا در خصوص ریشه واژه مازندران، در جمع‌بندی سخنان پژوهشگران و همچنین در نگاهی نو، گمانه‌ها و برداشت‌ها در خصوص ریشه واژه مازندران به شرح ذیل است: ۱- برداشت نخست از معنی مازندران، به سرزمین محصور در میان دیوار، دژ یا کوه اطلاق می‌گردد. ۱–۱-ابن اسفندیار مولف کتاب تاریخ طبرستان در ۶۱۳ ه‌. ق، بر این گمانه است که مازندران تغییر یافته «موز اندرون» است و بیان می‌دارد: «این ولایت را موز اندرون می‌گفتند.» ۱–۲-مرعشی گمانه مشابه‌ای دارد و مازندران را منسوب به ماز و مازیار می‌داند. او می‌گوید: «و اسم مازندران محدث است، و به تجدید مازندران می‌گفتند به سبب آن که ماز نام کوهی است، از گیلان کشیده‌است تا به لار و قصران و به قول بعضی مازیار بن قارن دیواری تا حد گیلان بساخت؛ و هنوز عمارت آن به جای است؛ و چند تا دروازه فرموده ساختند و دربان نشاندند تا کسی بی‌اذن او آمد و شد نتواند کردن و آن دیوار را ماز می‌خواندند و درون او را مازاندرون می‌گفتند.» از طرفی، دکتر صادق کیا به نقل از احیاء الملوک از ملک شاه حسین سیستانی چنین گفته‌است: «و این مازندران را موزه اندرون می‌گویند. زیرا که کوهی که این بلاد را در میان گرفته موزه کوهی می‌گویند. از کثرت استعمال مازندران می‌گویند.» این تعبیر از مازندران، به ویژه مازندران ایران زمانی قوت می‌گیرد که این سرزمین در گذشته همواره محصور در میان دژها و کوه‌ها بوده‌است و چنان‌که مورخانی چون استرابو در توصیف هیرکانیا نقل می‌کنند، به علت هجوم مکرر قبایل بدوی، سایر مناطق بدون حصار طبیعی، مانند دشت گرگان یا سایر مناطق قابل نفوذ، توسط دیوارهایی بلند محصور می‌شده‌است. این برداشت از معنی مازندران، با مازندران شاهنامه هم تا حدودی تناسب دارد، و البته با برخی نقاط دیگر که به مازندران شهرت دارد. ۲-از آنجا که طبق نظر برخی مورخان، مازندران از ریشه «ماز (ماز+ اندر آن) و موز (موز+ اندرون)» می‌باشد، لذا بررسی این کلمه، در زبان فارسی، پهلوی، عربی، لاتین و همچنین گویش بومی مازندرانی شاید راهگشا باشد، و با توجه به معانی کلمه ماز و موز، تعابیر مختلفی از این واژه می‌توان ارائه نمود. ۲–۱-ماز در لغت‌نامه دهخدا «مطلق چین و شکنج» را گویند. چین. نورد. پیچ و خم. با اشاره به ابیاتی چون: ای من رهی آن روی چون قمر وان زلف شبه رنگ پر ز ماز (شهید) و یا، برآمد یکی ابر مازندران چو مار شکنجی و ماز اندر آن (منوچهری دامغانی) که گویا در وصف سرزمین مازندران ذکر گردیده‌است؛ و کلمه «مازندران» و «ماز اندر آن» در آن قابل توجه و تامل است. یکی خشت شاهی پر ماز و پیچ به کف داشت وز رنج ناسود هیچ (اسدی) تاریخ ا کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسان‌ها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمده‌است، علاوه بر این، باستان‌شناسی در گوهر تپه، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد، مازندران را به یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های باستان‌شناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناسانده‌است و آن در فرهنگ‌سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کرده‌اند است، در حالی که آمل شهری که آن را دومین شهر کهن ایران می‌خوانن هم در این استان جا دارد و تاریخ آمل جزو تاریخ‌های اول شهری است که در زمان مردم آمارد یا همان آماردیان شکوفا شده‌است. مازندران جزوی از قلمرو پادشاهی ورگانا و پس از آن یکی از استان‌های مهم پادشاهی طبرستان که پس از شاه عباس طبرستان ایالتی از ایران و مازندران استانی از این ایالت شد، بوده‌است. مردم بومی آن تپوری (مازندرانی) وآمارد هستند. این سرزین در زمان کوروش زیر فرمان هخامنشیان قرار گرفت. درکتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی و در اوستا پزشخوارگر آمده‌است و مازندران قلمرو اشکانیان و آمل مرکز اصلی آن بوده‌است. مازندران تا زمان قاجاریه، به مرکزیت بارفروش (بابل) اداره می‌شد. این شهر، تا اواسط دوران قاجاریه، حاکم نشین مازندران بوده‌است. ورود اقوام گوناگون ساکنان قدیم غرب دریای خزر یا دریای مازندران کادوسیان بودند. در منطقه میانی و شرقی دریای خزر اقوام آنریاک - مردویی و تپورها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن اعراب این منطقه را تبرستان نامیدند. نمی‌توان گفت این اقوام کی و از کجا آمده‌اند اما به نظر استرابون، تپورها در حد فاصل آماردها و هیرکانیه زندگی می‌کردند. (یعنی میان آمل و گرگان امروزی) اما دیاکونف نوشته: «تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.» مرز شرقی آن‌ها استرآباد و مرز غربی آن‌ها از چالوس بود. پس مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی ساری بوده و هست. اراستوفن می‌نویسد: «قبیله‌هایی که در کناره دریای خزر بودند چنین‌اند: هیرکانیان، آماردها، آناری‌ها، کادوسها، آلبانیها، کاسیان.» وی هم چنین نوشته: «تپورها قبیله‌ای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.» ظاهرا ایشان قبایل گسترده‌ای بودند که با آمدن آریایی‌ها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه می‌زدند نام پادشاه تاپورستان آمده‌است. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام گیلان از نام آن‌ها بهره‌گرفته. / قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت علمده نور به غرب سکونت داشتند و این قوم با جنگجویانی با کمان‌های کوچک که سه تیر داشت و شمشیر تیز و ۳۰ سانتی که همیشه همراهشان بود شناخته می‌شدند این قوم تیر اندازان ماهری بودند و مرکز حکومت آن‌ها بالای خرم‌آباد منطقه فیض (تنکابن فعلی) بوده که وسعت و پهناوری سرزمین این قوم از غرب تا رودسر فعلی از جنوب تا نصف قزوین و از شرق تا علمده نور ادامه داشته‌است و ویژگی خاص این قوم شکست ناپذیر و دلاور این بود که دور تا دور سرزمین را با درخت‌های تو در تو و نزدیک به هم حصار کرده بودند و همیشه در مقابل حاکمان زورگو و ظلم و ستم ایستادگی کرده و شکست ناپذیر بودند و گویش آن‌ها پارسی و گیلکی متمایل بوده‌است که حالا در تاریخ طبرستان به نام لهجه شهسواری ثبت شده‌است. آرش کمانگیر که از آمل به مرو تیر انداخت پیش از اسلام در روزگار سلطه کیانیان بر ایران، کاووس کیانی که داستان صفا و نزهت بهشتی مازندران یا سرزمین دیوان را از زبان نغمه‌ساز می‌شنود، به وسوسه رامشگر آهنگ تسخیر مازندران می‌نماید:نستعلیق کتیبه‌ای از مارلیک، که از بقایای آماردها در گیلان امروزی محسوب می‌شود. جام کلاردشت، از بقایای آماردها در کلاردشت، مازندران. آماردها در زمان حکومت هخامنشیان، اولین قوم مستقل ایرانی پس با لشکری گران به مازندران می‌رود، اما در تلاقی دو سپاه، سپاهش از دیوان مازندرانی شکست می‌خورد و خود نیز اسیر دیو سپید می‌گردد. قبل از ورود آریایی‌ها به این سرزمین طوایف مختلفی در آنجا سکونت داشته‌اند. از جمله این اقوام می‌توان از تپوریها، آماردها و کادوسی‌ها نام برد. اقوام تپوری در مازندران زندگی می‌کردند. آماردها در نواحی کوهستانی بین رودخانه هزار آمل و تنکابن تا دیلمستان و سفید رود به سر می‌برده‌اند. کادوسی‌ها نیز در گیلان سکنی گزیده بودند. از شیوه حکومت و حاکمان طبرستان پیش از اسلام اطلاعات محدودی وجود دارد. طبق آنچه در کتب تاریخی یونانیان آمده، اتو فرادات در زمان حمله اسکندر حاکم تپورستان بوده و اسکندر مقدونی او را به مقام خویش ابقا کرد ولی آماردها حاضر به اطاعت نشدند و به کمک درختان در جنگل پنهان می‌شدند و در برابر سپاهیان اسکندر مقاومت نمودند و حتی اسب محبوب اسکندر، بوسفال، را ربودند؛ ولی سرانجام اسکندر با تهدید و به آتش کشیدن بخش‌هایی از جنگل توانست آنان را مطیع ساخته و حکومتشان را به اتو فرادات سپارد. پس از اسکندر، در زمان سلوکیان اسما آماردها جزئی از ولایات سلوکی بودند منتهی هیچ جنگی میان آنان رخ نداد و به احتمال زیاد آماردها به استقلال دست یافته بودند. پس از این در زمان اشکانیان است که فرهاد یکم به جنگ آماردها رفت و آن‌ها را به اجبار به ناحیه دربند کوچاند. آن گونه که از نامه تنسر به گشنسب پیداست، سلسله دیگری علیه سلوکیان در کرانه‌های دریای مازندران شکل گرفت که در عصر اردشیر ساسانی به گشنسب به ارث رسیده بود. گشنسب و اخلاف او تا زمان حکومت قباد ساسانی بر سراسر پتشخوارگر فرمانروایی نمودند و جزئی از ناحیه شمالی امپراتوری ساسانی بودند. پس از گشنسب‌شاهان، کیوس، شاهزاده ساسانی و برادر بزرگتر انوشیروان، در سال ۵۲۹ میلادی عازم طبرستان شد و فرمانروایی این نواحی را برای مدتی، تا سال ۵۳۶ میلادی، در دست داشت. پس از کیوس، به دستور انوشیروان خاندان زرمهر به تبعیت از ساسانیان در منطقه مستقر شدند و تا سال ۶۸۵ میلادی، در سراسر پتشخوارگر فرمان می‌راندند. در این سال مقارن با حمله عرب‌ها به ایران، شاهزاده‌ای به نام گیل گاوباره توانست با مسالمت آذر ولاش، واپسین زرمهرشاه، را کنار راند و سراسر پتشخوارگر را به دست گرفت. آماردها (آمردها) آمارد ، آمرد ، آمار یا ماردها (به زبان سکایی: آمارد، Amard؛ به زبان پهلوی: آمویی، Amui) مردم این قبیله در مازندران و قسمتی از گیلان کنونی زندگی می‌کردند. نام اصلی این قبیله آمو بود که در فارسی باستان به آمرد یا امرد به معنی زیانبخش و ویرانگر تبدیل شد. همچنین در برخی کتاب‌ها به آن‌ها «مارد» نیز گفته‌اند. آن‌ها مردمی جنگجو و هنرمند بودند و با همسایگان خود در کشمکش دایمی بودند. مادها در زمانی که فلات ایران به خصوص نواحی زاگرس صحنه جنگ و خون‌ریزی آشوریان و اقوام دیگر بود، مردمان نواحی جنوبی دریای خزر در آرامش و امنیت و شرایط مناسب اجتماعی زندگی می‌کردند و اقوام نواحی دیگر به آن‌ها پناهنده می‌شدند. یکی از طوایفی که به نواحی جنوب خزر پناهنده شده‌است طایفه مغان، یکی از طوایف شش‌گانه ماد بوده‌است. در دوره حکومت آرته یس مادی (شاه قبل از دیا اکو) جنگی بزرگ بین کادوسیان و مادها اتفاق افتاد. علت این جنگ بدبینی یکی از پارسیهای صاحب نفوذ در دربار شاهی به نام پارسد (پارساداس) نسبت به شاه بود. او زمانی از شاه رنجیده خاطر گردید و با سه هزار نیروی جنگی به سرزمین کادوس‌ها می‌رفت و حمایت آن‌ها را جلب می‌کند و آن‌ها علیه مادها تحریک نمود. آرته یس سپاهی انبوه را به مقابله با او فرستاد. در جنگی که بین آن‌ها رخ داد، سپاه ماد شکست خورد و کادوسی‌ها پارسد را به پادشاهی خود انتخاب کردند. او همواره به قلمرو ماد تجاوز می‌کرد و به غارت آن حدود می‌پرداخت. هخامنشیان آماردها و تپورها در کرانه‌های دریای خزر. حکومت هخامنشیان از حدود ۶۷۵ ق. م آغاز شده و تا سال ۳۳۰ ق. م ادامه یافته‌است. سر سلسله این دودمان هخامنش بوده که پس از آن چیش پیش اول، کمبوجیه اول، کورش اول، چیش پیش دوم، کوروش دوم، کمبوجیه دوم، کوروش سوم (بزرگ)، کمبوجیه سوم و… بر این سرزمین حکومت کردند. کوروش پس از فرو ریزی دولت آریائی ماد، مشغول تهیه مقدمات یک حکومت نیرومند شد. او ارتشی از عناصر سپاه ایران و حاشیه دریای خزر فراهم کرد. اقوام ساردی، تپوران، کادوسیان و سکائیان از جمله نیروهای برجسته شرکت‌کننده در اردوی کوروش بودند. در این نبرد کوروش تپوران مازندرانی و کادوسیان گیلانی را از ارتش جدا نمود و آن‌ها را ترغیب به حمله نمود. در اثر حمله این نیروها سپاه لیدی شکست خورد و شهر سارد به محاصره سربازان کوروش درآمد. بعد از این جنگ آماردها و کادوسیان همچنان در حلقه اتحاد کوروش باقی ماندند و در اکثر جنگ‌های زمان او شرکت فعال داشتند. در زمان کوروش، ایران به صورت ملوک الطوایفی اداره می‌شد و مازندران و طبرستان به یکی از اعیان فارس سپرده شده بود. در جنگ خانگی مشهور به «کوناکسا» بین اردشیر هخامنشی و برادرش کوروش کوچک، کادوسیان به حمایت از اردشیر پرداختند. در این جنگ فرمانده قوای کادوسی به نام آرته گرس کشته شد. ۱۴ سال بعد از جنگ کوناکسا، کادوسیان علیه هخامنشیان قیام کردند. اما اردشیر با سپاهی انبوه آن را سرکوب نمود و آن‌ها نیز اطاعت از دولت مرکزی را پذیرفتند. سلوکیان به هنگام حمله اسکندر در سال ۳۳۱ ق. م، تمامی اقوام کناره خزر یعنی آماردها، کادوسی‌ها، تپوریها، هیرکانیها و کاسپیها سپاهی مرکب از هشت هزار نفر پیاده و سواره تشکیل داده و به کمک داریوش سوم هخامنشی فرستادند. این قشون تحت فرماندهی یکی از فرماندهان شجاع به نام «مازه» قرار گرفت. در این نبرد که «جنگ گوگمل» خوانده می‌شد، جنگی هولناک میان گارد شاه و جنگجویان نخبه یونانی درگرفت. شجاعتهای اقوام مزبور در این جنگ عظیم یکی از درخشان‌ترین فصول جنگ‌های ایران و یونان شناخته می‌شود. اسکندر پس از فتح و غارت و آتش زدن تخت جمشید، پایتخت ایران هخامنشی، چون شنید که داریوش قصد بازسازی سپاه خود را دارد، سپاه خود را به سه قسمت کرد. او «پارمن ین» را مامور فتح سرزمین کادوس نمود تا راه کمک آنان به داریوش را قطع نماید. «کراتر» دوست نزدیک اسکندر و سردار لایق وی نیز جهت اشغال سرزمین تپوران طبرستان ماموریت یافت. این دو سردار مامور بودند پس از تسخیر سرزمین‌های گیلان و مازندران، در گرگان به اسکندر که خود با بخشی از ارتش خویش داریوش را تعقیب می‌کرد، بپیوندند. «کراتر» با سازشی که با «فرادات» تپوری سردار این قوم نمود، بخش کمی از طبرستان را اشغال کرد، ولی پارمن ین از تسلط بر سرزمین دلیران کادوس عاجز ماند. اسکندر پس از قتل داریوش، خود تصمیم به یکسره کردن کار مردم آمارد و کادوس، گرفت. قوای اسکندر در بیشه‌های متراکم خزری و ارتفاعات جنگلی با آماردها درگیر شدند و تلفات و خسارات فراوانی متحمل شدند. سرانجام آماردها نمایندگانی اعزام داشتند و راه سازش پیش گرفتند. پس از مصالحه، رسیدگی به امور منطقه آمارد نشین نیز به «فرادات» تپوری طبرستانی که قبلا تسلیم کراتر سردار اسکندر شده بود، واگذار گردید. لازم است ذکر شود که بعدها، در روزگار فرمانروایی جانشینان اسکندر در ایران، در جنگ رافیا، کادوسیان را از جمله لشگریان سلوکی می‌بینم. گوهر تپه اشکانیان پهناوری دولت اشکانی در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد. به دلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گستره حکومت اشکانی و قرار گرفتن مسیر تجاری بین امپراتوری روم و حوزه مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت بدل گشت. اشکانیان از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای محدوده شرق دریای خزر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پرثوه آمده‌است که به زبان پارتی پهلوی می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران، آمل می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند. آمل در آن زمان پایتخت اقلیمی اشکانیان بود. آماردها و ورکانی‌ها در کرانه‌های دریای خزر در نقشه‌ای فرانسوی دیده می‌شوند. بقایای ساسانی بعد از اسکندر و جانشینانش گیلان و مازندران حالت استقلال داشته‌اند. گشنسب شاه در این دوران بر مازندران حکومت می‌کرده‌است و خاندان او از ۳۳۰ ق. م تا ۵۲۹. م نزدیک به نهصد سال حکومت کرده‌اند. در دوران سلطنت بهرام گور (۴۲۰–۴۳۸. م)، پس از آنکه بهرام بر خاقان پادشاه ترکان پیروز شد، با خبر شد که یکی از سران دیلم با لشکری انبوه به ری و سرزمین‌های اطراف آن حمله و جمعی را اسیر نموده‌است. او همچنین نگهبانان مرزی آن حدود را مجبور به پرداخت خراج نمود. بهرام‌گور، مرزبان را با سپاهی به ری فرستاد. سپس خود بهرام نیز به او پیوست و بیدرنگ به سوی دیلم روان شد. دو سپاه در میانه راه به یکدیگر رسیدند. بهرام، سردار دیلمی را گرفتار ساخت و سپس او و سپاهیانش را بخشید و آن‌ها در شمار یاران نزدیک بهرام قرار گرفتند. دوام حکومت و فرماندهی خاندان گشنسب در طبرستان تا روزگار فیروز ساسانی ادامه داشته‌است که در این زمان ترکان صحرانورد ماوراء جیحون به خراسان و مرزهای تپورستان (طبرستان) تاخته‌اند. کاری از خاندان گشنسب برنیامد ولی کیوس (کی وش) فرزند ارشد قباد شاه ساسانی، به امر پدر به کمک مردم طبرستان و گیلان شتافت و ترکان را تار و مار ساخت. از این زمان حکومت خاندان گشنسب پایان یافت و حکومت به ساسانیان منتقل شد. ظهور مزدک و افکار مزدکی، قباد شاه ساسانی را مجذوب خود ساخت و او نیز پس از قبول این آیین، به تبلیغ آن پرداخت. اما دیری نپایید که شاه ساسانی قربانی یک توطئه پنهان شد و از قدرت برکنار شد و به این ترتیب نهضت مزدکی نیز خاتمه یافت. مدتی بعد کیوس، شاه گیلان و مازندران و برادر خسرو انوشیروان فرمانروای ایران به کیش مزدکی درآمد. در دوران انوشیروان مزدکیان سرکوب شدند و بیشترین تلفات را مزدکیان در گیلان و بلوچستان دادند. کیوس، حاکم مازندران و گیلان به دعوت برادر خود انوشیروان جهت همکاری در سرکوب ترکان ماوراء جیحون با مردان مازندران، دیلمیان و گیل‌ها بر ترکان تاخت. او بعد از حمله دوم خود به ترکان و کسب پیروزی، هوای حکومت ایران کرد و به مدائن حمله برد، ولی اسیر شد و سر خود را در این داعیه از دست داد. (۵۲۹–۵۳۶. م). پس از قتل کیوس، انوشیروان حکومت طبرستان و مازندران را به فرزندان امیر سوخرا که از امرای فیروز بن هرمز بود سپرد. پنج نفر از این خاندان به نام‌های زرمهر بن سوخرا، داد مهر بن زر مهر، ولاش بن داد مهر، دار مهر بن ولاش و آذرولاش بن داد مهر به مدت ۱۱۰ سال بر نواحی ساحلی خزر حکومت کردند. پس از آذر ولاش، این ولایت به گیل بن گیلانشاه گاو باره که از نوادگان جاماسب بن فیروز ساسانی بود سپرده شد. گیلان بن گیلانشاه فرمانروایی مقتدر بود که حکومتی قوی در روزگار یزدگرد سوم در گیلان و مازندران برپا کرد. مازندرانیها او را گیل گاو باره نامیدند. گاو باره پایتخت را از مازندران به گیلان انتقال داد و از گیلان تا گرگان عمارات و قصرهای عالی ساخت. مدت فرمانروایی او بر دو منطقه بزرگ خزری پانزده سال بود. بعد از او دابویه فرزندش بر این منطقه حکومت کرد. در این زمان اعراب مسلمان به ایران حمله کردند و پایتخت ساسانیان مدائن را متصرف شدند. پس از جنگ قادسیه، یزدگرد ساسانی که از سلطنت کردن ناامید شده بود، «باو» را از آتشکده اصطخر فارس دعوت به همکاری نمود. باو پس از عزل از حکومت مازندران و گیلان در زمان شیرویه ساسانی در این آتشکده منزوی شده بود. او تا ری یزدگرد را همراهی کرد ولی از شاه ساسانی خواست تا به زیارت آتشکده کوسان پایتخت باستانی طبرستان که بنای جدش کیوس بود رفته و از آنجا در گرگان به شاه ملحق شود، ولی پس از رسیدن به آتشکده چون از سقوط ساسانیان مطمئن بود، در همان‌جا معتکف شد. سقوط ساسانیان زمینه تاخت و تاز ترکان ماوراءالنهر به مازندران را فراهم کرد و چون حاکم وقت یعنی «باو» حکومت را رها کرده بود، مردم دچار صدمات زیاد شدند مردم از «باو» که در آتشکده کوسان معتکف شده بود، خواستند قدرت را به دست گیرد و او با تعهد گرفتن از مردم مبنی بر حکومت مطلق وی بر مازندران، به حکومت بازگشت و نوادگان او به نام آل باوند یا باوندیان در مازندران و بعضا گیلان قرن‌ها حکومت داشتند. بعدها فرخان بزرگ، فرزند دابویه از سلسله گاوباره حکومتی پرصلابت ابتدا در گیلان و سپس در مازندران تشکیل داد و در مرز و بوم خود دست به عمران و آبادانی زد. پس از مرگ یزدگرد سوم و نابودی امپراتوری ساسانی، گیل گاوباره در سال ۶۵۱ میلادی، علم استقلال بیافراشت و با ایجاد گاهشماری طبری به نام «اسپهبد طبرستان، گیل گیلانشاه و پتشخوارگر پتشخوارگران» برای خود سکه ضرب کرد. پس از گیل گاوباره دو فرزند او دابویه و پادوسپان هر کدام دودمانی بنا نهادند. دابویه و فرزندانش حکومت پدر را به ارث برده و با نام دابویگان حاکمان مستقل سراسر پتشخوارگر بودند. آن‌ها در زمان فرخان بزرگ پایتخت خود را از گیلان به سارویه منتقل کرده و تا سال ۷۶۱ میلادی، یعنی در زمان خلافت منصور عباسی و خودکشی اسپهبد خورشید، آخرین فرمانروای دابویی، به حکومت پرداختند. دیگر نسل گیل گاوباره با نام پادوسپانیان در قالب حکومتی محلی و کوچک در رویان باقی ماندند و در دوره‌ای طولانی میان سال‌های ۶۵۵–۱۵۹۸ میلادی بر نواحی خود مستقر بودند. در زمان فرار یزدگرد به سوی خاور، یکی از همراهان او باو بود. باو از نوادگان کیوس بود و در زمان گریز با اجازه یزدگرد از او جدا شده و به طبرستان آمد تا از یک آتشکده زیارت نماید. وی در طبرستان بود که خبر مرگ شاهنشاه ساسانی را شنید، فلذا در آتشکده عزلت گزید. در زمان حکومت دابویه، به علت دوری پایتخت اولیه دابویگان از مرزهای شرقی طبرستان، مهاجمین از این نواحی به طبرستان هجوم می‌آوردند. به همین سبب مردم از باو خواستند تا به رهبری آنان شتابد و مهاجمان را دور سازد. باو با شروطی درخواست را پذیرفت و بدین شکل حکومت باوندیان شکل گرفت که تا سال‌ها در مرزهای شرقی طبرستان برقرار بود. از دیگر حکومت‌های این دوره کارنوندیان یا سوخرائیان است که پیشینه آن به هفت خاندان ممتاز ساسانی و چهار خاندان اشکانی می‌رسد. آن‌ها خود را از نسل کاوه آهنگر می‌دانستند و از زمان انوشیروان ساسانی در کوهستان‌های طبرستان حکومت داشتند. این خاندان مسبب شورش عمومی طبرستان علیه خلافت و پس از آن قیام مازیار بودند. حکومت‌های شیعه هم‌زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله‌های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده‌است که در طبرستان یا قسمتی از آن حکومت می‌کرده‌اند و استقلال نسبی داشته‌اند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند. مازندران همچون گیلان در دوره اول فتوحات اعراب (۶۴۹–۶۳۷ میلادی) تحت تصرف مسلمانان قرار نگرفت و حتی در زمان بنی امیه تسخیر نشد و در زمان بنی عباس (۷۶۵ میلادی) مناطق جلگه‌ای آن ضمیمه گشت. مازندران اولین پایگاه اسلامی و شیعه دوازده امامی است و خاندان مرعشی و خاندان ناصرالحق اطروش هم در مازندران به پایتخت گری آمل بوده‌اند. از سال ۲۲ هجری قمری ترویج دین اسلام در طبرستان آغاز شد و در ۱۴۴ هجری شهر ساری، پایتخت دابویگان به دست مسلمانان افتاد. دستگاه خلافت مسلمانان از شرق به چین و غرب به اسپانیای کنونی ختم می‌شد ولی با وجود این شرایط مردمان طبرستان آیین مزدیسنا را حفظ کرده بودند. برخلاف دیگر نواحی ایران، مردم این خطه به صورتی تدریجی و به خواست خود اسلام را پذیرفتند و از همان ابتدا مذهب تشیع را برگزیدند. در ابتدا وجود دشمنی مشترک، یعنی خلیفه و عوامل خلافت، موجب گرویدن مردم به نادیان قیام علوی بود ولی رفته رفته به تعداد زیدیان پتشخوارگر افزوده شد. قلمرو علویان طبرستان و گیلان نخستین حکومت شیعی در ایران علویان طبرستان بود که در در ۲۵ رمضان ۲۵۰ هجری قمری به درخواست مردم محلی توسط حسن بن زید، معروف به داعی کبیر، ایجاد شد. داعی کبیر ابتدا با دودمان طاهریان، که پس از فتح طبرستان نایب خلافت در شمال کشور بودند، به مبارزه پرداخت و پس از اخراج آنان نبردهایی با سپاهیان خلیفه، یعقوب لیث صفاری و چندی از شورشیان داخلی داشت که نهایتا از تمامی آن‌ها جان سالم به در برد. داعیان بعدی علوی در طبرستان دچار اختلافاتی شدند که منجر به ضعف آنان شد و سامانیان توانستند طبرستان را جزئی از قلمرو خود کنند ولی مجددا ناصرالحق اطروش به ترویج تشیع زیدی پرداخته و مردم را علیه سامانیان متحد کرد و دودمان علویان طبرستان را بازسازی کرد. پس از دو یا سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالت‌طلبانه نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. این اوضاع زمینه را برای قیام اشرافی که نسب خود را به ساسانیان می‌رساندند، فراهم نمود و در این منطقه نیاز به حکومتی بود که هر دو قشر شیعیان و زرتشتیان را اقناع کند. از سوی دیگر، در اواسط قرن سوم هجری خلافت عباسی با جنبش‌های استقلال‌طلبانه‌ای مواجه شد که ضعف سیاسی او را در پی داشت. این جنبش‌ها در میان ایرانیان، که از پیش منتظر فرصتی برای شورش بودند، با ظهور دولت‌هایی مانند سامانیان و صفاریان این روند آغاز شد و از اوایل قرن چهارم هجری در شمال ایران جنبش‌های گوناگونی علیه خلیفه آغاز شد که اسفار بن شیرویه، ماکان کاکی، سالاریان، زیاریان و آل بویه از این دسته‌اند. red عده‌ای از سپاهیان بلند مرتبه علویان طبرستان پس از افول این حکومت علم استقلال برافراشتند. از جمله این سپاهیان پیشین مرداویج زیاری بود که قصد احیای امپراتوری ساسانیان را داشت. او نواحی بسیاری را در سال ۳۱۹ هجری فتح کرد و سلسله زیاریان را تاسیس نمود. مرداویج در اوج قدرت خود به قتل رسید. پس از مرگ مرداویج، آل بویه که پیشتر در خدمت او بودند، قدرت یافته و جانشین مرداویج، وشمگیر، را شکست دادند و پس از آن حکومت زیاریان به طبرستان محدود شد ولی آل بویه به چنان قدرتی دست یافت که خلیفه مطیع آنان گشت. با روی کار آمدن خاندان‌های ترک‌تبار در ایران، غزنویان موفق شدند طبرستان را رسما فتح کنند ولی به حاکمان محلی (به‌طور مثال باوندیان و پادوسپانیان) خودمختاری دادند و به خراج، خطبه و سکه بسنده کردند. آن‌ها در گیلان همین قدر موفقیت را نیز کسب نکردند، سلجوقیان نیز رویکرد مشابهی داشتند. در این دوران اسماعیلیان طرفداران بسیاری در نواحی جنوب دریای خزر جذب نمود و حسن صباح در الموت قلعه‌ای مستحکم بنا کرد. در زمان خوارزمشاهیان دودمان باوندیان توسط آن‌ها قلع و قمع شد و محمد خوارزمشاه هنگام حمله مغولان به ایران به جزیره آبسکون در طبرستان گریخت. شیخ خلیفه، از روحانیون شیعه آمل در زمان حکومت مغولان بر منطقه، در منطقه سبزوار نهضتی انقلابی علیه ایلخانان را رهبری کرد که به سربداران معروف است. عده بسیاری در طبرستان نیز به پیروی از این جنبش برخاستند. پس از مرگ شیخ خلیفه جانشینان وی قلمرو حکومت سربداران را وسعت بخشیده و به سوی مازندران نیز لشکرکشی کردند که با شکست همراه بود. هم‌زمان با این رخدادها در دوران ملوک‌الطوایفی، آخرین اسپهبد سلسله باوندیان توسط یکی از فرماندهان خود به قتل رسید و کیا افراسیاب چلاوی حکومت چلاویان را ساخت. از طرفی قوام‌الدین مرعشی، ملقب به میربزرگ، تحت تاثیر جنبش سربداران قرار داشت، پیروان بسیاری در طبرستان کسب کرد. او در ابتدا با کیا افراسیاب متحد بود ولی میانشان اختلافاتی رخ داد و نهایتا میربزرگ در نبرد جلالک مارپرچین دودمان چلاوی را شکست داده و کیا افراسیاب را به مرگ رساند و دودمان مرعشیان را تاسیس کرد. یکی از فرزندان کیا افراسیاب به نام اسکندر شیخی، که از این معرکه جان سالم به در برد، نزد تیمور گورکانی رفته و او را ترغیب نمود تا به طبرستان لشکرکشی نماید. تیمور خرابی‌ها و قتل‌عام‌های بسیاری در طبرستان انجام داده و سادات مرعشی را تبعید کرد ولی پس از مرگ او، مجددا مرعشیان بازگشته و حکومت طبرستان را به دست آوردند. تاریخ معاصر با قدرت گرفتن صفویان، امیران مرعشی مطیع آنان شده و با خاندان صفوی روابط نسبی برقرار کردند. خیرالنساء بیگم، از شاهزادگان صفوی، به ازدواج شاه محمد خدابنده درآمد و حاصل این ازدواج، شاه عباس کبیر، قدرتمندترین شاه صفوی است. شاه عباس تمامی حکومت‌های محلی شمال ایران را برانداخت و برای همیشه مازندران را جزئی از خاک رسمی ایران نمود. از جمله حکومت‌هایی که به دست شاه عباس نابود شدند مرعشیان، پادوسپانیان، مرتضویان، الوند دیو، کیاییان، اسحاقوندان و… بودند. شاه عباس کبیر پس از آن به‌آبادی مناطق مذکور همت گماشت؛ به‌طور مثال شهر اشرف را در شرق مازندران بنیان نهاد و فرح‌آباد را در شمال ساری آباد نمود. مردم شالیکاری توسط زنان مازنی مردم مازندران به زبان مازندرانی یا زبان تبری و فارسی سخن می‌گویند. استان مازندران بر اساس آخرین سرشماری نفوس ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران حدود سه میلیون و دویست و هشتاد هزار و پانصد و هشتاد و دو نفر جمعیت دارد که در حدود ۶۰ نقطه شهری و بیش از سه هزار پارچه آبادی سکونت دارند. در مازندران ۲۰۰ هزار دانشجو در مراکز آموزش عالی دولتی، غیرانتفاعی و آزاد به تحصیل اشتغال دارند. تعداد دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی استان حدود ۲۰۰ واحد است. مازندرانی‌ها رتبه دوم را پس از آذری‌زبان‌ها در مهاجرت به تهران و پایتخت‌نشینی دارند. آمار مازندرانی‌های مقیم تهران را بیش از یک و نیم میلیون نفر تخمین می‌زنند. مشاهیر جاذبه‌های گردشگری جنگلی در رویان جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی پل ریلی دوآب در سوادکوه غار اسپهبد خورشید خانه نیما یوشیج برج دیدبانی بابل سواحل زیبای بابلسر برج لاجیم باغ شاه شکل شاه کاخ مرمر بهشهر علم کوه دریاچه میانشه سد سلیمان تنگه (رجایی) ساحل پارک جنگلی سیسنگان باغ عباس‌آباد مشهد میر بزرگ گوهرتپه پل محمدحسن‌خان بابل پل معلق بابلسر آرامگاه میر حیدر آملی دخمه سنگی کافر کلی پل دوازده چشمه برج رسکت سد شیاده غار اسپهبد خورشید برج دیدبانی کاخ بابل مجموعه تاریخی فرح‌آباد حمام فرح‌آباد تپه قلایا قلعه کتی خانه شهریاری خانه نیما یوشیج حمام وزیری پل چشمه کیله پل هفتصد و هشتاد و یک خانه کلبادی (ساری) برج لاجیم سه گنبدان برج سلطان زین العابدین مرعشی امامزاده عباس آرامگاه ناصرالحق کاخ شاپور بازار قدیم آمل گورستان سفید چاه آتشکده کوسان پل ورسک غارهای رستم کلا پل شاپور تپه شورکا امامزاده عباس ساری باغ چهلستون بهشهر عمارت شهرداری تنکابن قلعه سفید قلعه حسن بور سرخکلا نقش برجسته شکل شاه قلعه کنگلو چشمه عمارت بانک ملی ساری یک تارانتولا بومی بهشهر در استان مازندرانپل تجن خانه رمدانی مسجد امیراسعد غار سیاه پور امیری برج دیده‌بانی شروین باوند مجموعه پل‌های راه‌آهن سوادکوه کلیسای سرخ‌آباد قلعه پیش امامزاده هفت تنان محوطه و گورستان جیر لپه دشت حمام قدیم میرزا یوسف آب‌انبار میرزا مهدی تپه تیموری تپه شاه نشین ساری کاخ جهان‌نما بنای سنگی کوره سر پل دو دهانه خشت نو غار آب اسک آرامگاه سید حسن آرامگاه شاه بانو زاهد آملی تپه گیان برج دیدبانی بابل قلعه‌گردن تپه جانب پل معلق آمل آتشکده آمل فیل سنگی شیر سنگی قلعه ملک بهمن قلعه تمیشان کاخ نور کیجا پل برج هشتل قلعه پولاد مقابر سلاطین استندار کاخ مرمر رامسر ساختمان فرمانداری رامسر هتل قدیم رامسر تنگه بند بریده ملک جوی (کانال) قلعه کتی ابوالحسن کلا تپه قلعه کش قلعه گردن قلعه دختر قلعه سنگی برج‌های گبری تپه عیسی کتی هتل بنیاد پهلوی آرامگاه درویش علم بازی کاخ چای‌خوران تپه کلار تخت فریدون پل سنگی ساختمان دارائی حمام شیخ موسی حمام لمراسک گورستان نیالا قلعه کهرود کیجا پل تپه هزاره دو هزار پلور تکیه پهنه کلا تپه یوزباشی تپه قائمشهر مجموعه بناهای افغان نژاد تپه امیرکلا قلعه فرنگیس خانه منوچهری خانه اربابی خانه حاج ملا حسن بقعه شمس آل رسول تپه قلعه کتی برج سی شاهاندشت پل آجری خرما کلا محوطه پیر درویش تپه سنگر (شاه نشین) کاخ شهرداری کاروانسرای تنگ سفید آب تپه کوتر دین کاروانسرای کمبوج (گامبوش) سه خط طلا تونل گدوک کاروانسرای گدوک تپه‌های میر بزار مجموعه بناهای نجفی قلعه ملک کیومرث سه خط طلا سوادکوه جاده جنت رودبار رامسر جاذبه‌های مذهبی امامزاده عباس ساری امامزاده یحیی ساری امامزاده عبدالله آمل امامزاده قاسم آمل امامزاده عبدالحق سوادکوه حسینیه آمل امامزاده قاسم بابل آستانه آقا سید حسین لپاسر رامسر امامزاده زکریا در شکرکوه کلاردشت امامزاده اطرب پیر تکیه گتاب (بابل) امامزاده ابراهیم بابلسر قدمگاه خضر مسجد جامع آمل مسجد جامع بابل مسجد جامع ساری مسجد امام حسن عسگری مسجد مولانا مسجد محدثین مسجد آقا عباس مسجد سیدالعلما مسجد چهارسوق بابل مسجد جامع بلده بنای امامزاده محمد طاهر آرامگاه ملا محمد شهرآشوب آرامگاه درویش فخرالدین آرامگاه امامزاده سید علی کیا سلطان امامزاده سید ابوصالح آرامگاه امامزاده سید محمد زرین نوا امامزاده تاج الدین امامزاده ابراهیم مسجد جامع چهارمحل آهی محمودآباد امامزاده سید اسکندر امامزاده عبدالله پایین کولا امامزاده قاسم عیسی خندق امامزاده علم بازی امامزاده سرست تکیه تاکر نور تکیه پیرعلم تکیه حصیر فروشان سقانفارها سقانفار کیجا سقانفار تلیگران سقانفار فیروزجا سقانفار کبودکلا سقانفار قادیکلا سقانفار آرمیج کلا سقانفار کیجا تکیه سقانفار چهارمحل آهی محمودآباد پل‌های شهر آمل جاذبه‌های طبیعی فیل بند در بابل مازندران فهرست جاذبه‌های طبیعی استان مازندران: دماوند باداب سورت پارک ملی لار علم کوه سد لار جنگل بلیران قله امیری غار دانیال پارک ملل ساری آبگرم لاریجان آبگرم استرابکوه آبشار ترا آبشار یخی آبشار امیری آبشار پرومد آبشار آب پری آبشار نجار پارک نمونه گردشگری پایین‌لموک آبشار شاهاندشت آبشار لار هراز (رود) الیمستان آبشار قلعه دختر آبشار برز آبشار تیرکن هفت آبشار بابل آبشار اسپه او آبشار دراسله آبشار گزو آبشار سنگ نو آبشار ایج آبشار آکاپل کلاردشت آبشار هریجان آبشار هفت چشمه چالوس آبشار جواهرده آبشار هفت سنگ ساری آبشار سنگ‌درکا آبشار سواسره بوستان جنگلی چالدره آبشار سنگده آبشار کیاسر دریاچه ولشت پارک جنگلی کشپل دریاچه شورمست دریاچه سد لفور سد و دریاچه الیمالات دریاچه ساهون آمولو چشمه آب معدنی قرمرض دشت و آبشار دریوک سد شهید رجایی آبشار یخی آبشار چلندر پارک جنگلی چالدره دشت ناز جواهرده بابلرود شکارگاه‌های امیری تالار (رود) دریاچه خضر نبی رودخانه چالوس آبشار ایج یا ده قلوه آبشار آلامل تپه گردکوه جمنان شبه جزیره میانکاله پارک جنگلی شهید زارع کاعون کوه بلور چشمه رامسر آبشار لفور زیارو دریاچه میانشه جنگل شیاده فیلبند چشمه آب گرم ازرو سد البرز مجموعه گل پل مجموعه توریستی بابلسر پارک طلایی دریاچه الیمالات منطقه نوا و آب اسک آبشار هریجان آبشار تیرکن سد آویدر پارک جنگلی میرزا کوچک خان موزه‌ها موزه تاریخ و مردم‌شناسی شهر بابل موزه تاریخ شهر ساری موزه تاریخ آمل موزه تماشاگه خزر چالوس موزه کندلوس نوشهر کاخ موزه رامسر موزه خشکه‌داران آبشارها مازندران به دلیل شیب تند سلسله جبال البرز که سر چشمه رودهای فراوانی است، آبشارهای کوچک و بزرگ متعددی دارد که از نواحی مختلف آن سرازیر می‌شوند و عمدتا در نواحی مرکزی این سلسله جبال قرار دارند. به‌طور کلی آبشارهای مازندران به دلیل شرایط طبیعی هم در کوهستان وجود دارند و هم در بیشه‌ها و جنگلها و در برخی نواحی نیز ترکیبی از مجموعه کوهستانی را توام دارند. از آنجایی که این آبشارها در ارتفاعات و دامنه‌های بلند البرز قرار گرفته‌اند دارای اقلیمی مساعد و هوایی دلپذیر به ویژه در فصول بهار و تابستان هستند. اکثر آن‌ها محوطه‌هایی برای اتراق و چادر زدن دارند. برخی از این آبشارها عبارتند از، آبشار ایج یا ده قلو، ساواشی، لاسم، چالو، باباکلا (رنگین کمان)، آلامل، اکاپل، شیخ موسی، هفت آبشار تیرکن، آبشار کیمون، هریجان، سواسره، شاهاندشت، زیار، یخی، تیمره، پرومه، آب پری، دریوک، شیخ علی خان، آبشار یخی، آبشار امیری، آبشار سوادکوه و غیره می‌باشد. پوشش جانوری در استان مازندران جانورانی چون ببر (منقرض شده) ، پلنگ، خرس، گرگ، گربه وحشی، روباه، خوک وحشی، خرگوش، آهو، بزکوهی، میش و گربه ایرانی یافت می‌شوند و پرندگان استان شامل قرقاول، شاهین، اردک، قو، کبک، تیهو، قمری، جغد، قوش، کرکس، حواصیل و کلاغ هستند و از خزندگان می‌توان به انواع مار و لاک‌پشت اشاره کرد. در کناره‌های ساحلی انواع پرندگان مهاجر از جمله اردک، غاز، پلیکان و چنگر در فصول سرد سال دیده می‌شوند. در آبگیرها و رودهای استان نیز انواع ماهی فراوان است. صنعت مازندران استان مازندران در سال ۱۳۴۲ شمسی و در بین ۱۲ استان کشور با ۸۸۳ واحد صنعتی و صنفی، ۱۶ هزار و ۵۰۴ نفرکارگر و حجم سرمایه‌گذاری ۴ میلیون و ۶۳۱ هزار و ۱۸۹ ریالی در پنجاه سال پیش، پس از پایتخت صنعتی‌ترین استان کشور بود. صادرات محصولات استان مازندران به کشورهای آمریکا، روسیه، آذربایجان، ایتالیا، آلمان، سوئیس، فرانسه، هلند، اسپانیا، کانادا، کویت، قطر، عراق، قزاقستان، پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان، امارات، نروژ و بلاروس صادر می‌شود. اقلام عمده صادراتی شامل انواع فرآورده‌های لبنی، سیمان، خاویار، برنج، مصنوعات چوبی، شیرینی جات، انواع گل و گیاه، نوشابه و انواع نوشیدنی‌ها، محصولات کشاورزی و مواد معدنی و زینتی است. فرهنگ، مراسم، بازی‌ها، ویژگی، موسیقی زبان مردم مازندران تبری یا مازندرانی است، ولی بیشتر مردم آن با زبان فارسی نیز آشنایی دارند. گویشهای تبری یا مازندرانی شامل:شهمیرزادی، کتولی، نوری، ساروی، آملی، بابلی، چالوسی، تنکابنی، سوادکوهی، فیروزکوهی، هزارجریبی و لفوری می‌باشد. تیرگان تیرگان یکی از جشن‌های ایرانی در روز تیر از ماه تیر برابر با سیزدهم تیرماه‌است (برای آگاهی از فهرست و زمان همه جشن‌های ملی بنگرید به صفحه جشن‌های ایرانی). عده‌ای این جشن را در روزهای دیگر و از جمله در دهم تیر برگزار می‌کنند که به اعتقاد استادان ایران‌شناس نادرست است. جشن همه ساله در کوه دماوند، آمل انجام می‌شود و همه ساله توسط زرتشتیان ایران در بیشتر شهرهای جهان و ایران نیز برگزار می‌شود. آرش کمانگیر در برخی دیگر از نقاط مازندران نیز آن را منسوب به پرتاب تیر آرش از دماوند به سوی ملک توران که موجب پایان بخشیدن به جنگ‌های چند ساله ایران و توران گردید می‌دانند و آن را در ۱۲ تا ۱۵ ماه تیر (بسته به اعتقادات محلی) و همین‌طور بنابر تقویم مازندرانی یا تقویم خورشیدی جشن می‌گیرند، شایان ذکر است که تیرما سیزده شو بسیار پابرجاست و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و هرگز فراموش شدنی نیست هرچند در مورد آن اختلافات زیادی وجود دارد آیین سنتی ۲۶ عید ماه آیین ویژه سنتی ۲۶ عید ماه طبری هر سال در تاریخ ۲۸ تیرماه شمسی در بیشتر روستاهای استان برگزار می‌شود. در روستای امامزاده حسن سوادکوه این مراسم با آداب خاصی انجام می‌شود این رسم به جشن مردگان نیز معروف است. بر اساس سنت رایج و باورهای مردم در زمان‌های قدیم فریدون پادشاه پیشدادی به خونخواهی پدرش جمشید شاه ضحاک پادشاه را در سرزمین مازندران و در دماوند کوه به بند می‌کشد، مردم خبر این پیروزی را در شب با آتش زدن بوته‌ها به یکدیگر اطلاع می‌دهند؛ و فردای آن روز با برپایی جشن و مسابقه کشتی این پیروزی را گرامی می‌دارند. امروزه نیز اهالی روستاهای اطراف همگی به امامزاده حسن می‌آیند و علاوه بر خیرات کردن برای اموات خود و روشن کردن شمع روی مزارها، تماشاگر مسابقه کشتی سنتی لوچر می‌شوند. در این روز کشتی گیران سوادکوه در این محوطه گرد می‌آیند و به مصاف هم می‌روند. در مناطق جلگه‌ای جشن مردگان در آرامگاه‌ها برگزار می‌شود. نوروز بل بل در زبان محلی به معنی آتش است. به معنی جشن آتش نوروزی که در ۱۰ تیرماه برگزار می‌شود. این جشن همانندی زیادی با جشن آگرنوروژی در کردستاندارد. نوروز خوانی نوروز خوانان معمولا پانزده روز قبل از فرارسیدن عید نوروز به داخل روستاها می‌آیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانه‌های محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده می‌دهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را می‌خواند، یک نفر ساز می‌زند، نفر دیگر که به آن کوله کش (بارکش) می‌گویند به در خانه‌های مردم می‌رود و می‌خواند: بادبهارون بیمو / نوروز سلطون بیمو/ مژده دهید به دوستان / گل به گلستون اومد / بهار آمد بهار آمد خوش آمد/ علی باذولفقار آمد، خوش آمد/ نوروزتان نوروز دیگر / شما را سال نو باشد مبارک صاحب خانه نیز با دادن پول، شیرینی، گردو، تخم مرغ و نخود، و کشمش از آنان پذیرایی می‌کند. چله شو یلدا شب اول زمستان را گت چله می‌نامند. در این شب بنا به سنت دیرین همه افراد خانواده دور هم جمع می‌شوند و با خوردن هندوانه، انار و سایر میوه‌ها، ماست و آجیل، سرمای فصل زمستان را از خود دور می‌کنند. اعتقاد براین است که با خوردن ماست یا هنداونه در شب یلدا، هرگز در زمستان سردشان نخواهد شد. در این شب دختران دم بخت با پوشاندن صورت خود، از هفت خانه چیزی می‌گیرند، اگر کسی آن‌ها را ندید و نشناخت، حتما به آنچه نیت کرده‌اند، خواهند رسید. لوچو تیرماه سیزده از دیگر مراسم سنتی و رسمی مازندران تیرماه سیزده‌است که در اواسط آبان (تیرما در تقویم مازندرانی) هر سال برگزار می‌شود. البته روایات مختلف در مورد تیرماه سیزده وجود دارد. می‌گویند که شب تولد حضرت علی است. می‌گویند پیروزی کاوه بر ضحاک و جشن مهرگان است. در این شب همه خانواده کنار هم جمع می‌شوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانه‌های بزرگ‌ترها سپری می‌کنند جوانان هم با در دست داشتن ترکه‌ای بلند که کیسه‌ای به انتهای آن بسته شده‌است. همراه کودکان به در خانه‌ها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به درخانه‌ها و لال بازی از صاحب خانه تقاضای هدیه می‌کنند به آن‌ها پول، میوه، شیرینی داده می‌شود. هنگامی که لال به همراه گروه خود در کوچه‌ها شروع به حرکت می‌کند این اشعار را می‌خواند: لال بیمو، لال بیمو، پارسال و پیرار بیمو، چل بزن دیگه بزن، لال انه لالک انه، پیسه گنده خوانه، سالو ماه ارزون نوه، لال مار رسوا نو، لال انه لالک انه، پاربورده امسال انه، لال آمده، لال آمده، پارسال و امسال آمده، چرخ نخ ریسی را حرکت بده، به دیگ بزرم، لال آید، لال کوچک می‌آید، کسی که شیرینی پیس کنده می‌خواهد می‌آید، سال و ماه ارزان نمی‌شود، لال بزرگ رسوا نمی‌شود، لال می‌آید، لال کوچک می‌آید، پارسال رفته امسال می‌آید. کشتی لوچو کشتی لوچو از کشتی‌های محلی استان مازندران است و در گذشته در مراسم عروسی اجرا می‌شد. اما امروزه در بعضی از نقاط استان این کشتی همه ساله در تابستان بعد از وجین شالی، هنگام فراغت کار روستاییان، انجام می‌شود. در ایام دیگر مانند اعیاد مذهبی و ملی نیز کشتی لوچو برگزار می‌شود و جایزه برنده یک راس گاو یا گوسفند و فرش است که توسط اهالی خریداری می‌شود. ورف چال از آیین‌های قابل توجه و در عین حال منحصربه‌فرد مازندران که مراسمی ملی هم به‌شمار می‌رود در ارتباط با آب، مراسم ورف چال روستای اسک واقع در جاده هراز است. نورزماه آخرین ماه از سال باستانی تبری است. نورز ماه به معنی ماه نوروز نیست بلکه ماهی است که نوروز باستانی و سرسال نو در پی آن خواهد آمد. نورز ماه را مردم دیلمان اسفندار مذماه می‌نامند. آنان ماه فروردین (فردینه ماه) را نوروز ماه می‌نامند. روز بیست و ششم نوروز را مردم مازندران، عیدماه بیس شش (۲۸ تیرماه شمسی) می‌نامند. بسیاری از مردم مازندران این روز را روز پیروزی فریدون بر ضحاک می‌دانند یا روزی که فریدون شانزده ساله برای شسکت ضحاک، به طرف مقر حکومت او (واقع در کوهی روبروی امامزاده هاشم کنونی که در جاده هراز است) حرکت کرد. مردم مازندران از دیرباز و به یاد جوانان و کشته شدگان دوران حکومت ضحاک بر سردر خانه‌ها و در گوشه و کنار حیاط خانه و برستون‌های ایوانشان مشعل (سوچو) ۵ روشن می‌کردند و با رفتن بر سر مزار عزیزانشان و با روشن کردن شمع یاد و خاطره آنان را زنده می‌کردند. نام‌های مازندرانی مراسم مازندران از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسم‌های باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار می‌گردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی درآمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است. صنایع دستی مازندران از صنایع دستی موجود در استان مازندران می‌توان به قالی بافی، گلیم بافی، جاجیمچه بافی، بافت گلیچه، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزی، رنگرزی و چاپ سنتی سفالگری و سرامیک سازی، فراورده‌های پوست و چرم، هنرهای مرتبط با فلز، هنرهای مرتبط با چوب، حصیر بافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلدسازی سنتی، صنایع دستی دریایی عروسک‌سازی اشاره کرد. قالی بافی و گلیم بافی از رشته‌های اصلی و اساسی مازندران نیست ولی در استان بافته می‌شود. در شرایطی که فرش در بعضی مناطق حرف اول برای ابراز وجود دارد تنها شهرت خود را در مازندران به سایر رشته‌ها واگذار کرده‌است و نقشه‌هایی که در مازندران بافته می‌شود مربوط به سایر مناطق است. سوغات آغوز نون، کماج، نصیری، بهاردونه، پشت زیک، پیسه گنده، آب دندان، نان کوهی، عسل کوهی، رشته به رشته، شکر قرمز، شربت بهار نارنج، مربای بهار نارنج، آلبالو، انار، انار جنگلی، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارمسی، مربای پرتقال، گردو و سیب، صنایع چوبی، حصیر، گلیم، جاجیم، جوراب بافی، موج بافی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد)، نمد، سفال، برنج، ماهی، ازگیل، کندس، گل کاسنی، کلوچه، برنج (شالی)، نارنگی، پرتغال، انواع مرکبات، غذاهای شمالی مانند مرغ و اردک و ماهی شکم پر و آش ترش، آش ماست، مرباها و ترشیجات و شیر و دوغ و کره محلی از مهم‌ترین مواد غذایی هستند که به عنوان سوغاتی مازندران محسوب می‌شوند. موسیقی مازندران مازندران، استان ساحلی شمال ایران از شرق با گرگان، از جنوب با سمنان و تهران، از مغرب با گیلان و از شمال با دریای خزر همجوار است. این وضعیت خاص جغرافیایی باعث شده‌است فرهنگ موسیقی مازندران در ناحیه شرقی با خراسان و ترکمن صحرا آمیخته شود و در غرب، کمابیش خصایص موسیقی گیلانی را داشته باشد. در مازندران هم مانند اکثر نقاط ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگل‌ها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد. براساس روش پیشین و با توجه به واقعیت‌های موجود، موسیقی مازندران را به ۲ گروه عمده تقسیم می‌کنیم: موسیقی بامتر آزاد، موسیقی بامتر معین مقام خوانی از شرق تا غرب موسیقی مازندران بامتر آزاد شامل آهنگ‌هایی است که در قالب مقامها و با حالت آوازی اجرا می‌شوند. مقام خوانی از شرق تا غرب مازندران رایج است و مقامها در شکلها و نام‌های گوناگون متجلی می‌شوند. متداول‌ترین مقامهای موسیقی بومی مازندران عبارتند از: مقام خوانی امیری معروف‌ترین مقام بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دل‌انگیز به تنهایی می‌تواند بیان‌کننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری، شاعر بلندپایه مازندرانی(بابل)، زینت بخش آواز امیری است. مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا می‌شود و به همت ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشه‌های آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفته‌است. کتولی از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمت‌های شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژه‌ای دارد. مقام کتولی، حاوی مضامین بلند اخلاقی، قومی، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در ۳نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا می‌شود. علاوه بر امیری و کتولی، مقامهای ولک سری، توری (طبری) و طالبک (طالبا) را می‌توان نام برد. چاووش خوانی نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده می‌شود. چاووش خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار می‌دهد. مضمون عمومی در موسیقی مازندران، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند، اما در هر منطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی، رنگ و حالت مشخص‌تری می‌یابد. مثل سادگی در مازندران موسیقی‌هایی با متر معین به بیان ترانه‌هایی اختصاص دارد که عموما دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند. ترانه‌های مازندرانی با ملودی‌هایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی‌پیرایه، سخنان دلنشینی را بیان می‌کنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی می‌مانند. ترانه‌های اصیل مازندرانی با عناوین و نام‌های خاص، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیده‌اند. نوروزخوانی از موسیقی‌های متداول در مازندران و با متر معین است. نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت می‌دهند. نوروزخوانان، بدیهه سرایانی هستند که از مدت‌ها پیش از بهار به پیشواز بهار می‌روند و بدون همراهی ساز و صرفا به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا می‌کنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی می‌پردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی می‌شود. تعزیه ریشه‌های محکم اعتقادی و علاقه به آل علی بن ابیطالب موجب شده‌است تعزیه در این سامان رشد یابد و آهنگ‌های تعزیه در بخش‌های ریتمیک رشد چشمگیری بیابد. در عین حال، شیوه‌های آوازخوانی در تعزیه باعث شده‌است مقامهای موسیقی مازندران تحول یابد و در شکلهای متنوع عرضه شود و از این راه، فرمهای تازه در شکلهای موسیقی مازندران پدید آید. سازهای مازندران متداول‌ترین سازهای مازندران عبارتند از: للوا (نی): که از سازهای شناخته شده در مازندران است. للوا یا نی درواقع، ساز چوپانی مازندران به حساب می‌آید و در میان دامداران و ساکنان کوهستان‌های مازندران معمول است. دوتار رنگ و حالت بیانی دوتار مازندران از خصایص عمومی موسیقی این سامان تبعیت می‌کند و با حالات اجرایی دوتار ترکمنی و خراسانی تفاوتی آشکار دارد. کمانچه : این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچه‌های چهارسیمی نیز استفاده می‌شود. نقاره : عبارت است از طبل‌های کوچک با بدنه‌ای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طناب‌هایی در اطراف محکم می‌شود. نقاره را معمولا با ۲قطعه چرمی به صدا درمی‌آورند. نقاره در اجرای حرکات و رقص‌های جمعی و به عنوان ساز خبرده، در همراهی سرنا استفاده می‌شود. سرنا : سرنا در بین مردم مازندران به عنوان‌سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیت‌ها استفاده می‌شود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار می‌برند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبه‌های خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده می‌شوند. علاوه بر سازهایی که نام بردیم، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقی‌های خود را با سازهای مذکور اجرا می‌کنند. از دیگر موسیقی‌ها می‌توان به گهره سری و زاری اشاره نمود. مطبوعات در مازندران مطبوعات از سال‌های ۱۲۹۰ در مازندران رونق گرفت و تا حال حاضر بیش از صد نشریه و روزنامه و هفته‌نامه در مازندران فعالیت داشته و دارند. از جمله آن‌ها می‌توان از هفته نامه‌ها و روزنامه‌های خبر شمال، ساحل دریا، بشیر، فجر خزر، وارش، دیار سبز، هم ولایتی، حرف مازندران و نسیم و … نام برد. سینما در مازندران نخستین سینمای صامت سال ۱۳۰۸ از سوی زرتشتیان با نام اهورا مزدا و در بابل تاسیس گردید. بر اساس آمار سال ۱۳۸۰ در استان مازندران ۲۶ واحد سینمایی (۱۱ واحد خصوصی و ۱۲ واحد دولتی) با ظرفیت ۱۴۲۵۴ صندلی وجود داشته‌است. قابل ذکر است که نخستین سینماهای شمال کشور در بابل شروع بکار کرده بودند. تعداد سینماهای هر شهر: آمل و محمودآباد ۳ سینما، بابل ۲ سینما، بابلسر ۱ سینما، بهشهر و نکا ۳ سینما، تنکابن و رامسر ۴ سینما، ساری ۱ سینما، نور ۱ سینما، نوشهر و چالوس ۳ سینما. برخی از سینماهای این استان عبارتند از: سینما آزادی بابل مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۲ سالنه) سینما شقایق بابلسر سینما پیوند فریدونکنار سینما جهان‌نما چالوس سینما ارشاد چالوس سینما سپهر ساری سینما انقلاب تنکابن سینما ایران تنکابن سینما پیام سلمان شهر سینما استقلال محمودآباد سینما بهمن آمل (۲ سالنه) سینما بهمن بهشهر دانشگاه‌های مازندران علم در مازندران این استان با ۹۶ درصد جمعیت باسواد، بالاترین نرخ با سوادی را در کشور ایران دارد. همچنین مازندران رتبه دوم تعداد نخبگان کشور ایران را دارا می‌باشد. وزارت علوم دولتی دانشگاه مازندران (بابلسر) امام محمدباقر (ساری) دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل دانشگاه قدسیه (ساری) دانشگاه علم و فناوری مازندران (بهشهر) دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری دانشگاه تخصصی فناوری‌های نوین آمل " دانشکده پرستاری رامسر " دانشگاه آزاد اسلامی رامسر " دانشگاه بین‌الملل علوم پزشکی رامسر غیرانتفاعی دانشگاه علوم و فنون مازندران (بابل) دانشگاه هدف (ساری) دانشگاه علامه محدث نوری (نور) دانشگاه شمال (آمل) دانشگاه صنعتی مازندران (بابل) دانشگاه پردیسان (فریدونکنار) دانشگاه طبری بابل (بابل) وزارت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی مازندران (ساری) دانشگاه علوم پزشکی بابل راه‌ها راه‌های اصلی ارتباطی این استان «جاده سراسری ساحلی»، «محور هراز»، «محور فیروز کوه (سوادکوه) » و محور کندوان (جاده چالوس) (چهارمین جاده زیبا جهان) است. در جاده‌های ارتباطی مازندران به سوی جنوب ۱۰۷ نقطه حادثه‌خیز وجود دارد که سالیانه جان شمار زیادی از شهروندان را می‌گیرد. کشتی در دریای مازندران راه‌های دریایی، هوایی و ریلی مازندران از نظر راه هوایی و به خصوص دریایی یکی از مراکز مهم در خاورمیانه با دارا بودن چندین بندر تجاری و فرودگاه است. فرودگاه‌ها فرودگاه بین‌المللی دشت ناز (ساری) فرودگاه نوشهر (قدیمی‌ترین فرودگاه مازندران) فرودگاه رامسر بندر نوشهر بنادرها بندر امیرآباد (بهشهر) بندر فریدونکنار بندر نوشهر راه‌آهن مازندران راه‌آهن‌ها راه‌آهن مازندران (راه‌آهن شمال) نام یکی از شعبه‌های اصلی از راه‌آهن سراسری ایران است که در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در دوران رضا شاه پهلوی، نخستین فاز آن افتتاح شد. این راه‌آهن دارای ۲۷ ایستگاه می‌باشد که ۷ ایستگاه آن مشترک با راه‌آهن خراسان است. راه‌آهن مازندران به نام راه‌آهن شمال نیز مشهور است و امروزه نیز برخی آن را مسیر گرگان نیز می‌نامند. حوزه استحفاظی راه‌آهن شمال از سوزن خروجی ایستگاه گرمسار در استان سمنان آغاز و با عبور از کوه‌های البرز و بخش‌هایی از استان تهران وارد استان مازندران و مناطق جنگلی شده و با عبور از شهرهای متعدد و مناطق جلگه‌ای وارد استان گلستان و در انتها به ایستگاه گرگان ختم می‌شود. عبور نخستین قطار ایرانی بر روی پل ورسک. پیشینه احداث موفق اولین راه‌آهن در ایران به سال ۱۸۸۶ میلادی با احداث خط راه‌آهن محمودآباد (سواحل جنوبی دریای مازندران) به آمل برمی‌گردد. این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنی‌های پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرک‌های تلگراف استفاده شد. در سال بعد احداث راه‌آهن تهران- حرم شاه عبدالعظیم، و پس از آن جلفا-تبریز آغاز شد. اولین خط راه‌آهن نوین ایران در دوران رضا شاه پهلوی از شاهی (قائم شهر کنونی) تا بندر شاه (بندر ترکمن امروزی) کشیده گشت، پس از اتمام ساخت پل گردن در ساری اولین قطار در مهرماه ۱۳۰۸ به دستور رضا شاه پهلوی از ساری عازم بندر ترکمن شد. پس از آن هم‌زمان با احداث راه‌آهن خوزستان، کارها در رشته کوه‌های البرز آغاز گردید، کارگران ترک در کنار سایرین و مهندسین و پیمانکاران به ویژه آلمانی‌ها، کار ساخت تونل‌ها و پل‌ها را پیگیری کردند. گاه‌شمار تبری در گاه‌شمار مازندارنی که به نام «فرس قدیم» شناخته می‌شود، سال ۳۶۵ روز دارد و آن دوازده ماه ۳۰ روز است و ۵ روز به نام «پیتک» یا «پتک» این سال، ۶ ساعت و کسری کمتر از ۱ سال خورشیدی دارد و از این رو ماه‌های آن گردان است و جای هر ماهش با گذشت ۱۲۸ سال یک ماه پیشتر می‌افتد. مازندرانی‌ها سال این گاهشماری را از «ارکه ما» (آذرماه) آغاز و به «اونما» (آبان ماه) ختم می‌کنند. پنج روز «پیتک» را هم به پایان «اونما» می‌افزایند و هر یک از ماه‌ها را به ترتیب زیر چنین می‌خوانند: ارکما (آذرماه) دما یا دیما (دی ماه) وهمن ما (بهمن ماه) نوروز ما یا نرزما یا عیدما (اسفندماه) سیوما یا فردین ما (فروردین ماه) کرچ ما یا کرچ ما (اردیبهشت ماه) هر ما (خرداد ماه) تیرما (تیر ماه) مردال ما یا ملارما (مرداد ماه) شرویرنما یا شروین ما (شهریور ماه) میرما (مهرماه) اونما (آبانماه) نظیر این گاه‌شماری را «امیر تیمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در کتاب «نصاب تبری» زیر عنوان «اسامی ماه‌های فرس» چنین یاد کرده‌است: سیوماه و کرچ و هره ماه تیر دگر هست مردال و شروین میر چه اونه ماهوار که ماه است و دی ز پی وهمن و هست نوروز اخیر پتک را بدان خسمه زائده به آئین هرگز صغیر و کبیر مازندرانی‌ها نخستین روز هر ماه را «مارماه» می‌نامند و در سپیده دم آن در هر خانه مرد یا زن یا کودکی خوش قد پا به آستانه خانه می‌گذارد تا به آن خانواده، آن ماه تا آخرین روزهایش خوش بگذرد. نیز در روز «مارما» هر ماه داد و ستد نمی‌کنند و چیزی به کسی نمی‌دهند یا نمی‌بخشند و چنین کارهایی را بدشگون می‌پندارند. چگونگی هوای هر روز از پنج روز پیتک را نشانه‌ای از هوای ماهی از پنج ماه پس از آن می‌دانند. اگر هوای نخستین روز پیتک آفتابی باشد هوای روزهای «ارکما» را هم آفتابی می‌پندارند. یا اگر هوای دومین روز آن بارانی باشد، هوای «دما» را بارانی می‌دانند، به همین گونه چگونگی «وهمن ما» و» «فردین ما» و «نوروزما» می‌انگارند. همچنین هوای هر یک از روزهای طاق «کرچما» را تا چهاردهم، یعنی روزهای اول و سوم و پنجم. سیزدهم، که جمله هفت روز می‌شود، نشانهای از هوای روزهای «کرچما» و شش ماه دیگر سال می‌دانند. مثلا اگر آسمان روز اول «کرچما» گرفته و بارانی شود، هوای سراسر ماه «کرچما» را گرفته و بارانی می‌پندارند. یا اگر هوای روز سوم آن باز و آفتابی شود، هوای تمام روزهای ماه «هر ما» را باز و آفتابی خواهند دانست. به همین طریق هوای روزهای پنجم و هفتم و سیزدهم را نشانه هائی از برای هوای ماه‌های «تیرما» «مردال ما» و .. «اونما» می‌انگارند این هفت روز از «کرچما» را «کرچ در» می‌نامند و در این روزها گلکاری نمی‌کنند، تن نمی‌شویند، موی سر و چهره نمی‌تراشند و پشم گوسفند و موی بز نمی‌چینند و چون معتقدند که: اگر گلکاری بکنند مار درخانه‌شان آشکار خواهد شد و آشیانه و تخم‌گذاری خواهد کرد. اگر موی سر بتراشند یا تن بشویند، موی سر و تن و چهره‌شان سفید می‌شود و می‌ریزد. اگر پشم گوسفند یا موی بز را بچینند، بیماری و بلا در دام می‌افتد. آغاز تاریخ تبری هم‌زمان با سال ۳۱هجری است. پس از در گذشت یزدگرد سوم، اسپهبد گیل ژاماسبی پادشاه تبرستان برای آیین نیاکان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاریخ نوین مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در این سرزمین آغاز گشت هر سال تبری به چهار بخش، بهار، تابستان، پائیز، زمستان تقسیم می‌شود هر سال دارای دوازده ماه است و هر ماه سی روز می‌باشد که به اضافه پنج روز پتک می‌شود. در سال چهارم یک روز به پتک افزوده می‌شود و نام آن شیشک است آغاز هر سال تبری از نخستین روز از فردینه ماه یعنی برابر با۳ مرداد ماه شمسی و۲۵ژوئیه میلادی است. ورزش در مازندران استان‌های ایران بر اساس تعداد ورزشکارانی که مدال طلای المپیک‌های مختلف را کسب کردند. استان مازندران با شش مدال‌آور طلا بیشترین تعداد را داراست. مازندران از استان‌های ورزشی ایران است و معروفترین ورزش آن ورزش ملی ایران کشتی است که در این بین جویبار را پاتخت کشتی جهان می‌نامند و ورزش‌های دیگری مانند ورزش‌های رزمی و توپی مانند والیبال، بسکتبال و فوتبال رونق بسیار در این استان داشته و یکی از قطب‌های ورزشی ایران و جهان به حساب می‌رود و از پایگاه‌های ورزشی ایران است و همه ساله بیشترین قهرمان ایرانی در تورنمنت‌های مختلف از این استان است. مهم‌ترین تیم‌های ورزشی مازندران در لیگ‌های ورزشی ایران باشگاه والیبال کاله آمل، باشگاه بسکتبال بیم بابل، باشگاه بسکتبال کاله بابل، باشگاه فوتبال نساجی مازندران، باشگاه کشتی خونه به خونه بابل، باشگاه فوتسال راه ساری، باشگاه فوتبال خونه به خونه بابل، باشگاه فوتبال صنعت ساری، باشگاه فوتبال شموشک نوشهر، باشگاه فوتبال سایپا شمال، باشگاه فوتسال فجر قائم گلوگاه، باشگاه تاکسیرانی آمل، باشگاه فوتبال نفت محمودآباد، هیئت فوتبال دریای بابل، باشگاه ورزشی هتل ملک چالوس، باشگاه فوتبال شاهین بابل ،باشگاه ورزشی موسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج آمل، باشگاه والیبال آریا صنعت بابل کنار، باشگاه والیبال کاله جوان، باشگاه ورزشی شهرداری بهشهر، باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس جویبار، باشگاه فرهنگی ورزشی صدرای زیرآب، باشگاه شهدا ساری، باشگاه فرهنگی ورزشی داماش بابل، باشگاه کشتی گاز مازندران، باشگاه فوتبال پیام صنعت آمل و باشگاه تنیس روی میز شورای شهر بابل هستند. ورزشگاه‌ها از مهم‌ترین ورزشگاه‌های مازندران می‌توان به ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر، ورزشگاه هفت تیر بابل، ورزشگاه شهدای ساری، ورزشگاه شهدای نوشهر و … اشاره نمود. استان‌های خواهرخوانده آستاراخان مارکه دارالسلام ایسیک‌کول دلتای رود مکونگ تبرستان مراسم محلی مازندران گاه‌شماری طبری زبان تبری مردم مازندرانی راه‌آهن مازندران تاریخ تبرستان اختلاف بر سر نامیدن دریای خزر جاذبه‌های گردشگری استان مازندران زبان تبری اقوام مازندرانی مراسم محلی مازندرانی فهرست نام‌های مازندرانی فهرست نامداران مازندران آداب و رسوم در استان مازندران
[ "ساری", "زبان مازندرانی", "فارسی", "نورالله طبرسی", "شمال ایران", "دریای مازندران", "استان گلستان", "استان سمنان", "استان تهران", "استان البرز", "استان قزوین", "استان گیلان", "شهرستان بابل", "کوه دماوند", "آتشفشان", "خاورمیانه", "آمل", "بازی‌های المپیک", "نشان", "مدال طلا", "ترکمنستان", "قزاقستان", "روسیه", "جمهوری آذربایجان", "کلان‌شهر", "تهران", "بندر", "نوشهر", "بهشهر", "راه‌آهن سراسری ایران", "فرودگاه دشت ناز", "رامسر", "هلسینکی", "فنلاند", "هراز", "سوادکوه", "ایران", "باستان‌شناسی", "گلستان", "سمنان", "شهرستان آمل", "شهرستان بابلسر", "شهرستان بهشهر", "شهرستان جویبار", "شهرستان چالوس", "شهرستان کلاردشت", "شهرستان رامسر", "شهرستان ساری", "شهرستان سوادکوه", "شهرستان سوادکوه شمالی", "شهرستان سیمرغ", "شهرستان تنکابن", "شهرستان عباس‌آباد", "شهرستان فریدون‌کنار", "شهرستان قائم‌شهر", "شهرستان گلوگاه", "شهرستان محمودآباد", "شهرستان میان‌دورود", "شهرستان نکا", "شهرستان نوشهر", "شهرستان نور", "جلگه", "جنگل", "البرز", "کلارآباد", "جنگل‌های مختلط کاسپینی هیرکانی", "زیست‌بوم", "دریای خزر", "اقلیم معتدل و مرطوب ایران", "چالوس", "آزادکوه", "تخت سلیمان (مازندران)", "خلنو", "علم‌کوه", "رشته کوه البرز", "زیار (آمل)", "بخش لاریجان", "هراز (رود)", "بابلرود", "رود چالوس", "تالار (رود)", "تجن (رود ساری)", "چشمه کیله (رود)", "رینه", "سد لار", "سد البرز", "سد شهید رجایی", "افراچال", "قایقرانی", "اسکی روی آب", "رود هراز", "فینسک", "نیروگاه تلمبه‌ای ذخیره‌ای سیاه‌بیشه", "نیروگاه سیکل ترکیبی شهید سلیمی", "نیروگاه سیکل ترکیبی غرب مازندران", "نیروگاه گازی غرب مازندران", "کنوانسیون رامسر", "تپورها", "آماردها", "شاهنامه فردوسی", "ایندیرا", "دیو", "شاهنامه", "ملک الشعراء بهار", "ابن اسفندیار", "غار هوتو", "غار کمربند", "گوهر تپه", "مردم آمارد", "بابل (بابل)", "کادوسیان", "آنریاک", "مردویی", "تپور", "مردم عرب", "تبرستان", "استرابون", "آمارد", "هیرکانیه", "گرگان", "دیاکونف", "استرآباد", "هیرکانی", "آلبانی", "کاسیان", "گیلان", "کلاردشت", "اتو فرادات", "حمله اسکندر", "اسکندر مقدونی", "سلوکیان", "اشکانیان", "فرهاد یکم", "دربند (روسیه)", "نامه تنسر به گشنسب", "اردشیر بابکان", "گشنسب", "قباد اول ساسانی", "پتشخوارگر", "امپراتوری ساسانی", "کاووس پسر کی‌قباد", "انوشیروان", "خاندان زرمهر", "حمله اعراب به ایران", "گیل گاوباره", "آذر ولاش", "زبان سکایی", "زبان پهلوی", "مازندران", "فرانسه", "بهار (مجله)", "یزدگرد سوم", "گاهشماری طبری", "دابویه", "پادوسپان یکم", "دابویگان", "فرخان بزرگ", "پیشینه ساری", "منصور عباسی", "اسپهبد خورشید", "پادوسپانیان", "رویان", "باو", "باوندیان", "کارنوندیان", "هفت خاندان ممتاز ساسانی", "کاوه آهنگر", "شورش طبرستان", "مازیار", "بنی امیه", "بنی عباس", "مرعشیان", "ناصرالحق اطروش", "اسلام", "چین", "اسپانیا", "زیدیه در گیلان و مازندران", "علویان طبرستان", "داعی کبیر", "فهرست والیان طاهری در طبرستان", "یعقوب لیث", "صفاریان", "فهرست والیان سامانی در طبرستان", "سامانیان", "اسفار بن شیرویه", "ماکان کاکی", "سالاریان", "زیاریان", "آل بویه", "اسماعیلیان الموت (حکومت)", "مرداویج زیاری", "دانشنامه جهان اسلام", "وشمگیر", "تاریخ گیلان", "سلجوقیان", "حسن صباح", "الموت", "خوارزمشاهیان", "محمد خوارزمشاه", "حمله مغولان به ایران", "آبسکون", "شیخ خلیفه", "شیعه", "فهرست والیان مغول در طبرستان", "سبزوار", "ایلخانان", "سربداران", "ایران در دوران ملوک‌الطوایفی", "کیا افراسیاب چلاوی", "چلاویان", "میربزرگ", "نبرد جلالک مارپرچین", "اسکندر شیخی", "تیمور گورکانی", "سادات مرعشی", "صفویان", "خیرالنساء بیگم", "شاه محمد خدابنده", "شاه عباس کبیر", "سادات عمادی مازندرانی", "کیاییان", "اسحاقوندان", "فرح‌آباد (ساری)", "زبان تبری", "رضا شاه پهلوی", "محمدرضا شاه پهلوی", "محمد بن جریر طبری", "علی لاریجانی", "شهاب حسینی", "نیما یوشیج", "امامعلی حبیبی", "باغ عباس‌آباد", "مشهد میر بزرگ", "گوهرتپه", "پل محمدحسن‌خان", "پل معلق بابلسر", "آرامگاه میر حیدر آملی", "دخمه سنگی کافر کلی", "پل دوازده چشمه", "برج رسکت", "سد شیاده", "غار اسپهبد خورشید", "برج دیدبانی کاخ بابل", "مجموعه تاریخی فرح‌آباد", "حمام فرح‌آباد", "تپه قلایا قلعه کتی", "خانه شهریاری", "خانه نیما یوشیج", "حمام وزیری", "پل چشمه کیله", "پل هفتصد و هشتاد و یک", "خانه کلبادی (ساری)", "برج لاجیم", "سه گنبدان", "برج سلطان زین العابدین مرعشی", "امامزاده عباس", "آرامگاه ناصرالحق", "کاخ شاپور", "بازار قدیم آمل", "گورستان سفید چاه", "آتشکده کوسان", "پل ورسک", "غارهای رستم کلا", "پل شاپور", "تپه شورکا", "باغ چهلستون بهشهر", "عمارت شهرداری تنکابن", "قلعه سفید", "قلعه حسن بور سرخکلا", "شکل شاه", "قلعه کنگلو", "چشمه عمارت", "بانک ملی ساری", "پل تجن", "خانه رمدانی", "مسجد امیراسعد", "غار سیاه پور امیری", "برج دیده‌بانی شروین باوند", "مجموعه پل‌های راه‌آهن سوادکوه", "کلیسای سرخ‌آباد", "قلعه پیش", "امامزاده هفت تنان", "محوطه و گورستان جیر لپه دشت", "حمام قدیم میرزا یوسف", "آب‌انبار میرزا مهدی", "تپه تیموری", "تپه شاه نشین ساری", "کاخ جهان‌نما", "بنای سنگی کوره سر", "پل دو دهانه خشت نو", "غار آب اسک", "آرامگاه سید حسن", "آرامگاه شاه بانو زاهد آملی", "تپهٔ گیان", "برج دیدبانی بابل", "قلعه‌گردن", "تپه جانب", "پل معلق آمل", "آتشکده آمل", "فیل سنگی", "شیر سنگی", "قلعه ملک بهمن", "قلعه تمیشان", "کاخ نور", "کیجا پل", "برج هشتل", "قلعه پولاد", "مقابر سلاطین استندار", "کاخ مرمر رامسر", "ساختمان فرمانداری رامسر", "هتل قدیم رامسر", "تنگه بند بریده", "ملک جوی (کانال)", "قلعه کتی ابوالحسن کلا", "تپه قلعه کش", "قلعه گردن (تنکابن)", "قلعه دختر", "قلعه سنگی", "برج‌های گبری", "تپه عیسی کتی", "هتل بنیاد پهلوی", "آرامگاه درویش علم بازی", "کاخ چای‌خوران", "تپه کلار", "تخت فریدون", "پل سنگی", "ساختمان دارائی", "حمام شیخ موسی", "حمام لمراسک", "گورستان نیالا", "قلعه کهرود", "تپه هزاره", "دو هزار", "پلور", "تکیه پهنه کلا", "تپه یوزباشی", "تپه قائمشهر", "مجموعه بناهای افغان نژاد", "تپه امیرکلا", "قلعه فرنگیس", "خانه منوچهری", "خانه اربابی", "خانه حاج ملا حسن", "بقعه شمس آل رسول", "تپه قلعه کتی", "برج سی شاهاندشت", "پل آجری خرما کلا", "محوطه پیر درویش", "تپه سنگر (شاه نشین)", "کاخ شهرداری", "کاروانسرای تنگ سفید آب", "تپه کوتر دین", "کاروانسرای کمبوج (گامبوش)", "سه خط طلا", "تونل گدوک", "کاروانسرای گدوک", "مجموعه بناهای نجفی", "قلعه ملک کیومرث", "امامزاده عباس (ساری)", "امامزاده یحیی (ساری)", "امامزاده عبدالله آمل", "امامزاده قاسم (آمل)", "امامزاده عبدالحق (سوادکوه)", "حسینیه آمل", "آستانهٔ آقا سید حسین لپاسر رامسر", "امامزاده زکریا در شکرکوهِ کلاردشت", "امامزاده اطرب", "پیر تکیه گتاب (بابل)", "قدمگاه خضر", "مسجد جامع آمل", "مسجد جامع بابل", "مسجد جامع ساری", "مسجد امام حسن عسگری", "مسجد مولانا", "مسجد محدثین", "مسجد آقا عباس", "مسجد سیدالعلما", "مسجد چهارسوق بابل", "مسجد جامع بلده", "بنای امامزاده محمد طاهر", "آرامگاه ملا محمد شهرآشوب", "آرامگاه درویش فخرالدین", "آرامگاه امامزاده سید علی کیا سلطان", "امامزاده سید ابوصالح", "آرامگاه امامزاده سید محمد زرین نوا", "امامزاده تاج الدین", "امامزاده ابراهیم", "امامزاده سید اسکندر", "تکیه تاکر نور", "تکیه حصیر فروشان", "سقانفار کیجا", "سقانفار تلیگران", "سقانفار فیروزجا", "سقانفار کبودکلا", "سقانفار قادیکلا", "سقانفار آرمیج کلا", "سقانفار کیجا تکیه", "سقانفار چهارمحل آهی محمودآباد", "بابل", "دماوند", "باداب سورت", "پارک ملی لار", "علم کوه", "جنگل بلیران", "قله امیری", "غار دانیال", "پارک ملل ساری", "آبگرم لاریجان", "آبگرم استرابکوه", "آبشار ترا", "آبشار یخی", "آبشار امیری", "آبشار پرومد", "آبشار آب پری", "آبشار نجار", "پارک نمونه گردشگری پایین‌لموک", "آبشار شاهان‌دشت", "آبشار لار", "الیمستان", "آبشار قلعه دختر", "آبشار برز", "آبشار تیرکن", "هفت آبشار بابل", "آبشار اسپه او", "آبشار دراسله", "آبشار گزو", "آبشار سنگ نو", "آبشار ایج", "آبشار آکاپل کلاردشت", "آبشار هریجان", "آبشار هفت چشمه چالوس", "آبشار جواهرده", "آبشار هفت سنگ ساری", "آبشار سنگ‌درکا", "آبشار سواسره", "بوستان جنگلی چالدره", "آبشار سنگده", "کیاسر", "دریاچه ولشت", "پارک جنگلی کشپل", "دریاچه شورمست", "سد و دریاچه الیمالات", "دریاچه ساهون", "آمولو", "چشمه آب معدنی قرمرض", "دشت و آبشار دریوک", "آبشار چلندر", "پارک جنگلی چالدره", "دشت ناز", "جواهرده", "شکارگاه‌های امیری", "دریاچه خضر نبی", "رودخانه چالوس", "آبشار ایج یا ده قلوه", "آبشار آلامل", "شبه جزیره میانکاله", "پارک جنگلی شهید زارع", "کاعون", "کوه بلور", "چشمه رامسر", "آبشار لفور", "زیارو", "دریاچه میانشه", "جنگل شیاده", "فیل‌بند", "چشمه آب گرم اِزرو", "مجموعه گل پل", "مجموعه توریستی بابلسر", "پارک طلایی", "دریاچه الیمالات", "منطقه نوا و آب اسک", "سد آویدر", "پارک جنگلی میرزا کوچک خان", "موزه بابل", "موزه ساری", "موزه تاریخ آمل", "موزه کندلوس", "کاخ موزه رامسر", "موزه تاریخ طبیعی خشکه‌داران", "آمریکا", "آذربایجان", "ایتالیا", "آلمان", "سوئیس", "هلند", "کانادا", "کویت", "قطر", "عراق", "پاکستان", "ازبکستان", "افغانستان", "امارات", "نروژ", "بلاروس", "زبان", "تبری", "زبان فارسی", "گویش", "شهمیرزاد", "کتولی", "نوری", "آملی", "بابل (شهر)", "تنکابن", "فیروزکوه", "هزارگری", "لفور", "تیرگان", "جشن‌های ایرانی", "بل", "آتش", "نوروز", "تیر (ماه)", "آگرنوروژی", "کردستان", "سال نو", "کشتی لوچو", "ورف چال", "جاده هراز", "فرهنگ", "تمدن", "آریایی", "دین", "مذهب", "مراسم مذهبی", "آداب اسلامی", "روستا", "آواز امیری", "نی (ساز)", "دوتار", "کمانچه", "نقاره", "سرنا", "دانشگاه مازندران", "دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل", "دانشگاه علم و فناوری مازندران (بهشهر)", "دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری", "دانشگاه تخصصی فناوری‌های نوین آمل", "دانشگاه علوم و فنون مازندران", "دانشگاه علامه محدث نوری", "دانشگاه شمال", "مؤسسه آموزش عالی صنعتی مازندران", "دانشگاه پردیسان", "دانشگاه طبری بابل", "دانشگاه علوم پزشکی مازندران", "دانشگاه علوم پزشکی بابل", "جاده چالوس", "فرودگاه نوشهر", "فرودگاه رامسر", "بندر امیرآباد", "بندر نوشهر", "رضا شاه", "دودمان پهلوی", "۱۸۸۶ (میلادی)", "شاه‌عبدالعظیم", "جلفا", "تبریز", "قائم شهر", "بندر ترکمن", "گاه‌شماری تبری", "باشگاه والیبال کاله مازندران", "باشگاه بسکتبال بیم مازندران", "باشگاه بسکتبال کاله مازندران", "باشگاه فوتبال نساجی مازندران", "باشگاه کشتی خونه به خونه بابل", "باشگاه فوتسال راه ساری", "باشگاه فوتبال خونه به خونه بابل", "باشگاه فوتبال صنعت ساری", "باشگاه فوتبال شموشک نوشهر", "باشگاه فوتبال سایپا شمال", "باشگاه فوتسال فجر قائم گلوگاه", "باشگاه تاکسیرانی آمل", "باشگاه فوتبال نفت محمودآباد", "هیئت فوتبال دریای بابل", "باشگاه ورزشی هتل ملک چالوس", "باشگاه فوتبال شاهین بابل", "باشگاه ورزشی مؤسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج آمل", "باشگاه والیبال آریا صنعت بابل کنار", "باشگاه والیبال کاله جوان", "باشگاه ورزشی شهرداری بهشهر", "باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس جویبار", "باشگاه فرهنگی ورزشی صدرای زیرآب", "باشگاه شهدا ساری", "باشگاه فرهنگی ورزشی داماش بابل", "باشگاه کشتی گاز مازندران", "باشگاه فوتبال پیام صنعت آمل", "باشگاه تنیس روی میز شورای شهر بابل", "آستاراخان", "مارکه", "دارالسلام (تانزانیا)", "استان ایسیک‌کول", "دلتای رود مکونگ", "نور", "نکا", "رضاشاه پهلوی", "مراسم محلی مازندران", "گاه‌شماری طبری", "مردم مازندرانی", "راه‌آهن مازندران", "تاریخ تبرستان", "اختلاف بر سر نامیدن دریای خزر", "جاذبه‌های گردشگری استان مازندران", "اقوام مازندرانی", "فهرست نام‌های مازندرانی", "فهرست نامداران مازندران", "آداب و رسوم در استان مازندران", "جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی", "راز دیوان مازندران" ]
[ "استان مازندران", "استان‌های ایران", "رشته‌کوه البرز" ]
415
بابل (مازندران)
2
850
0
[ "بارفروش", "بابُل", "بابل (شهر)", "بابل (بابل)" ]
false
287
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "بابل" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۶٫۳۴" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۲٫۴۴" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Babol-Mosaic-Logo.jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "300" }, { "Item1": "استان", "Item2": "مازندران" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "بابل" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "بابل" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "مه‌میترا، مامطیر، بارفروش‌ده، بارفروش" }, { "Item1": "سال‌شهرشدن", "Item2": "۱۳۰۴" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۲۵۰،۲۱۷ نفر (۱۳۹۵)" }, { "Item1": "رشدجمعیت", "Item2": "۱٫۷۴ درصد (۱۳۸۵–۹۰)" }, { "Item1": "تراکم‌جمعیت", "Item2": "۶۸۵۸" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[تبری]] ([[مازندرانی]]) و [[فارسی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "اکثریت [[شیعه]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۳۲ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۲-" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۷،۱" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۸۹۹ میلی‌متر" }, { "Item1": "نماینده مجلس", "Item2": "[[علی نجفی خوشرودی]]\n[[حسین نیاز آذری]]" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "محسن کبود فیروزجایی" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "عرق بهار نارنج، مرکبات، برنج، مربا، ترشیجات، صنایع دستی، ماهی، کالاهای لوکس" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۱۱" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۷۲ ج۸۲ ج۹۲ ج۸۲ ص۸۲ م" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "به بابل، '''شهر بهار نارنج''' خوش آمدید" } ], "Title": "شهر ایران" }
بابل () معروف به شهر بهارنارنج دومین شهر پرجمعیت استان مازندران و مرکز شهرستان بابل، پرجمعیت‌ترین شهرستان مازندران و از بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهرهای کشور بوده و دومین شهرستان پرجمعیت شمال ایران (پس از رشت) با جمعیت ۵۳۱،۹۳۰ نفر می‌باشد. این شهر به دو منطقه شهری تقسیم می‌شود. بابل مرکز مخابرات استان مازندران و مرکز منطقه ۱ مخابراتی کشور ایران می‌باشد. جمعیت شهر بابل در سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۲۵۰۲۱۷ نفر بوده‌است. بابل یکی از شهرهای مهم شمال کشور در زمینه پزشکی، کشاورزی، دانشگاهی، سیاسی، فرهنگی و تجاری است. بابل دارای پیشینه‌ای قابل توجه و نقشی اساسی در استان مازندران و شمال کشور است. در گذشته به دلیل تجارت و عبور و مرور تاجران و بازرگانان در این شهر، آن را بارفروش می‌خواندند و تا پیش از سده ۱۳۰۰ شمسی، حاکم نشین مازندران بوده‌است. از گذشته تا به امروز، بابل شهری ثروتمند بوده که جزو قطب‌های مهم تجاری استان به حساب می‌آمده‌است و مردم این شهر هم نسبت به دیگر شهرهای استان مازندران از وضع مالی نسبتا بهتری برخوردار هستند. بابل، شهری دانشگاهی است با بیش از ۲۰ دانشگاه و موسسه آموزش عالی که مهم‌ترین دانشگاه این شهر دانشگاه صنعتی نوشیروانی است که رتبه ششم را در میان دانشگاه‌های صنعتی ایران داراست. هم‌چنین بابل تنها شهر غیر مرکز استان در شمال ایران است که دانشگاه علوم پزشکی سراسری دارد. درحال حاضر بیش از ۳۰۵،۵۷۸ نفر جمعیت شهری و ۲۲۶،۳۵۱ نفر جمعیت روستایی در این شهرستان ساکن می‌باشند. این شهر در حد فاصل دریای مازندران و رشته کوه البرز، و در فاصله ۱۵ کیلومتری دریای مازندران و ۲۱۰ کیلومتری شمال شرقی تهران، واقع شده‌است. نام‌شناسی وجه تسمیه بابل بابل به معنی «جایی که آب فراوان دارد» است. بر اساس پژوهش‌های بدست آمده، نام «بابل» از دو تکواژ «با» و «بل» تشکیل شده‌است. در گذشته تکواژ «با»، در لغت به معنی هر چیز مایع و در کاربرد روزانه به معنی «آب» استفاده می‌شد. کلمه «باران» یعنی «آبی که رانده می‌شود»، گواه این مطلب است. تکواژ «بل» نیز به معنی «فراوان و بسیار» است. در سال ۱۳۷۲ تحقیقاتی در مورد نام‌شناسی شهرهای باستانی مازندران به چاپ رسید که گویای این مطلب است. در کتاب حدود العالم (۳۷۲ ه‌. ق) نیز می‌آید: مامطیر شهرکیست با آبهای روان و از وی حصیری خیزد سطبر و سخت نیکو که به تابستان به کار دارند» و در سخن اندر رودها می‌خوانیم: «و دیگر رودیست کی رود باول خوانند، از کوه قارن برود و بر مامطیر بگذرد و اندر دریای خزران افتد. از شواهد چنین برمی‌آید که از سده ۵ و ۶ ه‌.ق مامطیر رو به ترقی و توسعه نهاده، چنان‌که در اوایل سده هفتم بقول یاقوت حموی از جاهای برجسته طبرستان به‌شمار می‌آمد. نام‌های پیشین نخستین نقشه‌ای که نام شهر بابل را ذکر کرده، در کتاب «مسالک و الممالک» اصطخری به نگارش قرن چهارم قمری آورده شده. در این نقشه نام شهر به عنوان «مامطیر» میان دو نام «ساریه» و «میله» ذکر شده. نام این شهر در روزگاران کهن مه میترا بوده‌است. در زبان‌های هند و اروپایی قدیم کلمه دیو به معنای خدا می‌باشد. مازندرانی‌ها در زمان گسترش آیین زرتشتی از پذیرش این آیین سر باز می‌زدند. در بخش‌هایی از مازندران مردم پیرو آیین «دیو یسنا» بودند و در برابر آیین جدید مقاومت می‌کردند. تغییر نام بابل در سال ۱۳۱۰ه‌.ش که نقشه‌کشی از شهر بابل آغاز می‌شود، به دستور پهلوی اول (رضا پهلوی) نام این شهر از بارفروش به بابل تغییر داده می‌شود. بابل در ۱۳۱۰/۹/۱ ه‌.ش به این نام تغییر یافت. نام بابل از نام رودخانه باول یا بابل گرفته شده‌است. حتی در روزگارانی که نام این شهر بارفروش بود، رودخانه‌ها و نهرهایی با نام‌های باول و بابل در میان مردم شهرت داشته‌است. وجود روستاهای تاریخی با نام‌های بابلکان، بابلکنار و … نیز گویای این ادعاست. جغرافیا آب و هوا ارتفاع این شهر حدود ۲ متر از سطح دریاهای آزاد پایین‌تر است. شهر بابل بین ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۴۴ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ واقع شده‌است و با تهران ۵ دقیقه و ۱۵ ثانیه اختلاف ساعت دارد. بادها از بادهای مهم و فصلی این منطقه می‌توان به مواردی اشاره کرد: سورتوک، از سیبری در زمستان، باد خوش آباد، دره نور، اوزروا، گیل وا، بادسام رودخانه‌ها بابلرود : این رود از رودهای پرآب استان، در شهرستان بابل است که از کوه‌های سواد کوه سرچشمه می‌گیرد و شاخه مهم آن سجادرود است. این رود ۷۸ کیلومتر طول دارد که پس از گذر از غرب شهرستان بابل و آبیاری شالیزارهای بابل، در بابلسر به دریای خزر (مازندران) می‌ریزد. مصب این رود محل خوبی برای تفریحات آبی است. عمق این رود در قسمت‌های مرکزی بسیار کم و در هنگام ریختن به دریا بسیار زیاد است. موقعیت جغرافیایی شهر بابل در ۱۵ کیلومتری جنوب دریای مازندران قرار دارد و رشته کوه البرز نیز حدودا در ۱۰ کیلومتری جنوب بابل قرار دارد و بابلرود نیز از غرب این شهر می‌گذرد. قرار گرفتن ۲ بزرگراه در ۳۰ کیلومتری غربی (هراز ۷۷) و ۱۵ کیلومتری شرقی (فیروزکوه ۷۹) شهر بابل، جایگاه ویژه‌ای به موقعیت مکانی این شهر داده‌است. قرار گرفتن این شهر در مرکز مازندران اهمیت موقعیت مکانی این شهر را دو چندان کرده‌است. شهر توریستی بابلسر و دریای مازندران در شمال این شهر قرار دارند که این نیز از دیگر دلایل اهمیت موقعیت مکانی این شهر است. ارتباط با دریا راه‌های ارتباطی شهرستان بابل بابل می‌تواند از راه‌های مختلف با دریا ارتباط داشته باشد که عبارتند: مسیر اصلی، اتوبان بابل به بابلسر است که از شمال شهر بابل آغاز می‌شود و پس از گذر ۱۲ کیلومتر تا جاده ساحلی بابلسر ادامه دارد. این راه مطمئن‌ترین راه برای مسافران است. از دیگر راه‌ها می‌توان به جاده زرگرشهر بابل (سپاه دانش) اشاره کرد که به مرز میان بابلسر و فریدونکنار می‌رسد. این جاده از زرگرشهر بابل شروع می‌شود. این مسیر حدود ۲۰ کیلومتر طول دارد. این راه در محدوده شهرستان بابل، دارای ۴ خط (۲ خط رفت و ۲ خط برگشت) و بدون تفکیک است. در خارج از محدوده بابل عرض جاده، ۲ خطه (۱ خط رفت و ۱ خط برگشت) می‌شود و تا جاده ساحلی دریا مازندران ادامه می‌یابد. راه دیگر جاده بابل به بهنمیر است. این مسیر از شمال شرقی شهر شروع می‌شود و پس از گذر ۱۵ کیلومتر به شهر ساحلی بهنمیر ادامه می‌یابد. این راه یک جاده ۲ خطه (۱ خط رفت و ۱ خط برگشت) و بدون تفکیک است که عرض آن ۷ متر است. محله‌های بابل محله‌های قدیمی افراداربن، یهودی محله، باقر ناظر، کاسگرمحله یا کوزه‌گرمحله، عطارمحله، حیدرکلا، آستانه، مسجد کاظم‌بیگ، سیب‌باغ، طوقداربن، بی‌سرتکیه، گلشن، شاه‌کلا، شاه‌زنگی یا مسجد جامع، شهدا یا درب‌الشهدا، برج‌بن، آقارودپیش، سرحمام آقاحسن، همت‌آباد، آهنگرکلا، چاله‌زمین، قصاب‌کلا، چهارشنبه‌پیش، کفشگرمحله، آب‌بخشان، درکه‌سر، پرک‌داربن، قورمش‌لو، بیدآباد، درویش‌خیل، عرب‌خیل، سنگ‌پل، سرحمام میرزا هادی، میان‌کت، ابوالحسن و ابوالحسین، دباغ‌خانه‌پیش، هسسکاکلا، نفتی‌محله، وک‌محله، بندارکلا، درزی‌کتی، سرحمام بیزن‌حاجی، صددستگاه، سبزه‌میدان، کمانگر، هفت‌تن، قاضی‌کتی، کشتارگاه، گله‌محله، بازگیرکلا، اوشیب، خشت‌کوره‌سر، هلی‌باغ، قراءکلا یا نوعلم، خورشیدکلا، نقیب‌کلا، پیرعلم، درویش تاج‌الدین، مومن‌آباد، ابومحله، سیدجلال، آزادبن، کتی، سید زین‌العابدین. محله‌های جدید باغ فردوس، موزیرج، امیرکبیر، صددستگاه، باغبان محله، لرمحله، چهل دستگاه، بحر ارم شرقی، بحر ارم غربی، حمزه‌کلا، بزاز، اسلام، اکبرین، حکیم آباد، شهرک فرهنگیان، شهرک طالقانی، شهرک اندیشه، شهرک آزادگان، شهرک نیلوفر، شهرک تاکسیرانی، شهرک فرامرزی، شهرک کاظم بیگی، شهرک سعدی، شهرک بهمن، شهرک دانش، شهرک بهزاد، شهرک ارم، شهرک فاطمیه، شهرک آرزو، شهرک شمال، شهرک امام، شهرک گلسار و.. بزرگراه‌ها، بلوارها و خیابان‌ها بزرگراه حائری مازندرانی، بلوار طالقانی، بلوار طبرسی، بلوار نوشیروانی، بلوار کشاورز، بلوار امام رضا، بلوار ولی‌عصر، بلوار جانبازان، بلوار شهید بهشتی، بلوار میرزا کوچک‌خان، بلوار ساحلی، بلوار مادر، بلوار غدیر، بلوار شهید نژاداکبر، خیابان مدرس، خیابان شریعتی، خیابان شهید صالحی، خیابان مطهری، خیابان سید جمال‌الدین اسدآبادی، خیابان امیرکبیر خاوری، خیابان امیرکبیر باختری، خیابان تختی خاوری، خیابان تختی باختری، خیابان نواب (گلشن)، خیابان بسطامی، خیابان تربیت معلم، خیابان مصطفی خمینی، خیابان نبوت، خیابان فرهنگ، خیابان سعیدالعلما (بازار)، خیابان امام، خیابان رستگار، خیابان سرگرد قاسمی، خیابان روحانی، خیابان نیما، خیابان سعیدی، خیابان شهریارپوری و… میدان‌ها میدان شیر و خورشید، میدان کشوری، میدان کارگر، سبزه میدان، میدان باغ فردوس، میدان جمهوری، میدان ۷ تیر، میدان دانشگاه، میدان امام حسین، میدان شهیدان نجاریان، میدان سجودی، میدان اوقاف، میدان آستانه، میدان برج دیده‌بانی، میدان غدیر، میدان مادر، میدان انقلاب، میدان بزاز، میدان ششم بهمن، میدان ۱۷ شهریور، میدان امیرکبیر، میدان شهید صفایی مردم جمعیت در سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲۵۰،۲۱۷ نفر (۸۱،۵۷۲ خانوار) اعلام شد. زبان تا دوره صفویان، زبان عمده مردم تبرستان و بابل، فقط زبان تبری (طبری یا مازندرانی) بود که بازمانده زبان پهلوی اشکانی است. با از بین رفتن سلسله باوندیان که حامی زبان تبری بود این زبان از رسمیت افتاد. امروزه مردم این شهر و شهرستان از زبان تبری و فارسی استفاده می‌کنند. زبان تبری در روستاهای اطراف بابل کاربرد بیشتری دارد. بابلی‌ها در سخن گفتن به زبان تبری، سریع البیان بوده و در محاوره، از حرف «و /va/»، که جنبه تاکیدی دارد، استفاده می‌کنند. تندیس میترا در موزه برتانیا دین پیش از ورود اسلام به ایران، ساکنان این منطقه پیرو آیین میتراییسم (آیین مهرپرستی) بودند. وجود دو آتشکده بزرگ منطقه، در این شهر سبب نامگذاری این شهر به مه میترا شد. آتش این آتشکده همیشه در روز و شب برای دید مردم روشن بود. بقایای موجود از این دو آتشکده و وجود محله‌هایی با نام‌های خورشیدکلا، روشن آباد، برج بن و … گویای این ادعاست. پس از ورود اسلام، مردم منطقه بعد از اندکی مقاومت به این آیین روی آوردند. پیش از انقلاب اسلامی ایران، اقلیت مذهبی نسبتا بزرگی در بابل ساکن بودند که پیرو آیین یهودییت بودند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی کوچ کرده‌اند. در حال حاضر بیشتر مردم بابل مسلمان و پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند. تاریخچه نخستین مورخانی که از مامطیر یاد کرده‌اند ابن رسته و ابن فقیه (۲۹۰ ه‌. ق) می‌باشند. همچنین نویسندگانی مثل اصطخری (۳۴۰ ه‌. ق) به صورت ممطیر و مامطیر ابن حوقل (۳۷۶ ه‌. ق) به صورت مامطیر از این شهر نام برده‌اند. در کتاب حدود العالم (۳۷۲ ه‌. ق) نیز می‌آید: مامطیر شهرکیست با آبهای روان و از وی حصیری خیزد سطبر و سخت نیکو که به تابستان به کار دارند» و در سخن اندر رودها می‌خوانیم: «و دیگر رودیست کی رود باول خوانند، از کوه قارن برود و بر مامطیر بگذرد و اندر دریای خزران افتد. از شواهد چنین برمی‌آید که از سده ۵ و ۶ ه‌.ق مامطیر رو به ترقی و توسعه نهاده، چنان‌که در اوایل سده هفتم بقول یاقوت حموی از جاهای برجسته طبرستان به‌شمار می‌آمد. وجه تسمیه مامطیر ابن اسفندیار درباره بنای مامطیر و نام آن می‌آورد: چون امام حسن ابن علی (ع) در زمان خلافت عمر به مامطیر رسید و مالک اشتر نخعی و سپاه عرب با او بودند آن موضع که مامطیر است به چشم امام حسن ابن علی (ع) دلگشای و نزه آمد، آبگیرها و مرغان و شکوفه‌ها و ارتفاع بقعه و نزدیک به ساحل دریا دید گفت: بقعه طیبه ماء و طیر، از آن تاریخ مختصر عمارتی پدید آمد تا به عهد محمدابن خالد که والی ولایت بود، بازار فرو نهاد و بیشتر عمارت فرمود در سنه ستین و مایه مازیار بن قارن مسجد جامع بنیاد نهاد و شهر گردانید. ولی اولیاءاله آملی می‌آورد: در عهد خلافت اصحاب از قبل خلفای راشدین، هیچ‌کس، تخصیص به تبرستان نیامد و آنچه در تاریخ تبرستان مسطور است که در ایام خلافت عمربن الخطاب امام ابومحمدالحسن علی (ع)، و عبداله ابن عمر، و مالک بن حارث الاشتر و قسیم بن العباس به تبرستان آمده‌اند به حقیقت اصلی ندارد. در این باره اختلاف نظر زیادی وجود دارد. از جمله آنکه عده‌ای فتح طبرستان را در زمان عثمان می‌دانند نه به عهد خلافت عمر؛ و عده‌ای از مورخین نیز حضور امام حسن را در فتح طبرستان صریحا نفی کرده‌اند و عده‌ای دیگر به حضور آن حضرت در فتح طبرستان اشاره‌ای نمی‌کنند. اما براساس مدارک به دست آمده نام مامطیر در یک واقعه تاریخی مربوط به سال (۲۵۰ ه‌. ق) هنگام قیام حسن بن زید علوی (داعی کبیر) ضد حکمران عرب طبرستان آمده‌است. وجه تسمیه مامیترا بعضی از متاخران از دو کلمه (ممطیر) و (مه میترا) چنین نتیجه گرفته‌اند که: شهر بابل امروزی شهری بود پاک و مقدس، در نزدیکیهای دریا و برای جای داشتن (میترای بزرگ) یا (آتشکده میتر)، بومیان آن را (مه‌میترا) یا جایگاه میترای بزرگ می‌نامیدند. از سال (۲۵۰ ه‌. ق) به بعد نام مامطیر در اغلب حوادث طبرستان عنوان می‌شود که در قرن پنجم و ششم، مامطیر رو به وسعت و آبادانی می‌رود به‌طوری‌که در اوایل قرن هفتم به روایت یاقوت حموی از نقاط معتبر طبرستان به‌شمار می‌آید. موزه بابل تیموریان جوزفا باربارو درباره اوضاع مازندران و بارفروش‌ده در زمان تیموریان می‌آورد: مردم مازندران جنگجوترین مردم ایران به‌شمار می‌رفتند و تا مدتی نسبتا مدید در برابر نیروی تیمور پایداری کردند شهرهای عمده آن عبارتست از ساری مرکز مازندران، بارفروش بابل امروزی _که بیش از یکصد هزار تن جمعیت دارد و بارفروشده به عنون یک مرکز تجاری در زمان حکومت شاه عباس اول صفوی که مادرش از مرعشیان تبرستان بود، توسعه یافت. غلامحسین افضل الملک که در سال نهم جمادی الاخر هزار و سیصد و بیست و دو از بارفروش دیدن می‌کند، درباره بنای این شهر می‌آورد: سابقا اینجا ده بوده و در جزء جمع دفتری (بارفروش‌ده) نام اینجا بوده‌است. در عهد خاقان مغفور فتحعلی شاه قاجار آنجا را بنای شهر گذاشته‌اند و معابر صحیحه در آن قرار داده‌اند. تقریبا نود سال است که اینجا را ساخته‌اند. آنچه از منابع متعدد برمی‌آید نام بارفروش‌ده تا اواخر دوران صفویه به این منطقه اطلاق می‌گشت. زندیه در زمان زندیه و هنگام نقل فعالیت‌های آقا محمد حسن خان آغامحمدخان قاجار ذکر بارفروش بسیار به میان می‌آید و جالب توجه آنکه کلمه ده از آخر آن برداشته شده‌است. گ. ملگونف، سیاح معروف که در سالهای ۱۸۵۸ و ۱۸۶۰ میلادی از سواحل دریای خزر دیدن می‌کند می‌آورد: بابل پیش از انقلا ۱۹۱۷ م. روسیه، یکی از مراکز بازرگانی مهم شمال کشور و محل واردات امتعه خارجی و همچنین مرکز خرید محصولات طبیعی و مصنوعی قرای و قصبه‌های عمده مازندران محسوب می‌گردید و به همین لحاظ بارفروش نامیده شده بود. بعضی محققان را اعتقاد بر آنست که: از سده هشتم ه‌.ق یعنی از حکومت میرقوام‌الدین مرعشی، بارفروش دیه و از سده سیزدهم یعنی از زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار بارفروش خوانده شده‌است. حوادث سیاسی اواخر عهد زندیه نقطه عطفی در تاریخ بارفروش محسوب می‌شود. از سال ۱۱۶۵ ه‌.ق که محمدحسن‌خان شکست سختی به سپاه کریم‌خان زند وارد آورد آهنگ مازندران کرد، از آن سال سرتاسر مازندران تحت سیطره محمدحسن‌خان درآمد. محمدحسن‌خان تا سال ۱۱۷۲ ه‌.ق بر مازندران حکمرانی کرد. اما در پانزدهم جمادی‌الثانی ۱۱۷۲ ه‌.ق جنگی بین وی و شیخعلی خان زند درگرفت با حمله شیخعلی خان محمدحسن‌خان عقب‌نشینی را ترجیح داد و از راه شاه عباسی به سوی استرآباد فرار کرد اما سبزعلی کرد و محمدعلی آقا جاردولو یا به قولی رستم بیگ کرد مدانلو سر وی را بردیدند و برای کریم‌خان به تهران فرستادند. از آن زمان به بعد بارفروش مورد توجه زندیان قرار گرفت تا وقتی که زندیه آن ایالت را فتح و پایتخت را به بارفروش منتقل کردند. موقعی که در سال ۱۷۷۱ مسیحی سیاح معروف گملن از این حدود مازندران عبور می‌کرد ذکر می‌کند: پایتخت چنان‌که گفته شده به باروفروش انتقال یافته بود. پس از بازگشت علی محمدخان زند در سال ۱۱۹۰ ه‌.ق به شیراز حسینقلی خان مجددا پرچم خودسری برافراشت و صبحگاهی بطور پنهانی با سرعت هرچه تمامتر خود را به بارفروش مقر مهدی‌خان دادو رساند. حمله غافلگیرانه حسینقلی‌خان به بارفروش، مقر حکومت مهدی‌خان دادو» و برچیدن بساط حکومت وی، عصبانیت کریم‌خان را سبب شد، پس زکی خان را در سال ۱۱۹۰ ه‌.ق روانه مازندران کرد. قاجاریه برج دیدبانی کاخ بابل، متعلق به دوره پهلوی اول مرگ کریم‌خان زند در سال ۱۱۹۳ ه‌.ق فرصتی پیش آورد تا آقامحمدخان پسر بزرگ محمدحسن خان قاجار که شانزده سال به عنوان گروگان نزد وی به سر می‌برد بتواند فرار کند آقامحمدخان در ۲۸ ذیقعده ۱۲۹۴ در بارفروش به انتظام امور پرداخت. اما رضاقلیخان قاجار به همدستی لاریجانیها در ذیحجه ۱۱۹۵ ه‌.ق به بارفروش آمده و مقر آغامحمدخان قاجار را محاصره کردند؛ و آغامحمدخان را به اسارت درآوردند؛ ولی دوستداران آغامحمدخان در بندپی به بهانه مراقبت سخت‌تر از او، وی را به بندپی بردند. از سویی مرتضی قلیخان و مهدیقلیخان قاجار و مصطفی‌قلیخان قاجار پس از شنیدن خبر محاصره برادر بزرگ خود را به بارفروش رساندند و رضاقلیخان را برآن داشتند که خان ابدال خان را به جنگ ایشان بفرستد، اما شکست خورده و اسیر شد. دوستان آقا محمدخان پس از این ماجرا وی را با دویست تفنگچی به بارفروش بردند. آقامحمدخان تا صفر سال ۱۱۹۷ از دست برادران که علیه او دست به آشوب زده بودند آسوده شد و به استرآباد و پس از مدتی توقف در آنجا در ۲۳ ربیع‌الاول ۱۱۹۷ ه‌.ق به ساری بازگشت. همین که آغا محمدخان قاجار اساس حکومتش را در مازندران استحکام بخشید باز مرکز را بساری انتقال داد. گرچه تا اواخر دوره قاجاریه ساری حاکم نشین مازندران بود اما به سبب وجود ادارات مالیه، اوقاف، تطمیه، کارگزاری، فواید عامه و دربارفروش، این شهر اهمیت بسزایی در امور مازندران داشت. در سال ۱۲۱۴ ه‌.ق فتحعلی شاه بعد از کشمکش با مدعیان قدرت، پسر یازده ساله خود محمدقلی میرزا را به حکومت مازندران منصوب کرد. در این زمان سپاهیان مازندرانی که به پیشنهاد قائم مقام جانباز خواندند در جنگ اول ایران و روس که در ۱۲۱۸ ه‌. ق/ ۱۸۱۲ م درگرفت شرکت داشتند. پادشاهی محمدشاه، فظعلی‌خان قراباغی ۱۲۵۱–۱۲۵۲ ه‌.ق به حکومت مازندران گمارده شد. از کتیبه‌ای در مسجد جامع بارفروش دانسته می‌شود که فظعلی خان به دستور محمدشاه، در سال ۱۲۵۱ ه‌.ق مالیات نانواها را ملغی کرده بود. بابل و فرقه بابیه از وقایع مهم بارفروش در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه (۱۲۶۴–۱۳۱۳) واقعه قلعه شیخ طبرسی و فتنه بابی‌ها می‌باشد. پیروان سیدباب در هر ولایتی بنیاد ظهور و خروج نهادند و قصور خلافت و بروج نیابت خود را بزور بر کیوان عروج دادند. از شاهرود روی ببارفروش نهادند در آن زمان مازندران حاکم نداشت و تنها شهر مازندران که وابستگی قومی و طایفه‌ای در آن دیده نمی‌شد بارفروش بود و ملامحمدعلی قدوس خود اهل بارفروش بوده‌است و در خارج شهر و حوالی بحر ارم که معروف است بسبزمیدان رحل اقامت فروگرفتند. سخنان آنطایفه را بجناب سعیدالعما بردند و بدیشان پاسخهای سخت آوردند و این طایفه به طریقه ارباب خروج با اسلحه در شهر و بازار آمد و شد گرفتند جناب سعید العلما و علمای مازندران اجتماع این طایفه غریبه را در آنولایت صلاح ندانستند و برخروج امر کردند. نقار و غبار در میانه پدید آمد سخنان نرم بدرشت کشید و ضرب زبان بزخم مشت انجامید عباسقلی‌خان سرتیپ لاریجانی بنامه سعیدالعما از این کارآگاه گشته تا ایشانرا از بارفروش بار بر خر نهاده دجال‌وار روانه دیار بوار نماید کار بنزاع و دفاع انجامید دوازده کس از بابیه مقتول شدند و چند تن از اینان زخمدار گشتند ملاحسین بشرویه‌ای و حاجی محمد علی مازندرانی که روسای آن گروه بودند مستدعی شدند که بجانب عراق روند سردار لاریجانی مضایقتی نکرد و برایشان سخت نگرفت از علی‌آباد قائمشهر کنونی بگذرانیده بعراق روانه سازد و ایشان کوچ دادند و روی براه نهادند چون بعلی‌آباد رسیدند خسرونامی قادی کلائی از قوای علی‌آباد بطمع اموال ایشان افتاده با جمعیتی دنبال آن کاروان گرفت و به اسم همراهی و محافظت رشوتی خواست آنان نیز مضایقه نکردند ولی طمع خسروگدا. طبع از کرم و درم آنان افزوده بود. ایشانرا از گذشتن منع کرد و بدان اموال امر نمود و دو تن از همراهان ملاحسین کشته شدند و قریب به غروب بمقبره شیخ طبرسی رسیدند متحیر ماندند از خسرو بیک و همراهان او نیز سخت خایف و مضطر شدند و خسرو اسب سواری ملاحسین را گرفتن خواست و در شمشیر او نیز طمع کرد ملاحسین بشرویه بشرویه‌ای تیغی بر خسرو راند که بخون غلطید و جمعی از موافقانش را نیز بکشت و معدودی فرار کردند. ملاحسین که دید کار به اینجا کشیده شد از رفتن به عراق پشیمان شد و در محوطه مقبره مرقد شیخ طبرسی متحصن شد. بشروئی وقتی بآنجا آمد؛ وضعیت آن محل را چنین مناسب دید که آنجا را مرکز جنگ هولناک خود قرار دهد. پس شروع بساختن پناهگاه و کمینگاه‌ها و بلند ساختن برج‌ها و دیوارها کرد چون از ساختن قلعه و استحکامات فارغ شد شروع به جمع‌آوری اسلحه کردند، تکمیل مهمات، تمرین بابیان به طرز استعمال اسلحه آتشی و شمشیر زدن و تهیه مهمات و ذخایر جنگی کرد پس پیروانش را به چند دسته تقسیم نمود و آن‌ها را به دهات و شهرهای اطراف فرستاد تا بقدر کفایت یکماه یا زیادتر گوسفند و خواربار و علوفه حیوانات خریداری نمایند وگرنه با غارت و چپاول تهیه سازند. آن‌ها این عملیات را در زمان کمی انجام دادند. آنگاه نواب و دعات خویش را باطراف فرستاد تا مردم را بسوی باب دعوت کنند. چون خبر جماعت بابیه در شیخ طبرسی و دراز دستی ایشان در نهب و غارت اطراف مازندران گوشزد شاهنشان ایران ناصرالدین شاه گشت، فرمان داد که بزرگان مازندران لشکر آماده کرده بر ایشان بتازند و جهان را از وجود آن جماعت بپردازند اول آقا عبدالله برادر حاجی مصطفی‌خان هزار جریبی دویست نفر از مردم هزار جریب را منتخب ساخته با تفنگچی سورتی به ساری آمد و در آن جا میرزا آقا نیز از افاغنه ساکن ساری و سوادکوه و ترک جمعیتی فراهم کرده به اتفاق تا علی‌آباد رفتند و از مردم علی‌آباد جماعتی نیز امداد ایشان کردند. جماعت بابیه بر آقاعبدالله بتاختند و مبارزتی سخت دست داده در آن نزاع سی نفر از تفنگچیان آقا عبدالله مقتول گشتند و باقی منهزم شدند ملاحسین بی‌ترس و بیم خود را به آقا عبدالله رسانیده و او را با تیغ دو نیمه کرد اول بار تفنگچیان را طعمه شمشیر ساختند. پس به کار اهل قریه پرداختند و اناثا و ذکورا و صغارا و کبارا تمامی را با شمشیر و خنجر پاره‌پاره کردند. پس از آن آتش بدان قریه زدند و اموال و اثقال ایشان را غارت کردند چون خبر قتل آقا عبدالله و غارت افرا معرض شاهنشاه افتاد، شاهزاده مهدیقلی‌میرزا را به قلع آن‌ها مامور ساخت ملاحسین و حاجی محمدعلی از حالت آن لشکر آگهی یافتند بابیه از جان گذشته به عزم شبیخون طریق واسکس پیش گرفتند آتش در آن سرای انداخته تمامت آن عمارت با بهاربندی که یک طرف آن بود و عمارت حسینیه که در جنب آن بوده با جماعتی که در آن جاها مسکن داشتند، یکسره بسوختند و بعضی را هم کشتند و جسد ایشان را در آتش افکندند و جماعتی از تفنگچیان اشرف، در کنار لشگرگاه سنگری ساخته بودند گلوله بر سینه ملاحسین آمده پس جسد او را در زیر دیوار مرقد شیخ طبرسی، با جامه و شمشیر به خاک سپردند چون مدت محاصره قلعه شیخ طبرسی وجلادت جماعت بابیه به چهار ماه کشید، شاهنشاه به اهل مازندران خشم فرموده، سلیمان خان افشار را فرمان داد تا با لشکر ی خونخوار به جانب مازندران روان شود پس از این واقعه، دیگر در قلعه شیخ طبرسی برگ درخت و علف زمین و استخوان و چرم تمام شد و راه فرار مسدود گشت، ناچار جماعت بابیه زنهار طلبیدند سعیدالعلما و دیگر اهالی بر قتل حاجی محمدعلی و بزرگان بابیه فتوی دادند و گفتند بازگشت ایشان در شریعت مقبول نباشد و تمام را در سبزه میدان بارفروش مقتول ساختند. در این فتنه از جماعت بابیه هزار و پانصد نفر به معرض تلف درآدمدند. بین سالهای (۱۲۶۷–۱۲۷۱ ه‌. ق) دو کارخانه شکر و قند در شهرهای ساری و بارفروش به سعی مصطفی‌قلی‌میرزا حاکم مازندران و ابتکارات صدراعظم معروف آن دوره میرزاتقی‌خان امیرکبیر بنا شد و به اهمیت تجاری و بازرگانی شهرهای ساری و بارفروش افروده شد و بر اثر تجارت و بازرگانی فوق‌العاده بارفروش دولت روسیه بر اثر نفوذی که پس از عهدنامه ترکمانچای در ایران به دست آورده بود. یک نفر نماینده تجاری به نام آگنط آگنت در بارفروش داشت. در بیستم ربیع الاول ۱۲۷۳ هجری قمری میرزا اسداله وزیر برای سرکشی کارخانه شکرریزی دولتی به بارفروش آمد و در آنجا خبر فتح هرات توسط سپاهیان ایرانی به او رسید به همین مناسبت به دستور او و به اهتمام حاکم بارفروش میرزا شفیع شهر را چراغانی کردند و خود وی در مسجد جامع بارفروش حاضر شده و مژده این پیروزی را به مردم داد. میرزا شفیع به پاس کوششهایی که در این باره انجام داد از طرف حاکم مازندران به یک «طاقه شال ترمه» مفتخر گردید. مسعود میرزا ظل‌السلطان، که روزگاری والی مازندران بود در سال ۱۲۷۸ ه‌.ق درباره بارفروش می‌آورد: شهر دوم مازندران بارفروش است. این اسمی است با مسمی در اینجا رد و بدل و خرید و فروش می‌شود. در این شهر، از داغستانی و لزجی و اهل آذربایجان و عراقی و ارمنی و ترکمان و غیره و غیره، همه گروهی هستند، یک کمپانی روس هم هست برای ترویج تجارت و تربیت مردم تازه. در سال ۱۲۹۲ ه‌.ق به دستور ناصرالدین شاه را ه مستحکم بارفروش و ساری و راه کالسکه رو با پلهای مستحکم بین آمل و بارفروش ساخته شد؛ و علیرضاخان عضدالملک در مدت حکمرانی خود در زمان غلامعلی‌خان نظام السلطان نوری ۱۳۲۶ ه‌.ق حاکم مازندران، برای تشکیل انجمن ولایتی، از مجلس شورای ملی که به وی تلگراف شد بابل در زمان مشروطیت مخبر انجمن آقا حسن بادکوبه‌ای بود که یادداشت‌های مهم روز را برای روزنامه «حبل‌المتین» می‌فرستاد. اعضای انجمن به دستور تلگرافی مجلس شورای ملی، آقایان مفتخرالممالک شهریارپوری و حاج ابراهیم ماهوت فروش را به سمت نمایندگی انتخاب و به تهران فرستادند. مخالفان برای کشتن علامه و معین التجار پافشاری می‌کردند. و آنان هم مجبور شدند خود را مخفی کنند. حسین لطیفی، حاجی کسروی و شعبان کوچک سرایی و چند نفر دیگر مامور قتل علامه بودند. منزل علامه در محله آستانه در کوچه بن‌بستی بود، چند نفر هم مسلح، حفاظت از آن را به عهده داشتند. در یکی از شبها آن‌ها حمله کردند، نگهبانان منزل متواری و ترورسیتها از پشت بام وارد خانه می‌شوند. در خانه بین محافظین جان علامه و تروریستها تیراندازی می‌شود، همسر مرحوم علامه از این موقعیت استفاده و نردبانی آماده می‌کند که علامه از گذرگاه ویژه‌ای به خانه یکی از همسایگان برود، همینکه علامه به آخرین پله نردبان می‌رسد، پایه نردبان می‌لغزد و علامه به زمین می‌افتد و دچار شکستگی فک و سر و بالاخره خون‌ریزی مغزی می‌شود و به فاصله یکی دو روز بعد درمی‌گذرد. در تشیع جنازه‌اش جز چند نفر از مشروطه خواهان کسی شرکت نمی‌کند. بعد از این که کار مشروطه خواهان در تهران تا حدودی ضعیف شد و شاه بر ملت غلبه نمود، از مازندران به کلی اسم مشروطه برداشته شد؛ و در بارفروش هم «ملامحمدجان علامه» و معین التجار مشروطه‌خواه به سال ۱۲۸۸ ش/ ۱۳۳۰ ه‌.ق با توطئه مستبدین محلی به اسامی حاجی کسروی و حسین لطیفی و علیقلی گومیج و حسین نامی کشته شدند. در همین سال «خبر رسید که چند نفر از مجاهدین قفقازی به ریاست «پانوف» پانف نام بلغاری، از دریا با کشتی بخاری به بندر مشهدسر بابلسر امروزی سربرآمده، گمروک خانه و تیلگرافخانه را ضبط کرده، در گمروک خانه هرچه نقده بود گرفته، از طرف خودشان در گمروک آدم گذاشته بارفروش می‌آیند. پسر اسماعیل خان سوادگوهر با چند سوار جلوتر رفته در بارفروش در کاروان سرایی منزل داشت. مجاهدین رفته خواستند او را بکشند، ممکن نشده، آن‌ها خبر شده، سر دروازه کاروان سرا را سنگر کرده دعوا و تیراندازی کردند. بعد از صرف تیر و تفنگ زیاد، پانوف زخمی شده برگشته به منزل شاه‌زاده اعظام السلطنه و بعد با کمک مشروطه خواهان محلی به بندر گز روانه شدند، ورود آزادی خواهان به سرکردگی پانف از بندرگز به گرگان مورد استقبال مردم به رهبری شیخ محمدحسین روحانی مشروطه‌خواه قرار گرفت. در همان سال مردم بارفروش علیه یهودیان این شهر شوریدند و چهارده تن از یهودیان را کشتند. بابل در زمان متفقین در شهریور ۱۳۲۰- قوای شوروی و انگلستان و بدنبال آن ارتش آمریکا از شمال و جنوب وارد ایران شد. در نتیجه دستگاه پادشاهی رضاخان فرو ریخت. مازندران مانند سایر استانهای شمالی ایران به وسیله قوای شوروی اشغال شد شهر بابل که مرکز اداری و قضایی مازندران غربی بود بتصرف سربازان روسی درآمد، قصر شاه، باغ وزیر جنگ، یا باغ شاهنشاهی از سه راه فرهنگ تا چهار راه فرهنگ و از سبزه میدان تا اول مخابرات و خیابان مدرس فعلی باغهای داداشپوری و اسدالله خانی و سایر ساختمان‌های مهم شهر و اطراف آن بوسیله قوای شوروی اشغال و پایگاه نظامی شد. در آنزمان قویترین سازمان سیاسی ایران، حزب توده بود که این حزب در پیروی سیاست شوروی تلاش می‌کرد و شهرستان بابل از مراکز مهم حزب توده بوده‌است که وضعیت و سیاست فعال و تشکیلات وسیع و جا افتاده‌ای را دربرداشت و مبارزه علیه حزب مزبور در شهر بابل و دهستانهای کوهستانی اطراف آن به ویژه در دامنه کوه‌های بندپی وضع تدافعی بخود گرفته بود. در هشتم شهریور ۱۳۲۴ مصادف با بیست و یکم ماه رمضان وقایع زد و خورد حزب توده با جمعیتهای مخالف در شهر بابل که در پناه سربازان روسی انجام شده و عده‌ای از محترمین و مجاهدین بابل بازداشت شدند؛ ولی به‌تدریج ملی شدن نفت در سراسر ایران در سرلوحه کارهای سیاسی کشور قرار گرفت. در ۲۸ تیرماه ۱۳۲۹ لایحه قرار داد الحاقی نفت گس- گلشاییان از سوی دولت ساعد به مجلس داده شد در استانهای کشور از جمله در مازندران و شهرهای آن به ویژه در شهر بابل روحانیونی به جمعیت ایرانی هواداران صلح پیوستند و اعلامیه‌ها و بیانیه‌هایی را امضا و منتشر کردند. بابل در مرکزیت مازندران در سفرنامه تحف بخارا در این باره آمده: حکومت به اهالی ساری و بارفروش حکم مجلس شورا را ابلاغ نمود. اهالی ساری به واسطه نفاق و بی‌اطلاعی خود غفلت کردند، والی اهالی بارفروش، چون نسبت به اهالی ساری اندک جهان دیده ‌تر و باهوش و صاحب ثروت و عده نفوسشان هم زیاد بود، فورا انجمن نظارت تشکیل داده، به تصویب حکومت، شش وکیل جهت انجمن ولایتی و دو مبعوث، جهت پارلمان طهران انتخاب کرده، وکلای طهران را روانه نمودند. انجمن ولایتی ایشان هم مفتوح شد. اهالی ساری بعد از شنیدن این خبر هشیار شده، مدعی شدند که مرکز حکومت نشین ساری است، سایر شهرهای مازندران باید تابع ساری باشند. بارفروش ابدا حق وکیل فرستادن به طهران را ندارد، با وکیل خود را به ساری فرستاده، در بارفروش انجمن بلدی بگشایند. انجمن ولایتی در ساری که مرکز است باید منعقد باشد. بعد از قیل و قال کشال، اهالی ساری هم در منزل شیخ علی اکبرنام، یکی از ملای پیش نماز، به معیت شیخ غلامعلی پیش نماز انجمنی تشکیل داده، بدون تعیین نظار و وکلای سته ولایتی، دو نفر مبعوث به اکثریت آرا انتخاب کرده، به طهران روانه نمودند؛ ولی وکیلهای ساری را در پالمان قبول نکرده وکلای بارفروش، پذیرفته شدند و تیلگرافی هم از مجلس شورای ملی به نظام السلطان، حکومت حاکم مازندران، رسید که انجمن ولایتی به واسطه اهمیت داشتنش باید در بارفروش منعقد بوده، انجمن ساری بلدی باشد. بارفروش هم اگرچه انجمن رسمی داشتند، ولی ترتیب درستی نداشته، تمام اختیارات در دست علامه ملامحمد جان علامه نام ملای پیش نمازی بود. فرهنگ و هنر مطبوعات بابل در زمینه مطبوعات سابقه درخشانی داشت اما اکنون تنها نشریه‌های «بابل نامه» ( هفته نامه خبری) ، «آوای مازندران» (هفته نامه خبری) ، «دریاسر» (هفته نامه خبری) و «چشمه توسعه» (ماهنامه فرهنگی اقتصادی) بر جای مانده‌است. همچنین بابلی‌های مقیم تهران نیز خبرنامه‌ای فرهنگی و هنری به اسم «بارفروش» را منتشر می‌کنند که البته مطالبش منحصر به بابل نیست و با هنرمندان و ادیبان استان مازندران مصاحبه می‌کند. همچنین بابلی‌های مقیم تهران نیز خبرنامه‌ای فرهنگی و هنری به اسم «بارفروش» را منتشر می‌کنند که البته مطالبش منحصر به بابل نیست و با هنرمندان و ادیبان استان مازندران مصاحبه می‌کند. سینما و تئاتر سینما را در مازندران با بابل می‌شناسند چرا که اولین سینمای شمال کشور در سال ۱۳۰۷ در بابل ساخته شد و پس از آن نیز سینماهای دیگری در بابل ساخته شد و تا مدت‌ها، هیچ شهری در مازندران سینما نداشت. از کل سینماهایی که در بابل تاسیس شد در حال حاضر ۴ سالن وجود دارد که ۲ سالن سینمای استقلال (داریوش) و ارشاد (پاسارگاد) به ترتیب در سال‌های ۷۹ و ۸۱ تعطیل شدند و سالن سینما انقلاب (مهر) نیز با انجام بازسازی پس از تعطیلی چند ساله، به عنوان یکی از سینماهای ممتاز کشور کار خود را چند سالی پی گرفت اما در سال ۹۳ تخریب شده و با تغییر کاربری در حال تبدیل به مجتمع تجاری است. سینما استقلال (داریوش) نیز در سال ۹۴ تخریب شده و با تغییر کاربردی در حال تبدیل شدن به پارکینگ است. در بابل با سابقه درخشان سینماداری، اکنون تنها سینمای فعال، سینما آزادی (شهر فرنگ) می‌باشد که با بازسازی در سال‌های پیش، به کار خود ادامه می‌دهد. در زیر تاریخچه سینماهای بابل ذکر شده‌است: نام سینما سال تاسیس وضعیت درجه ارزشیابی گنجایش تلفن آدرس انقلاب (مهر) ۱۳۴۲ ویران ممتاز ۴۱۷ یک خیابان یوسف‌پوری آزادی (شهر فرنگ) ۱۳۵۲ باز ممتاز ۵۵۰ ۳۲۳۴۸۲۲–۰۱۱۱ خیابان مدرس سینما هنر و تجربه ۱۳۸۱ فعال ممتاز ۳۵۰ ۲۱۹۷۷۱۶–۰۱۱۱ بلوار نوشیروانی مجتمع فرهنگی سینمایی (سالن تئاتر) ۱۳۸۱ فعال ممتاز ۲۵۰ ۲۱۹۷۷۱۶–۰۱۱۱ بلوار نوشیروانی استقلال (داریوش) ۱۳۳۲ تعطیل مطلوب ۴۰۰ خیابان مدرس ارشاد (پاسارگاد) ۱۳۴۰ تعطیل مطلوب ۴۰۰ میدان ۱۷ شهریور شاپور ۱۳۰۷ تعطیل اهورامزدا ۱۳۰۸ تعطیل حکیمی ۱۳۱۵ تعطیل زیبا ۱۳۱۷ تعطیل مجتمع فرهنگی سینمایی، مجهزترین مجتمع فرهنگی سینمایی در شمال کشور می‌باشد. این مجتمع در فضایی بالغ بر ۶۵۰۰ متر مربع زیر بنا، در سه طبقه ساخته شده‌است. این ساختمان دارای یک سالن اختصاصی تئاتر است که ۲۵۰ صندلی با سن گردان دارد. سالن سینمایی با ۳۵۰ نفر گنجایش و سالن تابستانی روباز از دیگر سالن‌های این مجتمع هستند. همچنین این مجتمع دارای سالن‌های نمایشگاهی و گالری‌ها، کارگاه عکس و فیلم و… نیز می‌باشد. نگارخانه‌ها نگارخانه‌های بابل شامل: نگارخانه آبی، نگارخانه مولائیان، نگارخانه آفتاب، نگارخانه هنر پویا، نگارخانه هنر و نگارخانه روحا می‌باشد. کتاب‌خانه‌ها در حال حاضر ۱۱ کتابخانه در بابل مشغول فعالیت هستند و ۳ کتابخانه در حال ساخت می‌باشد. جشنواره‌ها هر ساله جشنواره‌های متعددی در بابل برگزار می‌شود که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: چهارمین جشنوراه بین‌المللی فیلم کوتاه وارش جشنواره فیلم کوتاه وارش جشنواره فیلم کوتاه وارش یکی از قدیمی‌ترین جشنواره استان مازندران است که توسط مهدی قربان پور مستندساز مازندرانی در سال ۱۳۷۸ در شهرستان بابل پایه‌گذاری شد. این جشنواره در مجتمع فرهنگی هنری ارشاد بابل هر دو سال برگزار می‌گردد. «وارش» در زبان محلی مازندرانی به معنی «باران» می‌باشد. این جشنواره مهمترین جشنواره استان مازندران به‌شمار می‌رود و در اولین دوره در سطح استانی، دومین دوره در سطح منطقه‌ای (با حضور مازندران، خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، گیلان، سمنان و گلستان)، سومین دوره در سطح ملی، و چهارمین دوره در سطح بین‌المللی (با حضور روسیه، آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقزستان، گرجستان و …) برگزار شد. شکوفه نارنج (بهار نارنج) جشنواره ملی بهار نارنج جشنواره ملی بهار نارنج، از جمله آیین سنتی مازندرانی هاست که همه ساله این جشنواره در شهرستان بابل برگزار می‌گردد. کلید این جشنواره برای اولین بار، در شهرستان بابل، در دهه ۷۰ زده شد. این آیین در شورای عالی ثبت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با عنوان «جشنواره ملی بهار نارنج مازندران»، به ثبت ملی رسیده و دبیر خانه دائمی این جشنواره در این شهر دایر شده‌است. هر ساله چند صد مقاله به این جشنواره فرستاده می‌شود و مورد بررسی قرار می‌گیرد. این جشنواره ملی در اردیبهشت ماه هر سال، با شکوه خاصی، در بوستان نوشیروانی بابل، برگزار می‌شود. هدف این جشنواره، احیای این آیین سنتی، صنعتی کردن این آیین و ایجاد فضایی بانشاط و مبتنی بر صمیمیت و تقویت فرهنگ مهرورزی با طبیعت است. با توجه به مستندات تاریخی و با عنایت به شواهد موجود، بابل در فرهنگ عمومی کشور و مازندران، به عنوان شهر بهار نارنج شناخته می‌شود. تراکم و تعداد زیاد درخت‌های نارنج (وجود بیش از ۵۰۰ هزار اصله درخت نارنج) در محدوده این شهر دلیل مبرهنی بر این باور تاریخی است. بابل در اشعار پارسی مهدی اخوان ثالث ناز پرستو: خیز و بیا، ناز پرستو بیا ناز پرستوی سخن‌گو بیا خیز و بیا توری‌ام و توری‌ام باغ بهشتم، پریم، حوری‌ام خیز و بیا قمری باغم بیا خیز و بیا چشم و چراغم بیا ما همه شمع و همه پروانه‌ایم یکه‌رو و تک‌چر و تنها نه‌ایم هست در این قافله پرشکوه از همه رنگ و همه دین و گروه هست در این نادر باغ بهشت از گل نادر زپی باغ و کشت کارگر بیشه مازندران پیشه‌ور با هنر اصفهان دختر شیراز پر از شعر و قال آینه روی کمال و جمال وان پسر بابلی شرم‌رو چون همه بابلیان گرم‌خو آنکه بود اهل خراسان زمین روشنی دیده ایران زمین ملک الشعرای بهار تجدید مطلع (در توصیف مازندران): خوشست اکنون اگر جویی به آبسکون‌گذار اندر سوی مازندران تی و برگیری قرار اندر گهی بر ساحل دریا بخوید و مرغزار اندر گهی بر طرف بابل رود با بوس و کنار اندر گهی غلطیده درگردونه‌های برق‌سار اندر گهی بنشسته بر تازی کمیت راهوار اندر خوشا مازندران ویژه پاییز و بهار اندر به خاصه طرف آبسکون بدان دریاکنار اندر تاریخ بنای دبیرستان پهلوی بابل: دیگران در جهل کوشیدند و شه کوشد به علم زان که داند که ارتقای کشور از استاد شد نی به بابل بلکه در هر نقطه کشور ز علم ریخته بنیادها زین شهریار راد شد بر مراد شاه، فارغ چون که دستور علوم زبن دبیرستان. خوش‌بنیاد محکم لاد شد کلک مشکین بهار از بهر تاریخش نوشت این دبیرستان به یمن پهلوی بنیاد شد غایله گیلان: این وزیران معظم وین گرامی خواجگان عاقلند اما تو ای دستور اعظم اعقلی کید بدخواهان نگیرد در تو آری چون کند با فر سیروس کید جادوان بابلی ورزش شهر بابل به عنوان یکی از قهرمان پرورترین شهرهای ایران به حساب می‌آید به‌طوری‌که ورزشکاران زیادی طی سالهای گذشته در مسابقات کشوری و جهانی صاحب مدال شدند. شهرستان بابل دارای بیش از ۴۰ مکان ورزشی سرپوشیده و سرباز است. از جمله این مکان‌ها می‌توان سالن‌های ورزشی چندمنظوره، آکادمی بسکتبال، آکادمی پینگ‌پونگ، باشگاه مینی‌گلف، باشگاه‌های چمن مصنوعی فوتبال، ورزشگاه فوتبال، باشگاه‌های بدنسازی، باشگاه‌های اسکیت، مجموعه شطرنج، باشگاه وزنه‌برداری، استخرهای سرپوشیده و سرباز، باشگاه بیلیارد و اسنوکر، باشگاه ژیمناستیک و… را نام برد. کشتی مسابقات کشتی آزاد قهرمانی ایران ۱۳۹۳، سالن دانشگاه آزاد بابل. همانند بیشتر شهرهای استان مازندران کشتی ورزش اصلی شهر بابل است. قهرمانان بسیاری از بابل در این رشته و در رده‌های سنی گوناگون توانسته‌اند در رده‌های ملی، آسیایی، جهانی و المپیک مدال‌آور شوند. از مهم‌ترین این قهرمانان می‌توان از امامعلی حبیبی، عبدالله موحد، بشیر باباجان‌زاده، حامد زرین‌کمر، رضا اطری و… یاد کرد. کشتی‌گیران آزادکار و فرنگی‌کار بابلی در بیشتر تیم‌های مازندران که در رده‌های سنی گوناگون قهرمان ایران شده‌اند حضور داشته‌اند و هم‌چنین بارها توانسته‌اند که در رده‌های سنی خردسالان، نونهالان، نوجوانان، جوانان و پیش‌کسوتان قهرمان مازندران شوند. همچنین بابل کشتی‌گیران قدری در کشتی لوچو داشته و دارد که بارها قهرمان مازندران و ایران شده‌اند. مشهورترین لوچوکار بابل «عیسی رمضانی» است. در سالیان برگزاری لیگ برتر کشتی آزاد ایران، بابل چندین تیم از جمله «آزادگان بابل»، «خونه به خونه مازندران»، «صدرای داماش بابل» و… در این لیگ داشته که با وجود قهرمانی در رده‌های سنی پایه، هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به قهرمانی بزرگسالان ایران برسند. بابل تاکنون میزبان تورنمنت‌های مهم کشتی آزاد، فرنگی و لوچو در سطح استان مازندران و ایران بوده‌است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به مسابقات قهرمانی کشتی آزاد ایران در سالن دانشگاه آزاد بابل اشاره کرد. همچنین چندین اردوی تیم‌های ملی کشتی ایران در بابل برگزار شده‌است. فوتبال تیم برگزیده فوتبال دبیرستان‌های بابل برای شرکت در مسابقات آموزشگاهی مازندران. سال ۱۳۴۸ خورشیدی. نخستین باشگاه فوتبال بابل در اوایل دی ماه سال ۱۳۰۷ و با نام «کلوب شاپور» بنیان‌گذاری شد که یک باشگاه آماتور بود. این باشگاه با مدیریت آقای مرتضوی، آموزگار ریاضی دبیرستان شاپور بابل و با همکاری یکی از شاگردان این دبیرستان به نام حسن لاریجانی اداره می‌شد. بازیکنان این باشگاه را پیش‌آهنگ‌های دبیرستان شاپور تشکیل می‌دادند و این تیم هفته‌ای سه بازی انجام می‌داد. پیراهن نخست این تیم یک دست سبز با حاشیه‌های سرخ و پیراهن دوم یک دست سرخ با حاشیه‌های سبز بود. در سالیان دراز باشگاه‌های فوتبال فراوانی در بابل بنیان‌گذاری شد، ولی هیچ‌کدام نتوانستند نام خود را در سطح اول فوتبال ایران مطرح کنند. از جمله این باشگاه‌ها می‌توان از تاج بابل، همای بابل، پاس بابل، آبی‌پوشان، رابیک بابل، هیئت فوتبال بابل، پیام بابل، یاران هادی نوروزی بابل، ستاره کاسپین بابل و… نام برد که همگی در لیگ برتر فوتبال مازندران حضور داشتند و در بهترین حالت توانستند خود را به لیگ‌های دسته پایین فوتبال ایران برسانند. قدیمی‌ترین باشگاه فوتبال فعال در بابل، باشگاه «دریای بابل» است که هم‌اکنون در لیگ دسته دوم فوتبال ایران بازی می‌کند. left در حال حاضر مهم‌ترین باشگاه فوتبال در بابل، خونه به خونه بابل است که در سال ۱۳۹۲ بنیان‌گذاری شد. این تیم کارش را در لیگ دسته سوم فوتبال ایران و با سرمربی‌گری فرشاد پیوس آغاز کرد و توانست در همان سال نخست با بازیکنان اکثرا بومی به لیگ دسته دو صعود کند. این تیم از موفق‌ترین تیم‌های لیگ یکی بوده است که بازی‌های خانگی خود را در ورزشگاه هفت تیر بابل برگزار می‌کند. تیم جوانان باشگاه خونه به خونه توانست در فصل ۱۳۹۳ لیگ دسته یک جوانان ایران، با قهرمانی به لیگ برتر صعود کند. تیم امید خونه به خونه نیز نیز طی دو فصل پیاپی به قهرمانی لیگ دسته یک و لیگ برتر امیدهای کشور دست یافت. ورزشگاه هفت تیر بابل هر ساله میزبان اردوهای تیم‌های ملی فوتبال نوجوانان و جوانان ایران و همچنین تیم‌های باشگاهی ایران است. در ورزش فوتسال با وجود نداشتن نماینده در لیگ مردان، تیم بانوان «طلایی‌پوشان بابل» توانست در سال ۱۳۹۴ به لیگ برتر فوتسال بانوان ایران صعود کند. شهرآورد مازندران شهرآورد مازندران یا دربی مازندران که به ال مازنو یا ال برارو نیز معروف بوده است، نام داده شده به شهرآورد فوتبال بین باشگاه‌های فوتبال مازندرانی خونه به خونه از بابل و نساجی از قائمشهر است. این مسابقات از تاریخ ۶ شهریور ۹۲ با یک دیدار دوستانه بین دو تیم آغاز شد و در مجموع دو تیم ۶ بار به مصاف یکدیگر رفتند که یک دیدار نیمه تمام ماند. در ۵ بازی دیگر هر کدام ۲ بار پیروز شدند. بازی تکراری دربی ۵ قرار بود در تهران برگزار شود که با غیبت تیم خونه به خونه همراه شد. این بازی یکی از جنجالی‌ترین دربی‌های ایران بوده است که متاسفانه با وجود عمر کم خود همواره با حواشی‌های بسیاری مواجه شد. بازی‌های این دو تیم در ورزشگاه‌های وطنی قائمشهر و هفت تیر بابل برگزار شده است. استادیوم ورزشی استادیوم هفت تیر (بلوار نوشیروانی) سالن سردار سجودی (بلوار نوشیروانی) سالن آزادی (خیابان مدرس) سالن دانشگاه آزاد (بلوار امام رضا) سالن بهار (بلوار ولیعصر) سالن مخابرات (بلوار ولیعصر) سالن دوومیدانی حیدرکلا (بلوار شهید نژاداکبر) آکادمی بسکتبال کاله (بلوار نوشیروانی) خانه پینگ پنگ نوشاد عالمیان (بلوار طالقانی-پاسداران ۴) سالن تختی (بلوار طالقانی-پاسداران ۴) فضای سبز فضای سبز بابل علاوه بر پارک‌های محله‌ای، پارک‌ها و بوستان‌های زیر را شامل می‌شود: گلستان نوشیروانی : (بلوار شهید بهشتی) پارک شهر (شهید شکری): (ضلع جنوب غربی میدان شیر و خورشید) بوستان نرگس (بانوان): (بلوار غدیر) پارک ساحلی : (بلوار ساحلی-پشت شهرک طالقانی) باغ ملی (شهرداری): (ضلع شمال شرقی میدان شیر و خورشید) پارک شادی : (خیابان دکتر شریعتی) پارک چوبی (اوصیا): (پنج‌شنبه‌بازار) پارک بهار نارنج : (بلوار امام رضا، ابتدای کتی غربی) پارک سراج : (بلوار جانبازان، توحید ۲۸) پارک جنگلی بابلکنار (بزچفت): (بابلکنار، درون‌کلا) اماکن گردشگری دریاچه‌ها سواحل دریای مازندران در بابلسر دریاچه سد شیاده دریای مازندران (دریای کاسپین): سواحل ماسه‌ای دریای مازندران در ۱۵ کیلومتری شمال این شهر قرار دارند. دریاچه سد البرز: این سد در جنوب شرقی بابل و در منطقه لفور واقع است و یکی از زیباترین سدهای خاورمیانه و بزرگ‌ترین سد خاکی کشور به‌شمار می‌آید. « » دریاچه سد شیاده: این سد در جنوب غربی بابل و در بخش بندپی غربی و روستای شیاده واقع است. « » دریاچه سد سنبل رود: این سد در جنوب شرقی شهرستان، در اطراف بخش بابلکنار قرار دارد. « » دریاچه کامی کلا: این دریاچه در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل و در اطراف کوه‌های البرز قرار دارد. دریاچه کامیکلا دارای چشم‌انداز کوه و جنگل می‌باشد. تالاب رمنت: این تالاب در روستای رمنت از توابع بخش مرکزی شهرستان بابل قرار دارد که با مرکز شهر ۵ کیلومتر فاصله دارد. « » جنگل‌ها جنگل‌های بزچفت بابلکنار جنگل بزچفت (بابلکنار): این پارک جنگلی حفاظت شده در بخش بابل کنار شهرستان بابل و در روستای درون‌کلا شرقی و بزچفت قرار دارد. « » جنگل شیاده: این جنگل زیبا در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد که به دلیل مرتفع بودن سد شیاده را می‌توان از بالای آن مشاهده کرد. جنگل نارنجلو: این جنگل که حفاظت شده‌است در بخش بندپی غربی قرار دارد. جنگل ویوج: این جنگل در جاده شیاده واقع در بخش بندپی شهرستان بابل قرار دارد. این جنگل حدود بیست هکتار می‌باشد. جنگل لفور: این جنگل در جنوب شرقی شهرستان بابل قرار دارد. آبشارها آبشار حاجی شیخ موسی: این آبشار در روستای شیخ موسی و بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد. « » آبشار تیرکن (هفت آبشار) : این آبشار که دارای هفت آبشار کوچک متوالی می‌باشد در روستای درازکلا،بخش بابل کنار شهرستان بابل قرار دارد. برای رسیدن به آبشار هفتم باید مسافت بسیار زیادی را طی کرد. « » آبشار کیمون: این آبشار در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد. « » آبشار شی الیم: این آبشار در دره شی الیم در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد. « » آبشار کلیره (بتلیم) : این آبشار در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد که با مرکز شهر ۴۵ کیلومتر فاصله دارد. « » آبشار درازکش: این آبشار زیبای دوقلو در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد « » آبشار گزو: این آبشار در اطراف بخش بابلکنار شهرستان بابل قرار دارد. « » چشمه‌ها چشمه آب گرم ازرو: این چشمه آب گرم در روستای آری از توابع بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد؛ که دارای جاذبه‌های توریستی فراوانی می‌باشد. « » ییلاق‌ها شهرستان بابل دارای ییلاقات بسیار زیادی است از جمله شیج موسی، لهه (لحه)، شاه لینگ چال (شالینگچال)، نیراسم (نراسم) و همچنین سلبن، انیژدون (انیجدان)، تته، گلیران، کلاپی، دمیلرز، اطاقسی، دوزاخ بن و … فیلبند: این ییلاق مرتفع‌ترین ییلاق استان مازندران است که در بخش بندپی غربی شهرستان بابل قرار دارد. در این ییلاق یک تپه بلند قرار دارد که از بالای آن می‌توان شهرهای بابل، آمل، قائمشهر، ساری و شهرهای اطراف به همراه دریای مازندران را دید. شیخ موسی: این ییلاق در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد و دارای دو زیارتگاه به نام‌های حاج شیخ موسی و امامزاده عبداله می‌باشد. ورزنه: این ییلاق در منتهی‌الیه مرز جغرافیایی بابل واقع شده که برای رسیدن به این روستای کوهستانی زیبا و بکر باید از مسیر سخت و دشوار با پیچ‌های خطرناک عبور کرد. این روستا توسط کوه‌های اطراف آن احاطه شده و دارای آب بسیار گوارا و سرد می‌باشد که مورد توجه بسیار بازدید کنندگان قرار گرفته‌است. روستای ورزنه از سمت غرب به روستاهای اندوار و نشل آمل، از سمت شمال بعد از طی مسافت بسیار دشوار به شیخ موسی می‌رسد. لهه: دور نمای بسیار زیبائی داشته و به ییلاق شیخ موسی مشرف می‌باشد. انیژدون: دارای میوه‌های درختی خیلی کوچک و خوشمزه‌ای است و همچنین پر از گل و سبزه شالدرکا (طایفه طالش): این ییلاق در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد. شالدرکا ۱۰ کیلومتر با شیخ موسی فاصله دارد؛ و از مناطق خوش آب و هوا محسوب می‌شود و از جاذبه‌های گردشگری خوبی برخوردار است که اولین دوره بازی‌های بومی محلی یاد واره پهلوان محمد محمدزاده طالش و برادران در ۱۳۹۱ در آن برگزار گردید. شالینگچال: این ییلاق که از سردترین ییلاق‌های مازندران است در بخش بندپی شرقی قرار دارد. بالاتر از شیخ موسی و آره قرار دارد در فصل بهار منطقه بسیار سرسبز و دارای چشم‌انداز زیبای می‌باشد. گنبد سرست اماکن مذهبی بقعه امامزاده قاسم: این آرامگاه که معروف به آستانه می‌باشد، در مرکز شهر بابل واقع شده‌است. مسجد محدثین: این مسجد به فرمان امام دوازدهم شیعیان در دوران دودمان افشاریه (در زمان پادشاهی نادرشاه افشار) به دست محمدنصیر بارفروشی مشهور به «ملانصیرا» ساخته‌شد. قدمت این مسجد به حدود ۲۹۰ سال می‌رسد. عده‌ای این مسجد را جمکران دوم نامیدند. تکیه پیرعلم تکیه حصیرفروشان مسجد جامع اماکن تاریخی کاروانسراها: بابل به عنوان یک مرکز تجاری که دارای کاروانسراها و دکان‌های معتبر بوده‌است، توجه ناصرالدین شاه رادر ۱۲۹۲ ه‌.ق هنگامی که وی در حال انجام دومین سفر خودبه مازندران بود، جلب کرده وی در سفرنامه خود نوشته‌است، شهر بارفروش از بلاد معظمه مازندران و پرجمعیت و مرکز تجارت شده‌است، و کاروانسرا دکاکین معتبره دارد. کاخ شاپور: در دوره صفویه عمارت زیبایی در محل این کاخ، بنا شد. اطراف این عمارت را آب پوشانده بود و این عمارت مجلل در جزیره قرار داشت. این عمارت مجلل تفرجگاه شاهان صفوی و قاجار بود. در دوره رضاشاه این کاخ توسعه یافت. پس از از پیروزی انقلاب اسلامی این کاخ به ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و سپس به دانشگاه علوم پزشکی بابل تغییر کاربری داد. « » برج دیدبانی کاخ بابل: این برج در دوره پهلوی در کاخ شاپور (بابل) ساخته شد. این برج دیده‌بانی به عنوان یکی از نمادهای این شهر استفاده می‌شود. این برج در میدان قرار دارد. پل محمدحسن خان: پلی قدیمی مربوط به سده ۱۲ خورشیدی بر روی رودخانه بابل شهرستان بابل استان مازندران می‌باشد. این پل از آثار دوره قاجاریه است که به جای پل قدیمی‌تری ساخته شده‌است. یکی از موارد شاخص این پل معماری صفوی بنا و استفاده از سفیده تخم‌مرغ (البته به گفته برخی زرده تخم‌مرغ و ساروج) در ساخت آن است. این اثر در تاریخ با شماره ثبت ۱۴۱۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. موزه بابل (گنجینه بابل): موزه بابل موسوم به گنجینه بابل به عنوان تنها موزه مردم‌شناسی مازندران در ساختمان شهرداری سابق شهر بابل واقع شده‌است. ساختمان این موزه در سال ۱۳۰۷ به عنوان بلدیه یا شهرداری بنا شده بود. این ساختمان در سال ۱۳۷۴با کاربری فرهنگی در اختیار میراث فرهنگی مازندران قرار گرفت و پس از احیا، مرمت و بازپیرایی در بهمن سال ۱۳۷۵به عنوان موزه بابل افتتاح شد. « » ساختمان شهربانی: این ساختمان در بخش مرکزی شهرستان بابل قرار دارد که یک بنای بسیار قدیمی است و به ساختمان شهرداری تبدیل شده‌است. این ساختمان در باغ ملی بابل محدود شده‌است. سردر دانشگاه علوم پزشکی: این بنا در دوره پهلوی ساخته شد. بازار ماهی فروش‌ها آرامگاه زین العابدین: این آرامگاه از بناهای دوره قاجار می‌باشد. آرامگاه درویش علم بازی: این مقبره پشت آرامگاه معتمدی بابل قرار دارد. حمام قدیم میرزا یوسف: این حمام در دوره صفوی ساخته شده‌است. این بنا در صبح جمعه دوم دی ماه ۱۳۹۰ خورشیدی توسط نیروهای شهرداری بابل تخریب گردید که با دخالت دیرهنگام سازمان میراث فرهنگی و پلیس، تخریب آن متوقف گردید اما بخش اعظم بنا به جز گنبد آن تخریب شده بود. آرامگاه سید کبیر: این آرامگاه از بناهای دوره قاجار می‌باشد و جزء آثار ملی ایران است. مسجد چهارسوق: این مسجد تاریخی از آثار دوره قاجار می‌باشد. ره آورد مسافران در کنار بازدید از آثار تاریخی، فرهنگی و نقاط دیدنی و جنگل‌ها و مناظر زیبای طبیعی و سبزه زارهای این شهرستان، برای گذران اوقات فراغت، ره آوری را نیز از این شهرستان با خود به ارمغان ببرند: کشاورزی : انواع برنج (طارم و…)، مرکبات، انار جنگلی، ازگیل، صیفی جات، سبزیجات، کاهو و… غذاهای محلی و سنتی : شامی بابلی، آغوز نون، پشت زیک، پیسن گندله، رشته به رشته، شکر قرمز و… نان‌ها و شیرینی جات : شیرینی محلی، کلوچه‌ها، گز و مربا بهار نارنج و… نوشیدنی‌ها : شربت، عرق و چای بهار نارنج، عرق شلتوک و… ترشیجات : نازخاتون، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارسی و… صنایع دستی : جارو، نمد، حصیربافی، گلیم، جاجیم، سبد، جوراب پشمی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد) و… مراکز مهم شهر مراکز آموزش عالی در حال حاضر مراکز فعال در بابل به شرح جدول زیر می‌باشند: ردیف نام مرکز عنوان نوع وبگاه ۱ دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل دانشگاه دولتی http://www.nit.ac.ir ۲ دانشگاه علوم پزشکی بابل دانشگاه دولتی http://www.mubabol.ac.ir ۳ دانشگاه علوم و فنون مازندران دانشگاه غیرانتفاعی http://www.ustmb.ac.ir ۴ دانشگاه فرهنگیان- مرکز آموزش عالی شهید رجایی بابل دانشگاه دولتی http://www.rajaee-ttc.ir ۵ دانشکده فنی امام صادق بابل دانشکده دولتی http://www.baboltc.ac.ir ۶ دانشگاه پیام نور- مرکز بابل دانشگاه پیام نور http://www.babol.mpnu.ac.ir ۷ دانشگاه پیام نور- واحد بندپی دانشگاه پیام نور http://www.bandpey.mpnu.ac.ir ۸ دانشگاه آزاد اسلامی- واحد بابل دانشگاه آزاد http://www.baboliau.ac.ir ۹ دانشگاه علمی و کاربردی- واحد بابل دانشگاه علمی کاربردی http://www.unbabol.com ۱۰ مرکز آموزش علمی و کاربردی فرهنگ و هنر- واحد ۴ بابل موسسه علمی کاربردی https://babolfh4.pafcoerp.com ۱۱ مرکز آموزش علمی و کاربردی جهاد دانشگاهی بابل موسسه علمی کاربردی http://www.babol.iastjd.ac.ir ۱۲ مرکز آموزش علمی و کاربردی بندپی غربی موسسه علمی کاربردی ۱۳ موسسه آموزش عالی صنعتی مازندران موسسه غیرانتفاعی http://www.mit.ac.ir ۱۴ موسسه آموزش عالی علوم و فناوری آریان موسسه غیرانتفاعی http://www.aryan.ac.ir ۱۵ موسسه آموزش عالی طبری موسسه غیرانتفاعی http://www.tabari.ac.ir ۱۶ موسسه آموزش عالی راه دانش موسسه غیرانتفاعی http://www.rahedanesh.ac.ir ۱۷ آموزشکده فنی و حرفه‌ای سما- واحد بابل آموزشکده آزاد http://www.babol-samacollege.ir ۱۸ آموزشکده فنی و حرفه‌ای الزهرا- واحد بابل آموزشکده دولتی http://www.alzahrababol.ac.ir Ken Bainbridge دانشگاه مازندران این دانشگاه در سال ۱۳۵۴ در بابل با همکاری و نظارت دانشگاه هاروارد پایه‌ریزی شد. از طراحان این موسسه می‌توان دکتر کن بینبریج (Ken Bainbridge) را از هاروارد نام برد. تعداد زیادی از اعضای هیئت علمی و روسای این دانشگاه را استادان آمریکایی دانشگاه هاروارد تشکیل می‌دادند. هسته اولیه آن را مرکز تربیت دبیر فنی نوشیروانی بابل (دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل فعلی) ، مرکز تحصیلات تکمیلی بابل، موسسه آموزش عالی اقتصادی و اداری – مدرسه عالی علوم کشاورزی- موسسه آموزشی کشاورزی گرگان- تشکیل می‌دادند. در سال ۱۳۵۸ با تصویب شورای عالی انقلاب، از ادغام این مراکز، «دانشگاه مازندران» به صورت رسمی در مازندران بزرگ (مازندران و گلستان فعلی) به فعالیت خود ادامه داد. این مرکز به عنوان بزرگ‌ترین دانشگاه مازندران و گلستان در حریم شهر بابل تا سال ۱۳۶۸ به فعالیت خود ادامه داد. با جدایی بابلسر از بابل این مرکز در محدوده بابلسر به فعالیت خود ادامه می‌دهد. مراکز درمانی و بیمارستان‌ها بیمارستان روحانی (بلوار کشاورز) « » بیمارستان شهید بهشتی (خیابان سرگرد قاسمی) « » بیمارستان شهید یحیی نژاد (خیابان مصطفی خمینی) « » بیمارستان کودکان شفیع‌زاده (امیرشهر، خیابان امام) « » بیمارستان فوق تخصصی بابل کلینیک (خیابان سید جمال الدین اسدآبادی) « » بیمارستان فوق تخصصی چشم پزشکی میناگر (بلوار کشاورز) بیمارستان فوق تخصصی مهرگان (بلوار شهید بهشتی) « » بیمارستان باروری و ناباروری فاطمه الزهرا (بلوار نوشیروانی) « » بیمارستان ۱۷ شهریور (مرزی کلا) مرکز جراحی ولی عصر (خیابان دکتر شریعتی) مرکز جراحی سینا (بلوار طبرسی) مراکز اقامتی هتل مرجان: (دو ستاره A)، بابل، میدان کشوری هتل رضا: (یک ستاره T)، بابل، میدان هفده شهریور هتل نگین: (یک ستاره)، بابل، مرزیکلا هتل آپارتمان طبرستان: (یک ستاره)، امیرشهر هتل آپارتمان پارسیان: (یک ستاره)، امیرشهر مهمانپذیر بهار نو: بابل، میدان هفده شهریور مهمانپذیر پاپلی: بابل، میدان هفده شهریور مراکز خرید و بازارها بازار پوشاک مجتمع تجاری شهریار (خیابان نیما) مجتمع تجاری عطر زیستان (خیابان سعیدی) مجتمع تجاری شهروند (بلوار ولیعصر) مجتمع تجاری الماس شرق (بلوار ولیعصر) مجتمع تجاری زیتون (چهارراه فرهنگ) مجتمع تجاری یاس (خیابان مدرس) مجتمع نیکان ( خیابان شهید مطهری) سیتی سنتر (بلوار نوشیروانی) پاساژ بزرگ بابل (خیابان مدرس) پاساژ آبادیان (بلوار طالقانی) پاساژ امیر (بلوار طالقانی) مجتمع تجاری و تفریحی شهرداری بابل (بلوار ساحلی) در دست ساخت میوه و تره بار میدان بار امام (بلوار امام رضا) بازار روز نوشیروانی (بلوار نوشیروانی) بازار روز رضوان (خیابان امام) بازار روز امام رضا (حیدرکلا) بازار روز مسجد جامع (خیابان بازار، مسجد جامع) بازار روز امام حسین (میدان امام حسین) بازار ماهی بازار ماهی فروشان نوشیروانی (بلوار نوشیروانی) بازار ماهی فروشان امام رضا (بلوار امام رضا) ترابری فاصله بابل با شهرهای ایران فاصله بابل با شهرهای ایران به شرح زیر است (فاصله بر حسب کیلومتر است) . بابلسر ۸ چالوس ۱۴۲ رامسر ۲۲۲ تهران ۲۱۱ مشهد ۷۳۴ اصفهان ۶۲۵ تبریز ۸۳۶ شیراز ۱۱۰۶ اهواز ۱۰۹۲ ارومیه ۱۱۵۷ بندرعباس ۱۷۱۲ همدان ۵۴۷ ساری ۳۹ گرگان ۱۷۰ رشت ۳۴۱ فرودگاه بابل این فرودگاه که در منطقه احمدکلا و در جاده بابلسر واقع شده‌است یکی از فرودگاه‌های قدیمی کشور می‌باشد که سالهاست به صورت متروکه باقی مانده‌است. در سالهای اخیر تلاش‌هایی برای راه‌اندازی دوباره آن صورت گرفته‌است. از فرودگاه‌های فعال استان مازندران می‌توان به فرودگاه دشت ناز ساری اشاره نمود. راه‌آهن بابل در حال حاضر شهر بابل به راه‌آهن ارتباط ندارد ولی در فاصله ۱۵ کیلومتری شهر بابل (قائم شهر)، ایستگاه راه‌آهن سراسری وجود دارد. یکی از پروژه‌های در دست مطالعه شرکت راه‌آهن، اتصال راه‌آهن شیرگاه (سوادکوه) به بابل و بندر فریدون کنار است. پایانه‌های مسافربری بابل دارای سه پایانه مسافربری می‌باشد. پایانه غرب: این ترمینال در غرب بابل و در موزیرج واقع شده‌است. این پروژه در سال ۱۳۷۲ در زمینی به مساحت ۱۲ هکتار به تصویب رسید که بعد از تملک و آزادسازی حدود چهار هکتار احداث شد. عملیات اجرایی ترمینال غرب بابل دی ماه ۱۳۹۰ افتتاح و به بهره‌برداری رسید. در طرح توسعه پایانه غرب، وسعت این پایانه به ۱۲ هکتار خواهد رسید. سرویس‌دهی این پایانه به تمام نقاط کشوراست. پایانه شرق: این پایانه در شرق بابل و در بلوار امام رضا واقع شده که دارای مساحتی معادل یک هکتار می‌باشد. سرویس‌دهی این پایانه درون استانی بوده و به مینی‌بوس و سواری اختصاص دارد. پایانه جنوب: این پایانه در بلوار نوشیروانی واقع شده و دارای مساحتی معادل یک هکتار است. سرویس‌دهی این پایانه درون شهرستانی بوده که مسافران را از طریق مینی‌بوس به شهرها و روستاهای تابعه بابل و حومه منتقل می‌کند. تاکسی تاکسیرانی بابل ، از سال ۱۳۸۱ پس از ارتقاء به سازمان تاکسیرانی، با ۲۵۰۰ دستگاه تاکسی و ۳۰۰ دستگاه تاکسی بی‌سیم زیر نظر شهرداری فعالیت می‌نماید. آرامستان‌ها آرامستان معتمدی: (از موقوفات معتمدی است واقع در خاور- بلوار ولیعصر-خیابان تربیت معلم) آرامستان گله محله: (واقع در باختر- بلوار جانبازان-خیابان گله محله) آرامستان سید ذکریا: (واقع در جنوب- خیابان شهید صالحی) آرامستان درویش فخرالدین: (واقع در باختر- موزیرج) آرامستان کتی: (واقع در خاور- بلوار امام رضا) آرامستان کیجاتکیه: (واقع در شمال- بلوار جانبازان- کیجاتکیه) آرامستان کمانگر: (واقع در جنوب- بلوار کشاورز-کمانگر) استان مازندران شهر بابلسر شهر فریدون‌کنار
[ "بخش مرکزی شهرستان بابل", "تبری", "مازندرانی", "فارسی", "شیعه", "علی نجفی", "حسین نیاز آذری", "بهارنارنج", "استان مازندران", "شهرستان بابل", "رشت", "منطقه شهری", "ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "پیشینه بابل", "دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل", "دانشگاه علوم پزشکی بابل", "دریای خزر", "رشته کوه البرز", "تهران", "زبان‌های هند و اروپایی", "معنای خدا", "آیین زرتشتی", "نام بابل", "بابلرود", "بارفروش", "بابلکان علیا", "رودخانه سجرو", "جاده هراز", "جاده فیروزکوه", "دریای مازندران", "بابلسر", "فریدونکنار", "کیاکلا (سیمرغ)", "قائم شهر", "مشهد", "گرگان", "ساری", "سوادکوه شمالی", "سوادکوه", "رشته کوه‌های البرز", "فیروزکوه", "آمل", "چالوس", "رامسر", "زرگرمحله", "بهنمیر", "مسجد کاظم‌بیگ", "زبان مازندرانی", "باوندیان", "مه میترا", "یهودی", "مسلمان", "شیعه دوازده امامی", "کریم‌خان زند", "آقامحمدخان", "محمدحسن خان قاجار", "فتحعلی شاه", "محمدشاه", "مازندران", "سالن سینما", "سینما آزادی", "تئاتر", "سینمایی", "جشنواره فیلم کوتاه وارش", "خراسان شمالی", "خراسان رضوی", "خراسان جنوبی", "استان گیلان", "استان سمنان", "استان گلستان", "روسیه", "جمهوری آذربایجان", "ارمنستان", "ترکمنستان", "تاجیکستان", "قزاقزستان", "گرجستان", "بهار نارنج", "مهدی اخوان ثالث", "ملک الشعرای بهار", "شهرهای ایران", "امامعلی حبیبی", "عبدالله موحد", "بشیر باباجان‌زاده", "کشتی آزاد", "کشتی فرنگی", "کشتی لوچو", "لیگ برتر کشتی آزاد ایران", "دی", "۱۳۰۷", "لیگ برتر فوتبال مازندران", "باشگاه فوتبال دریای بابل", "لیگ دسته دوم فوتبال ایران", "باشگاه فوتبال خونه به خونه مازندران", "لیگ دسته سوم فوتبال ایران", "فرشاد پیوس", "لیگ آزادگان", "لیگ برتر فوتبال امید ایران", "شهرآورد مازندران", "شهرآورد", "فوتبال", "باشگاه فوتبال خونه به خونه", "بابل", "باشگاه فوتبال نساجی مازندران", "قائمشهر", "ورزشگاه شهید وطنی", "ورزشگاه هفت تیر", "دریای کاسپین", "سد شیاده", "فیل بند", "مسجد محدثین بابل", "افشاریه", "مسجد جامع بابل", "کاخ شاپور", "برج دیدبانی کاخ بابل", "پل محمدحسن خان", "موزه بابل", "سردر دانشگاه علوم پزشکی", "آرامگاه زین العابدین", "آرامگاه درویش علم بازی", "حمام قدیم میرزا یوسف", "برنج", "مرکبات", "انار", "ازگیل", "تره‌بار", "سبزی", "کاهو", "نازخاتون", "جارو", "نمد", "حصیربافی", "گلیم", "جاجیم", "سبد", "دانشگاه علوم و فنون مازندران", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل", "مؤسسه آموزش عالی صنعتی مازندران", "مؤسسه آموزش عالی علوم و فناوری آریان", "دانشگاه مازندران", "دانشگاه هاروارد", "مازندران بزرگ", "هادی روحانی", "شهید بهشتی", "اصفهان", "تبریز", "شیراز", "اهواز", "ارومیه", "بندرعباس", "همدان", "فرودگاه دشت ناز ساری", "فریدون کنار", "فریدون‌کنار" ]
[ "بابل", "شهرستان بابل", "شهرهای استان مازندران", "شهرهای شهرستان بابل" ]
416
هندوستان
0
1,162
0
[]
false
1,117
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
Map of "Hindoostan", 1831 هندوستان (، ، Hindustān) یک اصطلاح جغرافیایی بخصوص در زبانهای انگلیسی و هندی است که بیشتر بر منطقه غرب هند و بخش شرقی حاشیه رود سند پاکستان اطلاق می‌شود، این واژه بیشتر در قرن‌های ۱۷ تا ۲۰ در اروپا رایج گردید. اما در ایران، هند و هندوستان مترادف هستند و عموما یکسان به استفاده می‌شوند. اگرا و دهلی پایتخت‌های هندوستان بوده‌اند. بیشتر در دوره گورکانی / تیموری بر حوزه قلمرو آنها هندوستان گفته می‌شد. ریشه واژه هندوستان یک واژه پارسی است. هند بر گرفته از کلمه سند است و «ستان» یا «استان» یا «استت» معنی ناحیه و سرزمین می‌دهد. . Old Persian Hinduš. زبان اوستایی suffix -stān (cognate to Sanskrit "sthān", = "place") استفاده‌های امروزی امروزه در پاکستان و ایران و افغانستان و بعضی جمهوری‌های شوروی سابق، به جمهوری هند هندوستان هم گفته می‌شود. حکومت حکومت هند جمهوری فدرال است که هر کدام از ۲۵ ایالت آن مجلس مقننه خود را دارد. پارلمان فدرال دارای دو مجلس است. یکی شورای ایالات (راجیاسابها) با ۲۵۰ عضو که ۱۲ نفر منتصب رئیس جمهور و ۲۳۸ نفر منتخب مجالس ایالات هستند. یک سوم این شورا هر دو سال بازنشسته می‌شوند. مجلس دیگر پارلمان مجلس خلق است که ۵۴۲ عضو آن برای دوره‌ای پنج ساله با رای تمامی افراد بالغ انتخاب می‌گردند و ۲ عضو که انتصاب می‌شوند. رئیس جمهور را - که دوره ریاستش پنج سال است - هیئت انتخاباتی متشکل از پارلمان فدرال و مجالس ایالات برمی‌گزیند. رئیس جمهور، نخست‌وزیر - که از پشتیبانی اکثریت مجلس برخوردار است - و شورای وزیرانی را انتصاب می‌کند که هر دو به مجلس پاسخگو هستند. احزاب مهم سیاسی عبارتند از: حزب کنگره (I) • جاناتادال (حزب خلق) • حزب بهاراتیا جاناتا (حزب خلق هند؛ هندوی راست‌گرا) • حزب کمونیست هند – مارکسیست • حزب کمونیست هند و تعدادی گروه‌بندیهای منطقه‌ای. جغرافیای هندوستان از نظر تاریخی به دشت گنگ و فلات زیر رشته کوه‌های هیمالیای غربی و منطقه رود یمنا هندوستان گفته می‌شده است. امروزه عبارت هندوستان در سرود ملی و سرودهای نظامی هند برای وطن‌پرستی بکار می‌رود. مردم امروزه به مردم هند، هندوستانی گفته می‌شود؛ صرف نظر از اینکه به چه منطقه جغرافیایی تعلق داشته باشند. به زبان هندی که با اردو تقریبا یکی است، زبان هندوستانی می‌گویند. یکی از محبوب‌ترین شخصیت مردمی (ماهاتما گاندی) است اقوام و نژادها زبان هندوستانی این زبان برگرفته از کریبولوی و اردو و سانسکریت است و زبان رسمی ایالتهای دهلی - اوتار پرادش و اوتار خند و بیهار است. فرهنگ فرهنگ هندوستانی در هند محبوبیت زیادی دارد، فیلم‌های سینمایی بالیوود بیانگر فرهنگ و زبان هندوستانی است. هندوستان ۷۲ ملت شناخته شده دارد و به هندوستان سرزمین ۷۲ ملت گفته می‌شود ورزش بزرگ‌ترین و وسیع‌ترین زمین بازی کریکت جهان سال ۱۸۹۳ در هندوستان ساخته شد که در شهر چیل واقع در هیماچال در ایالت پرادش است و ۲۴۴۴ متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد. بازی بازی مار و پله در هندوستان خلق شد که نام اصلی‌اش موکشیات است. پله‌ها به مثابه راهی برای رسیدن به خدا و مارها نیز همچون خطاهای انسانی در این مسیر شناخته شده است. بازی شطرنج هم جزء بازی‌های هندوستان است. دین مردم هند هندو بودائیان مسلمانان مسیحیان یهودیان سیک‌ها زبان هندی هند ادب پارسی در هند سرایندگان ایرانی در شبه‌قاره هند پارسیان هند فهرست شهرهای هند فهرست ایالت‌ها و سرزمین‌های ملی هند بر پایه جمعیت فهرست احزاب سیاسی در هند فهرست رئیس جمهورهای هند فهرست شهرهای هند نام روزنامه‌های هندوستان نخست‌وزیران هند اقتصاد هند سازمان همکاری شانگهای ادب پارسی در هند سرایندگان ایرانی در شبه‌قاره هند روابط ایران و هندوستان زبان فارسی در کشمیر فهرست واژگان عربی با ریشه فارسی زبان فارسی در شبه‌قاره هندوستان فرهنگ‌های واژگان زبان فارسی در هندوستان
[ "زبان انگلیسی", "پاکستان", "هند", "اگرا", "دهلی", "زبان اوستایی", "ـستان", "دانشنامه بریتانیکا", "اردو", "زبان هندوستانی", "کریکت", "مار و پله", "شطرنج", "زبان هندی", "ادب پارسی در هند", "سرایندگان ایرانی در شبه‌قاره هند", "پارسیان هند", "فهرست شهرهای هند", "فهرست ایالت‌ها و سرزمین‌های ملی هند بر پایه جمعیت", "فهرست احزاب سیاسی در هند", "فهرست رئیس جمهورهای هند", "نام روزنامه‌های هندوستان", "نخست‌وزیران هند", "اقتصاد هند", "سازمان همکاری شانگهای", "روابط ایران و هندوستان", "زبان فارسی در کشمیر", "فهرست واژگان عربی با ریشه فارسی", "زبان فارسی در شبه‌قاره هندوستان", "فرهنگ‌های واژگان زبان فارسی", "نیویورک تایمز", "Mughal Emperor", "اورنگ‌زیب" ]
[ "تاریخ فرهنگ هند", "جغرافیای پاکستان", "جغرافیای چین", "جغرافیای نپال", "جغرافیای هند", "جمعیت‌شناسی تاریخی هند", "زبان هندوستانی", "زبان‌های پاکستان", "زبان‌های هند", "زبان‌های هندوآریایی" ]
417
کوخرد
2
207
0
[ "كوخرد", "شهر كوخردهرنگ" ]
false
91
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "کوخرد" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۲۷٫۰۵۱۲۰۶" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۴٫۲۹۲۶۸۸" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "200" }, { "Item1": "استان", "Item2": "هرمزگان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "بستک" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "کوخرد" }, { "Item1": "دهستان", "Item2": "کوخرد" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "[[سیبه]]" }, { "Item1": "سال‌بنیاد", "Item2": "پیش از اسلام" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۴،۳۹۰ نفر(۱۳۹۵)" }, { "Item1": "رشدجمعیت", "Item2": "۱۴٪+ (۵سال)" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[لارستانی]] ([[لهجه کوخردی]])" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۲۷۸ متر" }, { "Item1": "کد آماری", "Item2": "۲۵۳۲۴۱" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۷۶۴۳۳۴" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "خوش اندسش" } ], "Title": "روستای ایران" }
کوخرد ، روستایی در دهستان کوخرد بخش کوخرد شهرستان بستک است که در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران قرار دارد. کوخرد در پسکرانه‌های بندر لنگه قرار گرفته و مرکز بخش کوخرد است. نام روستای کوخرد در زمان پیش از اسلام سیبه بوده‌است. روستای کوخرد در طول جغرافیایی ۵۴٫۲۹۲۶ شرقی و عرض جغرافیایی ۲۷٫۰۵۱۲ شمالی واقع شده‌است. بخش کوخرد به مرکزیت روستای کوخرد، شامل دهستان‌های کوخرد و هرنگ است. در پیرامون بستک چند روستای بزرگ کهنسال و اصیل وجود دارد که کوخرد یکی از آنهاست. زمین‌های روستای کوخرد از شمال به کوه ناخ، از جنوب به رودخانه مهران و کوه خآب، از مغرب به هرنگ و از سمت مشرق به روستای چاله کوخرد محدود می‌گردد. جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۴،۳۹۰ نفر (۱،۱۹۶خانوار) بوده‌است. آب وهوای کوخرد هوای کوخرد و اطراف آن به علت دوری از دریا (این منطقه با رشته کوه‌هایی از دریا جدا شده)، خشک بوده و به علت نزدیکی به خط استوا مانند سایر مناطق جنوب، گرم است. در تابستان بر اثر محصور بودن به وسیله کوه‌ها، شب‌های گرم، خفه و ناراحت‌کننده‌ای دارد. گاهی اوقات در شب‌های تابستان از ساعت ۱۰ شب به بعد هوا شرجی می‌شود. از اوایل ماه خرداد تا اواسط ماه شهریور بادهایی می‌وزند که چون از کوه‌های گرم و خشک عبور کرده‌اند، فوق‌العاده گرم بوده و پوست بدن را سوزانده و سیاه می‌کنند. اهالی کوخرد این باد را تش‌باد می‌گویند، که مخفف آتش باد است. در تابستان، درجه حرارت در جلو آفتاب به ۵۵ تا ۶۰ درجه سانتیگراد و در سایه به ۴۰ تا ۴۵ درجه سانتیگراد می‌رسد. در کوخرد یک نوع باد دائمی وجود دارد که اغلب به صورت نسیم و در تمامی فصول به جز روزهای قبل از بارندگی می‌وزد و مشهور به باد شمال است. مسیر این باد، غربی - شرقی است و نام آن ارتباطی به جهت شمال ندارد. اما در زمستان، چند روز قبل از بارندگی، بادی به عکس باد فوق می‌وزد که مشهور به باد قوس است که به لهجه محلی به آن باد کوش گفته می‌شود. باد قوس یا کوش اگر از یک شبانه‌روز بیشتر بوزد، حتما پشت سر آن ابری که منشا آن دریای مدیترانه است ظاهر و باران می‌بارد. باد دیگری که به صورت گردباد و طوفان محلی است در تابستان‌هایی که باران قبلی می‌بارد در اثر اختلاف درجه حرارت مجاور ایجاد شده و درختان نخل را به سبب مرطوب بودن پای آن‌ها از ریشه می‌کند و آنهایی را که بلند و کهن‌سال هستند می‌شکند. در زمستان اختلاف دمای روز و شب بسیار زیاد است و با آنکه روزها هوا خوب و آفتابی است، شب‌ها سردند و گاهی به صفر و زیر صفر درجه سانتیگراد هم می‌رسند. این اختلاف دمای شب و روز زمستان، بهره‌برداری زمستانه در کشاورزی را دچار اشکال نموده‌است. پیشینه ظاهرا ساکنان اولیه کوخرد زرتشتی بوده‌اند و قدمت کوخرد به پنج هزار سال قبل از ظهور اسلام می‌رسد. نام قدیم کوخرد سیبه بوده‌است. و حاکمان این محل، مناطق بسیاری را زیر نظر داشته‌اند به‌طوری‌که خرما و محصولات کشاورزی، از بستک و روستاهای اطراف آن که تحت تصرف آن‌ها بوده به سیبه (کوخرد) انتقال داده می‌شده‌است. مردم سیبه پس از ورود دین اسلام در عهد خلیفه دوم عمربن خطاب مسلمان می‌شوند و نام سیبه را به «کوی خرد» تغییر می‌دهند که به معنای دیار عاقلان و دانایان و خردمندان و هوشیاران است که در اثر کثرت استعمال و با گذشت زمان به کوخرد تبدیل می‌شود داستان‌های عامیانه‌ای روایت می‌شود مبنی بر اینکه مردمانی در شهر بزرگی به نام شهر سیبه زندگی می‌کردند که این مردمان بر اثر سیلی عظیم که از آبراه‌های کوه‌های شمال آن (کوه ناخ) به وجود آمده، از بین رفته‌اند و تعدادی باقی‌مانده‌اند که بنای روستای جدید کوخرد را نهادند. نقاط دیدنی کوخرد در پیرامون کوخرد تخته سنگ‌های شگرفی وجود دارند که از زمین بیرون زده‌اند. یکی از آن سنگ‌ها به نام «سنگ نازبن» که شکلی عجیب و دیدنی دارد در جایی به نام «تال مد اودلی» (تال محمد عبدلی) قرار دارد. کانال آبراه ترنه ، کوخرد همچنین کانالی به نام ترنه در این آبادی وجود دارد که با معماری خاص خود و مصالح سنگ و ساروج، باعث هدایت و انتقال آب شیرین قنات به آن سوی رودخانه شور مهران می‌شده‌است. آرامگاه چند تن از بزرگان علم و شریعت نیز در بدو ورود به‌آبادی قرار دارد که با معماری سنتی خود نشان از قدمت دیرینه این دیار دارد. در اطراف کوخرد بیمارستانی با معماری جالب بومی قرار دارد به نام «بیمارستان رازی کوخرد». مخابرات کوخرد منطقه بستک و کوخرد از نظر درصد نفوذ تلفن ثابت و همراه در وضعیت مناسبی قرار دارند. هم اکنون تعداد ۹ مرکز تقویت امواج برای تلفن همراه در شهرستان بستک وجود دارد که عبارت‌اند از: بستک، جناح، کوخرد، کوهیج، هنگویه، چاه بنارد، دهستان دهتل، فتویه و ارتفاعات کوه انوه. به گفته کارشناسان شرکت مخابرات ایران، با توجه به قرار گرفتن دکل موبایل کوخرد نسبت به رادار کوه جناح، مرکز موبایل کوخرد بهترین گیرندگی را در بین مراکز موجود دارا است. هم اکنون امکان ارتباط هم‌زمان تعداد ۶۰ خط ورودی و ۶۰ خط خروجی در این مرکز وجود دارد که تا چند سال آینده کفاف مردم بخش کوخرد و روستاهای تابعه را می‌دهد. امواج این مرکز از طرف شمال تا کوه ناخ و از طرف جنوب نیز تا «کوه زیر» به خوبی وجود دارد. به گفته استفاده‌کنندگان از این سرویس، در بالای کوه معروف به کوه لاور از طرف مشرق نیز این امواج قابل دریافت هستند. بزرگان کوخرد برخی از افراد معروف منطقه کوخرد عبارت‌اند از: حاجی جعفر پالاش (۱۳۴۱ ه‌.ق - ۱۴۱۱ ه‌. ق) (نخستین دکتر داروساز کوخرد): وی فردی سرشناس و موثر در زمینه وارد ساختن درمان و پزشکی مدرن به مناطق شهرستان بستک و بخش‌هایی از هرمزگان و همچنین شرق عربستان و امارت شارجه بوده‌است. وی در سال ۱۳۴۱ هجری قمری در امارت شارجه امارات متحده عربی به دنیا آمد، تحصیلات علمی خود را در زادگاه خود، و زیر نظر دکتر ویلیام ادامه داده و بعد از سه سال تحصیل زبان انگلیسی خود را به پایان رسانده و به مدرک دکتر داروساز نایل گردید. حاجی جعفر پالاش در سال ۱۴۱۱ هجری قمری برابر با ماه اکتبر ۱۹۹۰ میلادی در سن ۷۰ سالگی در کوخرد درگذشت. حاج محمد صالح مباشر (کدخدای قدیم کوخرد) ملا محمد علی کوخردی (عالم کوخرد) سید محمد قتالی (قاضی کوخرد) حاج ملا محمد شریف شاکر (عالم کوخرد) شیخ ملا مصطفی العالم (عالم کوخرد) ملای اربابی (شاعر کوخرد) جلودار مهران (سردار چریک‌ها) گفته می‌شود که «جلودار مهران» که رودخانه و محل به نام او به یادگار مانده‌است، در محل پاسگاه ژاندارمری مهران کنونی از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک استقرار داشته‌است و به تدریج کاروان‌ها (قافله‌ها) اطرافش جمع می‌شدند. جلودار مهران، سردار چریک‌ها بود که از کاروان‌ها در برابر دزدان حمایت می‌کرد. چون قدیمی‌ها می‌گویند که تهیه مایحتاج زندگی به وسیله قافله الاغ و قاطر و شتر بوده و برای اینکه از ناامنی بین‌راه مصون باشند قافله بزرگی به صورت دسته جمعی حرکت می‌کردند، و با گروه زیادی از افراد مسلح از طریق بندرعباس به یزد مسافرت می‌نمودند تابستان حرکت می‌کردند و زمستان برمی‌گشتند. خشکبار و انواع پارچه‌ها و پرده‌های یزدی می‌آوردند و از اینجا هم خرما، بادام کوهی و مواد غذایی و عبای گوده‌ای همراه می‌بردند. منبع آمار جمعیت: «کتاب بستک در گذرگاه تاریخ» کتاب: محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۲. چاپ ششم، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. آرامگاه علماء کوخرد کشت جو و گندم در کوخرد جانوران منطقه کوخرد فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. دکتر: رحمه، عبدالله، بن عبدالرحمن، “ (الامارات فی ذاکره ابنائها) “، ج۳. سال انتشار ۱۹۹۰ میلادی به (عربی). سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) جلد دوم چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی. نشریه فرهنگ کوخرد، شماره پنجم، سال سوم، فروردین ۱۳۸۸ خورشیدی. محمدیان، کوخردی، محمد، (مشایخ مدنی) ، چاپ دوم، دبی: سال انتشار ۲۰۰۲ میلادی. محمدیان، کوخردی، محمد، (پرندگان کوخرد) ، ج۱. چاپ اول،: سال انتشار ۲۰۰۹ میلادی. حبیبی، احمد. (در دری در کناره‌های خلیج فارس) ناشر همسایه قم، انتشار سال ۱۳۷۵ خورشیدی. مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کوخرد حاضره اسلامیه علی ضفاف نهر مهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعه الثالثه، دبی: سنه ۱۹۹۷ للمیلاد. بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ موسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(سرد الذات)» ، الموسسه العربیه للدراسات والنشر ۲۰۰۹ میلادی. Peter Jackson and Lawrence Lockhart (Ed) (1986), Vol. 6th, The Cambridge History of Iran: Cambridge University Press القاسمی، کامله، بنت شیخ عبدالله، (تاریخ لنجه) مکتبه دبی للتوزیع، الامارات: الطبعه الثانیه عام ۱۹۹۳ للمیلاد الوحیدی الخنجی، حسین بن علی بن احمد، «تاریخ لنجه»، الطبعه الثانیه دبی: دارالامه للنشر والتوزیع، ۱۹۸۸ للمیلاد اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran ( ) محمد، صدیق، عبدالرزاق، «صهوه الفارس فی تاریخ عرب فارس»، چاپ اول، شارجه: چاپ خانه المعارف، ۱۹۹۳ میلادی. العصیمی، محمد بن دخیل، (عرب فارس)، چاپ اول، دمام (عربستان سعودی): انتشاراتی الشاطیء الحدیثه، ۱۴۱۸ هجری قمری. حاتم، محمد بن غریب، تاریخ عرب الهوله، چاپ اول، قاهره: دارالعرب للطباعه والنشر والتوزیع، ۱۹۹۷ میلادی. محمدیان، کوخردی، محمد. (وصف کوخرد) ج۱. چاپ دوم، دبی: سال انتشار ۱۹۹۸ میلادی. ذکرت کوخرد فی واحد من اهم المراجع الاجنبیه التاریخیه عن ایران فی سنه ۱۶۴۹ للمیلاد، وهو کتاب: (کامبریدج عن تاریخ ایران)، فی المجلد السادس. جامعه اوکسفورد سنه ۲۰۰۱ للمیلاد نشریه سلام سیبه، شماره هفتم، سال اول، بهمن ماه ۱۳۸۰ شمسی. دکتر: اقتداری، لارستانی، احمد. (لارستان کهن) ج۱. چاپ دوم، شرکت انتشارات جهان معاصر، تهران چاپ دوم، سال ۱۳۷۱ خورشیدی. الدکتور: عبدالله بن عبدالرحمن رحمه، “ (الامارات فی ذاکره ابنایها) “، المجلد الاول. سال انتشار ۲۰۰۶ میلادی به (عربی). بردال، حسن، و عباسی، داریوش. (هرمزگان) ناشر:اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان هرمزگان، چاپ: مبینا، بندر عباس، سال ۱۳۸۸ خورشیدی. نشریه سلام کوخرد، شماره اول، سال اول، بهمن ماه ۱۳۷۵ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰–۵۱)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
[ "سیبه", "لارستانی", "لهجه کوخردی", "دهستان کوخرد", "بخش کوخرد", "شهرستان بستک", "استان هرمزگان", "پسکرانه", "بندر لنگه", "دهستان هرنگ", "بستک", "کوه ناخ", "رودخانه مهران", "کوه خآب", "هرنگ", "چاله (بستک)", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "دریای مدیترانه", "نخل", "زرتشتی", "اسلام", "۱۶۴۹", "کامبریدج عن تاریخ ایران", "کشاورزی", "عمر", "شهر سیبه", "ترنه", "سنگ", "ساروج", "رودخانه", "تلفن", "تلفن همراه", "جناح", "کوهیج", "هنگویه", "چاه بنارد", "دهستان دهتل", "فتویه", "انوه", "شرکت مخابرات ایران", "دکل", "رادار", "کوه زیر", "کوه لاور", "عربستان سعودی", "شارجه", "امارات متحده عربی", "مهران (کوخرد)", "بندرعباس", "یزد", "خرما", "گوده", "آرامگاه علماء کوخرد", "کشت جو و گندم در کوخرد", "جانوران منطقه کوخرد" ]
[ "بخش کوخرد هرنگ", "روستاهای شهرستان بستک", "شهرهای استان هرمزگان" ]
418
آبزی‌شناسی
0
27
0
[ "آبزی شناسی", "آبزي شناسي", "ابزی‌شناسی", "ابزي شناسي", "ابزی شناسی" ]
false
18
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آبزی‌شناسی شاخه‌ای از جانورشناسی است که به پژوهش بر روی آبزیان می‌پردازد. منظور از آبزیان موجودات زنده‌ای است که در آب زیسته و حرکت می‌کنند مانند ماهیان و میگوها و خرچنگ‌های دریایی و جز اینها. دانشی که در کنار پژوهش بر روی آبزیان به بررسی گیاهان دریایی هم می‌پردازد زیست‌شناسی دریایی نام دارد. گوناگونی زیست در آبها فراوانی شگفت‌انگیزی دارد. شمار زیادی از گونه‌ها تا به امروز شناخته و نامگذاری شده‌اند ولی هنوز بررسی کاملی بر روی زیست و رفتار بسیاری از آنها انجام نگرفته‌است.
[ "جانورشناسی", "آبزیان", "ماهیان", "میگو", "خرچنگ‌های دریایی", "گیاهان دریایی", "زیست‌شناسی دریایی", "آبزی پروری" ]
[ "جانورشناسی", "زیست‌شناسی", "ماهی‌شناسی" ]
419
آبزی‌پروری
0
36
0
[ "آبزی پروری", "آبزي پروري", "ابزی‌پروری", "ابزي پروري", "ابزی پروری" ]
false
26
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آبزی پروری (پرورش آبزیان) از شاخه‌های صنعت است و هدف از آن پرورش دادن آبزیان نظیر ماهیان، میگوها، گیاهان آبزی و جلبکها جهت مصارف خوراکی و صنعتی است. 300px پرورش ماهی در اسطوره‌های ایرانی در اسطوره‌های ایرانی جمشید را نخستین انسانی پنداشته‌اند که به پرورش ماهی پرداخت، جمشید پادشاه پیشدادی بود. ایرانیان محل پرورش ماهی را ماهی‌خانه می‌نامیدند. بپرداخت آب میانگاه خاک بپرورد ماهی در آن آب پاک ز جمشید ماند چنین یادگار اگرچه برآمد بسی روزگار هنرور شده خاک ایرانزمین بشد زان سپس سوی ماچین و چین جستارها فهرست فراورده‌های دریایی
[ "آبزیان", "ماهی", "میگو", "گیاهان آبزی", "جلبک", "اسطوره‌های ایرانی", "جمشید", "پیشدادی", "فهرست فراورده‌های دریایی" ]
[ "آبزی‌پروری", "جانوران اهلی", "سیستم غذایی پایدار" ]
420
فهرست فراورده‌های دریایی
0
61
0
[ "فهرست فراورده‌هاي دريايي", "فهرست فراورده های دریایی", "فهرست فراورده هاي دريايي" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فهرست آبزیان و فراورده‌های دریایی جراح ماهیان جراح ماهی قهوه‌ای منقار ماهیان منقار ماهی شکارچی کفشک ماهیان چپ‌رخ کفشک پرلکه خاروماهیان خارو باله سفید دهان لانه ماهیان دهان لانه دونواری دهان لانه خالدار میگو ماهیان میگو ماهی نوار ماهیان نوار ماهی پهن‌ماهیان پهن‌ماهی (فلوندر) پروانه ماهیان پروانه ماهی سه نواری خامه ماهیان خامه ماهی گربه ماهیان دریایی گربه ماهی خاکی گربه ماهی بزرگ گالیت ماهیان گالیت معمولی خارپشت ماهیان خارپشت ماهی لب‌منقاری زبان گاو ماهیان زبان گاوی درشت پولک زبان گاوی چهارخط گیش ماهیان مقوا گوژپشت گیش میگوئی گیش باله سیاه گیش شکم شیاری گیش گوشه سیاه گیش دراز باله گیش درخشان گیش بال‌افشان گیش خال سفید گیش پهن گیش بزرگ گیش ریز پر و دم سیاه پر و چشم درشت گیش طلائی کتو حلوا سیاه سارم دهان بزرگ گیش چشم درشت گیش زرد خط سارم تیره پرستو ماهی هندی مقوا چانه دراز گیش دهان سفید سگ ماهیان گواف کوچک ساردین رنگین کمان شمسک بزرگ شمسک کوچک گواف رشته‌دار ساردین پهلو طلائی ساردین روغنی ساردین دم سیاه صبور عروس ماهیان عروس ماهی نواری عروس ماهی منقوط چسبک ماهیان چسبک ماهی موتو ماهیان موتو هندی لچه دهان بارنجی شینگ ماهیان شینگ ماهی لب لوله ماهیان لب لوله ماهی قهوه‌ای چغوک ماهیان چغوک رشته دار چغوک شفاف چغوک پشت طلائی سنگسر ماهیان خنو خاکستری خنو لیموئی خنو زرد باله خنو خال سیاه خنو گوش قرمز سنگسر شش خط سنگسر معمولی سنگسر چهارکله سنگسر مخطط نیم منقار ماهیان نیم منقار جهنده سنجاب ماهیان سنجاب ماهی نیزه ماهیان بادبان ماهی نیزه ماهی سیاه چرم باله ماهیان چرم باله برتری زمرد ماهیان زمرد ماهی دم جاروئی گیش ماهیان دروغین گیش دروغین پنج زاری ماهیان پنج زاری باله نارنجی پنج زاری خال سیاه پنج زاری بزرگ پنج زاری مزین پنج زاری کج پوزه شهری ماهیان شهری دم زرد شهری گوش قرمز شهری دراز صورت قهوه‌ای شهری معمولی سه دم ماهیان سه دم ماهی سرخو ماهیان سرخو حرا سرخو بنگال سرخو خونی سرخو خال سیاه سرخو معمولی سرخو مخطط زرد سرخو چشم درشت سرخو مالاباری سرخو پنج خط سرخو قهوه‌ای سرخو هشت خط سرخو کج پولک ماه ماهیان ماه ماهی خورشید ماهیان خورشید ماهی اقیانوسی تک خار ماهیان تک شاخ ماهی خاکستری تک شاخ ماهی مشبک بز ماهیان بز ماهی سرخ جامه بز ماهی زرد جامه بز ماهی نوار آجری مار ماهیان دریائی مارماهی زرد مارماهی تیزدندان گوازدیم دریائی گوازدیم لکه دار گوازدیم چشم درشت گوازدیم تک نوار مارماهی پوزه کند خفاش ماهیان خفاش ماهی زمین کن ماهیان زمین کن خال باله زمین کن دم نواری راشگو ماهیان راشگو معمولی راشگو مخطط راشگو شش خط فرشته ماهیان هاماد تی‌بر ماهیان ماهی حوض دریا کفشک ماهیان تیزدندان کفشک تیزدندان طوطی ماهیان طوطی ماهی یشمی طوطی ماهی زرد پولک طوطی ماهی ایرانی زورک ماهیان زورک شوریده ماهیان میش ماهی مشکو لکه‌دار شوریده مشکو سیاه شبه شوریده چشم درشت میش ماهی منقوط تون ماهیان بچه زرده زرده هوور مسقطی طلال قباد ژاپنی شیرماهی قباد گیدر هوور عقرب ماهیان زنبور ماهی خال چشمی گزنده ماهی سگ ماهی خال سیاه خروس دریا هامور ماهیان هامور سیاه سمن آجری هامور خال نارنجی هامور منقوط قهوه‌ای هامور معمولی هامور پنج نواری هامور خط شکسته هامور خاکی هامور مالاباری هامور کله زیتونی منقوط شورت ماهیان شورت کفشک ماهیان راست سرخ کفشک گرد کفشک ریز کفشک گورخری شانک ماهیان شانک دو نواری صبیتی شانک زرد باله کوپر سیم دندان نما گیجار ماهیان گیجار منقوط گیجار بزرگ حلوا سفید ماهیان حلوا سفید یلی ماهیان یلی چهارخط یلی خط‌کمانی یلی درشت پولک بادکنک ماهیان چهاردندانی بادکنک ماهی قهوه‌ای بادکنک ماهی زیتونی بادکنک ماهی صاف سه‌خار ماهیان سه خاره خلال سه خاره پوزه‌کوتاه یال‌اسبی ماهیان یال‌اسبی بزرگ گربه کوسه ماهیان گربه کوسه عربی گربه کوسه لکه‌دار کوسه ماهیان کوسه وحشی کوسه ماهیان سرچکشی کوسه سرچکشی کوسه ماهیان ژرفزی کوسه گورخری کوسه ماهیان دراز دم کوسه دم دراز کوسه ماهیان درنده کوسه چانه سفید کوسه نوک‌تیز کوسه باله‌سیاه کوسه ببری کوسه چاک‌لب کوسه ماهیان مرموز کوسه قلاب دندان پوماهیان پو گزنده پو چهارگوش پو پلنگی پو دوخار پو دم‌پری رامک ماهیان رامک خالدار رامک مخطط رامک خط کمانی شبه سوس شبه سوس خالدار سپر ماهیان دوپوزه سپر ماهی دوپوزه سوس ماهیان سوس بزرگ سپر ماهیان برقی سپر ماهی برقی ایرانی ماهیان ماهیدانی (آکواریومی) اسب ماهی جراح دو زرد کاردینال کمربندی رنگین کمان فرشته ماهی ستاره دریائی پروانه قهوه‌ای پروانه زرود خرگوش ماهی طوطی ماهی کاردینال خطی کفشک ماهی کوسه گربه ماهی لب شیرین ماه ماهی ماهی نقره‌ای هامور خرچنگ خرچنگ معمولی خرچنگ قرمز شاه میگو (لابستر) خاویار آسترا فیل ماهی سوروگا انواع میگو میگو پرورشی میگوخشک شاه میگو انواع صدف صدف دریائی گوش ماهی صدف کنسرو ماهیان کنسرومیگو کنسرو ماهی فیل ماهی کنسرو ماهی تاسماهی (ازون‌برون) کنسرو ماهی تن کنسرو ماهی ریزه کولی کنسرو ماهی ساردین کنسرو ماهی سوروگا کنسرو ماهی خاویاری کنسرو ماهی ریزکولی دودی کنسرو ماهی قزل‌آلا کنسرو ماهی سفیددودی غذای ماهیان ماهیدانی (آکواریومی) جلبک خشک شده پودر ماهی فراورده‌های دریایی ده بازویان (اسکوئید) باله خشک کوسه سفید-سینه‌ای باله خشک کوسه سیاه‌-سینه‌ای باله خشک کوسه سیاه دمی پودر ماهی ریزه کولی (کیلکا) گوش ماهی صدف فیله انواع ماهیان میگوی خشک شده ماهیان خاویاری (تاس ماهیان) تاسماهی (استروژن) فیل ماهی سوروگا آسترا دیگر گونه‌های ماهیان ریزه کولی (ماهی کیلکا) قزل‌آلا رودخانه‌ای ماهی سفید مارماهی ماهی آزاد ماهی مرکب پرورش ماهی در ایران در اسطوره‌های ایرانی جمشید را نخستین انسانی پنداشته‌اند که به پرورش ماهی پرداخت، جمشید پادشاه پیشدادی بود. ایرانیان محل پرورش ماهی را ماهی‌خانه می‌نامیدند. بپرداخت آب میانگاه خاک بپرورد ماهی در آن آب پاک ز جمشید ماند چنین یادگار اگرچه برآمد بسی روزگار هنرور شده خاک ایرانزمین بشد زان سپس سوی ماچین و چین ماهی شناسی کاربردی ماهی شناسی فراورده‌های دریایی
[ "آبزیان", "پهن‌ماهی", "گیش بال‌افشان", "ساردین رنگین کمان", "ساردین دم سیاه", "لب لوله ماهیان", "چرم باله ماهیان", "سرخو", "خورشید ماهی اقیانوسی", "هامور پنج نواری", "هامور مالاباری", "حلوا سفید", "گربه کوسه ماهیان", "کوسه", "هامور", "خرچنگ", "خاویار", "صدف دریائی", "فیله ماهی", "تاسماهی", "قزل‌آلا", "ماهی سفید", "مارماهی", "اسطوره‌های ایرانی", "جمشید", "پیشدادی", "ماهی شناسی کاربردی", "ماهی شناسی" ]
[ "فهرست‌ها" ]
421
بازی
0
172
0
[ "بازي (سرگرمي)", "بازی (سرگرمی)" ]
false
103
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بازی فعالیتی که با میل و اختیار و باهدف سرگرمی و تفریح و معمولا و بطور هنجاری در اوقات فراغت انجام می‌شود. کارکرد بازی‌ها، تفریح و شادابی است. در تعریف علمی بازی فعالیتی مخصوص کودکان نیست. هر فعالیت اختیاری که بر اساس ایجاد لذت و خوشایندی باشد و کم یا زیاد دارای قواعد باشد، بازی محسوب می‌شود. بازی‌ها غالبا اشکال شناخته شده‌ای دارند و در فرهنگ و اقلیم هر قوم می‌توان آن را سراغ گرفت؛ بنابراین بازی‌ها دارای زمینه‌های اجتماعی، اقلیمی و خرده فرهنگی هستند. بازی‌ها عمدتا توسط وسایلی انجام می‌شوند که بیشتر در مورد کودکان اسباب بازی نامیده می‌شود. اما می‌توان وسایل بازی (مثلا ورزش-بازی چوگان) نیز به نوعی اسباب بازی است. امروزه بازی‌ها به شکل بازی‌های رایانه‌ای هستند. ماهیت بازی یک بازی شامل مجموعه‌ای از بازیکنان، مجموعه‌ای از حرکت‌ها یا راه بردها و نتیجه مشخصی برای هر ترکیب از راه بردها می‌باشد. پیروزی در هر بازی تنها تابع یاری شانس نیست بلکه اصول و قوانین ویژه خود را دارد و هر بازیکن در طی بازی سعی می‌کند با به‌کارگیری آن اصول، خود را به برد نزدیک کند. طبق تعریف جین مک گانیگال از بازی، هر بازی دارای چهار مولفه اصلی شامل هدف، قوانین، سیستم بازخورد و حضور داوطلبانه بازیکنان است. هدف بازخورد مشخصی از یک بازی است که بازیکنان می‌توانند به آن دست یابند. آن‌ها توجه شان را بر روی این اهداف متمرکز می‌کنند، این هدف باعث می‌شود تا افراد، احساس کنند مقصودی دارند. قوانین همان مکان‌هایی هستند که بازیکنان را محدود می‌کنیم. قوانین با محدود کردن بازیکنان، تلاش دارد تا آن‌ها با روش‌هایی نوآورانه با اهداف برسند. قوانین برای ممنوع کردن راه‌های همیشگی هستند. سیستم بازخورد به بازیکنان می‌گوید که چقدر به هدف شان نزدیک شده‌اند. سیستم بازخورد می‌تواند شامل امتیازها، مراحل یا یک نوار پیشرفت باشد. حتی اگر به بازیکنان بگوییم: «رقابت وقتی به پایان می‌رسد که …»، سیستم بازخورد طراحی کرده‌ایم. سیستم بازخورد فعال به بازیکنان اطمینان می‌دهد که هدف شان، قابل دسترسی است و انگیزه آن‌ها را افزایش می‌دهد. حضور داوطلبانه مهم است که تمام بازیکنان، آگاهانه و از روی خواسته خودشان، قوانین، اهداف و سیستم بازخورد را پذیرفته باشند. بازی در ایران باستان در ایران باستان کودکان از سن پنج سالگی سواری و تیراندازی می‌آموختند. در آغاز تیراندازی به حالت پیاده و سپس اسب‌سواری و بعد تیراندازی در حالی که سوار بر اسب بودند را یاد می‌گرفتند. کسانی که در آموزشگاه درباری تیراندازی و سوارکاری می‌آموختند همراه شاه به شکار می‌رفتند تا در ضمن تفریح، نیرومند، فداکار، دلیر و باانضباط شوند و جنگ‌آزمایی و سلحشوری بیاموزند. مهم‌ترین بازی‌های کودکان برای تربیت جنگی آن‌ها عبارت بود از: اسب‌سواری، تیراندازی، شکار، چوگان‌بازی و زوبین‌اندازی. دوره آموزشی کودکان از پنج‌سالگی شروع و در بیست‌سالگی خاتمه می‌یافت. گزنفون در تاریخ خود می‌نویسد که کودکان ایرانی از خردسالی کمان کشیدن و تیرانداختن می‌آموختند و تا حدود هفده سالگی ادامه داشت. تعریف اسباب بازی اسباب بازی عبارت است از ابزار و وسایلی که ویژگی‌های بالقوه درون کودک را به فعلیت می‌رساند، در جهت درست یا غلط. چون شیطنت هم وجود دارد که شامل غضب و وهم و غنا و شهوت می‌شود. بازی کامپیوتری هم اسباب بازی مجازی است که قوه واهمه را تقویت می‌کند و کودک خیال‌پرداز و متوهم بزرگ می‌شود، چون در محیط مجازی بازی محدودیتهای عالم واقعی وجود ندارد، ذهن کودک هم با آن شکل می‌گیرد. پس ابزاری که باعث رفع نیاز یا تسهیل رفع نیازهای کودک می‌شود، اسباب بازی است. البته این تعریف یک تعریف قراردادی است، ممکن است تعریف علمی اسباب بازی چیز دیگری باشد. ماهیت اسباب بازی اسباب بازیهایی مثل اره پلاستیکی یا انبردست پلاستیکی یا وسایل خانه‌سازی می‌توانند نیاز کودک به ساختن را برطرف کنند. اسباب بازی‌های فکری هم می‌توانند رشد دهنده باشند. رشد دهنده در جهت تعادل یا عدم تعادل. البته کودک زیر هفت سال توانایی بازی‌های فکری را ندارد. در زیر هفت سال یک اسباب بازی خاص در بستر بازی مفهوم پیدا می‌کند، مثلا یک عروسک ممکن است در یک بازی یک ابزار شیطنت یا سرگرمی باشد، اما در یک بازی دیگر با اندکی تغییر در ظاهر می‌شود ابزار رشد دهنده. اسباب بازی یک ابزار است یک قالب دارد و یک محتوا. خود قالب یک ساختار قالب دارد و یک محتوای قالب. ساختارهای قالب عمدتا بدون جهت هستند. برخی قالب‌ها قالب‌های دارای محتوا هستند، مثلا نرم‌افزارهای موزیکال که یک قالب هستند و محتوای آن‌ها می‌تواند متفاوت باشد، اما اساسا یک محتوا دارد که موسیقی است و مشکل دارد. مثلا در روش دیوید یک محتوا وجود دارد، محتوا برای برنامه‌ریزی استراتژیک، اطلاعات شرکت است که در روش دیوید اعمال و نتیجه‌گیری می‌شود. خود قالب یک ساختار دارد و یک محتوای قالب؛ که شناسایی عوامل داخلی را می‌طلبد. شناسایی عوامل داخلی یکی این است که خود ساختار دسته‌بندی دارد و دیگر اینکه عوامل داخلی، عوامل مالی و انسانی و … هستند. در برخی موارد، خود قالب، محتوای مشکل دار دارد. مثلا اسباب بازی‌های شانسی. شانس یک محتوا است. مهم نیست سناریوی بازی چیست. می‌توان به ابزارهایی که قالب‌های مناسب دارند، محتواهای مناسب را افزود و ابزار مناسب ساخت. کودک اسباب بازی را به صورت بسیط استفاده نمی‌کند. یک عروسک ممکن است در یک مجموعه بازی، مثل خاله بازی، یک کارکرد داشته باشد، عروسکی هم که در ویترین خانه قرار می‌گیرد، یک کارکرد دارد. هر دو عروسک یکسان هستند اما در ترکیب یا روش استفاده است که کارکرد مشخص می‌شود. برای بازی باید یک زیرساخت فراهم شود، کودک باید در داخل یک خانه بچگانه زندگی کودکانه داشته باشد، عروسکی هم که به این مجموعه افزوده می‌شود باید نقش مهمان خانه را داشته باشد. اهمیت اسباب بازی‌های در مقیاس واقعی در اینجاست که ترکیب بازی را برهم می‌زنند. باید ترکیب، شیوه و سبک بازی کودکانه را کلی درنظر بگیریم. این لزوما درست نیست که مثلا اگر در اسباب بازی building block مثلث را تبدیل به گنبد کردیم، اسباب بازی اسلامی می‌شود. باید بستری فراهم شود که ترکیب استفاده از اسباب بازی‌ها کودک را به سمت درست بازی کردن یا به عبارتی زندگی کودکانه درست هدایت کند. آنگونه که در بزرگترها سبک زندگی طراحی می‌شود، در کودکان نیز باید سبک زندگی کودکانه طراحی شود. اولین چیزی که یک خانواده برای کودک تهیه می‌کند یک کمد ویترینی است که باید پر از اسباب بازی شود. اسباب بازی‌های داخل ویترین هم نمی‌تواند از آن خارج شود. اگر ویترین به خانه تبدیل شود، فضا عوض می‌شود و هر اسباب بازی که در آن قرار دارد، تغییر کارکرد می‌دهد. اهمیت برخی چیزها در به هم زدن ترکیب است. اسباب بازی‌های یکسان در بسترهای مختلف، کارکرد متفاوت دارند. برخی ابزارها قالب درستی ندارند و اصلا در سبک زندگی درست، جایگاهی ندارند، مثل اسباب بازی‌های موزیکال یا کارتون‌های تخیلی ولی برخی استفاده دوگانه دارند مثل عروسک و اتومبیل و والدین باید تمام توجه و اهتمام خود را برای انتخاب بهترین بازی‌ها و اسباب بازی‌ها برای کودکان خود به کار گیرند. گونه‌های بازی بازیهای کازینویی بازیهای رایانه‌ای بازیهای مهارتی بازیهای ورزشی بازیهای فکری بازیهای راهبردی بازیهای بزمی بازیهای بچه‌گانه بازیهای حدسی بازیهای ویدئویی چیستان‌ها بازیهای اینترنتی بازی‌های ایرانی
[ "اوقات فراغت", "لذت", "فرهنگ", "چوگان", "بازی‌های رایانه", "شانس", "جین مک گانیگال", "کودک", "بازیهای کازینویی", "بازیهای رایانه‌ای", "بازیهای مهارتی", "بازیهای ورزشی", "بازیهای فکری", "بازیهای راهبردی", "بازیهای بزمی", "بازیهای بچه‌گانه", "بازیهای حدسی", "بازیهای ویدئویی", "چیستان‌ها", "بازیهای اینترنتی", "بازی‌های ایرانی" ]
[ "بازی‌ها", "سرگرمی‌ها", "فعالیت‌های اوقات فراغت" ]
422
بازی‌های ایرانی
4
55
0
[ "بازی های ایرانی", "بازیهای محلی", "فهرست بازی‌های ایرانی", "بازي هاي ايراني", "بازيهاي محلي", "فهرست بازي هاي ايراني", "فهرست بازی های ایرانی" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نام برخی از بازی‌ها و بازیچه‌های سنتی ایرانی و اصطلاحات در بازی‌ها: دارچوپ(الش ماسه،کیلی بازی،کلیکا،دارگتلاو…) آپوق آتش فراز آ;تشین مار آخردست آفتاب دزدک آغوز بازی (گردو بازی مازندرانی و گیلانی) الو پلو آوند (نام پارسی شطرنج است) اتل متل توتوله اتولوک بازی ، رینگ و اتولوک بازی (Raing - o - Otoloc Bazi) ، رایج در اشکذر یزد اخلکندو ارغشتک ارک ارهنگ ارهنگ اسب چه رنگ؟ استا سلام حیدری استخوان مهتاب استوپ هوایی اسم بازی اسم پیشونی اسم فامیل اسمی اشتالنگ بازی‌اش تی تی الک‌دولک انگلندو بادافره (فرفره) بادبادک بازی بادبر بادپیچ بادفرنگ بادبادک بازی بادکنک بازی بازی رنگها بازی شناسایی بازپیچ بازنیچ بانوچ بالا بلندی بد بده (زو) بر زدن بژول (استخوان اشتالنگ) بشین و پاشو بورک بیست سوالی پاسپار (لگدبازی) پانتومیم پژول (گلوله بازی) پشتک پک پگ پل پله پهنه پیاده تاپ‌تاپه‌خمیر تیله بازی (بازی یزدی) تتی (خمیربازی) تخته نرد (نرد بازی) تخش (تیر آتشبازی) تخم مرغ بازی ترترک (بازی سرخوردن از کوه در شیراز) تشت و خایه تشیره (تیله) تک توپ بازی توپ چرخی توژی (غذا خوردن دانگی بچه‌ها) تیرتخش تیله بازی جدانک یا کوزه گردان جرنگ جرنگ جمله سازی جمهلو جنگ بازی جوگندم چال چالیک چپچله چرخوک چشم بندک چشمک چفته چلانک چلک چنچولی (تاب بازی) چوگان چوگانی (اسب درخور بازی چوگان) خاله بازی خاله بزغاله خرپلیس خروس جنگی خونه بازی دبلنا دستش ده (دست رشته، دشتش نه) دستمال پشتی دست بازی دوز دومینو دیدار قاتل ریگک زو سنگ کاغذ قیچی سنگ کرنو شاه دزد وزیر شطرنج شیطونک شکرپنیر شمع گل پروانه عروسک بازی قایم‌باشک کلاغ پر گرگم‌به‌هوا گرگی‌لی‌لی گل یا پوچ مامان بازی ماروپله مافیا (بازی) مشاعره منچ نقطه خط نون بیار کباب ببر نه(۹) ریگک هپ هفت‌سنگ یک‌قل‌دوقل یه مرغ دارم چری نری اوسولولو دورنا وردی بازی‌های محلی لرستان دال پلان یا پلو جوزو کلورونکی پنج قاچی گوم زایس نتور کوشک صلاخ دار، دارو خرمن چوش اچل مچلو، گله حالو مرده له، کی می‌چرو ستاره شیپ شیپ کرو ترفه بازی سه پر گو بازی کور وگردله خرمن چوش کلاورکنی کردرکی دال پلو گل زرکی جفتو هرازکنی مورد فهرست گلوله‌ای بازی‌های محلی قزوین جرنگ جرنگ سنگ کرنو
[ "گردو بازی", "اَلو پلو", "آوند", "شطرنج", "اتل متل توتوله", "اتولوک بازی", "اشکذر", "استا سلام حیدری", "اسم بازی", "اسم پیشونی", "اسم فامیل", "اسمی", "بازی اش تی تی", "الک‌دولک", "بادافره", "فرفره", "بادبادک", "بادپیچ", "بادفرنگ", "بادکنک", "بازی شناسایی", "بازپیچ", "بازنیچ", "بانوچ", "بر زدن", "بژول", "بورک", "پاسپار", "پانتومیم (بازی)", "پشتک", "تاپ‌تاپه‌خمیر", "تیله بازی", "تتی", "خمیربازی", "تُرتُرک", "تَشیره", "تیله", "تک(بازی)", "توژی", "تیرتخش", "جرنگ جرنگ", "جمله سازی", "جَمهَلو", "جنگ", "جوگندم", "چال", "چالیک", "چپچله", "چرخوک", "چشمک", "چنچولی", "تاب بازی", "چوگان", "خاله بازی", "خرپلیس", "دبلنا", "دست بازی", "دوز", "دومینو", "دیدار قاتل", "زو", "سنگ کاغذ قیچی", "سنگ کرنو", "شاه دزد وزیر", "شیطونک", "عروسک", "قایم‌باشک", "کلاغ پر", "گرگم‌به‌هوا", "گرگی‌لی‌لی", "گل یا پوچ", "مامان بازی", "ماروپله", "مافیا (بازی)", "مشاعره", "منچ", "نقطه خط", "نون بیار کباب ببر", "هپ", "هفت‌سنگ", "یک‌قل‌دوقل", "یه مرغ دارم", "چری نری", "اوسولولو", "دورنا وردی", "بازی‌های محلی لرستان", "بازی‌های محلی قزوین" ]
[ "بازی‌ها", "فرهنگ در ایران" ]
423
یاخته‌شناسی
0
12
0
[ "یاخته شناسی", "ياخته شناسي" ]
false
6
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
یاخته شناسی یا سلول‌شناسی یا سیتولوژی دانش شناخت و بررسی یاخته‌ها است. یاخته‌شناسی شاخه‌ای است از زیست‌شناسی. یاخته‌شناسی بیشتر بر مشاهدات میکروسکوپی استوار است. با پیشرفت تکنیک مولکولی، دانش زیست‌شناسی سلولی از دل این دانش بیرون آمد. امروزه بیشتر سیتولوژی به معنای سیتوپاتولوژی که دانش تشخیص بیماریها از طریق سلول‌ها است استفاده می‌شود و بجای یاخته شناسی ، زیست‌شناسی سلولی بکار می‌رود. پس سلول شناسی امروزه معناهای زیر را دارد: زیست‌شناسی یاخته‌ای آسیب‌شناسی سلولی
[ "یاخته", "زیست‌شناسی", "زیست‌شناسی سلولی", "زیست‌شناسی یاخته‌ای", "آسیب‌شناسی سلولی" ]
[ "زیست‌شناسی یاخته‌ای" ]
424
یاخته
0
552
0
[ "سلول", "ياخته", "سلول (زیست‌شناسی)", "سلول‌ها", "سلول (زیستی)", "سلول (زيستي)", "سلول (زيست شناسي)", "سلول (زیست شناسی)", "سلول ها", "سلول (زیست)", "سلول (زيست)" ]
false
519
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ساختار یک سلول جانوری نخستین طرح‌هایی که از مشاهده سلول جانداران رسم شده. یاخته یا سلول ، واحد بنیادین ساختاری و کارکردی همه جانداران (ارگانیسم‌های موجودات زنده) است و به صورت بافت سازمان می‌یابد. سلول کوچکترین واحد زندگی (حیات) است و آن‌ها اغلب «بلوک‌های زندگی» نامیده می‌شوند. مطالعه یاخته‌ها، زیست‌شناسی یاخته‌ای نامیده می‌شود. نظریه یاخته‌ای یا سلولی که در سده پانزدهم میلادی پدید آمد می‌گوید که همه جانداران از یک یا چند سلول تشکیل شده‌اند، همه یاخته‌ها از یاخته‌های پیشین پدید می‌آیند، همه کارکردهای زیستی یک جاندار در درون سلول‌ها انجام می‌گیرند. این واحدهای بنیادی حاوی اطلاعات وراثتی لازم برای سامان دادن به کارکرد سلول و انتقال اطلاعات به نسل‌های آینده نیز هستند. سلول‌های بدن موجودات پریاخته‌ای در برخی بافت‌ها مانند پوست با پیوند میان‌یاخته‌ای به هم متصل می‌شوند. انواع یاخته بر اساس وضعیت: پروکاریوت: سلول‌هایی که به علت نداشتن دیواره هسته، مواد هسته‌ای در سیتوپلاسم پراکنده شده‌است و هسته مشخصی ندارند. مانند باکتری‌ها و جلبک‌های سبز - آبی یوکاریوت: سلول‌هایی که هسته آن‌ها غشایی دارد که آن را در بر می‌گیرد و هسته مشخصی دارند. مانند گیاهان، جانوران، قارچ‌ها و آغازیان. اندامک‌های سلول جانوری: (۱) هستک (۲) هسته (۳)ریبوزوم (رناتن) (۴) ریزکیسه (۵) شبکه آندوپلاسمی خشن (۶) دستگاه گلژی (۷) اسکلت سلولی(۸) شبکه آندوپلاسمی صاف (۹) میتوکندری (۱۰) واکوئل (۱۱) سیتوپلاسم (درون‌یاخته) (۱۲) لیزوزوم از بخش‌های دیگر هسته که به دلیل نداشتن غشا مشخص و مخصوص خود اندامک نامیده نمی‌شوند می‌توان به سانتریول و ریبوزوم اشاره کرد به اجزای سیتوپلاسم (درون‌یاخته) یوکاریوتها (سلول‌های هسته‌دار)، اندامک گفته می‌شود که معمولا عبارتند از:، هسته یاخته، هستک، ریبوزوم (رناتن)، ریزکیسه، شبکه آندوپلاسمی زبر، شبکه آندوپلاسمی صاف، دستگاه گلژی، میتوکندری (راکیزه)، واکوئل، لیزوزوم، سانتریول، کلروپلاست، اسکلت سلولی شامل ریزرشته‌ها و ریزلوله‌ها و … به همراه غشای سلولی. اجزای سلول جانوری: غشای سیتوپلاسمی هسته سیتوپلاسم واکوئل شبکه آندوپلاسمی جسم گلژی ریبوزوم لیزوزوم RNA کروموزوم پیوند میان‌یاخته‌ای کروموزوم آنتی‌اکسیدان خزان یاخته‌ای یاخته تخم تک‌یاختگان فیزیولوژی
[ "جاندار", "بافت (زیست‌شناسی)", "زیست‌شناسی یاخته‌ای", "نظریه یاخته", "پوست", "پیوند میان‌یاخته‌ای", "سیتوپلاسم", "اندامک", "هستک", "هسته یاخته", "ریبوزوم", "ریزکیسه", "شبکه آندوپلاسمی خشن", "دستگاه گلژی", "چارچوب یاخته", "شبکه آندوپلاسمی نرم", "میتوکندری", "واکوئل", "لیزوزوم", "یوکاریوت", "میانک (زیست‌شناسی)", "کلروپلاست", "ریزرشته", "ریزلوله", "پوسته یاخته", "کروموزوم", "آنتی‌اکسیدان", "خزان یاخته‌ای", "یاخته تخم", "تک‌یاختگان", "فیزیولوژی" ]
[ "کالبدشناسی یاخته", "زیست‌شناسی یاخته‌ای", "چرخه یاخته‌ای", "علوم در ۱۶۶۵ (میلادی)", "یاخته‌ها" ]
425
کروموزوم
0
222
0
[ "رنگين تن", "کروموزم", "كروموزم", "كروموزوم", "رنگین تن", "رنگین‌تن", "فام تن", "کرومزوم", "فام‌تن", "كرومزوم" ]
false
188
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کروموزوم (معادل فارسی فام‌تن ) به معنی جسم رنگی است که اولین بار در سال ۱۸۸۸ بوسیله والدیر بکار گرفته شد. هم اکنون این واژه برای نامیدن رشته‌های رنگ‌پذیر و قابل مشاهده با میکروسکوپهای نوری بکار می‌رود که از همانندسازی و نیز بهم پیچیدگی و تابیدگی هر رشته کروماتین اینترفازی در سلولهای یوکاریوتی تا رسیدن به ضخامت ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ نانومتر ایجاد می‌شود. در پروکاریوتها نیز ماده ژنتیکی اغلب به حالت یک کروموزوم متراکم می‌شود. در برخی باکتریها علاوه بر کروموزوم اصلی که اغلب ژنها را شامل می‌شود کروموزوم کوچک دیگری که بطور معمول آن را پلاسمید می‌نامند، قابل تشخیص است گر چه تعداد کمی از ژنها بر روی پلاسمید قرار دارند. اما از آنجا که در بیشتر موارد ژنهای مقاومت به آنتی‌بیوتیکها بر روی آن جایگزین شده‌اند، از نظر پایداری و بقای نسل باکتری اهمیت زیادی دارد. کروماتین در ساختمان کروموزوم به شکل لوپ دیده می‌شود. لوپها توسط پروتئینهای اتصالی به DNA که مناطق خاصی از DNA را تشخیص می‌دهند پابرجا می‌ماند. سپس مراحل پیچ خوردگی نهایتا نوارهایی را که در کروموزومهای متافازی دیده می‌شود ایجاد می‌کند. هر تیپ کروموزومی یک نوع نواربندی اختصاصی را در ارتباط با نوع رنگ آمیزی نشان می‌دهد. این رنگ آمیزیها منجر به مشخص شدن تعداد و خصوصیات کروموزومهای هر گونه از موجودات زنده می‌گردد؛ که این خصوصیات تعدادی و مورفولوژیک کروموزومها را کاریوتیپ می‌نامند. یا به زبان ساده می‌توان کروموزوم‌ها را به بسته‌های مواد ژنتیکی تشبیه کرد که درون هسته سلول‌ها ذخیره شده‌اند؛ و در واقع به شکل مولکول‌های دی‌ان‌ای همراه با پروتئین‌ها هستند که به این بسته‌ها فام‌تن یا کروموزوم گفته می‌شود. هر انسان در مجموع ۴۶ کروموزوم دارد که هنگام لقاح نصف می‌شود. از این ۴۶ کروموزوم دو کروموزوم جنسی‌اند و جنسیت را مشخص می‌کنند. هر انسان به هنگام لقاح ۲۳ کروموزوم از اسپرم پدر و ۲۳ کروموزوم از تخمک مادر دریافت می‌کند. سلول‌های تخمک و اسپرم هاپلوئید هستند یعنی دارای یک سری از هر کروموزوم‌ند. سلول‌های پروکاریوتی (پیش هسته‌ای باکتری‌ها) معمولا دارای یک کروموزوم می‌باشند. البته باکتری‌هایی هم هستند که دارای چند کروموزوم می‌باشند اما این باکتری‌ها نادر هستند. کروموزوم باکتری‌ها به صورت حلقوی است. باکتری‌ها (و برخی مخمرها) علاوه بر کروموزوم اصلی دارای یک یا چند پلاسمید نیز می‌باشند. انسان سالم دارای ۲۳ جفت کروموزم است. ۲۲ جفت کروموزوم که تعیین‌کننده منش‌های ارثی به غیر از جنس (نر و ماده) است و اتوزوم (خودتن) نامیده می‌شود. یک جفت دیگر را کروموزوم جنسی می‌گویند. کروموزوم‌های جنسی در مردان طبیعی به صورت XY و در زنان طبیعی XX است. کروموزوم همتا کروموزوم‌های همتا (یا همولوگ) جفت کروموزوم‌هایی هستند که با ژن‌هایی با ویژگی‌های مشابه در جایگاه کروموزومی هم‌نظیر و از نظر طول، موقعیت سانترومر (میان پار) و الگوی رنگ‌آمیزی مشابه هستند. یک کروموزوم همتا یک کروماتید از ارگانیسم مادر و یک کروماتید از ارگانیسم پدر به ارث می‌برد. چرخه سلولی
[ "دی‌ان‌ای", "پروتئین", "لقاح", "اسپرم", "تخمک", "پروکاریوت", "باکتری", "مخمر", "پلاسمید", "اتوزوم", "جایگاه کروموزومی", "سانترومر", "کروماتید", "چرخه سلولی" ]
[ "کروموزوم", "زیست‌شناسی مولکولی", "ژنتیک یاخته‌ای" ]
426
جزر و مد
0
158
0
[ "كشند", "جزر", "برکشند", "فروکشند", "مه‌کشند", "که‌کشند", "بركشند", "کشند", "فروكشند", "مه كشند", "مه کشند", "كه كشند", "که کشند", "جزرومد" ]
false
109
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
border=0 cellpadding=1 cellspacing=0 align=left خلیج فاندی به هنگام مد. خلیج فاندی به هنگام جزر. پدیده کشند یا جزر و مد زاییده نیروی گرانش کره ماه است، آشکار است که دریاها در مقایسه با خشکی‌های زمین نرمش‌پذیری بیشتری دارند و از این روی در برابر نیروی کشش ماه کمتر ایستادگی می‌کنند، به همین دلیل توده‌های آب در زیر پای ماه انباشته می‌گردند و پدیده‌ای را به نام «برکشند» (مد) ایجاد می‌کنند. هم‌زمان با «برکشند» رو به ماه، «برکشند» دیگری در آن سوی کره زمین ایجاد می‌گردد بدین‌سان که آب‌های آن سوی کره زمین که از ماه به‌دورند، کمتر متاثر گردیده و به اصطلاح عقب می‌مانند و آب-توده کلانی را ایجاد می‌کنند، بنابراین روزانه (هر ۲۴ ساعت و ۵۰٫۲ دقیقه) هر نقطه از سطح دریا دو بار دستخوش برکشند و دو بار هم دستخوش «فروکشند» (جزر) می‌گردد. جنگل‌های حرا در هنگام فروکشند. جزیره قشم، ایران بنابراین، به‌طور میانگین بازه زمانی میان دو برکشند و فروکشند پیاپی ۱۲ ساعت و ۲۵٫۲ دقیقه‌است، درست نیمه زمانی که طول می‌کشد، تا ماه ظاهرا یک دور کامل گرد زمین بپیماید یعنی ۲۴ ساعت و ۵۱ دقیقه. کشند همراه با حرکت ظاهری ماه از افق شرقی ناظر، به سمت افق غربی او پیش می‌روند. اثر گرانش خورشید درکشند نسبت به ماه در رده دوم اهمیت قرار می‌گیرد، زیرا بازه آن بیشتر (فاصله خورشید از زمین یکصد و پنجاه میلیون کیلومتر) است، از این‌رو نسبت تاثیر نیروی کشندزای خورشید تنها پیرامون ۷ درصد نیروی ماه است. هنگامی که نیروهای کشندزای ماه و خورشید هماهنگ عمل می‌کنند، مثلا هنگام ماه نو که هر دو در یک طرف زمین هستند، جزر و مدها در بیشینه خود هستند و به نام کشند فنری یا «مه‌کشند» (spring tide) نامیده می‌شود، حد دیگر وقتی است که خورشید و ماه باهم زاویه ۹۰ درجه (تربیع) می‌سازند در این هنگام جزر و مد را به کمینه و به کشندهای کوچک یا «که‌کشند» (neap tide) بدل می‌سازند. نزدیکی ماه نیز تاثیری در بلندی کشند دارد، هنگامی که ماه در فرودینه (حضیض) زمینی قرار دارد نیروی کشندزای آن به اندازه ۲۰٪ بیش از حد عادی است. گرانش ماه سبب می‌شود افزون بر آماسیدن بخشی آب‌های کره زمین، خشکی‌ها نیز دستخوش تورم گردند که در سنجش با آماس آب‌ها نامحسوس است. نیروی برآمده از گرانش ماه و لنگری که از جانب انباشته شدن آب به وجود می‌آید، سبب می‌شوند چرخش محوری زمین به آرامی ایست (ترمز) کند و بدین‌سان بر طول شبانه‌روز زمینی می‌افزایند. بررسی خطوط رشد و نمو سنگواره‌های مرجانی بیانگر آن است که در ۳۵۰ میلیون سال پیش طول شبانه‌روز حدود سه (۳) ساعت کوتاه‌تر از شبانه‌روز کنونی بوده و طول سال خورشیدی به چیزی حدود ۴۰۰ روزافزون می‌گردیده‌است. بررسی‌هایی که از روی پیشینه‌های بجا مانده از خورشیدگرفتگی‌ها و ماه گرفتگی‌های گذشته انجام شده، نشان می‌دهد که روند افزایش طول روزهای زمینی ۰۰۱۶٪ ثانیه در هر سده بوده‌است. 300px انرژی جزر و مد سدی چیست؟ نوشتار اصلی: انرژی جزر و مد از انرژی بوجود آمده از جزر و مد برای تولید برق استفاده می‌شود بدین منظور در سواحل دریاها و اقیانوس‌ها نیروگاه‌هایی شبیه به نیروگاه آبی احداث می‌کنند. این نوع نیروگاه دارای سه بخش اصلی است. بخش اول سازه سد است که آب را به هنگام مد در پیش خود نگاه می‌دارد. قسمت دوم دروازه و کانال‌هایی هستند که آب را به سمت بخش سوم یا همان توربین و ژنراتورها هدایت می‌کنند و منجر به تولید الکتریسیته می‌شود. دروازه و کانال‌ها در هنگام مد باز هستند برای تولید انرژی و هنگام جزر بسته هستند برای ایجاد اختلاف ارتفاع و به تبع آن سبب ایجاد پتانسیل برای افزایش نیروی آب به هنگام برخود با توربین‌ها می‌شود. منشا جزر و مد اصولا جزر و مد به دلیل برهمکنش نیروهای جاذبه‌ای و سینماتیکی دستگاه زمین - ماه - خورشید به وجود می‌آید. جزر و مد اثر فراوانی در پارامترهای مداری دستگاه زمین - ماه دارد به نوعی که بررسی دقیق جزر و مد در این عمل کاملا مخل می‌باشد در حالی که کل نیروهای مولد جزر و مد کوچک است. نیروی اساسی جزر و مد مربوط به ماه است. نمودهای ماه نیروی کشندی انرژی جزر و مد
[ "گرانش", "کره ماه", "زمین", "برکشند", "آب-توده", "فروکشند", "قشم", "ایران", "میانگین", "مه‌کشند", "کمینه", "که‌کشند", "ماه", "سنگواره", "خورشیدگرفتگی", "انرژی جزر و مد", "نیروگاه آبی", "نمودهای ماه", "نیروی کشندی", "پاتریک مور" ]
[ "اقیانوس‌نگاری", "جزر و مدها", "جغرافیا", "ژئودزی", "ژئوفیزیک", "ماه", "ناوبری" ]
427
بافت‌شناسی
0
58
0
[ "بافت‌شناسي", "بافت شناسی", "بافت شناسي" ]
false
51
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بافت‌شناسی علم بررسی میکروسکوپی تشکیل، ساختار و کارکرد بافت‌ها است. دانش‌های زیستی مرتبط با بافت‌شناسی از این قرارند: یاخته‌شناسی یعنی بررسی یاخته‌ها، این دانش یک سطح پایین‌تر از بافت‌شناسی قرار دارد. کالبدشناسی: بررسی اندام‌ها ریخت‌شناسی: بررسی کلیه سازواره‌ها (ارگانیسم‌ها) چهار نوع بافت وجود دارند: 1 پیوندی 2 عصبی 3 ماهیچه‌ای 4پوششی
[ "بافت (زیست‌شناسی)", "یاخته‌شناسی", "کالبدشناسی", "ریخت‌شناسی", "سازواره" ]
[ "بافت‌شناسی", "زیست‌شناسی", "فیزیولوژی", "واژگان پزشکی" ]
428
کلروپلاست
0
56
0
[ "سبزديسه", "كلروپلاست", "سبزدیسه" ]
false
42
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نگاره سبزدیسه را در گیاه آویشن نشان می‌دهد. سبزدیسه یا کلروپلاست دیسه‌هایی دارای سبزینه هستند که در سیتوپلاسم سلول‌های گیاهی یافت می‌شود. سبزدیسه‌ها به امواج مختلف طیف نوری حساس‌اند و با استفاده از سبزینه خود انرژی فوتونها را به مولکولهای شیمیایی تبدیل می‌کنند. شمار سبزدیسه‌ها به‌طور ژنتیکی معین است. همچنین کلروپلاست از واحدهایی به نام گرانوم ساخته شده‌است که انرژی خورشید را به دام می‌اندازد و خود این گرانوم‌ها نیز از واحدهایی به نام تیلاکوئید تشکیل شده. درون کلروپلاست مایعی سیال به نام استروما یا بستره تشکیل شده‌است. درواقع کار اصلی کلروپلاست فوتوسنتز است (فوتوسنتز: فرایندی است که انرژی خورشید را جذب می‌کند و ان را به صورت مواد غذایی یا قندها تبدیل می‌کند). کلروپلاست دارای دو غشا است که عبارتند از: ۱- غشا درونی ۲- غشا خارجی که این دو غشا فضای درون کلروپلاست رو به سه بخش تقسیم می‌کنند که عبارتند از: الف- فضای بین غشا داخلی و خارجی. ب- فضای درون غشا داخلی (استروما) که گرانومها (شامل تیلاکوئیدها) در ان قرار دارد. پ- فضای درون تیلاکوئیدها. همچنین درون کلروپلاست DNA حلقوی و کلروفیل(a,b) و کاروتنوئید که از اجزای مهم کلروپلاست است وجود دارد.
[ "دیسه", "سبزینه", "سیتوپلاسم", "موج", "انرژی", "فوتون", "مولکول", "ژنتیک" ]
[ "اندامک‌ها", "فتوسنتز", "فیزیولوژی گیاهی" ]
429
سبزینه
0
55
0
[ "سبزينه", "کلروفیل", "كلروفيل", "کلروفیلهای گیاهان" ]
false
45
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سبزینه یا کلروفیل ، رنگیزه‌ای سبزرنگ است که در اکثر گیاهان، خزه‌ها و سیانوباکتری‌ها یافت می‌شود. سبزینه بخش اعظم نور آبی و قرمز را جذب و نور سبز و زرد را از بین طیف‌های الکترومغناطیسی منعکس می‌کند. رنگ سبز گیاهان به دلیل انعکاس نور سبز از کلروفیل‌هاست. وظیفه سبزینه، نورساخت (فتوسنتز) در یاخته است که گیاه را قادر می‌سازد از نور خورشید انرژی کسب کند. ماده‌ای شیمیایی است که تقریبا در برگ و ساقه تمام گیاهان و جود دارد و رنگ آنها را سبز می‌کند . گیاهان، برای ساختن غذایشان به کلروفیل نیاز دارند . نور خورشیدی که روی برگ درختان می‌تابد، با کلرو فیل واکنش می‌دهد تا دی اکسید کربن موجود در هوا و آب مکش شده به وسیله ریشه گیاه از زمین تبدیل کند. مقاله‌های مرتبط کلروپلاست
[ "رنگیزه", "گیاهان", "خزه", "سیانوباکتری", "طیف‌های الکترومغناطیسی", "نورساخت", "یاخته", "کلروپلاست", "SeaWiFS" ]
[ "تتراپیرول‌ها" ]
431
استان آراگاتسوتن
2
278
0
[ "آراگاتسوتن", "استان اراگاتسوتن", "اراگاتسوتن" ]
false
193
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان آراگاتسوتن" }, { "Item1": "native_name_lang", "Item2": "hy" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[استان (مارز)]]" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Aragatsotn.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان آراگاتسوتن ارمنستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "40" }, { "Item1": "latm", "Item2": "25" }, { "Item1": "longd", "Item2": "44" }, { "Item1": "longm", "Item2": "10" }, { "Item1": "coordinates_type", "Item2": "region:AM_type:adm1st" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "seat_type", "Item2": "[[مرکز]]" }, { "Item1": "seat", "Item2": "[[آشتاراک]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[سارگیس ساهاکیان]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۲۷۵۳" }, { "Item1": "area_rank", "Item2": "۵ام" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۱۳۲،۹۲۵" }, { "Item1": "population_rank", "Item2": "۹ام" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "UTC" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "+۴" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "DST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "+۵" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۰۲۰۱–۰۵۱۴" }, { "Item1": "iso_code", "Item2": "AM.AG" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "زبان رسمی" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "[[ارمنی]]" }, { "Item1": "blank_name_sec2", "Item2": "مذهب" }, { "Item1": "blank_info_sec2", "Item2": "[[کلیسای حواری ارمنی]]" } ], "Title": "settlement" }
آراگاتسوتن نام یکی از استان‌های کشور ارمنستان است که در غرب این کشور واقع شده است. وجه تسمیه این استان در دامنه کوهستانی به نام آراگاتس جای گرفته است. خود نام آراگاتسوتن در زبان ارمنی به معنی «کوهپایه آراگاتس» است. عوارض جغرافیایی قله آراگاتس (۴،۰۹۵ متر) که بلندترین نقطه کشور ارمنستان است در این استان قرار گرفته است. قله آرتنی - ۲،۰۴۷ متر - سرزمین کوهستانی ارمنستان تغنیس - ۲۸۵۱ متر - رشته‌کوه تساغکونی تقسیمات استانی مرکز این استان شهر آشتاراک است که در ۲۰ کیلومتری شمال غربی ایروان قرار دارد. استان آراگاتسوتن شامل موارد زیر است 114 communities (hamaynkner), of which 3 are considered شهری هستند و 111 are considered روستایی هستند. شهرک‌ها یا communities شهری تصویر شهر (شهرک) استان بنیانگذاری مساحت (کیلومتر مربع ) جمعیت (سرشماری ۲۰۱۱) 150px آپاران آراگاتسوتن سده ۲ام (نخستین اشاره) ۳٫۵ ۶،۴۵۱ 150px آشتاراک آراگاتسوتن سده ۹ام (نخستین اشاره) ۷٫۵ ۱۹،۶۱۵ 150px تالین آراگاتسوتن سده ۲ام (نخستین اشاره) ۷ ۵،۳۱۰ روستاها یا communities روستایی آگاراک آگاراکاوان آغتسک آکونک الاگیاز آنتاروت آپنا آرایی آراگاتس آراگاتساوان آراگاتسوتن آرتاشاوان آرتنی آروچ آشناک آوان آوشن آرووت بازماغبیور برکارات بیوراکان چارچاکیس چکناغ داشتادم داوتاشن ددماسار دیان دپروانک جوراگلوخ گارناهوویت گغادیر گغادزور گغاروت گتاپ غازاراوان هاکو هارتاوان هاتساشن هنابرد ایریند جامشلو جرامبار کاکاوادزور کانچ کانیاشیر کاربی کارمراشن کاتناغبیور کایک کوش کوچاک لرناپار لرناروت لوساگیوغ لوساکن ماستارا ملیک‌گیوغ متسادسور میجناتون میراک نرکین بازمابرد نرکین ساسناشن نیگاوان نور آمانوس نور آرتیک نور یدسیا نوراشن اوهاناوان اورگوو اوشاکان اوتوان پارپی پارتیزاک ریا تازا سادونتس ساغموساوان سارالانج ساسونیک شامیرام شناوان شنکانی شغارشیک شوغاکن سیپان سوریک سوسر تاتول تغر تلیک تساغکاهوویت تساغکاسار تساغکاشن تساماکاسار تسیلکار تتوجور اوجان اوشی واردابلور واردنیس واردنوت ورین بازمابرد ورین ساسونیک ورین ساسناشن ووسکهات ووسکتاس ووسکواز یغیپاتروش یغنیک یرنجاتاپ زارینجا زوواسار روستاهای Non-community Dzoragyugh, belongs to the ماستارا community. کارین، belongs to the ساسونیک community. خنوسیک, belongs to the آوان community. موغنی, belongs to the آشتاراک community. روستاهای سابق Karmrashen, near the لرناگوگ community of استان آرماویر. Lusaghbyur, belongs to the آرتاشاوان community. نیگاتون, belongs to the آرتاشاوان community. Shenik, نزدیک زوواسار community. Zovuni, نزدیک یغیپاتروش community. اماکن مذهبی و تاریخی سازه‌های تاریخی و مذهبی این استان عبارتنداز: آروچاوانک رصدخانه اخترفیزیک بیوراکان آمبرد ساغموساوانک کلیسای آرتاوازیک کلیسای جامع تالین هووهانناوانک کلیسای هوهانس مقدس، بیوراکان کلیسای هوهانس مقدس، ماستارا کلیسای هوهانس مقدس، ووسکواز کلیسای یغیپاتروش صومعه سارگیس مقدس، اوشی صومعه کریستاپور مقدس کلیسای گئورگ مقدس، گارناهوویت کلیسای ماریانه مقدس، آشتاراک صومعه تغر بازیلیکای کاساق صومعه گئورگ مقدس، موغنی کلیسای تسیراناور، آشتاراک کلیسای جامع مسروب ماشتوتس مقدس کلیسای سارگیس مقدس، آشتاراک کلیسای کارماراوور مقبره آرشاکونی موزه گئورگ چاووش
[ "استان‌های ارمنستان", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای ارمنستان", "آشتاراک", "سارگیس ساهاکیان", "کد پستی", "زبان ارمنی", "کلیسای حواری ارمنی", "آراگاتس", "ارمنستان", "قله آرتنی", "تغنیس", "ایروان", "آپاران", "تالین (ارمنستان)", "آگاراک، آراگاتسوتن", "آگاراکاوان", "آغتسک", "آکونک، آراگاتسوتن", "الاگیاز", "آنتاروت", "آپنا", "آرایی", "آراگاتس، آراگاتسوتن", "آراگاتساوان", "آراگاتسوتن (روستا)", "آرتاشاوان", "آرتنی", "آروچ", "آشناک", "آوان، آراگاتسوتن", "آوشن", "آرووت", "بازماغبیور", "برکارات", "بیوراکان", "چارچاکیس", "چکناغ", "داشتادم", "داوتاشن", "ددماسار", "دیان، آراگاتسوتن", "دپروانک", "جوراگلوخ", "گارناهوویت", "گغادیر", "گغادزور", "گغاروت", "گتاپ", "غازاراوان", "هاکو", "هارتاوان", "هاتساشن", "هنابرد", "ایریند", "جامشلو", "جرامبار", "کاکاوادزور، آراگاتسوتن", "کانچ", "کانیاشیر", "کاربی", "کارمراشن، آراگاتسوتن", "کاتناغبیور، آراگاتسوتن", "کایک، ارمنستان", "کوش", "کوچاک", "لرناپار", "لرناروت", "لوساگیوغ، آراگاتسوتن", "لوساکن", "ماستارا", "ملیک‌گیوغ", "متسادسور", "میجناتون", "میراک", "نرکین بازمابرد", "نرکین ساسناشن", "نیگاوان", "نور آمانوس", "نور آرتیک", "نور یدسیا", "نوراشن", "اوهاناوان", "اورگوو", "اوشاکان", "اوتوان", "پارپی", "پارتیزاک", "ریا تازا", "سادونتس", "ساغموساوان", "سارالانج، آراگاتسوتن", "ساسونیک", "شامیرام", "شناوان، آراگاتسوتن", "شنکانی", "شغارشیک", "شوغاکن", "سیپان", "سوریک، آراگاتسوتن", "سوسر", "تاتول", "تغر", "تلیک", "تساغکاهوویت", "تساغکاسار", "تساغکاشن، آراگاتسوتن", "تساماکاسار", "تسیلکار", "تتوجور، آراگاتسوتن", "اوجان، آراگاتسوتن", "اوشی", "واردابلور، آراگاتسوتن", "واردنیس، آراگاتسوتن", "واردنوت", "ورین بازمابرد", "ورین ساسونیک", "ورین ساسناشن", "ووسکهات", "ووسکتاس", "ووسکواز", "یغیپاتروش", "یغنیک", "یرنجاتاپ", "زارینجا", "زوواسار", "دزوراگیوغ، آراگاتسوتن", "کارین، ارمنستان", "خنوسیک", "موغنی", "کارمراشن (روستای سابق)", "لرناگوگ", "استان آرماویر", "لوساغبیور، آراگاتسوتن", "نیگاتون", "شنیک، آراگاتسوتن", "زوونی، آراگاتسوتن", "سازه", "آروچاوانک", "رصدخانه اخترفیزیک بیوراکان", "آمبرد", "ساغموساوانک", "کلیسای آرتاوازیک", "کلیسای جامع تالین", "هووهانناوانک", "کلیسای هوهانس مقدس، بیوراکان", "کلیسای هوهانس مقدس، ماستارا", "کلیسای هوهانس مقدس، ووسکواز", "کلیسای یغیپاتروش", "صومعه سارگیس مقدس، اوشی", "صومعه کریستاپور مقدس", "کلیسای گئورگ مقدس، گارناهوویت", "کلیسای ماریانه مقدس، آشتاراک", "صومعه تغر", "بازیلیکای کاساق", "صومعه گئورگ مقدس، موغنی", "کلیسای تسیراناور، آشتاراک", "کلیسای جامع مسروب ماشتوتس مقدس", "کلیسای سارگیس مقدس، آشتاراک", "کلیسای کارماراوور", "مقبره آرشاکونی", "موزه گئورگ چاووش", "صومعه ساغموساوانک", "الفبای ارمنی" ]
[ "استان آراگاتسوتن", "استان‌های ارمنستان", "زیربخش‌های ارمنستان" ]
432
استان وایوتس‌جور
2
169
0
[ "وايوتس جور", "استان وایوتس جور", "وایوتس جور", "استان وايوتس جور", "وایوتس‌جور" ]
false
106
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان وایوتس‌جور" }, { "Item1": "native_name_lang", "Item2": "hy" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[استان (مارز)]]" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Vayots Dzor.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان وایوتس‌جور ارمنستان" }, { "Item1": "coordinates_type", "Item2": "region:AM_type:adm1st" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "seat_type", "Item2": "[[مرکز]]" }, { "Item1": "seat", "Item2": "[[یغگنادزور]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[ادگار قازاریان]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۲،۳۰۸" }, { "Item1": "area_rank", "Item2": "۷ام" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۵۲،۳۲۴" }, { "Item1": "population_rank", "Item2": "۱۱ام" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "UTC" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "+۴" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "DST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "+۵" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۳۶۰۱–۳۸۱۰" }, { "Item1": "iso_code", "Item2": "AM-VD" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "زبان رسمی" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "[[ارمنی]]" }, { "Item1": "blank_name_sec2", "Item2": "مذهب" }, { "Item1": "blank_info_sec2", "Item2": "[[کلیسای حواری ارمنی]]" } ], "Title": "settlement" }
وایوتس‌جور یا وایوتس دزور یکی از استان‌های کشور ارمنستان است که در جنوب غربی این کشور واقع شده است. مرکز این استان شهر یغگنادزور می‌باشد. نامگذاری پسوند -دزور که در بسیاری از جاینام‌های ارمنی به چشم می‌خورد به معنی دره است. نام وایوتس‌جور بنا بر باور عوام معنی «دره مصیبت» می‌دهد. تاریخچه استان منطقه وایوتس‌جور تا زمان تازش سلجوقیان در دست شاهزادگان سیونیک بود. پس از سال‌ها فرمانروایی سلجوقیان سرانجام ارمنیان این منطقه را آزاد کردند و خاندان اربلی بر آنجا چیره گشت. طی فرمانروایی آنان کانون دانشی برجسته‌ای در گلادزور به شکوفایی رسید. این منطقه سپس بخشی از ایران شد و شاه‌عباس بزرگ صفوی در سال ۱۶۰۴ میلادی مردم یغگنادزور را به زور به درون ایران کوچاند و سده‌ها بعد یعنی پس از امضای قرارداد ترکمنچای مردم آن شهر به دیار خود بازگشتند. عوارض جغرافیایی رویه استان وایوتس‌جور را کوه‌ها و تپه ماهورها پوشانده است و فاقد جنگل است. تنها ۲۰ درصد از زمینهای این استان کشت‌پذیر است. این استان در حوزه آبریز رود آرپا قرار دارد. این استان کوچک دو شهر دیگر دارد به نام‌های وایک و جرموک. کوه واردنیس - ۳،۵۲۲ متر - رشته‌کوه واردنیس گنداسار - ۲۹۴۶ متر - رشته‌کوه گغاما آرپا (رود) رود یغگیس تقسیمات استانی استان وایوتس‌جور شامل موارد زیر است 44 communities (hamaynkner), of which 3 are considered urban و 41 are considered rural. شهرک‌ها و communities شهری تصویر شهر (شهرک) استان بنیانگذاری مساحت (کیلومتر مربع ) جمعیت (سرشماری ۲۰۱۱) 150px جرموک وایوتس‌جور سده ۱۳ام (نخستین اشاره) ۵ ۴،۶۲۸ 150px وایک وایوتس‌جور ۳ ۵،۸۷۷ 150px یغگنادزور وایوتس‌جور سده 5ام (نخستین اشاره) ۶ ۷،۹۴۴ روستاها یا communities روستایی آگاراکادزور آغاونادزور آغنجادزور آرنی Arin Arpi آرتابوینک آرتاوان آزاتک باردزرونی Chiva Getap گتیکوانک گلادزور گندواز گنیشیک گوغتانیک گومک هرهر Hermon هورباتغ Hors کاراگلوخ Karmrashen Khachik Khndzorut مالیشکا Martiros نور آزنابرد Por Rind Salli Saravan Shatin Sers تاراتومب وارداهوویت ورنشن یغگیس یلپین زاریتاپ زدا Non-community villages آختا, belongs the community of گومک. موزروف, belongs the community of گنیشیک. کاپویت, belongs the community of گومک. کچوت, belongs the community of جرموک. سواژایر, belongs the community of وارداهوویت. اوغدزور, belongs the community of Saravan. روستاهای سابق اماگو, belongs the community of آرنی. آراتس, belongs the community of Hermon. Kalasar, belongs the community of Hermon. گتیکوانک, belongs the community of وارداهوویت. هورادیس, belongs the community of زاریتاپ. اماکن مذهبی و تاریخی وایوتس‌جور کلیساها و صومعه‌های تاریخی و دیدنی فراوانی دارد. یکی از زیباترین کلیساهای میان سده‌ای ارمنستان به نام نوراوانک (بمعنی صومعه نو) در این استان قرار دارد. سایر سازه‌های تاریخی و مذهبی این استان عبارتنداز: صومعه اسپیتاکاوور گندوانک صومعه تاناهات صومعه تساغاتس کار پروشابرد جرموک
[ "استان‌های ارمنستان", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای ارمنستان", "یغگنادزور", "ادگار قازاریان", "کد پستی", "زبان ارمنی", "کلیسای حواری ارمنی", "ارمنستان", "جاینام", "سلجوقیان", "شاه‌عباس بزرگ", "قرارداد ترکمنچای", "آرپا (رود)", "کوه واردنیس", "گنداسار", "hamaynk", "جرموک", "وایک", "آگاراکادزور", "آغاونادزور، وایوتس‌جور", "آغنجادزور", "آرنی", "آرین، ارمنستان", "آرپی، ارمنستان", "آرتابوینک", "آرتاوان", "آزاتک", "باردزرونی", "چیوا، ارمنستان", "گتاپ، وایوتس‌جور", "گتیکوانک", "گلادزور", "گندواز", "گنیشیک", "گوغتانیک", "گومک", "هرهر", "هرمون، ارمنستان", "هورباتغ", "هورس، ارمنستان", "کاراگلوخ", "کارمراشن، وایوتس‌جور", "خاچیک، ارمنستان", "خندزوروت، وایوتس‌جور", "مالیشکا", "Martiros", "نور آزنابرد", "پور، ارمنستان", "ریند، ارمنستان", "سالی، ارمنستان", "ساراوان، ارمنستان", "شاتین، ارمنستان", "سرس، ارمنستان", "تاراتومب", "وارداهوویت", "ورنشن", "یغگیس", "یلپین", "زاریتاپ", "زدا", "آختا، وایوتس‌جور", "موزروف", "کاپویت", "کچوت", "سواژایر", "اوغدزور", "اماگو", "آراتس", "کالاسار، ارمنستان", "هورادیس", "کلیسا", "نوراوانک", "سازه", "صومعه اسپیتاکاوور", "گندوانک", "صومعه تاناهات", "صومعه تساغاتس کار", "پروشابرد", "چلیپاسنگ", "غار آرنی ۱" ]
[ "استان وایوتس‌جور", "استان‌های ارمنستان", "بنیان‌گذاری‌های ۱۹۹۵ (میلادی) در ارمنستان", "زیربخش‌های ارمنستان" ]
433
واغارشاپات
2
160
0
[ "اچميادزين", "بلاش‌آباد", "اچمیادزین", "بلاش آباد", "بلاش‌اباد", "بلاش اباد" ]
false
109
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "اچمیادزین" }, { "Item1": "other_name", "Item2": "واغارشاپات /" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهر]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Echmiadzin-cathedral.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "[[کلیسای جامع اچمیادزین]] در واغارشاپات" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Flag of Ejmiatsin.jpg" }, { "Item1": "image_seal", "Item2": "Coat of Arms of Vagharshapat (Echmiadzin).jpg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "محل اچمیادزین در ارمنستان" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Armenia" }, { "Item1": "latd", "Item2": "40" }, { "Item1": "latm", "Item2": "10" }, { "Item1": "longd", "Item2": "44" }, { "Item1": "longm", "Item2": "18" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "AM" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[آرماویر]]" }, { "Item1": "established_title", "Item2": "تاسیستاریخ شهر شدن" }, { "Item1": "established_date", "Item2": "[[۶۸۵ (پیش از میلاد)]][[۵۷۰ (پیش از میلاد)]] / [[۱۹۱ (میلادی)]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[دیانا گاسپاریان]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "44.24" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "2799" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "57,300" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۹" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "UTC" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۴+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "DST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۵+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۱۱۰۱-۱۱۰۹" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۲۳۱ ۳۷۴" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "زبان رسمی" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "[[ارمنی]]" }, { "Item1": "blank_name_sec2", "Item2": "مذهب" }, { "Item1": "blank_info_sec2", "Item2": "[[کلیسای حواری ارمنی]]" } ], "Title": "settlement" }
اچمیادزین (یا اجمیاتزین ) با نام رسمی واغارشاپات () ( ولاش‌آباد )، نام یک شهر و همچنین یک مکان مقدس در کشور ارمنستان است. اچمیادزین در زمانی که بخشی از ایران بود سه‌کلیسا و اوچ‌کلیسا نامیده می‌شد. آستان قدس اچمیادزین (در ارمنی ) که در استان آرماویر ارمنستان واقع شده، مرکز کلیسایی ارمنیان و مکانی بسیار مقدس برای مردم این کشور است. جاثلیق کل ارامنه در این شهر زندگی می‌کند و کلیسای اچمیادزین که در سال ۴۸۰ ساخته شده در آنجا قرار دارد. واژه اچمیادزین به معنای ظهور تک‌فرزند (منظور عیسی به‌عنوان تنها فرزند خدا) است، زیرا به باور مردم، عیسی خود در آنجا از آسمان به زمین فرو آمد تا مکان دلخواهش را برای ساخت کلیسا نشان دهد. پیشینه حمله کردهای محلی به همراه ایرانیان به سه‌کلیسا (اچمیادزین). نگاره از گریگوری گاگارین، پاریس. ۱۸۴۷. شهر اچمیادزین که تا پیش از سال ۱۹۴۵ به نام ولاش‌آباد (به ارمنی: واغارشاپات) معروف بود بدست ولاش‌شاه (واغارشاک شاه از دودمان ایرانی پارتی) (۱۴۰ - ۱۱۷) در محل باستانی واردکساوان بنیاد شد. رومی‌ها پس از ویران ساختن آرتاشات در سال ۱۶۳ پایتخت ارمنستان را به ولاش‌آباد منتقل کردند. پس از اینکه در سال ۳۰۱، مسیحیت به این منطقه آمد، تیرداد سوم دژ ولاش‌آباد را ویران کرد و به‌جای آن کلیسای جامع اچمیادزین مقدس را بنا کرد. پس از اعلام شدن مسیحیت به‌عنوان دین رسمی در ارمنستان ، در سال ۳۰۱ ولاش‌آباد یا همان اچمیادزین بعدی، به عنوان مرکز دینی این کشور برگزیده شد. کلیسای جامع اچمیادزین کهن‌ترین کلیسای ارمنستان است و بدست گریگور روشنگر ساخته شده‌است. در بهمن ماه ۱۱۸۲ (ژانویه ۱۸۰۴)، سپاه ایران به سرداری عباس میرزا ولیعهد، نیروهای روسیه را در نزدیکی «سه‌کلیسا» (اچمیادزین)، شکست داد. روس‌ها به دنبال این شکست، دست به محاصره شهر و قلعه ایروان زدند. اما سپاه ایران و مردم شهر در برابر این حصر پایداری کردند. در نتیجه با وجود گلوله‌باران شدید، روس‌ها موفق به گشودن دژ ایروان نشدند. سرانجام و به دنبال شکست و ناکامی در همه جبهه‌ها، ژنرال سی‌سیانوف در نوامبر ۱۸۰۴ (آبان ماه ۱۱۸۳)، دستور عقب‌نشینی را برای نیروهای روسی صادر کرد. بدین‌سان روس‌ها، کمابیش به پشت مرزهای خود عقب نشستند. در سال‌های اخیر نام شهر اچمیادزین به‌صورت رسمی دوباره به واغارشاپات تغییر کرده‌است ولی بیشتر منابع و افراد همچنان نام اچمیادزین را به‌کار می‌برند. چلیپاسنگ
[ "فهرست شهرهای ارمنستان", "کلیسای جامع اچمیادزین", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست استان‌های ارمنستان", "آرماویر", "۶۸۵ (پیش از میلاد)", "۵۷۰ (پیش از میلاد)", "۱۹۱ (میلادی)", "دیانا گاسپاریان", "کد پستی", "زبان ارمنی", "کلیسای حواری ارمنی", "ارمنستان", "جاثلیق", "۴۸۰ (میلادی)", "۱۹۴۵ (میلادی)", "ولاش", "پارت", "۱۴۰ (میلادی)", "۱۱۷ (میلادی)", "آرتاشات", "۱۶۳ (میلادی)", "۳۰۱ (میلادی)", "تیرداد سوم ارمنستان", "مسیحیت", "گریگور روشنگر", "۱۱۸۲", "عباس میرزا", "ژنرال سی‌سیانوف", "چلیپاسنگ" ]
[ "واغارشاپات", "پایتخت‌های پیشین ارمنستان", "شهرها و شهرک‌های ارمنستان", "شهرهای مقدس", "فرمانداری ایروان", "فرهنگ ارمنستان", "کلیساها", "مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۷ (پیش از میلاد)", "مناطق مسکونی در استان آرماویر", "میراث جهانی یونسکو در ارمنستان" ]
434
ماتناداران
0
67
0
[]
false
21
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "ماتنادارانMashtots Institute of Ancient Manuscripts Matenadaran" }, { "Item1": "image", "Item2": "2014 Erywań, Matenadaran (18).jpg" }, { "Item1": "imagesize", "Item2": "300" }, { "Item1": "caption", "Item2": "ساختمان بنیاد ماتناداران در شهر [[ایروان]]" }, { "Item1": "map_type", "Item2": "Armenia" }, { "Item1": "latitude", "Item2": "۴۰٫۱۹۲۰۷" }, { "Item1": "longitude", "Item2": "۴۴٫۵۲۱۱۳" }, { "Item1": "established", "Item2": "۳ مارس ۱۹۵۹" }, { "Item1": "location", "Item2": "[[خیابان ماشتوتس]]، [[ایروان]]" }, { "Item1": "type", "Item2": "[[نگارخانه]]، [[بایگانی]]" }, { "Item1": "director", "Item2": "هراچیا تامرازیان" }, { "Item1": "curator", "Item2": "گوورک در-وارطانیان" } ], "Title": "Museum" }
بنیاد دستنوشته‌های کهن ماتناداران (به ارمنی: ) در ایروان از بنیادهای برجسته ارمنستان و از گنجینه‌های پرمایه جهان و مایه سرافرازی این کشور است. نام کامل این بنیاد، ماتناداران مسروپ ماشتوتس است که به نام ماشتوتس ابداع کننده الفبای زبان ارمنی، نامگذاری شده‌است. موزه ماتناداران تا ۱۹۵۹ میلادی، قریب به یازده هزار متن خطی به زبان ارمنی قدیم (گرابار) و دیگر زبان‌های کهن مشرق زمین در آن نگهداری می‌شده‌است که امروزه بر شمار آن افزوده شده و رقم تقریبی هفده هزار نسخه را در بر می‌گیرد. نام ماتناداران در معنای لغوی به مجموعه‌ای اطلاق می‌شود که مکانی برای نگاهداری اسناد، متون خطی و کتاب‌های دست‌نویس قدیمی یا چاپی است. این مجموعه، علاوه بر حفاظت از این متون، فعالیت‌های علمی دیگری از قبیل جمع‌آوری، ترمیم، طبقه‌بندی، تحقیق و نشر آنها را نیز برعهده دارد. تاریخ تا پیش از ابداع حروف الفبای ارمنی مولفان این حوزه متون خود را به زبان آشوری یا یونانی می‌نوشتند. از این رو، ابداع حروف ارمنی به دست مسروپ ماشتوتس در اوایل سده پنجم میلادی نخستین گام برای ثبت آثار خطی به زبان ارمنی بود. نویسندگان ارمنی نگارش به زبان ارمنی را آغاز کردند و طی دهه‌های نخست فعالیت آنها، علاوه بر اینکه آثاری با موضوعات دینی، تاریخی و فلسفی از زبان‌های دیگر به ارمنی ترجمه شد، متون و کتاب‌های بسیاری نیز به دست مولفان ارمنی در زمینه‌های یاد شده به ثبت رسید. کاتبان، خوشنویسان و نقاشان کار رونویسی، تزیین و تکثیر این متون را بر عهده گرفتند و از این زمان به بعد در مراکز فرهنگی ارمنستان مکان‌ها و کتابخانه‌هایی برای نگهداری و حفاظت این آثار ایجاد شد. اطلاعات درباره سابقه تاریخی ماتناداران در ارمنستان به سده پنجم میلادی بازمی‌گردد. بر اساس سندی تاریخی، که متعلق به یکی از مورخان نامی این دوره به نام غازار پاربتسی است، مشخص می‌شود که در این تاریخ در اچمیادزین کتابخانه‌ای موجود بوده‌است که متون و اسناد مهم را در آن نگاهداری می‌کردند. در اوایل سده پانزدهم میلادی، ۱۳۲ نسخه کتاب به دست یکی از خوشنویسان آن دوره رونویسی و به کتابخانه اچمیادزین، که از ۱۴۴۱ میلادی کتابخانه‌ای منسجم از متون و کتاب‌های خطی داشته، اهدا شده‌است. از ۱۸۲۸ میلادی، روحانیان و محققان با بررسی متون و کتاب‌های خطی موجود در «ماتناداران اچمیادزین» نخستین فهرست از متون خطی موجود استخراج شد. این فهرست، که تعداد ۳۱۲ نسخه خطی را شامل می‌شد، به زبان‌های فرانسوی و روسی ترجمه شده و در سن پترزبورگ به چاپ رسیده‌است. این رقم با جمع‌آوری تعداد بسیاری از متون خطی موجود در مجموعه کلیساهای ارمنستان غربی تا ۱۹۱۵ میلادی به ۴،۰۶۰ نسخه خطی افزایش یافت. در ۱۷ دسامبر ۱۹۲۱ میلادی مجموعه موجود در ماتناداران اچمیادزین به ایروان منتقل شد. از آن تاریخ تا کنون، مجموعه ماتناداران ایروان یکی از مراکز تحقیقاتی مهم، به ویژه، در زمینه متون و نسخه‌های خطی است. مجموعه ماتناداران متون خطی شامل تمامی اسناد، نسخه‌ها و کتاب‌های دستنویس می‌شود. این متون علاوه بر نوشتارها دارای تزیینات، ترسیمات، طراحی‌ها و نقاشی‌هایی نیز هستند. بر اساس اسناد موجود تعداد ۲۴،۰۰۰ نسخه خطی به زبان ارمنی در کل دنیا موجود است. این آثار، که بیشتر آنها مربوط به هنر کتابت ارمنی در قرون وسطی است، علاوه بر ماتناداران ایروان در سایر مراکز فرهنگی ارمنیان مانند موزه کلیسای وانک نگهداری می‌شوند. در ماتناداران، آثار رونویسی شده بیش از نود مورخ ارمنی از سده‌های پنجم تا هجدهم میلادی و هزاران نسخه خطی دیگر با محتوای تاریخی موجود است. علاوه بر آثار مورخان ارمنی حدود ششصد نسخه از آثار مورخان ایرانی، عرب، ترک و کرد نیز نگهداری می‌شود و صدها نسخه لاتین و ترجمه‌هایی از نسخه‌های اصلی به زبان ارمنی نیز موجود است که محتوای آنها بخش اعظمی از تاریخ ایران، امپراتوری روم شرقی، تاریخ اروپا، امپراتوری عثمانی، خاور دور و خاورمیانه را طی سده‌های سیزدهم تا نوزدهم میلادی در برمیگیرد. تاریخ ارمنستان
[ "ایروان", "خیابان ماشتوتس", "نگارخانه", "بایگانی", "ارمنستان", "مسروپ ماشتوتس", "زبان ارمنی", "Armenian Soviet Encyclopedia", "الفبای ارمنی", "غازار پاربتسی", "واغارشاپات", "سن پترزبورگ", "ارمنستان غربی", "نسخه خطی", "قرون وسطی", "موزه کلیسای وانک", "تاریخ ایران", "امپراتوری روم شرقی", "تاریخ اروپا", "امپراتوری عثمانی", "خاور دور", "خاورمیانه", "ابن سینا", "تاریخ ارمنستان" ]
[ "ساختمان‌های کتابخانه کامل‌شده در ۱۹۵۷ (میلادی)", "فرهنگ ارمنستان", "کتابخانه‌های ارمنستان", "کتاب‌های اختربینی", "موزه‌های ادبی در ارمنستان", "موزه‌های ایروان", "نسخه‌های خطی" ]
436
یادمان نسل‌کشی ارمنی‌ها
4
57
0
[ "دْزیدْزِرْناگاپِرْت", "يادمان نسل كشي ارامنه", "یادمان نسل کشی ارامنه", "دْزيدْزِرْناگاپِرْت", "یادمان نسل‌کشی ارامنه", "زیزرناکابرت" ]
false
26
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "یادمان نسل‌کشی ارامنه<small>Zizernakaberd / The Armenian Genocide Museum</small>" }, { "Item1": "image", "Item2": ". 2010.JPG" }, { "Item1": "caption", "Item2": "'''زیزرناکابرت ''' یادمان [[نسل‌کشی ارمنی‌ها]]" }, { "Item1": "established", "Item2": "۱۹۶۶–۱۹۶۸" }, { "Item1": "location", "Item2": "[[ایروان]]،" }, { "Item1": "director", "Item2": "[[هایک دمویان]]" } ], "Title": "Museum" }
یادبود قربانیان نسل‌کشی ارمنی‌ها ( Hayots tseghaspanutyan zoheri hushahamalir) نام بنای یادبودی است که به یادبود کشته‌شدگان ارمنی به‌دست ترکان عثمانی (ترکان جوان) که در سال ۱۹۱۵ میلادی روی داد ساخته شده است. این بنا بر فراز دره هرازدان در شهر ایروان پایتخت ارمنستان قرار دارد و در سال ۱۹۶۵ به فراخور پنجاهمین سالگرد نسل‌کشی ارمنی‌ها بر پا شد. معماری آن توسط کالاشیان و مکرچیان انجام شده است. نمادپردازی نام این بنا در زبان ارمنی زیزرناکابرت به معنی قلعه پرستوها (زیزرناک = پرستو و برت = قلعه) است. ۱۲ ستون همگرا نماینده ۱۲ استانی است که ارمنی‌ها در آنجا کشتار شدند. در میان این ستون‌ها آتش جاویدان قرار دارد که نماینده روح و روان خاموشی ناپذیر ارمنی‌ها است. نام این بنا از آنجا گذاشته شده است که پرستو پرنده‌ای است که همیشه به آشیانه خود بازمی‌گردد حتی اگر آشیانه‌اش نابود شده باشد. ستون ۴۴ متری سوزن شکل کنار آن نماد زایش دوباره مردم ارمنی است. در طول بوستان پیرامون این بنا، دیواری ۱۰۰ متری قرار دارد که نام شهرها و روستاهایی که نسل‌کشی در آنها صورت گرفته بر روی آن نوشته شده. شرکت پاپ فرانسیس در مراسم یادبود نسل‌کشی ارمنی‌ها در روز جمعه ۲۴ ژوئن ۲۰۱۶ پاپ فرانسیس برای انجام یک سفر سه روزه به ایروان، پایتخت ارمنستان سفر کرد تا در مراسم یادبود نسل‌کشی ارمنی‌ها شرکت کند. پاپ فرانسیس در جریان این سفر از بنای یادمان نسل‌کشی ارمنی‌ها در دوران حکومت ترکیه عثمانی در زمان جنگ جهانی اول دیدار کرد. وی همچنین در جریان این سفر دو کبوتر سفید را به سوی کوه آرارات، که گفته می‌شود کشتی نوح در آن جا است، آزاد کرد. وی در حضور سرژ سرکیسیان، رئیس‌جمهور ارمنستان و هیئت‌های دیپلماتیک حاضر در مراسم یادبود گفت: فهرست یادبودهای نسل‌کشی ارمنی‌ها تظاهرات ۱۹۶۵ ایروان
[ "نسل‌کشی ارمنی‌ها", "ایروان", "مردم ارمنی", "امپراتوری عثمانی", "ترکان جوان", "هرازدان", "ارمنستان", "زبان ارمنی", "جنگ جهانی اول", "سرژ سرکیسیان", "رئیس‌جمهور ارمنستان", "فهرست یادبودهای نسل‌کشی ارمنی‌ها", "تظاهرات ۱۹۶۵ ایروان", "گارگین دوم", "Rowan Williams" ]
[ "بناهای یادبود در اتحاد جماهیر شوروی", "بنیان‌گذاری‌های ۱۹۶۷ (میلادی) در اتحاد شوروی", "جاذبه‌های گردشگری در ایروان", "ساختمان‌ها و سازه‌ها در ایروان", "ساختمان‌ها و سازه‌های کامل‌شده در ۱۹۶۷ (میلادی)", "موزه‌های ایروان", "موزه‌های تاریخی در ارمنستان", "نسل‌کشی ارمنی‌ها", "یادبود نسل‌کشی ارمنی‌ها", "یادبودها و یادواره‌ها در ارمنستان", "یادبودهای نسل‌کشی ارمنی‌ها" ]