persian
stringlengths 4
144
| english
stringlengths 1
156
|
---|---|
با وجود مجلس ممکن نيست که بتونيم کارمون را خوب انجام بديم قربان . | that might not go over well with the council . |
چه فاجعه اي ميشه . | what a tragedy that would be . |
عاليه سرگرد خيلي خوبه که کاپيتان درها را براي ما باز ميکنه . | this is perfect . the good captain has opened the door for us . |
تا فردا صبح مجلس صداي پاهاي ما را خواهد شنيد . | the council will be at our feet . |
و از ما براي اينکه دست خائنها را رو کرديم تشکر ميکنه و از ما استدعا ميکنه که . | thanking us for exposing the traitors and imploring us . |
اونا را از دست اشباح نجات بديم . | to save them from the phantoms . |
چطوره دکتر . | how is she , doctor . |
اون مرده شما ميتوني کاري انجام بدي . | she is dying . there must be something you can do . |
آکي داره تنها با روحهاي ششم و هشتم داره ميجنگه . | aki is fighting with only six of the spirits . |
ما بايد هفتمين را مستقيما توي سينه اش کار بذاريم . | well have to implant the seventh directly into her chest plate . |
فکر ميکنم که اين باعث صدمه اي بشه . | i think it might be damaged . |
ما بايد سريع اين صفحه را کار بذاريم . | we have to repair this panel quickly . |
علائم حياتي که در وجودشه داره کاهش پيدا ميکنه آکي داره از ما دور ميشه . | her vital signs are dropping . aki is slipping away from us . |
اون به يک روح همدرد احتياج داره که اون را تو اين جهان نگه داره . | she needs a sympathetic spirit to help hold her in this world . |
و بنظر من هيچ روحي به جزء تو براي اين کار مناسب نيست کاپيتان . | i can think of none better suited for that task than yours , captain . |
نميفهمم نبايد هم بفهمي . | i dont understand . you dont have to understand . |
فقط الآن در کنارش باش . | you just be with her now . |
تو ميتوني اونو اينجا با ما نگه داري . | you keep her here with us . |
آکي ما کجائيم . | aki where are we . |
توي يک سياره بيگانه . | on an alien planet . |
چطور همچين چيزي ممکنه . | how is that possible . |
من کاملا مطمئن نيستم . | im not entirely sure . |
اين آرامش زيبا را ببين . | you seem pretty calm . |
ماهاست که هر شب همين خواب را ميبينم . | ive been having this dream every night for months . |
خواب . | dream . |
خوب هر چي که هست . | well , whatever it is . |
تو واقعا اينجايي مگه نه . | youre really here , arent you . |
چه اتفاقي براي من افتاده . | whats happening to me . |
دکتر سايد هفتمين روح را مستقيما تو بدنت کار گذاشت . | sid is implanting the seventh spirit directly into your body . |
پس تو محافظ روح مني . | then youre my spiritual support . |
گري تو چقدر خوبي . | gray , how sweet of you . |
ببين فکر نميکنم که تشخيص داده باشي الآن تو چه موقعيت بحراني هستيم . | look , i dont think you realize how serious this situation is . |
يه چيزي اينجاست که بايد ببينيد قربان . | something you should see here , sir . |
خوب دارم نگاه ميکنمچيه سرگرد . | and i am watching what , major . |
بنظر مياد که دکتر رز خوابهاش را ضبط کرده . | it seems dr . ross has been recording her dreams . |
چرا اينا بايد براي من جالب باشه . | and why would i be interested in . |
خوابهاش . | her dreams . |
همينه اين مدرک ماست . | this is it . this is our evidence . |
اون تحت نفوذ اشباحه . | shes under the influence of the phantoms . |
تمام اون چيزي که مجلس احتياج داره تا اجازه شليک توپ زئوس را بده . | the dreams should be all the council needs to authorize the zeus cannon . |
به مجلس براي اينکه خودش را درون اين سنگر مخفي کرده . | the council is content to hide inside this barrier . |
در حاليکه دنيا داره هر روز بيشتر ميميره . | while the world dies more every day . |
به نظر من اونا به يک هل احتياج دارند که مسير درست را نشونشون بده سرگرد . | they need a push in the right direction . |
يه گروه ديگه از مورد اعتمادترين افرادت را بيار . | get together a group of your most trusted men . |
چرا به ما خيره شدن . | why are they staring at us . |
به ما خيره نشدن . | not at us . |
خوش اومدي کاپيتان . | welcome back , captain . |
تموم شد . | is it over . |
اون چطوره دکتر . | how is she , doctor . |
داره خوب ميشه اما اين موقتيه . | shell be fine . but this is temporary . |
ما بايد هشتمين روح را پيدا کنيم تا اون درمان بشه . | well need to find the eighth and final spirit to cure her . |
آکي صداي منو ميشنوي . | aki , can you hear me . |
تمومش کردم . | i finished it . |
ميدونم معني اون چيه . | i know what it means . |
ميدونم اشباح واقعا چي هستن . | i know what the phantoms really are . |
هيچکس تکون نخورههمه شما بازداشتيد . | nobody move youre all under arrest . |
گرفتيمشون قربان . | we have them , sir . |
زن و دخترم . | my wife and daughter . |
وقتي اشباح به سانفرانسيسکو حمله کردند کشته شدن . | were killed by phantoms in the san francisco barrier city . |
تا حالا اينو بهت گفته بودم . | did i ever tell you that . |
دارم سعي ميکنم که تصور کنم . آدم وقتي ميبينه همه اطرافش هستند . | i try to imagine what that must have been like . |
چه جوريه اما اونا بدون هيچ دليل منطقي مردند . | seeing everyone around you fall over dead for no apparent reason . |
در آخر تو حس ميکني چيزي کنارته . | and then , at the end , feeling something next to you . |
يه چيزي که نميتوني ببينيش . | invisible . |
داره بهت دست ميزنه . | touching you . |
داره به درون بدنت وارد ميشه . | reaching inside your body . |
تو هم خانواده ات را از دست دادي درسته . | youve lost family , havent you . |
بخاطر همين بهت اعتماد دارم . | thats why i trust you . |
به تمام شما . | all of you . |
ميدونيد چه کار بايد بکنيد . | you know what must be done . |
اطلاعات چک شد . | security override . |
در باز شد . | perimeter breach . |
سرگرد اين افراد را دستگير کن . | major , arrest these men . |
آروم باش بلند شو . | take it easy . stand up . go . |
سريعتر بريد سوال نکنيد . | you are relieved of your post . dont ask questions . |
قدرت را تو منطقه 31 کاهش بده . | reduce power to sector 31 . |
اون چيزي که من تشخيص دادم اينه . | what i realize . |
سرگرد که ما بايد مجلس را مجبور کنيم تا در برابر دشمن کاري کنه . | is we must force the council to take action . |
بيست و پنج درصد از انرژي دوباره هدايت شده . | 257%%% of energy pipe alpha redirected . |
همه قدرت به بخش 31 داده شده . | lowering power output to sector 31 . |
پل بخش 31 پوشانده شد ژنرال الآن دارند ميان بطرف تو . | barrier breach in sector 31 . theyre coming through now . |
فکر ميکنم که براحتي ميتونيم چندين شبح را تو فضا مهار کنيم . | we can handle a few phantoms in a contained space . |
آروم باش سرگرد وقتي امشب به پايان برسه تو يک قهرمان شدي . | relax , major . when this nights over , youre going to be a hero . |
آکي فکر نميکنم اما تو که ديدي . | i dont but you saw it . |
تو چطوري ميتوني مطمئن باشي تو چطوري ميتوني باشي . | im not sure what i saw . how can you be . |
کاپيتان خواهش ميکنم بيايد ادامه بديم . | captain , please , let her continue . |
چرا فکر ميکني ما هيچوقت نميتونيم رابطه بين . | why do you think weve never been able to determine . |
اندازه انسانها و و همينطور اون غولها را که براي خودشون پرسه ميزنند را تعيين کنيم . | a relationship between the human sized phantoms and the giant ones . |
ببخشيد دکتر اما چه رابطه اي . | excuse me , doc , but what frigging relationship . |
منظورم اينه که شما اندازه روح انسانها و روح اون موجودات چندش آور . | you got your humansized phantoms , creepy caterpillary phantoms . |
اشباح پرنده را داريدو حداقل بذاريد . | flying phantoms and my favorite . |
بس کن پسر . | down , boy . |
اگه ما وقت زيادي را در اين زمينه بگذرونيم هر چند که اينکار را کرديم . | if youve spent time in the field . |
ميفهميم که بين اونا رابطه اي وجود نداره اون بيرون مثل باغ وحش شده . | you know there is no relationship . its like a zoo out there . |
همونطور که گفتيد من فکر ميکنم که اون موجودات غول آسا مثل نهنگ يا فيل ميمونند . | i think the giant ones are like our whales or elephants . |
اما چرا بايد منتظر باشيم تا ارتش کمک برسونه . | but why would an invading army bring whales and elephants along . |
بايد کشتي مثل کشتي معروف نوح باشه . | unless their ship was a crazy noahs ark . |
ما هميشه فکر ميکنيم که شهاب سنگها باعث انتقال اونا شدند . | we have always assumed that the meteor . |
اما اينجوري نيست . | was intended as a form of transportation . perhaps not . |
شهاب سنگها يک قطعه از سياره شونه . | the meteor is a chunk of their planet that got thrown into space . |