persian
stringlengths 4
144
| english
stringlengths 1
156
|
---|---|
ميخوام که هر دوتون برگرديد داخل . | get back inside . |
ما خوبيم جين داره با افراد متعصب زيادي که اينجان مذاکره ميکنه . | were fine . jane is negotiating with extreme prejudice . |
با من حرف بزن ، جين . | talk to me , jane . |
مشکلي نيست ، کاپيتان . | no problem here , captain . |
آره ، کاپيتان ، ميتونيم راه بيوفتيم . | yes captain , we are good to go . |
جين ، از اونا خارج شو همين الآن . | jane , get out of there . |
بيا بيرون ، حالا برو جين . | get out of there now go jane . |
از اون جهنم بيا بيرون جين . | get the hell out of there . |
سپر محافظتي را آماده کن . | the shield is powered and ready . |
کجا ميري به کابين . | where are you going to the cockpit . |
سفينه با خلبان خودکار کار ميکنه ما داريم به شمارش معکوس ميرسيم . | were in countdown to liftoff . |
نه صبر کن ، خيلي خطرناکه ، آکي . | no , wait . its too dangerous . aki . |
اينجا ، لعنتي . | over here , you son of a bitch . |
گري ، صداي منو ميشنوي چه اتفاقي افتاده . | gray , do you read me whats happening . |
تو و سايد همين الآن از اينجا بريد بيرون . | you and sid are getting out of here now . |
نه ما هيچکس را نميذاريم اينجا بمونه همه مردن . | no we cant just leave everyone . everyones dead . |
من بدون تو اينجا را ترک نميکنم متأسفم ، ولي راه ديگه اي وجود نداره . | im not leaving without you . sorry , but you dont have a choice . |
خداحافظ ، آکي . | goodbye , aki . |
گري ، زود باش . | gray , come on . |
من فقط . | i just . |
من آرزو ميکنم که بتونم باور کنم که اونا جاشون بهتر از ماست . | i wish i could believe they were in a better place . |
من اسکن را گسترش دادم . | i enlarged the scanning perimeter . |
تا منطقه هايي که قبلا بررسي کرده بوديم . را بتونيم دوباره بررسي کنيم . | to include an area that we had previously overlooked . |
برخوردي که در دهانه آتشفشان بود . | the impact crater . |
اينجا جاي عجيبي براي پيدا کردن . هشتمين روحه . | strange place to find the eighth spirit . |
آره ، واقعا حيرت انگيزه . | yes , really quite astonishing . |
ولي هيچ چيز به جز اشباح نميتونه اونجا زنده بمونه . | but nothing could survive in there except phantoms . |
دقيقا . | precisely . |
ما حدس ميزنيم که هشتمين روح ، روح اشباحه . | which suggests that the eighth spirit is a phantom spirit . |
، من الآن نميتونم توضيح بدم ولي وقتي اونجا فرود اومديم . | i cant explain it at the moment , but once we get down there . |
تو ميفهمي که . صبر کن ، دکتر ، اين يک سفريه که راه بازگشت نداره . | you will understand wait , doctor . thats a oneway trip . |
آره ، آره من منتظرم ببينم که تو . شانس ما را چقدر ارزيابي ميکني . | yes , i expected thats how you would evaluate our chances . |
خوب ، مگه اشتباه ميکنم . | well , am i wrong . |
نه ، موافقم . شايد ما . | no , i agree . we probably . |
اونقدر زنده نميمونيم که بتونيم هشتمين روح را از گودال بکشيم بيرون . | wont live long enough to extract the eighth spirit from the crater . |
پس چرا بايد اين کارو بکنيم . | then why even try it . |
چون لازم نيست که ما . هشتمين روح را بکشيم بيرون . | because we dont need to extract the eighth spirit . |
اگه ما نميتونيم آخرين روح را بياريم اينجا . | if we cant bring the final spirit here . |
ما ميتونيم بريم توي دهنه آتشفشان . و موج را کامل کنيم . | we can go there and complete the wave inside the crater . |
بله ، دقيقا . | yes , exactly . |
و چه طور ميتونيم اين کارو انجام بديمدقيقا . | and how do we do that , exactly . |
من ميتونم وسيله اي بسازم که . | i can construct a device that . |
به سينه آکي وصل بشه تا هشتمين روح را جمع آوري کنه و بعد . | would attach to akis chest plate to gather the eighth spirit and . |
و بعد چي . | and what . |
و بعد ما صبر ميکنيم تا ببينيم چه اتفاقي ميوفته . | and then we wait and see what happens . |
همين . | thats it . |
نقشه تون اينه ما صبر ميکنيم ببينيم که چي ميشه . | thats your plan we wait and see what happens . |
اوه ، خوبه . ولي من براي خودم يک نقشه دارم . | oh , good . well , i got my own plan . |
ما همينطور به اسکن مدار ادامه ميديم . | we keep scanning the surface from orbit . |
تا شايد بتونيم يک را کامل کننده ديگه را . يک جاي ديگه پيدا کنيم . | and maybe well find a compatible spirit somewhere else . |
آکي . من ميگم ما ميريم اونجا . | i say we go in . |
چي باعث شد که شکست بخوريد ژنرال هاين . | what caused the barrier to fail , general hein . |
متأسفم فقط مسئله کمبود وقتي بود . | im afraid it was only a matter of time . |
که قبل از گسترش اشباح توي . موانع ايمني مون داشتيم . | before the phantoms developed an immunity to our barriers . |
ولي من قول ميدهم که شما و اعضاي مجلس لحظه اي را ببينيد که . | but i am relieved to see that you and the council . |
توانايي اين را داشته باشيد که بدون هيچ خطري به هستون وارد بشيد . | were able to evacuate to houston without incident . |
حادثه امروز واقعا درد ناک بود . | it was a terrible loss suffered this evening . |
مجلس در مورد پيشنهاد شما . و توپ زئوس تجديد نظر کرده . | the council has reconsidered your proposal to fire the zeus cannon . |
ميفهمم . | i see . |
ما حالا براي شما کد ورود را ميفرستيم . | we are transmitting the access codes to you now . |
و ژنرال . | and , general . |
آرزوي بهترينها را براي همه ميکنم . | best of luck to us all . |
براي شليک توپ آماده شيد . | prepare to fire the cannon . |
هدف کجاست ، قربان . | the target , sir . |
اشباح دهانه آتشفشان . | the phantom crater . |
براي پرتاب آماد بشيد ، سه ، دو ، يک . | preparing to drop in three , two , one . |
سپر پوششي را تقويت کن . | powering the shield . |
خوب ، ما بالاي يک شهاب سنگ هستيم . | okay , were over the meteor . |
اينا را ميبينيد ، دکتر . | do you have it in sight , doctor . |
اونجا تعداد زيادي از اشباح هست . | there are so many of them . |
صبر کن ، آره . | wait . |
من رد هشتمين روح را که داره روي گودال حرکت ميکنه را گرفتم . | yes im tracking the eighth spirit along the craters surface . |
بسيار خب بهتره از نزديک يک نگاهي بندازيم . | all right . now lets take a closer look . |
آماده براي شليک تا سه دقيقه ديگه . | ready to fire in three minutes . |
بر روي آخرين درجه ثبت شد جريان پلاسما به صورت خودکار انتقال داده شد . | ovopacs at maximum . transferring plasma flow to auto . |
شمارنده شليک به کار افتاد . | counterthrusters are engaged . |
اکسيژن مايع به جريان افتاد وضعيت سبزه . | lox flow decoupled . status is green . |
ما يک چيزي روي رادار درست . در محل اصابت داريم ، قربان . | we have something on radar over the impact site , sir . |
اون زنه . | its her . |
اين يک خائنه که تحت نفوظ دشمنه . | just a traitor under the influence of the enemy . |
به شمارش معکوس ادامه بده . | continue the countdown . |
ما همشون را باهم از بين ميبريم . | well take them all out at the same time . |
ما داريم به اشباح نزديک ميشيم تا 30 ثانيه ديگه باهاشون تماس پيدا ميکنيم . | were closing on the phantom . contact in 30 seconds . |
روي هف قفل شد . | target locked . |
آماده ايم تا به فرمان شما شليک کنيم . | ready to fire on your command . |
اون يک جفته يک جفت عالي . | its a match its a perfect match . |
آماده شليک . آتش . | scanners ready . fire . |
اون چي بود . | what was that . |
زئوسه دارند به دهانه آتشفشان شليک ميکنن . | its the zeus . theyre firing on the crater . |
آکي ، گري ، حالتون خوبه يکم تکون خورديم ، ما آماده ايم . | are you all right a little shaken . stand by . |
سايد هشتمين روح را ما نميتونيم رديابي کنيم تو هنوز رد اونو داري . | sid , the eighth spirit is not on our scanner . do you have it . |
هشتمين روح . | the eighth spirit . |
نابود شد . | has been destroyed . |
حالا بايد چيکار کنيم . هيچي ، اين عمليات تموم شده . | what will we do now nothing . this mission is over . |
ما بايد از اينجا دور بشيم داره بهتون نزديک ميشه . | lets get out of here . incoming . |
اگه الآن بريم بيرون ميتونيم کارمون را انجام بديم . | if youre getting us out , you better do it now . |
نگه دار . | hold on . |
نيتونم کنترلش کنم . | i cant hold on to you . |
نميتونم بالا نگهش دارم . | unable to maintain altitude . |
فرود اضطراري . | emergency landing procedures . |